حسن فتحی سریالی با عنوان «شهرزاد» را برای شبکه نمایش خانگی جلوی دوربین می‌برد.

    سوره سینما – به گزارش مشاور رسانه ای این سریال، حسن فتحی مدتی است پیش تولید یک سریال عاشقانه را برای عرضه در شبکه نمایش خانگی آغاز کرده است، این سریال پیش از این «روزی روزگاری عاشقی» نام داشت که به تازگی فتحی نام «شهرزاد» را برای آن انتخاب کرده است.

    در خلاصه داستان این سریال آمده است: در تندباد حادثه «عشق» اولین قربانی است. تهران ۱۳۳۲

    فتحی و گروهش این روزها مشغول انتخاب بازیگران «شهرزاد» هستند تا طبق برنامه ریزی انجام شده تصویربرداری آن نیمه دوم مهرماه آغاز شود. تا این جا حضور شهاب حسینی، پریناز ایزدیار ، مهدی سلطانی ، ترانه علی دوستی ، محمود پاک‌ نیت ،مصطفی زمانی و علی نصیریاندر این سریال حتمی شده است. شهاب حسینی پیش تر ها هم در سریال مدار صفر درجه به کارگردانی اقای فتحی بازی کرده بود. سید محمد امامی تهیه کننده این سریال ۲۶ قسمتی است و اسماعیل عفیفه مجری طرح آن است. «شهرزاد» سومین محصول تصویر گسترپاسارگاد است که پیش از این سریال موفق «شاهگوش» را تولید کرده و این روزها در آستانه تصویربرداری «ابله» کمال تبریزی است.

    حسن فتحی که افزون بر کارگردانی سریال «شهرزاد» ، نویسندگی آن را نیز انجام داده است، پیش تر ها هم مجموعه‌های موفق «پهلوانان نمی‌میرند» ، «میوه ممنوعه» ، «مدار صفر درجه» و … را ساخته است.



    به روز رسانی ها :

    23 آذر ماه 93 -آغاز فیلمبرداری سریال شهرزاد

    5 دی ماه -افزوده شدن ليندا کيانی به «شهرزاد»

    6 دی – شهاب حسينی جلوی دوربين شهرزاد

    28 دی – پیوستنابوالفضل پورعرب به شهرزاد

    3 و 12 و 21 اسپند – پخش 3 عکس از سریال شهرزاد

    گریم مهدی سلطانی در «شهرزاد»

    گریم شهاب حسینی (در نقش قباد)در سریال شهرزاد

    شهاب حسینیو مهدی سلطانی – پشت صحنه سریالشهرزاد

    بچه داری ترانه عليدوستی در پشت صحنه شهرزاد – 23 بهمن 93

    عکس های ترانه عليدوستی در سریال شهرزاد

    گریم متفاوت ترانه عليدوستی در سریال شهرزاد

    24 اسپند : رفتن به لوکیشن تازه

    تصویربرداری سریال «شهرزاد» از روز یکشنبه در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران آغاز شد و هم اینک با مستقر شدن گروه و همچنین با حضور شهاب حسینی و ترانه علیدوستی در حال پیگیری است.

    لیست بازیگران (تاکنون) :

    ابوالفضل پورعرب ، علی نصیریان ، شهاب حسینی(در نقش قباد)، ترانه علیدوستی (در نقش شهرزاد) ، مصطفی زمانی ، مهدی سلطانی ، محمود پاک نیت (پدر شهرزاد) ، پریناز ایزدیار ، حمیدرضا آذرنگ ، هومن برق نورد ، رضا بهبودی ، امیرحسین رستمی ، لیندا کیانی ، گلاره عباسی ، فریبا متخصص ، سهیلا رضوی (مادر شهرزاد) ، غزل شاکری ، ناهید مسلمی ، فرخ نعمتی ، رامین ناصرنصیر ، نسیم ادبی ، امیرحسین فتحی ، دیبا زاهدی ، فریبا متخصصو…

    24 فروردین 94 -محسن چاووشی و خواندن تیتراژ «شهرزاد»

    چند روز است که خبر خوانندگی محسن چاووشی برای تیتراژ سريال «شهرزاد» از سوی عوامل آن در چند رسانه تکذیب می شود؛ این در حالی ست که بهادر شمس از نزدیکان او نیز این تکذیب را تکذیب کرده و بر خوانندگی چاووشی برای این سريال تاکید کرده است.

    مدیر صفحه رسمی این خواننده محبوب موسیقی پاپ با انتشار یادداشتی و اعلام این خبر، افزوده است: «سریال «شهرزاد» متفاوت از سریال «کیمیا» بوده و قطعه جدید برای «شهرزاد» به ضبط رسیده است که در صورت موافقت تهیه کننده اثر، روی اینترنت نیز منتشر خواهد شد، آهنگسازی این اثر را محسن چاووشی انجام داده و بهروز صفاریان نیز تنظیم کننده این قطعه می باشد.»

    26 فروردین : سلطانی : «شهرزاد» ملودرامی عشقی، جنایی است

    مهدی سلطانی در گفت‌ وگو با فارس :

    «داستان این سریال از زمان کودتای 28 مرداد به بعد اتفاق می‌افتد و همان طور که پیش‌تر هم در رسانه‌ ها اعلام شده است، داستان شهرزاد بیشتر مضمونی رمانتیک دارد و می‌توان آن را ملودرامی عشقی/جنایی تعریف کرد زیرا این اثر معتقد است “در تندباد حادثه، عشق اولین قربانی است”.

    فکر می‌ کنم شهرزاد جزو کارهای خوب در شبکه نمایش خانگی باشد و با توجه به دارا بودن قصه خوب، کیفیت و انگیزه بالای سازندگانش و پارامتر های لازم، شک ندارم مورد توجه بینندگانش قرار خواهد گرفت».

    پریناز ایزدیار و گلاره عباسی در پشت صحنه سریال شهرزاد

    ترانه علیدوستی و سفی گرفتن در اتاق گریم سریال شهرزاد

    جدیدترین عکس های ترانه علیدوستی در سریال شهرزاد

    نمایی از لوکیشن سریال شهرزاد

    30 اردیبهشت 94 :

    √ جمشید هاشم‌پور هم به شهرزاد پیوست

    پخش شهرزاد از امرداد 94

    عکس تازه ای از ترانه علیدوستی – سریال شهرزاد

    علی نصیریان درسریال شهرزاد

    پریناز ایزدیار وعلی نصیریان در نمایی از سریال شهرزاد

    ترانه علیدوستی در اتاق گریم سریال شهرزاد

    12 خرداد -لاله‌ زار دهه‌ سی در سریال «شهرزاد»

    به گزارش روابط‌ عمومی اين سریال که این‌ روزها در میانه‌ تصویربرداری خود است، برای تصویربرداری بخشی از قسمت‌های خارجی قرار است طی یکی دو هفته‌ آینده به شهرک سینمایی غزالی برود. گروه هنری و طراحی صحنه‌ این سریال اما زودتر از سایر گروه به شهرک سینمایی رفتند و دست به بازسازی وسیع بخشی از آن از جمله خیابان لاله‌زار زدند که یکی از مهم‌ترین خیابان‌های تهران در دهه‌ سی است.

    گروه هنری شهرزاد مغازه‌ها و خیابان لاله‌زار شهرک سینمایی را بار دیگر طراحی کرده و علاوه‌بر بازسازی برخی از ساختمان‌های داخل این خیابان از جمله گراندهتل و سینما تابان و جواهری غازاریان، در این خیابان بیش از سی مغازه‌ جدید را که در دهه‌ی سی در خیابان لاله‌زار شناخته شده بودند به این خیابان اضافه کردند.

    دفتر «روزنامه‌ باختر امروز» که دکتر حسین فاطمی آن را منتشر می‌کرد، یکی از ساختمان‌هایی است که در شهرک سینمایی غزالی برای مجموعه‌ شهرزاد ساخته شده است. صفحه‌فروشی بتهوون که در سال 1332 توسط مرحوم کریم چمن‌آرا در لاله‌زار شروع به کار کرد نیز یکی دیگر از مغازه‌هایی است که در خیابان لاله‌زار ساخته شده است.

    شهاب حسینی و امیرحسین رستمیدر سریال شهرزاد

    مصطفا زمانی در سریال شهرزاد

    25 خرداد 94 :پیوستن فریبا متخصص به شهرزاد

    وی در اين باره می گويد: «خوشحالم كه باز هم با آقای فتحی همكاری می كنم. من از ابتدای كار حضور داشتم، اما سكانس های من به صورت پراكنده گرفته می شود. من در اين مجموعه طبق معمول نقش يک مادر را بازی می كنم. چون داستان در حدود 60 سال پيش رخ می دهد و روايت زندگی دو خانواده است كه فرزندانشان به يكديگر علاقه مند شده اند و قصد ازدواج دارند، اما مسایلی برايشان پيش می آيد كه اين وصلت به هم می خورد».

