عده ای می خواهند از من تصویر زنی روشفکر نما بسازند که طلاق گرفته تا خاص باشد!
    آزاده نامداری : من وارد یک زندگی شدم که همه اش جنگ بود و یک عالم حاشیه و مشکلات
    آزاده نامداری درگفت و گویی ناگفته هایی را بیان کرده که به نوعی علت طلاق و جدایی اش را بیان می کند.

    در ادامه خلاصه ای از حرف های آزاده نامداری را در گفت و گو با مجله آهنگ زندگی می خوانید:

    من ازدواج کرده بودم که زندگی کنم. با یک مهریه اندک پای سفره عقد رفتم.هیچ دختری ازدواج نمی کند که جدا شود. برای همین اصلا قرار نبود این جوری شود. من وارد یک زندگی شدم که همه اش جنگ بود و یک عالم حاشیه و مشکلات. ببینید دو تا آدم تفاوت ساختاری دارند.اصلا یکی در یک دنیای دیگر زندگی می کند و دیگری در دنیای دیگری. تفاوت دو دنیا بود. خب ما باید این تفاوت ها را زودتر از این متوجه می شدیم، اما به هر حال این جوری شد.

    بعد هم گفتم حالا که قرار است این زندگی را تمام کنیم، خیلی طبیعی، فرهنگی، آرام و بی حاشیه این کار را خواهیم کرد. اما عده ای که شاید لیدرشان را هم بشناسم، اجازه ندادند و آن جنگ را شروع کردند. خیلی راحت بگویم من جنگیدن به روش آن ها را در شان خود نمی دانم.

    اصلا اعتراض من به همین روش ها باعث چنین اتفاقی در زندگی ام شد، پس من باید به روش خودم بجنگم. جنگیدن من این است که زندگی خودم را بکنم و آرام باشم. برای همین این روزها یک شغل جدید دارم، به کلینیک می روم و بیمار می بینم و این خیلی اتفاق خوبی است. لذت هایی دارد که تا حالا تجربه اش نکرده بودم.

    من با بعضی چیزها کنار نمی آیم. نمی توانم تحملشان کنم. هستند هنرمندان یا چهره هایی که از هم جدا شده اند، اما این موضوع را اعلام نمی کنند. حالا یا به دلیل فرار از حاشیه ها یا تبعات اجتماعی و خانوادگی یا هر چی. یک اسمی هم برایش گذاشته اند؛ازدواج سفید! من نخواستم به این شیوه تن بدهم.

    این کارها از دست من بر نمی آید. من آزاده نامدای هستم و این جوری بزرگ نشده ام. بعضی ها سرزنشم می کنند که اگر این کار را نمی کردی و حرفی نمی زدی حالا این قدر عذاب نمی کشیدی، اما من راستش را گفتم، من دروغ را دوست ندارم. چون فکر می کنم آن شیوه اخلاقی نیست.

    بگذارید من زندگی ام را بکنم، این جنگ را تمام کنید لطفا. چرا یک دفعه من را از همه قانون طبیعی ام محروم می کنید. باور کنید من کاری به کار شما ندارم. من اصلا جنگیدن به شیوه شما را بلد نیستم و تازه بلد هم که باشم از این شیوه متنفرم. این همه دشمنی را بس کنید و جور دیگری وانمود نکنید.

    عده ای می خواهند از من تصویر زنی روشفکر نما را بسازند که مثلا طلاق گرفته برای این که خاص باشد و سوژه مطبوعات باشد. اصلا چنین چیزی نیست یک سیلی که آمد من را برد.توی این زندگی از جایی احساس کردم که خوب نمی شود، وقتی که نمی شود، قطع ارتباط کردم. این قطع ارتباط کردن بعد از وقتی که کارد به استخوان می رسد، هولناک نیست.

    ولی دلیل این جدایی را از زبان فرزاد حسنی هم بشنوید:

    √راهنمای دانلود: پس از ورود به لینک دانلود، دکمه Free Download (یا دانلود کم سرعت) وسپس

    Download file) Create Download Link یا) را بزنید تا لینک مستقیم برای شما آماده گردد.

    دیدگاه ها و پیشنهاد های خود را با ما در میان بگذارید. رضایت شما هدف ماست.


    عکس های آزاده نامداری بعد طلاق از فرزاد حسنی

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    حسن فتحی از ساخت سریالشهرزاد می گوید

    قصه اصلی داستان «شهرزاد» بر اساس قربانی شدن خیلی از موارد در هر فاجعه‌ای سیاسی است و یکی از مظلوم ترین قربانی‌ها عشق است. حسن فتحی کارگردانی است که تا به حال بیش از نیمی از آثار وی مربوط به حوزه تاریخ است و یا اگر این اتفاق در داستان‌هایش نیفتد، به نوعی تاریخ را در دل داستان‌ها می‌گنجاند.

    یادآوری سریال‌هایی چون: شب دهم،‌میوه ممنوعه، مدار صفر درجه، پهلوانان نمی‌میرند، همگی گواه این مطلب است که فتحی علاقه خاصی به حضور در این ژانر دارد.با وی درباره ساخت آثار تاریخی و لزوم نمایش آن برای مردم امروز به گفت‌وگو نشستیم.

    علاقه شما به آثار تاریخی از کجا نشات گرفته است؟

    -علاقه من به تاریخ از دغدغه‌هایی نشات می‌گیرد که به مسایل سیاسی،‌ اجتماعی،‌ فرهنگی این سال های جامعه‌ام مرتبط می‌شود. تصورم بر این است که مردم ما برای این که در یک سربزنگاه‌هایی چیزهایی را تکرار نکنند، لازم است تاریخ گذشته را مطالعه کنند. تاریخ گذشته ما بخصوص تاریخ یکسد ساله اخیر امکان بسیار مناسبی برای این است که درک عمیق تاریخی برای مردم اتفاق بیفتد تا در آینده و امروزشان بر اساس خرد جمعی و عقلانیت بیشتری عمل کنند.

    مطالعه کتاب‌های تاریخی و سرگذشت افراد مختلف تاریخ،‌تا چه میزان برایتان اولویت دارد؟

    -هر بار که به تاریخی هر کدام از شاهان ایرانی در ‌دوره‌های مختلف صفویه،‌ قاجار،‌ یکسد ساله اخیر، چهار سد سال گذشته و … رجوع می‌کنم، آنقدر نکات عجیب و غریب و درس آموزی می‌بینم که گاه فکر می‌کنم اگر روح جمعی جامعه ما این برهه‌های تاریخی که از 500 سال پیش شروع شده را به خوبی مطالعه کنند،‌شاید ما در ادامه زندگی‌مان دچار اشتباهات و بحران‌های کمتری شویم و به درک و تفاهم عمیق تری نسبت به نوعیت انسانی،‌ هویت ملی و فرهنگی‌مان برسیم و در همین راستا گرفتار خیلی از مسایل عجوز و لایجوز سیاسی و روزمره که متاسفانه خیلی از افراد گرفتارشان بودند،‌ نشویم و سعی کنیم تا درک روشنی از گذشته‌ خود داشته باشیم تا به تعبیری چراغی برای حرکت درست‌مان در آینده باشد.

    فکر می‌کنید آشنایی مردم ما با تاریخ کشورشان چقدر ضرورت دارد؟

    -ضرورت آشنایی کلیت جامعه با خویشتن تاریخی خود به حدی اهمیتی دارد که اگر سدها فیلم سینمایی تاریخی و ده‌ها سریال تاریخی هم ساخته شود باز هم کم است،اما در این میان امیدوارم آثاری که ساخته می‌شود تاریخ را تحریف نکند و بر مبنای آنچه در واقعیت تاریخ و گذشته ما روی داده است،بدون خوشامد و بدآمد آن گروه و این دسته و جناح‌های مختلف ساخته شوند و طوری باشند که آنچه در واقعیت اتفاق افتاده است را پیش روی مردم و مخاطبان قرار دهیم. این موضوع در مورد نسل جوان ما که خیلی نیازمند آشنایی با تاریخ گذشته و خویشتن تاریخی خود هستند،‌مصداق بارز دارد.

