برای کارگردانان و عوامل سریال محبوب و معروف Game of Thrones یا بازی تاج و تخت، این خبر بسیار شوک‌آور بود. لو رفتن چهار قسمت از فصل پنجم این سریال، در حالی که شب گذشته (یکشنبه شب) قرار بود ساعت ۹ شب اولین قسمت از این فصل‌ رسما از HBO پخش شود. تورنت اما بسیاری از طرفداران این سریال را در سراسر دنیا غافلگیر کرد و قبل از HBO چهار قسمت را در اختیار آن‌ها قرار داد.

    به گزارش «تابناک»، نیازی به معرفی سریال بازی تاج و تخت نیست. سریالی که یکی از زیبا‌ترین و جذاب‌ترین داستان‌های اسطوره‌ای ـ ماجرایی را همراه با جلوه‌های بصری فوق‌العاده در هم آمیخته و توانسته ‌در فصل پنجم و در حالی که هنوز به پایان نرسیده است ـ نه نوشتن رمان اصلی و نه ساخت سریال ـ به عنوان پر مخاطب‌ترین سریال فعلی مطرح شود. اما آنچه امسال پخش فصل پنجم از این سریال را که همه طرفداران مدت‌ها منتظر آن بودند، با شگفتی همراه ساخت، لو رفتن و انتشار چهار قسمت از فصل پنجم حتی پیش از پخش رسمی اولین قسمت از این فصل از سوی شبکه تلویزیونی HBO بود. اما این اتفاق چگونه افتاد؟ پاسخ اول کاملا مشخص است.

    مانند همیشه این وب‌سایت‌های بزرگ تورنت بودند که این چهار قسمت ‌یکباره ‌روی آن‌ها قرار گرفت و تا شب گذشته بیش ۷۷۸ هزار بار دانلود شدند. اما ماجرای اصلی از این قرار است که نسخه‌ای از این چهار قسمت که با واترمارک و در وضوح ۴۸۰ پیکسل در اختیار برخی نشریات سینمایی برای نگارش در خصوص فصل پنجم گذاشته شده بود از سوی یکی از این نشریات در وب‌سایت‌های تورنت انتشار یافت.

    ‌«گرک اسپنس» تهیه کننده این سریال و همچنین عوامل HBO اعلام کرده‌اند، ‌قطعا این چهار قسمت از طریق یکی از گروه‌هایی که برای دریافت این چهار نسخه تعیین شده بودند، ‌روی اینترنت منتشر شده است و همچنین اذعان کرده‌اند ‌به دنبال بررسی این موضوع به شکلی جزئی هستند. اما آنچه در این میان اهمیت دارد، فارغ از چگونگی لو رفتن و انتشار این قسمت‌ها، نقش پررنگی است که تورنت مانند همیشه در یک چنین سناریو‌هایی بازی می‌کند.

    پیش از این نیز تورنت منبع اصلی دریافت قسمت‌های مختلف این سریال بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌های دیگر بوده است و تنها در سال ۲۰۱۴ تعداد ۲۰۴ میلیون دانلود از سریال بازی تاج و تخت از روی تورنت، منجر به آن شد که این سریال بزرگ‌ترین سریال سرقت شده تاریخ عنوان بگیرد. باز هم تورنت؛ این بار با لو رفتن چهار قسمت از سریال «بازی تاج و تخت» یک چنین شرایطی منجر به آن شده ‌که در خصوص استفاده از تورنت، ‌دودستگی شدید در بین کاربران ایجاد شود. یک سوی این جبهه را کسانی تشکیل می‌دهند که به شدت با استفاده از تورنت به دلیل نقض اساسی و عمیق، حق کپی رایت مخالفت دارند و دانلود فیلم، سریال، موسیقی و کتاب را از روی این پروتکل جهانی و بستر آن، مصداق بارز سرقت آنلاین می‌دانند.

    گفته‌های این دسته چندان بیراه نیز نیست. جستجویی سریع و کوتاه در بزرگ‌ترین وب سایت‌های میزبان تورنت به خوبی نشان می‌دهد که بخش اعظمی از محتوی به اشتراک گذاشته شده بر روی بستر P۲P این شبکه، محتوایی است که عملا شامل حق کپی رایت بوده و استفاده غیر قانونی از آن بر اساس استانداردهای کپی رایت، جرم به شمار می‌آید.

    اما دسته‌ای دیگر از کاربران این شبکه، بر این باورند که می‌توان از بستر تورنت برای به اشتراک‌گذاری داده‌های اساسی استفاده کرده و ضمن رعایت حقوق کپی رایت، بهترین بهره برداری را از این شبکه گسترده جهانی داشت. این عده از کاربران تورنت با به رسمیت شناختن حقوق مؤلفین، تورنت را تنها ابزاری برای تسهیم اطلاعات در بخش قانونی آن می‌دانند و ضمن آنکه قایل به برچیدن کامل این شبکه نیستند، ‌انتقاد شدیدی به آنچه که دسته قبل سرقت آنلاین می‌خوانند نیز دارند.

    اقدام عملی BitTorrent نیز ‌اساسا فلسفه آن در راستای همین نکته است: تسهیم قانونی داده‌ها و اطلاعات در سراسر جهان و تغییر ماهیت اینترنت و خارج کردن آن از کنترل شرکت‌ها. این‌ها همه در پروژه‌ای با نام Maelstorm گنجانده شده است. پروژه‌ای از سوی BitTorrent که شامل طراحی یک مرورگر برای تغییر مسیر اینترنت است.

    این پروژه می‌خواهد با استفاده از پروتکل بیت تورنت و با ‌مرورگری مبتنی بر کرومیوم، دوباره کنترل اینترنت را ‌به کاربران آن باز‌گرداند و اینترنت را بیش از حال حاضر آزاد و باز کند. تمامی این پروژه بر اساس کنترل دسته جمعی اینترنت از سوی کاربران است، به گونه‌ای که هیچ بنگاه یا شرکتی نتواند اینترنت را از حالت طبیعی آن خارج سازد. این پروژه از سال گذشته آغاز ‌و همین چند روز قبل یک قدم به نسخه نهایی خود نزدیک شده است؛ اما پرسش اساسی ‌اینجاست که آیا این پروژه ‌خواهد توانست، دغدغه حفظ حقوق کپی رایت را در دستور کار خود قرار دهد، یا آنکه مواردی مشابه با اتفاقی که برای HBO و بازی تاج و تخت افتاد، در آینده نیز به همین شکل رخ خواهد دارد؟

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    دلیل این که این همه مصطفی زمانیدر سریال شهرزاد

    عینکش را با دست به بالا تنظیم می کرد چه بود؟ خواست کارگردان یا …. ؟

    مصطفا زمانی بازیگر نقش فرهاد دماوندی در سریال «شهرزاد» درباره این که چرا در طول سریال مدام دستش به سوی عینکی که به چشم دارد می رود و آن را میزان می‌کند، توضیح داد.

    او در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا میزان کردن عینک روی صورتش بخشی از تعریف نقش و تیک‌های شخصیت است؟ به خبرگزاری مهر گفت:من از عوامل تیم تولید عذرخواهی می کنم اما آن عینک برای من بزرگ بود و روی صورتم نمی‌ایستاد به همین دلیل دایما ناگزیر بودم آن را بالا ببرم.

    وی با تاکید بر اینکه قرار نبوده است، جابه‌جا کردن عینک روی صورت بخشی از رفتار شخصیت فرهاد باشد، بیان کرد: البته در بعضی از موقعیت ها مانند فکر کردن، قرار بود این اکت باشد که فکر می کنم کاملا برای مخاطب مشخص است و بیننده متوجه می شود، اما مثلا در زمانی که شخصیت را در بحبوحه درگیری ها دستگیر می کنند دیگر قرار نبود این اکت را داشته باشم و مشکل از همان بزرگ بودن قاب عینک برای صورتم بود.

    او در پاسخ به اینکه چرا عینکی مناسب وی تهیه نشده بود، اظهار کرد: این مشکل مطرح شد، اما فکر می کنم فرم عینک به گونه ای بود که نمی توانستیم کاری کنیم. این عینک به مرور حتی مثل کفش جا باز می کرد و بزرگ تر می شد!