    ابوالفضل پورعرب و ساقی زینتی در پشت صحنه سريالشهرزاد

    شهاب حسینی در دانشگاه تهران سال 1332

    ترانه علیدوستی و مصطفی زمانی در نمایی از سریال شهرزاد

    3 تیر 94 – محمود پاک نيت در نقش پدر «شهرزاد»

    «من در اين سريال نقش پدر شهرزاد را به عهده دارم و خانم سهيلا رضوی نقش همسر من را ايفا مي كند. بازيگران ديگری كه در اين كار با آن ها همكاری دارند، آقای نصيريان، پور عرب و شهاب حسيني و بسياری از دوستان ديگر هستند. در كل از بازی در اين مجموعه بسيار خوشحال هستم و اميدوارم در مونتاژ هم كار به خوبی شكل بگيرد»

    رامين ناصر نصير برابر دوربين سريال «شهرزاد»

    « در حال حاضر بازی در سريال «شهرزاد» به کارگردانی آقاي فتحی را به عهده دارم و نقش شوهر خواهر شخصيت شهرزاد را بازی می کنم. اين سريال بسيار کار قوی و جذابی خواهد شد چرا که نگاه همه عوامل به پروژه جدی است و فيلم برداری تا اواخر مرداد ادامه خواهد داشت».

    شهرزاد (ترانه علیدوستی) و رفتن به سینما 1332 – فیلم بر باد رفته

    6 تیر 94 :میانه های شهريور، پايان تصويربرداری «شهرزاد»

    سازندگان مجموعه «شهرزاد» به کارگردانی حسن فتحی و تهيه کنندگی سيدمحمد امامی از امروز و در شهرک غزالی سکانس های مربوط به کودتای 28 مرداد را با حضور اکثر بازيگران اصلي مقابل دوربين خواهند برد. تاکنون 80 درسد از کار مقابل دوربين رفته و طبق برنامه ريزي ها توليد نيز اواسط شهريور به پايان می رسد. ضمن اين که مونتاژ 10 قسمت از کار توسط مهدی حسينی وند به پايان رسيده و طبق برنامه ريزی ها توزيع سريال جديد فتحی با تبليغات گسترده به زودی آغاز خواهد شد.

    13 تیر 94- حسن فتحی : سیناپس سری 2 و 3 «شهرزاد» آماده است

    حسن فتحی در گفتگو با مهر درباره تصمیمش برای ساخت سری دوم و سوم سریال «شهرزاد» توضیح داد: ساخت دنباله «شهرزاد» خیلی جدی است هم برای من و هم برای سرمایه‌گذاران سریال. من منتظرم تا «شهرزاد۱» به بازار بیاید و بازخوردهای مخاطبان درباره آن را ببینم.

    وی افزود: اگر بازخوردها مثبت باشد، قطعا با همین گروه و مجموعه برای تولید «شهرزاد ۲» اقدام می‌کنیم و احتمالا «شهرزاد ۳» را هم خواهیم ساخت. کارگردان سریال «زمانه» ادامه داد: من سیناپس هر سه فصل را از دو سال پیش آماده کرده بودم. رمان اولیه من که موجود است و من فیلمنامه کامل را با همراهی نغمه ثمینی که از بهترین فیلمنامه‌نویس‌ها است نوشتیم و بنابراین سیناپس‌ های فصل دو و سه نیز برای نگارش فیلمنامه آماده است.

    فتحی در پاسخ به این سوال مهر که فصل‌های دوم و سوم چه مقطع تاریخی را دربرمی‌گیرد، اظهار کرد: فصل اول سریال که به اوایل دهه ۳۰ می‌پردازد، فصل دوم اواخر دهه ۳۰ را برمی‌گیرد و فصل سه به بعد از انقلاب می‌رسد و در زمان معاصر رخ می‌دهد. وی در پایان تأکید کرد: فصل سه به سال‌های دهه ۷۰ هجری شمسی می‌پردازد و هر کدام از این سه فصل بین ۲۶ تا ۳۰ قسمت دارد.

    رونمایی از سریال شهرزاد – شهرک سینمایی غزالی -12 تیر 94

    اميرحسين فتحى (فرزند حسن فتحی) در نمايى از شهرزاد

    حسن فتحى، ترانه عليدوستى و مصطفى زمانى در پشت صحنه شهرزاد

    نمايى از پشت صحنه شهرزاد

    خرید گردنبند مرغ آمین سریال شهرزاد


    دانلود فصل اول سریال شهرزاد

    >>>دانلود فصل دوم شهرزاد<<<

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    حسن فتحی از ساخت سریالشهرزاد می گوید

    قصه اصلی داستان «شهرزاد» بر اساس قربانی شدن خیلی از موارد در هر فاجعه‌ای سیاسی است و یکی از مظلوم ترین قربانی‌ها عشق است. حسن فتحی کارگردانی است که تا به حال بیش از نیمی از آثار وی مربوط به حوزه تاریخ است و یا اگر این اتفاق در داستان‌هایش نیفتد، به نوعی تاریخ را در دل داستان‌ها می‌گنجاند.

    یادآوری سریال‌هایی چون: شب دهم،‌میوه ممنوعه، مدار صفر درجه، پهلوانان نمی‌میرند، همگی گواه این مطلب است که فتحی علاقه خاصی به حضور در این ژانر دارد.با وی درباره ساخت آثار تاریخی و لزوم نمایش آن برای مردم امروز به گفت‌وگو نشستیم.

    علاقه شما به آثار تاریخی از کجا نشات گرفته است؟

    -علاقه من به تاریخ از دغدغه‌هایی نشات می‌گیرد که به مسایل سیاسی،‌ اجتماعی،‌ فرهنگی این سال های جامعه‌ام مرتبط می‌شود. تصورم بر این است که مردم ما برای این که در یک سربزنگاه‌هایی چیزهایی را تکرار نکنند، لازم است تاریخ گذشته را مطالعه کنند. تاریخ گذشته ما بخصوص تاریخ یکسد ساله اخیر امکان بسیار مناسبی برای این است که درک عمیق تاریخی برای مردم اتفاق بیفتد تا در آینده و امروزشان بر اساس خرد جمعی و عقلانیت بیشتری عمل کنند.

    مطالعه کتاب‌های تاریخی و سرگذشت افراد مختلف تاریخ،‌تا چه میزان برایتان اولویت دارد؟

    -هر بار که به تاریخی هر کدام از شاهان ایرانی در ‌دوره‌های مختلف صفویه،‌ قاجار،‌ یکسد ساله اخیر، چهار سد سال گذشته و … رجوع می‌کنم، آنقدر نکات عجیب و غریب و درس آموزی می‌بینم که گاه فکر می‌کنم اگر روح جمعی جامعه ما این برهه‌های تاریخی که از 500 سال پیش شروع شده را به خوبی مطالعه کنند،‌شاید ما در ادامه زندگی‌مان دچار اشتباهات و بحران‌های کمتری شویم و به درک و تفاهم عمیق تری نسبت به نوعیت انسانی،‌ هویت ملی و فرهنگی‌مان برسیم و در همین راستا گرفتار خیلی از مسایل عجوز و لایجوز سیاسی و روزمره که متاسفانه خیلی از افراد گرفتارشان بودند،‌ نشویم و سعی کنیم تا درک روشنی از گذشته‌ خود داشته باشیم تا به تعبیری چراغی برای حرکت درست‌مان در آینده باشد.

    فکر می‌کنید آشنایی مردم ما با تاریخ کشورشان چقدر ضرورت دارد؟

    -ضرورت آشنایی کلیت جامعه با خویشتن تاریخی خود به حدی اهمیتی دارد که اگر سدها فیلم سینمایی تاریخی و ده‌ها سریال تاریخی هم ساخته شود باز هم کم است،اما در این میان امیدوارم آثاری که ساخته می‌شود تاریخ را تحریف نکند و بر مبنای آنچه در واقعیت تاریخ و گذشته ما روی داده است،بدون خوشامد و بدآمد آن گروه و این دسته و جناح‌های مختلف ساخته شوند و طوری باشند که آنچه در واقعیت اتفاق افتاده است را پیش روی مردم و مخاطبان قرار دهیم. این موضوع در مورد نسل جوان ما که خیلی نیازمند آشنایی با تاریخ گذشته و خویشتن تاریخی خود هستند،‌مصداق بارز دارد.

