ستایش علیرضا منظری توکلی نماینده بافت در مجلس از سریال شهرزاد

    ستایش یک نماینده مجلس از شهرزاد

    عضو فراکسیون رسانه و هنر مجلس معتقد است حضور جهانی سریالی که در بخش خصوصی تولید شده، حکایت از وجود ظرفیت تولید و رقابت سریال‌های داخلی با انواع خارجی آن دارد.

    علیرضا منظری توکلی در گفت و گو با خانه ملت با اشاره به استقبال مردمی بالا از سریال خانگی «شهرزاد» و حضور این سریال در بخش جشنواره بین‌المللی فیلم «برلین»، گفت: بخش خصوصی توانست ثابت کند با سرمایه‌گذاری و حمایت از فیلمساز می‌تواند جلوه‌های اثرگذاری از خود در زمینه هنر و سینما به جای بگذارد که «شهرزاد» توانست بعد از کسب اقبال داخلی اکنون راهی به سمت جذب اقبال خارجی باز کند.

    نماینده مردم بافت، رابر و ارزوییه در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: سریال «شهرزاد» نمودی از تاریخ ایران است که اکنون حضور جهانی آن می‌تواند ظرفیتی برای آشنایی کشورهای خارجی با تاریخ ایران ایجاد کند.

    وی افزود: بروز عشق و محبت در این سریال می تواند به جهانیان نشان دهد که ایرانیان از دیرباز و حتی در سخت ترین شرایط جامعه به لحاظ اقتصادی و سیاسی در دوران پیش از انقلاب نیز از روحیه لطیفی برخوردار بوده‌اند و آزادیخواهان آن دنبال خشونت و جنگ‌افروزی نیستند.

    منظری توکلی ادامه داد: در وانفسای سریال‌های تلویزیونی که نتوانسته اند آن چنان که باید مخاطب را جذب کنند، یک سریال خانگی که با هزینه بخش خصوصی ساخته شده است توانسته مخاطبان بسیاری را پای تماشای سینمای خانگی بنشاند و آن ها را تحت تاثیر قرار دهد.

    این نماینده مجلس ، چندی پیش و در هنگام پخش شایعه هایی مبنی بر توهین سریال شهرزاد به مردم کرمان، به دفاع از شهرزاد پرداخته بود.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    دانلود کلیپ های دابسمش سریال شهرزاد

    دانلود ویدیو کلیپ های مسابقه بزرگ مردمی دابسمش سریال شهرزاد

    فیلم هایدابسمشی با دیالوگ های سریال شهرزاد

    سریال شهرزاد اقدام به راه اندازی مسابقه دابسمش با دیالوگ های سریال، کرده است. علاقمندان می توانند فیلم دابسمش های خود را به اینستاگرام رسمی شهرزاد بفرستند. هر شب یک ویدیو از بین کلیپ های ارسالی مردم برگزیده می شود.

    به ویدیو های دابسمشی که حرفه ای باشند (مانند ویدیو آرمین و آوا) گردنبند رایگان مرع آمین جایزه داده می شود.

    در این پست، گلچینی از بهترین دابسمش ها را برای شما آماده کرده ایم.

    دانلود کلیپ های دابسمش سریال شهرزاد

    دانلود کلیپ های دابسمش سریال شهرزاد



    ادامه دارد ….

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

    پوسترهای زیبا و تماشایی از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

    گالری عکس و پوسترهای زیبا از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

     عکس و پوسترهای زیبای جدید از سریال شهرزاد

    ادامه دارد …

    جهت دیدن عکس ها در سایز بزرگ تر ، آن ها را ذخیره کنید

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

     گفتگو با فریبا متخصص: سریال شهرزاد در ژاپن کانادا و آمریکا هم دیده شد

    گفتگو با فریبا متخصص: شهرزاد در ژاپن کانادا و آمریکا هم دیده شد

    تلفن پزشکم از کانادا در ساعت دو و نیم شب !!

    فریبا متخصص بازیگر سریال «شهرزاد» با اشاره به یکی از خاطرات خود از این سریال بیان کرد که یک بار ساعت دو و نیم شب پزشک او تماس گرفته و درباره این مجموعه صحبت کرده است.

    فریبا متخصص بازیگر سریال «شهرزاد» که در شبکه نمایش خانگی توزیع می‌شود در گفت و گو با مهر درباره این سریال و دغدغه های آن و همچنین خاطراتی که در طول این مدت برایش پیش آمده است سخن گفت و با اشاره به ویژگی ها و روحیات زنان دهه ۴۰ و حتی قبل تر از آن دوره این گونه بیان کرد:

    زنان در دهه های قبل فداکاری های زیادی برای همسرانشان و حتی فرزندانشان انجام می دادند و مرضیه نمونه چنین زنی است. البته من خودم هم مادر هستم و همه زندگی‌ام برای فرزندم است اما شاید نوع این محبت ها و فداکاری ها اکنون فرق می کند. متخصص ادامه داد: به طور مثال مادرانمان گفته اند که زنان قدیم کفش های همسرانشان را جفت می کرده اند یا وقتی شوهرانشان دست پر به منزل بازمی گشتند به استقبال می رفتند.

    مرضیه هم زنی است که صرفا خانه دار است و تمام هم و غم او این است که همسر به خانه بیاید و مثل پروانه دور او بچرخد یا ببیند فرهاد فرزندش چه غذایی دوست دارد و یا برای او همسر انتخاب کند، درحالیکه من اکنون به دلیل تحصیلاتی که دارم یا حضورم در اجتماع و همچنین تفاوت های دوران امروز با آن سال ها برخوردهایم متفاوت است.

    این بازیگر تیاتر با اشاره به صحنه ای از سریال «شهرزاد» در قسمت اول اظهار کرد: مرضیه در صحنه ای از سریال به حجره همسرش می رود و هاشم خان از این موضوع تعجب می کند و از او می پرسد که چرا به حجره آمده است و همین مساله نشان می دهد که زنان در آن زمان چه موقعیتی داشته اند.

    یک تلفن از کانادا ساعت دو و نیم شب

    بازیگر سریال «شهرزاد» به دغدغه های این سریال اشاره و بیان کرد: «شهرزاد» از موضوعاتی حرف می زند که همیشه بوده است. عشق، تنفر، حسادت، سیاست و… در همه زمان ها وجود دارد و کارگردان هوشمندی مثل حسن فتحی این مسایل را در این داستان هم به تصویر کشیده و به نظر من فقط کمی لباس ها و سبک زندگی ها تغییر کرده است.

    وی با اشاره به بازتاب هایی که از سریال «شهرزاد» دریافت کرده است، عنوان کرد: برخوردی که مردم با من در این چند ماه داشتند بسیار خوب و متفاوت بود. این سریال حتی در کشورهایی مثل ژاپن، کانادا و آمریکا دیده شد و گاهی دوستان و آشنایان من از این کشورها تماس می گیرند و درباره «شهرزاد» حرف می زنند که چقدر آن را دوست دارند.

