معرفی سریال ملکه گدایان

    آشنایی با شخصیت ها و داستان سریال ملکه گدایان

    سریال ملکه گدایان با دریافت همه مجوزهای لازم از این هفته در سایت ته موویز پخش خواهد شد. تاریخ پخش قسمت اول ملکه گدایان به طور رسمی اعلام شده است که روز چهارشنبه 17 دی ماه می باشد. ملکه گدایان در 30 قسمت برای توزیع در شبکه نمایش خانگی تدارک دیده شده است. این بدین معنی است که این سریال تا 7 ماه (دست کم تا 17 امرداد 1400) مهمان خانه های علاقمندان به آثار نمایش خانگی خواهد بود.

    .

    در این پست قصد داریم که به معرفی و ارایه اطلاعات اولیه ای درباره شخصیت ها و کارکترهای سریال بپردازیم.

    .

    در این سریال باران کوثری , رویا نونهالی , سولماز غنی , فرزاد فرزین ، ارمان درویش ، محمدرضا غفاری ، پانته آ بهرام ، الهام کردا ، امین بهبودی ، یسنا میر تهماسب ، بهشاد شریفیان ، علی اوجی به ایفای نقش پرداخته اند.

    .

    معرفی نقش‌ بازیگران سریال ملکه گدایان؛ ( بخش اول )


     در نقش لعیا

     در نقش پارسا

    در نقش افرا

    در نقش فریبا

    پانته‌آ بهرام در نقش خورشید

    آرمان درویش در نقش البرز

    محمدرضا غفاری در نقش آریا

    عرفان ناصری در نقش داریوش

    یسنا میرتهماسب در نقش سهیل

    علی صلاحی در نقش خسرو

    الهام کردا در نقش مهناز

    شبنم قربانی در نقش سارا

    رضا بهبودی در نقش شبیر

    علی اوجی در نقش سیامک

    بهشاد شریفیان در نقش شنتیا

    الهام شعبانی در نقش دراگ تستر

    .

    قسمت اول این سریال ساعت 8 صبح چهارشنبه، 17 دی ماه از وبسایت ته موویز در دسترس کاربران گرامی قرار خواهد گرفت.

     

    فرزاد فرزین سریال ملکه گدایان
    داستان سریال ملکه گدایان
    سریال ملکه گدایان
    عکس سریال ملکه گدایان
    تصاویر سریال ملکه گدایان
    دانلود سریال ملکه گدایان
    سریال ملکه گدایان دانلود

     

     

    .

    .

    .

    جهت دانلود این سریال روی بنر زیر کلیک کنید:
    دانلود سریال ملکه گدایان

    > دانلود سریال ملکه گدایان

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    خلاصه داستان قسمت اول ملکه گدایان

     

    قسمت اول از سریال جدید ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده از ساعت 08:00 روز 17 دی ماه پخش شد. این سریال که در ژانر اجتماعی, خانوادگی تولید شده است چهارشنبه هر هفته از سایت ته موویز پخش می شود.

    در این پست قصد داریم که به مرور خلاصه داستان قسمت اول ملکه گدایان به همراه اسکرین شات، تصاویر، عکس ها و ویدیوهای مهم آن بپردازیم. با ما در ادامه همراه شوید!

    .

    خلاصه داستان قسمت اول ملکه گدایان

    قسمت اول ملکه گدایان

    داستان قسمت اول سریال ملکه گدایان در ترکیه آغاز می شود. جایی که یک دختر و پسر ایرانی (که در زمان تحصیل خود در آلمان با هم آشنا شده اند) در تدارک مراسم عروسی خود هستند. عروسی که قرار است با حضور 4 نفر برگزار شود! مادر عروس و مادر داماد، تنها میهمانان و میزبانان مراسم هستند. این دو در حالی که با مخالفت های مادر دختر در این زمینه روبرو هستند و نکات دیگری از جمله امتنا پسر جهت آمدن به ایران (احتمال می رود که مشکل قضایی داشته باشد) و … مصرانه پیگیر برگزاری این مراسم هستند.

    آنچه گذشت قسمت اول ملکه گدایان

    قسمت اول ملکه گدایان

    به هر ترتیبی که است عروسی در یک اسکله و یک کشتی مجلل و شیک برگزار می شود. دختر (با بازی شبنم قربانی) و پسر (با بازی آرمان درویش) همه تدارکات و کارهای پیش زمینه ای لازم جهت به جا آوردن این وصلت را به کمک مادران خود انجام می دهند. ولی درست در زمانی که منتظر رسیدن پدر داماد یعنی خسرو شمس هستند، به ناگاه همه این برنامه ها بهم می ریزد.

    عکس قسمت اول ملکه گدایان

    تصاویر قسمت اول ملکه گدایان

    درست در حین مراسم عروسی است که یک تماس مشکوک برنامه هایشان را بهم می ریزد. شخصی از پشت تلفن اظهار می کند که پدر داماد که در ایران نیز است؛ سکته کرده و اوضاع مناسبی ندارد. (البته بعدا مشخص می شوند که وی به دلیل خوردن زیاد از حد نوعی قرص خودکشی کرده است) در نتیجه مراسم عروسی بهم می ریزد. چیزی که با مخالفت عروس مواجه می شود ولی داماد اظهار می کند که در این شرایط که پدرم سکته کرده و در کما به سر می رود نمی تواند به ازدواج فکر کند.

    دانلود قسمت اول ملکه گدایان

    قسمت اول ملکه گدایان

    سپس داماد (البرز شمس) با گرفتن بلیت هواپیما از آنکارا به مقصد تهران، عروس و مادرش را مشایعت می کند تا ترکیه را ترک کنند و خودش نیز برای انجام کاری که ظاهرا غیرقانونی نیز است (احتمالا گرفتن پاسپورت) به نزد یک باند خلافکار می رود تا کاری برایش انجام دهند. البرز در آن جا پس از انجام شدن کارش با سارا (نامزدش) تماس می گیرد تا واریزی پول را برای آن گروه انجام دهد ولی وی از پشت تلفن اظهار می کند که اصلا او را نمی شناسد. در پی عدم پرداخت دستمزد به افراد خلافکار، آن ها وی را در آن محل متروکه و در یک اتاق کوچک زندانی می کنند.

    قسمت اول ملکه گدایان

    عکس های قسمت اول ملکه گدایان

    پس از چند ساعت البرز که قبلا در آلمان دانشجوی رشته داروسازی بوده است با ترکیباتی (احتمالا ترکیب جیوه و.. مواد قابل اشتعال و حل کننده) که در محل زندان خود پیدا می کند می تواند قفل در را آب کند و از آن جا خلاصی پیدا کند ولی در راه فرار دوباره گیر می افتد و با ضربه یک جسم سخت بیهوش می شود. از این جا به بعد دو سناریو موجود است. یک این که وی دچار فراموشی شده است و یا این که در اثر مصرف قرص یا مواد در گذشته دچار توهم شده است یا در آینده!

    دانلود قسمت اول ملکه گدایان

    قسمت اول ملکه گدایان

    به این خاطر که در سکانس بعدی که وی در بیمارستان است و بهوش می آید با دنیای ناشناخته ای روبرو می شود. نخستین مورد، نشان دادن کارت ملی او به وسیله پزشک بیمارستان است که با وجود عکس خودش ولی نام شخصی دیگر به اسم “فرهاد بابایی” بر روی آن درج شده بود. دومین نکته وقتی بود که با وجود این که وی در زمان حال در تهران به سر می برد و آدرس خانه شخصی خودشان را هم می دانست ولی وقتی که به آن جا رفت کسی او را نمی شناخت!!

    در سکانس بعدی او به بیمارستانی که پدرش (خسرو شمس) حضور دارد می رود و در حالی که پدرش در آی سی یو به سر می برد با شخصی که در سکانس های آغازین مادرش بود (خورشید خانم با بازی پانته آ بهرام) روبرو می شود ولی در عین ناباوری این خانم نیز او را نمی شناسد. رویارویی او با وکیل خانواده شمس (با بازی فرزاد فرزین) نیز از دیگر وقایع این قسمت است که در این سکانس رخ می دهد. نکته ای که در این بین وجود دارد این است که این زن و مرد اصلا فرزندی ندارند (بر طبق گفته های خورشید خانم) ولی در گذشته ها پسری به نام البرز داشته اند که ظاهرا در سن 5 سالگی و در مهد کودک در پی آتش سوزی فوت کرده است!