    حسن فتحی و شهاب حسینی

    خیلی‌ها دوست دارند تا بدانند چرا در اغلب آثار تلویزیونی شما تاریخ نقش پر رنگی دارد؟

    -در وجود هر کدام از ما ایرانی‌ها یک منِ تاریخی وجود دارد که گاه خودمان از وجود این منِ تاریخی در کالبد خود بی خبریم و گاه این منِ تاریخی در یک سربزنگاه‌های وجودی، روحی و روانی ما رفتارهایی را باعث می‌شود که شاید بعد از انجام آنها بسیار تعجب کنیم. ما ایرانی‌ها معمولا موجودات بی قراری هستیم و دل آشوبه داریم و برای مثال اگر چهار اتفاق خوب برایمان بیفتد مدام نگران این هستیم که نکند بعد از اینها یک اتفاق بد برایمان بیفتد.

    فکر می‌کنید این ها از کجا می‌آید؟

    اگر به طور دقیق در این زمینه جستجو کنیم متوجه می‌شویم که همه اینها از همان خویشتن تاریخی ما می‌آیند و خویشتن تاریخی ما در حقیقت مجموعه ژن‌های فرهنگی نیاکان ما است که در وجود هر کدام از ما نهادینه شده است.در خویشتنِ تاریخی ما به طور ناخودآگاه تمام تجربه‌های تلخ و شیرین نیاکان ما انباشته شده است. تمام آرزو، ترس، اضطراب، لحظات و تجربه‌های تلخی که در طول تاریخ داشتند و هم چنین لحظات شیرین و کوتاه اندک و کوتاه. تمام اینها ذخیره خویشتنِ تاریخی ما هستند که جمع شده است و فکر می‌کنم برای غلبه بر بحران‌هایی که جامعه امروز ما به آنها دچار است از جمله بحران‌های سیاسی،‌فرهنگی،‌هویتی توجه هر فرد به خویشتن تاریخی خود به غلبه بر این موضوع می‌تواند کمک دوچندانی داشته باشد تا به یک قرار آرامش و به نوعی فرهیختگی جمعی و اجتماعی در جامعه برسیم.

    شما مدتی است که با سریال «شهرزاد» پا به عرصه نمایش خانگی گذاشتید.فاصله از تلویزیون باعث تمایل شما به سمت شبکه نمایش خانگی شده است؟

    -هنوز هم از سمت تلویزیون پیشنهاد ساخت سریال دارم،‌اما به این دلیل که خودم بعد از سالها دوست داشتم تا در شبکه نمایش خانگی سریالی را کارگردانی کنم،‌ به این سمت آمدم و در این رسانه سریالی را کارگردانی کردم.

    در ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی کدام عنصر برایتان اولویت داشت؟

    -همیشه دغدغه این را داشتم که اگر می‌خواهم سریالی را در بخش خصوصی بسازم،‌ قصه آن جذابیت لازم را دارد یا خیر؟ چراکه همیشه معتقدم در رسانه‌ای مثل شبکه نمایش خانگی عنصری به نام داستان، مهمتر از سایر عناصر است و بیشتر می‌تواند مردم را جذب خود کند. در مورد سریال «شهرزاد» هم باید بگویم زمانی که دیدم قصه خوبی پیش رویم هست، اقدام به ساخت آن کردم.

    بعد از اتمام ضبط سریال «شهرزاد» قصد ساختن اثری دیگر را چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی دارید یا خیر؟

    -حقیقت این است با تمام دلبستگی که به این سریال دارم،‌ اما به شدت خسته‌ام و بعد از ساخت این سریال دوست دارم مدت طولانی را استراحت کنم تا انرژی بیشتری برای ساخت آثارم داشته باشم.

    حسن فتحی در نمايى از پشت صحنه شهرزاد

    حرف‌هایی درباره ادامه دار بودن سریال «شهرزاد» در سه فصل وجود دارد، در این باره بفرمایید.

    -از همان ابتدا که این سریال را کلید زدیم،به ادامه دار شدن «شهرزاد» فکر کردیم، اما همه چیز بستگی به استقبال مخاطب دارد. ضمن اینکه برای هر فصل از این سریال تعداد 26 تا 30 قسمت را در نظر گرفتیم.

    در سریال «شهرزاد» شما اشاره مستقیمی به موضوع کودتای 28 مرداد داشتید،چرا؟

    -بله اما در این سریال به مسایل سیاسی کودتا ورود زیادی نداشتیم و بیشتر داستان عشق چند جوان را در آن فضای ملتهب سیاسی نشان دادیم و درباره تاثیر مخربی که اوضاع سیاسی بر سر عشق‌های آن دوران آورده صحبت کرده و نشان دادیم چگونه در یک فضای سیاسی غبار گرفته ممکن است عشق‌ها به نفرت تبدیل شود. قصه اصلی داستان «شهرزاد» بر اساس قربانی شدن خیلی از موارد در هر فاجعه‌ای سیاسی است و یکی از مظلوم ترین قربانی‌ها عشق است.

    اگر سریال «شهرزاد» از تلویزیون پخش می‌شد،‌ممکن بود در میزان مخاطب تاثیر داشته باشد؟

    -از همان ابتدا که تصمیم گرفتم تا سریال «شهرزاد» را در شبکه نمایش خانگی تولید کنم و حتی الان دیگر به این موضوع فکر نمی‌کنم،چراکه راهی که بر آن استوار بودم را رفته‌ام و معتقدم فردی که حین مسیر سرش را بی موقع بچرخاند،‌روح وی با او همراهی نخواهد کرد. من هم در همین مسیری که انتخاب کردم سعی می‌کنم به راهم ادامه داده و به نحو احسن کار خود را به سرانجام رسانم.

    در شبکه نمایش خانگی چه محدودیت‌هایی پیش پایتان بود؟

    -محدودیت در همه جای دنیا و برای هر کاری وجود دارد،‌اما در هر مکانی با توجه به شرایط آنجا متفاوت است. ما هم برای ساختن سریال «شهرزاد» محدودیت داشتیم،‌چراکه سلایق و ادعاهای تاریخی متفاوت است.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    سریال شهرزادبه خوبی در میان مردم جا افتاده است

    شهرزاد نمادی از ایران است در چنبره عاشق بی‌مسوولیت، مرد عیاشی که قرار است عاشقش شود و پدرخوانده‌ای که عاطفه خاموشش را درز گرفته تا به وقتش سر دختر مثل آوار خراب شود.

    در شش سال اخیر سریال‌های متفاوتی وارد شبکه نمایش خانگی شدند. هر کدام به دلیلی یا تماشاگر خود را در ادامه داستان از دست دادند یا انقدر بد بودند که اصلا از همان ابتدا دیده نشدند. در میان این عناوین مهم و دهن پرکن، «شهرزاد» اما چیز دیگری است. حاصل حرفه‌ای بودن و تمرکز و جدی گرفتن ملزومات ساخت یک اثر پرمخاطب. با رویکردی متفاوت نسبت به تمام محصولات تولید شده در شبکه نمایش خانگی، مانوس و نزدیک به روحیه کارگردان و خالقش.

    روایت یک داستان عاشقانه در روزگار گذشته. به انضمام استعاره‎هایی که کارکرد امروزی دارند و داستان را از حالت محدود و شخصی به شکل داستان یک «ملت» ارتقا می‌دهند.

    چرا باید «شهرزاد» ببینیم؟ / 5 دلیل برای دیدن «شهرزاد»

    عشق و تاریخ:

    تنها فیلمساز تاریخ سینمای ایران که ذوق بررسی و پرداختن به تاریخ در دل یک داستان جذاب را داشت، مرحوم علی حاتمی بود. غیر از محدودیت‌های سخت‌افزاری سینمای ایران در بازسازی «روزگار سپری شده» که دلیلی برای طفره رفتن فیلمسازان ایرانی بوده، منظر و افق دید محدود فیلمسازان و تهیه‌کنندگان عافیت طلب، دلیل مهمتری است که اثری از تاریخ و روایت‌های تاریخی در فرهنگ عامه ایرانی نباشد. در حالی‌که با کمی ذوق می‌توان مینی سریال یا فیلم‌های درجه یکی درباره بخش‌های مهم تاریخ معاصر و شخصیت‌های اثرگذار آن ساخت. از آیت‌الله خمینی و محمد مصدق تا ماجرای «سیاهکل» و دوران طولانی نخست وزیری امیرعباس هویدا.

    «شهرزاد» تلاشی است برای جدی گرفتن این موضوع مغفول مانده. به سیاق کارهای قبلی حسن فتحی (سریال‌های شب دهم و مدار صفر درجه، و فیلم خوب و دست کم گرفته شده «پستچی سه بار در نمی‌زند») شاهد فراز و فرودهای یک داستان عاشقانه در دل یک واقعه مهم سیاسی/ اجتماعی (کودتای 28 مرداد 1332) هستیم.

