دانلود رایگان برنامه جدیددید در شببا حضوررضا کیانیان

    نسخهکاملبرنامه دید در شبرضا رشیدپور از کانال آپارات

    free download did dar shab withReza Kiyanian

    زمان: 01:51:11

    درباره دید در شببرنامه آپاراتیرضا رشیدپور

    دید در شب نام برنامه ای با اجرای رضا رشیدپور است که به گفتگو با چهره های شناخته شده می پردازد. این برنامه از هیچ شبکه تلویزیونی پخش نمی شود و تنها بر روی اینترنت (کانال رسمی آپارات دید در شب) گذارده می شود.

    خلاصه داستان این برنامه

    این هفته (20 اسپند 94) رضا کیانیان مهمان دید در شب بود. از نکات جالب این برنامه می توان از … نام برد!

    زمان پخش برنامهدید در شب

    پنج شنبه شب های هر هفتهساعت 22 .

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    عکس های جدید یکتا ناصر و همسرش منوچهر هادی

    منوچهر هادی کارگردان و یکتا ناصر بازیگر سینما و تلویزیون، طی مراسمی به عقد یکدیگر درآمدند و جدیدترین زوج سینمایی ایران را تشکیل دادند.

    باشگاه خبرنگاران جوان: منوچهر هادی کارگردان و یکتا ناصر بازیگر سینما و تلویزیون، طی مراسمی به عقد یکدیگر درآمدند و جدیدترین زوج سینمایی ایران را تشکیل دادند.

    در این رابطه منوچهر هادی ابراز داشت: مهمترین اتفاق زندگی من در سال 94، آغاز زندگی با یکتا ناصر بود که در روز پنجشنبه 20 اسپند این عمل انجام شد. از این بابت خوشحالم چراکه امید من در زندگی با این کار بیشتر شد.

    عکس های جدید یکتا ناصر و همسرش منوچهر هادی

    یکتا ناصر نیز در مورد ازدواجش با منوچهر هادی گفت:‌ روزهای خوبی را پشت سر می‌گذارم و حسم نسبت به این ازدواج، مثبت است. پایان سال 94 و شروع سال 95 با این اتفاق مهم در زندگی من و منوچهر هادی رقم خورد و امید دارم همه چیز خوب پیش برود.

    ناصر همچنین در مورد اتفاق مهم دیگر سال 94 برای خودش گفت: سال 94 برای من، سالی پربار و البته پرکار بود. من از اوایل امسال با فیلم «من سالوادور نیستم» که در کشور برزیل فیلم برداری شد شروع کردم و تا ده روز پیش مشغول کار کردن بودم. امسال به جهت کاری سالی سخت ولی بسیار پربار و مهم در زندگی من بود و بازخورد آن در سال آینده آشکار خواهد شد.

    در ادامه این گفتگو، هادی در خصوص سال 94 و اتفاقات مهم در زندگی برای خودش اظهار داشت: در کنار ازدواج من در سال 94، از لحاظ کاری امسال برای من سالی بسیار ویژه بود. فیلم‌ «من سالوادور نیستم» و اکران آن در سینماهای کشور و از آن مهم‌تر ساخت فیلم «کارگر ساده نیازمندیم» به عنوان بهترین کار سینمایی من، در این سال رقم خورد. مجموع تمام این وقایع، سال 94 را برای من به سالی ویژه تبدیل شد.

    عکس های جدید یکتا ناصر و همسرش منوچهر هادی

    این کارگردان همچنین در خصوص «من سالوادور نیستم» بیان کرد: این فیلم نزدیک به سه هفته است که در حال اکران است و رضا عطاران و یکتا ناصر دو نقش اصلی این اثر را بر عهده دارند. این فیلم به لحاظ جذب مخاطب و رونق گیشه موفق بوده است و در این مدت نزدیک به دو میلیارد تومان فروش داشته که در اسپند ماه این میزان فروش یک رکورد است. شرط من برای ساختن «من سالوادور نیستم» حضور رضا عطاران بود که خوشبختانه این عمل نیز محقق شد. این اثر صرفا برای سرگرمی مردم ساخته شده است و برای مردم لحظات شاد ایجاد می‌کند.

    کارگردان «من سالوادور نیستم» در انتهای صحبت‌های خود در مورد حضور کودکان در سینما گفت: حضور این قشر در سینما اتفاق خوبی ست اما باید از آن‌ها مراقبت کرد و آن‌ها از تحصیل خود دور نمانند.

    در ادامه این گپ و گفت، یکتا ناصر در مورد اتفاقات سینمایی سال 94 و وجود فیلم‌های با کیفیت در سینمای ایران گفت: حضور جوانان در سینمای ایران بسیار حایز اهمیت است و این موضوع در سینمای ایران و در فجر سی و چهارم خود را نشان داد ولی این حرف به این معنا نیست که سینمای ایران در سالی که گذشت پربار بود و باید به این اشخاص تبریک گفت نه به وجود جریان سینمایی در ایران.

    سینمایی ایران حدی دارد که بیشتر از آن نمی‌تواند جلو برود. کسانی که پوستر «من سالوادور نیستم» را پاره می‌کنند، به طور حتم با نفس سینما مشکل دارند و نمی‌گذارند که سینما پا بگیرد. همچنین منوچهر هادی و یکتا ناصر پیشاپیش آغاز سال 95 را به مردم ایران تبریک گفتند و برای همه آرزوی امید و آرامش کردند.

    عکس های جدید یکتا ناصر و همسرش منوچهر هادی

    عکس های جدید یکتا ناصر و همسرش منوچهر هادی

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

     گفتگو با فریبا متخصص: سریال شهرزاد در ژاپن کانادا و آمریکا هم دیده شد

    گفتگو با فریبا متخصص: شهرزاد در ژاپن کانادا و آمریکا هم دیده شد

    تلفن پزشکم از کانادا در ساعت دو و نیم شب !!

    فریبا متخصص بازیگر سریال «شهرزاد» با اشاره به یکی از خاطرات خود از این سریال بیان کرد که یک بار ساعت دو و نیم شب پزشک او تماس گرفته و درباره این مجموعه صحبت کرده است.

    فریبا متخصص بازیگر سریال «شهرزاد» که در شبکه نمایش خانگی توزیع می‌شود در گفت و گو با مهر درباره این سریال و دغدغه های آن و همچنین خاطراتی که در طول این مدت برایش پیش آمده است سخن گفت و با اشاره به ویژگی ها و روحیات زنان دهه ۴۰ و حتی قبل تر از آن دوره این گونه بیان کرد:

    زنان در دهه های قبل فداکاری های زیادی برای همسرانشان و حتی فرزندانشان انجام می دادند و مرضیه نمونه چنین زنی است. البته من خودم هم مادر هستم و همه زندگی‌ام برای فرزندم است اما شاید نوع این محبت ها و فداکاری ها اکنون فرق می کند. متخصص ادامه داد: به طور مثال مادرانمان گفته اند که زنان قدیم کفش های همسرانشان را جفت می کرده اند یا وقتی شوهرانشان دست پر به منزل بازمی گشتند به استقبال می رفتند.

    مرضیه هم زنی است که صرفا خانه دار است و تمام هم و غم او این است که همسر به خانه بیاید و مثل پروانه دور او بچرخد یا ببیند فرهاد فرزندش چه غذایی دوست دارد و یا برای او همسر انتخاب کند، درحالیکه من اکنون به دلیل تحصیلاتی که دارم یا حضورم در اجتماع و همچنین تفاوت های دوران امروز با آن سال ها برخوردهایم متفاوت است.

    این بازیگر تیاتر با اشاره به صحنه ای از سریال «شهرزاد» در قسمت اول اظهار کرد: مرضیه در صحنه ای از سریال به حجره همسرش می رود و هاشم خان از این موضوع تعجب می کند و از او می پرسد که چرا به حجره آمده است و همین مساله نشان می دهد که زنان در آن زمان چه موقعیتی داشته اند.

    یک تلفن از کانادا ساعت دو و نیم شب

    بازیگر سریال «شهرزاد» به دغدغه های این سریال اشاره و بیان کرد: «شهرزاد» از موضوعاتی حرف می زند که همیشه بوده است. عشق، تنفر، حسادت، سیاست و… در همه زمان ها وجود دارد و کارگردان هوشمندی مثل حسن فتحی این مسایل را در این داستان هم به تصویر کشیده و به نظر من فقط کمی لباس ها و سبک زندگی ها تغییر کرده است.

