خداحافظ استوره
    خداحافظ با غیرت
    خسته نباشی
    تو محبوب دل آبی و قرمزی تو محبوب دل مردم ایرانی

    متن پیام کریمی را در زیر می‌خوانید:

    به نام خالق هستی

    میخی بر دیوار کوبیدم و کفش‌هایم را آویختم

    خداحافظی همیشه تلخ و ناگوار است جدایی از عشقی که تار و پود وجودت را در تصرف دارد کار آسانی نیست. یک بار صرفا تحت تأثیر خداحافظی غریبانه مهدوی‌کیا تصمیمی افراطی گرفتم و فضای اندوهبار آن همه بی‌اعتنایی من را از فوتبال بیزار کرد و حالا خود را در پایان دیدم.

    هر چند همین تصمیم افراطی و عجولانه باعث شد تا بعضی‌ها همه چیز را تمام شده بدانند و من را با دست خود به مسلخ ببرند.

    با توجه به شرایطی که در آن قرار دارم راهی جز ترک صحنه برایم نمانده و این تصمیم را در حالی که تمام وجودم را شک و تردید و اندوهی ناشناخته گرفته با مردم خوب و مهربان وطنم به اشتراک می‌گذارم. تصمیم قطعی و برگشت‌ناپذیر. از این پس هواداری متعصب برای تیم محبوب پرسپولیس و تیم ملی کشورم خواهم بود. دوست دارم این را وظیفه خود می‌دانم از تمام سروران و مهرآفرینانی که مرا از یک فوتبال خیابانی به میادین جهانی همراهی و مساعدت نمودند تشکر کنم و البته تقاضا دارم اشتباهات و خطاهای این حقیر که در مقاطعی موجب آزردگی خاطر نگرانی و رنجش احساسات پاکشان شده بخشوده و مورد عفو خود قرار دهند.

    من علی کریمی هر چه دارم بعد از خدا از فوتبال و محبت این مردم است که البته خود را شایسته این همه محبت و لطف نمی‌دانم چرا که در حقیقت قهرمانان واقعی این مرز و بوم آنانی هستند که به خاطر آسایش من و امثال من از آسایش و جان خود گذشتند تا آن آسایش و آرامش نصیب ما شود. از همین رو با درود و سپاس به شهدا و جانبازان راه وطن و آزادی این عزیزان را شایسته و لایق بالاترین ستایش‌ها می‌دانم اما از اینکه نتوانستم با پیراهن تیم محبوبم پرسپولیس فوتبال را ترک کنم اصلا ناراحت نیستم زیرا این اتفاق عجیبی نیست.

    البته هرگز تن به بازی خداحافظی که متأسفانه در فوتبال ما نوعی حرکت تشریفاتی،تبلیغاتی و بعضا ریاکارانه است نخواهم داد. بسیاری از بزرگان فوتبال ما بی‌سر و صدا خاموش شدند و گورستان فراموشی رهسپارشان گردیدند. در خاتمه قلبا اعلام می‌دارم که به خداحافظی از فوتبال تمام حوادث و حاشیه‌هایش را هم در همان زمین خاک کرده و آنچه در این مسیر برایش پیش آمده را تنها چالش‌ها، رقابت‌ها و احساسات مقطعی می‌دانم و بالاخره کلام آخر باز با هواداران که همواره برایم اهمیت بالایی داشته و خواهند داشت شما همیشه در قلب من خواهید بود. از تمام احترامی که طی این سال‌ها نسبت به من داشتید لذت بردم و سپاسگزارم.

    سرانجام باید از این خاک رفت. خوشا آنکه پاک آمد و پاک رفت. خاک پای تمام ایرانی‌ها هستم.

    علی کریمی

    گالری عکس و کلیپ از حرکات نمایشی علی کریمی

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    علی کریمی در نخستین تجربه مربیگری‌اش دستیار کارلوس کی‌ روش در تیم ملی ایران شد…

    سرمربی پرتغالی تیم ایران در آغاز این نشست گفت: «ما می‌خواهیم خبری را به اطلاع شما برسانیم. ما می‌خواهیم علی کریمی را به عنوان عضو جدید تیم ملی به شما معرفی کنیم. من افتخار داشتم با علی کریمی به عنوان بازیکن کار کنم. او کمک زیادی به ما کرد برای اینکه به جام جهانی صعود کنیم. من بعد از توصیه فدراسیون فوتبال تصمیم گرفتم کریمی در کادر من حضور داشته باشد و می خواهم از او تشکر کنم برای حضور زودهنگام در جمع ما در حالی که تازه از فوتبال خداحافظی کرده است. من شخصا از آقایان کفاشیان و نبی برای این دعوت تشکر می‌کنم.»

    او سپس ادامه داد: «انگیزه من از دعوت کریمی، این است که همه دانشم را به نفرات بعدی منتقل کنم. این میراث چیزی است که باید به نسل تازه مربیگری در ایران برسد.»

    گفتنی است علی کریمی که آبان ماه امسال ۳۶ ساله می‌شود، ۱۲۷ بار پیراهن تیم ملی فوتبال را بر تن کرد و در این بازی‌ها موفق شد ۳۸ گل به ثمر برساند.

    انعکاس خبر مربیگری علی کریمی در آلمان

    به گزارش “ورزش سه”، او روز پنج‌شنبه از سوی کارلوس کیروش سرمربی این تیم به عنوان دستیار منصوب شد. کریمی اواسط سال جاری به دوران بازیگری‌اش در فوتبال پایان داده بود.او سال 1998 کارش را با پرسپولیس تهران آغاز کرد. بین سال‌های 2005 تا 2007 برای بایرن مونیخ توپ زد و سال 2011 عضو باشگاه شالکه بود.این بازیکن 35 ساله به عنوان یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران قلمداد می‌شود. مطبوعات ورزشی محلی نیز از او به عنوان مارادونای آسیا یاد می‌کنند.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    گپ و گفت خودمانی و جالب با علی کریمی در روز تولدش -نسخه کامل -26 آبان

    از این که کریمی اول دوست داشت دروازبان باشه تا کادوهای تولد کودکی

    ونظرش در مورد علی دایی و جریان عجیب اولین بازی که فیکس تیم ملی شد!!

    بازی در بایرن و بدجنسی ها حسن سالی همیدزیچ و کلی چیزهای دیگه ….

    این برنامه نزدیک به 55 دقیقه می باشد

    ولی حواشی نود امشب – 26 آبان :

    پارسی حرف زدن کی روش، سوتی همیشگی فردوسی پور و اذعان خودش به این نکتهو

    صحبت های انتقادی و به جای عادل درباره آمار نگران کننده رشد سرطان در کشورو یادی از

    زنده یاد مرتضی پاشایی(ایران بالاترین میزان رشد سرطان در جهان را داراست)

    امشب در برنامه نود – آخرای گفتگو فردوسی پور با کیروش

    فردوسی پور : مرسی…. ما بیشتر از این مزاحم شما نمی شیم (به خاطر بازی فردا)

    کیروش : خیلی خیلی ممنون

    فردوسی پور : شما تو این مدت چیز دیگه ای جز «خیلی ممنون» یاد نگرفتید؟

    کیروش : آی آسک باستنی (بستنی) ….

    مترجمش : بله ایشون الان سفارش بستنی دادند و به بستنی خیلی علاقه دارند… (بستنی هم یاد گرفته !)



    √راهنمای دانلود: پس از ورود به لینک دانلود، دکمه Free Download (یا دانلود کم سرعت) وسپس

    Download file) Create Download Link یا) را بزنید تا لینک مستقیم برای شما آماده گردد.

    دیدگاه ها و پیشنهاد های خود را با ما در میان بگذارید. رضایت شما هدف ماست.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    کی روش : مصالح ملی را به ایجاد جود منفی به تیم ترجیح داد

    کارلوس کی روش ، شنبه 11 بهمن ایران را ترک کرد ولی پیش از آن سخنانی درباره قلعه نوعی و درخشان و همچنین درباره کریمی گفت.

    کارلوس کیروش :

    «راجع به علی کریمی یک علامت سوال در ذهن بنده نقش بسته که چرا او از جمع ما جدا شد؟ او یک تصمیم خاص گرفت و احساساتش را هم با ما در میان نگذاشت.از لحاظ شخصی معتقدم خیلی حیف شد که او از جمع ما جدا شد و رفت. خیلی هم متاسف شدم که چرا علی کریمی دلایل این تصمیم خود را به من نگفت! اگر مرا در جریان می‌گذاشت، شاید می‌توانستم کاری کنم اما به هر حال چنین نکرد و من هم به این تصمیم او احترام می‌گذارم. با این وجود معتقدم علی کریمی با سکوت خود در این مدت الگوی مناسبی از خود بر جای گذاشت. کریمی با همین سکوت خود درس بزرگی به همه داد. او ثابت کرد آدمی نیست که امروز از ظرفی غذا بخورد و بعد ظرف غذا را بشکند و این رفتار او جای تقدیر دارد».

    روزنامه خبر ورزشی ، شنبه ۱۱ بهمن ۹۳


    نوشتار کامل مصاحبه کارلوس کی روش با روزنامه خبر ورزشی

    “احمق نیستم که امکانات رئال و منچستر را بخواهم/نگران ایران هستم، نه نگران خودم”

    کارلوس کی روش می گوید با وضع موجود و امکاناتی که داریم اگر از مقدماتی جام‌ جهانی‌ حذف شویم چه جوابی به مردم ایران بدهم؟! او از نگرانی اش برای تیم ملی ایران، تیمی که ۴ سال است هدایت آن را برعهده دارد می گوید…

    صحبتهای وی را در ادامه بخوانید.

    *مردم ایران در فضای مجازی و كوچه و خیابان با حمایت‌های خود از شما و تیم ملی نشان دادند بسیار قدرشناسند، چون به چشم دیدند چگونه بدشانسی و ناداوری، ایران را از جام ملت‌ها حذف كرد…

    همین نیم‌ساعت قبل داشتم با جواد نكونام حرف می‌زدم. حدود ۳۰ دقیقه صحبت‌هایمان به طول انجامید. از طرف خودم، كاپیتان تیم ملی و تك‌تك بازیكنان ملی‌پوش بابت این اتفاقات متأسفم. همه ما دوست داشتیم یك مدال پیشكش مردم عزیز ایران كنیم. می‌خواستیم جایی در جمع ۴ تیم داشته باشیم كه متأسفانه این اجازه را به ما ندادند و به همین خاطر هنوز حس بدی داریم و احساس درد در قلب‌مان می‌كنیم. واژه‌ای غیر از تأسف نمی‌توان به كار برد چون شایستگی رسیدن به جمع ۴ تیم پایانی جام ملت‌ها را داشتیم.