    علی نصیریان:

    یکی از بهترین نقش آفرینی‌های چند سال اخیر سینما و تلویزیون ایران. موید این نکته که نصیریان چه بازیگر بزرگی است و کارگردانان نتوانسته‌اند به اندازه استعدادش از او در فیلم‌ها بهره ببرند. او در نقش پدرخوانده داستان (بزرگ آقا) حیرت‌انگیز است. با طمطراق و تبختری که از بازیگران فیلم‌های کوینتین تارانتینو سراغ داریم و وقاری که یادآور برت لنکستر «یوزپلنگ» ویسکونتی است.

    نصیریان فراتر از نقشی که برایش نوشته شده، در حال خلق مهمترین پدرخوانده ایرانی است. سنگین و اخمو و سنتی که به وقتش مهر و عاطفه‌اش را نثار دیگران می‌کند و بیشتر از هر شخص دیگری در داستان متوجه زیر و زبر شدن سنت در دنیایی که دارد در آن زندگی می‌کند، است. کسی که عشق خاموشش نسبت به دختر زیباروی داستان (شهرزاد)، به شرط برملا شدن در داستان می‌تواند او را از اینی که هست در ذهن تماشاگر ماندگارتر کند.

    شهرزاد همان ایران است:

    ترانه علیدوستی تنها بازیگر زن ایرانی است که قابلیت در مرکز قرار گرفتن یک داستان، به عنوان کانون یک جهان استعاره‌ای را دارد. تنها بازیگر زن ایرانی که شانه‌هایش پذیرای استعاره‌های یک داستان تاریخی است. شبیه به فیلم‌هایی که بنای خود را بر نمایش توامان مصایب و حوادث رفته بر یک کشور/ زن گذاشته‌اند و از دست دادن معشوق/ زن را با از دست دادن میهن/ مملکت یکی انگاشته‌اند («کاباره» باب فاسی، «درخت گلابی» داریوش مهرجویی و «باد می‌وزد» هایائو میازاکی»)، اینجا هم شهرزاد نمادی از مملکتی است که دارد لگدمال می‌شود. دارد ویران می‌شود و دارند برایش تصمیمات ناجور می‌گیرند.

    شهرزاد نمادی از ایران است در چنبره عاشق بی‌مسوولیت، مرد عیاشی که قرار است عاشقش شود و پدرخوانده‌ای که عاطفه خاموشش را درز گرفته تا به وقتش سر دختر مثل آوار خراب شود. تماشای شهرزاد/ ایران وقتی دارند دست به دستش می‌کنند و تیشه به ریشه‌اش می‌زنند، آگاهی بخش است. همان‌طور که خواندن تاریخ و فهم گذشته، می‌تواند چراغ راه آینده باشد. آینده‌ای که شهرزاد/ ایران در صدد احیای خود برمی‌آید؛ پدرخوانده‌ها باید قربانی شوند تا شهرزادها بتوانند راحت زندگی کنند.

    موسیقی و ترانه:

    بعد از مدت‌ها (به استثنای موسیقی کارن همایونفر برای «جرم» کیمیایی) موسیقی متنی ساخته شده که هم احساساتی می‌کند و هم اینقدر تاثیرگذار است که وادارتان می‌کند با سوت بزنیدش. یک موسیقی ملودیک با طعم و لحنی عاشقانه که به موقع لحظات احساساتی داستان را موکد می‌کند و گویای منظر رمانتیک این قصه تاریخی است. علاوه بر موسیقی به یادماندنی فردین خلعتبری، ترانه‌هایی که محسن چاوشی برای سریال خوانده هم بعد از مدت‌ها، نمایانگر یک چاوشی سینه سوخته است که احوالات ملت عاشق را در سال‌های اخیر، در بهترین ترانه‌هایش نمایندگی کرده. اینجا هم ترانه «رفیقم کجایی» که در انتهای اپیزود پنجم روی تصویر جدایی و دلتنگی زوج عاشق شنیده می‌شود، در مدت زمانی کوتاه راه خود را به فرهنگ عامه باز کرد و قلوب ملت را به تسخیر درآورد.

    با حسی متفاوت و امروزی روی تصاویر مربوط به دوران گذشته. خرق عادتی خلاقانه در حاشیه صوتی یک محصول تاریخی که برخلاف شیوه معمول استفاده از آواز و ترانه مبتنی بر موسیقی ارکسترال، از ترانه پاپ بهره برده است. شبیه به حس متفاوتی که شنیدن موسیقی «هیپ هاپ» امروزی روی تصاویر برده‌های رنگین پوست قرن نوزدهمی در «جنگوی رها از بند» تارانتینو برمی‌انگیخت؛ اینجا هم موسیقی پاپ، باروت بیداد صحنه و داستان را مشتعل می‌کند و قلب تماشاگر را مشحون از عواطفی که پوسیدند و عاشقانه‌هایی که در خلوت دل پژمردند، به تپش می‌اندازد.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    حسن فتحی، کارگردان کاردرست این سریال به همراه پسرش امیرحسین

    شامگاه 1 آذر 94 مراسم نشست خبری سریال شهرزادبرگزار شد. در این مراسم که برای عموم آزاد بود بسیاری از بازیگران و چهره های سرشناس حضور داشتند.

    به گزارش ایسنا، نشست خبری شهرزاد به همراه اکران قسمت ششم و خلاصه پنج قسمت اول با حضور عوامل سریال، علاقمندان و اهالی رسانه در حالی در پردیس ملت برگزار شد که حواشی بسیاری را به همراه خود داشت. حسن فتحی(کارگردان)، محمد امامی( تهیه کننده و سرمایه گذار)، سید محمد هادی رضوی( سرمایه گذار)، علی نصیریان، ترانه علیدوستی، عبدالله اسکندری، پریناز ایزدیار، امیر حسین رستمی، گلاره عباسی و نغمه ثمینی(نویسنده) از جمله افرادی بودند که یکشنبه شب گذشته در این مراسم حضور یافتند.

    خواهران اسکندری

    علیرضا نیکبخت و مهرداد میناوند

    در ابتدای این مراسم حسن فتحی گفت: من و نغمه ثمینی (نویسنده) نوشتن فیلمنامه شهرزاد را با این فرض آغاز کردیم که شبکه خانگی ظرفیت و پتانسیل بالایی دارد، ولی متاسفانه آنطور که باید رونق پیدا نکرده است. عزممان را جزم کردیم تا بر اساس تحقیق در حوزه تاریخ بتوانیم فیلمنامه ای بنویسیم که با مردم ارتباط برقرار کند. به همین منظور نیز تلاش کردیم تا از بازیگران و عوامل خوب و مناسبی دعوت به کار کنیم .

    فتحی از اینکه سریال شهرزاد تاکنون مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است ابراز خوشحالی کرد و گفت: البته می شد از ابتدا این موضوع را تا حدی پیش بینی کرد، چراکه اگر گروهی در حوزه تولید آثار نمایشی کم فروشی نکند و از تمام ظرفیت‌های موجود استفاده کند، حتما اثر موفقی تولید خواهد کرد.

    نهال دشتی (بازیگر نقش خواهر فرهاد)

    ترانه علیدوستیکه گردنبند مرغ آمین (نماد سریال شهرزاد) همیشه همراهشونه!

    در ادامه علی نصیریان گفت: در موفقیت این سریال که یک گروه بسیار حرفه ای پشت آن قرار داشت، حضور دو تن بسیار مهم و بسیار تاثیر گذار بود. این کار با حضور حسن فتحی و محمد امامی بود توانست قوام بگیرد. او با اشاره به ورود بخش خصوصی در حوزه سریال سازی با بیان اینکه به طور کلی تولید اصلا وظیفه دولت و تلویزیون نیست، ادامه داد: فکر می‌کنم بخش خصوصی حتی به صرفه تر از دولت می تواند کار کند. به این دلیل که تولید خوب زمانی صورت می‌گیرد که کار به دست مردم سپرده شود. به همین خاطر تولید آثار نمایشی نیز باید توسط بخش خصوصی انجام شود که سریال شهرزاد نمونه همین کار است.

    نصیریان درباره نقش خود در سریال شهرزاد اظهار کرد: پیش از آغاز کار تمام فیلمنامه را نخواندم و فقط ۴ قسمت از آن را مطالعه کردم. ولی همان مقدار کافی بود که تا نقشم تا آخر کار را حس کنم و از آنجایی که به کارگردان مجموعه اعتماد داشتم،مطمئن بودم که کار موفقی خواهد شد. به همین دلایل این نقش را پذیرفتم.

    او در ادامه با بیان اینکه من به عنوان یک بازیگر برای ایفای نقشم در سریال شهرزاد تمام تلاشم را کردم، گفت: البته آقای فتحی ( کارگردان) گاهی مرا جلوی دوربین هدایت می‌کردند که به نظر من این کار بسیار ناب و درست بود.