    متخصص از یکی از خاطرات خود در این چند ماهه سخن گفت و یادآور شد: یک بار ساعت ۲ و نیم شب تلفن خانه ما زنگ زد، من هنوز نخوایده بودم و بعد فهمیدم پزشک من است که از کانادا تماس گرفته است و می خواست درباره «شهرزاد» حرف بزند. او سریال «شهرزاد» را بسیار دوست داشت و چند بار پشت سر هم و با هیجان گفت که این اثر بسیار عالی است، بسیار عالی است و گلایه کرد که چرا زودتر عرضه نمی شود چرا که دایم باید منتظر دوشنبه ها باشد تا بتواند سریال «شهرزاد» را ببیند.

    پسرم می گوید چون به حرف آقای فتحی

    گوش کرده ای بازی ات بسیار خوب شده است

    بازیگر سریال «شهرزاد» همچنین با اشاره به یکی دیگر از دوستان خود در انگلیس توضیح داد: دوست دیگری هم دارم که در انگلیس است و شخص بسیار معتقدی است. او یک بار تاکید کرد که «شهرزاد» را دانلود نمی کند و اتفاقا دوست دارد هزینه هر یک فیلم آن را هم بپردازد و این برای من جالب است که از بسیاری از نقاط دنیا تماس می گیرند و درباره «شهرزاد» حرف می زنند.

    وی با اشاره به این که پسرش در قبرس درس می خواند از علاقه او به نقش مادرش در این سریال گفت و بیان کرد: پسر من علاقه چندانی به سریال ندارد اما صحنه هایی از «شهرزاد» را که دیده است درباره اش حرف می زند و حتی می گوید چون به حرف آقای فتحی گوش کرده ای، بازی ات بسیار خوب شده است.

    بازیگر سریال «به کجا چنین شتابان» در پایان گفت: کارگردانی در یک کار تاثیر بسیاری دارد، من حدود ۳۰ سال است که کار می کنم اما مردم اکنون که مرا می بینند از این سریال به گونه متفاوتی حرف می زنند و تعریف می کنند. کلیت این سریال بسیار خوب بوده است و من نوعی هم باید سعی کنم خود را پای به پای دیگر بازیگران همراه کنم.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    محسن چاوشی امسال با دو آلبوم رسمی جدید می آید 95

    گفتگو جدید با درباره سریال و فیلم سنتوری

    محسن چاوشی: هرگز نمی توانم بین «سنتوری» و «کجایی» یکی را انتخاب کنم

    محسن چاوشی اصولا کم‌ حرف است و برای صحبت و گفت‌وگوی رسانه‌ای، رغبتی ندارد. این را تقریبا همه اهالی رسانه می‌دانند. اما سال 94 با تمام بالا و پایین‌هایی که در عرصه موسیقی به خود دید، سالی ویژه و پربار برای محسن چاوشی بود. او در سال 94 آلبومی منتشر نکرد ولی با حضور به عنوان خواننده سریال «شهرزاد» نه‌تنها خلا انتشار آلبومش را به شکلی ویژه پر کرد، بلکه به مرور توانست جزو موفق‌ترین‌های سال باشد و با تک‌آهنگ‌هایش برای این سریال، بار دیگر نبض بازار را در دست بگیرد.

    به گزارش چهره‌نیوز، سایت موسیقی ما نوشت: بازخوردهایی که چاوشی با تک‌آهنگ‌هایش برای شهرزاد گرفت، در مواقعی بسیار بزرگ‌تر و همه‌گیر‌تر از برخی آثارش در قالب آلبوم بود و به مرور «موج چاوشی» و «شهرزاد» پررنگ شد. همه این اتفاقات هم باعث نشد که این خواننده از لاک‌اش بیرون بیاید. او زمان بیشتری را در استودیوی تجریش گذراند و کار به جایی رسید که شماره موبایلش را هم عوض کرد تا از دسترس خارج باشد. چاوشی بالاخره دل به دریا زد و در این گفت‌وگو تقریبا به همه سوالات بی‌پاسخ سال 94 جواب داد.

    محسن چاوشی روی کلمات حساس است. به کلمه کلمه حرف‌هایش فکر می‌کند و بعد آن را بر زبان می‌آورد.

    بخوانید:

    * سال 94 برای تو با فراز و نشیب‌های زیادی همراه بود. اتفاقاتی که هر کدام‌شان باعث شد مورد نقد و البته توجه قرار بگیری. پیش از آغاز سوال‌ها می‌خواهم به صورت کلی درباره سالی که گذشت، بگویی.

    گذشت دیگر. یک سال دیگر هم گذشت تا یک‌سال به 40 سالگی نزدیک‌تر شوم؛ برای من نکته مهم‌اش همین است. فقط احساس می‌کنم مسوولیت‌ام سنگین‌تر شده و حرف‌هایم بیشتر. حواشی هم که همیشه هست. آدم چه بخواهد چه نخواهد، بعضی‌ها نان‌شان را از این حاشیه‌سازی‌ها در می‌آورند. تا جایی که ممکن بود و سکوتم باعث تشدید این حواشی نشد، توجهی نشان ندادم و سهی می‌کنم بیشتر خودم را صرف کارم کنم تا این جور چیزها.

    * از ماجرای کنسل شدن حضورت در فیلم «چ» شروع کنیم که از همان ابتدا سوال‌برانگیز شد. خودت خبر حضورت در این فیلم را تایید کردی اما در نهایت حضور محسن چاوشی در این پروژه کنسل شد. مصاحبه آقای حاتمی‌کیا و استفاده از برخی تعابیر درباره تو چه قدر در این تصمیم تاثیر داشت؟

    باز کردن و برگشتن به این مسایل کمکی به هیچ کس نمی کند.

    * یعنی قرار است در کل این مصاحبه توجهی به حواشی نداشته باشی و جواب‌های نصفه و نیمه بدهی؟

    نه اتفاقا می‌خواهم برخی حرف‌ها را بزنم. بپرس تا برویم جلو.

    * چهره‌های سینمایی سال گذشته حملات مختلفی به سمتت داشتند و تو هیچ جوابی ندادی. آقای مهرجویی مصاحبه تندی علیه تو کرد و تو سکوت کردی. این هجمه‌ها باعث دلگیری تو از سینما نشده؟

    کسی صاحب سینما نیست که من بخواهم به خاطر مشکلاتم با یک کارگردان از سینما دلگیر شوم. جواب ندادن من به حرف‌های آقای مهرجویی هم از سر جواب نداشتنِ من نبود، اصلا و ابدا. می‌توانستم برای بندبند حرف‌های تندی که ایشان درباره من زدند، جواب‌های مناسبی داشته باشم بلکه توهین‌های ایشان هم متوقف شود. اما ترجیح دادم به حرمت نام «داریوش مهرجویی» و سن و سالی که دارد، سکوت کنم و بیشتر به این موضوع دامن نزنم. بالاخره ایشان اخلاقی دارند و من هم اخلاقی. ادامه دادن به این کشمکش‌ها زشت است و در شان نام یک هنرمند نیست.