    حسن فتحی و شهاب حسینی

    خیلی‌ها دوست دارند تا بدانند چرا در اغلب آثار تلویزیونی شما تاریخ نقش پر رنگی دارد؟

    -در وجود هر کدام از ما ایرانی‌ها یک منِ تاریخی وجود دارد که گاه خودمان از وجود این منِ تاریخی در کالبد خود بی خبریم و گاه این منِ تاریخی در یک سربزنگاه‌های وجودی، روحی و روانی ما رفتارهایی را باعث می‌شود که شاید بعد از انجام آنها بسیار تعجب کنیم. ما ایرانی‌ها معمولا موجودات بی قراری هستیم و دل آشوبه داریم و برای مثال اگر چهار اتفاق خوب برایمان بیفتد مدام نگران این هستیم که نکند بعد از اینها یک اتفاق بد برایمان بیفتد.

    فکر می‌کنید این ها از کجا می‌آید؟

    اگر به طور دقیق در این زمینه جستجو کنیم متوجه می‌شویم که همه اینها از همان خویشتن تاریخی ما می‌آیند و خویشتن تاریخی ما در حقیقت مجموعه ژن‌های فرهنگی نیاکان ما است که در وجود هر کدام از ما نهادینه شده است.در خویشتنِ تاریخی ما به طور ناخودآگاه تمام تجربه‌های تلخ و شیرین نیاکان ما انباشته شده است. تمام آرزو، ترس، اضطراب، لحظات و تجربه‌های تلخی که در طول تاریخ داشتند و هم چنین لحظات شیرین و کوتاه اندک و کوتاه. تمام اینها ذخیره خویشتنِ تاریخی ما هستند که جمع شده است و فکر می‌کنم برای غلبه بر بحران‌هایی که جامعه امروز ما به آنها دچار است از جمله بحران‌های سیاسی،‌فرهنگی،‌هویتی توجه هر فرد به خویشتن تاریخی خود به غلبه بر این موضوع می‌تواند کمک دوچندانی داشته باشد تا به یک قرار آرامش و به نوعی فرهیختگی جمعی و اجتماعی در جامعه برسیم.

    شما مدتی است که با سریال «شهرزاد» پا به عرصه نمایش خانگی گذاشتید.فاصله از تلویزیون باعث تمایل شما به سمت شبکه نمایش خانگی شده است؟

    -هنوز هم از سمت تلویزیون پیشنهاد ساخت سریال دارم،‌اما به این دلیل که خودم بعد از سالها دوست داشتم تا در شبکه نمایش خانگی سریالی را کارگردانی کنم،‌ به این سمت آمدم و در این رسانه سریالی را کارگردانی کردم.

    در ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی کدام عنصر برایتان اولویت داشت؟

    -همیشه دغدغه این را داشتم که اگر می‌خواهم سریالی را در بخش خصوصی بسازم،‌ قصه آن جذابیت لازم را دارد یا خیر؟ چراکه همیشه معتقدم در رسانه‌ای مثل شبکه نمایش خانگی عنصری به نام داستان، مهمتر از سایر عناصر است و بیشتر می‌تواند مردم را جذب خود کند. در مورد سریال «شهرزاد» هم باید بگویم زمانی که دیدم قصه خوبی پیش رویم هست، اقدام به ساخت آن کردم.

    بعد از اتمام ضبط سریال «شهرزاد» قصد ساختن اثری دیگر را چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی دارید یا خیر؟

    -حقیقت این است با تمام دلبستگی که به این سریال دارم،‌ اما به شدت خسته‌ام و بعد از ساخت این سریال دوست دارم مدت طولانی را استراحت کنم تا انرژی بیشتری برای ساخت آثارم داشته باشم.

    حسن فتحی در نمايى از پشت صحنه شهرزاد

    حرف‌هایی درباره ادامه دار بودن سریال «شهرزاد» در سه فصل وجود دارد، در این باره بفرمایید.

    -از همان ابتدا که این سریال را کلید زدیم،به ادامه دار شدن «شهرزاد» فکر کردیم، اما همه چیز بستگی به استقبال مخاطب دارد. ضمن اینکه برای هر فصل از این سریال تعداد 26 تا 30 قسمت را در نظر گرفتیم.

    در سریال «شهرزاد» شما اشاره مستقیمی به موضوع کودتای 28 مرداد داشتید،چرا؟

    -بله اما در این سریال به مسایل سیاسی کودتا ورود زیادی نداشتیم و بیشتر داستان عشق چند جوان را در آن فضای ملتهب سیاسی نشان دادیم و درباره تاثیر مخربی که اوضاع سیاسی بر سر عشق‌های آن دوران آورده صحبت کرده و نشان دادیم چگونه در یک فضای سیاسی غبار گرفته ممکن است عشق‌ها به نفرت تبدیل شود. قصه اصلی داستان «شهرزاد» بر اساس قربانی شدن خیلی از موارد در هر فاجعه‌ای سیاسی است و یکی از مظلوم ترین قربانی‌ها عشق است.

    اگر سریال «شهرزاد» از تلویزیون پخش می‌شد،‌ممکن بود در میزان مخاطب تاثیر داشته باشد؟

    -از همان ابتدا که تصمیم گرفتم تا سریال «شهرزاد» را در شبکه نمایش خانگی تولید کنم و حتی الان دیگر به این موضوع فکر نمی‌کنم،چراکه راهی که بر آن استوار بودم را رفته‌ام و معتقدم فردی که حین مسیر سرش را بی موقع بچرخاند،‌روح وی با او همراهی نخواهد کرد. من هم در همین مسیری که انتخاب کردم سعی می‌کنم به راهم ادامه داده و به نحو احسن کار خود را به سرانجام رسانم.

    در شبکه نمایش خانگی چه محدودیت‌هایی پیش پایتان بود؟

    -محدودیت در همه جای دنیا و برای هر کاری وجود دارد،‌اما در هر مکانی با توجه به شرایط آنجا متفاوت است. ما هم برای ساختن سریال «شهرزاد» محدودیت داشتیم،‌چراکه سلایق و ادعاهای تاریخی متفاوت است.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    پيرس برازنان بازیگر پیشین جیمز باند

    به گزارش بانی‌فیلم به نقل از اينديپندنت، پيرس برازنان كه پيش از برعهده گرفتن نقش جيمز باند توسط دانيل كريگ در نقش مامور 007 جلوي دوربين مي‌رفت، با وجود اين كه فيلم جديد جيمز باند با عنوان «اسپكتر» با تحسين منتقدان روبه رو شده و از روزنامه‌هاي ملي بي شمار نقد پنج ستاره و گاهي نيز نقد چهار ستاره دريافت كرده، فيلم را نپسنديد.

    جيمز باند دهه پيش گفت از اين فيلم لذت نبرده و اين احساس سرخوردگي را با ديگر تماشاگران فيلم نيز در ميان گذاشت. بازيگر 62 ساله گفت به نظرش اين فيلم خيلي طولاني رسيده و داستان به نوعي ضعيف بوده است. او گفت: به نظرم فيلم واقعا زيادي طولاني بود.

    اين بازيگر كه چهار بار در نقش جيمز باند مامور مخفي ام‌آي‌سيكس (MI6) ظاهر شده و در فاصله 1995 تا 2002 اين نقش پرمخاطب را بازي كرده است اين فيلم را با مجموعه «بورن» مقايسه كرد و گفت: «اسپكتر» نه باند است نه بورن. مخاطب نمي‌داند دارد فيلم باند را نگاه مي كند يا فيلم باند را نگاه نمي‌كند.