    لیلا اوتادی و سارا منجزی

    الهام پاوه نژاد

    متاسفانه عدم برنامه‌ریزی مناسب و همچنین حضور تعداد زیادی از علاقمندان در سالن نشست خبری سریال شهرزاد، اعتراضات برخی از خبرنگاران را به همراه داشت که باعث شد این نشست خبری نا تمام بماند.

    ترانه علیدوستی، گلاره عباسی و پریناز ایزدیار

    علی نصیریان (بزرگ آقا)

    مریم کاویانی

    عذرخواهی روزنامه ایران از بازیگران زن سریال شهرزاد

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    دستکاری آشکار تصاویر زنان بازیگر سریالشهرزاددر روزنامه‌ی ایران

    دو روز پس از انتشار تصاویری سانسورشده از بازیگران زن سریالشهرزاددر روزنامه‌ “ایران” این روزنامه در شماره‌ روز پنج‌شنبه‌ (۵ آذر-۲۶ نوامبر) خود با انتشار توضیحی کوتاه از این بازیگران عذرخواهی کرد.

    نوشتار این روزنامه : «متاسفانه در دقایق پایانی ارسال روزنامه به لیتوگرافی، خطایی سهوی در اصلاح تصاویر خانم‌ها ترانه علیدوستی، پریناز ایزدیار و گلاره عباسی از سوی پردازشگر تصاویر صورت گرفت که در اینجا از این بازیگران عذرخواهی کرده مراتب تاسف خود را از این خطای سهوی اعلام می‌داریم.»

    “ایران” هم‌چنین در کنار این توضیح، تصویر بدون سانسور نشست خبری سریال “شهرزاد” را نیز منتشر کرده است.

    گفتنی است در دو عکسی که روز سه‌شنبه (۳ آذر) از این نشست خبری در روزنامه “ایران” منتشر شد، تصاویر ترانه علی‌ دوستی، پریناز ایزدیار و گلاره عباسی، سه بازیگر و نغمه ثمینی، نویسنده‌ی فیلم‌نامه‌ی سریال “شهرزاد”، به روشی ابتدایی دستکاری‌ شده و موهای‌ شان به شکلی آشکار پوشانده شده بود.

    نشست خبری سریال شهرزاد با مهمانان ویژه

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    دلیل این که این همه مصطفی زمانیدر سریال شهرزاد

    عینکش را با دست به بالا تنظیم می کرد چه بود؟ خواست کارگردان یا …. ؟

    مصطفا زمانی بازیگر نقش فرهاد دماوندی در سریال «شهرزاد» درباره این که چرا در طول سریال مدام دستش به سوی عینکی که به چشم دارد می رود و آن را میزان می‌کند، توضیح داد.

    او در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا میزان کردن عینک روی صورتش بخشی از تعریف نقش و تیک‌های شخصیت است؟ به خبرگزاری مهر گفت:من از عوامل تیم تولید عذرخواهی می کنم اما آن عینک برای من بزرگ بود و روی صورتم نمی‌ایستاد به همین دلیل دایما ناگزیر بودم آن را بالا ببرم.

    وی با تاکید بر اینکه قرار نبوده است، جابه‌جا کردن عینک روی صورت بخشی از رفتار شخصیت فرهاد باشد، بیان کرد: البته در بعضی از موقعیت ها مانند فکر کردن، قرار بود این اکت باشد که فکر می کنم کاملا برای مخاطب مشخص است و بیننده متوجه می شود، اما مثلا در زمانی که شخصیت را در بحبوحه درگیری ها دستگیر می کنند دیگر قرار نبود این اکت را داشته باشم و مشکل از همان بزرگ بودن قاب عینک برای صورتم بود.

    او در پاسخ به اینکه چرا عینکی مناسب وی تهیه نشده بود، اظهار کرد: این مشکل مطرح شد، اما فکر می کنم فرم عینک به گونه ای بود که نمی توانستیم کاری کنیم. این عینک به مرور حتی مثل کفش جا باز می کرد و بزرگ تر می شد!

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    درباره ادعای برخی از کرمانی ها و توهین به آن هادر بخش

    هشتم سریال شهرزاد در اینستاگرام خود چنین نوشت:

    «سلام به همگى به خاطر مشغله ى كارى نشد كه اين روزها به صفحه ى اينستاگرامم سر بزنم و امروز كه كامنتهاى زير پست قبل رو ديدم خيلى تعجب كردم واقعا نميدونم با اين حرفها بايد خنديد يا گريه كرد.

    عزيزانِ دل ِ كرمانى ، هم وطنهاى نازنين من اول اينكه داستان سريال شهرزاد مربوط به سال ١٣٣٢ ميباشد و اون زمان هيچ شهرى حتى خود تهران ذره اى به شكل امروز نبود ، دوم اينكه شيرين قصه ، پرى ناز ايزديار نيست و با توجه به شخصيت ناز پرورده اى كه داره از رفتار اجتماعى درست و ادبيات كلامى درستى برخوردار نيست و بارها و بارها تو اين ٨ قسمت شاهد حرفها و رفتارهاى اينچنينى ازش بوديم ، به نظرم بعضى ها با كامنتهاشون خيلى كم لطفى كردن واز كاه كوه ساختن به هر حال اميدوارم اين سو تفاهم رفع بشه ، همه جاى ايران براى من زيباست و نه فقط روى شهر خودم ، روى كشور و مردم عزيزم تعصب دارم .

    اميدوارم از تماشاى سريال شهرزاد لذت ببريد و نگذاريد خستگى ٨ ماه كار شبانه روزى به تنمون بمونه اين سريال با يک دنيا عشق و علاقه فقط براى لذت بردن شما ساخته شده .

    ❤️?? پ ن : البته دوستانى كه از الفاظ ركيک در كامنتهاشون استفاده كردند هم بلاک شدن .»

    در بخش 8 سریال شهرزاد ، شیرین که تازه از سفر کرمان بازگشته در پاسخ به پرسش پدرش که مسافرت چگونه بوده است چیزی شبیه به این گزاره می گوید: «خوب نبود، یه شهر خاکی و عقب افتاده با آدم های دهاتی و …»

    نماینده کرمان نیز به این رویداد واکنش نشان داده و خواستار توقف پخش شهرزاد شد.

    در همین راستاحسن فتحی نیز به این جبهه گیری کرمانی ها واکنش نشان داد

    به گزارش تسنیم، کارگردان این سریال، ضمن اظهار تاسف از سوتفاهم پیش آمده در رابطه با شهر کرمان در یکی از قسمت های این سریال اظهار کرد: جایگاه فرهنگی و اقتصادی رفیع مردم هنرپرور کرمان در تاریخ ایران بر کسی پوشیده نیست و مایه مباهات است.

    او با توجه به قسمت‌های بعدی سریال شهرزاد، این چنین توضیح داد: در بخشی از قسمت یازدهم سریال نه تنها معلوم می‌شود که خانواده شیرین که در واقع -شخصیت منفی و افاده‌ای قصه است- کرمانی نیستند بلکه مردم نجیب و نازنین کرمان مورد ستایش قرارمی گیرند.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    نمايى از پشت صحنه شهرزاد -حسن فتحى و مصطفا زمانی

    حسن فتحی کارگردان و نویسنده سریال شهرزاد :

    در این ١٠، ١٥ سال هر بار قرار بود همکاری مشترکی با هم داشته باشیم به دلایلی این اتفاق نمی‌ افتاد. حتی در همکاری‌های پیشین یک فیلم‌نامه سینمایی نوشته شد و یک سریال تلویزیونی که هر کدام از آنها به دلایلی امکان ساختش فراهم نشد. روزی که نخستین سکانس «شهرزاد» را گرفتیم خانم ثمینی خارج از کشور بود و به او پیغام دادم که گوش‌شیطان‌کر، بالاخره مثل این که این اتفاق افتاد. خ

    وشبختانه در این سال‌ها با نویسندگان خوبی، ازجمله علیرضا نادری، علیرضا کاظمی و… کار کردم و احساس کردم با خانم ثمینی درباره برخی موضوعات سمت‌وسوهای مشترکی داریم و بد نیست فیلم‌نامه «شهرزاد» را با هم بنویسیم. خانم ثمینی در تئاتر و نمایش‌نامه‌هایش نیز رویکرد و سمت‌گیری تاریخی دارد و از این نظر سلیقه ما به هم نزدیک است و نتیجه آن شد کاری که درحال‌حاضر می‌بینید.

    موضوع بودجه در این هفته‌ ها من را اذیت کرده است. خواسته یا ناخواسته خبرهایی درباره این کار منتشر شده است که بودجه این کار به روایتی ١٧ میلیارد تومان بوده و به روایتی ٣٠ میلیارد تومان و از این دست ارقام. بنده آخرین نظر را از سعید ملکان که مجری طرح این کار است، پرسیدم و گفت دقیقا ١٢میلیارد و ٧٠٠ میلیون تومان کل رقم بودجه این کار بوده است.

