این دو بازیگر که برای تشویق و حمایت از تیم ملی کشورمان در بازی های جام جهانی در قالب تیم هنرمندان به برزیل سفر کرده بودند که شایعاتی مبنی بر ازدواج شان در اینترنت پخش شده بود، تا این که آقای درخشانی در یک مصاحبه این خبر را تکیب کردند.

    مادر سام درخشانی چندی پیش در گفتگو با مجله ایده آل گفت: درحال حاضر دوست دارم سام هرچه زودتر ازدواج کند. اما متاسفانه به خاطر مشکلاتی که وجود دارد جوان‌ها از تشکیل خانواده گریزانند. به‌خصوص که تحمل شرایط هنرمندان کار آسانی نیست. به هرحال بازیگری شغلی است که وقت و بی‌وقت باید به فیلمبرداری بروی و این کمبود وقت برای خانواده شاید ایجاد دردسر کند.…من مثل هر مادری آرزوی دیدن ازدواج پسرم را دارم اما اینکه این اتفاق پیش بیاید یا نه به تصمیم خود سام بستگی دارد، سام من ۳۹ساله شده و کم کم باید آستین بالا بزند. سام پسر بزرگ من است، دخترم پانته‌آ ۵سال از او کوچک‌تر است، شهریار هم پسر کوچک‌تر خانواده است. از بین ۳ بچه‌ام فقط پانته‌آ ازدواج کرده اما هنوز صاحب نوه نشده‌ام.

    سام درخشانیمتولد ۳۱ تیر ۱۳۵۴ و دارای مدرک تحصیلی علوم تجربی و دانشجوی انصرافی تئاتر است.او در آموزشگاه بازیگری سمندریان یک دوره بازیگری گذرانده‌است و با مجموعه شب زدگان به دنیای بازیگری پا گذاشت.پس از آن با بهشت آبی، مجموعه همسفر، خانه پدری، دلباخته، و اخیراً هم در سریال سالهای برف و بنفشه و ما چند نفر و روزهای زیبا و نابرده رنج و دارا و ندار و مجموعه پژمان با بازی پژمان جمشیدی این مسیر را ادامه داده‌است.

    نرگس محمدینیز زاده ی ۹ فروردین ۱۳۶۴ در تهران است و به گفته خود وی در یک برنامه تلویزیونی اصالتی سرابی دارد.نرگس محمدی ابتدا به تئاتر مشغول شد. اولین حضور سینمایی وی در فیلم ریسمان باز بود. وی با بازی در آناهیتا (فیلم) نشان داد که استعداد خوبی در این زمینه دارد و پخش ستایش (مجموعه تلویزیونی) نیز زمینه شهرت وی را فراهم کرد.وی همچنین دارای مدرک کارشناسی پرستاری می‌باشد.

    دانلود قسمت آخر فصل دوم سریال ستایش

    سام درخشانی ازدواج کرد + عکس ها

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    مدل موی کریس رونالدو ارتباطی به کودک بیمار مغزی ندارد.

    اگر این چند روز شما نیز شایعه مدل موی عجیب کریس رونالدو و ارتباط آن با جای زخم بعد از عمل یک کودک بیمار مغزی به نام اریک اورتیز کروز را شنیده اید باید خدمتتان عرض کنیم این داستان واقعیت ندارد.

    این شایعه ترجمه یک شایعه خارجی است. به گزارش ایندیپندنت این شایعه از یک توییت سرچشمه گرفته است و هرگز توسط خود رونالدو یا نزدیکانش و یا منبع معتبری تایید نشده است.

    درواقع این کودک واقعا وجود دارد و درگیر بیماری نیز می باشد. مادر اریک اورتیز اما ارتباط مدل موی جدید کریستین رونالدو با عمل جراحی فرزندش را رد می کند.
    خانم کریس کروز در فیس بوک خود نوشته است که کریستین رونالدو قول داده است که در صورت نیاز اریک به عمل جراحی، قسمتی از هزینه آن را بپردازد اما اریک اصلا هنوز عمل نشده است که جای زخمی روی سرش باقی مانده باشد.