    داستان سریال ملکه گدایان

    عکس های قسمت اول ملکه گدایان

    داستان به همین جا ختم نمی شود. او به محل کار نامزد سابقش یعنی سارا می رود ولی سارا هم او را نمی شناسد! و در این بین با نامزد سارا درگیر می شود. چیزی که باعث بهت البرز می شود، این که سارا نامزد داشته باشد! ولی در ادامه، شخصی دیگر به نام افرا با بازی باران کوثری، خود را نامزد البرز (فرهاد) معرفی می کند تا تردید های این فرد را بیشتر از پیش کند.

    البته نظریه ای که در این جا می توان مطرح کرد این است که وی را در زمان حبس و اسارت در مخفیگاه باند خلافکار جعل پاسپورت (البته به گفته یکی از آن افراد، پس از ترک کردن محل، البرز را به کسانی دیگر سپرده اند) با قرص ها و نوعی دراگ (مواد) برای تست و آزمایش به این روز درآورده اند. با توجه به یکی از کارکترهای زن این سریال با بازی الهام شعبانی که در معرفی نقش های سریال به عنوان “دراگ تستر” از او یاد شده است، می توان این نتیجه را گرفت.  / در این جا بخوانید: معرفی شخصیت های سریال ملکه گدایان

    به هر حال هنوز به گونه روشن مشخص نیست که البرز یا فرهاد داستان ملکه گدایان دچار چه اتفاقاتی شده است که با این مسایل درگیر شده است. بهتر است که به تماشای ملکه گدایان در قسمت دوم بنشینیم تا با جزییات بیشتری از داستان آشنا شویم.

    راستی شما چه فکری می کنید؟ نظرات خود را برای ما کامنت کنید.

    در ضمن نقد و بررسی سریال ملکه گدایان را هم حتما ببینید. در این پست هم زوایای مختلفی از داستان آنالیز شده است.

    + خلاصه داستان سایر قسمت ها:

    .

    .

    .

    جهت دانلود این سریال روی بنر زیر کلیک کنید:
    دانلود سریال ملکه گدایان

    > دانلود سریال ملکه گدایان

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    نقد سریال ملکه گدایان

    نقد سریال ملکه گدایان
    بررسی قسمت اول و پیش ‌بینی قسمت های بعدی ملکه گدایان

    سریال ملکه گدایان که از روز چهارشنبه 17 دی ماه پخش شده است با ایجاد معماهای عجیب، این پرسش را در ذهن مخاطب گذاشته است که ماجرای اصلی داستان این سریال چه چیزی می باشد.

    بدین منظور در این پست از سایت ته موویز به بررسی این ابهامات و تناقضات می پردازیم تا بتوانیم پاسخ هایی هرچند کوتاه به پرسش های شما بدهیم. با ما در این نوشتار همراه باشید. ضمنا از لینک انتهای پست نیز امکان دانلود سریال ملکه گدایان مهیا است.

    تا این جا و با پخش دو قسمت از ملکه گدایان به بسیاری از پرسش های قسمت اول ملکه گدایان پاسخ داده شد. همچنین تا حدود بسیاری به این نکته پی بردیم که چه بر سر البرز آمده است و دلیل واکنش ها و طرز برخوردهای عجیب اطرافیان او را نیز متوجه شدیم. به این شکل که یک شخص که پشت همه این جریان ها است (از جمله وکیل خانواده شمس، فرزاد فرزین) هم به سارا ‌پول داده و هم این که افرا (باران کوثری) و تیم او را خریداری کرده بوده تا این نمایش را بازی کنند.

    اکنون پرسش این جاست؛ به فرض که شخصی این افراد را با پول خریده بوده ولی به چه شکل مادر البرز را وادار به این کار کرده بوده است؟؟؟ دلیل واکنش های او چه بوده؟ مگر می شود که یک مادر را خرید تا‌ فرزند خود را انکار کند؟ آن هم مادری با آن همه پول و ثروت! البته شاید مادر واقعی وی نبوده و فقط برای برگزاری مراسم عروسی به ترکیه آمده بوده.

    فرضیه دیگری که می توان مطرح کرد این است که خورشید خانم نامادری البرز است و با شنیدن خبر سکته و مرگ احتمالی پدر خانواده (خسروخان) و ترس از این که ثروت های او به البرز برسد، سعی در عملی کردن چنین نقشه ای داشته است.

    شما چه فکری می کنید؟ حتما فرضیه های خود را برای ما کامنت کنید!

    .

     

     

    .

    .

    .

    جهت دانلود این سریال روی بنر زیر کلیک کنید:
    دانلود سریال ملکه گدایان

    > دانلود سریال ملکه گدایان

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    خلاصه داستان قسمت دوم ملکه گدایان

     

    قسمت دوم از سریال جدید ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده از ساعت 08:00 روز 24 دی ماه پخش شد. این سریال که در ژانر اجتماعی, خانوادگی تولید شده است چهارشنبه هر هفته از سایت ته موویز پخش می شود.

    در این پست قصد داریم که به مرور خلاصه داستان قسمت دوم ملکه گدایان به همراه اسکرین شات، تصاویر، عکس ها و ویدیوهای مهم آن بپردازیم. با ما در ادامه این نوشتار همراه شوید!

    .

    قسمت دوم ملکه گدایان با صحنه ها و تصاویر دیده نشده از موقعیت بیهوشی البرز در ترکیه همراه می شود. در جایی که سروکله وکیل خانواده شمس با بازی فرزاد فرزین پیدا می شود و مشخص می شود که وی در صدر جریانات آن روز و آن چه که به البرز گذشته است، قرار داشته است. دقیقا مشخص نیست که در آن روز چه بلایی سر البرز آورده اند ولی در سکانس های بعدی، حقایقی مشخص می شود که کمک به درک حالت ابهام انگیز قسمت اول می کند.

    در قسمت اول ملکه گدایان ، سریال به این جا ختم شد که همه وجود البرز را انکار می کنند. در سکانس پایانی، شاهد این بودیم که در گالری محل قرار با سارا، افرا که ادعا می کرد نامزد البرز است و پسر عمویی که ادعا می کرد نامزد سارا است، همه به هم پیچیده اند و با هم مشاجره دارند، همه ادعای مالکیت دیگری را دارند. البرز چاره را در صحبت کردن با پسر عموی سارا می بینید، اولین چیزی که می پرسد این است که آیا با بقیه همدست است یا نه؟

    چون با تمام وجود درک کرده است که دارد رو دست می خورد. البرز به او می گوید که پدر سارا با پول یک آدم خیر که پدر اوست برای درمان به آلمان آماده است و مسافرت هفته گذشته سارا و مادرش به شهرستان در اصل به ترکیه و برای ازدواج با البرز بوده. در نهایت البرز، پسر عمو را راضی می کند که برای دیدن پاسپورت سارا و مادرش و اثبات حرف هایش به منزل سارا بروند. در گالری با صحبت های رد و بدل شده بین افرا و سارا و صاحب گالری مشخص می‌شود که همه با هم همدست هستند، معلوم نیست به چه قصد و نیتی.

    داریوش با پیدا کردن پاسپورت، صحت حرف های البرز برایش ثابت می شود. البته از قبل نیز می شد حدس زد که این فرد از ماجرا باخبر نیست وگرنه به این سادگی حاضر نمی شد که به خانه مادر سارا جهت رودرو شدن با وی و همچنین چک کردن پاسپورت مراجعه کند. در هر حال پس از طفره رفتن سارا از پاسخ دادن و این که در آن یک هفته ای که در تهران نبوده به شهرستان رفته بوده جهت کارهای انحصار ورثه و … و همچنین مشاجراتی که بین این افراد رخ می دهد، سرانجام وی ترجیح می دهد که حقایقی را بگوید.

    سارا در مقابل داریوش اعتراف می کند که این همه سال عقده بی پولی و بدبختی باعث شده که با البرز ازدواج کند و در ترکیه با بهم خوردن عروسی، شخصی به سراغش آمده و وعده داده چندین برابر پولی را که قرار بود با ازدواج با البرز بدست می‌آورد را پرداخت کند اما در عوض سارا وجود البرز را انکار کند. و بدین ترتیب معمای قستم اول ملکه گدایان حل می شود. دیالوگ هایی که بین سارا و پسر عمو یش داریوش رد و بدل می شود بسیار جالب توجه اند.