    وی با اشاره به بازتاب هایی که از سریال «شهرزاد» دریافت کرده است، عنوان کرد: برخوردی که مردم با من در این چند ماه داشتند بسیار خوب و متفاوت بود. این سریال حتی در کشورهایی مثل ژاپن، کانادا و آمریکا دیده شد و گاهی دوستان و آشنایان من از این کشورها تماس می گیرند و درباره «شهرزاد» حرف می زنند که چقدر آن را دوست دارند.

    متخصص از یکی از خاطرات خود در این چند ماهه سخن گفت و یادآور شد: یک بار ساعت ۲ و نیم شب تلفن خانه ما زنگ زد، من هنوز نخوایده بودم و بعد فهمیدم پزشک من است که از کانادا تماس گرفته است و می خواست درباره «شهرزاد» حرف بزند. او سریال «شهرزاد» را بسیار دوست داشت و چند بار پشت سر هم و با هیجان گفت که این اثر بسیار عالی است، بسیار عالی است و گلایه کرد که چرا زودتر عرضه نمی شود چرا که دایم باید منتظر دوشنبه ها باشد تا بتواند سریال «شهرزاد» را ببیند.

    پسرم می گوید چون به حرف آقای فتحی

    گوش کرده ای بازی ات بسیار خوب شده است

    بازیگر سریال «شهرزاد» همچنین با اشاره به یکی دیگر از دوستان خود در انگلیس توضیح داد: دوست دیگری هم دارم که در انگلیس است و شخص بسیار معتقدی است. او یک بار تاکید کرد که «شهرزاد» را دانلود نمی کند و اتفاقا دوست دارد هزینه هر یک فیلم آن را هم بپردازد و این برای من جالب است که از بسیاری از نقاط دنیا تماس می گیرند و درباره «شهرزاد» حرف می زنند.

    وی با اشاره به این که پسرش در قبرس درس می خواند از علاقه او به نقش مادرش در این سریال گفت و بیان کرد: پسر من علاقه چندانی به سریال ندارد اما صحنه هایی از «شهرزاد» را که دیده است درباره اش حرف می زند و حتی می گوید چون به حرف آقای فتحی گوش کرده ای، بازی ات بسیار خوب شده است.

    بازیگر سریال «به کجا چنین شتابان» در پایان گفت: کارگردانی در یک کار تاثیر بسیاری دارد، من حدود ۳۰ سال است که کار می کنم اما مردم اکنون که مرا می بینند از این سریال به گونه متفاوتی حرف می زنند و تعریف می کنند. کلیت این سریال بسیار خوب بوده است و من نوعی هم باید سعی کنم خود را پای به پای دیگر بازیگران همراه کنم.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    محسن چاوشی امسال با دو آلبوم رسمی جدید می آید 95

    گفتگو جدید با درباره سریال و فیلم سنتوری

    محسن چاوشی: هرگز نمی توانم بین «سنتوری» و «کجایی» یکی را انتخاب کنم

    محسن چاوشی اصولا کم‌ حرف است و برای صحبت و گفت‌وگوی رسانه‌ای، رغبتی ندارد. این را تقریبا همه اهالی رسانه می‌دانند. اما سال 94 با تمام بالا و پایین‌هایی که در عرصه موسیقی به خود دید، سالی ویژه و پربار برای محسن چاوشی بود. او در سال 94 آلبومی منتشر نکرد ولی با حضور به عنوان خواننده سریال «شهرزاد» نه‌تنها خلا انتشار آلبومش را به شکلی ویژه پر کرد، بلکه به مرور توانست جزو موفق‌ترین‌های سال باشد و با تک‌آهنگ‌هایش برای این سریال، بار دیگر نبض بازار را در دست بگیرد.

    به گزارش چهره‌نیوز، سایت موسیقی ما نوشت: بازخوردهایی که چاوشی با تک‌آهنگ‌هایش برای شهرزاد گرفت، در مواقعی بسیار بزرگ‌تر و همه‌گیر‌تر از برخی آثارش در قالب آلبوم بود و به مرور «موج چاوشی» و «شهرزاد» پررنگ شد. همه این اتفاقات هم باعث نشد که این خواننده از لاک‌اش بیرون بیاید. او زمان بیشتری را در استودیوی تجریش گذراند و کار به جایی رسید که شماره موبایلش را هم عوض کرد تا از دسترس خارج باشد. چاوشی بالاخره دل به دریا زد و در این گفت‌وگو تقریبا به همه سوالات بی‌پاسخ سال 94 جواب داد.

    محسن چاوشی روی کلمات حساس است. به کلمه کلمه حرف‌هایش فکر می‌کند و بعد آن را بر زبان می‌آورد.

    بخوانید:

    * سال 94 برای تو با فراز و نشیب‌های زیادی همراه بود. اتفاقاتی که هر کدام‌شان باعث شد مورد نقد و البته توجه قرار بگیری. پیش از آغاز سوال‌ها می‌خواهم به صورت کلی درباره سالی که گذشت، بگویی.

    گذشت دیگر. یک سال دیگر هم گذشت تا یک‌سال به 40 سالگی نزدیک‌تر شوم؛ برای من نکته مهم‌اش همین است. فقط احساس می‌کنم مسوولیت‌ام سنگین‌تر شده و حرف‌هایم بیشتر. حواشی هم که همیشه هست. آدم چه بخواهد چه نخواهد، بعضی‌ها نان‌شان را از این حاشیه‌سازی‌ها در می‌آورند. تا جایی که ممکن بود و سکوتم باعث تشدید این حواشی نشد، توجهی نشان ندادم و سهی می‌کنم بیشتر خودم را صرف کارم کنم تا این جور چیزها.

    * از ماجرای کنسل شدن حضورت در فیلم «چ» شروع کنیم که از همان ابتدا سوال‌برانگیز شد. خودت خبر حضورت در این فیلم را تایید کردی اما در نهایت حضور محسن چاوشی در این پروژه کنسل شد. مصاحبه آقای حاتمی‌کیا و استفاده از برخی تعابیر درباره تو چه قدر در این تصمیم تاثیر داشت؟

    باز کردن و برگشتن به این مسایل کمکی به هیچ کس نمی کند.

    * یعنی قرار است در کل این مصاحبه توجهی به حواشی نداشته باشی و جواب‌های نصفه و نیمه بدهی؟

    نه اتفاقا می‌خواهم برخی حرف‌ها را بزنم. بپرس تا برویم جلو.

    * چهره‌های سینمایی سال گذشته حملات مختلفی به سمتت داشتند و تو هیچ جوابی ندادی. آقای مهرجویی مصاحبه تندی علیه تو کرد و تو سکوت کردی. این هجمه‌ها باعث دلگیری تو از سینما نشده؟

    کسی صاحب سینما نیست که من بخواهم به خاطر مشکلاتم با یک کارگردان از سینما دلگیر شوم. جواب ندادن من به حرف‌های آقای مهرجویی هم از سر جواب نداشتنِ من نبود، اصلا و ابدا. می‌توانستم برای بندبند حرف‌های تندی که ایشان درباره من زدند، جواب‌های مناسبی داشته باشم بلکه توهین‌های ایشان هم متوقف شود. اما ترجیح دادم به حرمت نام «داریوش مهرجویی» و سن و سالی که دارد، سکوت کنم و بیشتر به این موضوع دامن نزنم. بالاخره ایشان اخلاقی دارند و من هم اخلاقی. ادامه دادن به این کشمکش‌ها زشت است و در شان نام یک هنرمند نیست.

    * پیشنهادهای سینمایی ات را امسال رد کردی و به هیچ‌ کدام جواب مثبت ندادی. دلیل دوری تو از سینما چیست؟

    پیشنهاد همیشه هست. ولی آدم قرار نیست به هر پیشنهادی جواب مثبت بدهد. ممکن است به خود شما هم در روز چند پیشنهاد در حوزه کاری‌تان داده شود، ولی مسلما شما همه پیشنهادها را قبول نمی‌ کنید. خیلی از مسایل در ذهن، منطق و از همه مهم‌تر دل‌تان وجود دارد که بر اساس آنها نهایتا به یک پیشنهاد ممکن است جواب مثبت بدهید یا همه را رد کنید. این فقط مخصوص محسن چاوشی نیست. برای همه همین‌طور است. یک جای دیگر هم گفتم که اتفاقا سینمای ما سینمای قابل احترامی است که روزبه‌روز هم پیشرفت می‌کند. پس من هیچ مشکلی با سینما ندارم و فقط یک‌سری مسایل و باید و نبایدهای شخصی است که برای حضورم در پروژه‌های سینمایی بر اساس آنها تصمیم می‌گیرم.