    با این وجود فوتبال‌دوستان ایرانی از آنچه شما و تیم ملی ارائه دادید، به ویژه تلاش، تعصب و مبارزه تا آخرین لحظات با وجود ۱۰ نفره شدن در بازی مقابل عراق راضی‌اند. در این رابطه صحبتی ندارید؟

    من در طول زندگی ورزشی‌ام مدال‌ها و افتخارات زیادی كسب كردم ولی یكی از بزرگ‌ترین افتخارات من این بود كه توانستم حمایت و محبت مردم ایران از برزیل تا استرالیا و بعد از آن را ببینم و با تمام وجود حس كنم. این حس همدلی مردم و تیم ملی برای من تا ابد به عنوان افتخار طلایی در زندگی‌ام باقی خواهد ماند. متأسفانه عكس آنچه استحقاقش را داشتیم، اتفاق افتاد وگرنه ما هنوز در تورنمنت بودیم. از قول من بنویسید فوتبال، ورزش مردم و از آن مردم است. شاید سوءاستفاده‌هایی هم از این رشته جذاب شده و فوتبال لطماتی هم خورده باشد اما به هر حال همه ما به خاطر مردم و هواداران بازی می‌كنیم و به میدان می‌رویم.

    بدون اغراق یكی دیگر از دستاوردهای تیم ملی، انسجام، اتحاد و همدلی‌ای بود كه بین ملی‌پوشان، چه نفرات اصلی و چه ذخیره دیده می‌شد. این‌طور نیست؟

    (با لهجه‌ای شیرین و به فارسی می‌گوید) خیلی ممنون! (ادامه می‌دهد) از شما تشكر می‌كنم و همین‌طور بار دیگر می‌خواهم سلام و تشكر من را به گوش مردم و هواداران تیم ملی برسانید. من حس مبارزه‌طلبی و مبارزه را در چشم بازیكنانم و افرادی كه كنار تیم در استرالیا بودند، از نزدیك دیدم. می‌خواستیم غرور و افتخار بزرگی برای همه شما خلق كنیم اما حیف… (آهی با تمام وجود می‌كشد).

    حالا می‌خواهیم بپرسیم كه بعد از دو روز مذاكره با رئیس فدراسیون فوتبال، در ایران و تیم ملی می‌مانید یا اینكه…؟

    باور بفرمایید جلسات ما رسمی و حالت مذاكره نداشت. صحبتی كه با آقای كفاشیان هم در میان گذاشتم، این بود كه شما اگر از ۱۰۰ نفر در ایران بپرسید بازیكنان تیم ملی چه زمانی باید دوره آماده‌سازی خود برای جام جهانی روسیه را آغاز كنند، هیچ‌كس نمی‌داند جواب این سؤال چیست! شما می‌دانید؟ (سری تكان می‌دهیم بدین معنا كه خودتان ادامه بدهید، لطفاً!) حتی اگر از كارشناسان و منتقدان دوست‌داشتنی من بپرسند تیم ملی چه زمانی باید برای آماده‌سازی جام جهانی روسیه استارت بزند، باور كنید نمی‌دانند.

    مطمئن هستید؟!

    (بلافاصله) صددرصد مطمئنم كه این افراد كارشناس نمی‌دانند جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه برای ما از ژوئن ۲۰۱۵ (حدوداً خردادماه سال آینده) آغاز می‌شود. اكثر افراد وقتی صحبت از جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه می‌شود، تصور می‌كنند منظورمان جولای ۲۰۱۸ است در حالی كه باید به ژوئن ۲۰۱۵ فكر كنیم.

    البته خیلی‌ها هم نمی‌دانند در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ قرار است با چه تیم‌هایی همگروه شویم یا احتمال رویارویی با كدام یك از قدرت‌های آسیا برای ما وجود دارد.

    دقیقاً!‌ اگر خاطرتان باشد بنابر آخرین رنكینگ فیفا كه فكر می‌كنم ۸ ژانویه امسال (۲۰۱۵) اعلام شد، ایران تیم اول آسیا بود. بر همین اساس برترین تیم‌ها در گروه‌های مختلف با سایر تیم‌ها قرار می‌گیرند كه فقط تیم اول هر گروه به دور بعد صعود می‌كند و بهترین ۴ تیم دوم گروه‌ها به مرحله بعدی می‌روند. بدترین خبر این است كه استرالیا در همین رنكینگ فیفا رتبه دهم را به خود اختصاص داده بود و ازبكستان هم یازدهم بود و همین‌طور چین رتبه‌ای نازل داشت. تصورش را بكنید، ما به این تیم‌ها برخورد كنیم. این بدان معناست كه در صورت همگروه شدن با چنین تیم‌هایی مثلاً در دسامبر ۲۰۱۵ امكان حذف یكی از تیم‌های ایران یا استرالیا وجود خواهد داشت!

    این صحبت‌ها به معنای ماندن شما در فوتبال ایران است؟

    مذاكرات من با رئیس فدراسیون فوتبال درباره شرایط خودم نبود. چیزی كه به آقای كفاشیان گفتم و الان هم روی آن تأكید می‌كنم، این است كه آینده فوتبال ایران قابل مذاكره نیست. نكته‌ای كه باید به طور كامل به آن پایبند باشید استفاده از همه پتانسیل و امكانات فوتبال ایران برای موفقیت در آینده است.

    به نظر كارلوس كی روش چه برنامه‌ای را می‌توانیم داشته باشیم كه تا خردادماه آینده و مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ به آمادگی مطلوبی برسیم؟

    متأسفانه هیچ برنامه‌ای را نمی‌توان بدون حمایت‌های مالی و همه‌جانبه ریخت. با كفاشیان هم صحبتی انجام دادیم كه چگونه از اول مارس (اسفندماه سال جاری) تا شروع بازی‌های مقدماتی جام جهانی می‌توان شرایط بازیكنان، استادیوم‌ها، چمن ورزشگاه‌ها و… را بهبود بخشید و به سطح استاندارد رساند.

    جواب سؤال‌مان را ندادید. بالاخره در ایران می‌مانید و به كار خود در تیم ملی ادامه می‌دهید یا نه؟

    (هوشمندانه) این پرسش را باید از رئیس فدراسیون فوتبال ایران بپرسید. یك مطلبی را قبلاً گفتم و بار دیگر هم تكرار می‌كنم؛ مربی لغوكننده یا كنسل‌كننده نیستم و دوست دارم همواره ارائه‌دهنده باشم. اگر بخواهم ادامه بدهم و ارائه‌دهنده باشم، باید ابزار و امكانات لازم در اختیارم باشد. من نگران خودم یا كارم نیستم. لابد می‌دانید تا به حال هم با همین شرایط ساخته‌ام اما باید وضعیت بهبود یابد تا نتایج بهتری بگیریم، ضمن آن كه به جوانگرایی هم باید فكر كرد.

    به نكته خوبی اشاره كردید. جوانگرایی هم یكی از مطالبات اهالی فوتبال است كه البته در جام ملت‌های آسیا به خوبی و كاملاً منطقی آن را انجام دادید.

    سروش، مرتضی، سردار، وحید و وریا (همه بازیكنان جوان تیم ملی را به اسم كوچك خطاب می‌كند) به تیم ملی اضافه شدند كه به خوبی ارزش‌های خود را نشان دادند. مرتضی پورعلی‌گنجی با ۲۲ سال سن و در حالی كه در تیم باشگاهی‌اش نفت تهران در خط هافبك بازی می‌كرد را یك خط عقب بردیم و در خط دفاع به كار گرفتیم. او تنها با سابقه یك بازی بین‌المللی دوستانه مقابل عراق آمد و بهترین مدافع جام ملت‌های آسیا لقب گرفت. یا همین علیرضا حقیقی را در جام جهانی به عنوان گلر فیكس درون دروازه تیم ملی گذاشتم، آن هم در حالی كه در تیمش بازی نمی‌كرد اما آمد و لیاقت خود را در آن تورنمنت مهم نشان داد.

    برخی‌ها روی جوانگرایی بیشتر تیم ملی اصرار می‌ورزند و…

    تأكید می‌كنم تورنمنت‌هایی مثل جام جهانی یا جام ملت‌های آسیا جای كسب تجربه نیست. نمی‌شود آنجا یك‌شبه فاكتور تجربه را به بازیكنی جوان تزریق كرد. اگر فقط یك اینچ كم بیاورید، تمام زحمات شما به هدر می‌رود. البته من به تك‌تك بازیكنانم در جام ملت‌های آسیا افتخار می‌كنم و عاشق همه آنان هستم. نكته دیگری كه حتماً باید به آن اشاره كنم، بازی فوق‌العاده مرتضی، وحید، سروش، سردار و بقیه مقابل امارات، بهترین تیم غرب آسیاست. اماراتی‌ها ۱۰ سالی می‌شود كنار هم بازی می‌كنند ولی ما بدون بازی تداركاتی مقابل این تیم ایستادیم و پیروز شدیم.نقش بزرگترها و بازیكنان باتجربه تیم ملی نیز در راهنمایی و كمك به جوان‌ترها بسیار مشهود بود. سیدجلال، جواد و آندو هر سه بازیكنانی شاخص و الگوهای فوق‌العاده‌ای برای جوانان داخل زمین بودند. از آنها ممنونم. همین‌طور رضا قوچان‌نژاد و خسرو حیدری كه به رغم نیمكت‌نشینی متحد و یكدل بودند و فقط به موفقیت تیم ایران می‌اندیشیدند.

    تیم شما یكی از محبوب‌ترین بازنده‌های تاریخ بود. زمان استقبال از تیم ملی شما در فرودگاه، كودكانی را دیدیم كه به انگلیسی و فارسی روی كاغذ و پلاكارد نوشته بودند «كروش دوستت داریم». حالا به خاطر همین مردم نمی‌خواهید در ایران بمانید؟

    شكی درباره محبت مردم ایران ندارم و دقیقاً یكی از دلایل ماندنم در اینجا، همین لطف بی‌كران بود. دوستان، من از موزامبیك می‌آیم. جایی متولد شدم كه فقر در آنجا حاكم بود. من و همین اوسیانو (اشاره به دستیارش می‌كند) بدون كفش و پابرهنه فوتبال بازی می‌كردیم. می‌دانید چرا؟ چون عاشق فوتبال بودیم و هستیم. عشق و علاقه مردم را هم به خوبی درك می‌كنم ولی متأسفانه در فوتبال بین‌المللی پول تضمین‌كننده است. بدون سرمایه‌گذاری و اعتبار لازم نمی‌توان كاری در فوتبال انجام داد.

    منتقدان كارلوس كروش هم روی همین خواسته‌های شما انگشت گذاشته و می‌گویند او توقعات زیادی از فدراسیون فوتبال ما دارد.

    (لبخندی معنی‌دار تحویل‌مان می‌دهد) در گذشته هم گفتم كه آن‌قدر ساده‌لوح و احمق نیستم كه بخواهم توقع امكانات رئال مادرید، منچستریونایتد یا قطر را از فوتبال ایران و ظرف مدت كوتاه طلب كنم. باز تكرار می‌كنم احمق نیستم كه توقعات غیرمعمول داشته باشم. من فكر می‌كنم مشكلات من و حتی مربیان شاغل در لیگ ایران یكی است. حداقل منشأ آن یكی است و همگی با یك نوع مشكلات دست و پنجه نرم می‌كنیم.