    مانند دیالوگ پسر عموی سارا که می گوید: “وقتی یه مرد همه چیز شو از دست بده ولی هنوز آبرو داشته باشه باز پا میشه ولی وقتی همه چی داشته باشه اما آبرو نداشته باشه یعنی چیزی برای از دست دادن نداره”

    در این هنگام افرا و البرز در کوچه مشغول بحث و جدال هستند، البرز حاضر به پذیرش این موضوع نیست و مدام تکرار این مساله که یک ماجرایی پشت این قضیه وجود دارد. در همین اثنا گشت پلیسی که سارا با آن ها تماس گرفته سر می رسد، از البرز تقاضای کارت شناسایی می کند. البرز مجبور می‌شود کارتی که باهویت فرهاد بابایی است را نشان دهد و با حمایت افرا و سارا که ادعا کردند دعوا خانوادگی بوده است به این گرفتاری پایان دهند. البرز از روی اجبار و برای پی بردن به اصل ماجرا تقاضای افرا را برای راهی شدن با او می پذیرد.

    ورود البرز به همراه افرا به یک مکان دور افتاده و پرت که محل تجمع بچه های کار و بی خانمان است، از سکانس های بعدی ملکه گدایان است. اتفاقات و وضعیت این مخروبه و افراد آن، محال است که مخاطب را یاد سریال آوای باران، یکی از کارهای قبلی حسین سهیلی زاده نبندازد. بچه هایی که در عین بی پولی و بدبختی و زندگی و حال و روز آشفته مشغول رقض و آواز هستند و البرزی که در همان بدو ورود شاهد و حیرت زده اتفاقاتی است که بین آن ها می گذرد، با بهت در حال تماشای همین صحنه هاست که پسر عموی سارا از راه می رسد و از او البرز میخواهد که با هم صحبت کنند.

    داریوش به البرز می گوید چرا به همراه افرا راهی اینجا شده است؟ البرز هم می گوید چون بی هویت شدم. چشم باز کردم دیدم بی خانواده شدم. می دونم که ته این ماجرا به این جا ختم میشه باید بمونم و متوجه بشم که چی شده حتی اگه تهش مردن باشد. داریوش جرات و شجاعت البرز را تحسین می کند و می گوید که عاشق سارا است و چیزی برای از دست دادن ندارم البرز ادعا می‌کند که اصلا عاشق سارا نیست و فقط بخاطر پدرش قصد ازدواج با او را داشته است و به داریوش تاکید می‌کند که همچین دختری به او هم وفا نخواهد کرد. داریوش به البرز اطمینان می دهد که تا انتهای این ماجرا کنار البرز می ماند به شرط اینکه سمت سارا و خانواده اش نرود.

    داریوش به البرز خاطر نشان می ‌کند که سارا توسط شخصی با وعده پول اجیر شده که وجود البرز را انکار کنند. و به وسیله وکیلی (با بازی سولماز غنی) که بانی کارهای خیر است می تواند پیگر این ماجرا شود، زمانی را برای دیدار همدیگر مشخص می کنند.

    در سکانسی شاهد صحنه های آشفته و نابسامان و دردناکی از بچه های کار هستیم. البرز می تواند طی یک فرصت پیش آمده فرار کند و به همراه داریوش خودش را به وکیلی که داریوش معرفی کرده بود برسانند، در آن جا متوجه می شوند که البرز در یک دام کلاهبرداری بزرگ افتاده است. البرز اعتراف می‌کند که در سن 15 سالگی طی یک صحنه سازی عجیب و مشکوک متهم به قتل شده و پدرش مجبور به خروج غیر قانونی البرز از کشور شده، به خاطر همین مساله امکان مراجعه به پلیس و پیگیری موضوع را ندارد. در نهایت به پیشنهاد وکیل تصمیم بر این می شود که البرز هویت جعلی فرهاد بابایی را بپذیرد و وانمود به پذیرش کند تا وکیلش فرصت این را داشته باشد که بتواند از طریق آزمایش دی ان ای پیگیر هویت البرز شود و ثابت کند که از خانواده شمس است.

    سکانس پایانی ملکه گدایان در گالری می گذرد جایی که البرز و داریوش به سراغ صاحب مزون رفته اند بلکه بتوانند با پول او را وادار به حرف زدن کنند، اما ناگهان سارا و افرا سر می رسند در کمال تعجب شاهد هستیم که البرز با نزدیک شدن به افرا و زدن آمپول به گردن افرا او را نقش بر زمین می کند. آیا افرا فلج  می شود؟

    به این ترتیب در قسمت دوم به بسیاری از پرسش های قسمت اول ملکه گدایان پاسخ داده شد. همچنین تا حدود بسیاری به این نکته پی بردیم که چه بر سر البرز آمده است و دلیل واکنش ها و طرز برخوردهای عجیب اطرافیان او را نیز متوجه شدیم. به این شکل که یک شخص که پشت همه این جریان ها است (از جمله وکیل خانواده شمس، فرزاد فرزین) هم به سارا ‌پول داده و هم این که افرا (باران کوثری) و تیم او را خریداری کرده بوده تا این نمایش را بازی کنند.

    البته اکنون پرسش این جاست؛ به فرض که شخصی این افراد را با پول خریده بوده ولی به چه شکل مادر البرز را وادار به این کار کرده بوده است؟؟؟ دلیل واکنش های او چه بوده؟ مگر می شود که یک مادر را خرید تا‌ فرزند خود را انکار کند؟ آن هم مادری با آن همه پول و ثروت! البته شاید مادر واقعی وی نبوده و فقط برای برگزاری مراسم عروسی به ترکیه آمده بوده.

    فرضیه دیگری که می توان مطرح کرد این است که خورشید خانم نامادری البرز است و با شنیدن خبر سکته و مرگ احتمالی پدر خانواده و ترس از این که ثروت های او به البرز برسد، سعی در عملی کردن چنین نقشه ای داشته است. شما چه فکری می کنید؟ حتما فرضیه های خود را برای ما کامنت کنید!

    مطالب دیگری درباره ملکه گدایان / در این جا بخوانید: پیش بینی قسمت های آینده ملکه گدایان

    خلاصه داستان سایر قسمت ها:

     

    .

     

     

    .

    .

    جهت دانلود این سریال روی بنر زیر کلیک کنید:
    دانلود سریال ملکه گدایان

    > دانلود سریال ملکه گدایان

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز
    سریال ملکه گدایان آوای باران
    به ادعای برخی، سریال ملکه گدایان؛ نسخه شبکه نمایش خانگی شده و در واقع رونوشتی از سریال تلویزیونی آوای باران اثر دیگر سهیلی زاده می باشد. نظر شما چیست؟!

    سریال ملکه گدایان که از روز چهارشنبه 17 دی ماه پخش شده است با اخبار و خبرسازی های فراوانی همراه شده است. همچنین به جرات می توان گفت که استقبال خوبی را نیز از سمت مخاطبین تجربه کرده و استارت خوبی برای شروع داشته است.

    در این پست از سایت ته موویز به بررسی یکی از این مباحث که باز هم باعث خبرسازی و به زبان افتادن سریال ملکه گدایان شده است، می پردازیم.

    در ابتدای امر وقتی که سریال ملکه گدایان پخش شد به دلیل تیتراژ سریال (در عکس ها و ویدیویی که در این پست است قابل مشاهده می باشد) و نشان دادن کودکان کار و متکدی این فرضیه در ذهن مخاطب تداعی می شد که  گویی به سریال آوای باران بازگشته ایم. در این سریال که در سال 1392 پخش شد با قشری که کودکان کار بودند و به وسیله شخصی به نام شکیب (با بازی مهران احمدی) سرپرستی می شدند همه روزه به دنبال این مدل کار ها بودند.

    تشابه سریال ملکه گدایان به آوای باران

    شباهت سریال ملکه گدایان آوای باران

    شباهت سریال آوای باران ملکه گدایان

    به نوشته روزنامه خراسان: جالب این جاست که شبکه آی‌فیلم دقیقا همزمان با انتشار «ملکه گدایان»، تصمیم گرفته است بازپخش مجموعه «آوای باران» را روی آنتن ببرد و این سریال هم اکنون از تلویزیون نیز در حال پخش است. جعل هویت بچه پولدار‌ها مهم‌ترین شباهت داستان «ملکه گدایان» با «آوای باران»، جعل هویت یک جوان ثروتمند به جای یکی از اعضای باند تکدی‌گری است.