    در حساب کاربری رسمی فیفا در اینستاگرام اما این مدل مو به شماره لباس رونالدو (7) نسبت داده شده است

    کریستین رونالدو در سالهای گذشته نیز مدلهای مشابه به این مدل مو را گذاشته بود.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    مهرداد اولادی در خصوص اینکه تصمیم به خداحافظی از فوتبال گرفته است گفت : آنقدر تحت فشار هستم که تصمیم گرفتم از فوتبال خداحافظی کنم. یک هفته است روی این موضوع فکر می کنم و متاسفانه از همین طریق اعلام می کنم که از دنیای فوتبال کنار می روم.

    وی افزود: من در اوج فوتبالم به حقم نرسیده ام و دیگر انگیزه ای برای حضور در مسابقات ندارم.
    مهاجم ملوان در خصوص اینکه حاشیه های اخیر چقدر در این تصمیم وی نقش داشته است گفت: شما نمی دانید در این مدت چقدر عذاب کشیدم. من چند وقت پیش در حال صحبت با تلفن بودم که خبر بدی را به من منتقل کردند، از عصبانیت دستم را پرت کردم که متاسفانه بدون اینکه متوجه اطرافم بشوم دستم به شیشه خورد و تاندون دستم پاره شد. در این مدت انواع حاشیه ها را برایم درست کردند و گفتند اولادی خودکشی کرده و اولادی فلان کار را کرده است. من نمی دانم اگر کسی بخواهد خودکشی کند این کار را انجام می دهد؟
    وی در ادامه گفت و گو با فارس تاکید کرد:کاری کردند که امروز در ۲۸ سالگی خداحافظی کنم و سد در سد تصمیمم عوض نخواهد شد. از امروز دنبال کار دیگری می روم بلکه دست از سرم بردارند.
    مهاجم فصل گذشته استقلال در خصوص اینکه برای این تصمیمم خود با چه شخصی مشورت کرده گفت: با هیچ‌کس. خودم این تصمیم را گرفتم و می خواهم در آرامش زندگی کنم. من سال گذشته باید از فوتبال می رفتم و امروز هم این موضوع را به مسئولان ملوان منتقل می کنم. در حال حاضر هم در تهران هستم و هر روز در کلینیک دکتر نوروزی تمرین می کنم و دستم هم هیچ مشکلی ندارد.خوشبختانه شرایط بدنی ام هم خوب است ولی دیگر تمایلی به بازی در این فوتبال ندارم. در این باره هم چند بار با سیروس محجوب تماس گرفتم اما او تلفنش را جواب نداد.
    وی با بیان اینکه خیلی از فرصت های خوب را از دست داده است گفت: در ۱۶ سالگی در پرسپولیس بودم و حتی در بهترین شرایط زندگی پیشنهاد شالکه ۰۴ آلمان را رد کردم و به خاطر سربازی به ایران برگشتم. در حالی که اگر آن زمان به این تیم می رفتم یکی از بهترین بازیکنان تاریخ ایران می شدم. در این بین هم اعتراف می کنم تصمیماتم اشتباه بود ولی از طریق شما از هواداران ملوان و پرسپولیس عذر خواهی می کنم و امیدوارم آنها من را حلال کنند.من به خاطر مشکلات شخصی و خانوادگی فوتبال را کنار گذاشتم اما خواهش می کنم دوستان رسانه ای در مورد من مطالب غیر واقعی ننویسند. من خانواده آبرومندی دارم و همه می توانند بیایند و در این ورد تحقیق کنند اما اگر مطلبی غیر واقعی نوشته شود با آبروی انسان ها بازی خواهد شد.
    وی در پایان گفت: تا کنون فقط ۵ در صد پولم را از ملوان گرفته ام و خداوکیلی در این بین حتی نتوانستم با مسئولان این باشگاه حرف بزنم.
    اولادی نزدیک به 24 ساعت پس از این سخنانخداحافظی را منتفی دانست و گفت سخنانش از روی عصبانیت بود.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    مرتضی پاشایی که مدت هاست با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کند در چند روز گذشته کارش به بیمارستان کشید. در این شرایط بود که گروهی از موزیسین ها مانند شادمهر و… برای او پیام فرستادند و آرزوی تندرستی برایش کردند. او نیز در صفحه فیسبوکش ابراز لطف آن ها و همچنین هوادارانش را پاسخ داد.