    این توقعات معقول چیست؟

    در بدو ورود به ایران طی صحبتی با كفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال عنوان كردم زمین خوب و مناسب می‌خواهیم تا بتوانیم پاس‌های بهتر و سریع‌تری بدهیم و سرعت فوتبال ایران را بالاتر ببریم اما هنوز بعد از ۴ سال می‌بینم نه تنها زمین چمن آكادمی فوتبال (كمپ محل تمرین تیم‌های ملی) بهتر نشده بلكه بدتر هم شده است. بارها نیاز به احداث یك لابراتوار فوتبال در آكادمی را گوشزد كردم اما هنوز كامل نشده است. از شما می‌پرسم آیا تا خرداد ماه این لابراتوار كامل می‌شود؟

    بعید می‌دانیم!

    فكر می‌كنید تجهیزات و لباس‌های بهتری تا خرداد ماه سال آینده و بازی‌های مقدماتی جام جهانی به دستمان برسد؟!‌

    باز هم بعید می‌دانیم!

    برای اولین بار اعلام می‌كنم؛ از طریق ارتباطات خودم و همین‌طور آقای هوشنگ مقدس موفق شدیم اوایل فروردین ماه بازی دوستانه با تیم ملی سوئد را قطعی كنیم.

    (با خوشحالی ) جداً‌؟!

    بله، برای اولین بار نه تنها قرار نیست هزینه‌ای كنیم بلكه به خاطر اعتباری كه در فوتبال كسب كردیم، سوئدی‌ها حاضرند به ما پول هم بدهند. همچنین قرار است با تیم ملی شیلی یك بازی تداركاتی انجام دهیم. این جایگاه خوب ما را نشان می‌دهد اما نمی‌توانیم دیگر شاهد اتفاقاتی باشیم كه قبل از اردوی پرتغال و آفریقای جنوبی برایمان به وجود آمد.

    چه اتفاقاتی؟

    (با بی‌میلی ادامه می‌دهد) تا لحظه آخر بلیت پرواز را نداشتیم. نباید دیگر در آن وضعیت بمانیم. اگر بخواهیم حركت روبه جلو داشته باشیم نمی‌توانیم به خودمان دروغ بگوییم. طی روزهای اخیر همین مسائل را با رئیس فدراسیون درمیان گذاشتم و امیدوارم اتفاق جدیدی بیفتد.

    كارلوس كروش یك مربی انتقادپذیر است؟

    حرف‌های ابتدای مصاحبه را دوباره تكرار می‌كنم. ما در فوتبال احتیاج داریم تمامی نظرات مطرح شود. همان‌طور كه فوتبال متعلق به آحاد مردم است، هیچ كس حق ندارد به كسی بگوید ساكت باش و انتقاد نكن!‌ این انتقادات منفی و مثبت باید وجود داشته باشد. همین اظهار نظرات است كه فوتبال را زنده نگه داشته است. به ویژه تیم ملی كه متعلق به همه است و تمامی افراد حق دارند انتقاد كنند. خاصیت فوتبال همین است. با تمام احترامی كه برای والیبال، جودو، كشتی و سایر ورزش‌ها قائلم باید بگویم طرفداران فوتبال به مراتب بیشتر از سایر رشته‌هاست و صفحات روزنامه با مطالب فوتبالی پر می‌شود و تیراژتان بالا می‌رود.

    پس چرا بعضاً انتقادات را برنمی‌تابید؟

    انتقاد تا زمانی كه كسی خط احترام را لگد نكند یا به اصطلاح پلی كه بین طرفین است را رعایت كند، مشكلی ندارد ولی شما خودتان را جای من بگذارید. وقتی می‌شنوید كه می‌گویند كروش آماده است بازی‌اش را به قطر بفروشد چه حالی به شما دست می‌دهد؟ آیا من اهل زد و بند هستم؟ این دقیقاً‌ همان بی‌احترامی است و غیرقابل تحمل كه سرمربی تیم ملی یك كشور بخواهد بازی‌هایش را بفروشد. اصلاً قابل قبول نیست. با عرف جامعه و اساساً‌ هیچ فرهنگی سازگاری ندارد وگرنه چه اشكالی دارد با حفظ حرمت یكدیگر بیاییم و تنور فوتبال را با مصاحبه‌هایمان داغ‌تر نگه داریم.

    پس مشكلی با مربیان ایرانی ندارید؟ ف

    راموش نكنید تمام ما مربیان ایرانی از یك ظرف غذا می‌خوریم. به اصطلاح سر یك میز نشسته و از یك دیس غذا می‌كشیم. تمام دشواری‌ها را باید با هم تقسیم كنیم و نظرات موافق و مخالف را بشنویم اما حق نداریم حرمت‌ها را بشكنیم و با انتقادات غیرمنصفانه حقایق را وارونه جلوه دهیم.

    در این مدت برخی از اهالی فوتبال ایران انتقاداتی نسبت به تیم ملی و عملكرد شما داشتند ولی علی كریمی با سكوت خود حاشیه بیشتری برای شما درست نكرد و تصمیم گرفت برود و حرف نزند. راستی هیچ‌كس دلیل جدایی كریمی از تیم ملی را متوجه نشد. شما چطور ؟ چیزی در این رابطه می‌دانید؟

    در مورد علی كریمی یك علامت سؤال در ذهن بنده نقش بسته كه چرا او از جمع ما جدا شد؟ او یك تصمیم خاص گرفت و احساساتش را هم با ما درمیان نگذاشت. به تصمیم علی كریمی احترام می‌‌گذارم. از لحاظ شخصی معتقدم خیلی حیف شد كه او از جمع ما جدا شد و رفت. خیلی هم متأسف شدم كه چرا علی كریمی دلایل این تصمیم خود را به من نگفت! اگر كریمی مرا در جریان می‌گذاشت شاید می‌توانستم كاری كنم اما به هر حال چنین نكرد و من هم به این تصمیم او احترام می‌گذارم. با این وجود معتقدم علی كریمی با سكوت خود در این مدت الگوی مناسبی از خود برجای گذاشت. كریمی با همین سكوت خود درس بزرگی به همه داد. او ثابت كرد آدمی نیست كه امروز از ظرفی غذا بخورد و بعد ظرف غذا را بشكند و این رفتار او جای تقدیر دارد.

    ما هم ضرب‌المثلی داریم كه می‌گوید طرف نمك خورد و نمكدان شكست و شما اعتقاد دارید علی كریمی چنین نكرد؟

    دقیقاً! باز هم متأسف هستم كه چرا كریمی دلایل جدایی خود را به من نگفت و شاید می‌توانستم كاری انجام بدهم…

    همین‌طور افرادی مثل علی‌ دایی، فرهاد مجیدی، علیرضا منصوریان، یحیی گل محمدی و این اواخر علی پروین و افشین پیروانی و دیگران هم از شما حمایت كردند.

    قبل از جام ملت‌های آسیا در مصاحبه‌هایم اشاره كردم كه دوست دارم شخصیت‌‌هایی مانند علی دایی، مهدی مهدوی‌كیا، علی كریمی، وحید هاشمیان و یحیی گل‌محمدی را در استرالیا كنار خودمان داشته باشیم. همیشه گفته‌ام این بزرگان باید ویترین و تصویر خارجی فوتبال ایران در اماكن بین‌المللی باشند. من امروز افتخار می‌كنم كودك ۱۳ ساله‌ای را كه كشف و ۱۰ سال با او كار كردم تا لوئیز فیگو شود، الان كاندیدای ریاست فیفا شده است. نمی‌دانید چه حس خوبی از این بابت دارم.مارك بوسنیچ در شبكه تلویزیونی فاكس اسپورت،‌ بنجامین ویلیامز، هموطن خود را به خاطر ناداوری علیه ایران كشت. جان آلویسی استرالیایی هم در حین بازی گفت كه ببینید داور مسابقه دارد با تیم ملی ایران چه می‌كند؟ من انتظار داشتم علی دایی زودتر مصاحبه می‌كرد.

    می‌شود واضح‌تر بگویید؟

    علی دایی می‌توانست صدای ما را زودتر به گوش جهانیان برساند. اگر دایی می‌گفت كه این دوپینگی عراقی قرار است جلوی ایران بازی كند یا بازی كرده است خیلی تأثیرش بیشتر بود. او می‌توانست بگوید آقایان مسئول در كنترل دوپینگ و فیفا چرا روی بن جانسون و مارادونا زوم كردید، حالا واكنش‌تان به علا عبدالزهرای عراقی چیست؟ اگر علی دایی به غیر از مصاحبه روز چهارشنبه، پیش‌تر با شبكه‌های معروفی مثل فاكس اسپورت، تایمز یا CNN مصاحبه می‌كرد صدایش در سوئیس شنیده می‌شد و كنفدراسیون فوتبال آسیا نمی‌توانست حق‌مان را اینگونه نادیده بگیرد.

    به نظر می‌رسد از AFC هم به دلیل نادیده گرفتن شكایت ایران علیه بازیكن دوپینگی تیم ملی عراق شاكی هستید؟

    (سری به نشانه تأسف تكان می‌دهد) چه توقعی دارید وقتی اعضای كمیته انضباطی AFC یك سنگاپوری، یك سریلانكایی و… (هر قدر فكر می‌كند یادش نمی‌آید عضو دیگر كمیته انضباطی كنفدراسیون فوتبال آسیا اهل كدام كشور است!) هستند، چه توقعی دارید!نه تنها كمیته انضباطی بلكه در كمیته داوران فوتبال آسیا و… هم ما نماینده‌ای نداریم!‌درست برخلاف قطر،‌كره جنوبی، ژاپن، بحرین و… به همین خاطر می‌گویم امثال علی‌دایی،‌ علی كریمی، مهدی مهدوی‌كیا، وحید هاشمیان و یحیی گل‌محمدی باید در كمیته فنی و توسعه فوتبال حضور داشته باشند. با این وجود وظیفه خودم می‌دانم از علی‌ دایی به خاطر حمایتی كه از من كرد و داشتن دغدغه برای تیم ملی كشورش تشكر ویژه‌ای داشته باشم.

    جام ملت‌های آسیا با همه تلخی‌هایش تمام شد و به تاریخ پیوست، برای آینده فوتبال ایران كارلوس كروش چه قولی می‌دهد؟ صعود به جام‌جهانی روسیه؟ صعود به مرحله دوم جام جهانی ۲۰۱۸؟ یا قهرمانی جام ملت‌های آسیا در سال ۲۰۱۹؟ و همین طور جوانگرایی و …

    پسرم!‌ درك كنید كه ما در این جنگ نابرابر تنها نیستیم. سایر كشورها هم با تمام قدرت مشغول كار هستند. در بازی‌های مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ ما با ایتالیا بازی داشتیم كه باره‌سی، مالدینی و بزرگان فوتبال اروپا را در تركیب خود داشت اما پرتغال كه من سرمربی‌اش بودم ۹ بازیكن زیر ۲۱ سال داشت.

