کی روش : علی کریمیمصالح ملی را به ایجاد جود منفی به تیم ترجیح داد
کارلوس کی روش ، شنبه 11 بهمن ایران را ترک کرد ولی پیش از آن سخنانی درباره قلعه نوعی و درخشان و همچنین درباره کریمی گفت.
کارلوس کیروش :
«راجع به علی کریمی یک علامت سوال در ذهن بنده نقش بسته که چرا او از جمع ما جدا شد؟ او یک تصمیم خاص گرفت و احساساتش را هم با ما در میان نگذاشت.از لحاظ شخصی معتقدم خیلی حیف شد که او از جمع ما جدا شد و رفت. خیلی هم متاسف شدم که چرا علی کریمی دلایل این تصمیم خود را به من نگفت! اگر مرا در جریان میگذاشت، شاید میتوانستم کاری کنم اما به هر حال چنین نکرد و من هم به این تصمیم او احترام میگذارم. با این وجود معتقدم علی کریمی با سکوت خود در این مدت الگوی مناسبی از خود بر جای گذاشت. کریمی با همین سکوت خود درس بزرگی به همه داد. او ثابت کرد آدمی نیست که امروز از ظرفی غذا بخورد و بعد ظرف غذا را بشکند و این رفتار او جای تقدیر دارد».
روزنامه خبر ورزشی ، شنبه ۱۱ بهمن ۹۳
نوشتار کامل مصاحبه کارلوس کی روش با روزنامه خبر ورزشی
“احمق نیستم که امکانات رئال و منچستر را بخواهم/نگران ایران هستم، نه نگران خودم”
کارلوس کی روش می گوید با وضع موجود و امکاناتی که داریم اگر از مقدماتی جام جهانی حذف شویم چه جوابی به مردم ایران بدهم؟! او از نگرانی اش برای تیم ملی ایران، تیمی که ۴ سال است هدایت آن را برعهده دارد می گوید…
صحبتهای وی را در ادامه بخوانید.
*مردم ایران در فضای مجازی و كوچه و خیابان با حمایتهای خود از شما و تیم ملی نشان دادند بسیار قدرشناسند، چون به چشم دیدند چگونه بدشانسی و ناداوری، ایران را از جام ملتها حذف كرد…
همین نیمساعت قبل داشتم با جواد نكونام حرف میزدم. حدود ۳۰ دقیقه صحبتهایمان به طول انجامید. از طرف خودم، كاپیتان تیم ملی و تكتك بازیكنان ملیپوش بابت این اتفاقات متأسفم. همه ما دوست داشتیم یك مدال پیشكش مردم عزیز ایران كنیم. میخواستیم جایی در جمع ۴ تیم داشته باشیم كه متأسفانه این اجازه را به ما ندادند و به همین خاطر هنوز حس بدی داریم و احساس درد در قلبمان میكنیم. واژهای غیر از تأسف نمیتوان به كار برد چون شایستگی رسیدن به جمع ۴ تیم پایانی جام ملتها را داشتیم.
با این وجود فوتبالدوستان ایرانی از آنچه شما و تیم ملی ارائه دادید، به ویژه تلاش، تعصب و مبارزه تا آخرین لحظات با وجود ۱۰ نفره شدن در بازی مقابل عراق راضیاند. در این رابطه صحبتی ندارید؟
من در طول زندگی ورزشیام مدالها و افتخارات زیادی كسب كردم ولی یكی از بزرگترین افتخارات من این بود كه توانستم حمایت و محبت مردم ایران از برزیل تا استرالیا و بعد از آن را ببینم و با تمام وجود حس كنم. این حس همدلی مردم و تیم ملی برای من تا ابد به عنوان افتخار طلایی در زندگیام باقی خواهد ماند. متأسفانه عكس آنچه استحقاقش را داشتیم، اتفاق افتاد وگرنه ما هنوز در تورنمنت بودیم. از قول من بنویسید فوتبال، ورزش مردم و از آن مردم است. شاید سوءاستفادههایی هم از این رشته جذاب شده و فوتبال لطماتی هم خورده باشد اما به هر حال همه ما به خاطر مردم و هواداران بازی میكنیم و به میدان میرویم.