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    نمايى از پشت صحنه شهرزاد -حسن فتحى و مصطفا زمانی

    حسن فتحی کارگردان و نویسنده سریال شهرزاد :

    در این ١٠، ١٥ سال هر بار قرار بود همکاری مشترکی با هم داشته باشیم به دلایلی این اتفاق نمی‌ افتاد. حتی در همکاری‌های پیشین یک فیلم‌نامه سینمایی نوشته شد و یک سریال تلویزیونی که هر کدام از آنها به دلایلی امکان ساختش فراهم نشد. روزی که نخستین سکانس «شهرزاد» را گرفتیم خانم ثمینی خارج از کشور بود و به او پیغام دادم که گوش‌شیطان‌کر، بالاخره مثل این که این اتفاق افتاد. خ

    وشبختانه در این سال‌ها با نویسندگان خوبی، ازجمله علیرضا نادری، علیرضا کاظمی و… کار کردم و احساس کردم با خانم ثمینی درباره برخی موضوعات سمت‌وسوهای مشترکی داریم و بد نیست فیلم‌نامه «شهرزاد» را با هم بنویسیم. خانم ثمینی در تئاتر و نمایش‌نامه‌هایش نیز رویکرد و سمت‌گیری تاریخی دارد و از این نظر سلیقه ما به هم نزدیک است و نتیجه آن شد کاری که درحال‌حاضر می‌بینید.

    موضوع بودجه در این هفته‌ ها من را اذیت کرده است. خواسته یا ناخواسته خبرهایی درباره این کار منتشر شده است که بودجه این کار به روایتی ١٧ میلیارد تومان بوده و به روایتی ٣٠ میلیارد تومان و از این دست ارقام. بنده آخرین نظر را از سعید ملکان که مجری طرح این کار است، پرسیدم و گفت دقیقا ١٢میلیارد و ٧٠٠ میلیون تومان کل رقم بودجه این کار بوده است.

    این را از این جهت می‌گویم که این تصور پیش نیاید که سریال شهرزاد این بازیگران را دعوت کرد و آنها هم رقم‌های خیلی بالایی گرفتند و چون رقم‌های بالایی گرفتند، کارشان را خوب انجام داده‌اند. واقعا این‌طور نیست. خوشبختانه تهیه‌کننده این سریال حسن نیت داشت و آدم اهل فرهنگی است و این امکان را فراهم کرد که ایده هشت‌ساله من اجرائی شود و باید از این بابت از آنها تشکر کرد.

    اما از طرف دیگر این‌طور نبوده که بودجه خیلی بالایی برای این سریال هزینه شده باشد. ما هم یک جاهایی سعی کردیم صرفه‌جویی کنیم و گاهی به کار سرعت دادیم تا از هزینه‌ها را کم کنیم. مثلا سکانس‌هایی که در فرم معقول باید سه‌روزه تمام می‌شد، سعی کردیم یک‌روزه فیلم‌برداری کنیم. شاید جالب باشد که بگویم تمام سکانس‌های مربوط به کودتا با تمام آن شلوغی‌ها یک روز و نیم یا نهایت دو روز فیلم‌برداری شد.

    سال‌ هاست است روند خاصی در سریال‌سازی دارم. سال ٧٤ سریال «پهلوانان نمی‌میرند» را کار کردم و از همان زمان مخاطب برایم اولویت داشت. خاستگاه من تئاتر است و در حوزه جهان درام خودم را وامدار هر چیزی می‌دانم که از استادانم در تئاتر یاد گرفتم. در جهان تئاتر یاد می‌گیريد مخاطب را به عام و خاص تقسیم نکنید.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    عکس دست جمعی و دورهمی بازیگران سریال کیمیا در پشت صحنه

    که پیش از نشست خبری این سریال گرفته شده (آذر 94)

    پوریا پورسرخ ، مهراوه شریفی نیا و …

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    علیرضا منظری توکلی نماینده مردم بافت ، رابر و ارزوییه در مجلس

    بهدفاع ازاز سریال ویدیویی شهرزاد پرداخت

    عضو هیات رییسه فراکسیون رسانه و هنر مجلس با اشاره به انتقادات اخیر نسبت به سریال «شهرزاد» گفت: با اندکی صبر و تامل و درخواست توضیح از مسوولان و عوامل فیلمساز،‌ پیش از رسانه‌ای کردن مسایل می‌توانیم مانع توقف پخش سریال‌های فاخر شویم.

    علیرضا منظری توکلی در گفت و گو با خانه ملت، با بیان این که نباید به علت برخی سوتفاهم های پیش آمده جلوی پخش شهرزاد گرفته شود،‌ گفت: با گفتگو و توضیح می توان علت برخی سوتفاهم ها را فهمید و آن را برطرف کرد.

    نماینده مردم بافت،‌ رابر و ارزوییه در مجلس شورای اسلامی بر این اساس بر ضرورت نظارت بیشتر وزارت ارشاد تاکید کرد و ادامه داد: متاسفانه به خاطر بسیاری از سوتفاهم های پیش آمده در جریان اکران،‌ اجرا یا پخش برنامه های مختلف،‌ جلوی ادامه کار بسیاری از آنها گرفته شده است که این کار بعضا به ضرر فرهنگ و هنر کشور نیز بود.

    این نماینده مردم استان کرمان در ادامه با تاکید بر این که باید در زمینه پخش سریال های شبکه خانگی هوشیاری لازم صورت گیرد،‌ گفت: بهتر است افراد برای اظهارنظر در خصوص سریال ها اندکی صبر پیشه کنند و پیش از رسانه ای کردن از مسوولان امر توضیح بخواهند تا شاهد توقف پخش سریال های فاخری مثل شهرزاد به کارگردانی حسن فتحی که پیش از این نیز سریال فاخری مثل «شب دهم» را در آثار خود دارد،‌ نباشیم.

    او در پایان خاطرنشان کرد: سریال شهرزاد با استقبال خوبی از سوی مردم روبرو شده است که باید از این فرصت برای فرهنگ سازی و ارایه تاریخ و گذشته مردم به آنها استفاده شود. وی افزود: استقبال خوب مردم از فیلم ها و سریال های شبکه نمایش خانگی فرصتی است برای استفاده فیلمسازان جهت نمود فرهنگ ایرانی و اسلامی و نمایش دادن تاریخ و هر آنچه یک ایرانی باید از گذشته و نحوه زندگی در حال بداند.

    او با بیان این که مردم حاضرند بهای فیلم خوب را بپردازند، گفت: دلیل این که رویکرد مردم به شبکه نمایش خانگی افزایش یافته است، در یافت محتوای خوب و عمیق از این دست از فیلم هاست که کارگردانان و فیلمسازان نیز این را متوجه شده اند و می دانند اگر فیلم بامحتوایی نسازند قطعا فروش نمی رود لذا برای استقبال مردمی تمام تلاش خود را برای ساخت یک اثر خوب به کار می گیرند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز باید از این موقعیت استفاده کند و بداند در این زمینه هرچه هزینه کند، استفاده در جهت انتقال فرهنگ ایرانی و اسلامی است و نتیجه بخش نیز خواهد بود.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    گفتگوی فارس با بزرگ آقای شهرزاد

    نباید وارد مقایسه زنده‌ یاد علی حاتمی و حسن فتحی شویم

    کارگردان «شهرزاد» چیزی کم ندارد

    علی نصیریان گفت: شاید بتوان شباهت‌هایی بین زنده‌یاد علی حاتمی و حسن فتحی پیدا کرد اما او کار خودش را می‌کند و چیزی کم ندارد. این دو از دو نسل متفاوت هستند.