    (حرفش را قطع می‌كنیم) این كه خیلی خوب است. نمی‌شود همین اتفاق برای تیم ملی ایران بیفتد؟ (می‌خندد) اجازه بدهید! درست است فیگو ۲۱ ساله بود اما ۶۰ بازی ملی داشت یا ویتور بایا دروازه‌بان ما ۴۵ بازی ملی داشت و آن جوانان میانگین ۵۰ بازی ملی داشتند. الان سردار آزمون، علیرضا جهانبخش یا مرتضی پورعلی‌گنجی چند بازی ملی دارند؟ ما ابزار لازم را نداریم. بازی تداركاتی مناسب و كافی نداریم كه این جوانان آبدیده‌تر شوند، در حالی كه رقیبان ما با سرعت روبه جلو می‌روند.

    می‌شود اسم این رقیبان را بیاورید؟

    اتفاقاً دیروز داشتم با علی منصوریان بازی ایران و كره‌جنوبی در سال ۱۳۷۸ را می‌دیدم. در آن تیم ۷ بازیكن تیم ملی ایران در لیگ‌های معتبر آلمان، یونان و … بازی می‌كردند اما كره جنوبی چی؟ ۱۰ سال گذشت و حالا می‌بینیم كره‌ای‌ها ۹ بازیكن در بوندس‌لیگا و لیگ برتر انگلستان دارند. در بهترین لیگ‌های اروپا بازی می‌كنند و سؤال اینجاست چه چیزی تغییر كرده است؟لطفاً شما بگویید. آیا تمام مربیان اروپایی به یكباره كور و نادان شده‌اند كه بازیكنان ایرانی را نمی‌بینند؟! خیر! آنها بازیكنان خوب و مناسب را انتخاب می‌كنند. البته تأكید می‌كنم ایران پتانسیل بسیار خوبی در آسیا از لحاظ نیروی انسانی، استعداد و عشق و علاقه مردم به فوتبال دارد كه یك تركیب انفجاری است.

    ۴ سال پیش زمانی كه شما به ایران آمدید، قرار بود به فوتبال پایه‌ای ما كمك كنید اما دخالتی در آكادمی فوتبال ایران نداشتید. چرا؟

    من یك مثال روشن برای شما می‌زنم. در یك رابطه زناشویی هم باید هر دو طرف یكدیگر را دوست داشته باشند و بخواهند. چه كسی گفته من نخواستم یا تلاش نكردم؟ اگر بخواهم كامل‌تر جواب شما را بدهم باید بگویم وقتی آنها نخواستند از معلومات من استفاده كنند، نمی‌توانستم به این كار مجبورشان كنم. مثال دیگر بزنم همین دن گاسپار كه یكی از بهترین مربیان دروازه‌بانی دنیا به شمار می‌رود، آیا یك بار شده كه از او برای برگزاری كلاس‌های دانش‌افزایی در داخل ایران كمك بخواهند؟ جواب منفی است! كشورهای دیگر پول می‌دهند و هزینه می‌كنند تا دن گاسپار سمینار كلاس‌های مربیگری برگزار كند. (متواضعانه ادامه می‌دهد) من درباره خودم حرف نمی‌زنم چون اطلاعاتی راجع به فوتبال ندارم!

    اختیار دارید…

    ۲ تن از بهترین مربیان بدنسازی جهان یعنی مك درموت و میكو در ایران و كنارمان بودند اما یادم نمی‌آید كسی از آنها درخواست دوره آموزشی یا برنامه بدنسازی داشته باشد!‌

    شما پیشنهادی در این رابطه به علی كفاشیان ندارید؟

    من تمام تلاش خودم را انجام دادم كه رئیس فدراسیون فوتبال را متقاعد كنم به یك لابراتوار مجهز و تخصصی فوتبال در آكادمی نیاز داریم اما می‌دانید كار آن لابراتوار به كجا كشیده؟ (بدون آن‌كه منتظر پاسخ ما شود ادامه می‌دهد) تنها بخش لابراتوار كه ساخته شده انبارش است كه وسایل اضافی را آنجا گذاشته‌اند (شلیك خنده حضار!) به نظرم صحبت‌هایم را ادامه ندهم بهتر است چون ممكن است به مشكل بربخورم!

    ممکن است اقلیتی در فوتبال ایران با کارلوس کروش موافق نباشند یا سبک مربیگری او را نپسندند و اساساً حضور مربی خارجی در کشورمان را تاب نیاورند اما اکثریت فوتبال‌دوستان و مردم ما فارغ از ملاحظه‌کاری، مصلحت‌اندیشی و حسادت شغلی (!) مرد پرتغالی را تحسین می‌کنند و همین میزان برای ماندگاری کافی است. خبرورزشی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در شرایطی كه جریانی شناخته شده و آشنا (!) مدت‌هاست سرمربی سابق تیم ملی پرتغال، رئال مادرید، ‌اسپورتینگ لیسبون، دستیار اول الكس فرگوسن و به قول فیفا «پدر نسل طلایی فوتبال پرتغال» را نشانه رفته و نقدهای غیرمنصفانه‌ای را علیه كارلوس كروش پیش كشیده است، ‌این روزنامه همگام با مردم و اكثریت سوار این موج كوچك نشد و با اتخاذ سیاستی اصولی و درست اول از تیم ملی ایران و سپس كارلوس كروش به شكلی منطقی حمایت كرد و با روشنگری و بیان حقیقت اجازه نداد مرد پرتغالی و تیمش دلسرد شوند. از آن طرف هم كارلوس كروش پرتغالی، با وجود سال‌ها زندگی در اروپا و آفریقا حركتی انجام داد كه كمتر پیش از این دیده بودیم. او قدرشناسانه پا به تحریریه پرتیراژترین روزنامه ورزشی كشور گذاشت تا به قول خودش از سردبیر و تك‌تك بروبچه‌های مجموعه خبر بابت حمایت از تیم ملی ایران تشكر كند.

    (سردبیر به نمایندگی از اعضای تحریریه خبرورزشی به كارلوس كروش خوشامد می‌گوید ) (با لبخند) ممنون، ملاقات با شما آن هم در تحریریه خبرورزشی برای من باعث افتخار است. این دیدار دوستانه باید خیلی وقت پیش اتفاق می‌افتاد كه متأسفانه به دلیل مشغله فراوان كاری مقدور نشد. حالا خیلی خوشحالم كه اینجا هستم و تشكر می‌كنم از شما خبرنگاران زحمتكش این روزنامه كه در یك روز تعطیل كاری وقت گذاشتید و به تحریریه آمدید تا با هم ملاقاتی داشته باشیم.

    بی‌تعارف می‌خواستیم نظرتان را در مورد خبرورزشی بدانیم. جا دارد به سردبیر شما و اعضای تحریریه خبرورزشی بابت تولید روزنامه‌ای ویژه با طراحی فوق‌العاده، مطالب خوب و حرفه‌ای تبریك بگویم. امروز به دو دلیل اینجا آمده‌ام (لحظه‌ای سكوت كرده و نگاهی هوشمندانه به ما می‌اندازد تا عكس‌العمل بچه‌ها را ببیند).

    لطفاً دلایل حضورتان در خبرورزشی را عنوان ‌كنید.

    (قدرشناسانه) اول به خاطر احترام به شغل خبرنگاری و روزنامه پرتیراژ و صادقانه‌ای كه منتشر می‌كنید، چون خوب می‌دانم و از زمان حضورم در ایران درك كردم كه چگونه از تیم ملی و رؤیاهای فوتبال كشورتان و همین‌طور خواست مردم، حمایت می‌كنید. مسلماً نظر خوب و بد باید در كنار هم مطرح شود و خوب هم نیست همیشه همه موافق آدم باشند. شخصاً سال‌های متمادی در كشورهای مختلفی فعالیت و مربیگری كرده‌ام. معمولاً هم رابطه خوبی با مطبوعات آن كشورها نداشتم ولی به همه آنان احترام گذاشته و می‌گذارم. به خوبی هم واقفم تضاد آرا خوب است و در زندگی یاد گرفته‌ام از نظرات مخالفانم نیز استفاده كنم. این به من كمك می‌كند تا بدانم جایی دارم درست عمل می‌كنم یا اشتباهی مرتكب شده‌ام. دومین دلیل حضورم در خبرورزشی… (در همین اثنا آرین قاسمی مترجم كارلوس كروش هم با چند دقیقه تأخیر به جمع‌مان ملحق می‌شود و زحمت ترجمه حرف‌های سرمربی تیم ملی از این به بعد روی دوش این جوان خوش‌برخورد می‌افتد).

    دلیل دوم حضورتان در تحریریه خبرورزشی را نگفتید..

    عمیقاً معتقدم بزرگترین دستاورد تیم ملی در چند سال گذشته، حمایتی بود كه از جانب مردم و هواداران دیدیم و به دست آوردیم، خاصه حمایتی كه ایرانی‌ها در استرالیا از ما داشتند و از این بابت می‌خواستم مراتب تشكر و سپاس خود را از همه این عزیزان در پرتیراژترین روزنامه ورزشی كشورتان اعلام كنم. همواره قدردان این مردم هستم كه صبورانه از ما حمایت كردند و این ایمان و اعتقاد را به تیم ملی كشورشان داشتند.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    دیدار دوستانه تیم یاران کریمی با یاران فردوسی پور در پشتیبانی از بیماران سرطانی – چند روز پیش

    به گزارش سایت کانون مربیان فوتبال ایران، علی کریمی بازیکن پیشین پرسپولیس که از آغاز این فصل تصمیم گرفت دیگر به فوتبال ادامه ندهد و مدتی نیز در کنار کارلوس کی‌ روش در کادر فنی تیم ملی حضور داشت، قصد دارد دوره‌ های مربیگری را بیرون از ایران پشت سر بگذارد.

    کریمی به منظور شرکت در این کلاس‌ های مربیگری هفته اول اسپند ماه راهی انگلیس می‌ شود. اقدام کریمی برای شرکت در کلاس‌ های مربیگری در حالی است که مربی پیشین تیم ملی بدون داشتن مدرک برای همراهی کی‌ روش به عنوان کمک مربی انتخاب شده بود.

    علی کریمی و فلیکس ماگات در تمرین بایرن مونیخ

    کریمی به جهت این که بازیکن ملی‌پوش بوده، در صورتی که شرکت در کلاس‌ های مربیگری در ایران را برمی گزید، می‌ توانست بدون پشت سر گذاشتن دوره‌ های مربیگری D کار خودش را از دوره C آغاز کند. از سوی دیگر ملی‌ پوش پیشین ایران چنان چه در آلمان اقدام به آغاز دوره‌ های آموزشی مربی‌گری کند، به جهت دلیل پیشینه اش در بایرن مونیخ و بوندس لیگا می‌ تواند دوره‌هایش را از مرحله B شروع کند. با این حال کریمی تحقیقاتش را در این زمینه انجام داده و تصمیمش را برای شروع دوره‌های مربیگری در انگلیس گرفته است.