    این را از این جهت می‌گویم که این تصور پیش نیاید که سریال شهرزاد این بازیگران را دعوت کرد و آنها هم رقم‌های خیلی بالایی گرفتند و چون رقم‌های بالایی گرفتند، کارشان را خوب انجام داده‌اند. واقعا این‌طور نیست. خوشبختانه تهیه‌کننده این سریال حسن نیت داشت و آدم اهل فرهنگی است و این امکان را فراهم کرد که ایده هشت‌ساله من اجرائی شود و باید از این بابت از آنها تشکر کرد.

    اما از طرف دیگر این‌طور نبوده که بودجه خیلی بالایی برای این سریال هزینه شده باشد. ما هم یک جاهایی سعی کردیم صرفه‌جویی کنیم و گاهی به کار سرعت دادیم تا از هزینه‌ها را کم کنیم. مثلا سکانس‌هایی که در فرم معقول باید سه‌روزه تمام می‌شد، سعی کردیم یک‌روزه فیلم‌برداری کنیم. شاید جالب باشد که بگویم تمام سکانس‌های مربوط به کودتا با تمام آن شلوغی‌ها یک روز و نیم یا نهایت دو روز فیلم‌برداری شد.

    سال‌ هاست است روند خاصی در سریال‌سازی دارم. سال ٧٤ سریال «پهلوانان نمی‌میرند» را کار کردم و از همان زمان مخاطب برایم اولویت داشت. خاستگاه من تئاتر است و در حوزه جهان درام خودم را وامدار هر چیزی می‌دانم که از استادانم در تئاتر یاد گرفتم. در جهان تئاتر یاد می‌گیريد مخاطب را به عام و خاص تقسیم نکنید.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    دو مقاله در دفاع از سریال شهرزاد

    عصر ایران – مهرداد خدیر : حاشیه سازی غیر ضروری

    خبرآنلاین – دانش، مهرزاد : توهم توهین در سریال شهرزاد

    مقاله نخست

    عصر ایران؛ مهرداد خدیر

    حاشیه سازی غیر ضروری برای سریال «شهرزاد»

    با توزیع قسمت نهم سریال «شهرزاد» در شبکه نمایش خانگی همان اندک نگرانی که به خاطر دیالوگی درباره سفر به کرمان ایجاد شده بود منتفی شده و کارگردان هم البته توضیح داده عجله نکنید و منتظر قسمت های بعد باشید تا بدانید قضاوت بازیگر نقش منفی تا چه اندازه نادرست بوده است.

    پس از حرف و حدیث‌هایی که مطرح شد نماینده کرمان در مجلس شورای اسلامی در تذکری به وزیر ارشاد این موضوع را مطرح کرد: «اخیرا سریالی با عنوان “شهرزاد” به کارگردانی شخصی به اسم “ح. ف” در شبکه نمایش خانگی آمده که توهین جدی به مردم ولایتمدار و بصیر دیار کریمان، شهر کرمان است.»

    وی که در دولت اول محمود احمدی نژاد وزیر علوم و تحقیقات و فناوری بوده گفته است: «این مسئله جای تاسف دارد که اجازه پخش چنین سریال‌هایی را می‌دهند و لازم است نسبت به جمع‌آوری آن اقدام کنند و ما نیز شکایت به قوه قضائیه را در دست پی‌گیری داریم».

    ماجرا از این قرار است که در یکی از قسمت‌ها شخصیت منفی سریال، توصیفی درباره کرمان 60 سال پیش دارد و کارگردان نیز توضیح داده همان‌گونه که دیگر سخنان و قضاوت های این شخص (‌شیرین/ دختر بزرگ آقا) نادرست است در قسمت‌های بعد می‌بینیم که در روایت این سفر نیز درست نگفته است و چند قسمت دیگر این سوءتفاهم رفع می‌شود.

    جدای این که این امکان وجود داشت که آن دیالوگ قدری دقیق‌تر بیان شود و مثلا اشاره‌ای به کرمان نکنند چند نکته را می‌توان یادآور شد: حاشیه سازی غیر ضروری برای سریال «شهرزاد» اول: با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی برخی نمایندگان می‌کوشند از این طریق محبوبیت و مقبولیتی برای خود کسب کنند و در این میان دیواری کوتاه تر از هنرمندان پیدا نمی‌کنند. البته از آقای محمد مهدی زاهدی می‌توان پرسید مگر مدام نمی‌گویید که پیش از انقلاب به شهرها و روستاها رسیدگی نمی‌شد و مگر این توصیف مربوط به سال‌های پس از کودتای 28 مرداد و پیش از پیروزی انقلاب و از زبان یک شخصیت منفی نیست؟

    پس چرا احساس توهین به شما دست داده است؟ از کجای توصیف شرایط و وضعیت 60 سال پیش آن هم از زبان شخصیت منفی سریال – که می‌تواند مثل دیگر قضاوت‌های او نادرست باشد- احساس توهین به شما دست داده است؟ آیا جز این است که استانداردهای زندگی در 60 سال قبل با اکنون بسیار متفاوت بوده است؟ روایت استاد دکتر محمد علی اسلامی ندوشن از دوران کودکی خود را در کتاب «روزها» بخوانید تا بدانید 80 یا 90 سال قبل امکانات زندگی در مناطق مرکزی ایران چیزی در حد صفر بوده است و شاید صفر مطلق. البته که در دهه 30 به نسبت 20 سال قبل از آن تفاوت کرده بود اما با دهه 50 قابل قیاس نیست که درآمد نفت فوران کرد. بهترین مرجع و منبع برای این مقایسه کتاب « تاریخ ایران مدرن» نوشته «یرواند آبراهامیان» است و اگر نقل‌ اطلاعات‌ مختلف از آن موجب اطاله کلام نمی‌شد

    شاخص‌هایی را می آوردیم که نشان می‌داد ایران در این شصت هفتاد سال چه تغییرات شگرفی به خود دیده است. دوم: از نماینده کرمان که بالطبع داعیه‌دار دوست‌داری کرمان و کرمانی‌هاست می‌توان پرسید در چهار سالی که وزیر علوم بوده برای نکوداشت مشهورترین کرمانی پژوهش‌گر و نویسنده دانشگاهی ایران – مرحوم باستانی پاریزی- چه کاری انجام داد و آیا اصلا اثری از او را خوانده است؟!

    ما کرمان را با شخصیت‌های فرهنگی آن مانند مرحوم باستانی پاریزی و هوشنگ مرادی کرمانی و محمد جواد حجتی کرمانی و با صنعت گرانی چون همایون صنعتی‌زاده و سیاسیون مشهور آن می شناسیم ولی این حساسیت را در تجلیل از آنان ندیدیم. شاید چون انتخابات مجلس نزدیک نبوده است. سوم: «ح.ف» دیگر کیست؟

    اگرمنظورتان«حسن فتحی» کارگردان مطرح سینما و تلویزیون ایران است که او حسن فتحی است نه ح.ف. متهم پرونده و بابک زنجانی نیست که با نام‌های اختصاری نام او را می‌آورید! کارگردانی است که دارد پا جای پای علی حاتمی فقید می گذارد. چی را جمع آوری کنند؟ مگر با سرمایه و هنر مردم می توان این گونه بازی کرد؟!

    مگر وقتی شما وزیر بودید مسوول تک تک کلماتی بودیدکه همه اعضای هیات علمی در همه دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی بر زبان می آوردند که وزیر ارشاد را مسوول همه دیالوگ های تمام فیلم هاس سینمایی و شبکه نمایش خانگی می‌دانید؟! چهارم: نشد این جماعت حرفی بزنند و کلماتی مانند «برخورد» و«شکایت» در آن نباشد! برخورد کنند که چی بشود؟ تا مردم بروند سریال علیرضاخان و لطیفه را از ماهواره‌ها دنبال کنند؟! چطور آن 4 کلمه دیالوگ را که نپسندیدید، شنیدید اما آن همه تصویر زیبا را ندیدید؟ تا به حال در کدام فیلم کودتای 28 مرداد این قدر تاثیر گذار و رسا به تصویر کشیده شده بود؟ «ح.ف» دیگر یعنی چه؟ واقعا موانست و مجالست و مصاحبت 4 ساله با آقای احمدی نژاد تا این اندازه باید بر روی ادب انسان تاثیر بگذارد؟ تا «تق»ی به توقی می خورد می گویند شکایت می‌کنیم.