    به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، علی نصیریان بازیگر نقش «بزرگ آقا» در مجموعه «شهرزاد» که مدتی است در شبکه نمایش خانگی توزیع می‌شود با اقبال خوب مخاطبان روبه‌رو شده است از وی در ارتباط با اینکه آیا به نظرش شهرزاد اتفاق ویژه ای در شبکه نمایش خانگی محسوب می‌شود و می‌تواند دوباره اطمینان را به مخاطب زخم خورده این شبکه برگرداند و این که ‌آیا دلشن نمی‌خواست این فیلم در رسانه فراگیرتری همچون رسانه ملی پخش می‌شد گفت:

    ای کاش در سدا و سیما شرایطی به وجود می‌آمد که این مجموعه در آن جا به نمایش در می‌آمد. از یک طرف من احساس می کنم که خیلی هم خوب است که بخش خصوصی وارد عرصه ساخت چنین آثاری شده است که البته حمایت هم باید بشود.

    سدا و سیما کار تولیدی نکند

    وی در ادامه افزود: تا بتواند ارتباط بهتری با مخاطب برقرار کند. واقعا همه جا گفتم باز هم می‌گویم بهتر است تولید در دست دولت نباشد و سدا و سیما به جز مسایل خبری و…. تولید نداشته باشد. کار تولیدی نکند و این کار را به کنندگان این عرصه واگذار کند. کسانی که در بخش خصوصی تولید می‌کنند را دریابد مثلا اگر اثر خوب و با کیفیتی ساخته شده است آن را از آنها بخرد. بهترین راهی که به نظرم می رسد همین است.

    بخش خصوصی به فکر هزینه و کیفیت اثر خواهد بود

    او همچنین اظهار داشت: وقتی بخش خصوصی وارد عرصه تولید می‌شود هم به صرفه‌تر کار می‌کند و وارد هزینه‌های اضافی نمی‌شود و هم به دلایل دیگری مانند اینکه هزینه ها از جیب شخصی است در کیفیت دقت زیادی می‌کند تا بتواند مخاطب حداکثری را جذب کند.

    نباید وارد مقایسه زنده یاد علی حاتمی و حسن فتحی شویم

    کارگردان «شهرزاد» چیزی کم ندارد

    نصیریان بازیگر پیشکسوت سینما تیاتر و تلویزیون که با مرحوم علی حاتمی نیز همکاری داشته است درباره برخی از اظهار نظر ها مبنی بر این که شاید حسن فتحی نزدیکترین کارگردان به لحاظ کاری به علی حاتمی است گفت: شاید بتوان گاهی شباهت‌هایی بین این دو کارگردان پیدا کرد اما به هر حال هر دوی این کاگردانان از دو نسل متفاوت هستند. علی حاتمی شکل خاص خود را در کار کردن داشت و حسن فتحی هم کار خودش را می‌کند و نگاه خود را در کارهایش دنبال می‌کند. البته لزومی ندارد که وارد مقایسه این دو کارگردان و آثارشان بشویم برای اینکه هر کس کار خودش را انجام می‌دهد.اگر بخواهیم ارزش گذاری کنیم به نظرم حسن فتحی چیزی کم ندارد. نسل بعدی در کل چیزی کم ندارند.

    موفقیت یک مجموعه یک علت ندارد

    بازیگر فیلم سینمایی «گاو» درباره دلیل استقبال مخاطبین از مجموعه «شهرزاد» در شبکه نمایش خانگی گفت: علت توفیق و موفقیت مجموعه «شهرزاد» یک چیز نیست. بلکه چندین عامل دست به دست هم داده است تا این مجوعه مخاطب پسند شود. ابتدا باید به فیلمنامه اشاره کنم و دیگری کارگردان است در مجموعه تمام عوامل به درستی در جایگاه خود قرار گرفته بودند. انسجام گروهی که در کل مجموعه وجود داشت قطعا از نقاط قوت این مجموعه به حساب می‌آید.

    گفتگوی دوم با بزرگ آقا – بانی فیلم

    یک فنجان چای با علی نصیریان – بخش نخست

    مثل شاگرد كلاس اول

    شناسنامه‌اش عددی بیش از هشتاد سال را نشان می‌دهد اما کماکان پر انرژی و پر انگیزه است. سبک و نگاهش به بازیگری کاملا جدی و نقش در مشتش کارگردانی می‌شود. هنوز قوی و پر صلابت قدم بر می‌دارد. سال‌ها کار تیاتر و تجربه بازی در سینما و تلویزیون به او یاد داده کاراکتر چگونه شکل می‌گیرد، چگونه جذاب می‌شود و چگونه در دل یک درام متبلور می‌شود.

    بازیگر سریال‌های «جلال الدین»، «قاب خاطره»، «زمین انسان‌ها»، «پرواز در حباب»، «نیمه گمشده»، «تصمیم نهایی» و نقش قاضی شارع «سربداران» را در کارنامه دارد. جزو بازیگرانی است که در این عرصه نویسندگی و حتی کارگردانی (تله تیاتر) را تجربه کرده است و با شناخت کامل از ابزار سینما و تلویزیون و حتی بازیگری امروز جلوی دوربین می‌رود. بازیگر شخصیت ماندگار آقای هالوی سینمای ایران که به همراه تعدادی از تیاتری‌ها با فیلم سینمایی «گاو» و شخصیت مش اسلام وارد سینما شد، در این مدیوم نیز با «پستچی»، «دایره مینا»، «سرایدار»، «جایزه»، «کفش‌های میرزا نوروز»، «شیرسنگی»، «جاده‌های سرد»، «روز باشکوه»، «بوی پیراهن یوسف»، «دیوانه‌ای از قفس پرید»، «شاه خاموش»، «شکارچی شنبه» و «ایران برگر» درخشید.

    او که در فیلم «پستچی سه بار در نمی‌زند» و سریال «میوه ممنوعه» هم با فتحی همکاری کرده این بار برای یک نقش خاص جلوی دوربین حسن فتحی رفته است. بزرگ آقا و سریال «شهرزاد» تجربه اخیر علی نصیریان در عرصه بازیگری است که این روزها با استقبال مخاطب روبرو شده است.

    او که به هیچ وجه بزرگ آقا را گاد فادر نمی‌داند مهمان یک فنجان چای بانی‌فیلم شد و از «شهرزاد»، همکاری‌اش با حسن فتحی و اوضاع و احوال فیلمنامه گفت. بخش نخست این گفت‌وگو پیش روی شماست:

    بعد از سریال «میوه ممنوعه» و فیلم سینمایی «پستچی سه بار در نمی‌زند» این بار با سریال «شهرزاد» با حسن فتحی همکاری کردید و شخصیت (بزرگ آقا) خلق شد؟

    – ابتدا تهیه‌کننده این سریال آقای عفیفه بودند و ایشان عوض شدند. من فیلمنامه را خواندم و به نظرم هم قصه بسیار خوب و کامل بود و هم این شخصیت جالب توجه، کار با آقای فتحی هم با توجه به تجارب قبلی برایم با خاطرات خوبی همراه بود به همین دلیل با کمال میل حاضر شدم کار کنم.

    کمتر در کارنامه علی نصیریان نقش خاکستری دیده شده، اصولا ذهنیت مخاطب در مورد شما چیزی جز (بزرگ آقا) است.این نقش را با چه تعریف و ویژگی‌هایی پذیرفتید؟ و اینکه چطور یک کاراکتر با این ویژگی‌ها می‌تواند دوست داشتنی از آب در آید؟

    – هم خود فیلمنامه و هم در گفت‌وگوها و نشست‌هایی که با آقای فتحی داشتیم به این نکته رسیدیم که اصولا آدمیزاد خیلی زیر و بم دارد و نمی‌توان به او در زندگی یک زاویه و یک جهت داد. انسان در طول زندگی می‌تواند جهات مختلفی پیدا کند. به نظرم این نگاه خیلی انسانی و درست هم بود. مساله (بزرگ آقا) هم همین گونه بود. در دستورالعمل استینلاوکسی هم شما می‌بینید که می‌گوید اگر شما یک چیز سیاه (در یک شخصیت) پیدا کردید به سراغ نقاط سپیدش بروید و برعکس اگر یک کاراکتر سپید داشتید نقطه‌های سیاهش را پیدا کنید. در واقع به این تعریف می‌رسیم که بشر نیروهای شیطانی و رحمانی را توامان با خودش دارد. حالا اینکه کجا کدام حس و نیرو بر آن دیگر غلبه پیدا می‌کند تعریف کاراکتر را نشان می‌دهد. خب ضرورت‌های زمانه، نوع زندگی، اتفاقات و شرایطی که آن کاراکتر در آن بزرگ شده روی تعریف شخصیت تاثیر می‌گذارد.