بدون اغراق یكی دیگر از دستاوردهای تیم ملی، انسجام، اتحاد و همدلیای بود كه بین ملیپوشان، چه نفرات اصلی و چه ذخیره دیده میشد. اینطور نیست؟
(با لهجهای شیرین و به فارسی میگوید) خیلی ممنون! (ادامه میدهد) از شما تشكر میكنم و همینطور بار دیگر میخواهم سلام و تشكر من را به گوش مردم و هواداران تیم ملی برسانید. من حس مبارزهطلبی و مبارزه را در چشم بازیكنانم و افرادی كه كنار تیم در استرالیا بودند، از نزدیك دیدم. میخواستیم غرور و افتخار بزرگی برای همه شما خلق كنیم اما حیف… (آهی با تمام وجود میكشد).
حالا میخواهیم بپرسیم كه بعد از دو روز مذاكره با رئیس فدراسیون فوتبال، در ایران و تیم ملی میمانید یا اینكه…؟
باور بفرمایید جلسات ما رسمی و حالت مذاكره نداشت. صحبتی كه با آقای كفاشیان هم در میان گذاشتم، این بود كه شما اگر از ۱۰۰ نفر در ایران بپرسید بازیكنان تیم ملی چه زمانی باید دوره آمادهسازی خود برای جام جهانی روسیه را آغاز كنند، هیچكس نمیداند جواب این سؤال چیست! شما میدانید؟ (سری تكان میدهیم بدین معنا كه خودتان ادامه بدهید، لطفاً!) حتی اگر از كارشناسان و منتقدان دوستداشتنی من بپرسند تیم ملی چه زمانی باید برای آمادهسازی جام جهانی روسیه استارت بزند، باور كنید نمیدانند.
مطمئن هستید؟!
(بلافاصله) صددرصد مطمئنم كه این افراد كارشناس نمیدانند جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه برای ما از ژوئن ۲۰۱۵ (حدوداً خردادماه سال آینده) آغاز میشود. اكثر افراد وقتی صحبت از جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه میشود، تصور میكنند منظورمان جولای ۲۰۱۸ است در حالی كه باید به ژوئن ۲۰۱۵ فكر كنیم.
البته خیلیها هم نمیدانند در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ قرار است با چه تیمهایی همگروه شویم یا احتمال رویارویی با كدام یك از قدرتهای آسیا برای ما وجود دارد.
دقیقاً! اگر خاطرتان باشد بنابر آخرین رنكینگ فیفا كه فكر میكنم ۸ ژانویه امسال (۲۰۱۵) اعلام شد، ایران تیم اول آسیا بود. بر همین اساس برترین تیمها در گروههای مختلف با سایر تیمها قرار میگیرند كه فقط تیم اول هر گروه به دور بعد صعود میكند و بهترین ۴ تیم دوم گروهها به مرحله بعدی میروند. بدترین خبر این است كه استرالیا در همین رنكینگ فیفا رتبه دهم را به خود اختصاص داده بود و ازبكستان هم یازدهم بود و همینطور چین رتبهای نازل داشت. تصورش را بكنید، ما به این تیمها برخورد كنیم. این بدان معناست كه در صورت همگروه شدن با چنین تیمهایی مثلاً در دسامبر ۲۰۱۵ امكان حذف یكی از تیمهای ایران یا استرالیا وجود خواهد داشت!
این صحبتها به معنای ماندن شما در فوتبال ایران است؟
مذاكرات من با رئیس فدراسیون فوتبال درباره شرایط خودم نبود. چیزی كه به آقای كفاشیان گفتم و الان هم روی آن تأكید میكنم، این است كه آینده فوتبال ایران قابل مذاكره نیست. نكتهای كه باید به طور كامل به آن پایبند باشید استفاده از همه پتانسیل و امكانات فوتبال ایران برای موفقیت در آینده است.
به نظر كارلوس كی روش چه برنامهای را میتوانیم داشته باشیم كه تا خردادماه آینده و مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ به آمادگی مطلوبی برسیم؟
متأسفانه هیچ برنامهای را نمیتوان بدون حمایتهای مالی و همهجانبه ریخت. با كفاشیان هم صحبتی انجام دادیم كه چگونه از اول مارس (اسفندماه سال جاری) تا شروع بازیهای مقدماتی جام جهانی میتوان شرایط بازیكنان، استادیومها، چمن ورزشگاهها و… را بهبود بخشید و به سطح استاندارد رساند.