    شما نماینده مجلس هستید و از همان تریبون هم می توانید اعتراض خود را مطرح کنید. چرا مدام می خواهید پای قوه قضاییه را به میان بکشید؟ چرا تصور می کنید شکایت از کارگردان محبوب و مطرحی چون حسن فتحی برای شما اعتبار آفرین و رای آور است؟

    شمار بازدید کنندگان از صفحه مجازی ترانه علیدوستی بازیگر نقش «شهرزاد» از یک میلیون نفر فراتر رفته است. آخر کیست که دوستدار کرمان و کرمانی نباشد؟ اما دفاع هایی از جنس باستانی پاریزی و روایت های او درباره کرمان کجا و حساسیت نشان دادن هایی از جنس آقای زاهدی کجا؟

    مردم کرمان در گستره تاریخ به سعه صدر شهرت دارند و این خصوصیت مردمان کویری است که دنیا را بسیارفراخ می بینند و کرمان و یزد و دیگر شهرهای کویری از این رو باصفاتی چون بزرگ منشی شناخته می شوند و کسی که افتخار نمایندگی مردم این سامان را دارد نیز مانند خود آنان باید بزرگ منشانه برخورد کند نه این که تقاضای برخورد داشته باشد و تهدید کند. کرمان شخصیت های برجسته و صاحب قلمی دارد اما هیچ یک این گونه برنیاشفتند که آقای زاهدی و همین می تواند گواهی باشد بر این که مشکل هرگزبه آن حادی که آقای زاهدی تصور می کند نیست.

    در این سریال، دختر از دماغ فیل افتاده بزرگ آقا، جمله ای گفته که اگر از زبان شخصیت مثبت فیلم (شهرزاد) بیان شده بود قابل انتساب به کارگردان بود و نه از جانب خود او. جالب این که کسانی که در حق شخصیت های بزرگ کرمان بالاترین جفاها را روا می دارند حالا به خاطر دیالوگی سینه چاک کرمان و مردم کرمان شده اند غافل از آن که بارزترین ویژگی مردمان کویر بلند نظری و سعه صدر آنان است و به اسم خیرخواهی آنان نمی توان بدِ دیگران را خواست. کرمان و کرمان دوستی را با نوشته های باستانی پاریزی و سرمایه گذاری های همایون صنعتی‌زاده و قلم شیوای مرادی کرمانی و سیاست مداران ملی آن می شناسیم و بهانه گیری به خاطر گفته های یک نقش را نمی توانیم در این مجموعه قرار دهیم. چه کنیم؟ شاید این ناتوانی به خاطر این باشد که ما ریاضی دان منتخب جهان نشده ایم.

    سریال شهرزاد خوش‌ساخت است.خیلی. به خاطر آن زحمت کشیده‌اند. خیلی. علی نصیریان بازی بسیار روانی دارد. بازی‌های ترانه علیدوستی و شهاب حسینی هم درخشان است. صدای محسن چاووشی هم خوش نشسته است. این همه نکته خوب را رها کنیم و تنها به خاطر یک دیالوگ پروژه‌ای را که می‌تواند ده ها میلیارد تومان فروش داشته باشد متوقف کنیم؟! هر چند که خوش‌بختانه این اتفاق نیفتاده است و عرضه ادامه دارد. کاش آقای زاهدی هم اهل تماشا بود و این قدر به دنبال برخورد و شکایت نبود. راستی وقتی باستانی پاریزی درگذشت (‌هم او که بیش از نیم قرن برای کرمان و درباره کرمان نوشت و استاد بازنشسته و نامدار دانشگاه تهران هم بود) نماینده کرمان با سابقه تصدی وزارتخانه متصدی دانشگاهیان چقدر از او یاد کرد؟!

    مقاله دوم

    خبرانلاین- دانش، مهرزاد

    توهم توهین در سریال شهرزاد

    قطعا در بخش‌های خبری تلویزیون بار‌ها دیده‌اید که از قول برخی چهره‌های سیاسی کشورهای متخاصم و یا مخالف (از نتانیاهو گرفته تا عادل الجبیر)، صحبت‌هایی نامطلوب علیه شخصیت‌ها و هنجارهای سیاسی کشورمان پخش شده است. آیا انعکاس این صحبت‌ها، به معنای توهین سدا و سیما به رجال و ارزش‌های حکومت جمهوری اسلامی ایران و همراهی و همدلی با آن سیاستمداران متخاصم خارجی است؟

    لابد در برخی سریال‌ها و فیلم‌های تاریخی/مذهبی ملاحظه کرده‌اید که از زبان چهره‌های منفی‌ای همچون یزید و ابن زیاد و ابوسفیان و… سخنانی ناروا بر ضد ارزش‌های شیعی و مناسبات اهل بیت گفته می‌شود. آیا پخش این دیالوگ‌ها به معنای ضدیت کارگردان و بازیگر آن فیلم و سریال با مکتب ائمه اطهار است؟

    بابت طرح این دو پرسش ساده که جواب‌هایی بسیار بدیهی دارند، از خواننده باشعور مطلب پوزش می‌طلبم؛ ولی متاسفانه گاهی اوقات فضاسازی‌هایی هوش ربا در قبال تولیدات فرهنگی و هنری به وجود می‌آید که جز توسل به این مثال‌های بدوی، راه دیگری برای پاسخ به ذهن متبادر نمی‌شود.

    آنچه اخیرا در قبال مجموعه شهرزاد تبدیل به غائله‌ای نابخردانه شده است، نمونه‌ای از این جریان غریب است. ماجرا خیلی ساده است: یکی از شخصیت‌های داستان (که زنی نازپرورده و پرافاده و در عین حال به دلیل هوو نازل شدن بر سرش، رقت انگیز است) برخلاف میلش مجبور به مسافرت به کرمان می‌شود و در بازگشت از آن منطقه با عبارت‌هایی نامطبوع یاد می‌کند.

    این عبارت‌های نامطبوع، دلالت بر حس انگیزشی او در مسیر درام دارد. این یک فیلم مستند درباره کرمان‌شناسی و مردم‌شناسی آن دیار نیست که قرار باشد تک تک جملاتش ناظر به واقعیت باشد؛ بلکه فیلمی داستانی است و در داستان بر حسب شخصیت‌های منفی و مثبت و اتفاقات گوارا و ناگوار و موقعیت‌های پرفراز و نشیب روایت، در هر مقطع دیالوگ‌هایی متناسب با فضای درام (و نه واقعیت بیرون از چارچوب داستان) ادا می‌شود. اتفافا اینکه شخصیتی در ابعاد این زن، قرار باشد در بازگشت از سفر اجباری‌اش به کرمان، از این شهر (و هر شهر دیگری که رفتنش به آنجا با اجبار و اکراه و در اثر رویدادی تلخ در زندگی زناشویی بوده باشد) کلی تعریف و تمجید کند، فضایی پرمضحکه و تصنعی شکل خواهد گرفت و عملا توهین به شعور مخاطب (از جمله مخاطبان کرمانی) خواهد بود. از سوی دیگر شهرزاد یک سریال است.

    در بررسی یک سریال، هیچ‌گاه با استناد به یک دیالوگ و نما و حتی قسمت، نتایج قطعی گرفته نمی‌شود و حتی ما منتقد‌ها هم از نوشتن نقد تا قبل از اتمام آن ابا داریم و نهایتا اگر هم قرار باشد چیزی به بهانه‌اش بنگاریم، مطالبی کلی خواهد بود و نقد به معنای درست ترش را به فرجام ماجرا موکول خواهیم کرد.

    این روند در خصوص ماجراهایی مانند این جور غائله‌ها، بیشتر نمود دارد. سریال، کلیتی به هم پیوسته از حلقه‌های متصل به هم است و نمی‌توان با انگشت نهادن بر یکی، تمام پیکره را تحلیل کرد. پاسخ دراماتیک یک کنش یا دیالوگ یا موقعیت، ممکن است در قسمتی دیگری از سریال با کنش و صحبت و وضعیت دیگری داده شود.

    نمی‌توان لا اله را علم یزید کرد و از آن پیراهن عثمان بافت و الا الله ش را نادیده گرفت. چنین رویکردی یا ناشی از جهل است و یا غرض ورزی که در هر دو حالت نامطلوب است. عبارت «توهین»، مفهوم حقوقی و واژگانی خاص خود را دارد و اگر قرار باشد بدون در نظر گرفتن نمودهای بدیهی شعور هنری و درک فرهنگی از اقتضائات ماهوی یک پدیده، از این مفهوم استفاده‌های دم دستی به عمل آید، هیچ بنایی روی بنای دیگر بند نخواهد شد.

    اگر قرار بر این روند باشد پس فردوسی بزرگ هم محکوم است به توهین به اقوام ترک زبان در این بیت از شاهنامه که: بود ترک، بد طینت و دیو زاد/ که نام پدرشان ندارندیاد

    در حالی که این بیت از زبان یکی از شخصیت‌های حاضر در مجلس بین سیاوش و رستم ابراز می‌شود و ناظر به عقیده خود فردوسی نیست.