    * پیشنهادهای سینمایی ات را امسال رد کردی و به هیچ‌ کدام جواب مثبت ندادی. دلیل دوری تو از سینما چیست؟

    پیشنهاد همیشه هست. ولی آدم قرار نیست به هر پیشنهادی جواب مثبت بدهد. ممکن است به خود شما هم در روز چند پیشنهاد در حوزه کاری‌تان داده شود، ولی مسلما شما همه پیشنهادها را قبول نمی‌ کنید. خیلی از مسایل در ذهن، منطق و از همه مهم‌تر دل‌تان وجود دارد که بر اساس آنها نهایتا به یک پیشنهاد ممکن است جواب مثبت بدهید یا همه را رد کنید. این فقط مخصوص محسن چاوشی نیست. برای همه همین‌طور است. یک جای دیگر هم گفتم که اتفاقا سینمای ما سینمای قابل احترامی است که روزبه‌روز هم پیشرفت می‌کند. پس من هیچ مشکلی با سینما ندارم و فقط یک‌سری مسایل و باید و نبایدهای شخصی است که برای حضورم در پروژه‌های سینمایی بر اساس آنها تصمیم می‌گیرم.

    * از سینما بیاییم بیرون و برویم سراغ آلبوم. آلبوم «امیر بی‌گزند» در حال حاضر در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

    فعلا که در مرحله کسب مجوز است و من هم مثل شما منتظرم تا کارهای اداری‌اش انجام و در زمان مناسب منتشر شود.

    * این روزها چهره‌های جدیدی با تو همکاری می‌کنند. یاغی‌تبار، بوالحسنی، فاضل نظری، پریناز جهانگیر عصر و. . . استفاده از اشعار بزرگان کلاسیک هم به شدت مورد توجه تو است. این موضوع قرار است به پایان همکاری تو با حسین صفا و دوران درخشان گذشته‌تان تعبیر شود؟

    نه به‌هیچ‌وجه این‌طور نیست. همکاری من با چهره‌های دیگر به معنی حذف شخص دیگری نیست. جایگاه حسین صفا و شعرش برای من و همه آنهایی که آثار مشترک ما را دنبال می‌کنند، جایگاهی ویژه است. این شایعاتی هم که این اواخر شکل گرفت، از اساس پوچ و مثل همه شایعات دیگر است. حسین صفا یکی از بهترین و تواناترین ترانه‌سراهای امروز است و در آلبوم «امیر بی‌گزند» هم چند شعر بسیار خاص و ویژه از او خواهید شنید.

    * آلبوم «امیر بی گزند» قرار است ادامه‌ای بر آلبوم «من خود آن سیزده‌ام» باشد؟

    فکر می‌کنم از لحاظ تنظیم، آهنگ‌سازی و اجرا، متفاوت از آلبوم «سیزده…» باشد. روحی که در این آلبوم -حداقل به زعم من- وجود دارد، مخصوص به خودش است و تمام دغدغه من این است که مردم هم این روح و این جهان را به خوبی درک کنند. خیلی امیدوارم که این اتفاق بیفتد و همه به اصل و اساس حرفی که در این آلبوم زده می‌شود، برسند. تا این لحظه که با شما حرف می‌زنم، این آلبوم برای خودم خاص‌ترین آلبومم محسوب می‌شود. البته فرق دیگری هم که با «سیزده…» دارد این است که در «امیر بی‌گزند» فقط شعرهای کلاسیک وجود ندارد و از ترانه‌های امروزی هم در آن استفاده شده است. البته این ترانه‌ها و جهان‌شان هم با کارهای دیگری که در گذشته از من منتشر شده، تفاوت‌های بسیاری دارد. همان‌طور که گفتم، جهان‌بینی «امیر بی‌گزند» مخصوص به‌خودش است و روایتی دارد که این روایت همه قطعات آلبوم را مثل نخ یک تسبیح به هم متصل می‌کند. برای این آلبوم انرژی زیادی صرف و عرق‌های روحی بسیاری ریخته شد.

    * توضیحاتت تقریبا همه سوال‌های بعدی من درباره آلبوم را جواب داد. برویم سراغ «شهرزاد». داستان همکاری تو با «شهرزاد» از کجا کلید خورد؟

    پیشنهاد محمد امامی بود و با هم درباره‌اش حرف زدیم. بعد هم سناریو را خواندم و خوشم آمد و همکاری‌مان شکل گرفت.

    * این که برای حضور در «شهرزاد»، پیشنهاد خواندن در سریالی دیگر را رد کردی، صحت دارد؟

    نه، صحت ندارد. رد کردن پیشنهادات دیگر ربطی به حضورم در «شهرزاد» نداشت.

    * حضور فردین خلعتبری و علیرضا قربانی در قسمت‌های نخست سریال و اضافه شدن تو در ادامه به این سریال شایعات زیادی را در پی داشت. خودت در این مورد ناگفته‌ها را می‌گویی؟

    فکر می‌کنم موضوع حضور من ربطی به ماجرای رفتن آقای قربانی و خلعتبری نداشت. یک موضوع درون‌گروهی بود که پیش از اضافه شدن من به سریال در موردش تصمیم‌گیری شده بود. خیلی در جریانش نیستم و نمی‌توانم درباره این مساله قضاوت درست و منصفانه‌ای داشته باشم. پس ترجیح می‌دهم درباره‌اش حرفی نزنم.

    * چهره‌های دیگری هم پس از حضور تو و فراگیری قطعات «شهرزاد» که قطعا به موفقیت سریال کمک شایانی کرد، جبهه گرفتند و به تو و سینا سرلک تاختند. به مرور موضوع به نوعی تقابل موسیقی سنتی و ایرانی با موسیقی پاپ هم تبدیل شد. این مقابله آیا اساسا درست بود و میزان این واکنش‌ها چرا تا این حد پیش رفت؟

    اصولا همیشه این‌طوری است که یک‌سری با چیزی موافق‌اند و یک‌سری دیگر مخالف. آن‌هایی که صرفا تحسین می‌کنند، همیشه تحسین می‌کنند و آن دسته دیگر هم که طبق معمول همیشه می‌تازند. من اصلا چنین قصدی نداشتم و بحث تقابل و این چیزها حتی یک لحظه هم به ذهن من خطور نکرد. فقط سعی کردم بر اساس استانداردهایی که در ذهن دارم، کار درست و شایسته‌ای بسازم که آبرودار باشد. اگر بخواهم همیشه خودم را درگیر این چیزها کنم که نمی‌توانم کار کنم. در واقع نمی‌توانم مدام هوش و حواسم را به این معطوف کنم که دیگران چه می‌خواهند و چه می‌گویند. بین این خواسته‌ها و آن چیزی که من فکر می‌کنم، باید به یک نقطه درست و اصولی برسم که بشود اسمش را گذاشت نتیجه خوب. بین این دو طیفی که گفتم، یک طیف پروسواس و ریزبین و نکته‌سنج هم وجود دارد که نگاه و نظرشان بیشتر کمکم می‌کند. بعضی‌ها انصاف‌شان به تعصب‌شان می‌چربد.