جواب سؤالمان را ندادید. بالاخره در ایران میمانید و به كار خود در تیم ملی ادامه میدهید یا نه؟
(هوشمندانه) این پرسش را باید از رئیس فدراسیون فوتبال ایران بپرسید. یك مطلبی را قبلاً گفتم و بار دیگر هم تكرار میكنم؛ مربی لغوكننده یا كنسلكننده نیستم و دوست دارم همواره ارائهدهنده باشم. اگر بخواهم ادامه بدهم و ارائهدهنده باشم، باید ابزار و امكانات لازم در اختیارم باشد. من نگران خودم یا كارم نیستم. لابد میدانید تا به حال هم با همین شرایط ساختهام اما باید وضعیت بهبود یابد تا نتایج بهتری بگیریم، ضمن آن كه به جوانگرایی هم باید فكر كرد.
به نكته خوبی اشاره كردید. جوانگرایی هم یكی از مطالبات اهالی فوتبال است كه البته در جام ملتهای آسیا به خوبی و كاملاً منطقی آن را انجام دادید.
سروش، مرتضی، سردار، وحید و وریا (همه بازیكنان جوان تیم ملی را به اسم كوچك خطاب میكند) به تیم ملی اضافه شدند كه به خوبی ارزشهای خود را نشان دادند. مرتضی پورعلیگنجی با ۲۲ سال سن و در حالی كه در تیم باشگاهیاش نفت تهران در خط هافبك بازی میكرد را یك خط عقب بردیم و در خط دفاع به كار گرفتیم. او تنها با سابقه یك بازی بینالمللی دوستانه مقابل عراق آمد و بهترین مدافع جام ملتهای آسیا لقب گرفت. یا همین علیرضا حقیقی را در جام جهانی به عنوان گلر فیكس درون دروازه تیم ملی گذاشتم، آن هم در حالی كه در تیمش بازی نمیكرد اما آمد و لیاقت خود را در آن تورنمنت مهم نشان داد.
برخیها روی جوانگرایی بیشتر تیم ملی اصرار میورزند و…
تأكید میكنم تورنمنتهایی مثل جام جهانی یا جام ملتهای آسیا جای كسب تجربه نیست. نمیشود آنجا یكشبه فاكتور تجربه را به بازیكنی جوان تزریق كرد. اگر فقط یك اینچ كم بیاورید، تمام زحمات شما به هدر میرود. البته من به تكتك بازیكنانم در جام ملتهای آسیا افتخار میكنم و عاشق همه آنان هستم. نكته دیگری كه حتماً باید به آن اشاره كنم، بازی فوقالعاده مرتضی، وحید، سروش، سردار و بقیه مقابل امارات، بهترین تیم غرب آسیاست. اماراتیها ۱۰ سالی میشود كنار هم بازی میكنند ولی ما بدون بازی تداركاتی مقابل این تیم ایستادیم و پیروز شدیم.نقش بزرگترها و بازیكنان باتجربه تیم ملی نیز در راهنمایی و كمك به جوانترها بسیار مشهود بود. سیدجلال، جواد و آندو هر سه بازیكنانی شاخص و الگوهای فوقالعادهای برای جوانان داخل زمین بودند. از آنها ممنونم. همینطور رضا قوچاننژاد و خسرو حیدری كه به رغم نیمكتنشینی متحد و یكدل بودند و فقط به موفقیت تیم ایران میاندیشیدند.