    سعدی نیز ابیاتی مشابه درباره این قوم دارد: ندانی کــــه مـن در اقالیم غربت/چـــرا روزگاری بــکـــــــردم درنــگــــی

    برون رفتم از ننگ ترکان که دیدم/جهان درهم افتاده چون موی زنگی

    همــــه ادمی‌زاده بودند لیکــــــن/چـو گرگــان بخونخوارگی تیزچنگی

    اما توصیف سعدی نه ناظر به کلیت رفتاری و نژادی ترکان، بلکه ناشی از حس حضور در مناسبات خصمانه حکومت‌های وقت و زمانه‌اش بوده است. نظامی گنجوی نیز در شعری می‌سراید: ترکی صفت وفای ما نیست /ترکانه سخن سزای ما نیست که البته این نکته نه عقیده خود این شاعر، بلکه جمله‌ای است از جانب پادشاه زمانه‌اش که می‌خواست خود را از شباهت با فردی همچون محمود غزنوی مبرا سازد. از این دست مثال‌ها در ادبیات و شعر ایران کم نیست و اگر قرار باشد نگاهی همچون غوغامداران بر سر سریال شهرزاد بدان‌ها داشت؛ لاجرم از فردا باید جواز انتشار شاهنامه و بوستان و گلستان و… هم باطل شود.

    آثار هنری، معیار و مبنایی جدا از سنجه‌های ارزیابی سایر پدیده‌های بشری دارند و کم هوشی فراوانی می‌طلبد تا فارغ از اقتضائات این چنینی، حکم به تنبیه و تهدید و درفش و داغ داده شود. ****** اما چرا هر از چندگاهی در قبال برخی آثار هنری از جمله فیلم ها و سریال ها، با استناد به مناسبات مربوط به لهجه و قومیت و شهر و نژاد و…این نوع غائله ها برپا می شود؟ و حتی فراتر از آن، گاهی تعصبات شغلی و صنفی هم به میان می آید و با استناد به این که مثلا فلان شخصیت منفی بهمان سریال فلان شغل را دارد، پس این سریال به همه شاغلان آن صنف توهین کرده است.

    این حس و میل فراوان به توهین یابی در برخی از اقشار جامعه ما از کجا نشأت می گیرد؟ پیش از این نگارنده در یادداشتی مندرج در ماهنامه فیلم که به بهانه غائله برخی پزشکان در برابر سریال مهران مدیری نوشته شده بود، اشاراتی اجمالی را مطرح کرده بود از آن جمله که موارد پرشماری در پیشینه‌های تاریخ و فرهنگ و حکومت و اقتصاد و باورهای اجتماعی دست به دست هم داده است تا در بسیاری از پیکره‌های گروهی جامعه ما، تشخص هویتی، نه با اثبات و ایجاب، بلکه با توهم توهین شدگی و تهاجم یافتگی، اعتبار پیدا کند. گویی برخی از مردمان و حتی گروه‌های مرجع ایشان، ناخواسته میل فراوان دارند تا از طرف جایی به ایشان توهین (ولو پنداری) شود و سپس با فریاد تظلم خواهی و اعتراض علیه آن توهین، مراتب اعتباری و هویتی خود را به اثبات رسانند.

    بسیاری از ما دربه در دنبال این هستیم که اثبات کنیم کسی به ما و هنجار‌ها و منافع گروهیمان، توهین یا حمله کرده است؛ آن‌گاه با نمایش تورم رگ گردن، حمیت گروهی خود را فریاد می‌زنیم و خیالمان راحت می‌شود که چقدر مهم هستیم. تعصب، خودبرتربینی، عدم اعتماد به نفس، فقدان اعتماد اجتماعی، و از همه مهم‌تر ضعف شدید در بینش اجتماعی و فرهنگی، به این جریان منحط بیشتر دامن زده است. نگارنده ساکن و متولد تهران است و از ناحیه مادری نیز اصالت تهرانی دارد.

    اما چرا من (و بسیاری دیگر از همشهریانم) با وجود این همه تصویر منفی که از تهرانی ها – چه معاصر و چه قدیمی – در فیلم ها و سریال ها خلق می شود آزرده خاطر نمی شوم؟ از لات های بی ناموسی که در فیلم های مسعود کیمیایی به تجاوز و تعدی به حق دیگران مشغولند تا علاف های کله پاچه خوری که در هزاردستان زنده یاد علی حاتمی جز کتک کاری و عیاشی کار دیگر بلد نبودند و در شهری مملو از کثافت و شپش و فلاکت به سر می بردند… حالا تازه این تصویر تهران و تهرانیان در آثار فیلمسازانی متشخص است؛ وگرنه نمودهایش در فیلم های دیگران که مثنوی هفتاد من است. شاید یکی از ابعاد این موضوع به ماجرای اقلیت/اکثریت یا مرکز/حاشیه معطوف باشد.

    متاسفانه فقدان یا کمبود رسیدگی های مقتضی به برخی مناطق غیر مرکز که نه مربوط به امروز و دیروز، بلکه معضلی ریشه ای از دهه های پیشین است، پتانسیلی متراکم و پربغض پرورش داده است که به محض بروز کوچکترین تلنگر، قابلیت فوران دارد و در صورت مهارنشدگی می تواند مسأله ساز باشد.

    مقصر در این میان، نه لزوما آن تلنگر (که می تواند از اساس پندارآلود باشد)، بلکه در درجه اول، دامن زنندگان مسئول فضای همچنان تبعیض آلود بین مرکز و حاشیه هستند و در درجه دوم، متولیان فرهنگی ای که می توانند در آگاه سازی و بهبود اندیشه فرهنگی و هنری مردمان موثر باشند و عملا کاری انجام نمی دهند؛ که بیش از همه، مدیران مربوط دستگاه رادیو و تلویزیون به دلیل برد وسیع رسانه ای شان متهم در این نوع کوتاهی ها به شمار می آیند.

    نکته دیگر نیز برمی گردد به ماهیگیری از آب های گل آلود. معمولا افرادی که در پی بقای مقام و منصب خود در جایگاه هایی هستند که نیاز شدید به رأی های محلی و اقلیمی دارد، مترصد خودنمایی و خودجلوه گری در این جور موقعیت ها هستند تا مثلا اثبات کنند که چقدر برای حوزه های متبوع خویش اهمیت فراوان قائلند؛ فارغ از این که اگر سابقه و صبغه برخی از ایشان در همین منصب و مناصب پیشین کندوکاو شود؛ آن گاه روشن خواهد شد که چه شاهکارهایی برای خلق الله (چه در حوزه عموم مردم و چه در نواحی اقلیمی خویش) به جا نهاده اند و وجدان شان هم به آسودگی خفته است.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    سریال شهرزاد ، کمیا ، معمای شاه و دندون طلا از کار هایی

    هستند که یک اتومبیل قدیمی دوج 66 ساله در آن حضور دارد.

    به گزارش عصر ایران، این روزها در سریال هایی که در فضا های تاریخی ساخته می‌شود، یک دوج مشکی بسیار تمیز حضور فعال دارد. این خودرو در سریال شهرزاد که این روزها در شبکه نمایش خانگی توزیع می شود، مربوط به شخصیت بزرگ آقا با بازی علی نصیریان است.

    یکی از دلایل اختصاص این خودرو به یکی از شخصیت های اصلی سریال سالم بودن و شرایط خاص آن بوده است. این دوج کرنت که مدل آن 1949 میلادی است، در وضعیت بسیار مطلوبی نگهداری شده و با بازسازی هایی که در آن انجام گرفت، هم اکنون به عنوان یکی از پایه های اصلی خودرویی در سریال های تاریخی حضور فعال دارد.

    حمید انتشاری مالک این خودروی 66 ساله درگفت و گو با عصر ایران در مورد سریال هایی که این دوج در آن حضور داشته گفت: این خودرو علاوه بر حضور در سریال شهرزاد در سریال های تاریخی معمای شاه، کیما و دندون طلا که در شبکه نمایش خانگی پخش شد حضور داشته است.به گفته وی این خودرو حدود 8 ماه در سریال شهرزاد حضور داشته است.

    دوج کرنت جزو اولین نسل های کرنت است که تولید آن از سال 1949 آغاز شد و مدل بعدی آن در سال 1953 با تغییراتی که مهمترین آن را می توان یک تکه شدن شیشه جلو ذکر کرد. مدل کرنت در دنیا تا سال 76 ادامه یافت و دوج در سال های بعد تولید مدل های دیگری را در دستور کار خود قرار داد.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز
© تمامی حقوق مطالب برای وبسایت ته موویز محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع و شرعا حرام می باشد.
طراحی و کدنویسی : پرشین وردپرس
سایت بت اسپات