    بخصوص در مورد (بزرگ آقا) که ما در رفتار و کردارش به نوعی یک تاریخ، یک گذشته و یک نگاه عمیق را حس می‌کنیم؟

    – بله دقیقا، ما در صحبت‌هایی که با آقای فتحی هم داشتیم به این نکته رسیدیم. من در مورد شخصیت (بزرگ آقا) هم حس کردم باید مثل هر تجربه دیگری در بازیگری و ایفای هر نقش به سراغ تحقیق و تفکر در مورد این نقش بروم. شناخت کاراکتر، بررسی و پیدا کردن نقاط مختلف نقش از روی فیلمنامه، کنکاش، جستجو و در نهایت تخیل راجع به کاراکتر و البته اتود کردن جزو وظایف یک بازیگر است که من به آن اعتقاد دارم. اتودها پیش از آغاز تصویربرداری، دورخوانی، تمرین‌ها، گپ و گفت‌ها راجع به میزانسن و… شرایط را مهیا می‌کند تا تو مطلع جلوی دوربین بروی!

    به یک تمرین و دورخوانی تیاتری پیش از ضبط هر سکانس اعتقاد دارید؟

    – نه به اندازه دورخوانی‌های تیاتر، ولی خب اینجا هم یکسری دورخوانی محدود داشتیم. به هر حال هر بازیگری می‌رود روی نقش وقت می‌گذارد، کار می‌کند و تا به نقاطی دست یابد که حالت اجرایی پیدا ‌کند. به هر حال پیدا کردن حالت‌های نقش، ریتم شخصیت، ریتم کلی کار و قصه به تمرین احتیاج دارد. اینجا هم ما پیش از ضبط تمرین‌های ابتدایی را انجام می‌دادیم سپس کار با میزانسن و دوربین ضبط می‌شد.

    و در مورد ایفای یک نقش خاکستری…

    – اصلا برای من سیاهی و سپیدی‌های نقش مطرح نیست. برای من زیر و بم‌ها و پیچیدگی‌های انسانی یک شخصیت مطرح است. اینکه این آدم خوب است یا بد، خیلی مطرح نیست به هر حال همه آدم‌ها ویژگی‌های مثبت و منفی دارند. من نگاه‌ هالیوودی ندارم که یک کاراکتر را بدمن یا قهرمان و خوب ببینیم. نگاه من به عملکرد شخصیت است و حالا در این عملکرد پیچیدگی‌های کاراکتر است که خیلی اهمیت دارد.

    در مورد (بزرگ آقا) و رفتارهای متفاوتش در طول قصه با شخصیت‌های مختلف از جمله قباد، شهرزاد، دخترش و حتی دستیارش این فرصت به شما ‌داده شد که به پیچیدگی‌های این کاراکتر پیش از اجرا دست پیدا کنید؟

    ـ بله دقیقا، بزرگ آقا دارای این پیچیدگی‌ها بود و همانطور که شما به درستی اشاره کردید ما از او در تمام لحظات واکنش‌های مختلفی در برخورد با کاراکترهای دیگر می‌بینیم. اینکه یک شخصیت چقدر منفی است و چقدر سپید و اینکه مردم چه نظری راجع به آن دارند واقعا برایم اهمیت ندارد. من در زمان اجرا، آنچه را لازمه نقش است به آن اضافه می‌کنم و حس نمی‌کنم چون تا به حال روال کارم این بوده، بیایم فلان نقش را هم مثبت از آب در بیاورم.

    یکی از نقدهایی که اصولا بازیگران به فیلمنامه‌ها و البته طراحی شخصیت‌ها دارند نگاه تخت و تک بعدی به کاراکتر است…

    ـ بله…

    اینجا ما در مورد اکثر شخصیت‌ها (هاشم خان، حشمت، قباد و… و به خصوص بزرگ آقا این نگاه چند بُعدی حس می‌شود.اما این فاکتور شاید در بازی همه بازیگران محسوس نیست.

    ـ بله این نگاه در فیلمنامه سریال «شهرزاد» به قلم خانم نغمه ثمینی و آقای حسن فتحی وجود دارد. در مورد «بزرگ آقا» هم همین زیر و بم‌ها بود که شخصیت را جالب کرد. وگرنه اگر ما او را آدمی می‌دیدیم که مدام بدی می‌کند و مدام زور می‌گوید حتما نمی‌توانست جذاب از آب در آید. «

    بزرگ آقا» یک شخصیت خاص ایرانی شاید مرتبط با آن دوره زمانی باشد که امروز هم مدل او اصلا دور از دسترس نیست.

    ـ بله او یک شخصیت سنتی دارد.

    یک کاراکتر سنتی که اصول خودش را در زندگی دارد…

    ـ بله واقعا پایبند به اصول خودش است.

    و در اصول او نگاه انسانی هم می‌توان پیدا کرد؟

    ـ بله نمونه‌اش اتفاقی است که برای او و خانواده‌اش رخ داده. او می‌داند قاتل کیست ولی هیچ اقدامی نمی‌کند چون هنوز بد بودن آن آدم بهش ثابت نشده است. نمی‌خواهد اشتباه کند و خون آدم بی‌گناهی را بریزد. خیلی مراقب است اشتباه نکند…

    تماسش با رییس شهربانی در خصوص واقعه 28 مرداد…

    ـ بله در آن تماس می‌گوید. بس کنید چه خبر است؟ ما آمدیم یه کار کنیم شما برگردید سر کار! حالا که برگشتید چه خبرتان است؟! ما او را پایبند یکسری سنت و قاعده می‌بینم که برای خودش وجود دارد. او معیارهای خاصی در زندگی دارد که بر اساس آن حرکت می‌کند.

    برویم سراغ رابطه حسی شما و نقش «بزرگ آقا»، نگاه‌های سرد و جدی به شخصیت‌هایی مثل شهرزاد، گاه گرم و مهربان به قناری‌های اتاقش «شما چرا کِز کردید؟»، استایل و نوع حرکت، کم و خلاصه حرف زدن‌ها و…

    ـ (می‌خندد) به هر حال هر بازیگری برای خودش در کار روالی دارد. یادم است یکبار یک نفر از آقای عزت ا… انتظامی پرسید چکار می‌کنید که اینجوری می‌شود؟ ایشان گفت والله نمی‌دانم؟! (می‌خندد) استاد آن نمی‌دانم را درست گفت ولی واقعیت این نیست که ایشان نمی‌داند چکار می‌کند؟ گاهی اوقات بعضی از رفتارهای ما می‌رود که از دست خارج شود. بعضی از رفتارها واقعا باطنی است. به قول استاد بزرگ که می‌گوید به آن طبیعت خلاقانه خودت رجوع کن! آن طبیعت خلاقانه که درون هر هنرمندی وجود دارد و می‌جوشد، که اگر نباشد و نجوشد هنر شکل نمی‌گیرد و این اقدامات عملی نمی‌شود، (در هر رشته هنری) هدایت‌گر بازیگر است. در واقع راهنماست تا بازیگر بتواند به جایی برسد و نقشی را متفاوت بازی کند. گفتم هر بازیگری برای خودش در اجرای نقش یک روالی دارد، روال و نگاه من این است که برای هر نقشی مثل شاگرد کلاس اول می‌شوم.

    یعنی برای هر نقش؛ بازیگری نقطه سر خط؟

    ـ بله دقیقا، چون با یک کار جدید مواجه شده‌ام پس باید مثل شاگرد کلاس اول که آمده سر درس رفتار کنم. یعنی باید همان مسیر اولیه را طی کنم. انقدر روی نقش فکر می‌کنم، تمرکز می‌کنم، اتود می‌کنم، تخیل و کار و تلاش می‌کنم تا به یک جایی برسم.