    با اين حال پيرس برازنان از باند بعد از خودش خيلي تعريف كرد و گفت دانيل كريگ در چهارمين فيلمي كه از اين مجموعه بازي كرده فيلم را مال خودش كرده است. برازنان گفت: دانيل يك جنگجوي قدرتمند است و من فكر مي‌كنم او حس بزرگي را با ضميمه‌اي از بازيگوشي خوب به اين فيلم بخشيده است. ولي فيلم بايد داستاني جدي‌تر مي‌داشت و بعد يك فيلم كلاسيك از دل آن بيرون مي آمد

    . پيش از اين كه اين فيلم اكران شود كريگ گفته بود ترجيح مي‌دهد رگ دستش را بزند تا اين كه يك بار ديگر در نقش باند بازي كند. در حالي كه بازي در اين نقش چالش برانگيز هر بار سخت تر از بار پيش مي‌شود و خلق ايده‌هاي جديد در تعقيب و گريزها سخت است، برازنان گفت: بايد به كريگ يك سال فرصت استراحت داد و بعد او آماده خواهد بود تا يك بار ديگر همه اين پيچ و تاب‌ها را به خود بدهد تا صحنه را درست در بياورد.

    «اسپكتر» در بريتانيا آمارهاي فروش را شكسته و در سراسر جهان با اقبال روبه رو شده است. اين در حالي است كه فيلم قبلي جيمز باند با عنوان «اسكاي فال» پرفروش‌ترين فيلم بريتانيايي شده بود. در عين حال شايعات درباره بازي نكردن دانيل كريگ پيش از اكران فيلم موجب شد تا دامنه‌اي از بحث و بررسي‌ها براي انتخاب بازيگر بعدي كه بايد نقش باند را بازي كند، به وجود بيايد.

    هفته پيش سم مندز كارگردان فيلم نيز گفت خستگي مفرط دليل حرف‌هايي است كه دانيل كريگ زده و او قطعا پس از اندكي استراحت يك بار ديگر جلوي دوربين اين فيلم مي‌رود. مندز اطمينان داد در جيمز باند بعدي پشت دوربين قرار نخواهد گرفت.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    گفتگوی خبرگزاری مهر با ترانه علیدوستی درباره سریال شهرزاد

    ترانه علیدوستی بازیگر سریال شهرزاد شخصیت پردازی سریال های تلویزیونی را مطابق با آنچه که در جامعه وجود دارد، ندانست و بیان کرد که بهتر است سداوسیما فاصله خود را با جامعه کمتر کند.

    ترانه علیدوستی با اشاره به حضورش در سریال «شهرزاد» ساخته حسن فتحی که تاکنون 6 قسمت از آن در شبکه نمایش خانگی توزیع شده است و نقش مهمی که در این سریال دارد، گفت: سنت ها گاهی بی دلیل است و زمان هایی باید بتوان از این سنت ها که در گذشته وجود داشته است، عبور کرد، در این میان نقش آثار تصویری مهم است و البته تاکنون فیلم و سریال هایی ساخته شده اند که خواسته اند عُرف هایی را که گاهی بی دلیل است به چالش بکشند ولی هنوز جای شخصیت هایی که بتوانند چنین کنش هایی داشته باشند در سینما و تلویزیون ما کمی خالی است.

    این بازیگر درباره این که تا چه حد سریال های تلویزیون را تماشا می کند، بیان کرد: سعی می کنم هر سریالی که اسم آن بر سر زبان هاست، ببینم. علیدوستی درباره کیفیت آثار تلویزیونی اینگونه بیان کرد: فکر می کنم بخشی از این مساله که جزییات شخصیت ها در سریال ها دیده نمی شود به دلیل محدودیت های صداوسیماست و به نویسنده و یا کارگردانان مربوط نمی شود. اگر فضا در سداوسیما آزادانه تر باشد آن زمان می توان قضاوت کرد که هنرمندان چگونه جای خالی شخصیت پردازی ها را پر خواهند کرد. امیدوارم شخصیت پردازی بهتری از شخصیت ها در تولیدات سداوسیما دیده شود. این مساله در به تصویر کشیدن چهره مردان هم وجود دارد و فکر می کنم بهتر است سداوسیما کمی فاصله خود را با جامعه کمتر کند.

    بازیگر سریال «شهرزاد» در پایان درباره بازی خود در این مجموعه و اینکه بعضی فکر می کنند از همه ظرفیت خود استفاده نکرده است و گاهی بازی هایی خنثی داشته است، اظهار کرد: احساسات من هنگام بازی در سریال «شهرزاد» بسیار درگیر این کار بود و متاسفم که برای بعضی چنین برداشتی حاصل شده است، من بعید می دانم که بازی من در این کار خنثی بوده باشد.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    گفتگوی فارس با بزرگ آقای شهرزاد

    نباید وارد مقایسه زنده‌ یاد علی حاتمی و حسن فتحی شویم

    کارگردان «شهرزاد» چیزی کم ندارد

    علی نصیریان گفت: شاید بتوان شباهت‌هایی بین زنده‌یاد علی حاتمی و حسن فتحی پیدا کرد اما او کار خودش را می‌کند و چیزی کم ندارد. این دو از دو نسل متفاوت هستند.

    به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، علی نصیریان بازیگر نقش «بزرگ آقا» در مجموعه «شهرزاد» که مدتی است در شبکه نمایش خانگی توزیع می‌شود با اقبال خوب مخاطبان روبه‌رو شده است از وی در ارتباط با اینکه آیا به نظرش شهرزاد اتفاق ویژه ای در شبکه نمایش خانگی محسوب می‌شود و می‌تواند دوباره اطمینان را به مخاطب زخم خورده این شبکه برگرداند و این که ‌آیا دلشن نمی‌خواست این فیلم در رسانه فراگیرتری همچون رسانه ملی پخش می‌شد گفت:

    ای کاش در سدا و سیما شرایطی به وجود می‌آمد که این مجموعه در آن جا به نمایش در می‌آمد. از یک طرف من احساس می کنم که خیلی هم خوب است که بخش خصوصی وارد عرصه ساخت چنین آثاری شده است که البته حمایت هم باید بشود.

    سدا و سیما کار تولیدی نکند

    وی در ادامه افزود: تا بتواند ارتباط بهتری با مخاطب برقرار کند. واقعا همه جا گفتم باز هم می‌گویم بهتر است تولید در دست دولت نباشد و سدا و سیما به جز مسایل خبری و…. تولید نداشته باشد. کار تولیدی نکند و این کار را به کنندگان این عرصه واگذار کند. کسانی که در بخش خصوصی تولید می‌کنند را دریابد مثلا اگر اثر خوب و با کیفیتی ساخته شده است آن را از آنها بخرد. بهترین راهی که به نظرم می رسد همین است.

    بخش خصوصی به فکر هزینه و کیفیت اثر خواهد بود

    او همچنین اظهار داشت: وقتی بخش خصوصی وارد عرصه تولید می‌شود هم به صرفه‌تر کار می‌کند و وارد هزینه‌های اضافی نمی‌شود و هم به دلایل دیگری مانند اینکه هزینه ها از جیب شخصی است در کیفیت دقت زیادی می‌کند تا بتواند مخاطب حداکثری را جذب کند.