تیم شما یكی از محبوبترین بازندههای تاریخ بود. زمان استقبال از تیم ملی شما در فرودگاه، كودكانی را دیدیم كه به انگلیسی و فارسی روی كاغذ و پلاكارد نوشته بودند «كروش دوستت داریم». حالا به خاطر همین مردم نمیخواهید در ایران بمانید؟
شكی درباره محبت مردم ایران ندارم و دقیقاً یكی از دلایل ماندنم در اینجا، همین لطف بیكران بود. دوستان، من از موزامبیك میآیم. جایی متولد شدم كه فقر در آنجا حاكم بود. من و همین اوسیانو (اشاره به دستیارش میكند) بدون كفش و پابرهنه فوتبال بازی میكردیم. میدانید چرا؟ چون عاشق فوتبال بودیم و هستیم. عشق و علاقه مردم را هم به خوبی درك میكنم ولی متأسفانه در فوتبال بینالمللی پول تضمینكننده است. بدون سرمایهگذاری و اعتبار لازم نمیتوان كاری در فوتبال انجام داد.
منتقدان كارلوس كروش هم روی همین خواستههای شما انگشت گذاشته و میگویند او توقعات زیادی از فدراسیون فوتبال ما دارد.
(لبخندی معنیدار تحویلمان میدهد) در گذشته هم گفتم كه آنقدر سادهلوح و احمق نیستم كه بخواهم توقع امكانات رئال مادرید، منچستریونایتد یا قطر را از فوتبال ایران و ظرف مدت كوتاه طلب كنم. باز تكرار میكنم احمق نیستم كه توقعات غیرمعمول داشته باشم. من فكر میكنم مشكلات من و حتی مربیان شاغل در لیگ ایران یكی است. حداقل منشأ آن یكی است و همگی با یك نوع مشكلات دست و پنجه نرم میكنیم.
این توقعات معقول چیست؟
در بدو ورود به ایران طی صحبتی با كفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال عنوان كردم زمین خوب و مناسب میخواهیم تا بتوانیم پاسهای بهتر و سریعتری بدهیم و سرعت فوتبال ایران را بالاتر ببریم اما هنوز بعد از ۴ سال میبینم نه تنها زمین چمن آكادمی فوتبال (كمپ محل تمرین تیمهای ملی) بهتر نشده بلكه بدتر هم شده است. بارها نیاز به احداث یك لابراتوار فوتبال در آكادمی را گوشزد كردم اما هنوز كامل نشده است. از شما میپرسم آیا تا خرداد ماه این لابراتوار كامل میشود؟
بعید میدانیم!
فكر میكنید تجهیزات و لباسهای بهتری تا خرداد ماه سال آینده و بازیهای مقدماتی جام جهانی به دستمان برسد؟!
باز هم بعید میدانیم!
برای اولین بار اعلام میكنم؛ از طریق ارتباطات خودم و همینطور آقای هوشنگ مقدس موفق شدیم اوایل فروردین ماه بازی دوستانه با تیم ملی سوئد را قطعی كنیم.
(با خوشحالی ) جداً؟!
بله، برای اولین بار نه تنها قرار نیست هزینهای كنیم بلكه به خاطر اعتباری كه در فوتبال كسب كردیم، سوئدیها حاضرند به ما پول هم بدهند. همچنین قرار است با تیم ملی شیلی یك بازی تداركاتی انجام دهیم. این جایگاه خوب ما را نشان میدهد اما نمیتوانیم دیگر شاهد اتفاقاتی باشیم كه قبل از اردوی پرتغال و آفریقای جنوبی برایمان به وجود آمد.
چه اتفاقاتی؟
(با بیمیلی ادامه میدهد) تا لحظه آخر بلیت پرواز را نداشتیم. نباید دیگر در آن وضعیت بمانیم. اگر بخواهیم حركت روبه جلو داشته باشیم نمیتوانیم به خودمان دروغ بگوییم. طی روزهای اخیر همین مسائل را با رئیس فدراسیون درمیان گذاشتم و امیدوارم اتفاق جدیدی بیفتد.
كارلوس كروش یك مربی انتقادپذیر است؟
حرفهای ابتدای مصاحبه را دوباره تكرار میكنم. ما در فوتبال احتیاج داریم تمامی نظرات مطرح شود. همانطور كه فوتبال متعلق به آحاد مردم است، هیچ كس حق ندارد به كسی بگوید ساكت باش و انتقاد نكن! این انتقادات منفی و مثبت باید وجود داشته باشد. همین اظهار نظرات است كه فوتبال را زنده نگه داشته است. به ویژه تیم ملی كه متعلق به همه است و تمامی افراد حق دارند انتقاد كنند. خاصیت فوتبال همین است. با تمام احترامی كه برای والیبال، جودو، كشتی و سایر ورزشها قائلم باید بگویم طرفداران فوتبال به مراتب بیشتر از سایر رشتههاست و صفحات روزنامه با مطالب فوتبالی پر میشود و تیراژتان بالا میرود.