    * فکر می کنی دلیل فراگیری آثاری که در «شهرزاد» خواندی، چه بود؟ تصویری بودن آثار، ویدیوکلیپ‌هایی که برای آن آثار ساخته شد، خود ترانه‌ها یا…؟

    مهم‌ترین عاملش این بود که کارها خیلی دلی ساخته شد. یعنی اصلا شکل و شمایل سفارشی نداشتند. اگرچه در ظاهر این‌طور به نظر می رسد، اما واقعا خودشان شکل گرفتند. مطمینا وجود یک تیم حرفه‌ای فیلم‌ساز هم در این زمینه نقش بسیار موثری داشت. این که آنها می‌دانستند و این هوش و درایت را داشتند که از امکان موسیقی درست و به‌جا استفاده کنند. هیچ‌کدام از این دو بخش موسیقی و فیلم، فدای هم نشدند و هر کدام به صورت مستقل به عنوان یک پکیج به درک و دریافت بهتر اثر کمک کردند. بعضی وقت‌ها همه‌چیز دست‌به‌دست هم می‌دهد تا یک اثر گل کند.

    * دوست دارم واضح و صریح جواب بدهی. سوال آخرم مهم‌ترین سوال این گفتگو هم هست. اگر قرار باشد بین «سنتوری» و «کجایی» انتخاب کنی، کدام‌یک را بیشتر دوست داری؟جواب این سوال شاید دغدغه خیل عظیم طرفدارهایت باشد.

    «سنتوری» کاری بود در زمان خودش و «شهرزاد» کاری در زمان خودش. فاکتور زمان در این انتخاب‌ها خیلی مهم است. انتخاب کردن معذبم می‌کند، پس اجازه بده که انتخاب نکنم. فقط بگویم که حال هر دو را دوست دارم.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    گفتگو و مصاحبه با مصطفا زمانی درباره سریال شهرزاد: عشق هورمونی است

    گفتگو با درباره سریال شهرزاد و زندگی حصوصی اش: عشق هورمونی است !


    ویژه نامه نوروزی روزنامه قانون – مسعود مرعشی: نقش عاشق پیشه مصطفا زمانی در سریال شهرزاد باعث شد که محور گفت و گویمان با او عشق باشد. نظرات شخصی زمانی درباره عشق بسیار متفاوت است با نقشی که ایفا کرده. او صریح صحبت می کند و بداهه پردازی طنازانه را دوست دارد. با هم بخش های قابل انتشار این گپ و گفت را مرور می کنیم.

    تا به حال کسی به خاطر نقش فرهاد سریال شهرزاد، با شما ابراز همدردی کرده؟

    آره. همه ابراز همدردی می کنند. انگار همه یک چیزهایی در این فضا دارند و رویشان نمی شده روکنند. من اتفاقا بعد از شهرزاد چیزی دیدم که برایم خیلی جذاب بود. مردم ما هنوز دوست دارند این طوری باشند ولی تصویرش خوب نیست. انگار تصویر آدم عاشق، تصویر قشنگی نیست. نمی دانم، شاید چون خیلی درگیر ذهنیات شده اند و وقتی یک تصویر وجودی را می بینیم حاضر نیستیم آن را بپذیریم.

    قدیمی ها می گفتند مرد گریه نمی کند، شما با این طرز فکر موافقید یا مثل فرهاد، گریه را برای مرد عار نمی دانید؟

    مرد گریه نمی کند؟ مرد غلط می کند! مرد مگر انسان نیست؟

    اگر برای بازی در یک نقش مجبور باشید گریه کنید و گریه تان نگیرد، چه می کنید؟

    تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده است. نمی دانم چرا، گریه همیشه دم دستم است.

    پس راحت گریه می کنید؟

    ای… غم به دل ما راحت می نشیند.

    چرا راحت گریه می کنید؟

    این به ذات و طبیعت هر کسی بر می گردد و من با طبیعتم نمی جنگم.

    در این صورت نقش فرهاد به شخصیت خودتان شبیه است.

    بله به دوران بیست و دو سالگی ام نزدیک است ولی به الان نه.

    الان چه فرق هایی با آن دوران کرده اید؟

    الان بیشتر به احساسات می خندم.

    اگر الان در موقعیت مشابه در سریال شهرزاد و در مثلث عشق قرار داشتید، عکس العمل شخصی تان چه بود؟

    نمی دانم. فکر می کنم خودزنی می کردم. یعنی تسلیم منِ خودم می شدم. می دانید چه می گویم؟

    نه!

    یعنی سعی نمی کردم با این مساله بسازم. خودم را می خوردم. از خودم و درون خودم که باعث شده این اتفاق عاشقانه برایم بیفتد، انتقام می گرفتم.

    چطور انتقام می گرفتید؟

    پدر خودم را در می آوردم و به خودم خیانت می کردم. قطعا با این اتفاق نمی ساختم.

    این نساختن شما از جنس مقاومت نبود؟این که با رقیب عشقی مبارزه کنید؟

    نه ببینید فرهاد به جای این که مبارزه کند، می پذیرد.

    این ماجرا در مورد شخصیت خودتان چطور است؟ خود شما چطور رفتار می کنید؟

    من می توانم بپذیرم، اما به نظرم خوشمزگی اش به این است که نپذیری. می دانید، گاهی اوقات دلت می خواهد به خودت خیانت نکنی. دلت می خواهد بپذیری. اصلا از نظر من عشق پذیرفتنی نیست. عشق باید جور دیگری دست و پا بزند، به همین خاطر پذیرفتن مسخره است.

    به نظرتان فرهاد چقدر بازنده است و چقدر عاشق؟

    بازنده کسی است که در عشق فکر می کند. فرهاد که فکر نمی کند. فرهاد، اگر دقت بکنید، یک عشق را تا ته می رود. عشق برنده و بازنده ندارد. عشق رفتن است که فرهاد می رود. فرهاد آدمی است که با قلبش زندگی می کند. جهان اطرافش را درک می کند اما تصمیماتش را با قلبش می گیرد.

    شما با چندضلعی عشقی موافقید؟

    خیلی. اصلا طنز عشقی راه بیندازیم. این جمله از یک دوست عزیزی است که می گوید عشق هم جزیی از عمل و عکس العمل است. من خیلی وقت ها دوست داشتم، عشق ها را واکاوی کنم، نهایتان به طنز عجیبی می رسیم. خیلی وقت ها خودمان هم نمی دانیم چیست، به نظر من خیلی از عشق ها به غرایز باز می گردد.

    یعنی عشق ها را هورمونی می بینید؟

    آره. به نظر من هورمونی است. یعنی حتی عکس العمل و عمل هم نیست. خیلی عقب افتاده تر از این حرف هاست. بیشتر هورمونی است.

    به نظر شما، شکل عشق ها در گذشته و حال فرق کرده؟

    نه. به نظر من عشق های قدیم با عشق های الان فرقی نکرده است. تصوری که عاشق ها از هم دارند فرق می کند. می دانید، تصویر یکدیگر را دوست دراند. چون دنیا به وسیله اینترنت بزرگ تر شده، آدم ها به خودشان در عشق شان شک می کنند. قبلا ثبات داشتند. عشق یک خلوت لازم دارد و الان دنیا در این خلوت هست و خودت را مقایسه می کنی در حالی که عشق منحصر به فرد است و نباید قیاسش کرد. شما اگر چیزی را باور کنید، هست و اگر چیزی را باور نکنید، نیست. الان دلشان نمی خواهد باور کنند. قدیم ها باور می کردند و آدم ها با باورهایشان زندگی می کردند اما الان نه.