    نباید وارد مقایسه زنده یاد علی حاتمی و حسن فتحی شویم

    کارگردان «شهرزاد» چیزی کم ندارد

    نصیریان بازیگر پیشکسوت سینما تیاتر و تلویزیون که با مرحوم علی حاتمی نیز همکاری داشته است درباره برخی از اظهار نظر ها مبنی بر این که شاید حسن فتحی نزدیکترین کارگردان به لحاظ کاری به علی حاتمی است گفت: شاید بتوان گاهی شباهت‌هایی بین این دو کارگردان پیدا کرد اما به هر حال هر دوی این کاگردانان از دو نسل متفاوت هستند. علی حاتمی شکل خاص خود را در کار کردن داشت و حسن فتحی هم کار خودش را می‌کند و نگاه خود را در کارهایش دنبال می‌کند. البته لزومی ندارد که وارد مقایسه این دو کارگردان و آثارشان بشویم برای اینکه هر کس کار خودش را انجام می‌دهد.اگر بخواهیم ارزش گذاری کنیم به نظرم حسن فتحی چیزی کم ندارد. نسل بعدی در کل چیزی کم ندارند.

    موفقیت یک مجموعه یک علت ندارد

    بازیگر فیلم سینمایی «گاو» درباره دلیل استقبال مخاطبین از مجموعه «شهرزاد» در شبکه نمایش خانگی گفت: علت توفیق و موفقیت مجموعه «شهرزاد» یک چیز نیست. بلکه چندین عامل دست به دست هم داده است تا این مجوعه مخاطب پسند شود. ابتدا باید به فیلمنامه اشاره کنم و دیگری کارگردان است در مجموعه تمام عوامل به درستی در جایگاه خود قرار گرفته بودند. انسجام گروهی که در کل مجموعه وجود داشت قطعا از نقاط قوت این مجموعه به حساب می‌آید.

    گفتگوی دوم با بزرگ آقا – بانی فیلم

    یک فنجان چای با علی نصیریان – بخش نخست

    مثل شاگرد كلاس اول

    شناسنامه‌اش عددی بیش از هشتاد سال را نشان می‌دهد اما کماکان پر انرژی و پر انگیزه است. سبک و نگاهش به بازیگری کاملا جدی و نقش در مشتش کارگردانی می‌شود. هنوز قوی و پر صلابت قدم بر می‌دارد. سال‌ها کار تیاتر و تجربه بازی در سینما و تلویزیون به او یاد داده کاراکتر چگونه شکل می‌گیرد، چگونه جذاب می‌شود و چگونه در دل یک درام متبلور می‌شود.

    بازیگر سریال‌های «جلال الدین»، «قاب خاطره»، «زمین انسان‌ها»، «پرواز در حباب»، «نیمه گمشده»، «تصمیم نهایی» و نقش قاضی شارع «سربداران» را در کارنامه دارد. جزو بازیگرانی است که در این عرصه نویسندگی و حتی کارگردانی (تله تیاتر) را تجربه کرده است و با شناخت کامل از ابزار سینما و تلویزیون و حتی بازیگری امروز جلوی دوربین می‌رود. بازیگر شخصیت ماندگار آقای هالوی سینمای ایران که به همراه تعدادی از تیاتری‌ها با فیلم سینمایی «گاو» و شخصیت مش اسلام وارد سینما شد، در این مدیوم نیز با «پستچی»، «دایره مینا»، «سرایدار»، «جایزه»، «کفش‌های میرزا نوروز»، «شیرسنگی»، «جاده‌های سرد»، «روز باشکوه»، «بوی پیراهن یوسف»، «دیوانه‌ای از قفس پرید»، «شاه خاموش»، «شکارچی شنبه» و «ایران برگر» درخشید.

    او که در فیلم «پستچی سه بار در نمی‌زند» و سریال «میوه ممنوعه» هم با فتحی همکاری کرده این بار برای یک نقش خاص جلوی دوربین حسن فتحی رفته است. بزرگ آقا و سریال «شهرزاد» تجربه اخیر علی نصیریان در عرصه بازیگری است که این روزها با استقبال مخاطب روبرو شده است.

    او که به هیچ وجه بزرگ آقا را گاد فادر نمی‌داند مهمان یک فنجان چای بانی‌فیلم شد و از «شهرزاد»، همکاری‌اش با حسن فتحی و اوضاع و احوال فیلمنامه گفت. بخش نخست این گفت‌وگو پیش روی شماست:

    بعد از سریال «میوه ممنوعه» و فیلم سینمایی «پستچی سه بار در نمی‌زند» این بار با سریال «شهرزاد» با حسن فتحی همکاری کردید و شخصیت (بزرگ آقا) خلق شد؟

    – ابتدا تهیه‌کننده این سریال آقای عفیفه بودند و ایشان عوض شدند. من فیلمنامه را خواندم و به نظرم هم قصه بسیار خوب و کامل بود و هم این شخصیت جالب توجه، کار با آقای فتحی هم با توجه به تجارب قبلی برایم با خاطرات خوبی همراه بود به همین دلیل با کمال میل حاضر شدم کار کنم.

    کمتر در کارنامه علی نصیریان نقش خاکستری دیده شده، اصولا ذهنیت مخاطب در مورد شما چیزی جز (بزرگ آقا) است.این نقش را با چه تعریف و ویژگی‌هایی پذیرفتید؟ و اینکه چطور یک کاراکتر با این ویژگی‌ها می‌تواند دوست داشتنی از آب در آید؟

    – هم خود فیلمنامه و هم در گفت‌وگوها و نشست‌هایی که با آقای فتحی داشتیم به این نکته رسیدیم که اصولا آدمیزاد خیلی زیر و بم دارد و نمی‌توان به او در زندگی یک زاویه و یک جهت داد. انسان در طول زندگی می‌تواند جهات مختلفی پیدا کند. به نظرم این نگاه خیلی انسانی و درست هم بود. مساله (بزرگ آقا) هم همین گونه بود. در دستورالعمل استینلاوکسی هم شما می‌بینید که می‌گوید اگر شما یک چیز سیاه (در یک شخصیت) پیدا کردید به سراغ نقاط سپیدش بروید و برعکس اگر یک کاراکتر سپید داشتید نقطه‌های سیاهش را پیدا کنید. در واقع به این تعریف می‌رسیم که بشر نیروهای شیطانی و رحمانی را توامان با خودش دارد. حالا اینکه کجا کدام حس و نیرو بر آن دیگر غلبه پیدا می‌کند تعریف کاراکتر را نشان می‌دهد. خب ضرورت‌های زمانه، نوع زندگی، اتفاقات و شرایطی که آن کاراکتر در آن بزرگ شده روی تعریف شخصیت تاثیر می‌گذارد.

    بخصوص در مورد (بزرگ آقا) که ما در رفتار و کردارش به نوعی یک تاریخ، یک گذشته و یک نگاه عمیق را حس می‌کنیم؟

    – بله دقیقا، ما در صحبت‌هایی که با آقای فتحی هم داشتیم به این نکته رسیدیم. من در مورد شخصیت (بزرگ آقا) هم حس کردم باید مثل هر تجربه دیگری در بازیگری و ایفای هر نقش به سراغ تحقیق و تفکر در مورد این نقش بروم. شناخت کاراکتر، بررسی و پیدا کردن نقاط مختلف نقش از روی فیلمنامه، کنکاش، جستجو و در نهایت تخیل راجع به کاراکتر و البته اتود کردن جزو وظایف یک بازیگر است که من به آن اعتقاد دارم. اتودها پیش از آغاز تصویربرداری، دورخوانی، تمرین‌ها، گپ و گفت‌ها راجع به میزانسن و… شرایط را مهیا می‌کند تا تو مطلع جلوی دوربین بروی!