    * از سینما بیاییم بیرون و برویم سراغ آلبوم. آلبوم «امیر بی‌گزند» در حال حاضر در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

    فعلا که در مرحله کسب مجوز است و من هم مثل شما منتظرم تا کارهای اداری‌اش انجام و در زمان مناسب منتشر شود.

    * این روزها چهره‌های جدیدی با تو همکاری می‌کنند. یاغی‌تبار، بوالحسنی، فاضل نظری، پریناز جهانگیر عصر و. . . استفاده از اشعار بزرگان کلاسیک هم به شدت مورد توجه تو است. این موضوع قرار است به پایان همکاری تو با حسین صفا و دوران درخشان گذشته‌تان تعبیر شود؟

    نه به‌هیچ‌وجه این‌طور نیست. همکاری من با چهره‌های دیگر به معنی حذف شخص دیگری نیست. جایگاه حسین صفا و شعرش برای من و همه آنهایی که آثار مشترک ما را دنبال می‌کنند، جایگاهی ویژه است. این شایعاتی هم که این اواخر شکل گرفت، از اساس پوچ و مثل همه شایعات دیگر است. حسین صفا یکی از بهترین و تواناترین ترانه‌سراهای امروز است و در آلبوم «امیر بی‌گزند» هم چند شعر بسیار خاص و ویژه از او خواهید شنید.

    * آلبوم «امیر بی گزند» قرار است ادامه‌ای بر آلبوم «من خود آن سیزده‌ام» باشد؟

    فکر می‌کنم از لحاظ تنظیم، آهنگ‌سازی و اجرا، متفاوت از آلبوم «سیزده…» باشد. روحی که در این آلبوم -حداقل به زعم من- وجود دارد، مخصوص به خودش است و تمام دغدغه من این است که مردم هم این روح و این جهان را به خوبی درک کنند. خیلی امیدوارم که این اتفاق بیفتد و همه به اصل و اساس حرفی که در این آلبوم زده می‌شود، برسند. تا این لحظه که با شما حرف می‌زنم، این آلبوم برای خودم خاص‌ترین آلبومم محسوب می‌شود. البته فرق دیگری هم که با «سیزده…» دارد این است که در «امیر بی‌گزند» فقط شعرهای کلاسیک وجود ندارد و از ترانه‌های امروزی هم در آن استفاده شده است. البته این ترانه‌ها و جهان‌شان هم با کارهای دیگری که در گذشته از من منتشر شده، تفاوت‌های بسیاری دارد. همان‌طور که گفتم، جهان‌بینی «امیر بی‌گزند» مخصوص به‌خودش است و روایتی دارد که این روایت همه قطعات آلبوم را مثل نخ یک تسبیح به هم متصل می‌کند. برای این آلبوم انرژی زیادی صرف و عرق‌های روحی بسیاری ریخته شد.

    * توضیحاتت تقریبا همه سوال‌های بعدی من درباره آلبوم را جواب داد. برویم سراغ «شهرزاد». داستان همکاری تو با «شهرزاد» از کجا کلید خورد؟

    پیشنهاد محمد امامی بود و با هم درباره‌اش حرف زدیم. بعد هم سناریو را خواندم و خوشم آمد و همکاری‌مان شکل گرفت.

    * این که برای حضور در «شهرزاد»، پیشنهاد خواندن در سریالی دیگر را رد کردی، صحت دارد؟

    نه، صحت ندارد. رد کردن پیشنهادات دیگر ربطی به حضورم در «شهرزاد» نداشت.

    * حضور فردین خلعتبری و علیرضا قربانی در قسمت‌های نخست سریال و اضافه شدن تو در ادامه به این سریال شایعات زیادی را در پی داشت. خودت در این مورد ناگفته‌ها را می‌گویی؟

    فکر می‌کنم موضوع حضور من ربطی به ماجرای رفتن آقای قربانی و خلعتبری نداشت. یک موضوع درون‌گروهی بود که پیش از اضافه شدن من به سریال در موردش تصمیم‌گیری شده بود. خیلی در جریانش نیستم و نمی‌توانم درباره این مساله قضاوت درست و منصفانه‌ای داشته باشم. پس ترجیح می‌دهم درباره‌اش حرفی نزنم.

    * چهره‌های دیگری هم پس از حضور تو و فراگیری قطعات «شهرزاد» که قطعا به موفقیت سریال کمک شایانی کرد، جبهه گرفتند و به تو و سینا سرلک تاختند. به مرور موضوع به نوعی تقابل موسیقی سنتی و ایرانی با موسیقی پاپ هم تبدیل شد. این مقابله آیا اساسا درست بود و میزان این واکنش‌ها چرا تا این حد پیش رفت؟

    اصولا همیشه این‌طوری است که یک‌سری با چیزی موافق‌اند و یک‌سری دیگر مخالف. آن‌هایی که صرفا تحسین می‌کنند، همیشه تحسین می‌کنند و آن دسته دیگر هم که طبق معمول همیشه می‌تازند. من اصلا چنین قصدی نداشتم و بحث تقابل و این چیزها حتی یک لحظه هم به ذهن من خطور نکرد. فقط سعی کردم بر اساس استانداردهایی که در ذهن دارم، کار درست و شایسته‌ای بسازم که آبرودار باشد. اگر بخواهم همیشه خودم را درگیر این چیزها کنم که نمی‌توانم کار کنم. در واقع نمی‌توانم مدام هوش و حواسم را به این معطوف کنم که دیگران چه می‌خواهند و چه می‌گویند. بین این خواسته‌ها و آن چیزی که من فکر می‌کنم، باید به یک نقطه درست و اصولی برسم که بشود اسمش را گذاشت نتیجه خوب. بین این دو طیفی که گفتم، یک طیف پروسواس و ریزبین و نکته‌سنج هم وجود دارد که نگاه و نظرشان بیشتر کمکم می‌کند. بعضی‌ها انصاف‌شان به تعصب‌شان می‌چربد.

    * فکر می کنی دلیل فراگیری آثاری که در «شهرزاد» خواندی، چه بود؟ تصویری بودن آثار، ویدیوکلیپ‌هایی که برای آن آثار ساخته شد، خود ترانه‌ها یا…؟

    مهم‌ترین عاملش این بود که کارها خیلی دلی ساخته شد. یعنی اصلا شکل و شمایل سفارشی نداشتند. اگرچه در ظاهر این‌طور به نظر می رسد، اما واقعا خودشان شکل گرفتند. مطمینا وجود یک تیم حرفه‌ای فیلم‌ساز هم در این زمینه نقش بسیار موثری داشت. این که آنها می‌دانستند و این هوش و درایت را داشتند که از امکان موسیقی درست و به‌جا استفاده کنند. هیچ‌کدام از این دو بخش موسیقی و فیلم، فدای هم نشدند و هر کدام به صورت مستقل به عنوان یک پکیج به درک و دریافت بهتر اثر کمک کردند. بعضی وقت‌ها همه‌چیز دست‌به‌دست هم می‌دهد تا یک اثر گل کند.

    * دوست دارم واضح و صریح جواب بدهی. سوال آخرم مهم‌ترین سوال این گفتگو هم هست. اگر قرار باشد بین «سنتوری» و «کجایی» انتخاب کنی، کدام‌یک را بیشتر دوست داری؟جواب این سوال شاید دغدغه خیل عظیم طرفدارهایت باشد.

    «سنتوری» کاری بود در زمان خودش و «شهرزاد» کاری در زمان خودش. فاکتور زمان در این انتخاب‌ها خیلی مهم است. انتخاب کردن معذبم می‌کند، پس اجازه بده که انتخاب نکنم. فقط بگویم که حال هر دو را دوست دارم.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    گفتگو و مصاحبه با مصطفا زمانی درباره سریال شهرزاد: عشق هورمونی است

    گفتگو با درباره سریال شهرزاد و زندگی حصوصی اش: عشق هورمونی است !


    ویژه نامه نوروزی روزنامه قانون – مسعود مرعشی: نقش عاشق پیشه مصطفا زمانی در سریال شهرزاد باعث شد که محور گفت و گویمان با او عشق باشد. نظرات شخصی زمانی درباره عشق بسیار متفاوت است با نقشی که ایفا کرده. او صریح صحبت می کند و بداهه پردازی طنازانه را دوست دارد. با هم بخش های قابل انتشار این گپ و گفت را مرور می کنیم.