    در «آوای باران» دختربچه‌ای به نام «باران» که پدرش تاجر داروست، طی اتفاقاتی از پدر دور می‌ماند و فرار از خانه باعث می‌شود میان کودکان بی‌سرپرست که در خیابان‌ها گدایی می‌کنند، بزرگ شود و خانواده و آشنایان خود را گم کند. در سریال «ملکه گدایان» هم «البرز» تنها پسر خانواده «شمس» سال‌ها در آلمان درس خوانده و او نیز مانند خانواده خود وضعیت خوبی دارد، اما پس از بازگشت به ایران با افرادی مواجه می‌شود که ادعا می‌کنند هویت واقعی او شخص دیگری است که خانواده و ثروتی ندارد و از کودکی به عنوان یک بچه بی‌سرپرست در میان گروهی از تکدی‌گران بزرگ شده است.

    هنوز معلوم نیست که آیا «البرز» فرزند واقعی خانواده «شمس» است یا خانواده سرپرستی او را برعهده گرفته‌اند، اما در هر صورت جعل هویت «باران» و «البرز» موضوع مشترک قصه هر دو سریال است. شغل پدر این دو کاراکتر هم مشابه یکدیگر است. همان طور که گفتیم «طاها» در حوزه تجارت دارو فعالیت می‌کرد و «خسرو» نیز داروساز است. توطئه خانوادگی و فامیلی در سریال «آوای باران»، یک توطئه فامیلی و خانوادگی باعث شد «باران» آواره شود و سروکارش با گروه‌های تکدی‌گری بیفتد.

    هرچند «باران» خودش از خانه فرار کرد، اما خواهرزاده پدرش یعنی «نادر» با بازی سام درخشانی و همسرش «زیور» با بازی الهام چرخنده، قبل از فرار او تصمیم داشتند «باران» را از خانه و زندگی خودش فراری دهند و اسم و اثری از او باقی نماند، بنابراین برای بازگشت او به خانه کاری نکردند و گم شدن او را به نفع خودشان دیدند. در سریال «ملکه گدایان» هم شاهد سناریوی مشابهی هستیم و مادر «البرز» و وکیلش طبق انگیزه‌ای که بعدا روشن خواهد شد، تصمیم گرفته‌اند نقشه‌ای برای انکار وجود «البرز» بچینند.

    در این سریال هم پای توطئه خانوادگی در میان است. مادر «البرز» با همدستی «پارسا» با بازی فرزاد فرزین که خودش را وکیل خانواده «شمس» معرفی کرد، هویت واقعی «البرز» را انکار و وانمود کرد فرزندی ندارد. در «آوای باران»، انگیزه «نادر» و «زیور» تصاحب اموال پدر «باران» یعنی «طاها» بود، باتوجه به ثروت خانواده «شمس» در «ملکه گدایان» نیز احتمالا انگیزه حذف «البرز»، مالی خواهد بود. متهمان بی‌گناه و دوری از ایران در قسمت دوم سریال «ملکه گدایان» متوجه شدیم «البرز» در ۱۵ سالگی طی یک اتفاق به ظاهر قتل که به گفته این شخصیت احتمال دارد صحنه‌سازی بوده باشد، قاتل شناخته و توسط پدرش، قاچاقی به آلمان فرستاده می‌شود و دیگر نمی‌تواند به ایران برگردد.

    پیش از این در سریال «آوای باران»، از سناریوی مجرم شناخته شدن «طاها» طی یک اتفاق و دور ماندن اجباری او از ایران استفاده شده بود. رقیبان «طاها» در تجارت دارو، به علت درستکاری او و به خطر انداختن منافع‌شان، برایش پاپوش درست کردند و با جاسازی مواد مخدر در وسایلش، باعث شدند او که برای سفر کاری به ترکیه رفته بود، زندانی و به حبس ابد محکوم شود.

    در «ملکه گدایان» هم طی اتفاق مشابهی، «البرز» از ایران و خانواده‌اش دور مانده است. باند‌های تکدی‌گری زاویه دیدی که حسین سهیلی‌زاده در سریال «ملکه گدایان» به متکدیان داشته نیز مشابه همان نگاهی است که در «آوای باران» به این موضوع داشت. در «آوای باران» کودکان بی‌سرپرست به دستور شخصی به نام «شکیب» به خیابان‌ها فرستاده می‌شدند تا گدایی کنند.

    در مجموعه «ملکه گدایان» نیز به باند‌های تکدی‌گری پرداخته شده است و جوانی به نام «افرا» کودکان را مدیریت می‌کند. البته «افرا» خود عضوی از این باند است و سردسته، شخص دیگری است. فضای خانه‌ای که کودکان در آن نگهداری می‌شوند و روابط افراد هم سریال «آوای باران» را در ذهن مخاطب تداعی می‌کند. هرچند که «افرا» به اندازه «باران» مظلوم نیست، اما مانند او با بچه‌ها مهربان است و همکاری با این باند، باعث نشده است آن قدر سنگدل شود که بچه‌ها را صرفا به چشم وسیله‌ای برای کسب درآمد ببیند.

    به عنوان مثال در قسمت دوم دیدیم که اجازه نمی‌دهد بچه‌ها به دستور یکی از اعضای باند بدون این که صبحانه بخورند سر کار بروند و آن‌ها را کتک نمی‌زند. تقابل او با یکی دیگر از اعضای باند که زن بدجنسی به نام «کوکب» است نیز بی‌شباهت به تقابل «باران» و «آفرین» همسر «شکیب» نیست. آغاز ماجرا‌ها از ترکیه کشور ترکیه یکی دیگر از اشتراکات هر دو سریال است. در مجموعه «آوای باران»، «طاها» برای انجام کاری به ترکیه سفر کرد و بخشی از قصه در آن جا گذشت. او در این کشور دستگیر و سپس زندانی شد.

    در سریال «ملکه گدایان» هم خانواده «البرز» و «سارا» در این کشور با یکدیگر دیدار کردند و قرار بود مراسم عروسی آن‌ها در آن جا برگزار شود که با شنیدن خبر سکته کردن پدر «البرز» مراسم عروسی به هم خورد و همگی به ایران برگشتند. هیچ کدام از بازیگران سریال مشترک نیستند، اما ابتدا قرار بود سام درخشانی که در «آوای باران» حضور داشت در این سریال بازی کند که به دلیل بازی در «خوب، بد، جلف» انصراف داد و فرزاد فرزین جایگزین او شد.

    شما چه فکری می کنید؟ حتما نظرات خود را برای ما کامنت کنید!

     

     

    جهت دانلود این سریال روی بنر زیر کلیک کنید:
    دانلود سریال ملکه گدایان

    > دانلود سریال ملکه گدایان

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    خلاصه داستان قسمت سوم ملکه گدایان

     

    قسمت 3 سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده از ساعت 08:00 روز 1 بهمن 99 پخش شد. این سریال که در ژانر اجتماعی, خانوادگی تولید شده است چهارشنبه هر هفته از سایت ته موویز پخش می شود.

    در این پست قصد داریم که به مرور خلاصه داستان قسمت سوم ملکه گدایان به همراه اسکرین شات، تصاویر، عکس ها و ویدیوهای مهم آن بپردازیم. با ما در ادامه این نوشتار همراه شوید!

    اپیزود 3 ملکه گدایان با فلش بکی به ده ها سال پیش، آغاز می شود. زمانی که خورشید خانم و خسروخان در زمانی که یک زن و شوهر جوان بودند و در پی برخورد با مشکلاتی (که دقیقا مشخص نیست چیست ولی می توان حدس زد که به حادثه ای است که در زمان کودکی فرزندشان البرز رخ داده است بر می گردد) به نزد روانشناس رفته اند. در این جا مشخص می شود که واقعا خورشید خانم، مادر البرز است (نظر شما چیست؟) چرا که اظهارات خطرناکی را برای دکتر بازگو می کند. وی می گوید که تحمل دیدن خنده هیچ کودکی را ندارد و توانایی کشتن آن ها را دارد!! پس از این است که دکتر در پی این گفته های خطرناک و پریشان به همسرش می گوید که به هیچ وجه وی را تنها نگذارید و همواره مراقب او باشید. فلش بک تمام می شود و به ادامه داستان باز می گردیم.