    به یک تمرین و دورخوانی تیاتری پیش از ضبط هر سکانس اعتقاد دارید؟

    – نه به اندازه دورخوانی‌های تیاتر، ولی خب اینجا هم یکسری دورخوانی محدود داشتیم. به هر حال هر بازیگری می‌رود روی نقش وقت می‌گذارد، کار می‌کند و تا به نقاطی دست یابد که حالت اجرایی پیدا ‌کند. به هر حال پیدا کردن حالت‌های نقش، ریتم شخصیت، ریتم کلی کار و قصه به تمرین احتیاج دارد. اینجا هم ما پیش از ضبط تمرین‌های ابتدایی را انجام می‌دادیم سپس کار با میزانسن و دوربین ضبط می‌شد.

    و در مورد ایفای یک نقش خاکستری…

    – اصلا برای من سیاهی و سپیدی‌های نقش مطرح نیست. برای من زیر و بم‌ها و پیچیدگی‌های انسانی یک شخصیت مطرح است. اینکه این آدم خوب است یا بد، خیلی مطرح نیست به هر حال همه آدم‌ها ویژگی‌های مثبت و منفی دارند. من نگاه‌ هالیوودی ندارم که یک کاراکتر را بدمن یا قهرمان و خوب ببینیم. نگاه من به عملکرد شخصیت است و حالا در این عملکرد پیچیدگی‌های کاراکتر است که خیلی اهمیت دارد.

    در مورد (بزرگ آقا) و رفتارهای متفاوتش در طول قصه با شخصیت‌های مختلف از جمله قباد، شهرزاد، دخترش و حتی دستیارش این فرصت به شما ‌داده شد که به پیچیدگی‌های این کاراکتر پیش از اجرا دست پیدا کنید؟

    ـ بله دقیقا، بزرگ آقا دارای این پیچیدگی‌ها بود و همانطور که شما به درستی اشاره کردید ما از او در تمام لحظات واکنش‌های مختلفی در برخورد با کاراکترهای دیگر می‌بینیم. اینکه یک شخصیت چقدر منفی است و چقدر سپید و اینکه مردم چه نظری راجع به آن دارند واقعا برایم اهمیت ندارد. من در زمان اجرا، آنچه را لازمه نقش است به آن اضافه می‌کنم و حس نمی‌کنم چون تا به حال روال کارم این بوده، بیایم فلان نقش را هم مثبت از آب در بیاورم.

    یکی از نقدهایی که اصولا بازیگران به فیلمنامه‌ها و البته طراحی شخصیت‌ها دارند نگاه تخت و تک بعدی به کاراکتر است…

    ـ بله…

    اینجا ما در مورد اکثر شخصیت‌ها (هاشم خان، حشمت، قباد و… و به خصوص بزرگ آقا این نگاه چند بُعدی حس می‌شود.اما این فاکتور شاید در بازی همه بازیگران محسوس نیست.

    ـ بله این نگاه در فیلمنامه سریال «شهرزاد» به قلم خانم نغمه ثمینی و آقای حسن فتحی وجود دارد. در مورد «بزرگ آقا» هم همین زیر و بم‌ها بود که شخصیت را جالب کرد. وگرنه اگر ما او را آدمی می‌دیدیم که مدام بدی می‌کند و مدام زور می‌گوید حتما نمی‌توانست جذاب از آب در آید. «

    بزرگ آقا» یک شخصیت خاص ایرانی شاید مرتبط با آن دوره زمانی باشد که امروز هم مدل او اصلا دور از دسترس نیست.

    ـ بله او یک شخصیت سنتی دارد.

    یک کاراکتر سنتی که اصول خودش را در زندگی دارد…

    ـ بله واقعا پایبند به اصول خودش است.

    و در اصول او نگاه انسانی هم می‌توان پیدا کرد؟

    ـ بله نمونه‌اش اتفاقی است که برای او و خانواده‌اش رخ داده. او می‌داند قاتل کیست ولی هیچ اقدامی نمی‌کند چون هنوز بد بودن آن آدم بهش ثابت نشده است. نمی‌خواهد اشتباه کند و خون آدم بی‌گناهی را بریزد. خیلی مراقب است اشتباه نکند…

    تماسش با رییس شهربانی در خصوص واقعه 28 مرداد…

    ـ بله در آن تماس می‌گوید. بس کنید چه خبر است؟ ما آمدیم یه کار کنیم شما برگردید سر کار! حالا که برگشتید چه خبرتان است؟! ما او را پایبند یکسری سنت و قاعده می‌بینم که برای خودش وجود دارد. او معیارهای خاصی در زندگی دارد که بر اساس آن حرکت می‌کند.

    برویم سراغ رابطه حسی شما و نقش «بزرگ آقا»، نگاه‌های سرد و جدی به شخصیت‌هایی مثل شهرزاد، گاه گرم و مهربان به قناری‌های اتاقش «شما چرا کِز کردید؟»، استایل و نوع حرکت، کم و خلاصه حرف زدن‌ها و…

    ـ (می‌خندد) به هر حال هر بازیگری برای خودش در کار روالی دارد. یادم است یکبار یک نفر از آقای عزت ا… انتظامی پرسید چکار می‌کنید که اینجوری می‌شود؟ ایشان گفت والله نمی‌دانم؟! (می‌خندد) استاد آن نمی‌دانم را درست گفت ولی واقعیت این نیست که ایشان نمی‌داند چکار می‌کند؟ گاهی اوقات بعضی از رفتارهای ما می‌رود که از دست خارج شود. بعضی از رفتارها واقعا باطنی است. به قول استاد بزرگ که می‌گوید به آن طبیعت خلاقانه خودت رجوع کن! آن طبیعت خلاقانه که درون هر هنرمندی وجود دارد و می‌جوشد، که اگر نباشد و نجوشد هنر شکل نمی‌گیرد و این اقدامات عملی نمی‌شود، (در هر رشته هنری) هدایت‌گر بازیگر است. در واقع راهنماست تا بازیگر بتواند به جایی برسد و نقشی را متفاوت بازی کند. گفتم هر بازیگری برای خودش در اجرای نقش یک روالی دارد، روال و نگاه من این است که برای هر نقشی مثل شاگرد کلاس اول می‌شوم.

    یعنی برای هر نقش؛ بازیگری نقطه سر خط؟

    ـ بله دقیقا، چون با یک کار جدید مواجه شده‌ام پس باید مثل شاگرد کلاس اول که آمده سر درس رفتار کنم. یعنی باید همان مسیر اولیه را طی کنم. انقدر روی نقش فکر می‌کنم، تمرکز می‌کنم، اتود می‌کنم، تخیل و کار و تلاش می‌کنم تا به یک جایی برسم.

    به نظر شما همه بازیگران با همین منوال با نقش برخورد می‌کنند؟

    ـ نمی‌دانم شاید برخی فکر کنند خب این نقش در فیلمنامه آمده پس باید آن را راحت بازی کنم! همین! ولی من نمی‌توانم اینقدر بی‌خیال باشم! من مطمینم هر بازیگری اگر روی نقش تمرکز کافی و کامل داشته باشد می‌تواند تمام نقاط ریز و درشت کاراکتر بالا و پایین‌های نقش را پیدا و اجرا کند. به هر حال خود اجرا هم مهم است. گاهی در زمان اجرا، نقش، خودش بازیگر را راهنمایی می‌کند. در واقع اجرا به خود بازیگر حس حالی می‌دهد که در کارش موثر است. گاهی خود صحنه، یکی از همکاران، یک راهنمایی از سوی کارگردان یک چیزی به بازیگر می‌دهد که نگاهش را تغییر می‌دهد. گاهی اوقات اتودهای متفاوت به بازیگر راهکارهای جدید راجع به نقش می‌دهد. من می‌خواهم به شما بگویم عزیزم؛ «هنر کار دشواری است» هر کسی این حرفه را سهل بگیرد نمی‌تواند به مسیر درستی برسد.خیلی‌ها حس می‌کنند بازیگری یک حرف زدن و راه رفتن است و یا یک دست و بال تکان دادن است!