    علی کریمی در بایرن مونیخ و شالکه 04

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    جادوگر در نوروز 94 به زادگاه پدری اش (لاهیجان) رفته و کبابی به راه انداخته است !

    علی کریمی سرگرم کباب درست کردن

    علی کریمی و هیما کوچولو (دخترش)

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    علی کریمی محبوب ترین فوتبالیست دو دهه گذشته ایران

    در برنامه این هفته نود 90 (7 اردیبهشت 94) پس از برگزاری هفته ها مسابقه پیامکی برای گزینش محبوب ترین بازیکن دو دهه گذشته ایران سه فوتبالیستی که به دور پایانی آن راه یافته بودند (علی کریمی ، فرهاد مجیدی و خداداد عزیزی) با یکدیگر در پیکار بودند.

    سرانجام کریمی با به دست آوردن بیش از نیمی از رای ها (نزدیک به 1 میلیون و 250 هزار رای) توانست این لقب را از آن خود کند. مجیدی و عزیزی هم در رده های پسین جای گرفتند.

    نتیجه پایانی رای گیری نود

    نوشتار علی کریمی پس از این رویداد در اینستاگرام

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    نوشته‌اند علی کریمی به این دلیل اردوی تیم ملی را ترک کرد که بازیکنان او را مسخره کرده و دست می‌انداختند! (با سدایی بلند و عصبانیت شدید ادامه می‌ دهد) احترام همه ملی‌ پوشان واجب است ولی از قول من بنویسید گنده‌تر از این بازیکنان هم نمی‌ توانند علی کریمی را مسخره کنند (سدایش بالاتر می‌رود). بنویسید هنوز مادر نزاییده بازیکنی بخواهد علی کریمی را مسخره کند و این اتفاق در بایرن مونیخ المان نیفتاد چه رسد به فوتبال ایران و… (کمی با کریمی صحبت می‌کنیم و وقتی آرام‌ تر می‌ شود می‌گوید) البته این مطلب را هم حتما بنویسید من غیر از عزت و احترام چیز دیگری از بازیکنان تیم ملی ندیدم و امیدوارم دوستان شما به جای این اخبار کذب، حقایق را بنویسند.


    همه چیز از 8 دی 1393 شروع شد. روزی که علی کریمی به طور ناگهانی هتل ازادی و اردوی تیم ملی را ترک کرد و رفت. این موضوع ان هم برای ما خبرنگاران سوژه جذابی بود. همان روز باورتان نمی‌شود 11 بار – شاید هم بیشتر!- با تلفن همراه جادوگر تماس گرفتم اما همه این تلاش‌ها بی‌فایده بود.

    ظاهرا علی کریمی با خود عهد کرده بود درباره تصمیم غیرمنتظره خود حرفی نزند که حرفی هم نزد! سکوت علی کریمی فرصتی به وجود اورد برای شروع شایعات و گمانه‌زنی‌ها درباره علت جدایی ستاره محبوب از تیم ملی و هرکس چیزی گفت و حرفی زد… عجبا، کریمی که معمولا در قبال این قبیل زمزمه‌ها خاموش نمی‌ماند و جواب دندان‌شکنی می‌داد، باز هم قفل سکوت خود را نشکست. در این میان دو، سه مرتبه به طور اتفاقی با جادوگر برخورد کردم ولی کریمی تصمیمی برای شکستن عهد خود نداشت. روزی هم که به بهانه بازی نیکوکارانه برای کودکان مبتلا به سرطان در زمین چمن دانشگاه شهید بهشتی با کریمی مصاحبه کردم، شرط گذاشت سوالی درباره فوتبال مطرح نشود که نشد! دیروز (چهارشنبه) اما اتفاق جالبی افتاد. مصاحبه یک عضو هیات رئیسه فدراسیون فوتبال علیه شماره 8 دلیلی شد برای گفت‌وگو با علی کریمی و… اغراق نباشد این مصاحبه بعد از سکوت طولانی جادوگر، حکم پیدا شدن جعبه سیاه اتفاق 8دی‌ماه پارسال را دارد که مسلما به خواندنش می‌ارزد.

    علی‌اقا، مدت‌ها سکوت پیشه کرده بودید و امروز که شما را پیدا کردیم، می‌خواهیم با اجازه‌تان درباره خیلی چیزها صحبت کنیم. موافقید که؟

    اولا از قول من بنویسید من مثل بعضی‌ها عقده بلیت‌ فرست‌کلاس و اکونومی ندارم. امدم به تیم ملی کشورم خدمت کنم اگر کاری از دستم برمی‌اید و خیلی وقت‌ها هم کاری از دستمان برنیامده است. من نمی‌دانم چرا برخی‌ها که معلوم نیست از کجا به فوتبال امده‌اند، این حرف‌ها را می‌زنند تا خودشان را مطرح کنند!

    منظورتان شهرام دبیری است؟

    (با لبخند عصبانی) من اسمی نیاوردم. شما بروید از بازیکنان حاضر در جام جهانی 2006 المان بپرسید علی کریمی در سفر برگشت بلیت فرست‌کلاس داشت یا اکونومی؟!

    اتفاقا خودم در ان سفر همراه شما بودم و خاطرم هست دو، سه بار از ان قسمت، دست‌اندرکاران تیم ملی امدند و خواستند به بخش فرست‌کلاس بروید اما ترجیح دادید کنار مردم بنشینید.

    خدا رفتگان شما را بیامرزد. تدارکات تیم چند بار امد و از من خواست جلو بروم اما نرفتم. به اردوی افریقای جنوبی هم با بلیت اکونومی رفتم و اقایان روی هوا یک حرفی می‌زنند و… از ان گذشته من اعتقاد دارم باید در یک تیم شخصیت همه حفظ شود. بعضی‌ها ماشاا… به تدارکات تیم جوری نگاه می‌کنند که انگار خودشان از کره دیگری امده‌اند در حالی که ما همه یک تیم هستیم؛ از سرمربی، سرپرست، مربیان و بازیکنان بگیرید تا تدارکات تیم که همگی در موفقیت و ناکامی سهیم هستند.

    بحث اینکه علی کریمی به خاطر نگرفتن پاداش صعود به جام جهانی قهر کرده، تا چه حد صحت دارد؟

    این حرف‌ها خنده‌دار است. من از دی‌ماه سال گذشته و قبل از سفر تیم ملی به جام ملت‌های اسیا یک کلمه هم حرفی نزدم ولی متاسفانه توی فوتبال این مملکت، حرف نزنی فکر می‌کنند ریگی به کفش داری که سکوت می‌کنی. انهایی که هزار تا مشکل دارند ولی اهل هارت و پورت هستند و شلوغ می‌کنند، نازشان در فوتبال ایران همیشه خریدار دارد.

    شاید سکوت شما به این شایعات دامن زد و…

    من می‌گویم شما به عنوان مطبوعاتی و کسانی که قلم به دست دارید و نقد می‌کنید، کلاه‌ خودتان را قاضی کنید. شما همین الان با حسین هدایتی تماس بگیرید و از او بپرسید علی کریمی از اردوی افریقای جنوبی با شما تلفنی صحبت کرد، چه گفت؟ او شاهد زنده است.

    چه گفتید؟ خودتان بی‌ زحمت می‌گویید؟!

    از ایشان تقاضا کردم در صورت امکان و برای روحیه دادن به بچه‌های ملی‌پوش در استانه جام ملت‌های اسیا بیاید و در قالب پاداش صعود به جام جهانی مبلغی به انها بدهد. چون فدراسیون این پاداش را نداده است. من هرگز برای خودم به کسی زنگ نمی‌زنم رو بیندازم ولی به خاطر تیم ملی مملکتم و بروبچه‌های این تیم به هدایتی رو انداختم. اصلا من نقشی در صعود تیم ملی به جام جهانی برزیل نداشتم که بخواهم توقع پاداش داشته باشم! بعد مگر من توی جام جهانی بودم؟! من می‌خواستم تیم از نظر روحی و روانی در استانه جام ملت‌ها شرایط خوبی پیدا کند که دست اقای هدایتی هم درد نکند که حرف مرا زمین نگذاشت و بلافاصله پس از ان که رسیدیم تهران، مبلغ خوبی به عنوان پاداش از جیب شخصی‌اش پرداخت کرد.

    شنیدیم این مبلغ حدود 900 میلیون تومان بوده است.

    بله، هنوز هم رسید ان موجود است.

    این چندمین بار است بحث قهر علی کریمی به خاطر پاداش مطرح می‌شود و سکوت شما هم همان‌طور که گفتم، به این حرف و حدیث‌ها دامن می‌زند.

    واقعا خنده‌دار است. سکوت من فقط به خاطر تیم ملی ایران بود. اگر من حرفی می‌زدم و تیم می‌رفت جام ملت‌ها اوت می‌شد، همه را گردن من می‌انداختند کما اینکه بعد از اوت شدن تیم انداختند گردن علی کریمی و گفتند اگر فلانی می‌رفت تیم حذف نمی‌شد و… اصلا چه ربطی به من داشت؟

    اتفاقا کارلوس کروش در مصاحبه با خبرورزشی از سکوت شما تمجید کرد و گفت کریمی ظرفی را که از ان غذا خورده بود،‌ برنگرداند!

    (کمی ارام‌ می‌شود) نه، به نظر من خود کروش اگر چیزی علیه من نگفته باید بیاید و… حرف‌های این افراد کوتوله را تکذیب کند. من نمی‌دانم این اقایانی که امروز چنین حرف‌هایی می‌زنند تا به حال کجای فوتبال بودند؟

    دوشنبه شب در برنامه 90، حدود 52 درصد مردم و بینندگان تلویزیونی به شما رای دادند تا به عنوان محبوب‌ترین بازیکن دو دهه اخیر فوتبال ایران انتخاب شوید. شاید مصاحبه علیه علی کریمی ان هم فردای این اتفاق سروصدا می‌کرد و شهرتی به بار می‌اورد!

    این افراد صد بار هم علیه من مصاحبه کنند، نظر مردم عوض نمی‌شود. من نمی‌دانم برای چه اسم مرا می‌اورند؟ من این محبت و لطف مردم را یک‌شبه به دست نیاورده‌ام که این اقایان بخواهند یک‌شبه مرا خراب کنند. (لحظه‌ای مکث می‌کند و سپس ادامه می‌دهد) ادم واقعا می‌ماند. حالا اگر یک نفر درباره من چنین حرف‌هایی می‌زد که سال‌ها توی فوتبال بود و مردم او را می‌شناختند، دلم نمی‌سوخت. با خودم می‌گفتم طرف سرد و گرم این فوتبال را چشیده است.