    البرز پس از تزریق سرنگ اول به افرا، وی را تهدید می کند که اگر اصل ماجرا و اتفاقات اخیر را به وی نگوید، پس از چند دقیق فلج خواهد شد ولی اگر با او راه بیاید، آمپول دیگری را به وی تزریق خواهد کرد که باعث جلوگیری از فلج شدنش می شود. بحث و مشاجره بالا می گیرد، در همین هنگام است که اطرافیان به البرز فشار می آورند تا زودتر سرنگ را به افرا تزریق کند ولی البرز زیر بار نمی رود تا این که افرا دست به اعتراف می زند و حقایقی را فاش می کند.

    وی اظهار می کند که پشت همه این داستان ها فردی است به نام ملکه (ملکه گدایان) ، او همه کاره این قصه و سناریو نویس داستان ملکه گدایان است که به همه دستور می دهد و به او نیز دستور داده است که البرز را حفظ کند. در بین اعترافات افرا، سارا به قصد ترک گالری، دلارهایش را از داریوش پس می گیرد، ولی سپس داریوش در بین راه جلو ماشین سارا را می گیرد تا با صحبت کردن با او، هم این که وی را متوجه حطرات راهی که گام در آن گذاشته است، کند و هم این که بتواند وی را از مسیرش منصرف کند ولی سارا که مادیات جلوش چشمانش را گرفته و تنها مساله مهم برایش پول است به هیچ وجه زیر بار نمی رود و در پایان نیز می گوید که کسانی که این پول ها را به او داده اند، تهدیدش کرده اند و وی چاره دیگری ندارد.

    در این بهبوهه است که به وسیله دوربین هایی که در مزون بوده است، افراد ملکه از این درگیری ها و جریانات باخبر می شوند و بنابراین یکی از این افراد که پسر جوانی به نام سهیل می باشد سر می رسد و به قایله خاتمه می دهد. وی که در ابتدا در پی دفاع از افرا، قصد درگیری با البرز را داشت به دلیل خواسته خود افرا از نیت خود منصرف می شود و در ادامه می گوید به دستور ملکه باید البرز امشب به مفت آباد (جایی که پناهگاه و محل تحمع کودکان کار است) بیاید.

    البرز برای رسیدن به پاسخ هایش و در پی یافتن هویتش با وجود تمام خطرها به مفت آباد می رود. در آن جا اتفاقات بسیاری می افتد. یکی دیگر از افراد ملکه برای زهرچشم گرفتن از افرا (به دلیل لودادن ملکه به البرز) با او درگیری سختی را ترتیب می دهد و جراحات بسیاری به او وارد می کنند ولی در نهایت با دخالت البرز، این تنبیه و ضرب و جرح ها به پایان می رسد.

    افرا که به شدت زخمی شده است و خون زیادی از وی رفته است کمی نرم شده و به دلیل این که البرز در آلمان یک شیمیدان بوده است و آشنایی مختصری با علم پزشکی نیز دارد به پانسمان زخم های او می پرداز و در این بین صمیمیتی بین آن ها شکل می گیرد. به نظر می رسد که همین صمیمیت بعده ها نیز به کمک  البرز خواهد آمد و جان وی را نجات خواهد داد.

    به دلیل اتفاقات رخ داده در آن شب و لو دادن ملکه از سمت افرا، افراد ملکه، کوکب که شخصی سنگدل و مورد تنفر کودکان است را به ریاست محل و پاتوق خود انتخاب می کند. سمتی که تا پیش از آن بر عهده افرا بود. افرا که بابت این موضوع بسیار ناراحت است در روز بعد به دیدار با پارسا می رود و پارسا (با بازی فرزاد فرزین) یک سرنگ به افرا می دهد و از او می خواهد که آن را به البرز تزریق کند تا وی معتاد شود.

    در سکانس بعدی، سارا که به خانه خورشید خانم رفته است و با او مشاجره دارد و وی را تهدید می کند، با برخورد تند خورشید مواجه می شود و در نهایت از منزلش بیرون رانده می شود ولی در همین هنگام است که البرز از راه می رسد و متوجه همدست بودن این دو در اتفاقات اخیر می شود. در نهایت با کلنجار رفتن با سارا، وی را راضی به یک قرار ملاقات می کند.

    یک ساعت بعد البرز و سارا همدیگر را در یک کافه ملاقات می کنند. سارا اظهار می کند که هنوز البرز را دوست دارد و ملکه گدایان که در واقع خود خورشید خانم بوده است وی را مجبور به این کارها کرده است و به این ترتیب خانم ملکه  لو می رود. البرز ولی سردرگم و آشفته از اتفاقات عجیب چند وقت گذشته مردد می ماند که آیا حرف های سارا را باور کند یا نه؟

    نتیجه گیری: با توجه به فلش بک آغازین قسمت سوم؛ می توان این گونه نتیجه گرفت که خورشید خانم به دلیل اختلالات روانی در دوران جوانی (اظهارات وی درباره کشتن و آزار رساندن به کودکان) این فرضیه را به ذهن مبادرت می کند که وی پشت تمام این ماجرا ها و داستان ها بوده است. به این ترتیب که در دوران کودکی فرزندش یعنی البرز واقعی را از دست داده (در آتش سوزی مهد کودک) و به این دلیل دچار شوک روحی و روانی شده است ولی همسرش برای جبران این شوک، یک فرزند دیگری را به فرزند خواندگی شان می پذیرد که در واقع همان البرز کنونی داستان می باشد. خورشید به دلیل کینه ای که از باقی کودکان در دل دارد (شاید آتش سوری بر اثر سهل انگاری کودکی دیگر بوده باشد) در واقع این بساط راه انداخته شده در مفت آباد و گردآوری کودکان کار و کار کشیدن از آن ها، با انگیزه های قبلی وی انجام شده است و در این بین برای به چنگ آوردن ثروت های هنگفت خسروخان، این افراد را وارد بازی خود کرده و در این برهه نیز بدین شکل از آن ها کار می کشد! آیا حقیقت داستان همین مساله ساده و عیان است؟ یا نویسنده داستان، صرفا برای پرت کردن حواس و چشمان ما از اصل ماجرا، دست به این صحنه سازی ها زده است.

    شما چه فکری می کنید؟ حتما فرضیه های خود را برای ما کامنت کنید!

     

    مطالب دیگری درباره ملکه گدایان / در این جا بخوانید: تشابه ملکه گدایان به آوای باران

    خلاصه داستان سایر قسمت ها:

     

     

    جهت دانلود این سریال روی بنر زیر کلیک کنید:
    دانلود سریال ملکه گدایان

    > دانلود سریال ملکه گدایان

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    خلاصه قسمت چهارم ملکه گدایان

    قسمت 4 سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده از ساعت 08:00 روز 8 بهمن 99 پخش شد. این سریال که در ژانر اجتماعی, خانوادگی تولید شده است چهارشنبه هر هفته از سایت ته موویز پخش می شود.

    در این پست قصد داریم که به مرور خلاصه داستان قسمت چهارم ملکه گدایان به همراه اسکرین شات، تصاویر، عکس ها و ویدیوهای مهم آن بپردازیم. با ما در ادامه این نوشتار همراه شوید!

     

    خلاصه داستان قسمت چهارم سریال ملکه گدایان

    خلاصه داستان قسمت چهارم ملکه گدایان

    قسمت 4 ملکه گدایان نیز طبق معمول با فلش بکی به گذشته آغاز می شود. در جایی که پدر و مادر البرز یعنی خورشید خانم و خسروخان در سال 1370 در تدارک دیدن جشن تولد فرزندانشان یعنی البرز و چشمه (گویا البرز خواهری به این نام نیز داشته است) هستند و پس از خرید کیک تولد به مهد کودک بچه ها می روند تا مراسم جشن را برگزار کنند ولی در همین هنگام است که آن حادثه از قبل ذکر شده نیز رخ می دهد. یعنی مهد کودک آتش گرفته و عوامل پلیس و آتش نشانی در محل مستقر شده اند و این دو با مقاومت آن ها نمی توانند به درون مهد بروند.