    تمام!؟

    ـ (می‌خندد) در حالی که این گونه نیست! مگر می‌شود در موسیقی بدون ساز، اثری خلق کرد!؟ معلوم است که نه!! خیلی‌ها فکر می‌کنند حرف که می‌توانند بزنند چون خیلی‌ها، خیلی حرف می‌زنند! (می‌خندد) خب چلاق هم که نیستیم راه می‌رویم، دست و پای‌مان را هم تکان می‌دهیم! خب این تعریف بازیگری نیست! وارد شدن به یک شخصیت، تجسم نقش و خلق یک کاراکتر جدید اصلا به این سادگی نیست. بازیگری تلاش می‌خواهد، تفکر و تخیل می‌خواهد، نگاه می‌خواهد، نگاه درونی و بیرونی، در واقع گریم، صحنه، لباس و… کمک می‌کنند تا بازیگر بتواند به نقش نزدیک شود، به عمق نقش برود و وجوه مختلف کاراکتر را بیرونی کند.

    ادامه دارد

    تمجيد فتحی از بازی نصيريان

    حسن فتحی کارگردان سریال «شهرزاد» که هفته آینده مهمان یک فنجان چای بانی فیلم خواهد بود و این روزها به شدت مشغول تدوین قسمت‌های آتی مجموعه‌اش است. سابقه همکاری با علی نصیریان در سریال «میوه ممنوعه» و فیلم سینمایی «پستچی سه بار در نمی‌زند» را دارد. کارگردان سریال «شب دهم» وقتی از گپ و گفت بانی فیلم و صرف یک فنجای چای با این بازیگر پیشکسوت مطلع شد درباره او چنین اظهارنظر کرد: «برای من افتخار است که با این هنرمند با اخلاق همکاری می‌کنم. یک بازیگر بزرگ، منظم، کاربلد، همیشه حاضر سر صحنه، در حال فکر کردن به نقش که به نظر من هر سال بهتر می‌شود. این حاصل یک زندگی سالم است که علی نصیریان در این سن و سال اینگونه پر انرژی می‌درخشد. علی باید امروز الگوی بازیگران جوان سینما و تلویزیون باشد».

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    ترانه علیدوستیاین روزهادر نقش شهرزاد می درخشد.

    گفتگوی متفاوت با او را از دست ندهید.

    آخرین باری که خیلی خوشحال بودید؟

    همین امروز. بابت سکانس خیلی زیبایی که گرفتیم. سر فیلم آقای فرهادی

    یعنی از کار خودتان راضی بودید؟ و خوشحال؟

    نه که کار خودم. از مجموعه صحنه ای که گرفتیم آن قدر به وجد آمدم که چند ساعتی خیلی خوشحال بودم.

    و آخرین باری که غمگین بودید؟

    خیلی آخرین بار ندارد. آدم هر هر روز باهاش سر و کار دارد.

    یعنی همیشه یک اندوهی باهاتان هست؟

    نه این که همیشه یک اندوهی باهام باشد. ولی خب هر روز که چشم باز کنی یک چیزهایی هست که تو را غمگین کند. بگردی، هست. گاهی آدم می گردد و گاهی نه.

    آن خصوصیتی که فکر می کنید شخصیت شما با آن تعریف می شود؟

    شاید اصول گرایی [می خندد]!

    اصول گرایی؟ منظورتان که دقیقا همین نیست؟

    نه به معنی مصطلحش در عرصه سیاست کشور! بار اول یکی از نزدیکانم به من گفت اصول گرا هستم. اول مخالفت کردم. حالا فکر می کنم او راست می گوید و گاهی هتا دیگران را با این خصوصیتم عصبانی کرده ام. چون کوتاه نمی آیم. یکی اصول گرای افراطی [می خندد]! منظورم البته اصول شخصی است که هر آدمی به شکل خاص برای خودش دارد.

    یکی اش را می توانید بگویید؟

    راز داری. راست گویی. شجاعت، در حد منطقی. قدرت سکوت کردن. از همه مهم تر انصاف. انصاف خیلی حیاتی است.

    و آن خصوصیتتان که ازش ناراضی هستید؟

    فکر می کنم زیادی حساس و زودرنجم. و کم اند کسانی که این را می دانند. چون وقتی هم که از چیزی یا کسی می رنجم نمی توانم درباره اش حرف بزنم. نمی توانم نشان بدهم که اذیت شده ام. از این که حس کنم حس ناراحتی من دردسری برای دیگران است وحشت دارم. از این که فکر کنم مسوولیت حال بدم را گردن بقیه انداخته ام. این خصوصیت بدی است چون دلگیری ها را عمیق می کند و انسان را تنها. و گاهی یک دنده.

    پس وقتی به هر دلیلی ذهنتان درگیر و تحت فشار است چه کار می کنید؟

    هیچ کاری. دقیقا هیچ کاری نمی کنم.

    گاهی وقت ها نوشتن درباره اش به آدم کمک می کند.

    بله. آن موقع ها که می نوشتم باز خوب بود ولی از وقتی نمی نویسم یا کمتر می نویسم… بعضی ها تکنیک هایی دارند برای خلاص شدن ازش. یوگا می کنند. موسیقی گوش می کنند. من اگر چیزی بزند به سرم با اینها بیرون نمی رود.

    «تکنیکی» برایش ندارید.

    خودخوری. خودخوری تا عبور به مرحله بعد.

    با استرس قبل از کار چه می کنید؟قبل از رفتن جلوی دوربین.

    وقت کار استرس ندارم.

    یعنی هیچ صحنه یا فیلمی نبوده که قبلش دلهره نداشته باشید؟

    آن اسمش دلهره و استرس نیست. یک جور نگرانی خوشایند است. دغدغه است. اهمیت است. اتفاقا هر دردی ام باشد وقتی می روم سر صحنه بهتر می شوم. اصلا آن چیزی که از بقیه نگرانی ها در زندگی روزمره نجاتم می دهد بازی است. «باری تراپی» می کنم. با نقش ها از خودم بیرون می آیم. وقتی از خودم خوشم نمی آید نقش ها کمکم می کنند به خودم فکر نکنم.

    می خواستم بپرسم آیا کاری به جز بازیگری بوده که بخواهید امتحانش کنید؛ پس نبوده.

    خب من موسیقی کار می کردم و خیلی دوستش دارم. نوشتنش را امتحان کرده ام و ترجمه می کنم ولی حرفه من بازیگری است. از این که بازیگرم خیلی راضی ام. خوشحالم. فکر می کنم در جایی هستم که باید باشم. خیلی وقت ها که سر فیلم نیستم هم به بازیگری فکر می کنم. به این که واقعا چه اتفاقی می افتد وقتی بازی می کنیم. یک وجه جادویی دارد به نظرم. تو هم یکی دیگر باشی هم نباشی. عمیقا خودت باشی در حالی که خودت نیستی. مثل زندگی در یک واقعیت موازی است. بازیگری دنیای من را بزرگ تر کرده.

    اولین کاری که می کنید، صبح ها که بیدار می شوید؟

    روزهایی که کار نمی کنم، رفتن سراغ حنا دخترم. یعنی این جوری است که همیشه با سدای او بیدار می شوم و می روم به او می رسم.

    اولین کاری که صبح برای خودتان می کنید؟ [می خندد] چایی دم می کنم.

    کدام کارتان را بزرگ ترین موفقیتتان می دانید؟ فیلم اولم، «من ترانه 15 سال دارم»، بهترین فیلم من نیست، اما اگر تازه واردی من و سطح موفقیت آن فیلم را در نظر بگیرید قطعا آن را تعیین کننده ترین کارم می دانید. اما فیلم هایی که سر و شکل به کارنامه ام داده اند و شاید تعریف درستی از جنس فعالیتم داده اند، فیلم هایی هستند که با اصغر فرهادی و مانی حقیقی کار کرده ام.