    گفتگو و مصاحبه با مصطفا زمانی درباره سریال شهرزاد: عشق هورمونی است

    شما تا به حال عاشق شده اید؟

    دوبار! اولین بار فکر کنم 19 یا 20 سالم بود. دومین بار هم بماند.

    در این عشق ها اتفاقات بامزه ای برایتان افتاده است؟

    بامزگی و جذابیتش این است که نمی دانی و نمی فهمی که عاشق شدی و این خیلی برایم بامزه بود. یعنی آن موقعی که فهمیدم یک خنده قشنگ به خودم کردم. گفتم باریکلا!

    بالاخره شدی. همان 19 سالگی؟

    نه. بعدیش. 19 سالگی خیلی زجر داشت. خیلی احساسی بودم.

    اگر در یک فضای رسمی و یا حتی غیررسمی، خانم محترمی با سدای بلند از شما خواستگاری کند و بخواهد شما با او ازدواج کنید. چه عکس العملی نشان می دهید؟

    می گویم دمِ شجاعت گرم. من چنین شجاعتی ندارم. می گویم دیوانه ای! من می ترسم از چنین دیوانه ای. کسی که اینقدر دیوانه است که در جمع بگوید و خواسته اش را می تواند فریاد بزند، اگر دوستش داشته باشی باید خیلی آدم وحشی یا آدم رهایی باشی. من به این آدم قظعا خیلی احترام می گذارم. ولی این باعث نمی شود هر که از راه برسد داد بزند! ولی خیلی به آن فرد احترام می گذارم و این رسوایی اش برایم قشنگ است.

    تا به حال ابراز علاقه عجیب و غریبی به شما شده است؟

    بله… به خاطر نقش یوسف پیامبر به من دست می کشیدند که شفا بگیرند.

    جالب ترین شایعه ای که در مورد خودتان شنیده اید چه بوده؟

    شایعه زیاد راجع به خودم شنیده ام، اما جالب ترین این است که می گویند ازدواج کرده ام. خیلی بامزه است… من خودم دلم می خواهد ببینمش.

    قصد ازدواج ندارید فعلا؟

    ازدواج به قصد نیست. می افتی توی ش. هر وقت شد می پریم.

    تا به حال در رودربایستی مانده اید؟

    چه نوع رودربایستی؟

    هر نوع رودربایستی.

    بیشتر فیلم هایی که بازی کرده ام را در رودربایستی بازی کرده ام.

    مگر فیلمنامه را نمی خوانید؟

    فیلمنامه را می خوانیم، اما بعد از این که وارد کار می شویم، می فهمیم چه خبر است! از نیت تا عمل خیلی فاصله هست.

    کدام فیلم را بعد از این که بازی کردید، پشیمان نشده اید؟

    خیلی فیلم بوده که پشیمان نشده ام. چند فیلم بود که آن هم پشیمانی نیست بیشتر از بازی در آن فیلم لذت نبرده ام و کیف نکرده ام.

    تا به حال نقش کمدی به شما پیشنهاد شده است؟

    نقش کمدی نه، اما موقعیت کمدی خوب، آره. نقش کمدی، بستگی به این دارد که چه نقشی باشد. چیزی که طنز در آن باشد را من خیلی دوست دارم، درواقع عاشقش هستم. ولی کاراکتری که خوشمزه باشد را نمی فهمم. چون در آن صورت باید براساس خوشمزگی هایی که مردم دوست دارند جلو برویم و در این صورت ساختارمان با هم نمی خواند. یعنی خیلی با جنس کمدی های امروز سینما موافق نیستید. قطعا همینطور است. یعنی خوشمزگی ذات آدم هاست و نمی شود اسم آن را سینمای کمدی بگذاریم.

    از ژانر فرهیخته شهرزاد، می توانید بروید به نقش زینال بندری؟

    آره. خیلی راحت. برای من خیلی آسان است البته به شرطی که به جا باشد. مثل همین کار «آه ای عبدالحلیم» که امیدوارم خوب دربیاید. اگر همه چیز سر جایش باشد، هر نقشی را می توان بازی کرد به شرطی که من در روحیات زندگی ام سرجایم باشم. کار هنری یک کار گروهی است و به نظر من به همین دلیل است که فیلم های خوب زیادی ساخته نمی شود.

    گویا قرار بود بعد از سریال یوسف دیگر فیلم بازی نکنید.

    نه. قرار بود تا زمان پخش سریال فیلمی بازی نکنم.

    فرض کنیم قرار بود که بعد از یوسف دیگر بازی نکنید، در این صورت چه کاری را ادامه می دادید؟

    اتفاق چند وقت است که فکر می کنم من اگر بازیگر نمی شدم، دنبال چه چیزی بودم؟

    الان ما کاری می کنیم که شما ممنوع التصویر شوید. آن وقت چه کاری را ادامه می دهید؟

    یک بار این سوال را از خودم پرسیدم. من اگر ممنوع التصویر شوم فکر کنم نقد بنویسم، روزنامه نگار می شوم.

    گفتگو و مصاحبه با مصطفا زمانی درباره سریال شهرزاد: عشق هورمونی است

    خوب بود؟

    آره خوب بود.

    دوست دارید روزنامه نگار شوید؟

    به قول بچه ها منتقد می شوم.

    مثل این که منتقدها خیلی اذیت تان کرده اند؟

    نه نه. اصلا! خب یک عده ای منتقد هستند و عده ای دیگر هم منتقم. من نقدهای منتقدان را می خوانم، منتقم ها را هم می خوانم. منتقم ها را می خوانم که بخندم و منتقدها را می خوانم که یاد بگیرم.

    نقش تان در سریال شهرزاد روزنامه نگار است.در واقعیت چقدر این فضا را دوست دارید و یا با آن آشنا هستید؟

    خیلی دوست دارم. من به شدت به روزنامه اعتقاد دارم و به کار تحریر و ادبیات و نقد درست در هر زمینه ای. اما شدیدا با تعداد زیاد این همه روزنامه و مجله که اجازه انتشار دارند، مخالفم.

    اگر اسکار بگیرید، چه جمله ای را روی صحنه می گویید؟

    من گویم؛ «چون می گذرد خوشی نیست».

    اگر برنده سیمرغ شوید و اشتباهی جایزه تان را به یکی دیگر بدهند، چه می کنید؟

    خنده ام می گیرد. خداوکیلی خنده ام می گیردم. خیلی خنده دار است.

    در ایران این اتفاق افتاده است. خودتان که در جریان هستید.

    بله، اما نوید نخندید. منظور من، مورد دیگری در همان سال بود. نمی دانم ولی من فکر کنم بخندم. البته نه به این ماجرا، به خودم می خندم که بیخود ذوق کردم و با یک بزرگواری خیلی عمیقی با این مساله کنار می آیم.