    خلاصه قسمت چهارم سریال ملکه گدایان

    داستان قسمت چهارم سریال ملکه گدایان

    بازگشت به زمان حال و مشخصا سکانس آخر قسمت سوم، جایی که البرز و سارا در کافه نشسته اند و در حال صحبت با هم هستید. تا این جا گفته شد که سارا حقایقی را برای البرز بازگو می کند که پذیرشش برای وی بسیار سخت می باشد. پس از این ها، حقایق دیگری را نیز بیان می کند از جمله این که وقتی وی لب مرز بوده مادرش با قاچاق چی ها هماهنگ کرده بوده و پس از ماجراهای مذبور و پس از ضرب و شتم، البرز را به تهران آورده و نزدیک یک بیمارستان رها کرده اند. واکنش البرز فقط بهت و سرگردانی است. سارا از البرز می خواهد که هر دو فرار کنند و از کشور خارج شوند ولی البرز که به دنبال حقایق و هویت خود است حتی نمی تواند به این ایده فکر کند.

    قسمت چهارم سریال ملکه گدایان

    خلاصه داستان قسمت چهارم ملکه گدایان

    در ادامه البرز باری دیگر به مفت آباد می رود تا با افرا صحبت کند. افرا که در روز گذشته از سمت ملکه و وکیلش یعنی پارسا مامور این شده است که البرز را با تزریق سرنگ در خواب، معتاد کند، ولی موضوع را با البرز در میان می گذارد و وی را از مهلکه بعدی می رهاند. البرز به نزد وکیل خودش می رود. وکیل به وی اظهار می کند که امروز از پدرش در بیمارستان تست DNA گرفته شده است و از خود البرز نیز این تست را خواهیم گرفت. هر دو به دادگاه می روند تا شکایت خود را ثبت کنند.

    خلاصه قسمت چهارم ملکه گدایان

    داستان قسمت چهارم ملکه گدایان

    در دادسرا رودرروی تازه ای بین البرز و مادرش رخ می دهد که با دخالت پارسا بدون هیچ مکالمه ای پایان می یابد. از این جا به بعد داستان به افرا پرداخته می شود. افرا پس از خروج از مفت آباد با لباس و پوششی متفاوت با پسری که اولین بار است در سریال دیده می شود (با بازی محمدرضا غفاری) که ظاهرا یک خواننده نیز است قرار می گذارد و وارد ماشین وی می شود. آن ها به یک پارتی می روند که شخص دیگری (با بازی علی اوجی) نیز در آن جا حضور دارد و به خوانندگی می پردازند.

    خلاصه داستان قسمت 4 ملکه گدایان

    تصاویر قسمت چهارم ملکه گدایان

    سکانس های بعدی قسمت 4 در مفت آباد و محل تجمع کودکان کار متکدی که در قسمت های قبل دیدیم روایت می شود. در این جا پس از این که البرز به افرا این وعده را می دهد که پس از مشخص شدن هویت و اثبات این نکته و به ارث بردن ثروت پدرش، همه کودکان این جا را خوشبخت خواهد کرد. ولی برای آن شب نیز همه بچه ها را به پیتزا دعوت می کند تا یکی از آرزوهایشان را برآورده کرده باشد.

    تصاویر قسمت چهارم ملکه گدایان

    عکس های قسمت چهارم ملکه گدایان

    سرانجام جلسه دادگاه برگزار می شود و رای به نفع خورشید صادر می شود. به این معنا که البرز و خورشید هیچ گونه نسبتی (اعم از پسر و مادری) با یکدیگر ندارند و حتی قاضی به آن ها حق شکایت و اعاده حیثیت نیز می دهد. در سکانس بعدی البرز به بیمارستان و نزد پدرش که در ICU است می رود و با صحبت می کند. در همین لحظات است که خسروخان به هوش می آید و البرز سراسیمه به سمت دکترش می رود….

    عکس قسمت چهارم ملکه گدایان

    دانلود قسمت چهارم ملکه گدایان

    به نظر شما پس از پخش 4 قسمت از سریال ملکه گدایان، حقیقت ماجرا چییست؟ آیا البرز واقعا در حادثه مهدکودک سال 70 در آتش سوزی فوت کرده است و البرز کنونی فردی دیگر است که این خانواده به فرزند خواندگی پذیرفته اند؟ یا این که پارسا با نفوذ و برشی که داشته است، توانسته است نتایج DNA را تغییر دهد؟ آیا خورشید کنونی همسر اول خسروخان است؟ آیا البرز فرزند واقعی خسرو است؟

    .

    شما چه فکری می کنید؟ حتما فرضیه های خود را برای ما کامنت کنید!

     

    خلاصه داستان سایر قسمت ها:

     

    جهت دانلود این سریال روی بنر زیر کلیک کنید:
    دانلود سریال ملکه گدایان

    > دانلود سریال ملکه گدایان

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    خلاصه قسمت پنجم ملکه گدایان

    قسمت 5 سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده از ساعت 08:00 روز 15 بهمن 99 پخش شد. این سریال که در ژانر اجتماعی, خانوادگی تولید شده است چهارشنبه هر هفته از سایت ته موویز پخش می شود.

    در این پست قصد داریم که به مرور خلاصه داستان قسمت پنجم ملکه گدایان به همراه اسکرین شات، تصاویر، عکس ها و ویدیوهای مهم آن بپردازیم. با ما در ادامه این نوشتار همراه شوید!

     

    خلاصه داستان قسمت پنجم سریال ملکه گدایان

    خلاصه داستان قسمت پنجم ملکه گدایان

    طبق رسم و عادت هر باره کارگردان، آغاز اپیزود هم با فلش بک به گذشته همراه می شود. در این بخش، پارسا در شرکت شمس بزرگ (پدر البرز) برای دیدار به او رفته است و وی را تحت فشار قرار می دهد تا تصمیمی اتخاذ کند که البرز به ایران بیاید. وی بسیار به این قصد مصمم است و حتی وی را تهدید نیز می کند که اگر این کار را نکند با ملکه طرف است. شمس که به شدت عصبانی می شود او را از اتاقش اخراج می کند و زمانی که سرایدار آن جا می آید به زمین می افتد و شاید این همان وقتی بوده که البرز و سارا در ترکیه در حال عقد بوده اند. پرسش نخست: ملکه کیست؟ آیا همان لعیا (رویا نونهالی) است؟

    خلاصه قسمت پنجم سریال ملکه گدایان

    داستان قسمت پنجم سریال ملکه گدایان

    قسمت پنجم سریال ملکه گدایان با سکانس خورشید در منزل مسکونی و با ورود شخصی به نام لعیا (با بازی رویا نونهالی)شروع می ‌شود.
    لعیا خواهر خورشید است که به دیدارش آمده است.
    خواهری که ۳۰ سال به دلیل اختلافات خانوادگی از خانواده جدا شده بود.
    از بیمارستان تماس می گیرند و مساعد شدن حال خسرو رو به خورشید اطلاع می دهند.
    فقط در اندک فرصتی که البرز بر بالین پدر است، فرصت می کند که خیلی سریع و خلاصه اتفاقات پیش آمده را برای پدر بازگو کند.

    قسمت پنجم سریال ملکه گدایان

    خلاصه داستان قسمت پنجم ملکه گدایان

    به سکانس مفت آباد می رسیم که البرز به همراه سهیل به افرا خبر منفی بودن آزمایش دی ان ای را می دهد.
    تمام صحبت البرز این است که باید این اوضاع و احوال را ترک کرد البرز تمام پازل های اتفاقات پیش آماده را با توجه به حرفهای افرا کنار هم می چیند تا شاید به ملکه برسد و بداند کیست.

    البرز به افرا ماجرای دیدارش با سارا و پیشنهادش برای فرار را می گوید، در خلال این گفتگو داریوش سر می رسد، به البرز می گوید که سارا از خانه فرار کرده و آیا البرز از او خبر دارد یا نه، البرز خبر داشتن از سارا را انکار می کند،افرا این حرکت را به حساب علاقه ی البرز به سارا می گذارد!