    دلتان می خواست شبیه کدام شخصیت تاریخی باشید؟ البته درباره شما شاید درست ترش این است که بپرسیم دلتان می خواست شبیه کدام کاراکتر ادبی باشید؟

    راستش شبیه هیچ شخصیت تاریخی ای دلم نمی خواهد باشم و کاراکتر ادبی… از آن سوال هایی است که آدم باید فکر کند و جواب بدهد. دلم می خواست و می خواهد انسان آزاده ای بودم. مثل آنا کارنینا، مثل راوی داستان های کورت ونه گات. هتا مثلا اسکارلت اوهارا.

    عزیزترین دارایی تان در زندگی؟

    عزیزترین چیز دخترم حناست، اما او دارایی من نیست. احساسم به او دارایی من است.

    بارها از قول بازیگرها، بازیگرانی مثل کیت لانشت، کالین فرث و دیگران جملاتی خوانده ایم شبیه این که بچه دار شدن علاج خودشیفتگی است یا بچه دار شدن باعث می شود به چیزی بیرون از خودت و غیر از خودت فکر کنی. نظر شما چیست؟

    مخصوصا که آدم فکر می کند خودشیفتگی برای بازیگرها شاید یک حسن به حساب بیاید. خودشیفتگی برای همه عیب است. زهری است که دیر عمل می کند و رفته رفته زوالت را جلو می اندازد. بچه داشتن هم علاج خودشیفتگی نیست؛ انسان خودشیفته با بچه دار شدن فقط خودش را بیشتر آزار می دهد و فرزندش را آزار می دهد. فکر می کنم بچه داشتن، علاوه بر ارضای حس بقا که مساله مهمی است هنوز برای انسان، تنها چیزی است که به تو ثابت می کند عیب های تو هم بخشی از توست و می توان آنها را پذیرفت و دوست داشت. فقط فرزند توست که وقتی بداخلاق و ضعیف هم باشی دوستت دارد. فقط اوست که تو را از ته قلب و بی بدیل می خواهد. تا روزی که به مقام مادری ات غره نشوی، و تا روزی که او درگیر پیچیدگی های بزرگ سالی نشده، این غریزی ترین و صاف ترین رابطه دنیاست. باید خیلی مواظب این احساس بود.

    کتابی که کنار تختتان است؟

    سه تاست. «نامه به سیمین» از ابراهیم گلستان، «The Savage Detectives» نوشته روبرتو بولانیو و «کار هنرپیشه روی نقش». البته این آخری را قبلا خوانده ام و فقط می خواستم درباره نکته ای به آن رجوع کنم.

    و آن دو تا را با هم دارید می خوانید؟

    آن دو تا را هم قرار است بخوانم. گذاشته ام که بخوانم مثلا. وقت نمی کنم مثل سابق کتاب بخوانم متاسفانه.

    بازیگری که دوستش دارید؟

    راستش من خیلی به این که آدم حتما در بازی الگویی داشته باشد یا بازیگری را مدل خودش قرار بدهد اعتقادی ندارم. اصلا این جوری نمی بینم ماجرا را.

    منظورم این وجهش نبود. آن بخش حسی اش را می گویم. کسی که دوستش دارید و مثلا اگر در فیلمی بازی کند آن فیلم را حتما می بینید.

    کسی که الان برایم این حکم را دارند آقای نصیریان اند.

    یعنی بعد از این که در شهرزاد باهاشان هم بازی شدید این اتفاق افتاد؟

    خب همیشه به شان علاقه داشتم و فیلم هایشان را دیده بودم ولی بعد از این همکاری اصلا سطح قضیه برایم عضو شد. من خیلی اهل گفتن جملات این جوری نیستم. چون همیشه به حساب تعارف یا کلیشه گذاشته می شوند و افرادی این جمله ها را بی معنی خرج می کنند؛ ولی واقعا آقای نصیریان بازیگرانی هستند که در هر صحنه که باهاشان هم بازی بودم حس کردم چیزی به من افزوده شد.

    از چی می ترسید؟

    از خیلی چیزها می ترسم. از فضاهای بسته

    آسانسور مثلا؟

    اگر خیلی تنگ و کوچک باشد، یا بی خودی از حرکت بایستد. از هر فضای کوچکی که درش بسته شود. و همیشه این وحشت باهام هست که آن در دیگر باز نشود [مکث]. این یک هراس خیلی عینی است. درباره مسایل مفهومی و ناشناخته مثل مرگ یا آوارگی یا بیماری صحبت نمی کنم.

    اگر بخواهید چیزی را در ظاهرتان تغییر بدهید؟ درواقع آیا از چیزی در ظاهرتان ناراضی هستید؟

    دلم می خواست مژه های پرپشت تری داشتم [می خندد]، ولی دلم هم نمی خواهد بروم اینها را در خودم تغییر بدهم.

    و در خلق و خوتان، آیا چیزی هست که دلتان می خواست جور دیگری می بود؟

    [مکث می کند] دلم می خواست کمتر سخت می گرفتم.

    در زندگی یعنی؟

    در همه چیز. زندگی سخت می شود این طوری. خیلی چیزها در زندگی آن طوری که باید باشد نیست و آن طوری که باید، پیش نمی رود. خیلی چیزها کامل نیستند و تو باید بتوانی این را بپذیری و یک جوری باهاش کنار بیایی. حتی از عدم تکاملش لذت ببری. وقتی این کار را نمی کنی خب سخت می شود همه چیز.شاید شکل دیگری از همان اصول گرایی است که آن اول صحبتش شد و دیگران را هم گاهی ازم شاکی می کند.

    و شکلی از کمال گرایی.

    بله. شاید.

    کلمه ای که دوستش دارید؟

    «رضایت».

    کلمه ای که اذیتتان می کند؟

    «متلک». هر عبارت یا کلمه ای که به کنایه ادا شود. از حرف هایی که به جای این که سرراست گفته شوند به کنایه گفته می شوند متنفرم. از حرف کلفت.

    وسوسه ای که نمی توانید در برابرش مقاومت کنید؟

    وسوسه ای که نتوانم در برابرش مقاومت کنم؟ من پرروام. در برابر همه چیز می توانم مقاومت کنم [می خندد]. اگر کاری به نظرم دلخواه باشد می روم انجامش می دهم. اگر هم نباشد می توانم در برابرش مقاومت کنم. هر چه که باشد. منظورم چیزی است که آدم خوشش می آید ولی با خودش فکر می کند خیلی بهتر می بود که خوشش نمی آمد! مثلا این آقای شرلوک هلمز (بندیکت کامبریچ) جایی گفته بود که عاشق تماشای برنامه X Factor است. تماشا می کند ولی همیشه هم بابتش عذاب وجدان دارد.آهان. خب آن چیز دیگری است. مثلا خیلی وقت ها ممکن است موسیقی پایی گوش کنم که خودم به سطحش واقفم و می دانم کار جدی ای نیست. ولی بابتش شرمنده نیستم. خب موسیقی کلاسیک هم گوش می کنم. هر دو برایم نوعی محصول کاربردی است. موسیقی سنگین تر برای فعالیت های جدی تر موسیقی سبک و گاهی هتا سخیف برای تمام لحظه هایی که باقی مسایل به اندازه کافی سنگین هستند و آدم نیاز به رهایی دارد. این را ممکن است فقط به خاطر لذتش گوش کنم و از این خجالت نمی کشم.