    تا به حال کسی به خاطر نقش فرهاد سریال شهرزاد، با شما ابراز همدردی کرده؟

    آره. همه ابراز همدردی می کنند. انگار همه یک چیزهایی در این فضا دارند و رویشان نمی شده روکنند. من اتفاقا بعد از شهرزاد چیزی دیدم که برایم خیلی جذاب بود. مردم ما هنوز دوست دارند این طوری باشند ولی تصویرش خوب نیست. انگار تصویر آدم عاشق، تصویر قشنگی نیست. نمی دانم، شاید چون خیلی درگیر ذهنیات شده اند و وقتی یک تصویر وجودی را می بینیم حاضر نیستیم آن را بپذیریم.

    قدیمی ها می گفتند مرد گریه نمی کند، شما با این طرز فکر موافقید یا مثل فرهاد، گریه را برای مرد عار نمی دانید؟

    مرد گریه نمی کند؟ مرد غلط می کند! مرد مگر انسان نیست؟

    اگر برای بازی در یک نقش مجبور باشید گریه کنید و گریه تان نگیرد، چه می کنید؟

    تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده است. نمی دانم چرا، گریه همیشه دم دستم است.

    پس راحت گریه می کنید؟

    ای… غم به دل ما راحت می نشیند.

    چرا راحت گریه می کنید؟

    این به ذات و طبیعت هر کسی بر می گردد و من با طبیعتم نمی جنگم.

    در این صورت نقش فرهاد به شخصیت خودتان شبیه است.

    بله به دوران بیست و دو سالگی ام نزدیک است ولی به الان نه.

    الان چه فرق هایی با آن دوران کرده اید؟

    الان بیشتر به احساسات می خندم.

    اگر الان در موقعیت مشابه در سریال شهرزاد و در مثلث عشق قرار داشتید، عکس العمل شخصی تان چه بود؟

    نمی دانم. فکر می کنم خودزنی می کردم. یعنی تسلیم منِ خودم می شدم. می دانید چه می گویم؟

    نه!

    یعنی سعی نمی کردم با این مساله بسازم. خودم را می خوردم. از خودم و درون خودم که باعث شده این اتفاق عاشقانه برایم بیفتد، انتقام می گرفتم.

    چطور انتقام می گرفتید؟

    پدر خودم را در می آوردم و به خودم خیانت می کردم. قطعا با این اتفاق نمی ساختم.

    این نساختن شما از جنس مقاومت نبود؟این که با رقیب عشقی مبارزه کنید؟

    نه ببینید فرهاد به جای این که مبارزه کند، می پذیرد.

    این ماجرا در مورد شخصیت خودتان چطور است؟ خود شما چطور رفتار می کنید؟

    من می توانم بپذیرم، اما به نظرم خوشمزگی اش به این است که نپذیری. می دانید، گاهی اوقات دلت می خواهد به خودت خیانت نکنی. دلت می خواهد بپذیری. اصلا از نظر من عشق پذیرفتنی نیست. عشق باید جور دیگری دست و پا بزند، به همین خاطر پذیرفتن مسخره است.

    به نظرتان فرهاد چقدر بازنده است و چقدر عاشق؟

    بازنده کسی است که در عشق فکر می کند. فرهاد که فکر نمی کند. فرهاد، اگر دقت بکنید، یک عشق را تا ته می رود. عشق برنده و بازنده ندارد. عشق رفتن است که فرهاد می رود. فرهاد آدمی است که با قلبش زندگی می کند. جهان اطرافش را درک می کند اما تصمیماتش را با قلبش می گیرد.

    شما با چندضلعی عشقی موافقید؟

    خیلی. اصلا طنز عشقی راه بیندازیم. این جمله از یک دوست عزیزی است که می گوید عشق هم جزیی از عمل و عکس العمل است. من خیلی وقت ها دوست داشتم، عشق ها را واکاوی کنم، نهایتان به طنز عجیبی می رسیم. خیلی وقت ها خودمان هم نمی دانیم چیست، به نظر من خیلی از عشق ها به غرایز باز می گردد.

    یعنی عشق ها را هورمونی می بینید؟

    آره. به نظر من هورمونی است. یعنی حتی عکس العمل و عمل هم نیست. خیلی عقب افتاده تر از این حرف هاست. بیشتر هورمونی است.

    به نظر شما، شکل عشق ها در گذشته و حال فرق کرده؟

    نه. به نظر من عشق های قدیم با عشق های الان فرقی نکرده است. تصوری که عاشق ها از هم دارند فرق می کند. می دانید، تصویر یکدیگر را دوست دراند. چون دنیا به وسیله اینترنت بزرگ تر شده، آدم ها به خودشان در عشق شان شک می کنند. قبلا ثبات داشتند. عشق یک خلوت لازم دارد و الان دنیا در این خلوت هست و خودت را مقایسه می کنی در حالی که عشق منحصر به فرد است و نباید قیاسش کرد. شما اگر چیزی را باور کنید، هست و اگر چیزی را باور نکنید، نیست. الان دلشان نمی خواهد باور کنند. قدیم ها باور می کردند و آدم ها با باورهایشان زندگی می کردند اما الان نه.

    گفتگو و مصاحبه با مصطفا زمانی درباره سریال شهرزاد: عشق هورمونی است

    شما تا به حال عاشق شده اید؟

    دوبار! اولین بار فکر کنم 19 یا 20 سالم بود. دومین بار هم بماند.

    در این عشق ها اتفاقات بامزه ای برایتان افتاده است؟

    بامزگی و جذابیتش این است که نمی دانی و نمی فهمی که عاشق شدی و این خیلی برایم بامزه بود. یعنی آن موقعی که فهمیدم یک خنده قشنگ به خودم کردم. گفتم باریکلا!

    بالاخره شدی. همان 19 سالگی؟

    نه. بعدیش. 19 سالگی خیلی زجر داشت. خیلی احساسی بودم.

    اگر در یک فضای رسمی و یا حتی غیررسمی، خانم محترمی با سدای بلند از شما خواستگاری کند و بخواهد شما با او ازدواج کنید. چه عکس العملی نشان می دهید؟

    می گویم دمِ شجاعت گرم. من چنین شجاعتی ندارم. می گویم دیوانه ای! من می ترسم از چنین دیوانه ای. کسی که اینقدر دیوانه است که در جمع بگوید و خواسته اش را می تواند فریاد بزند، اگر دوستش داشته باشی باید خیلی آدم وحشی یا آدم رهایی باشی. من به این آدم قظعا خیلی احترام می گذارم. ولی این باعث نمی شود هر که از راه برسد داد بزند! ولی خیلی به آن فرد احترام می گذارم و این رسوایی اش برایم قشنگ است.

    تا به حال ابراز علاقه عجیب و غریبی به شما شده است؟

    بله… به خاطر نقش یوسف پیامبر به من دست می کشیدند که شفا بگیرند.

    جالب ترین شایعه ای که در مورد خودتان شنیده اید چه بوده؟

    شایعه زیاد راجع به خودم شنیده ام، اما جالب ترین این است که می گویند ازدواج کرده ام. خیلی بامزه است… من خودم دلم می خواهد ببینمش.

    قصد ازدواج ندارید فعلا؟

    ازدواج به قصد نیست. می افتی توی ش. هر وقت شد می پریم.

    تا به حال در رودربایستی مانده اید؟

    چه نوع رودربایستی؟

    هر نوع رودربایستی.

    بیشتر فیلم هایی که بازی کرده ام را در رودربایستی بازی کرده ام.

    مگر فیلمنامه را نمی خوانید؟

    فیلمنامه را می خوانیم، اما بعد از این که وارد کار می شویم، می فهمیم چه خبر است! از نیت تا عمل خیلی فاصله هست.

    کدام فیلم را بعد از این که بازی کردید، پشیمان نشده اید؟

    خیلی فیلم بوده که پشیمان نشده ام. چند فیلم بود که آن هم پشیمانی نیست بیشتر از بازی در آن فیلم لذت نبرده ام و کیف نکرده ام.

    تا به حال نقش کمدی به شما پیشنهاد شده است؟

    نقش کمدی نه، اما موقعیت کمدی خوب، آره. نقش کمدی، بستگی به این دارد که چه نقشی باشد. چیزی که طنز در آن باشد را من خیلی دوست دارم، درواقع عاشقش هستم. ولی کاراکتری که خوشمزه باشد را نمی فهمم. چون در آن صورت باید براساس خوشمزگی هایی که مردم دوست دارند جلو برویم و در این صورت ساختارمان با هم نمی خواند. یعنی خیلی با جنس کمدی های امروز سینما موافق نیستید. قطعا همینطور است. یعنی خوشمزگی ذات آدم هاست و نمی شود اسم آن را سینمای کمدی بگذاریم.