    خلاصه قسمت پنجم ملکه گدایان

    داستان قسمت پنجم ملکه گدایان

    در بیمارستان خورشید عاشقانه بر بالین خسرویی است که فقط بهت زده نگاه می کند نگاهی پر از استرس. دکتر به خورشید می گوید که خسرو با دیدن البرز حالش دگرگون شده و باید از دیدارش محروم شود، پارسا خورشید را ترغیب به شکایت از البرز می کند اما او قاطعانه مخالفت می کند.
    البرزی که خواهر خورشید هم از وجود او بی اطلاع است.

    خلاصه داستان قسمت 4 ملکه گدایان

    تصاویر قسمت پنجم ملکه گدایان

    در ادامه داستان، افرا با تغییر استایل به محل تمرین کنسرت نامزدش آریا می رود، او هم با شوق و ذوق فراوان شروع به خواندن می کند و به افرا می گوید که قضیه ازدواجشان را جدی بگیرد. چرا که قرار است که در حین کنسرت فردا شبش که با حضور مادرش نیز برگزار می شود این خبر را علنی خواهد کرد و وی را با مادرش روبرو می کند. آریا که به شکل جدی عاشق افرا شده است اعضای گروهش را جمع می کند و خبر افرا را به عنوان نامزدش اعلام می کند!

    تصاویر قسمت پنجم ملکه گدایان

    عکس های قسمت پنجم ملکه گدایان

    افرا به البرز می گوید باید از کشور خارج شود، آن هم بدون سارا، این حرف را برای البرز یادآور می ‌شود که سارا قابل اعتماد نیست.
    البرز در محل قرارش با سارا در کافه ای مشغول گفتگوست،اما شخصی به صورت ناشناس به داریوش پیام می دهد و محل قرار سارا با البرز را لو می دهد. در خلال گفتگویشان داریوش سر می رسد، با البرز درگیر می شود و رسیدن پلیس و دستگیری داریوش ختم این ماجراست.

    عکس قسمت پنجم ملکه گدایان

    دانلود قسمت پنجم ملکه گدایان

    افرا البرز را برای خروج از کشور به صورت غیر قانونی همراهی می کند اما از این جدایی غمگین و ناراحت است. هر دو به شکلی غم انگیز از هم جدا می ‌شوند و البرز راهی. کنسرت نامزدش آریاست، افرا قرار است با توصیه و سفارش آریا ردیف اول کنار صندلی مادرش بنشیند. افرا آماده برای رفتن به کنسرت نامزدش آریاست، افرا قرار است با توصیه و سفارش آریا ردیف اول کنار صندلی مادرش بنشیند. مادر آریا کسی نیست جز لعیا خواهر خورشید!!!! و خاله ی البرز!!

    در این بین پرسش دومی که مطرح می شود این است که آیا چه ارتباطی بین این شخصیت ها که مدام در حال لینک شدن بهم هستند؛ وجود دارد؟ ماجرا با سپری شدن هر قسمت شکل پیچیده تری به خود می‌گیرد و بیننده به جای حدس و گمان درست و رسیدن به اصل قضیه با اتفاقات عجیب و پیش بینی نشده ای روبه رو می شود که همین باعث جذابیت سریال می شود!

    .

    شما چه فکری می کنید؟ حتما نظرات و فرضیه های خود را برای ما کامنت کنید!

     

    خلاصه داستان سایر قسمت ها:

     

     

    جهت دانلود این سریال روی بنر زیر کلیک کنید:
    دانلود سریال ملکه گدایان

    > دانلود سریال ملکه گدایان

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    خلاصه قسمت ششم ملکه گدایان

    قسمت 6 سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده از ساعت 08:00 روز 22 بهمن 99 پخش شد. این سریال که در ژانر اجتماعی, خانوادگی تولید شده است چهارشنبه هر هفته از سایت ته موویز پخش می شود.

    در این پست قصد داریم که به مرور خلاصه داستان قسمت ششم ملکه گدایان به همراه اسکرین شات، تصاویر، عکس ها و ویدیوهای مهم آن بپردازیم. با ما در ادامه این نوشتار همراه شوید!

     

    خلاصه داستان قسمت ششم سریال ملکه گدایان

    خلاصه داستان قسمت ششم ملکه گدایان

    در بخش نخستین و فلش بک این اپیزود، شاهد 20 سال قبل افرا هستیم. در جایی که وی با پدرش (احتمالا شبیر) و برادرش فرهاد دیده می شود. این دو هنوز دو کودک خردسال هستند و با این حال با پدرشان در جایی شبیه مفت آباد از ملکه و خورشید سخن به میان می آورند. آیا فرهاد که برادر افراست همان فرهاد امروز یا البرز است؟ تا این جا محتمل ترین حدس و سناریو همین است که این دو با هم برادر و خواهر بوده اند. در سمت دیگر داستان نیز البرز و چشمه که آن ها نیز با یکدیگر خواهر و برادر بودند قرار دارند که این دو در حادثه مذکور کشته شده و شاید خورشید خانم، فرهاد را به فرزند خواندگی پذیرفته است.

    خلاصه قسمت ششم سریال ملکه گدایان

    داستان قسمت ششم سریال ملکه گدایان

    سکانس نخستین اصلی این قسمت ولی از همان جایی آغاز می شود که اپیزود 5 به پایان رسیده بود. کنسرت نیمه خصوصی آریا در یک سالن اجاره ای با حضور افرا و لعیا، مادر آریا. لعیا که افزون بر مادر بودن آریا، خواهر خورشید و به نوعی خاله فرهاد یا البرز است؛ در صورتی که البرز اصلا از چنین موضوعی مطلع نیست. هر بار و هر قسمت شاهد به هم گره خوردن بیشتر حقایق ماجرا و مخصوصا روابط و نسبت های بین شخصیت های سریال هستیم و هنوز پس از گذشت 6 قسمت نمی توان با قطعیت گفت که مساله به چه صورت است!

    قسمت ششم سریال ملکه گدایان

    خلاصه داستان قسمت ششم ملکه گدایان

    در ادامه و پس از برگزاری کنسرت، لعیا طبق رسم و رسومات و در حیطه انجام وظایف مادری خود در بک استیج و پشت صحنه سعی می کند که به افرا نزدیک شود و سر از کارش در بیاورد. مکالمه آن ها رو به دلخوری می رود و در نهایت افرا اتاق را ترک می کند.وقتی که آریا از راه می رسد با مادرش به صحبت می نشیند و مصرانه درباره علاقه اش به افرا می گوید. برا لعیا نیز همانند مخاطبین ما تعجب برانگیز است که چه چیز افرا برای آریا جالب است که جذب او شده است؟ آریا در پاسخ به همین پرسش مادرش توضیح قانع کننده ای ندارد.

    خلاصه قسمت ششم ملکه گدایان

    داستان قسمت ششم ملکه گدایان

    پسرعموی سارا که در قسمت های پیشین به دلیل درگیری با البرز در کافه، دستگیر و بازداشت شده بود در کلانتری با یک قرار ملاقات خاص مواجه می شود و او کسی نیست جز پارسا وکیل خورشید که به دنبال آزادی وی است و در نهایت همین کار را هم می کند و به طور مشروط او را آزاد می کند. هنوز مشخص نیست که هدف پارسا از این کار چیست ولی می توان این گونه حدس زد که در راستای نقشه های پیشین پارسا برای عملی کردن نقشه هایش در قبال البرز است.

    خلاصه داستان قسمت 4 ملکه گدایان

    تصاویر قسمت ششم ملکه گدایان

    کشمکش های ملکه گدایان به همین منوال ادامه پیدا می کند. افرا که از قسمت قبل فهمیده بود به کودکان کار تحت نظرش مواد برای فروش داده اند تا بچه هایش آن را رد و بدل کرده و به دست مشتری برسانند. در همین جریانات که وی در حال سرکشی از گالری است تا بتواند بفهمد که چه کسی پشت این داستان بوده است، مشخص می شود که پارسا یک آشپزخونه ساخت شیشه نیز دارد که به وسیله افرادی این مواد را آن جا ساخته و سپس به شکل خرد به وسیله افرادی که دارد آن ها را توزیع می کند.

    تصاویر قسمت ششم ملکه گدایان

    عکس های قسمت ششم ملکه گدایان

    در سکانس پایانی قسمت 6 ملکه گدایان شاهد مواجه دوباره افرا با پدرش شبیر هستیم. افرا مجبور می شود با یک نوزاد به تکدی گری بپردازد چیزی که دستور ملکه است. در واقع افرا هم برای این موضوع و هم برای فهمیدن شخصیت اصلی ملکه به دیدار شبیر آمده است تا او را به البرز معرفی کند تا داستان پرس از علامت سوال البرز نیز حل شود. به نظر می رسد اصلا ملکه ای وجود ندارد و این بچه ها را از همان کودکی با اسم ملکه ترسانده اند.