    می رویم سراغ سوالات شخصی تر، شما چه فوبیایی دارید؟

    نمی دانم… شاید فوبیای این که من را بشناسند.

    چرا؟

    مگر درونتان چطور است؟

    ظاهرم خوشکل و پاک به نظر می رسد اما درونم خراب است و می ترسم مردم بفهمند و دستم رو شود.

    خب پس کمی از شیطنت هایتان برای ما بگویید.

    خودم را سر کار می گذارم. مثلا صبح از خواب بلند می شوم و می بینم هیچ دستم نیست، اما بعد می بینم چقدر این تصویر از من هست و با آن تصویرها خودم را گول می زنم و با آن حال می کنم.

    عجیب ترین بیماری ای که به آن دچار شده اید چه بوده؟

    دو سال پیش می خواستم روزه بگیرم. روز اول روزه گرفتن آپاندیسم ترکید. برایم اتفاق بامزه ای بود.

    اگر تا آخر عمر فقط یک انتخاب برای غذا داشته باشید، چه غذایی را انتخاب می کنید؟

    آخ آخ آخ… سوپ. عاشق نودل هستم. عشق است دیگر، فقط رشته داشته باشد کافی ست. یعنی من می توانستم در دهات های چین هم زندگی کنم و مدام نودل بخورم.

    اگر در فیلم «اره» به شما نقش بدهند و بگونید خودتان نوع مرگتان را انتخاب کنید، انتخابتان چه خواهدبود؟

    مدلی که با همه خداحافظی می کنی و می بوسی و به رختخواب می روی. مرگ آگاهانه.

    این که فیلم عاشقانه می شود نه فیلم «اره»! مرگ سینمایی؟

    مرگی را انتخاب می کنم که در «amour» برای بازیگر نقش زن انتخاب شد. کسی که دوستم دارد، خفه ام کند.

    اسم خودتان را هم گوگل می کنید؟

    نه بابا. البته یکی، دو بار عکس برای پاسپورت و این چیزها می خواستم، این کار را کرده ام. برای این که تا عکاسی نروم عکس پرتره با سرچ گوگل داده ام.

    تا به حال اتفاق افتاده که کسی شما را اشتباه گرفته باشد و شما به رویش نیاورده باشید؟ یا حتی به رویش آورده باشید؟

    نه. ولی پیش آمده است که سر صحنه فیلمبرداری با گریم های متفاوت من را نشناسند. مثلا من با گریمی متفاوت بوشهر بودم، بعد یک آقایی آمد و پرسید «این کیه این جا داره بازی می کند؟» کلی با هم گپ زدیم و گفتم «همین پسره مصطفا زمانیه».این طوری شده است که پنج دقیقه با کسی صحبت کنم راجع به خودم و حتی فحش هم به خودم بدهم، ولی آخرش متوجه می شده. سر کار نگذاشته ام، اما به صورت معمول اختلاط کرده ام.

    اگر یکی به شما بگوید می خواهد حرف مهمی بزند و شما را کنجکاو کند ولی بعد بگوید ولش کن مهم نیست، با او چه کار می کنید؟

    من خودم این شیطنت را برای کسانی که کنجکاو هستند دارم. یعنی اگر بدانم کنجکاو هستند، از قصد این کار را با آنها می کنم.

    اگر کسی این کار را با خود شما بکند، چه کار می کنید؟

    هیچی. وقتی خودم این رکب را به همه زده ام از کسی چنین رکبی نمی خورم. ولی ممکن است ادا دربیاورم و خواهش کنم بگوید که فکر کند حرفتان مهم است.

    گفتگو و مصاحبه با مصطفا زمانی درباره سریال شهرزاد: عشق هورمونی است

    اگر به یک جزیره تبعید شوید و بتوانید پنج شی یا شخص را با خود ببرید، انتخاب تان چیست؟

    اول یک موبایل می برم که اینترنتش فعال باشد، دوم چند کتاب می برم که نمی گویم چه کتاب هایی است تا دستم رو نشود ولی معمولا رمان هایی که انسان محور باشد، یک اسلحه می برم که در مقابل حیوانات بتوانم از خودم دفاع کنم و یا اگر دیدم خودم از بقیه حیوانات، حیوان تر شده ام، خودم را بزنم. سه تا شی و حالا دو تا آدم. ترجیح می دهم زن داشته باشم که با خودم ببرم و آخری هم یک دوست خیلی عزیزی را با خودم می برم که بعد از بلاهایی که زنم بر سرم می آورد، با او درد دل کنم. این طوری خوش می گذرد.

    تا به حال در شرایط اضطراری، کار عجیبی انجام داده اید؟

    من در شرایط عجیب و غریب گیر نکرده ام. البته یک بار رفتم پرتقال بدزدم، یاد می آید فرار کردیم و از دیوار پریدیم. یادم نیست، پرتقال بود یا گردو یا چیز دیگری، خیلی بچه بودم. آهان… بستنی بود. بستنی از مغازه مادربزرگم دزدیدم. فکر کنم چهار پنج سالم بود و شهرستان بودم. کشیک می دادیم، بعد مغازه دار خودش این طرف بود و بستنی هایش آن طرف. من و پسرخاله هایم هوس بستنی کیلویی کرده بودیم. پریدیم آن را برداشتیم و فرار کردیم، بعد از آن مامانم آمد و ما با سرعت دررفتیم. خیلی کتک بدی خوردم.

    حالا بچه دار شوید، بچه تان را می زنید؟

    نه. می گذارم هر کاری دلش می خواهد انجام دهد. حتی اگر خواست مدرسه نرود هم نرود. اصلا اجازه می دهم هر جا دلش می خواهد بزرگ شود. هوایش را دارم که خودش را نابود نکند، اما نمی گذارم برای چیزهای بی اهمیت خودش را ناراحت کند.

    زمان کودکی، انرژی تان را چطور تخلیه می کردید؟

    فوتبال بازی می کردم. گاهی اوقات هم می رفتم به رختخواب که خیالبافی کنم. این کار را خیلی دوست داشتم.

    بامزه ترین خیالبافی ای که کرده اید، چه بوده؟

    همین خریت بوده که می دانستم مشهور می شوم.

    دور از جان، دوران بچگی تان از چه فیلمی می ترسیدید؟

    من هنوز هم از فیلم گودزیلا و این ها می ترسم. فیلمی که یک جانور خزنده در آن بود می ترسیدم. اما الان از این فیلم هایی که سر و ته ندارد می ترسم. مثل خیلی از فیلم هایی که در ایران ساخته می شود و نمی توانم اسم ببرم. هر کسی یک جایش را می زند و می شود فیلمی که اثر همه عزیزان هست به جز کارگردان.

    گفتگو و مصاحبه با مصطفا زمانی درباره سریال شهرزاد: عشق هورمونی است

    در دوران نوجوانی دوستان تان به شما چه لقبی داده بودند؟

    استیو.

    به خاطر استیو مک کویین؟

    نه، استیو مک منمن. چون آن موقع موهایم بلند بود و شمال که بازی می کردیم فر می شد و دوستان این طور سدایم می کردند.