    به نظر شما همه بازیگران با همین منوال با نقش برخورد می‌کنند؟

    ـ نمی‌دانم شاید برخی فکر کنند خب این نقش در فیلمنامه آمده پس باید آن را راحت بازی کنم! همین! ولی من نمی‌توانم اینقدر بی‌خیال باشم! من مطمینم هر بازیگری اگر روی نقش تمرکز کافی و کامل داشته باشد می‌تواند تمام نقاط ریز و درشت کاراکتر بالا و پایین‌های نقش را پیدا و اجرا کند. به هر حال خود اجرا هم مهم است. گاهی در زمان اجرا، نقش، خودش بازیگر را راهنمایی می‌کند. در واقع اجرا به خود بازیگر حس حالی می‌دهد که در کارش موثر است. گاهی خود صحنه، یکی از همکاران، یک راهنمایی از سوی کارگردان یک چیزی به بازیگر می‌دهد که نگاهش را تغییر می‌دهد. گاهی اوقات اتودهای متفاوت به بازیگر راهکارهای جدید راجع به نقش می‌دهد. من می‌خواهم به شما بگویم عزیزم؛ «هنر کار دشواری است» هر کسی این حرفه را سهل بگیرد نمی‌تواند به مسیر درستی برسد.خیلی‌ها حس می‌کنند بازیگری یک حرف زدن و راه رفتن است و یا یک دست و بال تکان دادن است!

    تمام!؟

    ـ (می‌خندد) در حالی که این گونه نیست! مگر می‌شود در موسیقی بدون ساز، اثری خلق کرد!؟ معلوم است که نه!! خیلی‌ها فکر می‌کنند حرف که می‌توانند بزنند چون خیلی‌ها، خیلی حرف می‌زنند! (می‌خندد) خب چلاق هم که نیستیم راه می‌رویم، دست و پای‌مان را هم تکان می‌دهیم! خب این تعریف بازیگری نیست! وارد شدن به یک شخصیت، تجسم نقش و خلق یک کاراکتر جدید اصلا به این سادگی نیست. بازیگری تلاش می‌خواهد، تفکر و تخیل می‌خواهد، نگاه می‌خواهد، نگاه درونی و بیرونی، در واقع گریم، صحنه، لباس و… کمک می‌کنند تا بازیگر بتواند به نقش نزدیک شود، به عمق نقش برود و وجوه مختلف کاراکتر را بیرونی کند.

    ادامه دارد

    تمجيد فتحی از بازی نصيريان

    حسن فتحی کارگردان سریال «شهرزاد» که هفته آینده مهمان یک فنجان چای بانی فیلم خواهد بود و این روزها به شدت مشغول تدوین قسمت‌های آتی مجموعه‌اش است. سابقه همکاری با علی نصیریان در سریال «میوه ممنوعه» و فیلم سینمایی «پستچی سه بار در نمی‌زند» را دارد. کارگردان سریال «شب دهم» وقتی از گپ و گفت بانی فیلم و صرف یک فنجای چای با این بازیگر پیشکسوت مطلع شد درباره او چنین اظهارنظر کرد: «برای من افتخار است که با این هنرمند با اخلاق همکاری می‌کنم. یک بازیگر بزرگ، منظم، کاربلد، همیشه حاضر سر صحنه، در حال فکر کردن به نقش که به نظر من هر سال بهتر می‌شود. این حاصل یک زندگی سالم است که علی نصیریان در این سن و سال اینگونه پر انرژی می‌درخشد. علی باید امروز الگوی بازیگران جوان سینما و تلویزیون باشد».

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    روزنامه جام جم ارگان مطبوعاتی سدا و سیما با الفاظی همچون «نمایش صحنه‌های میخوارگی، بهره‌گیری از برخی دیالوگ‌های ناشایست، پوشش نامناسب بازیگران زن در برخی صحنه‌ها و اهانت به قومیت‌ها که به‌تازگی نمونه‌ای از آن حاشیه‌ساز شده، اوضاع شبکه نمایش خانگی را نگران‌کننده دانست و علیه سریال های موفق این شبکه از جمله شهرزاد، موضع گیری کرد.

    به گزارش بانی فیلم، در این مطلب که با عنوان «میوه‌های ممنوعه در شبکه نمایش خانگی» منتشر شده آمده است : شبکه نمایش خانگی که در دهه ۷۰ و با هدف حمایت از سینما، ارتقای فرهنگ عمومی و مقابله با تهاجم فرهنگی به وجود آمد و پس از تاسیس موسسه رسانه‌های تصویری و با ایجاد موسسات خصوصی، فعالیت آن شکل گسترده تری به خود گرفت، در این سال‌ها و به‌ویژه در این چند وقت اخیر نه تنها از اهداف و آرمان‌های اولیه فاصله گرفته، بلکه حتی مخالف و معکوس اهداف تعریف شده اش عمل می‌کند.

    شبکه نمایش خانگی چندی است آثاری تولید می‌کند که در آن مصداق‌های ناهنجاری به چشم می‌خورد و برخی از صاحبان فیلم و سریال‌ها با سواستفاده از فضای باز موجود، دست به ترفندهایی گاه غیراخلاقی و منافی باورها و اعتقادات عمومی مردم برای جذب بیشتر مخاطب می‌زنند. سوال اینجاست که چه شد چاقو دسته خود را بریده و نهادی که قرار بود اتفاقات خوبی را رقم بزند، حالا باعث تبعاتی منفی در جامعه شده و هم به دلیل کارکردی معکوس سدای اعتراض اهالی سینما و تلویزیون را هم بلند کرده است؟ نهادهای ارزشیابی و نظارت در حوزه تولید و نمایش فیلم و سریال باید با آگاهی به حساس بودن مسوولیت خود، نقش نظارتی‌شان را به بهترین شکل ایفا کنند تا تبعات منفی و مخرب سهل انگاری‌ها و خطاهای برخی، منجر به این نشود که به جای مقابله با تهاجم فرهنگی، با آن همراه شویم. نمایش صحنه‌های میخوارگی، بهره‌گیری از برخی دیالوگ‌های ناشایست، پوشش نامناسب بازیگران زن در برخی صحنه‌ها و اهانت به قومیت‌ها که به‌تازگی نمونه‌ای از آن حاشیه‌ساز شده، اوضاع شبکه نمایش خانگی را نگران‌کننده نشان می‌دهد و نیاز به نظارت جدی‌تر وزارت ارشاد به عنوان متولی اصلی ماجرا را گوشزد می‌کند.

    محمدحسین فرحبخش، تهیه‌کننده و کارگردان سینما نارضایتی خود را از شبکه نمایش خانگی اعلام کرد و گفت: هیچ‌کدام از سریال‌های شبکه نمایش خانگی همچون قهوه تلخ، شاهگوش، دندون طلا و شهرزاد با موفقیت روبه‌رو نشده و همه آنها هم شکست خورده‌اند، چون من آمار دقیق این حوزه را دارم. این کارگردان که امسال با فیلم «آبنبات چوبی» با بازی رضا عطاران قصد حضور در جشنواره فیلم فجر را دارد، ادامه داد: من کلا مخالف ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی هستم. برای این‌که سینما را نابود می‌کند و تماشاگرانش را کاهش می‌دهد. چون سینما یک محدودیت‌هایی دارد و ما براساس این محدودیت‌ها فیلم می‌سازیم. پس باید نهادهای دیگر وزارت ارشاد هم تابع همان محدودیت‌ها، قوانین و مقرراتی باشند که سینماگران از آن تبعیت می‌کنند.