    از ژانر فرهیخته شهرزاد، می توانید بروید به نقش زینال بندری؟

    آره. خیلی راحت. برای من خیلی آسان است البته به شرطی که به جا باشد. مثل همین کار «آه ای عبدالحلیم» که امیدوارم خوب دربیاید. اگر همه چیز سر جایش باشد، هر نقشی را می توان بازی کرد به شرطی که من در روحیات زندگی ام سرجایم باشم. کار هنری یک کار گروهی است و به نظر من به همین دلیل است که فیلم های خوب زیادی ساخته نمی شود.

    گویا قرار بود بعد از سریال یوسف دیگر فیلم بازی نکنید.

    نه. قرار بود تا زمان پخش سریال فیلمی بازی نکنم.

    فرض کنیم قرار بود که بعد از یوسف دیگر بازی نکنید، در این صورت چه کاری را ادامه می دادید؟

    اتفاق چند وقت است که فکر می کنم من اگر بازیگر نمی شدم، دنبال چه چیزی بودم؟

    الان ما کاری می کنیم که شما ممنوع التصویر شوید. آن وقت چه کاری را ادامه می دهید؟

    یک بار این سوال را از خودم پرسیدم. من اگر ممنوع التصویر شوم فکر کنم نقد بنویسم، روزنامه نگار می شوم.

    گفتگو و مصاحبه با مصطفا زمانی درباره سریال شهرزاد: عشق هورمونی است

    خوب بود؟

    آره خوب بود.

    دوست دارید روزنامه نگار شوید؟

    به قول بچه ها منتقد می شوم.

    مثل این که منتقدها خیلی اذیت تان کرده اند؟

    نه نه. اصلا! خب یک عده ای منتقد هستند و عده ای دیگر هم منتقم. من نقدهای منتقدان را می خوانم، منتقم ها را هم می خوانم. منتقم ها را می خوانم که بخندم و منتقدها را می خوانم که یاد بگیرم.

    نقش تان در سریال شهرزاد روزنامه نگار است.در واقعیت چقدر این فضا را دوست دارید و یا با آن آشنا هستید؟

    خیلی دوست دارم. من به شدت به روزنامه اعتقاد دارم و به کار تحریر و ادبیات و نقد درست در هر زمینه ای. اما شدیدا با تعداد زیاد این همه روزنامه و مجله که اجازه انتشار دارند، مخالفم.

    اگر اسکار بگیرید، چه جمله ای را روی صحنه می گویید؟

    من گویم؛ «چون می گذرد خوشی نیست».

    اگر برنده سیمرغ شوید و اشتباهی جایزه تان را به یکی دیگر بدهند، چه می کنید؟

    خنده ام می گیرد. خداوکیلی خنده ام می گیردم. خیلی خنده دار است.

    در ایران این اتفاق افتاده است. خودتان که در جریان هستید.

    بله، اما نوید نخندید. منظور من، مورد دیگری در همان سال بود. نمی دانم ولی من فکر کنم بخندم. البته نه به این ماجرا، به خودم می خندم که بیخود ذوق کردم و با یک بزرگواری خیلی عمیقی با این مساله کنار می آیم.

    می رویم سراغ سوالات شخصی تر، شما چه فوبیایی دارید؟

    نمی دانم… شاید فوبیای این که من را بشناسند.

    چرا؟

    مگر درونتان چطور است؟

    ظاهرم خوشکل و پاک به نظر می رسد اما درونم خراب است و می ترسم مردم بفهمند و دستم رو شود.

    خب پس کمی از شیطنت هایتان برای ما بگویید.

    خودم را سر کار می گذارم. مثلا صبح از خواب بلند می شوم و می بینم هیچ دستم نیست، اما بعد می بینم چقدر این تصویر از من هست و با آن تصویرها خودم را گول می زنم و با آن حال می کنم.

    عجیب ترین بیماری ای که به آن دچار شده اید چه بوده؟

    دو سال پیش می خواستم روزه بگیرم. روز اول روزه گرفتن آپاندیسم ترکید. برایم اتفاق بامزه ای بود.

    اگر تا آخر عمر فقط یک انتخاب برای غذا داشته باشید، چه غذایی را انتخاب می کنید؟

    آخ آخ آخ… سوپ. عاشق نودل هستم. عشق است دیگر، فقط رشته داشته باشد کافی ست. یعنی من می توانستم در دهات های چین هم زندگی کنم و مدام نودل بخورم.

    اگر در فیلم «اره» به شما نقش بدهند و بگونید خودتان نوع مرگتان را انتخاب کنید، انتخابتان چه خواهدبود؟

    مدلی که با همه خداحافظی می کنی و می بوسی و به رختخواب می روی. مرگ آگاهانه.

    این که فیلم عاشقانه می شود نه فیلم «اره»! مرگ سینمایی؟

    مرگی را انتخاب می کنم که در «amour» برای بازیگر نقش زن انتخاب شد. کسی که دوستم دارد، خفه ام کند.

    اسم خودتان را هم گوگل می کنید؟

    نه بابا. البته یکی، دو بار عکس برای پاسپورت و این چیزها می خواستم، این کار را کرده ام. برای این که تا عکاسی نروم عکس پرتره با سرچ گوگل داده ام.

    تا به حال اتفاق افتاده که کسی شما را اشتباه گرفته باشد و شما به رویش نیاورده باشید؟ یا حتی به رویش آورده باشید؟

    نه. ولی پیش آمده است که سر صحنه فیلمبرداری با گریم های متفاوت من را نشناسند. مثلا من با گریمی متفاوت بوشهر بودم، بعد یک آقایی آمد و پرسید «این کیه این جا داره بازی می کند؟» کلی با هم گپ زدیم و گفتم «همین پسره مصطفا زمانیه».این طوری شده است که پنج دقیقه با کسی صحبت کنم راجع به خودم و حتی فحش هم به خودم بدهم، ولی آخرش متوجه می شده. سر کار نگذاشته ام، اما به صورت معمول اختلاط کرده ام.

    اگر یکی به شما بگوید می خواهد حرف مهمی بزند و شما را کنجکاو کند ولی بعد بگوید ولش کن مهم نیست، با او چه کار می کنید؟

    من خودم این شیطنت را برای کسانی که کنجکاو هستند دارم. یعنی اگر بدانم کنجکاو هستند، از قصد این کار را با آنها می کنم.

    اگر کسی این کار را با خود شما بکند، چه کار می کنید؟

    هیچی. وقتی خودم این رکب را به همه زده ام از کسی چنین رکبی نمی خورم. ولی ممکن است ادا دربیاورم و خواهش کنم بگوید که فکر کند حرفتان مهم است.

    گفتگو و مصاحبه با مصطفا زمانی درباره سریال شهرزاد: عشق هورمونی است

    اگر به یک جزیره تبعید شوید و بتوانید پنج شی یا شخص را با خود ببرید، انتخاب تان چیست؟

    اول یک موبایل می برم که اینترنتش فعال باشد، دوم چند کتاب می برم که نمی گویم چه کتاب هایی است تا دستم رو نشود ولی معمولا رمان هایی که انسان محور باشد، یک اسلحه می برم که در مقابل حیوانات بتوانم از خودم دفاع کنم و یا اگر دیدم خودم از بقیه حیوانات، حیوان تر شده ام، خودم را بزنم. سه تا شی و حالا دو تا آدم. ترجیح می دهم زن داشته باشم که با خودم ببرم و آخری هم یک دوست خیلی عزیزی را با خودم می برم که بعد از بلاهایی که زنم بر سرم می آورد، با او درد دل کنم. این طوری خوش می گذرد.

    تا به حال در شرایط اضطراری، کار عجیبی انجام داده اید؟

    من در شرایط عجیب و غریب گیر نکرده ام. البته یک بار رفتم پرتقال بدزدم، یاد می آید فرار کردیم و از دیوار پریدیم. یادم نیست، پرتقال بود یا گردو یا چیز دیگری، خیلی بچه بودم. آهان… بستنی بود. بستنی از مغازه مادربزرگم دزدیدم. فکر کنم چهار پنج سالم بود و شهرستان بودم. کشیک می دادیم، بعد مغازه دار خودش این طرف بود و بستنی هایش آن طرف. من و پسرخاله هایم هوس بستنی کیلویی کرده بودیم. پریدیم آن را برداشتیم و فرار کردیم، بعد از آن مامانم آمد و ما با سرعت دررفتیم. خیلی کتک بدی خوردم.