پس چرا بعضاً انتقادات را برنمیتابید؟
انتقاد تا زمانی كه كسی خط احترام را لگد نكند یا به اصطلاح پلی كه بین طرفین است را رعایت كند، مشكلی ندارد ولی شما خودتان را جای من بگذارید. وقتی میشنوید كه میگویند كروش آماده است بازیاش را به قطر بفروشد چه حالی به شما دست میدهد؟ آیا من اهل زد و بند هستم؟ این دقیقاً همان بیاحترامی است و غیرقابل تحمل كه سرمربی تیم ملی یك كشور بخواهد بازیهایش را بفروشد. اصلاً قابل قبول نیست. با عرف جامعه و اساساً هیچ فرهنگی سازگاری ندارد وگرنه چه اشكالی دارد با حفظ حرمت یكدیگر بیاییم و تنور فوتبال را با مصاحبههایمان داغتر نگه داریم.
پس مشكلی با مربیان ایرانی ندارید؟ ف
راموش نكنید تمام ما مربیان ایرانی از یك ظرف غذا میخوریم. به اصطلاح سر یك میز نشسته و از یك دیس غذا میكشیم. تمام دشواریها را باید با هم تقسیم كنیم و نظرات موافق و مخالف را بشنویم اما حق نداریم حرمتها را بشكنیم و با انتقادات غیرمنصفانه حقایق را وارونه جلوه دهیم.
در این مدت برخی از اهالی فوتبال ایران انتقاداتی نسبت به تیم ملی و عملكرد شما داشتند ولی علی كریمی با سكوت خود حاشیه بیشتری برای شما درست نكرد و تصمیم گرفت برود و حرف نزند. راستی هیچكس دلیل جدایی كریمی از تیم ملی را متوجه نشد. شما چطور ؟ چیزی در این رابطه میدانید؟
در مورد علی كریمی یك علامت سؤال در ذهن بنده نقش بسته كه چرا او از جمع ما جدا شد؟ او یك تصمیم خاص گرفت و احساساتش را هم با ما درمیان نگذاشت. به تصمیم علی كریمی احترام میگذارم. از لحاظ شخصی معتقدم خیلی حیف شد كه او از جمع ما جدا شد و رفت. خیلی هم متأسف شدم كه چرا علی كریمی دلایل این تصمیم خود را به من نگفت! اگر كریمی مرا در جریان میگذاشت شاید میتوانستم كاری كنم اما به هر حال چنین نكرد و من هم به این تصمیم او احترام میگذارم. با این وجود معتقدم علی كریمی با سكوت خود در این مدت الگوی مناسبی از خود برجای گذاشت. كریمی با همین سكوت خود درس بزرگی به همه داد. او ثابت كرد آدمی نیست كه امروز از ظرفی غذا بخورد و بعد ظرف غذا را بشكند و این رفتار او جای تقدیر دارد.
ما هم ضربالمثلی داریم كه میگوید طرف نمك خورد و نمكدان شكست و شما اعتقاد دارید علی كریمی چنین نكرد؟
دقیقاً! باز هم متأسف هستم كه چرا كریمی دلایل جدایی خود را به من نگفت و شاید میتوانستم كاری انجام بدهم…
همینطور افرادی مثل علی دایی، فرهاد مجیدی، علیرضا منصوریان، یحیی گل محمدی و این اواخر علی پروین و افشین پیروانی و دیگران هم از شما حمایت كردند.
