داستان سریال ملکه گدایان
قسمت 6 سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده از ساعت 08:00 روز 22 بهمن 99 پخش شد. این سریال که در ژانر اجتماعی, خانوادگی تولید شده است چهارشنبه هر هفته از سایت ته موویز پخش می شود.
در این پست قصد داریم که به مرور خلاصه داستان قسمت ششم ملکه گدایان به همراه اسکرین شات، تصاویر، عکس ها و ویدیوهای مهم آن بپردازیم. با ما در ادامه این نوشتار همراه شوید!
در بخش نخستین و فلش بک این اپیزود، شاهد 20 سال قبل افرا هستیم. در جایی که وی با پدرش (احتمالا شبیر) و برادرش فرهاد دیده می شود. این دو هنوز دو کودک خردسال هستند و با این حال با پدرشان در جایی شبیه مفت آباد از ملکه و خورشید سخن به میان می آورند. آیا فرهاد که برادر افراست همان فرهاد امروز یا البرز است؟ تا این جا محتمل ترین حدس و سناریو همین است که این دو با هم برادر و خواهر بوده اند. در سمت دیگر داستان نیز البرز و چشمه که آن ها نیز با یکدیگر خواهر و برادر بودند قرار دارند که این دو در حادثه مذکور کشته شده و شاید خورشید خانم، فرهاد را به فرزند خواندگی پذیرفته است.
سکانس نخستین اصلی این قسمت ولی از همان جایی آغاز می شود که اپیزود 5 به پایان رسیده بود. کنسرت نیمه خصوصی آریا در یک سالن اجاره ای با حضور افرا و لعیا، مادر آریا. لعیا که افزون بر مادر بودن آریا، خواهر خورشید و به نوعی خاله فرهاد یا البرز است؛ در صورتی که البرز اصلا از چنین موضوعی مطلع نیست. هر بار و هر قسمت شاهد به هم گره خوردن بیشتر حقایق ماجرا و مخصوصا روابط و نسبت های بین شخصیت های سریال هستیم و هنوز پس از گذشت 6 قسمت نمی توان با قطعیت گفت که مساله به چه صورت است!
در ادامه و پس از برگزاری کنسرت، لعیا طبق رسم و رسومات و در حیطه انجام وظایف مادری خود در بک استیج و پشت صحنه سعی می کند که به افرا نزدیک شود و سر از کارش در بیاورد. مکالمه آن ها رو به دلخوری می رود و در نهایت افرا اتاق را ترک می کند.وقتی که آریا از راه می رسد با مادرش به صحبت می نشیند و مصرانه درباره علاقه اش به افرا می گوید. برا لعیا نیز همانند مخاطبین ما تعجب برانگیز است که چه چیز افرا برای آریا جالب است که جذب او شده است؟ آریا در پاسخ به همین پرسش مادرش توضیح قانع کننده ای ندارد.
پسرعموی سارا که در قسمت های پیشین به دلیل درگیری با البرز در کافه، دستگیر و بازداشت شده بود در کلانتری با یک قرار ملاقات خاص مواجه می شود و او کسی نیست جز پارسا وکیل خورشید که به دنبال آزادی وی است و در نهایت همین کار را هم می کند و به طور مشروط او را آزاد می کند. هنوز مشخص نیست که هدف پارسا از این کار چیست ولی می توان این گونه حدس زد که در راستای نقشه های پیشین پارسا برای عملی کردن نقشه هایش در قبال البرز است.
کشمکش های ملکه گدایان به همین منوال ادامه پیدا می کند. افرا که از قسمت قبل فهمیده بود به کودکان کار تحت نظرش مواد برای فروش داده اند تا بچه هایش آن را رد و بدل کرده و به دست مشتری برسانند. در همین جریانات که وی در حال سرکشی از گالری است تا بتواند بفهمد که چه کسی پشت این داستان بوده است، مشخص می شود که پارسا یک آشپزخونه ساخت شیشه نیز دارد که به وسیله افرادی این مواد را آن جا ساخته و سپس به شکل خرد به وسیله افرادی که دارد آن ها را توزیع می کند.
در سکانس پایانی قسمت 6 ملکه گدایان شاهد مواجه دوباره افرا با پدرش شبیر هستیم. افرا مجبور می شود با یک نوزاد به تکدی گری بپردازد چیزی که دستور ملکه است. در واقع افرا هم برای این موضوع و هم برای فهمیدن شخصیت اصلی ملکه به دیدار شبیر آمده است تا او را به البرز معرفی کند تا داستان پرس از علامت سوال البرز نیز حل شود. به نظر می رسد اصلا ملکه ای وجود ندارد و این بچه ها را از همان کودکی با اسم ملکه ترسانده اند.
این که چه خط و ربطی بین این همه شخصیت های گنگ و مبهم داستان که یکی یکی در حال مواجهه با هم هستند وجود دارد، را کسی نمی نداند. و بسیاری پرسش های دیگر. برای پاسخ به پرسش های این چنینی باید به ادامه داستان در قسمت هفتم ملکه گدایان نشست. شما چه فکری می کنید؟ حتما نظرات و فرضیه های خود را برای ما کامنت کنید!
خلاصه داستان سایر قسمت ها: موضوع سریال ملکه گدایان
> دانلود سریال ملکه گدایان
توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.