    بالاخره فوتبال ایران دارد به یک سمت‌هایی کشیده می‌شود. وقتی یک جوان با وجود داشتن استعداد فراوان توی روی کریم باقری می‌ایستد، چه می‌توان گفت؟

    این برمی‌گردد به همین مدیریت غلط و ادم‌هایی که این‌کاره نیستند و می‌ایند به فوتبال و پرسپولیس. وقتی یک بازیکن پرسپولیس کلی شلوغ می‌کند، کلی جنجال درست می‌کند، به دو روز نمی‌کشد برمی‌گردد سر تمرین، همین می‌شود.

    البته خانزاده 9 ماه محروم شد. خبر دارید که؟

    9 ماه محروم می‌شود ولی کاش این 9 ماه بعد از مدتی نشود 3 ماه و 4 ماه! مواردی بوده که محرومیت کم‌کم نصف شده است. این حکم را فدراسیون داده است، در حالی که معتقدم این حکم را باید باشگاه پرسپولیس می‌داد و خانزاده را محروم می‌کرد.

    حالا می‌خواهیم از علی کریمی بپرسیم. خود شما پیش امد که بروید و با هوادار درگیر شوید یا به جروبحث لفظی بپردازید؟

    جروبحث نه، ‌بالاخره هوادار هم عصبانی است. بالاخره تحت فشار است. تیمش را دوست دارد. نه پرسپولیس بلکه شرایط همه تیم‌های پرطرفدار این‌طوری است.

    به این نکته هم توجه کنید که خانزاده مدعی شده ان هوادار به او فحش ناموسی داده است.

    بعضی وقت‌ها واقعا یک‌جاهایی است که می‌گویند خون به مغز نمی‌رسد. یک اتفاقی می‌افتد. حالا طبعا یک جاهایی ادم باید یک چیزهایی را نشنیده و ندیده بگیرد. بعدش باید پرسید چی باعث شده که چنین اتفاقی بیفتد؟ عملکرد خودمان و رفتار خودمان هم لابد عامل بوده است.

    شاید اگر کریم باقری انجا نبود و جلوی بازیکنان را نمی‌گرفت و وساطت نمی‌کرد، اتفاقات بدتری هم می‌افتاد!

    کاش اقاکریم زودتر به پرسپولیس می‌امد.

    شنیدید باقری در رختکن بعد از بازی با سایپا هم حسابی داد و فریاد راه انداخته و…

    باید اقا کریم این کار را می‌کرد. اصلا یکی باید باشد که به عنوان بزرگتر جلوی برخی اتفاقات را بگیرد.

    بگذریم، علی‌اقا سکوت طولانی شما سیاست درستی بود؟

    شاید، متاسفانه اینجا همان‌طور که گفتم این‌جوری است. من سکوت کردم تا مثلا به تیم ملی کمک کرده باشم ان وقت هرکس از گرد راه رسید، یک حرفی علیه ما زد و داستانی برای خودش ساخت. همیشه حرف برای گفتن زیاد است اما من ترجیح دادم صحبت نکنم و همین سکوت باعث موج‌سواری بعضی‌ها شد! حالا این حرف‌ها گذشته، شما بگویید در نهایت فوتبال ما می‌خواهد چه شود؟

    شما خودتان بگویید بهتر است.

    روز سه‌شنبه خود همین اقای دبیری به من زنگ زده و وقتی متوجه شده اوضاع مناسب نیست، حرفش را پس گرفته است. در حالی که ادم یا حرفی را نمی‌زند یا پس نمی‌گیرد. من علی کریمی اگر علیه کسی حرفی بزنم، سرم بالای دار برود، حرفم را پس نمی‌گیرم. ادم باید پای حرفش بایستد. طرف به 24 ساعت نرسیده، حرفش را عوض می‌کند. واقعا جالب است.

    در یک چرخش 180 درجه‌ای کلی هم از شما تعریف کرد و…

    من اصلا احتیاجی به تعریف و تمجید این جور ادم‌ها ندارم. اسم من برای چی وسط امد؟ (با حرارتی بیشتر) من الان توی این فوتبال چه‌کاره‌ام؟ من یک بازیکن بازنشسته هستم مثل صدها بازیکن دیگر. دنبال کار و زندگی خودم هم هستم. فلانی مدتی با تیم ملی همکاری کرد، بعد این همکاری به‌هم خورد و رفت. دیگر این چه حرف‌هایی است؟ من نمی‌خواهم همه حرف‌ها را بزنم ولی همین دوستان سال 2012 که برای انتخابات بهترین‌های سال اسیا به مقر AFC رفتیم، همگی با بلیت فرست‌کلاس و با خانواده‌هایشان امده بودند!

    جدا؟!

    بله، انگار که سیزده به‌در امده‌اند مالزی! دوستان فدراسیون‌نشین و سازمان لیگ از جیب فدراسیون سفر خانوادگی امده بودند و حالا این حرف‌ها درباره علی کریمی زده می‌شود. حاضرم با تک‌تک ان افراد رودررو شوم و همین حرف‌ها را بزنم (با صدایی بلند این حرف‌ها را می‌زند!) بگذریم! من یک حرفی را می‌خواهم مطرح کنم. مجلس شورای اسلامی با این عظمت که قانون‌گذار کشور است و تمام تصمیمات مهم باید در خانه ملت مصوب شود، به صورت علنی برگزار می‌شود ولی چرا اقایان جلسه هیات رئیسه فدراسیون فوتبال را به پشت درهای بسته می‌برند؟ چرا یک دوربین تلویزیونی یا خبرنگار را راه نمی‌دهند؟

    شاید حرف‌هایی در این جلسات رد و بدل می‌شود که نباید رسانه‌ای شود یا به صلاح نیست به گوش افکار عمومی برسد.

    ایا تصمیمات فدراسیون به اندازه مجلس شورای اسلامی حساس و مهم است یا اقایان چای، نسکافه و میوه میل می‌کنند و خبرنگاران را ان پایین و پشت درهای بسته نگه می‌دارند. چرا؟

    جالب ان که هرکدام از اعضای هیات رئیسه هم می‌ایند بیرون، یک حرف می‌زنند. به طور مثال درباره خود شما، دبیری یک صحبتی مطرح می‌کند و بلافاصله همین مصاحبه توسط علی کفاشیان تکذیب می‌شود!

    واقعا تاسف‌برانگیز است. حداقل یک سخنگو برای خودشان بگذارند، مثل وزارت امور خارجه که با وجود این همه مسئول و وزیر و معاون و … یک سخنگو دارد. او می‌اید برنامه‌ها و سیاست‌های این وزارتخانه را برای رسانه‌ها بیان می‌کند. یعنی چی؟ پشت این درهای بسته چه تصمیماتی گرفته می‌شود که فوتبال ما امروز موفق شده است؟! اجازه بدهید دو تا خبرنگار در این جلسات باشد. دو تا دوربین که گوشه‌هایی را نشان دهد. چه اشکالی دارد؟!

    لابد اشکال دارد دیگر!

    من نمی‌دانم وقتی انجا دارند برای فوتبال مملکت تصمیم می‌گیرند، چه اشکالی دارد مردم بدانند و جلسات با حضور رسانه‌ها برگزار شود؟ این یکی یک چیزی می‌گوید ان یکی چیزی دیگر … دیروز که با دبیری حرف می‌زدم می‌گفت در جریان خیلی چیزها نیستم. عضو هیات رئیسه فدراسیون فوتبال هیچی نمی‌داند. شما یک زنگ به کمیته انضباطی بزنید، ببینید چند صد تا شکایت بابت طلب بازیکنان روی میز کمیته انضباطی است. به جای حرف زدن درباره من که نه در پی طلب پول از فدراسیون فوتبال هستم و نه دنبال پست و مقام، بروید تکلیف قرارداد ال‌اشپورت را مشخص کنید.

    کیفیت لباس‌های ال‌اشپورت را چطور دیدید؟

    اصلا من یک چیزی بگویم. شما اگر می‌خواهید به فوتبال این مملکت خدمت کنید، بروید روی این قضیه کار کنید. اینکه علی کریمی با چه کسی مشکل دارد یا علیه کدام فرد حرف زده، مهم نیست. در دنیا هم این مسائل بزرگنمایی می‌شود. مورینیو همیشه با ارسن ونگر درگیر است و در ایران هم قرار نیست همه بازیکنان و مربیان با هم رفیق باشند. من می‌خواهم ببینم قرارداد یک اسپانسر لباس چه جوری باید باشد که هیچ کس از ان سر درنمی‌اورد و فقط دو تا امضا پای ان دیده می‌شود؟! دنبال این باشید که هر اردوی تیم ملی از چند روز قبلش در تکاپوی جور کردن لباس تمرین باشد.

    شنیدیم در اردوی افریقای‌جنوبی حتی برای مایحتاج اولیه و خریدهای روزانه هم مشکل داشتید!

    مشکلاتی که اسمش مشکل نبود. خنده‌دار بود! بازیکنان بابت نگرفتن پاداش صعود به جام جهانی ناراحت بودند و مرتب این حرف‌ها را در اردو می‌شنیدم. به همین خاطر گفتم اگر کاری از دستم برمی‌اید، انجام دهم. دم اقای هدایتی هم گرم که روی مرا زمین نزد. اورد و پول را داد. من هیچ اطلاعی ندارم و هنوز نمی‌دانم حساب جام جهانی‌شان تسویه شد یا نه!

    ظاهرا یک روز قبل از پرواز تیم ملی به مقصد سیدنی و جام ملت‌های اسیا، حسین هدایتی چکی به عنوان پاداش به شما داده، درست است؟

    11 صبح فردایش چک حسین هدایتی نقد شد و من هم همان مبلغ را بدون کم و کاست تحویل فدراسیون دادم.

    چرا علی کریمی این چک را نقد کرد؟

    چون دو فقره چک پرداخت شد، یکی به مبلغ 500 میلیون تومان در وجه من کشیده شده بود و سیصد و خرده‌ای هم در قالب چکی دیگر…

    جالب شد! خب اگر دعوای علی کریمی بر سر پاداش ملی‌پوشان بوده می‌توانسته زمان نقد کردن چک، پول خودش را بردارد. این طور نیست؟

    من نمی‌خواهم این حرف را بزنم اما بسیاری از همدوره‌هایم شاهدند که بارها از حق خودم گذشتم. باور کنید از حقم گذشتم نه این که یک چیزی بوده باشد بخواهم بگویم، نمی‌خواهم. از قراردادم گذشتم ولی حالا این پاداش که حق علی کریمی نبوده، درست هم نبوده که سهمی از ان بخواهم را طلب کنم.