قبل از جام ملتهای آسیا در مصاحبههایم اشاره كردم كه دوست دارم شخصیتهایی مانند علی دایی، مهدی مهدویكیا، علی كریمی، وحید هاشمیان و یحیی گلمحمدی را در استرالیا كنار خودمان داشته باشیم. همیشه گفتهام این بزرگان باید ویترین و تصویر خارجی فوتبال ایران در اماكن بینالمللی باشند. من امروز افتخار میكنم كودك ۱۳ سالهای را كه كشف و ۱۰ سال با او كار كردم تا لوئیز فیگو شود، الان كاندیدای ریاست فیفا شده است. نمیدانید چه حس خوبی از این بابت دارم.مارك بوسنیچ در شبكه تلویزیونی فاكس اسپورت، بنجامین ویلیامز، هموطن خود را به خاطر ناداوری علیه ایران كشت. جان آلویسی استرالیایی هم در حین بازی گفت كه ببینید داور مسابقه دارد با تیم ملی ایران چه میكند؟ من انتظار داشتم علی دایی زودتر مصاحبه میكرد.
میشود واضحتر بگویید؟
علی دایی میتوانست صدای ما را زودتر به گوش جهانیان برساند. اگر دایی میگفت كه این دوپینگی عراقی قرار است جلوی ایران بازی كند یا بازی كرده است خیلی تأثیرش بیشتر بود. او میتوانست بگوید آقایان مسئول در كنترل دوپینگ و فیفا چرا روی بن جانسون و مارادونا زوم كردید، حالا واكنشتان به علا عبدالزهرای عراقی چیست؟ اگر علی دایی به غیر از مصاحبه روز چهارشنبه، پیشتر با شبكههای معروفی مثل فاكس اسپورت، تایمز یا CNN مصاحبه میكرد صدایش در سوئیس شنیده میشد و كنفدراسیون فوتبال آسیا نمیتوانست حقمان را اینگونه نادیده بگیرد.
به نظر میرسد از AFC هم به دلیل نادیده گرفتن شكایت ایران علیه بازیكن دوپینگی تیم ملی عراق شاكی هستید؟
(سری به نشانه تأسف تكان میدهد) چه توقعی دارید وقتی اعضای كمیته انضباطی AFC یك سنگاپوری، یك سریلانكایی و… (هر قدر فكر میكند یادش نمیآید عضو دیگر كمیته انضباطی كنفدراسیون فوتبال آسیا اهل كدام كشور است!) هستند، چه توقعی دارید!نه تنها كمیته انضباطی بلكه در كمیته داوران فوتبال آسیا و… هم ما نمایندهای نداریم!درست برخلاف قطر،كره جنوبی، ژاپن، بحرین و… به همین خاطر میگویم امثال علیدایی، علی كریمی، مهدی مهدویكیا، وحید هاشمیان و یحیی گلمحمدی باید در كمیته فنی و توسعه فوتبال حضور داشته باشند. با این وجود وظیفه خودم میدانم از علی دایی به خاطر حمایتی كه از من كرد و داشتن دغدغه برای تیم ملی كشورش تشكر ویژهای داشته باشم.
جام ملتهای آسیا با همه تلخیهایش تمام شد و به تاریخ پیوست، برای آینده فوتبال ایران كارلوس كروش چه قولی میدهد؟ صعود به جامجهانی روسیه؟ صعود به مرحله دوم جام جهانی ۲۰۱۸؟ یا قهرمانی جام ملتهای آسیا در سال ۲۰۱۹؟ و همین طور جوانگرایی و …
پسرم! درك كنید كه ما در این جنگ نابرابر تنها نیستیم. سایر كشورها هم با تمام قدرت مشغول كار هستند. در بازیهای مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ ما با ایتالیا بازی داشتیم كه بارهسی، مالدینی و بزرگان فوتبال اروپا را در تركیب خود داشت اما پرتغال كه من سرمربیاش بودم ۹ بازیكن زیر ۲۱ سال داشت.
(حرفش را قطع میكنیم) این كه خیلی خوب است. نمیشود همین اتفاق برای تیم ملی ایران بیفتد؟ (میخندد) اجازه بدهید! درست است فیگو ۲۱ ساله بود اما ۶۰ بازی ملی داشت یا ویتور بایا دروازهبان ما ۴۵ بازی ملی داشت و آن جوانان میانگین ۵۰ بازی ملی داشتند. الان سردار آزمون، علیرضا جهانبخش یا مرتضی پورعلیگنجی چند بازی ملی دارند؟ ما ابزار لازم را نداریم. بازی تداركاتی مناسب و كافی نداریم كه این جوانان آبدیدهتر شوند، در حالی كه رقیبان ما با سرعت روبه جلو میروند.