    حالا بچه دار شوید، بچه تان را می زنید؟

    نه. می گذارم هر کاری دلش می خواهد انجام دهد. حتی اگر خواست مدرسه نرود هم نرود. اصلا اجازه می دهم هر جا دلش می خواهد بزرگ شود. هوایش را دارم که خودش را نابود نکند، اما نمی گذارم برای چیزهای بی اهمیت خودش را ناراحت کند.

    زمان کودکی، انرژی تان را چطور تخلیه می کردید؟

    فوتبال بازی می کردم. گاهی اوقات هم می رفتم به رختخواب که خیالبافی کنم. این کار را خیلی دوست داشتم.

    بامزه ترین خیالبافی ای که کرده اید، چه بوده؟

    همین خریت بوده که می دانستم مشهور می شوم.

    دور از جان، دوران بچگی تان از چه فیلمی می ترسیدید؟

    من هنوز هم از فیلم گودزیلا و این ها می ترسم. فیلمی که یک جانور خزنده در آن بود می ترسیدم. اما الان از این فیلم هایی که سر و ته ندارد می ترسم. مثل خیلی از فیلم هایی که در ایران ساخته می شود و نمی توانم اسم ببرم. هر کسی یک جایش را می زند و می شود فیلمی که اثر همه عزیزان هست به جز کارگردان.

    گفتگو و مصاحبه با مصطفا زمانی درباره سریال شهرزاد: عشق هورمونی است

    در دوران نوجوانی دوستان تان به شما چه لقبی داده بودند؟

    استیو.

    به خاطر استیو مک کویین؟

    نه، استیو مک منمن. چون آن موقع موهایم بلند بود و شمال که بازی می کردیم فر می شد و دوستان این طور سدایم می کردند.

    شما می توانید خوب جوک تعریف کنید؟

    من موقعیت را می توانم خوب تعریف کنم. جوک را خیلی خوب نمی توانم تعریف کنم که مثلا داستانی در ذهنم باشد و تعریف کنم، اما در لحظه می توانم اتفاقات را طنز کنم.

    پس برای ما یک موقعیت طنز در لحظه را تعریف کنید.

    خب اینطوری که نمی شود. من موقعیت های طنزم جهانی است و فیلتر ندارد. به عنوان یک انسان شوخی می کنم و نمی توانم به عنوان یک بازیگر با قواعد و ادبیاتی که همه دوست داشته باشند، شوخی کنم. اصلا خط قرمز نمی شناسم، کلا از بچگی نمی دانستم خط قرمز چی هست. حتی در هر کاری می روم خطوط قرمز را به من می گویند و من هم همان ها را رعایت می کنم و خودم خط قرمزی ندارم.

    اگر موقع سقوط آزاد چترتان باز نشود، آن لحظه به چه چیزی فکر می کنید؟

    اگر باز نشود من همان موقع نقطه درکم عوض می شود. شنیده اید در این طور مواقع می گویند قبل از این که به زمین برسید، سکته می کنید و می میرید، اما من مطمینم قبل از رسیدن به زمین در آن لحظه، قطعا به خدا فکر می کنم. نمی دانم چرا، ولی آن لحظه مطمینم که به خدا فکر می کنم.

    بعضی ها می پرسند که در این مواقع می ترسید یا سعی می کنید از سقوط تان لذت ببرید؟

    نه بابا. این را روشنفکرها می گویند. آن که چیز دیگری ست که باید لذت ببری نه سقوط آزاد.

    شما باشگاه می روید؟

    نه نه نه نه… باشگاه تنیس می روم.

    پس اهل باشگاه بدنسازی نیستید.

    خودم بدم نمی آید ولی نمی توانم تحمل کنم. خنده ام می گیرد وقتی کسی کنارم فریاد می زند تا بتواند یک چیزی را بلند کند.

    اگر با کسی در برف و یخبندان گیر کنید و آن فرد شروع به خوابیدن کند، برای این که نخوابد چه می کنید؟

    با او حرف می زنم تا نخوابد.

    شاید حرف زدن جواب ندهد و مثل لالایی عمل کند.

    نمی دانم، اگر کبریت دم دستم باشد کبریت روشن می کنم و گاز مونواکسید کردن را هنگام دم اش زیر دماغش می گیرم. از همان کارهایی که دوستانمان در بچگی انجام می دادند. آن گاز به سرفه می اندازدش و خوابش را می پراند و نمی گذارد بخوابد. با این راه تا دو دقیقه نمی داند اصلا دنیا چی هست!

    شما رابطه خوبی با رضا یزدانی دارید، این رابطه باعث نشده که بخواهید خوانندگی را تجربه کنید؟

    نه. اتفاقا این رابطه باعث شده که من نخواهم خوانندگی را تجربه کنم! (خنده)

    گویا در فضای مجازی خیلی فعال نیستید و به تازگی اینستاگرام باز کرده اید، درست است؟

    من عاشق فضای واقعی هستم. بله تازه باز کرده ام. آن هم چون خیلی اصرار کردند و حق داشتند. من هم باز کردم. فقط هر چند روزی از آدم یک عکس خیلی ویژه می خواهند و من زندگی ام آنقدر ویژه نیست.

    رابطه تان با سلفی چطور است؟

    من اصلا نمی فهمم این دنیایی را که آدم ها از خودشان عکس می گیرند ولی خب، مجبورم بندازم. وقتی از خودم عکس می اندازم خیلی خیلی برایم خنده دار است. چون همیشه یکی در مغزم می گوید که آدمیزاد مگر از خودش عکس می گیرد نمی دانم این به عادت هر کسی بر می گردد، نه این که بگویم خوب یا بد است.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    عکس های مراسم جشن بزرگ اختتامیه سریال شهرزاد در برج میلاد / اردیبهشت 95


    گفتگو باترانه علیدوستی دربارهسریالشهرزادو
    فیلم


    ترانه علیدوستی می‌ گوید او و شهاب حسینی در فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی دو شخصیت کاملا متفـــاوت از «شهرزاد» را بازی کرده‌اند؛ شخصیت‌هایی که به افراد جامعه امروز نزدیکند.

    ترانه علیدوستی در گفت و گو با مهر با اشاره به ویژگی های سریال «شهرزاد» که باعث شد مخاطبان به سمت آن گرایش پیدا کنند و مورد اقبال قرار بگیرد، گفت: اول از همه قصه، دوم فضای بازتر شبکه نمایش خانگی نسبت به تلویزیون و سوم قدرت اجرایی مجموعه بازیگران که البته درباره خودم حرف نمی زنم، باعث این اقبال شد و فکر می کنم قصه ها و لحظه های عاشقانه چندان در سینمای ما تجربه نشده اند و وارد کردن لحظه های عاشقانه به این داستان تاثیر زیادی در جذب مخاطب داشت.

    وی ادامه داد: شاید این که فضا در این جا بازتر بود تاثیر بیشتری در جذب مخاطب داشت. فکر می کنم اگر ما در کارها سانسور کمتری داشته باشیم و نکاتی را با رعایت خطوط قرمز نمایش دهیم داستان باورپذیرتر است. با همه این ها فکر می کنم سریال «شهرزاد» یک اتفاق جدید بود.

    بازیگر سریال «شهرزاد» درباره پخش این سریال در تلویزیون و تاثیری که می توانست برای مخاطب داشته باشد، گفت: اکنون در همه جای دنیا سریال سازی به شکل خصوصی باب شده و این نوع کار، ارتباطی بی واسطه با مردم است. ما در این جا مسایلی مثل دریافت مجوزها را داریم که در دیگر نقاط دنیا کمتر درگیر آن هستند، اما به نوعی همه دنیا به همین ترتیب است و رسانه های ملی و تلویزیونی صاحب بهترین آثار نیستند بلکه کارها باید به بخش خصوصی نزدیک تر باشد تا مردم خوششان بیاید.

    این بازیگر سینمای ایران درباره عشق و دوست داشتن در سریال «شهرزاد» نیز بیان کرد: نمونه های عشق در ادبیات و در جهان خود ما و اطرافمان بسیار زیاد است. با این حال مساله در باورپذیر بودن این دوست داشتن در هنگام به تصویر کشیدن است. هر چقدر فیلم و سریال های عاشقانه بیشتر ساخته شود امکان تولید و خروجی آثار عاشقانه خوب هم بیشتر وجود دارد. این کار برای مردم نو بود و عشق های زنجیره ای در «شهرزاد» برای تاثیرگذاری بیشتر درام اتفاق افتاد.