    حالا که بحث به اینجا کشید می‌خواهیم به 8 دی ماه 1393 برگردیم. روزی که به نشانه قهر هتل ازادی و اردوی تیم ملی را ترک کردید. باز هم می‌خواهید به سکوت خود درباره این اتفاق ادامه دهید؟

    می‌خواهم اینجا یک چیزی را بگویم که اصلا دلیل قهر انچنانی نبوده است. ما امدیم برای کمک کردن به تیم ملی این مملکت. امدیم و گفتیم وضع خوب می‌شود اما نشد! از همان روز اول مشکل لباس بود. مشکل نمی‌دانم اب معدنی بوده است، مشکل X بوده، مشکل Y بوده است. مشکلات خیلی زیاد بوده است. من ادمی هستم که واقعا نمی‌توانم ببینم یک اتفاقاتی دارد می‌افتد، باز بمانم و کار کنم. شما ببینید برای موفقیت یک تیم خیلی فاکتورها باید وجود داشته باشد. سرمربی تیم چه کسی باشد، یک فاکتور است. انتخاب بازیکنان یک فاکتور است. در کنارش امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری هم باید باشد. زمین تمرین و … هم که ماشاا…! اقا من مربی که نباید هر روز صبح به صبح ببینم چمن زمین تمرین کوتاه شده یا نه؟ ابیاری شده یا نه؟ من بروم و ببینم لباس‌های تیم ملی شسته شده و چیده شده سرجایش است یا نه؟ باید همه چیز اماده باشد …

    بحث دیگری که بعد از ترک اردوی تیم ملی توسط شما مطرح شد، این بود که علی کریمی وقتی متوجه شده نمی‌تواند در جام ملت‌ها روی نیمکت تیم ملی بنشیند و بالاجبار باید می‌رفته بالا، روی سکوها می‌نشسته دلخور شده و تصمیم به جدایی گرفته است. شما این حرف را تایید می‌کنید؟

    انهایی که این حرف را مطرح کردند کاش کمی تحقیق می‌کردند. من می‌توانستم به عنوان مشاور فنی روی نیمکت تیم ملی در جام ملت‌های اسیا بنشینم، ادم‌های بی‌سواد و شایعه‌سازی که نمی‌دانند، بدانند توی ایین‌نامه برگزاری مسابقات این نکته امده بود، شما بگویید خبیری روی نیمکت پرسپولیس با چه سمتی نشسته است؟

    مدیر رسانه‌ای. چطور مگر؟

    تمام شد و رفت. مطالعه کنید بعد حرف بزنید. من اصلا مدرک مربیگری ندارم. مدرک B را که فدراسیون به صورت افتخاری به من می‌داد. اصلا مدرک هم نمی‌دادند می‌توانستم به عنوان مشاور فنی روی نیمکت تیم ملی بنشینم. ID کارت هم صادر می‌شد ولی متاسفم که این شایعات مطرح شد. از ان گذشته اصلا من می‌رفتم ان بالا روی سکوها می‌نشستم. چی می‌شد؟ مهم موفقیت تیم ملی بود. چطور تا وقتی ان سه بازی تیم ملی می‌برد همه چیز OK بود ولی بعد از حذف شدن مقابل عراق همه‌ کاسه و کوزه‌ها سر من شکسته شد؟ نبود من؟ نرفتن من باعث حذف تیم ملی شد؟

    تا جایی که حافظه‌مان یاری می‌کند، کسی در ان مقطع چنین حرفی علیه شما مطرح نکرد، نه رسانه‌ها و نه سرمربی تیم ملی و…

    الان سرمربی تیم ملی کارلوس کروش است. شما اگر بروید یواخیم لو سرمربی تیم ملی المان که در خاک برزیل قهرمان جام جهانی شد را هم به ایران بیاورید ولی به او امکانات ندهید موفق نمی‌شود. پس برای رسیدن به موفقیت همه عوامل باید کنار هم باشد ولی فدراسیون فوتبال ما فاقد این پتانسیل و مدیریت برای رسیدن به موفقیت است.

    ان روز خاصی که اردو را ترک کردید واقعا قهر با شخص خاصی مطرح بود یا یک لحظه تصمیمی شخصی گرفتید؟

    نه، قهری در کار نبود. من نمی‌توانستم با این شرایط بمانم و کار کنم. شاید دوستان بتوانند و قراردادشان را هم تمدید کنند اما واقعا شرایط برای موفقیت تیم ملی مهیا نیست. پس فردا اگر من می‌رفتم و تیم نتیجه‌ای نمی‌گرفت تمام کاسه و کوزه‌ها باز هم بر سر من علی کریمی شکسته می‌شد. بنابراین رفتم تا با رفتنم به تیم ملی کمکی کرده باشم. متاسفانه نباید این حرف را بزنم اما هر چهار تا اردو به ملی‌پوشان لباس می‌دادند، کجای دنیا این طوری است؟ افغانستان هم این شرایط را ندارد! بعد همان لباس‌ها را در پایان اردو پس می‌گرفتند تا ان را شسته و در اردوی بعدی در اختیار ملی‌پوشان بگذارند! حال شما تصور کنید اردوی بعدی ملی‌پوشان جدیدی به تیم ملحق می‌شدند که سایز انها به قبلی‌ها نمی‌خورد و بالاجبار باید همان لباس کوچک یا بزرگ را می‌پوشیدند و واقعا ‌مسخره است. شانس اوردیم کار خودمان به عنوان مربی به شستن لباس ملی‌پوشان کشیده نشد. البته اگر ادامه می‌دادیم شاید همین اتفاق می‌افتاد. شما به عنوان خبرنگار رسالتی بر عهده دارید. باید بروید و قرارداد ال‌ اشپورت را بررسی کنید. برنامه‌های تلویزیونی اقای فردوسی‌پور چرا نمی‌اید قرارداد ال‌اشپورت را نشان بدهد؟ اصلا‌ متن و مفاد قرارداد را منتشر کند.

    شنیدیم لباس‌ها بعد از شستن کوچک می‌شده است!

    بدتر از ان لباس را در پایان اردو پس می‌گرفتند. بالاخره بازیکن ملی‌پوش به خانه و محلش برمی‌گردد. هواداران، خانواده، برادر، خواهر، فک و فامیل و بچه‌محل‌ها لباس او را یادگاری می‌خواهند. همین الان با وجود خداحافظی‌ام توی کوچه و خیابان از من لباس می‌خواهند. خداوکیلی بازیکن ملی‌پوش باید خجالت بکشد که لباس اضافی ندارد؟! یا بازیکنی که جدید دعوت می‌شود شاید دیگر دعوت نشود. نباید ان بازیکن یک لباس تیم ملی را به عنوان یادگاری برای فرزندان و نوه‌های خود داشته باشد؟ واقعا زشت است طرف با سایز اسمال می‌امد و باید سایز لارج می‌پوشید!

    اگر در یک بازی رسمی یا دوستانه تیم ملی بازیکن حریف به رسم معمول درخواست تعویض لباس با بازیکن ایران را می‌کرد، تکلیف ملی‌پوش ما چه بود؟

    نمی‌گذاشتند عوض کند! قبل از بازی اقایان سرپرست و مسوول فدراسیون اعلام می‌کردند که کسی حق تعویض لباس خود با بازیکنان حریف را ندارد!

    چرا؟

    خودشان می‌گفتند برای بازی بعد لباس نداریم و باید از همین لباس‌ها استفاده کنیم! همیشه حرفم این است کسانی که نمی‌توانند یک مشکل لباس را حل کنند نباید از انها انتظار کارهای بزرگتری را داشت.

    این هوادارانی که به علی کریمی رای دادند، انتظار دارند شما کلاس‌های مربیگری را پشت‌سر گذاشته و به فوتبال برگردید.

    من تا وقتی این جور ادم‌ها بالای سر فوتبال ایران هستند هیچ علاقه‌ای به بازگشت به این فوتبال ندارم. ادم‌هایی که بعد از صعود به جام جهانی اولین پاداش را خودشان برمی‌دارند، اولین ماشین را خودشان برمی‌دارند، به درد فوتبال ما نمی‌خورند. علی کریمی زمانی به این فوتبال برمی‌گردد که بداند مدیرانی امده‌اند تا واقعا به فوتبال ایران خدمت کنند نه به خودشان! هر موقع چنین ادمی امد توی فوتبال، من هم می‌ایم و هر چه در توانم باشد برای مردم کشورم انجام می‌دهم.

    شما که از مدیران فعلی انتقاد می‌کنید چه مدیرانی را قبول دارید؟

    بالاخره می‌ایند. هر کدام از این اقایان غیرفوتبالی که مدیر شده‌اند بالاخره یک تاریخ مصرفی دارند و تمام می‌شوند و می‌روند! یک روزی افرادی مثل صفایی فراهانی یا دادکان پیدا می‌شوند، کما اینکه همین الان هم همه می‌گویند خدا پدر و مادر صفایی‌فراهانی را بیامرزد که همین کمپ تیم‌های ملی را ساخت، وگرنه ملی‌پوشان ما هر روز باید در یک زمین تمرین می‌کردند! یا همین‌طور دکتر دادکان که برای فوتبال این مملکت کم زحمت نکشید. امیدوارم هر چه زودتر کسی بیاید و در راس ‌این فوتبال قرار بگیرد که برای خدمت کردن امده باشد نه کسانی که به پاداش تیم ملی هم رحم نمی‌کنند. چرا باید تدارکات تیم که نیاز مالی هم دارد، 3 میلیون تومان بگیرد و اقایان بالاترین پاداش‌ها را به خود اختصاص دهند؟

    ولی برخی‌ها شاید بگویند مسوولان فدراسیون فوتبال المان که قهرمان جام جهانی شدند هم پاداش می‌گیرند!

    ببینید پاداش تیم ملی متعلق به بازیکنان است. فدراسیون فوتبال المان خزانه‌اش پر و پیمان است. در حساب بانکی فدراسیون المان انقدر نقدینگی وجود دارد که مشکلی پیش نمی‌اید. اینجا چطور؟ حقوق کارمندان فدراسیون با تاخیر 10، 15 روزه پرداخت می‌شود.

    منظورتان مهدی محمدنبی دبیرکل سابق فدراسیون است؟

    خیلی‌ها در فدراسیون پاداش گرفته‌اند که حق‌شان نبود. تدارکات تیمی که از صبح تا شب و شب تا صبح زحمت می‌کشد، سرپا ایستاده و کار می‌کند، ان موقع فقط 3 میلیون تومان باید بگیرد؟ این رواست؟ یک کسی مثل اشکان دژاگه که به خاطر مصدومیت نتوانست در 3 بازی مقدماتی جام جهانی برای تیم ملی بازی کند، باید از پاداش صعود به جام جهانی محروم شود؟ یکسری بازیکن که فقط در 2، 3 تا بازی اخر بودند، پاداش گرفتند ولی به اشکان و همین ‌طور سیدمهدی رحمتی پاداش نرسید، چرا؟ ان افرادی که بازی‌های اخر اضافه شدند و بازی نکردند و حتی در لیست 18 نفره تیم ملی هم نبودند، پاداش گرفته و زحمتکشان قبلی نگرفتند. حالا چند نفر دیگر هم شاید غیر از اشکان و سیدمهدی باشند که من نام انها را فراموش کرده باشم. چرا به این مسایل نمی‌پردازید؟

    اتفاقا ما با اشکان دژاگه مصاحبه‌ای اختصاصی انجام دادیم که همین حرف‌ها را به خبرورزشی زد و منتشر شد.