میشود اسم این رقیبان را بیاورید؟
اتفاقاً دیروز داشتم با علی منصوریان بازی ایران و كرهجنوبی در سال ۱۳۷۸ را میدیدم. در آن تیم ۷ بازیكن تیم ملی ایران در لیگهای معتبر آلمان، یونان و … بازی میكردند اما كره جنوبی چی؟ ۱۰ سال گذشت و حالا میبینیم كرهایها ۹ بازیكن در بوندسلیگا و لیگ برتر انگلستان دارند. در بهترین لیگهای اروپا بازی میكنند و سؤال اینجاست چه چیزی تغییر كرده است؟لطفاً شما بگویید. آیا تمام مربیان اروپایی به یكباره كور و نادان شدهاند كه بازیكنان ایرانی را نمیبینند؟! خیر! آنها بازیكنان خوب و مناسب را انتخاب میكنند. البته تأكید میكنم ایران پتانسیل بسیار خوبی در آسیا از لحاظ نیروی انسانی، استعداد و عشق و علاقه مردم به فوتبال دارد كه یك تركیب انفجاری است.
۴ سال پیش زمانی كه شما به ایران آمدید، قرار بود به فوتبال پایهای ما كمك كنید اما دخالتی در آكادمی فوتبال ایران نداشتید. چرا؟
من یك مثال روشن برای شما میزنم. در یك رابطه زناشویی هم باید هر دو طرف یكدیگر را دوست داشته باشند و بخواهند. چه كسی گفته من نخواستم یا تلاش نكردم؟ اگر بخواهم كاملتر جواب شما را بدهم باید بگویم وقتی آنها نخواستند از معلومات من استفاده كنند، نمیتوانستم به این كار مجبورشان كنم. مثال دیگر بزنم همین دن گاسپار كه یكی از بهترین مربیان دروازهبانی دنیا به شمار میرود، آیا یك بار شده كه از او برای برگزاری كلاسهای دانشافزایی در داخل ایران كمك بخواهند؟ جواب منفی است! كشورهای دیگر پول میدهند و هزینه میكنند تا دن گاسپار سمینار كلاسهای مربیگری برگزار كند. (متواضعانه ادامه میدهد) من درباره خودم حرف نمیزنم چون اطلاعاتی راجع به فوتبال ندارم!
اختیار دارید…
۲ تن از بهترین مربیان بدنسازی جهان یعنی مك درموت و میكو در ایران و كنارمان بودند اما یادم نمیآید كسی از آنها درخواست دوره آموزشی یا برنامه بدنسازی داشته باشد!
شما پیشنهادی در این رابطه به علی كفاشیان ندارید؟
من تمام تلاش خودم را انجام دادم كه رئیس فدراسیون فوتبال را متقاعد كنم به یك لابراتوار مجهز و تخصصی فوتبال در آكادمی نیاز داریم اما میدانید كار آن لابراتوار به كجا كشیده؟ (بدون آنكه منتظر پاسخ ما شود ادامه میدهد) تنها بخش لابراتوار كه ساخته شده انبارش است كه وسایل اضافی را آنجا گذاشتهاند (شلیك خنده حضار!) به نظرم صحبتهایم را ادامه ندهم بهتر است چون ممكن است به مشكل بربخورم!