    احمد نجفی هم ریشه اتفاقات پیش آمده و وضعیت نگران کننده شبکه نمایش خانگی را دوگانگی معیارها و قوانین در فضاهای عرصه هنرهای نمایشی دانست و گفت: نمی‌شود در جایی یک ضابطه وجود داشته باشد و در جای دیگر یک قانون دیگر حاکم باشد. نتیجه‌اش همین اوضاع کنونی شبکه نمایش خانگی می‌شود. ممکن است برخی از این آثار مشتری‌هایی پیدا کند، اما به روحیه و روان یک ملت لطمه می‌زند. تهیه‌کننده‌ها هم از این دوگانگی آسیب می‌بینند و گیج می‌شوند. آنها محصول مشابهی را برای تلویزیون می‌سازند و فکر می‌کنند، می‌توانند آن را بدون مشکل در تلویزیون نمایش دهند، اما بعد از ممیزی فریاد و فغانشان بالا می‌رود که این سریال من نیست و صحنه‌های آن را درآوردند. بازیگر نقش ماندگار کارآگاه علوی درباره راهکار این مشکل بیان کرد: بالاخره یک جایی مسوولان ارشاد و رسانه ملی باید طی گفت‌وگوهایی سازنده به یک نقطه مشترک برسند و یک همسدایی را به وجود بیاورند. با این‌که مدیوم‌های تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی تفاوت‌هایی با هم دارند، اما به لحاظ حفظ ارزش‌ها و اعتقادات مردم هیچ فرقی میان این رسانه‌ها وجود ندارد و همه باید از قانون تبعیت کنند. نجفی که امسال به عنوان تهیه‌کننده فیلم «من یک ایرانی‌ام» با بازی علیرضا حیدری را در جشنواره فیلم فجر دارد، شبکه نمایش خانگی را تهدیدی برای تلویزیون دانست و گفت: قول می‌دهم اگر شبکه نمایش خانگی با همین معیارهای آزاد و رها سریال بسازد، متاسفانه تلویزیون که مخاطب خیلی وسیع‌تری دارد، از دهن می‌افتد،. چون مردم این آثار را به عنوان سریال می‌خرند و دیگر به سریال‌های رسانه ملی اهمیت نمی‌دهند.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    ترانه علیدوستیاین روزهادر نقش شهرزاد می درخشد.

    گفتگوی متفاوت با او را از دست ندهید.

    آخرین باری که خیلی خوشحال بودید؟

    همین امروز. بابت سکانس خیلی زیبایی که گرفتیم. سر فیلم آقای فرهادی

    یعنی از کار خودتان راضی بودید؟ و خوشحال؟

    نه که کار خودم. از مجموعه صحنه ای که گرفتیم آن قدر به وجد آمدم که چند ساعتی خیلی خوشحال بودم.

    و آخرین باری که غمگین بودید؟

    خیلی آخرین بار ندارد. آدم هر هر روز باهاش سر و کار دارد.

    یعنی همیشه یک اندوهی باهاتان هست؟

    نه این که همیشه یک اندوهی باهام باشد. ولی خب هر روز که چشم باز کنی یک چیزهایی هست که تو را غمگین کند. بگردی، هست. گاهی آدم می گردد و گاهی نه.

    آن خصوصیتی که فکر می کنید شخصیت شما با آن تعریف می شود؟

    شاید اصول گرایی [می خندد]!

    اصول گرایی؟ منظورتان که دقیقا همین نیست؟

    نه به معنی مصطلحش در عرصه سیاست کشور! بار اول یکی از نزدیکانم به من گفت اصول گرا هستم. اول مخالفت کردم. حالا فکر می کنم او راست می گوید و گاهی هتا دیگران را با این خصوصیتم عصبانی کرده ام. چون کوتاه نمی آیم. یکی اصول گرای افراطی [می خندد]! منظورم البته اصول شخصی است که هر آدمی به شکل خاص برای خودش دارد.

    یکی اش را می توانید بگویید؟

    راز داری. راست گویی. شجاعت، در حد منطقی. قدرت سکوت کردن. از همه مهم تر انصاف. انصاف خیلی حیاتی است.

    و آن خصوصیتتان که ازش ناراضی هستید؟

    فکر می کنم زیادی حساس و زودرنجم. و کم اند کسانی که این را می دانند. چون وقتی هم که از چیزی یا کسی می رنجم نمی توانم درباره اش حرف بزنم. نمی توانم نشان بدهم که اذیت شده ام. از این که حس کنم حس ناراحتی من دردسری برای دیگران است وحشت دارم. از این که فکر کنم مسوولیت حال بدم را گردن بقیه انداخته ام. این خصوصیت بدی است چون دلگیری ها را عمیق می کند و انسان را تنها. و گاهی یک دنده.

    پس وقتی به هر دلیلی ذهنتان درگیر و تحت فشار است چه کار می کنید؟

    هیچ کاری. دقیقا هیچ کاری نمی کنم.

    گاهی وقت ها نوشتن درباره اش به آدم کمک می کند.

    بله. آن موقع ها که می نوشتم باز خوب بود ولی از وقتی نمی نویسم یا کمتر می نویسم… بعضی ها تکنیک هایی دارند برای خلاص شدن ازش. یوگا می کنند. موسیقی گوش می کنند. من اگر چیزی بزند به سرم با اینها بیرون نمی رود.

    «تکنیکی» برایش ندارید.

    خودخوری. خودخوری تا عبور به مرحله بعد.

    با استرس قبل از کار چه می کنید؟قبل از رفتن جلوی دوربین.

    وقت کار استرس ندارم.

    یعنی هیچ صحنه یا فیلمی نبوده که قبلش دلهره نداشته باشید؟

    آن اسمش دلهره و استرس نیست. یک جور نگرانی خوشایند است. دغدغه است. اهمیت است. اتفاقا هر دردی ام باشد وقتی می روم سر صحنه بهتر می شوم. اصلا آن چیزی که از بقیه نگرانی ها در زندگی روزمره نجاتم می دهد بازی است. «باری تراپی» می کنم. با نقش ها از خودم بیرون می آیم. وقتی از خودم خوشم نمی آید نقش ها کمکم می کنند به خودم فکر نکنم.

    می خواستم بپرسم آیا کاری به جز بازیگری بوده که بخواهید امتحانش کنید؛ پس نبوده.

    خب من موسیقی کار می کردم و خیلی دوستش دارم. نوشتنش را امتحان کرده ام و ترجمه می کنم ولی حرفه من بازیگری است. از این که بازیگرم خیلی راضی ام. خوشحالم. فکر می کنم در جایی هستم که باید باشم. خیلی وقت ها که سر فیلم نیستم هم به بازیگری فکر می کنم. به این که واقعا چه اتفاقی می افتد وقتی بازی می کنیم. یک وجه جادویی دارد به نظرم. تو هم یکی دیگر باشی هم نباشی. عمیقا خودت باشی در حالی که خودت نیستی. مثل زندگی در یک واقعیت موازی است. بازیگری دنیای من را بزرگ تر کرده.

    اولین کاری که می کنید، صبح ها که بیدار می شوید؟

    روزهایی که کار نمی کنم، رفتن سراغ حنا دخترم. یعنی این جوری است که همیشه با سدای او بیدار می شوم و می روم به او می رسم.

    اولین کاری که صبح برای خودتان می کنید؟ [می خندد] چایی دم می کنم.

    کدام کارتان را بزرگ ترین موفقیتتان می دانید؟ فیلم اولم، «من ترانه 15 سال دارم»، بهترین فیلم من نیست، اما اگر تازه واردی من و سطح موفقیت آن فیلم را در نظر بگیرید قطعا آن را تعیین کننده ترین کارم می دانید. اما فیلم هایی که سر و شکل به کارنامه ام داده اند و شاید تعریف درستی از جنس فعالیتم داده اند، فیلم هایی هستند که با اصغر فرهادی و مانی حقیقی کار کرده ام.

    دلتان می خواست شبیه کدام شخصیت تاریخی باشید؟ البته درباره شما شاید درست ترش این است که بپرسیم دلتان می خواست شبیه کدام کاراکتر ادبی باشید؟

    راستش شبیه هیچ شخصیت تاریخی ای دلم نمی خواهد باشم و کاراکتر ادبی… از آن سوال هایی است که آدم باید فکر کند و جواب بدهد. دلم می خواست و می خواهد انسان آزاده ای بودم. مثل آنا کارنینا، مثل راوی داستان های کورت ونه گات. هتا مثلا اسکارلت اوهارا.

    عزیزترین دارایی تان در زندگی؟

    عزیزترین چیز دخترم حناست، اما او دارایی من نیست. احساسم به او دارایی من است.