    شما می توانید خوب جوک تعریف کنید؟

    من موقعیت را می توانم خوب تعریف کنم. جوک را خیلی خوب نمی توانم تعریف کنم که مثلا داستانی در ذهنم باشد و تعریف کنم، اما در لحظه می توانم اتفاقات را طنز کنم.

    پس برای ما یک موقعیت طنز در لحظه را تعریف کنید.

    خب اینطوری که نمی شود. من موقعیت های طنزم جهانی است و فیلتر ندارد. به عنوان یک انسان شوخی می کنم و نمی توانم به عنوان یک بازیگر با قواعد و ادبیاتی که همه دوست داشته باشند، شوخی کنم. اصلا خط قرمز نمی شناسم، کلا از بچگی نمی دانستم خط قرمز چی هست. حتی در هر کاری می روم خطوط قرمز را به من می گویند و من هم همان ها را رعایت می کنم و خودم خط قرمزی ندارم.

    اگر موقع سقوط آزاد چترتان باز نشود، آن لحظه به چه چیزی فکر می کنید؟

    اگر باز نشود من همان موقع نقطه درکم عوض می شود. شنیده اید در این طور مواقع می گویند قبل از این که به زمین برسید، سکته می کنید و می میرید، اما من مطمینم قبل از رسیدن به زمین در آن لحظه، قطعا به خدا فکر می کنم. نمی دانم چرا، ولی آن لحظه مطمینم که به خدا فکر می کنم.

    بعضی ها می پرسند که در این مواقع می ترسید یا سعی می کنید از سقوط تان لذت ببرید؟

    نه بابا. این را روشنفکرها می گویند. آن که چیز دیگری ست که باید لذت ببری نه سقوط آزاد.

    شما باشگاه می روید؟

    نه نه نه نه… باشگاه تنیس می روم.

    پس اهل باشگاه بدنسازی نیستید.

    خودم بدم نمی آید ولی نمی توانم تحمل کنم. خنده ام می گیرد وقتی کسی کنارم فریاد می زند تا بتواند یک چیزی را بلند کند.

    اگر با کسی در برف و یخبندان گیر کنید و آن فرد شروع به خوابیدن کند، برای این که نخوابد چه می کنید؟

    با او حرف می زنم تا نخوابد.

    شاید حرف زدن جواب ندهد و مثل لالایی عمل کند.

    نمی دانم، اگر کبریت دم دستم باشد کبریت روشن می کنم و گاز مونواکسید کردن را هنگام دم اش زیر دماغش می گیرم. از همان کارهایی که دوستانمان در بچگی انجام می دادند. آن گاز به سرفه می اندازدش و خوابش را می پراند و نمی گذارد بخوابد. با این راه تا دو دقیقه نمی داند اصلا دنیا چی هست!

    شما رابطه خوبی با رضا یزدانی دارید، این رابطه باعث نشده که بخواهید خوانندگی را تجربه کنید؟

    نه. اتفاقا این رابطه باعث شده که من نخواهم خوانندگی را تجربه کنم! (خنده)

    گویا در فضای مجازی خیلی فعال نیستید و به تازگی اینستاگرام باز کرده اید، درست است؟

    من عاشق فضای واقعی هستم. بله تازه باز کرده ام. آن هم چون خیلی اصرار کردند و حق داشتند. من هم باز کردم. فقط هر چند روزی از آدم یک عکس خیلی ویژه می خواهند و من زندگی ام آنقدر ویژه نیست.

    رابطه تان با سلفی چطور است؟

    من اصلا نمی فهمم این دنیایی را که آدم ها از خودشان عکس می گیرند ولی خب، مجبورم بندازم. وقتی از خودم عکس می اندازم خیلی خیلی برایم خنده دار است. چون همیشه یکی در مغزم می گوید که آدمیزاد مگر از خودش عکس می گیرد نمی دانم این به عادت هر کسی بر می گردد، نه این که بگویم خوب یا بد است.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    گزارش یک سایت مطرح آلمانی درباره سریال شهرزاد

    یک سایت مطرح آلمانی در گزارشی به معرفی سریال شهرزاد

    و کاراکترهای آن پرداخته است.

    به گزارش چهره نیوز، سایت serienjunkies.de که سایت معتبری برای مراجعه علاقه مندان سریال های روز دنیا و امتیاز به آن هاست، در گزارشی درباره سریال شهرزاد این طور نوشته است:

    شهرزاد خانم دکتر جوان در میان اغتشاشات پس از کودتا سریال ایرانی‌ شهرزاد در دهه ۱۹۵۰ در تهران می‌ گذرد، در زمان کودتای آمریکایی‌ ها و انگلیسی‌ ها علیه نخست وزیر وقت ایران ، محمد مصدق. شهرزاد (ترانه علیدوستی) دختر جوان دانشجوی پزشکی‌ است که با روزنامه نگار جوان فرهاد (مصطفا زمانی‌) رابطه عاشقانه دارد و با امیدواری مشغول برنامه ریزی آینده هستند. آینده ای که در آن وجود پزشکان زن و جراحان زن در جامعه پذیرفته شده باشد. ( مترجم: اشاره به مدرن شدن جامعه و نقش بیشتر زنان در جامعه و پیشرو بودن شهرزاد و فرهاد.)

    در مقابل پدر شهرزاد آرزو دارد که او هرچه زودتر در مسیر آینده مطمین و آشنا قدم بردارد و ازدواج کند و صاحب فرزند شود. خانواده شهرزاد زیر سایه قدرت و تحت حمایت اشراف زاده مرموز بزرگ آقا (علی‌ نصیریان) است، که شبکه مافیایی سری و بزرگی‌ را رهبری می‌کند. زمانی‌ که فرهاد در اغتشاشات کودتا دستگیر و به اعدام محکوم می شود، شهرزاد از بزرگ آقای قدرتمند درخواست می‌کند که جان فرهاد را نجات دهد. بزرگ آقا نجات جان فرهاد را مشروط می‌کند به چیزی که کّل زندگی‌ این دانشجوی جوان پزشکی‌ را زیر و رو می‌کند.

    سریال وزین شهرزاد که تولید ایران است از شبکه خانگی پخش می شود و تا به حال از تلویزیون رسمی‌ ایران نمایش داده نشده است. در راهنمای قسمت به قسمت لینک سریال شهرزاد می توانید در مورد قسمت های پخش شده و قسمت های آتی اطلاعات به دست آورید. سریال شهرزاد که در ژانر درام تاریخی‌ ساخته شده است برای اولین بر در تاریخ ۱۰ اکتبر ۲۰۱۵ توسط پخش کننده جهانی‌ ا‌ش، ای ام فیلم پخش شد.

    گفتنی ست سایت serienjunkies مرجعی برای دوستداران و علاقه مندان سریال های موفق و پرطرفدار در سراسر دنیاست.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    دانلود ویدیو کلیپ: سوتی ابوالفضل پورعرب در قسمت 20 سریال شهرزاد

    کلیپ سوتی در سریال شهرزاد

    در بخش بیستم 20 از سریال شهرزاد به کارگردانی حسن فتحییک گاف بزرگ رخ داده است. سوتی ای که از تیم حرفه ای شهرزاد به دور بود!!