    سریالی که دوست دارید و می بینید؟

    به «بازی تاج و تخت» تقریبا معتادم. بعد از آن «برکینگ بد» بود که شاهکار بود. «یک» سودربرگ را می بینیم و «مردگان متحرک» را دنبال می کنم. فصل اول «کارآگاه حقیقی» هم از آنهایی بود که بعید می دانم دیگر شبیهش را ببینم. و فکر می کنم یک دلیلش حضور متیو مک کانهی در آن بود. مک کانهی اصلا آن موجودی است که می توانم بگویم از یک مرزی گذشته است. می دانید، نمی توانم بگویم خدای بازیگری. چون احتمالا نمی توانید این تعبیر را به آن معنی چاپ کنید. ولی آن حد را فقط او دارد. منحصر به فرد و خالق است واقعا.

    و سوال آخر: قهرمان زندگی تان؟

    ندارم.

    یعنی نگاهتان هیچ وقت به دنیا این جوری نبوده؟

    نه. آدم به نظرم تنهاست. خودش است که باید بخواهد و بهترین باشد.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    مصطفا زمانی گفت: خوشبختانه میزان استقبال از سریال شهرزاد تا جایی بالا بوده که اگر کسی ۲ قسمت ابتدایی آن را ببیند دیگر نمی‌تواند ادامه آن را نگاه نکند.

    خبرگزاری فارس: مردم نمی‌ توانند «شهرزاد» را دنبال نکنند/ یوسف(ع) و فرهاد هر دو عاشق بودند

    «مصطفا زمانی» بازیگر سریال نمایش خانگی «شهرزاد» در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی فارس درباره حضورش در سریال «شهرزاد» گفت: بازی در سریال «شهرزاد» برای هر بازیگری جذاب است، حال می‌توان این جذابیت‌ها را در عناصری مثل کارگردان، قصه و … جستجو کرد. شهرزاد یک درام عاشقانه خیلی قوی داشت و فکر می‌کنم من دومین بازیگری بودم که به من پیشنهاد داده بودند ولی اولین بازیگری بودم که موافقتم را برای حضور در این سریال اعلام کردم.

    وی ادامه داد: سریال «شهرزاد» از لحاظ قصه و محتوا و نوع روایت، داستان جدیدی را به تصویر می‌کشد و به عنوان بازیگری که در این سریال بازی کرده‌ باید بگویم با تمام سریال‌هایی که در این چند مدت اخیر دیده‌ایم،‌ کاملا تفاوت دارد. شهرزاد من را یاد روزهای خیلی خوب زندگی می‌اندازد که همکاران من در این اثر به شدت افراد با اخلاقی بودند.

    وی درباره بازی مقابل شهاب حسینی و اینکه نقش کدام یک را مثبت یا منفی می‌داند، تصریح کرد: ما مقابل هم هستیم و همین جذاب است. نقش من منفی نیست و البته نقش شهاب حسینی را هم منفی نمی‌دانم.

    بازیگر سریال «در چشم باد» با ابراز بی اطلاعی از اینکه گزینه اول برای انتخاب نقش سریال شهرزاد بوده است،‌ گفت: حقیقتش این است که نمی‌دانم گزینه اول و یا چندم برای ایفای این نقش بودم،‌اما اینطور نبود که با همه دوستان بازیگرم بدانیم که برای یک سریال همه‌ ما حضور خواهیم داشت و کاملا اتفاقی بود که هر کدام برای بار چندم با یکدیگر همبازی شدیم. ضمن اینکه تا به حال با هیچ کدام از این عزیزان غیر از آقای پاک‌نیت بازی نداشتم.

    این بازیگر درباره خصیصه‌های نقشش و اینکه نقش یک جوان عاشق‌ پیشه را در سریال «شهرزاد» بازی می‌کند، گفت:‌ من پیشتر تجربه ایفای نقش یک عاشق را در سریال «یوسف پیامبر(ع)» داشتم. یوسف هم در جای خودش عاشقی بود که قصه‌اش اینچنین شد.


    زمانی اظهارداشت: البته باید بگویم که شخصیت فرهاد یک نمونه از جوان‌های همین مرز و بوم است و ویژگی محرز او حق‌طلبی است. در حقیقت حقانیت تنها با عشق به دست نمی‌آید. فرهاد جوان سرسختی است که به دنبال خواسته خود می‌رود و دست از طلب برنمی‌دارد.

    وی درباره استقبال مردم از این سریال که در شبکه نمایش خانگی توزیع می‌شود،‌گفت: درباره استقبال مخاطب از این سریال فقط این را می‌گویم که دو قسمت ابتدایی را ببینند و اگر توانستند دیگر نگاه نکنند!

    بازیگر فیلم «خط ویژه» ادامه داد: وقتی بازیگر می‌شوی در کل نگاهت به زندگی تغییر می‌کند و شاید اغلب زندگیت را مخاطبانت شامل شوند و اگر لحظه‌ای به این موضوع فکر کنی که این همه برای دوست دارانت ارزش داری،‌ دیگر تمام خواهی شد. من از داشتن یک زندگی عادی مثل تمامی مردم محروم هستم، اما چیزی دیگر بدست می‌آورم که برایم بسیار ارزشمند است.

    وی درباره زندگی یک بازیگر در بین مردم گفت:‌ زندگی من بعد از پشت دوربین تبدیل به یک بازی شده است و این بازی را برای افرادی که دوستم دارند،‌انجام می‌دهم. هر کدام از مخاطبانم مرا در یک استایل دوست دارند و می‌پسندند و فقط این را می‌دانم از زمانیکه می‌گویند سدا دوربین و حرکت، زمان برای من خواهد شد و مابقی زمانم برای مردم هست.

    زمانی درباره اینکه آیا از این شرایط گله مند است نیز گفت:‌ گله‌ای ندارم،‌ چراکه وقتی کارگردان کات می‌دهد دیگر نمی‌دانم چه کنم. اما زمانیکه جلوی دوربین هستم حداقل این را می‌دانم که در آن زمان می‌توانم زندگی کنم و از این بابت بسیار خوشحالم که به عنوان یک بازیگر فعالیت می‌کنم.

    «شهرزاد» با عنوان قبلی «روزی روزگاری عاشقی» یک مجموعه ویدیویی است که در 26 قسمت 60 دقیقه‌ای به کارگردانی حسن فتحی و تهیه‌کنندگی محمد امامی در سال 1393 ساخته شده است. داستان سریال «شهرزاد» در دههٔ 30 خورشیدی می‌گذرد. داستانی که روایتی عاشقانه بر بستر تاریخ است نغمه ثمینی و حسن فتحی آن را نوشته‌اند.

    سریال «شهرزاد» به کارگردانی «حسن فتحی» و بازی «ترانه علیدوستی»، «شهاب حسینی» و «مصطفی زمانی» یک سریال عاشقانه است که برای پخش خانگی تولید شده است. داستان سریال شهرزاد از زمان کودتای 28 مرداد به بعد اتفاق می‌افتد و بیشتر مضمونی رمانتیک دارد و می‌توان آن را ملودرامی عشقی جنایی تعریف کرد.

    سریال شهرزاد با هنرنمایی سه نسل از هنرمندان خاطره‌انگیز ایران، پرهزینه‌ترین سریال شبکه نمایش خانگی است که داستان عاشقانه‌ای را در تهران قدیم روایت می‌کند. حسن فتحی که افزون بر کارگردانی سریال «شهرزاد»، نویسندگی آن را نیز انجام داده، پیش از این مجموعه‌های پهلوانان نمی‌میرند، میوه ممنوعه و مدار صفر درجه را ساخته است.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز
© تمامی حقوق مطالب برای وبسایت ته موویز محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع و شرعا حرام می باشد.
طراحی و کدنویسی : پرشین وردپرس
سایت بت اسپات