    وی درباره همکاری خود با حسن فتحی کارگردان سریال «شهرزاد» به عنوان اولین تجربه خود برای بازی در یک سریال یادآور شد: همکاری با آقای فتحی خیلی برای من دلنشین و دلپذیر بود و من فکر نمی کردم زمانی پیش بیاید که سریال را تجربه کنم اما خوشحالم که این تجربه با وی رقم خورد.

    تازه ترین اخبار از فیلم فروشنده جدید اصغر فرهادی در جشنواره کن 2016

    علیدوستی در پایان درباره همکاری دوباره خود در فیلم «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی با شهاب حسینی و این که آیا ارتباطش در آن فیلم تحت تاثیر «شهرزاد» قرار گرفته است یا خیر؟ عنوان کرد:

    وقتی فیلم «فروشنده» را ببینید، می‌ فهمید که این همکاری دوباره کار چندان سختی نبود چراکه ما دو شخصیت کاملا متفاوت با یک جهان متفاوت تر را در آن بازی کردیم که شبیه خود ماست و در تهران امروز رخ می دهد و مسایل دو شخصیت هم با این سریال کاملا فرق می کند. ما این نگرانی را نداشتیم و اتفاقا آشنا بودن با هم و این که از یک پروژه به پروژه دیگر رفتیم بیشتر به ما کمک کرد.

    >>>دانلود فصل دوم شهرزاد

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    ترانه علیدوستی: نمی دانم پشت اتهام سیاه نمایی چه غرضی است

    – فستیوال کن

    بازیگر و می گوید اکثر فیلم های دنیا تلخ هستند و غم دارند، با این حال باید برچسب سیاه نمایی بخورند؟!

    این بازیگر سینما در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان در خصوص مقوله سیاه‌نمایی و برچسب خوردن برخی فیلم‌ها از طرف بعضی افراد گفت: به نظرم غرضی پشت این جریان است و نمی‌دانم باید به چه شکل با آن مبارزه کرد؛ چون کسانی که این حرف را می زنند با تمایل این کار را می کنند، در کل واقع بینانه نیست.

    وی افزود: در هر فستیوالی اکثر آثار تلخ هستند و غم دارند و راجع به آدم ها و گرفتاری آن هاست. پس نباید برچسب سیاه نمایی بخورند؟ مساله این جاست برخی از ما فکر می کنیم با ساخت چنین فیلم‌هایی، سیاه نمایی و قصد منفعت طلبانه‌ای پشت کار است.

    وی ادامه داد: باید توجه داشت سینما جای طرح مساله است و بهترین فیلم‌های تاریخ سینما آثاری است که غم و تلخی دارند، با این تفاسیر زیاد نباید به چنین جریانی (سیاه نمایی) اهمیت داد.

    بازیگر «من ترانه ۱۵ سال دارم» در پاسخ به این سوال که آیا سینمای ایران، سینماگران و اهالی هنر صداقت لازم را دارند عنوان کرد: به نظرم سینمای ایران باصداقت است؛ البته انسان های ناصادق هم همه جا وجود دارد که در کل به توفیقی دست پیدا نمی کنند، تجربه به ما می گوید فیلم هایی که صادق نیستند، موفق نخواهند بود. چون هرچه نگاه می‌کنیم، می‌بینیم فیلمی که با دل مردم ارتباط برقرار می‌کند نمی تواند صادق نباشد.

    بازیگر «شهرزاد» اضافه کرد: فیلم‌هایی که تقلب و کپی‌برداری می کنند و قرار است از لحاظ کیفی در ظاهرشان گول زننده باشند، با استقبال روبرو نمی‌شوند و در دل مردم جایی ندارد، چون مردم آگاهند.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    فرهاد نجفی گفتگو و مصاحبه جدید با مهر: آسپرین اکشن نیست/ مخاطب 1 سکانس هم از دست ندهد

    سریالآسپریناز روز گذشته در کشور پخش شده است

    در ادامه گفتگوی تازهفرهاد نجفی با خبرگزاری مهر را می خوانید

    کارگردان سریال«آسپرین» با اشاره به این که این سریال اثری معمایی است، عنوان کرد مخاطب نباید حتی یک سکانس این مجموعه را هم از دست بدهد چون پازل اصلی را گم خواهد کرد.

    فرهاد نجفی کارگردان سریال «آسپرین» که در شبکه نمایش خانگی ساخته و توزیع می شود درباره این اثر به خبرنگار مهر گفت: سریال «آسپرین» اثری کاملا درام است که از لایه های معمایی، خانوادگی و حتی فضای کمدی سیاه برخوردار است.

    وی ادامه داد: این سریال اثری پلیسی و اکشن نیست و جذابیت آن به معماهایی است که دارد. ما سعی کردیم نوعی پازل معمایی برای مخاطب بچینیم و مخاطب در این سریال در عین این که این پازل ها را کامل می کند به نسبت نیاز داستان ژانرهای مختلف را هم دریافت کند.

    به طور مثال ممکن است در صورت لزوم داستان به صورت طنز پیش رود و تلاش ما این است در قسمت های مختلف نیاز مخاطب براساس آن طنز یا اکشن برآورده شود.

    کارگردان «ماتادور» با بیان این که متد جدید سریال های هالیوودی پرداختن به درام های هیجان انگیز است، عنوان کرد: ما سعی کردیم درامی طراحی کنیم که برای مخاطب جذاب باشد. در این سریال بیشتر روی معما و گره هایی که داریم تاکید می شود. سخت ترین قسمت نگارش فیلمنامه طراحی معما بود نجفی درباره گره هایی که در قصه «آسپرین» به کار می رود، اظهار کرد: ما در داستان همه اطلاعات را به مخاطب ارایه می کنیم اما با گره هایی که وجود دارد مخاطب باید با دقت اثر را ببیند و مسایل را کشف کند.

    در این داستان حتی گره هایی که باز می شود قابل حدس نیست و ممکن است مخاطب به این نتیجه برسد که اتفاقاتی را که حدس زده، اشتباه بوده است. وی درباره طراحی این معماها در فیلمنامه توضیح داد: ما زمان زیادی را برای نگارش فیلمنامه اختصاص دادیم که طراحی این معماها سخت ترین قسمت کار بود. حدود یک سال طول کشید تا ما توانستیم فیلمنامه ای برای ۱۵ قسمت با تیمی از نویسندگان به نگارش درآوریم.

    کارگردان فیلم سینمایی «چارسو» با اشاره به ویژگی های سریال بیان کرد: ما دو نوع فیلمنامه در دنیا داریم، فیلمنامه های شخصیت محور و فیلمنامه های داستان محور که فیلمنامه های ما معمولا شخصیت محور هستند مثل «شهرزاد»، «کارگاه علوی»، «پدرسالار» و کمتر سریال داستان محوری مثل «بازی تاج و تخت» داشته ایم. در این کارها داستان قالب است و من فکر می کنم مخاطبی که سریال های امریکایی را می بیند بیشتر حذب «آسپرین» می شود.

    کارهای داستان محور فرمول دارد و این سریال هم از آن فرمول ها تبعیت کرده است. وی با اشاره به فصل های مختلف این بیان کرد: فکر می کنم ما تاکنون به جز سریال «قلب یخی» و «شهرزاد» اثر دیگری نداشته ایم که فصلی باشد که البته فصل دوم سریال ما زودتر از «شهرزاد» به دست مردم خواهد رسید. برنامه ریزی ما فشرده است تا بتوانیم سر هر شش ماه فصل جدید توزیع شود که بر اساس همان فرمول اصلی در دنیا پیش می رود.

    این کارگردان درباره فضای علمی این سریال نیز توضیح داد: اگر ما سریال را صرفا با قالب پزشکی دنبال می کردیم تماشاچی خاص خود را پیدا می کرد و بحث علمی صرف جذاب نبود اما باید اندازه همه این ها را در نظر گرفت. این کار دغدغه خود من بود چون زمانی موقتی حافظه خود را از دست دادم و خواستم در این باره بنویسم.

    نجفی در پایان با اشاره به توزیع اولین قسمت سریال «آسپرین» گفت: از امروز دوشنبه ۲۴ خرداد ماه پخش قسمت اول سریال در شبکه نمایش خانگی آغاز می شود و توصیه من به مخاطبان این است که حتی یک سکانس از کار را از دست ندهند چون یک کار معمایی است و ممکن است به تدریج تکه ها پازل را گم کنند.