    سکانسی که حشمت در بیمارستان از بزرگ آقا نگهبانی می کند و ناگهان تلفنی زنگ می خورد و به حشمت می گوید که اطلاعات مهمی درباره دشمنان بزرگ آقا دارد.

    حشمت (ابوالفضل پورعرب) در بخش 19 شهرزاد، تیر خورده و بنابراین در این جا با دستی بسته شده دیده می شود. ولی در درنگی کوتاه به یک باره باند دست وی برداشته و با تلفن گفتگو می کند!!!

    این سهل انگاری از آن جا آب می خورد که گویا این سکانس را در دو شات گرفته و در بار دوم از یادشان رفته بوده که دست حشمت آسیب دیده است.

    در فایل ویدیویی زیر بهتر می توانید این گاف را نگاه کنید.

    لینک دانلود کلیپ

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    سپاس و تشکر مهدی مزروعی وکیل دادگستری از سریال شهرزاد و حسن فتحی

    یادداشت یک حقوقدان به حسن فتحی، كارگردان شهرزاد:

    آقای فتحی از شما تشکر می کنم

    شبکه خبری تحلیلی فرهنگ هنر نوشت:

    «در قسمت بیست و پنجم سریال شهرزاد، در گفتگویی که بین بزرگ آقا و وکیل او صورت می گیرد، تصویری که حسن فتحی از وکیل دادگستری نمایش می دهد، درخور تقدیر است، وکیل به عنوان فردی به روز، محل رجوع و مشورت در خصوص مسایل اجتماعی و حرفه ای و همچنین فردی صاحب دغدغه در زمینه اجتماع و آزادی معرفی شده است.

    از طرفی حسن فتحی با انتخابی آگاهانه خبر تصویب استقلال کانون وکلای دادگستری در آن زمانه پرخبر را دستچین کرده و به این بهانه به امروزیان هشدار می دهد که این میراث مصدق دیرزمانی است با چالش مواجه شده و در خطر است. نوع گفتگوی سرشار از احترام مابین وکیل و موکل هم کلاس درسی است برای وکلا و موکلین امروزی… آقای فتحی از شما تشکر می کنم».

    مهدی مزروعی – وکیل دادگستری

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    گزارش گاردین از موفقیت سریال شهرزاد: هر هفته مخاطب محو تماشا می شود

    وب سایت روزنامه گاردین بریتانیا گزارش مفصلی را

    درباره موفقیت و محبوبیت سریالشهرزادنوشته است

    به گزارش چهره نیوز در بخش هایی از این گزارش چنین نوشته شده است:

    سریال شهرزاد در بستر سال 1950 میلادی مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرده است. شهرزاد با به تصویر کشیدن ایران تحت حکومت مستبدانه شاه، یک درام مستقل است.

    هر هفته هنگامی که یک قسمت جدید منتشر می شود تمامی ملت محو تماشای آن می شوند. شهرزاد به کارگردانی آقای حسن فتحی و نویسندگی مشترک او با پروفسور نغمه ثمینی داستانی از یک رابطه عاشقانه است که به واسطه وقایع سیاسی کودتای سال ۱۹۵۳ برای براندازی وزارت دکتر محمد مصدق، از هم پاشیده می شود.

    این کودتای برنامه ریزی شده توسط CIA و سازمان جاسوسی انگلیس برای حفظ منافع نفت در غرب بوده است که فرمان شاه را تا انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ متحد کرد. این واقعه یکی از مهم ترین وقایع در تاریخ مدرن ایران است که طنین آن همچنان در دنیای امروز حس می شود.

    گزارش گاردین از موفقیت سریال شهرزاد: هر هفته مخاطب محو تماشا می شود

    شهرزاد دانشجوی پزشکی با فرهاد که ژورنالیست است معمولا در کافه نادری که پاتوق تحصیلکرده های آن زمان بوده است همدیگر را ملاقات می کنند. فرهاد از طرفداران مصدق است پس از آن که نیروهای شاه دفتر روزنامه او را به زور می بندند، به زندان می افتد. در همین حال شهرزاد خلاف علایق باطنی خویش مجبور به ازدواج می شود. آن هم به عنوان زن دوم داماد بزرگ آقا که یک چهره همانند پدرخوانده و بسیار تاثیرگذار و نزدیک به شاه است.

    این سریال سرکوبی روزنامه نگارها و تحصیلکرده ها را توسط نیروهای شاه به تصویر می کشد که آن ها بازخواست و تحقیر می شوند و متعاقبا آن ها را به زندان انداخته و امتیاز نشریه را لغو می کنند.

    به گفته یک منتقد سینما “بیان بسیار صریح داستان گونه، این سریال را به یک ملودرام موفق تبدیل کرده است و در واقع رجوعی است به یک دوره بسیار مهم در تاریخ مدرن ایران. سریال هایی که خارج از محدوده شبکه های دولتی به طور خصوصی تهیه می گردند پدیده ای جدید در ایران هستند.

    شهرزاد تنها سیاست های گذشته ایران را به نقد نمی کشد بلکه به طور نامحسوسی عقاید و عرف های اشتباه و بی مورد که هنوز هم در جامعه کنونی ایرانیان وجود دارد را به تصویر می کشد. همچنین به تصویر کشیدن شخصیت هایی از قبیل بزرگ آقا که هم دست شاه هستند، در قالبی که چندان هم منفی نیستند تعجب برانگیز است.در گذشته نمایش این گونه شخصیت ها در قالبی انسانی ممکن نبود. اما شخصیت هایی از قبیل بزرگ آقا گاهی اوقات حتی باعث برانگیخته شدن احساسات می شوند و این امری بسیار بدیع است”.

    گزارش گاردین از موفقیت سریال شهرزاد: هر هفته مخاطب محو تماشا می شود

    هر قسمت شهرزاد به طور جداگانه هر هفته در وب سایت آن به فروش می رسد. همچنین تهیه آن به صورت DVD از مراکز فروش محصولات فرهنگی ممکن است. تهیه کنندگان درصدد ترغیب احترام ایرانیان به حقوق کپی رایت و نخریدن نمونه های تقلبی هستند. سریال های ترکیه ای که توسط شرکت هایی همانند جم تی وی در دبی پخش می شوند پرمخاطب هستند و شهرزاد توانسته است به رقابت با آن ها در جذب بیننده دست یابد.

    اگرچه عموم مردم ایران، دسترسی به پرداخت های خارجی و دسترسی به نت فلیکس را ندارند، اما سریال های تلویزیونی آن از قبیل برکینگ بد در ایران بسیار محبوب است. “اکثریت مردم سریال هایی از قبیل برکینگ بد یا فارگو را در ایران دیده اند که در بازار سیاه به پارسی دوبله شده اند. این مساله، کار را برای فیلم سازان ایرانی بسیار مشکل کرده است. چرا که آنها باید خود را با این قبیل استانداردها مطابقت دهند.”

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز
© تمامی حقوق مطالب برای وبسایت ته موویز محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع و شرعا حرام می باشد.
طراحی و کدنویسی : پرشین وردپرس
سایت بت اسپات