ممکن است اقلیتی در فوتبال ایران با کارلوس کروش موافق نباشند یا سبک مربیگری او را نپسندند و اساساً حضور مربی خارجی در کشورمان را تاب نیاورند اما اکثریت فوتبالدوستان و مردم ما فارغ از ملاحظهکاری، مصلحتاندیشی و حسادت شغلی (!) مرد پرتغالی را تحسین میکنند و همین میزان برای ماندگاری کافی است. خبرورزشی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در شرایطی كه جریانی شناخته شده و آشنا (!) مدتهاست سرمربی سابق تیم ملی پرتغال، رئال مادرید، اسپورتینگ لیسبون، دستیار اول الكس فرگوسن و به قول فیفا «پدر نسل طلایی فوتبال پرتغال» را نشانه رفته و نقدهای غیرمنصفانهای را علیه كارلوس كروش پیش كشیده است، این روزنامه همگام با مردم و اكثریت سوار این موج كوچك نشد و با اتخاذ سیاستی اصولی و درست اول از تیم ملی ایران و سپس كارلوس كروش به شكلی منطقی حمایت كرد و با روشنگری و بیان حقیقت اجازه نداد مرد پرتغالی و تیمش دلسرد شوند. از آن طرف هم كارلوس كروش پرتغالی، با وجود سالها زندگی در اروپا و آفریقا حركتی انجام داد كه كمتر پیش از این دیده بودیم. او قدرشناسانه پا به تحریریه پرتیراژترین روزنامه ورزشی كشور گذاشت تا به قول خودش از سردبیر و تكتك بروبچههای مجموعه خبر بابت حمایت از تیم ملی ایران تشكر كند.
(سردبیر به نمایندگی از اعضای تحریریه خبرورزشی به كارلوس كروش خوشامد میگوید ) (با لبخند) ممنون، ملاقات با شما آن هم در تحریریه خبرورزشی برای من باعث افتخار است. این دیدار دوستانه باید خیلی وقت پیش اتفاق میافتاد كه متأسفانه به دلیل مشغله فراوان كاری مقدور نشد. حالا خیلی خوشحالم كه اینجا هستم و تشكر میكنم از شما خبرنگاران زحمتكش این روزنامه كه در یك روز تعطیل كاری وقت گذاشتید و به تحریریه آمدید تا با هم ملاقاتی داشته باشیم.
بیتعارف میخواستیم نظرتان را در مورد خبرورزشی بدانیم. جا دارد به سردبیر شما و اعضای تحریریه خبرورزشی بابت تولید روزنامهای ویژه با طراحی فوقالعاده، مطالب خوب و حرفهای تبریك بگویم. امروز به دو دلیل اینجا آمدهام (لحظهای سكوت كرده و نگاهی هوشمندانه به ما میاندازد تا عكسالعمل بچهها را ببیند).
لطفاً دلایل حضورتان در خبرورزشی را عنوان كنید.
(قدرشناسانه) اول به خاطر احترام به شغل خبرنگاری و روزنامه پرتیراژ و صادقانهای كه منتشر میكنید، چون خوب میدانم و از زمان حضورم در ایران درك كردم كه چگونه از تیم ملی و رؤیاهای فوتبال كشورتان و همینطور خواست مردم، حمایت میكنید. مسلماً نظر خوب و بد باید در كنار هم مطرح شود و خوب هم نیست همیشه همه موافق آدم باشند. شخصاً سالهای متمادی در كشورهای مختلفی فعالیت و مربیگری كردهام. معمولاً هم رابطه خوبی با مطبوعات آن كشورها نداشتم ولی به همه آنان احترام گذاشته و میگذارم. به خوبی هم واقفم تضاد آرا خوب است و در زندگی یاد گرفتهام از نظرات مخالفانم نیز استفاده كنم. این به من كمك میكند تا بدانم جایی دارم درست عمل میكنم یا اشتباهی مرتكب شدهام. دومین دلیل حضورم در خبرورزشی… (در همین اثنا آرین قاسمی مترجم كارلوس كروش هم با چند دقیقه تأخیر به جمعمان ملحق میشود و زحمت ترجمه حرفهای سرمربی تیم ملی از این به بعد روی دوش این جوان خوشبرخورد میافتد).
دلیل دوم حضورتان در تحریریه خبرورزشی را نگفتید..
عمیقاً معتقدم بزرگترین دستاورد تیم ملی در چند سال گذشته، حمایتی بود كه از جانب مردم و هواداران دیدیم و به دست آوردیم، خاصه حمایتی كه ایرانیها در استرالیا از ما داشتند و از این بابت میخواستم مراتب تشكر و سپاس خود را از همه این عزیزان در پرتیراژترین روزنامه ورزشی كشورتان اعلام كنم. همواره قدردان این مردم هستم كه صبورانه از ما حمایت كردند و این ایمان و اعتقاد را به تیم ملی كشورشان داشتند.