    عکس قسمت ششم ملکه گدایان

    دانلود قسمت ششم ملکه گدایان

    این که چه خط و ربطی بین این همه شخصیت های گنگ و مبهم داستان که یکی یکی در حال مواجهه با هم هستند وجود دارد، را کسی نمی نداند. و بسیاری پرسش های دیگر. برای پاسخ به پرسش های این چنینی باید به ادامه داستان در قسمت هفتم ملکه گدایان نشست. شما چه فکری می کنید؟ حتما نظرات و فرضیه های خود را برای ما کامنت کنید!

     

    خلاصه داستان سایر قسمت ها:

     

     

    جهت دانلود این سریال روی بنر زیر کلیک کنید:
    دانلود سریال ملکه گدایان

    > دانلود سریال ملکه گدایان

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    خلاصه قسمت هفتم ملکه گدایان

    قسمت 7 سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده از ساعت 08:00 روز 29 بهمن 99 پخش شد. این سریال که در ژانر اجتماعی, خانوادگی تولید شده است چهارشنبه هر هفته از سایت ته موویز پخش می شود.

    در این پست قصد داریم که به مرور خلاصه داستان قسمت هفتم ملکه گدایان به همراه اسکرین شات، تصاویر، عکس ها و ویدیوهای مهم آن بپردازیم. با ما در ادامه این نوشتار همراه شوید!

     

    خلاصه داستان قسمت هفتم سریال ملکه گدایان

    خلاصه داستان قسمت هفتم ملکه گدایان

    در فلش بک های مرسوم آغازین و پیش از تیتراژ سریال، شاهد روزی هستیم که تقریبا در یک سال پیش، البرز در آزمایشگاهی که در هامبورگ در اختیارش گذاشته اند در طی آزمایش های خود به فرمول پیچیده و بزرگی می رسد که با آن می توان چندین بیماری لاعلاج کنونی را درمان کرد و البته از آن سو نیز سواستفاده گران می توانند مواد مخدر قوی تر و مخرب تری را تولید کنند. دکترها و متخصص های هامبوگ چشم به تلاش ها و آزمایش های البرز دوخته اند و بسیار به او امیدوارند تا با کشف فرمول این داروی خاص، جهشی در علم پزشکی رخ دهد.

    خلاصه قسمت هفتم سریال ملکه گدایان

    داستان قسمت هفتم سریال ملکه گدایان

    در سکانس بعدی که در زمان حال نیز می گذرد، سهیل به همراه البرز به مرکز خیریه رفته اند تا غذای مورد نیاز مفت آباد را تحویل بگیرند اما آریا به خاطر عدم حضور افرا حاضر به انجام این کار نیست، سهیل ناچار می شود البرز را با نشان دادن کارت شناسایی برادر افرا جا بزند البرز در یک عمل انجام شده قرار می گیرد و مورد استقبال آریا. افرا با استایل جدید و با نوزادی که به کنر بسته است قدم در راه جدید گذاشته است. البرز به سهیل می گوید که برای دیدن پدرش در بیمارستان به کمکش احتیاج دارد، سهیل با یک نمایش شلوغ بازی حواس نگهبان بیمارستان را پرت می کند و همین لحظه البرز خود را به بالین پدر می رساند اما در کمال تعجب با خبر ترخیص خسرو خان توسط همسرش مواجه می شود!

    قسمت هفتم سریال ملکه گدایان

    خلاصه داستان قسمت هفتم ملکه گدایان

    آریا به همراه مادرش در رستورانی در حال گفتگو هستند،آریا اصرار بر این دارد که مادر با حرف هایش باعث رنجش افرا شده است، گفتگویی که فقط حول محور افرا می چرخد در حال گذر است. بعد از این ها البرز سراسیمه به محل زندگیشان می رود اما آنجا تخلیه شده است‌. در همین حال که بچه های مفت آباد در گوشه گوشه خیابان برای غذا خوردن در پارکی جمع می شوند، البرز خود را به افرا رسانده و خبر نقل مکان خانواده اش را به او می دهد، افرا متوجه تغییر رفتار سهیل شده و کنجکاو که چرا این گونه رفتار می کند و البرز جریان برخوردشان با آریا را تعریف می‌ کند.

    خلاصه قسمت هفتم ملکه گدایان

    داستان قسمت هفتم ملکه گدایان

    پارسا با افرا تماس می گیرد،البرز با قاپیدن گوشی با پارسا شروع به بحث و جدل می کند،او را تهدید می‌کند که قید همه چیز را خواهد زد و پیش پلیس همه چیز را لو می دهد. پارسا در تماسی با جمله (خانم بمب سازمون داره خیلی خطرناک میشه باید زودتر جم و جورش کنیم،راستی مدل رندی اش خیلی شبیه شماست) این ذهنیت در بیننده قوت می گیرد که ملکه خورشید باشد.

    خلاصه داستان قسمت 4 ملکه گدایان

    تصاویر قسمت هفتم ملکه گدایان

    همزمان با این اتفاقات است که آریا که به همراه مادرش در رستوران مشغول صرف غذا هستند با صحنه ای هولناک روبرو می شود، افرا را می بیند به همراه بچه های کار و بچه ای که به دوش دارد و در حال گدایی کردن است. صحنه چشم در چشم شدنشان واقعا هولناک و غیر منتظره بود، افرا پا به فرار می گذارد با تعقیب و گریزشان در بن بستی افرا گیر می افتد و در جواب یک عالمه سوال آریا فقط می تواند با بغض بگوید بی خیال.

    تصاویر قسمت هفتم ملکه گدایان

    عکس های قسمت هفتم ملکه گدایان

    البرز به دیدن سارا رفته است، سارایی که مواد مصرف می کند، البرز سعی دارد با تمارض به این که سیگار و مواد مصرف می ‌کند به دنیایش نزدیک شده بلکه بتواند از طریق سارا آدرس خانواده اش را پیدا کند. آریا از دست مادرش ناراحت است که از عمد او را به رستورانی برده است که افرا سر همان چهارراه مشغول گدایی بوده است، پس این طور به نظر می رسد مادر آریا از پیشینه افرا آگاه بود و با دانستن این موضوع از عمد آریا را در چنین موقعیتی قرار داده. در سکانسی شاهد گوشه ای از مشکلات بچه های کار هستیم، برخورد نادرست مردم با بچه ها و مزاحمان خیابانی که افرای پر از بغض و گریه را وادار به درگیری با آن ها می کند.

    عکس قسمت هفتم ملکه گدایان

    دانلود قسمت هفتم ملکه گدایان

    داریوش به همراه پارسا در حال رفتن به محل زندگی سارا هستند، داریوش مدام سراغ آدرس را می گیرد و بی خبر از این که محل مورد نظر جایگاه سارا ست. پارسا با کنایه به سارا یادآور می‌شود که مصرف موادش بالا رفته. سارا قضیه آمدن البرز و مواد مصرف کردنش را به پارسا می‌دهد. پارسا مبهوت به سارا نگاه می کند. حال باید دید واقعا البرز قدم در راه اعتیاد گذاشته است یا نقشه و برنامه ای را در سر می پروراند.

    توالی های فزاینده ملکه گدایان هر قسمت در ذهن مخاطب بیشتر از پیش نیز می  شود و همچنان نمی توان پاسخ روشنی به این ابهامات داد. برای رسیدن به این دست از پرسش ها باید به ادامه داستان در قسمت هشتم ملکه گدایان نشست.

    شما چه فکری می کنید؟ حتما نظرات و فرضیه های خود را برای ما کامنت کنید!

     

    خلاصه داستان سایر قسمت ها:

     

     

    جهت دانلود این سریال روی بنر زیر کلیک کنید:
    دانلود سریال ملکه گدایان

    > دانلود سریال ملکه گدایان

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز
© تمامی حقوق مطالب برای وبسایت ته موویز محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع و شرعا حرام می باشد.
طراحی و کدنویسی : پرشین وردپرس
سایت بت اسپات