    بارها از قول بازیگرها، بازیگرانی مثل کیت لانشت، کالین فرث و دیگران جملاتی خوانده ایم شبیه این که بچه دار شدن علاج خودشیفتگی است یا بچه دار شدن باعث می شود به چیزی بیرون از خودت و غیر از خودت فکر کنی. نظر شما چیست؟

    مخصوصا که آدم فکر می کند خودشیفتگی برای بازیگرها شاید یک حسن به حساب بیاید. خودشیفتگی برای همه عیب است. زهری است که دیر عمل می کند و رفته رفته زوالت را جلو می اندازد. بچه داشتن هم علاج خودشیفتگی نیست؛ انسان خودشیفته با بچه دار شدن فقط خودش را بیشتر آزار می دهد و فرزندش را آزار می دهد. فکر می کنم بچه داشتن، علاوه بر ارضای حس بقا که مساله مهمی است هنوز برای انسان، تنها چیزی است که به تو ثابت می کند عیب های تو هم بخشی از توست و می توان آنها را پذیرفت و دوست داشت. فقط فرزند توست که وقتی بداخلاق و ضعیف هم باشی دوستت دارد. فقط اوست که تو را از ته قلب و بی بدیل می خواهد. تا روزی که به مقام مادری ات غره نشوی، و تا روزی که او درگیر پیچیدگی های بزرگ سالی نشده، این غریزی ترین و صاف ترین رابطه دنیاست. باید خیلی مواظب این احساس بود.

    کتابی که کنار تختتان است؟

    سه تاست. «نامه به سیمین» از ابراهیم گلستان، «The Savage Detectives» نوشته روبرتو بولانیو و «کار هنرپیشه روی نقش». البته این آخری را قبلا خوانده ام و فقط می خواستم درباره نکته ای به آن رجوع کنم.

    و آن دو تا را با هم دارید می خوانید؟

    آن دو تا را هم قرار است بخوانم. گذاشته ام که بخوانم مثلا. وقت نمی کنم مثل سابق کتاب بخوانم متاسفانه.

    بازیگری که دوستش دارید؟

    راستش من خیلی به این که آدم حتما در بازی الگویی داشته باشد یا بازیگری را مدل خودش قرار بدهد اعتقادی ندارم. اصلا این جوری نمی بینم ماجرا را.

    منظورم این وجهش نبود. آن بخش حسی اش را می گویم. کسی که دوستش دارید و مثلا اگر در فیلمی بازی کند آن فیلم را حتما می بینید.

    کسی که الان برایم این حکم را دارند آقای نصیریان اند.

    یعنی بعد از این که در شهرزاد باهاشان هم بازی شدید این اتفاق افتاد؟

    خب همیشه به شان علاقه داشتم و فیلم هایشان را دیده بودم ولی بعد از این همکاری اصلا سطح قضیه برایم عضو شد. من خیلی اهل گفتن جملات این جوری نیستم. چون همیشه به حساب تعارف یا کلیشه گذاشته می شوند و افرادی این جمله ها را بی معنی خرج می کنند؛ ولی واقعا آقای نصیریان بازیگرانی هستند که در هر صحنه که باهاشان هم بازی بودم حس کردم چیزی به من افزوده شد.

    از چی می ترسید؟

    از خیلی چیزها می ترسم. از فضاهای بسته

    آسانسور مثلا؟

    اگر خیلی تنگ و کوچک باشد، یا بی خودی از حرکت بایستد. از هر فضای کوچکی که درش بسته شود. و همیشه این وحشت باهام هست که آن در دیگر باز نشود [مکث]. این یک هراس خیلی عینی است. درباره مسایل مفهومی و ناشناخته مثل مرگ یا آوارگی یا بیماری صحبت نمی کنم.

    اگر بخواهید چیزی را در ظاهرتان تغییر بدهید؟ درواقع آیا از چیزی در ظاهرتان ناراضی هستید؟

    دلم می خواست مژه های پرپشت تری داشتم [می خندد]، ولی دلم هم نمی خواهد بروم اینها را در خودم تغییر بدهم.

    و در خلق و خوتان، آیا چیزی هست که دلتان می خواست جور دیگری می بود؟

    [مکث می کند] دلم می خواست کمتر سخت می گرفتم.

    در زندگی یعنی؟

    در همه چیز. زندگی سخت می شود این طوری. خیلی چیزها در زندگی آن طوری که باید باشد نیست و آن طوری که باید، پیش نمی رود. خیلی چیزها کامل نیستند و تو باید بتوانی این را بپذیری و یک جوری باهاش کنار بیایی. حتی از عدم تکاملش لذت ببری. وقتی این کار را نمی کنی خب سخت می شود همه چیز.شاید شکل دیگری از همان اصول گرایی است که آن اول صحبتش شد و دیگران را هم گاهی ازم شاکی می کند.

    و شکلی از کمال گرایی.

    بله. شاید.

    کلمه ای که دوستش دارید؟

    «رضایت».

    کلمه ای که اذیتتان می کند؟

    «متلک». هر عبارت یا کلمه ای که به کنایه ادا شود. از حرف هایی که به جای این که سرراست گفته شوند به کنایه گفته می شوند متنفرم. از حرف کلفت.

    وسوسه ای که نمی توانید در برابرش مقاومت کنید؟

    وسوسه ای که نتوانم در برابرش مقاومت کنم؟ من پرروام. در برابر همه چیز می توانم مقاومت کنم [می خندد]. اگر کاری به نظرم دلخواه باشد می روم انجامش می دهم. اگر هم نباشد می توانم در برابرش مقاومت کنم. هر چه که باشد. منظورم چیزی است که آدم خوشش می آید ولی با خودش فکر می کند خیلی بهتر می بود که خوشش نمی آمد! مثلا این آقای شرلوک هلمز (بندیکت کامبریچ) جایی گفته بود که عاشق تماشای برنامه X Factor است. تماشا می کند ولی همیشه هم بابتش عذاب وجدان دارد.آهان. خب آن چیز دیگری است. مثلا خیلی وقت ها ممکن است موسیقی پایی گوش کنم که خودم به سطحش واقفم و می دانم کار جدی ای نیست. ولی بابتش شرمنده نیستم. خب موسیقی کلاسیک هم گوش می کنم. هر دو برایم نوعی محصول کاربردی است. موسیقی سنگین تر برای فعالیت های جدی تر موسیقی سبک و گاهی هتا سخیف برای تمام لحظه هایی که باقی مسایل به اندازه کافی سنگین هستند و آدم نیاز به رهایی دارد. این را ممکن است فقط به خاطر لذتش گوش کنم و از این خجالت نمی کشم.

    سریالی که دوست دارید و می بینید؟

    به «بازی تاج و تخت» تقریبا معتادم. بعد از آن «برکینگ بد» بود که شاهکار بود. «یک» سودربرگ را می بینیم و «مردگان متحرک» را دنبال می کنم. فصل اول «کارآگاه حقیقی» هم از آنهایی بود که بعید می دانم دیگر شبیهش را ببینم. و فکر می کنم یک دلیلش حضور متیو مک کانهی در آن بود. مک کانهی اصلا آن موجودی است که می توانم بگویم از یک مرزی گذشته است. می دانید، نمی توانم بگویم خدای بازیگری. چون احتمالا نمی توانید این تعبیر را به آن معنی چاپ کنید. ولی آن حد را فقط او دارد. منحصر به فرد و خالق است واقعا.

    و سوال آخر: قهرمان زندگی تان؟

    ندارم.

    یعنی نگاهتان هیچ وقت به دنیا این جوری نبوده؟

    نه. آدم به نظرم تنهاست. خودش است که باید بخواهد و بهترین باشد.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    مصطفا زمانی گفت: خوشبختانه میزان استقبال از سریال شهرزاد تا جایی بالا بوده که اگر کسی ۲ قسمت ابتدایی آن را ببیند دیگر نمی‌تواند ادامه آن را نگاه نکند.

    خبرگزاری فارس: مردم نمی‌ توانند «شهرزاد» را دنبال نکنند/ یوسف(ع) و فرهاد هر دو عاشق بودند

    «مصطفا زمانی» بازیگر سریال نمایش خانگی «شهرزاد» در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی فارس درباره حضورش در سریال «شهرزاد» گفت: بازی در سریال «شهرزاد» برای هر بازیگری جذاب است، حال می‌توان این جذابیت‌ها را در عناصری مثل کارگردان، قصه و … جستجو کرد. شهرزاد یک درام عاشقانه خیلی قوی داشت و فکر می‌کنم من دومین بازیگری بودم که به من پیشنهاد داده بودند ولی اولین بازیگری بودم که موافقتم را برای حضور در این سریال اعلام کردم.