    اقا من یک چیزی از زمان سرمربیگری بلاژویچ و ریاست صفایی‌فراهانی همین الان یادم امد که باید بگویم. بازی با تایلند بود. فکر کنم که مصدوم بودم و به جان 3 تا بچه‌هایم انتظار پاداش نداشتم. رضا چلنگر شاهد زنده است. می‌توانید بپرسید. بعد از ان بازی بلاژویچ امد و به همراه مسوولان تیم ملی به من پاداش دادند. پاداش کامل دادند، در حالی که گفتم من پاداش نمی‌خواهم، حق من نیست اما بلاژویچ گفت تو بازیکن فیکس من بودی و به خاطر مصدومیت نتوانستی بازی کنی، این پول حق توست.

    پاداش را برگرداندید؟!

    (با سدایی رسا) نه، پاداش را به من دادند ولی می‌خواهم طرز فکر ان مقطع را با الان مقایسه کنید. یک بازیکن 5، 6 تا بازی بوده ولی 3 بازی نبوده، پاداش به او نمی‌رسد. این درست نیست. چه کسی باید مدیریت کند؟ کجای دنیا به کاپیتان تیم پاداش صعود به جام‌ جهانی را می‌دهند تا تقسیم کند؟ اگر اقای یکتا، نمونه‌ای سراغ دارید به من هم بگویید تا بدانم؟ (بدون انکه منتظر جواب ما شود، خودش ادامه می‌دهد) پاداش باید توسط سرپرست تیم یا مسوولان فدراسیون تقسیم شود نه کاپیتان تیم ملی! البته این موضوع به الان برنمی‌گردد و سابقه دارد. قبلا هم مشابه این اتفاق می‌افتاده است.

    بی‌تعارف زمانی که شما کاپیتان تیم ملی بودید، پاداش تیم ملی را بین بازیکنان تقسیم نکردید؟

    به من چه ربطی داشت؟ این از ضعف مدیریت فدراسیون است. اصلا بازیکن حق ندارد در این مسایل دخالت کند. وظیفه من نبود بخواهم پاداش تقسیم کنم. اقایان فدراسیون‌نشین پاداش گرفتند نوش‌جان‌شان ولی اگر من جای انها بودم، ان پاداش را خرج فدراسیون می‌کردم و حقوق کارمندان را می‌دادم. تمام دلخوشی کارمندان فدراسیون همین حقوق ماهانه است که به زن و بچه‌ شان تعلق دارد. شغل دیگری هم ندارند.

    اتفاق خوبی دوشنبه شب افتاد. به بخش‌های خوب فوتبال فکر کنید.

    لطف هواداران که همواره نصیب من شده است ولی کاش شرایطی پیش بیاید تا دل این هواداران که تنها دلخوشی‌شان فوتبال است، شاد شود. وقتی می‌روند استادیوم، با خنده و شادی استادیوم را ترک کنند نه با اخم و اشک و گریه… اقای عضو هیات رییسه می‌گوید امدیم که اگر بتوانیم این فوتبال را درست کنیم. اقا جان، اگر بتوانیم نداریم! اگر نمی‌توانید، بروید. شما می‌خواهید فوتبال درست شود و دنبال این خط بروید. من علی کریمی مدتی در این فوتبال بودم و از قِبل همین فوتبال هم به خیلی چیزها رسیدم. الان تمام شده است. دیگر نمی‌توانیم بازی کنیم. کنار گود هستیم ولی شما همیشه بودید و هستید و باید واقعیات را بنویسید.

    اما حرف امثال علی کریمی هم تاثیرگذار است. شاید هم به مراتب بیشتر از نوشته‌های من نوعی…

    شما سال‌های سال هستید و خواهید بود. خداوکیلی این کاستی‌ها را دنبال کنید و انقدر بنویسید که ادم‌های ناتوان از این فوتبال بروند و جای انها افراد مدیر و مدبر بیایند. روزنامه شما را خیلی‌ها می‌خوانند و برخی‌ها صبح به صبح روز خودشان را با روزنامه‌تان شروع می‌کنند. نقد منصفانه و بی‌طرف شما خیلی می‌تواند کمک کند.

    شما به عنوان علی کریمی هم این وظیفه را دارید.

    من همین الان هم می‌دانم وقتی حرف‌هایم چاپ شود، برخی‌ها می‌گویند علی کریمی دوباره شروع کرد و شهر را به‌هم ریخت. اقا بگذارید شهر به‌هم بریزد. من اگر فوتبال را به‌هم بریزم، بهتر از ان است که کسی که نمی‌داند فوتبال چیست، بیاید و شهر را به‌هم بریزد! من حداقل حق اب و گلی داشته باشم و اگر به اقایان برنخورد خاک همین فوتبال را خورده باشم.

    دوباره برگشتید به شهرام دبیری؟!

    یکسری این حق را ندارند درباره فوتبال صحبت کنند. بگذارید یک سال از حکم و انتخاب‌تان بگذرد و بعد بیایید درباره فوتبال ایران و ادم‌هایش صحبت کنید. بار دیگر از شما می‌خواهم روی این مساله مانور کنید که چرا جلسات هیات رییسه فدراسیون فوتبال پشت درهای بسته برگزار می‌شود؟ هر چند می‌دانم با حرف‌های علی کریمی این فوتبال درست نمی‌شود اما من باز هم حرف دارم. خیلی هم حرف دارم و به مرور همه این حرف‌ها را خواهم زد. اقا بنویسید علی کریمی فوتبالش تمام شد و خداحافظی کرد. بارها گفته‌ام و باز هم می‌گویم نه دنبال پست هستم، نه مقام و الحمدلله به اندازه خودم دارم، به همین خاطر جلوی هر کس و ناکسی سر خم نمی‌کنم و به خاطر پول سازش نمی‌کنم. این روش زندگی من در دوران بازی بود و مطمین باشید اگر یک روز هم از عمر علی کریمی باقی مانده باشد، همین روش را ادامه می‌دهد و بنویسید به خودم به خاطر این اخلاقم افتخار می‌کنم.

    شاید به همین خاطر هم باشد که مردم علی کریمی را دوست دارند و…

    تمام شد و رفت! من خاک پای مردم هستم ولی باز هم معذرت می‌خواهم که شاید حرف‌هایی زدم و … می‌دانم این حرف‌ها دردی را دوا نمی‌کند.

    بسیار خب، راستی قرار بود کلاس‌های مربیگری را دنبال کنید، چه شد؟

    اتفاقا به نکته خوبی اشاره کردید. بنویسید تا زمانی که این اقایان در فدراسیون به عنوان مسوول و عضو هیات رییسه هستند، دنبال مدرک مربیگری از این فدراسیون نمی‌روم! من مدرک مربیگری‌ای که این فدراسیون بخواهد به کریمی بدهد را نمی‌خواهم وگرنه ثبت‌نام می‌کردم. دنبال پست و مقام هم نیستم وگرنه می‌چسبیدم به تیم ملی و ول نمی‌کردم! چرا فوتبال ایران نباید راه فدراسیون والیبال را برود؟ شما باید اینها را بنویسید. رسانه‌های تاثیرگذار باید انقدر بنویسند و نقد کنند که اسیا برای فوتبال ایران درست مثل والیبال کوچک شود و فقط به جام‌ جهانی و المپیک فکر کنیم. الان می‌بینید همه لحظه‌شماری می‌کنند مسابقات لیگ جهانی 2015 والیبال شروع شود و بچه‌ها سنگ تمام بگذارند.

    علی‌اقا، خیلی ممنون که امروز (چهارشنبه) وقت خودتان را در اختیار ما گذاشتید و تقریبا سؤالات ما به انتها رسیده است. اگر حرف ناگفته‌ای دارید، در خدمتیم.

    نه، من هم از شما تشکر می‌کنم و امیدوارم صحبت‌هایم بی‌کم و کاست و بدون یک واو اضافه و یک واو کم، هر انچه را گفتم بنویسید تا مردم از واقعیت‌های فوتبال ایران باخبر شوند.

    خیال‌تان راحت باشد!

    ممنون و خداحافظ!

    از شما چه پنهان حدود 20 دقیقه پس از اتمام گپ و گفت با علی کریمی، این ستاره محبوب مجددا با نگارنده تماس گرفت که بی‌کم و کاست از نظرتان می‌گذرد:

    سلام، علی‌اقا در خدمتیم.

    همین الان دیدم که یکی از سایت‌های خبری، مطلبی منتشر کرده و دوستان باز هم از روی تخیلات خودشان قصه ساخته‌اند!

    چی شده؟

    نوشته‌اند علی کریمی به این دلیل اردوی تیم ملی را ترک کرد که بازیکنان او را مسخره کرده و دست می‌انداختند! (با صدایی بلند و عصبانیت شدید ادامه می‌دهد) احترام همه ملی‌پوشان واجب است ولی از قول من بنویسید گنده‌تر از این بازیکنان هم نمی‌توانند علی کریمی را مسخره کنند (سدایش بالاتر می‌رود). بنویسید هنوز مادر نزاییده بازیکنی بخواهد علی کریمی را مسخره کند و این اتفاق در بایرن مونیخ المان نیفتاد چه رسد به فوتبال ایران و… (کمی با کریمی صحبت می‌کنیم و وقتی ارام‌تر می‌شود می‌گوید) البته این مطلب را هم حتما بنویسید من غیر از عزت و احترام چیز دیگری از بازیکنان تیم ملی ندیدم و امیدوارم دوستان شما به جای این اخبار کذب، حقایق را بنویسند.

    خبر ورزشی

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    سری سوم جناب خان در فصل 3 خندوانه با حضور علی کریمی

    محبوب‌ترین بازیکن 2 دهه اخیر فوتبال ایران دعوت مجری یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیون را پذیرفت.

    میزان نوشت: علی کریمی، ستاره سابق فوتبال کشورمان بالاخره دعوت رامبد جوان را برای حضور در “خندوانه” پذیرفت.

    رامبد جوان در سری قبلی خندوانه تلاش زیادی کرد تا برخی چهره‌های ورزشی را به برنامه‌اش ببرد که علی کریمی و عادل فردوسی‌پور از آن جمله بودند. وی موفق شد در آخرین برنامه‌ها فردوسی‌پور را به برنامه بکشاند اما در خصوص کریمی موفقیتی حاصل نشد.

    قرار است سری سوم خندوانه به زودی روی آنتن برود و جوان از حالا در حال دعوت از مهمانان جدید است. رامبد دوباره به سراغ کریمی رفته و این بار توانسته رضایت ستاره سابق فوتبال را جلب کند و به زودی باید منتظر حضور کریمی در خندوانه باشیم.

    دانلود فصل سوم خندوانه

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز
© تمامی حقوق مطالب برای وبسایت ته موویز محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع و شرعا حرام می باشد.
طراحی و کدنویسی : پرشین وردپرس
سایت بت اسپات