    دانلود سریال جدید آسپرین

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    گفتگو با همایون ارشادی درباره دیالوگ های بی ادبانه در سریال آسپرین

    گفتگو با همایون ارشادی درباره دیالوگ های بی ادبانه در سریال آسپرین

    بازیگر آخرین اثر نمایشی فرهاد نجفی در رابطه با انتقادهای مطرح شده در رابطه با به کار بردن برخی جملات از تفاوت معانی کلمات پارسی در موقعیت های مختلف سخن گفت.

    همایون ارشادی بازیگر سریال «آسپرین» در گفت و گو با برنا در رابطه با انتقاد مطرح شده به این سریال در خصوص برخی دیالوگ ها در این اثر، اظهار داشت: واژه‌ها یا جملات در زبان پارسی معانی زیاد می‌تواند‌‌ داشته باشد. بنابراین باید در ابتدا ببینیم در چه موقعیتی این جملات به کار رفته است؟ ولی مساله‌ای که مطرح شده در این رابطه براساس پیش فرض‌هایی صورت گرفته و نیتی پشت آن نبوده است.

    وی با اعلام اینکه برخی از منتقدان بر این باور هستند که وجود چنین مسایلی ولنگاری فرهنگی به بار می‌آورد، خاطرنشان ساخت: شاید چون بیکار هستیم، ایراد‌های این چنینی می‌گیریم، زیرا از هر اثر نمایشی بنا به همین دلایل می‌توان ایراد گرفت. چنین نظراتی اصلا مورد قبول نیست. ولنگاری فرهنگی با وجود مسایل این چنینی به وجود نمی‌آید و تعاریف گسترده تری دارد، نباید با «آسپرین» برخوردهای این چنینی کرد.

    تعریف و مصداق‌های ولنگاری فرهنگی مشخص و روشن است. ارشادی در پاسخ به این که «آسپرین» چه شاخص‌های داشت که وی در آن نقش آفرینی کرد، اعلام کرد: ایده نو و نگاه تازه‌ای که در این سریال توسط کارگردان جوان آن وجود داشت، نظر من را به خودش جلب کرد، امیدوارم این سریال پس از «شهرزاد» مورد توجه مخاطبان خودش قرار بگیرد،

    البته ذکر این نکته ضروری است که قصه و زمانی که « شهرزاد» در شبکه رسانه خانگی توزیع شد، عامل مهمی در کنار دیگر فاکتورهای موفقیت این سریال قلمداد می‌شود، امیدوارم که همچنان موفقیت آن سریال تکرار شود و آسپرین هم با توجه به ژانر معمایی، پلیسی که دارد، مورد توجه مخاطبان خودش قرار بگیرد.

    زیرا این سریال با نگاه و ساختار جدید ساخته شده تا نگاه مخاطب را همراه خود داشته باشد. ارشادی با اشاره به اینکه طول و عرض نقش ها برای وی اصلا مطرح نیست، گفت: اصلا به این مساله فکر نمی‌کنم، هرجا احساس کنم که می‌توانم مثمر ثمر واقع شوم در آنجا حضور خواهم داشت، حتی اگر بازی در فیلم کوتاه و همکاری با جوانان باشد.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    شهرزاد کمالزاده: پیشنهاد بی شرمانه وجود دارد، حیف نمی توانم اسم بیاورم

    گفتگو با شهرزاد کمالزاده: پیشنهاد بی شرمانه وجود دارد، حیف نمی توانم اسم بیاورم !

    خبرگزاری میزان: بازیگر مجموعه تلویزیونی “نیاز” گفت: خطاب به آن بازیگری که معضل پیشنهاد بی شرمانه در سینما را رد می کند و می گوید که وجود ندارد، می گویم که به جرات دروغ می گوید. پیشنهادات بی شرمانه در سینما وجود دارد.

    شهرزاد کمال زاده بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص فعالیت این روزهای خود به ما گفت: درحال حاضر مشغول بازی در سریال تلویزیونی «آرام می گیریم» به کارگردانی روح الله سهرابی و تهیه کنندگی فرهاد گلی هستم و با توجه به مدت زمانی که پشت سر گذاشتیم فکر می کنم حداقل شش ماهی تا پایان ساخت این مجموع تلویزیونی باقی مانده است.

    این بازیگر سینما در خصوص کم کاری برخی از بازیگران زن در تلویزیون افزود: من فکر می کنم اصلی ترین مشکلی که بازیگران ما این روزها با آن مواجه هستند این است که اصلا دیگر کاری وجود ندارد که بخواهند انجام بدهند، تولیدات در رسانه ملی به شدت پایین آمده است و از زمانی که ساخت تله فیلم ها متوقف شد بازیگران به شدت با مشکل کم کاری یا بهتر است بگویم بیکاری مواجه شدند.

    کمال زاده درخصوص حواشی که این روزها حول محور بازیگران زن در سینمای ایران می چرخد گفت: متاسفانه حواشی همچنان در سینمای ما حاکم است و در روندکار ما تاثیر گذار است اما سد در سد این کار حواشی نیست ولی این را هم باید بگویم یک سری حواشی این روزها در سینمای ایران وجود دارد که به هیچ عنوان نمی توان آنها را نادیده گرفت.

    وی ادامه داد: متاسفانه حیف که نمی توانم اسم کسی را بیاورم اما کسانی این روزها در سینمای ایران هستند که فضای به شدت ناسالمی را در این حرفه به وجود آورده اند، اما این را هم باید بگویم که به نسبت این نقاط منفی گروه ها و انسان های خوب و سالم نیز در سینما وجود دارند.

    کمال زاده تصریح کرد: من مجردم اما بازیگران زنی که این روزها می گویند چون متاهل هستند پس دیگر کاری به آنها پیشنهاد داده نمی شود برای من غیر قابل پذیرفتن است، چرا که همه ما می دانیم بانوان متاهل زیادی در سینما و تلویزیون به شکل پرکار حضور دارند که هم متاهل هستند و هم چند فرزند دارند اما حضور فعالانه در سینما و تلویزیون دارند.

    این بازیگر سینما در خصوص یکی از بازیگران زن که در مصاحبه ای گفته بود به اعتقاد من پیشنهاد بی شرمانه در سینما وجود ندارد و اگر دارد چرا به من نمی دهند! گفت: خطاب به آن بازیگری که این موضوع را مطرح کرده می گویم که به جرات دروغ می گوید و حتی حاضرم مقابل رویش باز تکرار کنم که دروغ می گوید،‌ اصلا مگر می شود در چنین حرفه ای به نام سینما حاشیه های منفی و پیشنهادات بی شرمانه وجود نداشته باشد نه تنها وجود دارد بلکه تاثیر به شدت منفی در روندکار من و امثال من گذاشته است.

    وی ادامه داد: من در طول سال چندین کار خوب با موقعیت های مالی ویژه، زیر پا می گذارم تا وارد حواشی ناسالم و رفتار غیر موجه برخی از افراد نشوم در کنار اینها برخی کارها هستند که اصلا نمی توانم آنها را قبول کنم چه برسد که بخواهم راجع به آنها فکر کنم.

    کمال زاده گفت: واقعا بازیگران جوان سینمای ما تحت فشار هستند خیلی از دوستان من هستند که دو سال است هیچ کاری انجام نداده اند و این خیلی سخت است از خدا می خواهم تدبیری برای این وضعیت نامناسب اندیشیده شود، در گذشته وقتی جایی بازیگری دیده می شد می گفتند آن پولدار است اما این روزها هر کجا می رویم و می گوییم بازیگر هستیم دلشان برایمان می سوزد.

    این بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص سریال های مناسبتی تلویزیون گفت: سال گذشته برای شبهای قدر در سریال تلویزیونی «نیاز» به ایفای نقش پرداختم که این روزها از شبکه سه سیما درحال بازپخش است. کمال زاده خاطر نشان کرد: ماه رمضان را دوست دارم چرا که همیشه این ماه برای من حال وهوای خوبی داشته و مبارک بوده است واتفاقات خوبی را برای من رقم زده و مهم تر اینکه در این ماه همه مردم سعی می کنند پرهیزگارتر باشند.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز
© تمامی حقوق مطالب برای وبسایت ته موویز محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع و شرعا حرام می باشد.
طراحی و کدنویسی : پرشین وردپرس
سایت بت اسپات