    وی ادامه داد: سریال «شهرزاد» از لحاظ قصه و محتوا و نوع روایت، داستان جدیدی را به تصویر می‌کشد و به عنوان بازیگری که در این سریال بازی کرده‌ باید بگویم با تمام سریال‌هایی که در این چند مدت اخیر دیده‌ایم،‌ کاملا تفاوت دارد. شهرزاد من را یاد روزهای خیلی خوب زندگی می‌اندازد که همکاران من در این اثر به شدت افراد با اخلاقی بودند.

    وی درباره بازی مقابل شهاب حسینی و اینکه نقش کدام یک را مثبت یا منفی می‌داند، تصریح کرد: ما مقابل هم هستیم و همین جذاب است. نقش من منفی نیست و البته نقش شهاب حسینی را هم منفی نمی‌دانم.

    بازیگر سریال «در چشم باد» با ابراز بی اطلاعی از اینکه گزینه اول برای انتخاب نقش سریال شهرزاد بوده است،‌ گفت: حقیقتش این است که نمی‌دانم گزینه اول و یا چندم برای ایفای این نقش بودم،‌اما اینطور نبود که با همه دوستان بازیگرم بدانیم که برای یک سریال همه‌ ما حضور خواهیم داشت و کاملا اتفاقی بود که هر کدام برای بار چندم با یکدیگر همبازی شدیم. ضمن اینکه تا به حال با هیچ کدام از این عزیزان غیر از آقای پاک‌نیت بازی نداشتم.

    این بازیگر درباره خصیصه‌های نقشش و اینکه نقش یک جوان عاشق‌ پیشه را در سریال «شهرزاد» بازی می‌کند، گفت:‌ من پیشتر تجربه ایفای نقش یک عاشق را در سریال «یوسف پیامبر(ع)» داشتم. یوسف هم در جای خودش عاشقی بود که قصه‌اش اینچنین شد.


    زمانی اظهارداشت: البته باید بگویم که شخصیت فرهاد یک نمونه از جوان‌های همین مرز و بوم است و ویژگی محرز او حق‌طلبی است. در حقیقت حقانیت تنها با عشق به دست نمی‌آید. فرهاد جوان سرسختی است که به دنبال خواسته خود می‌رود و دست از طلب برنمی‌دارد.

    وی درباره استقبال مردم از این سریال که در شبکه نمایش خانگی توزیع می‌شود،‌گفت: درباره استقبال مخاطب از این سریال فقط این را می‌گویم که دو قسمت ابتدایی را ببینند و اگر توانستند دیگر نگاه نکنند!

    بازیگر فیلم «خط ویژه» ادامه داد: وقتی بازیگر می‌شوی در کل نگاهت به زندگی تغییر می‌کند و شاید اغلب زندگیت را مخاطبانت شامل شوند و اگر لحظه‌ای به این موضوع فکر کنی که این همه برای دوست دارانت ارزش داری،‌ دیگر تمام خواهی شد. من از داشتن یک زندگی عادی مثل تمامی مردم محروم هستم، اما چیزی دیگر بدست می‌آورم که برایم بسیار ارزشمند است.

    وی درباره زندگی یک بازیگر در بین مردم گفت:‌ زندگی من بعد از پشت دوربین تبدیل به یک بازی شده است و این بازی را برای افرادی که دوستم دارند،‌انجام می‌دهم. هر کدام از مخاطبانم مرا در یک استایل دوست دارند و می‌پسندند و فقط این را می‌دانم از زمانیکه می‌گویند سدا دوربین و حرکت، زمان برای من خواهد شد و مابقی زمانم برای مردم هست.

    زمانی درباره اینکه آیا از این شرایط گله مند است نیز گفت:‌ گله‌ای ندارم،‌ چراکه وقتی کارگردان کات می‌دهد دیگر نمی‌دانم چه کنم. اما زمانیکه جلوی دوربین هستم حداقل این را می‌دانم که در آن زمان می‌توانم زندگی کنم و از این بابت بسیار خوشحالم که به عنوان یک بازیگر فعالیت می‌کنم.

    «شهرزاد» با عنوان قبلی «روزی روزگاری عاشقی» یک مجموعه ویدیویی است که در 26 قسمت 60 دقیقه‌ای به کارگردانی حسن فتحی و تهیه‌کنندگی محمد امامی در سال 1393 ساخته شده است. داستان سریال «شهرزاد» در دههٔ 30 خورشیدی می‌گذرد. داستانی که روایتی عاشقانه بر بستر تاریخ است نغمه ثمینی و حسن فتحی آن را نوشته‌اند.

    سریال «شهرزاد» به کارگردانی «حسن فتحی» و بازی «ترانه علیدوستی»، «شهاب حسینی» و «مصطفی زمانی» یک سریال عاشقانه است که برای پخش خانگی تولید شده است. داستان سریال شهرزاد از زمان کودتای 28 مرداد به بعد اتفاق می‌افتد و بیشتر مضمونی رمانتیک دارد و می‌توان آن را ملودرامی عشقی جنایی تعریف کرد.

    سریال شهرزاد با هنرنمایی سه نسل از هنرمندان خاطره‌انگیز ایران، پرهزینه‌ترین سریال شبکه نمایش خانگی است که داستان عاشقانه‌ای را در تهران قدیم روایت می‌کند. حسن فتحی که افزون بر کارگردانی سریال «شهرزاد»، نویسندگی آن را نیز انجام داده، پیش از این مجموعه‌های پهلوانان نمی‌میرند، میوه ممنوعه و مدار صفر درجه را ساخته است.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    عکس های سوتیسریال کیمیا و معمای شاه

    دو سریال تاریخی کیمیا و معمای شاه که دست کم دومی با هزینه 30 – 40 میلیاردی ساخته شده است از بدیهی ترین اصول تاریخ نویسی (مستند بودن) به دور بوده و سرشار از سوتی و گاف بوده اند. در این پست این موارد را بررسی می کنیم.

    سریال معمای شاه

    نوشتن مصرع معروف (یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد)در سکانسی از سریال معمای شاه از بازیگر نقش دکتر وزیری آن هم در سال 1318 در حالیکه شاعر این شعر معروف دکتر اکرامی شاعر معاصر است و در سال های اخیر آن را سروده استو بار ها آن را در تلوزیون و محافل هنری و ادبی خوانده است.

    عکس های سوتی در سریال کیمیا و معمای شاه

    سوتی درسریال معمای شاه

    در قسمتی از سریال نقش استاد روح الله خالقی را جعفر والی که سن بالایی دارد بازی میکند در حالیکه در سال 1320 استاد خالقی 35 سال سن داشته است

    سوتی در سریال معمای شاه

    در قسمتی دیگر از سریال دکتر وزیری و پسرش در ماهیتابه ای تفلون نیمرو میخورند در حالی که در سال 1320 هنوز ظرف تفلون وجود نداشته است .

    سوتی درسریال کیمیا

    وجود برچسب شرکت همراه اول در مغازه قبل از انقلاب

    سوتی درسریال کیمیا

    وجود جیب کا ام نظامی قبل از انقلاب ! در حالی که این مدل جیب توسط ارتش و سپاه در زمان جنگ وارد ایران شد .

    سوتی درسریال کیمیا

    وجود اسباب بازی ماشین رنجرور مدل 2014 در میان اسباب بازیهای شخصیت آرش در قبل از انقلاب !

    سوتی درسریال کیمیا

    وجود صندوق پست مربوط به سالهای اخیر روی در خانه و همچنین کیسه پلاستیکی میوه ها در قبل از انقلاب!

    سوتی درسریال کیمیا

    شوورلت مدل 1990 در سکانسی از سریال , پیش از انقلاب!

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز
© تمامی حقوق مطالب برای وبسایت ته موویز محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع و شرعا حرام می باشد.
طراحی و کدنویسی : پرشین وردپرس
سایت بت اسپات