    جمعى از خوانندگان در عيادت از مرتضى پاشایی

    تجمع مردممقابل بيمارستان بهمن براى ديدن مرتضى پاشايى

    مرتضی پاشایی ممنوع الملاقات شد


    آپدیت 19 آبان

    مرتضی پاشایی که با وخیم شدن حالش به آی سی یو و بخش مراقبت های ویژه منتقل شده بود، خوشبختانه از امروز در حال بهبودی است.

    خبر خوب : پاشایی از آی سی یو به بخش منتقل شد.

    آپدیت 23 آبان :

    مرتضی پاشایی درگذشت / یکی هست ، دیگه نیست !

    دانود چند ویدیوی زیبا و خاطره انگیز به یاد مرتضی پاشایی

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    مهناز افشار که با یاسین رامین؛ پسر محمدعلی رامین مشاور محمود احمدی‌نژاد ازدواج

    کردهدر اینستاگرامش توضیحاتی درباره برخی شایعات پیرامون خود داد.

    وی در این باره نوشت :

    «سلام روزتون بخیر عبور کردن از مسایلی که بازدارنده در زندگی و اهداف است درسی بود که از بزرگترها یاد گرفتم. عزیزان می دانم بعضی از شما سوال و پرسشهایی بابت حواشی که صحت نداشته از من دارید. پس برای شما میگویم. و این بزرگواری و متانت شما را محترم میشمارم که دیگر وقت گرانبها و ارزشمند خودتان را صرف حواشی و دغدغه هایی که باعث میشود از زندگی و اهدافتان دور شوید، نکنید.

    من مهناز افشار با آنچه بوده و خواهم بود با عشق بدون هیچگونه شرط و شروط کذب و ١٠ شاخه گل نرگس توسط آقای م ح م د خ ا ت م ی عزیز به عقد همسرم درآمدم و افتخار میکنم مردی در کنار من است که برای در کنار من بودن ایستادگی کرد و انتخاب کرد و محافظ من شد. وشد پدر دخترم و شریک شادی و غمهایم.

    همسر من آقای یاسین رامین پسر آقای محمدعلی رامین معاون مطبوعات در دوران احمدی نژاد. که بسیاری از دوستان مطبوعاتی من و خود من با باور و تصمیمات آقای محمدعلی رامین مخالف بوده و هستیم. ممنون از تک تک شما و متانت و صبوری که کردید.

    پی نوشت : به احترام شما و زندگیم دیگر سوالی در این زمینه پاسخ نخواهم داد. وقتمان را صرف کارهایی بکنیم که نتیجه بهتری داشته باشد و آرامش بیاورد نه حرص و خشم و حتی درد. ممنونم.

    پی نوشت ٢ : و احتراما خواهش میکنم اون دسته از عزیزان که اطلاعاتی متفاوت دارند و بهتر از من زندگی من را میدانند ، به احترام بقیه دوستان در اینجا اینبار با مدرک و دقیق اطلاع رسانی کنند ، نه احساس شخصی و شنیده ها یشان . ممنونم

    عكس خانوادگی هم به زودي و در فرصتي مناسب خواهم گذاشت ممنونم.»

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    حدیث میرامینی ، زانیار خسروی ، بهنوش بختیاری ،محمدرضا گلزار و علیرضا خمسه

    سریال «عشق تعطیل نیست»

    حدیث میر امینی : نشریات زرد همواره با اقداماتشان برای ما دردسرهایی درست می‌کنند، برای مثال سال گذشته،‌ دوستانم یکی یکی با من تماس گرفتند ازدواجم را تبریک گفتند.

    به گزارش باشگاه خبرنگاران، کمتر کسی است که هنگام صحبت از سریال “دلنوازان” به یاد بازی درخشان “روشنک” درآن نیافتند. روشنک را حدیث میر امینی بازیگر 27 ساله سینما و تلویزیون بازی کرده که در رشته‌ی نمایش تحصیل کرده است و با بازی کم نقصش در سریال دلنوازان توانست نظر خیلی از منتقدان را به خود جلب کند. به بهانه بازی های خوب این بازیگر در تلویزیون که آخرین آنها سریال “همه چیز آنجاست” بود با وی گفتگویی داشتیم که در ادامه آن را می‌خوانید.

    – خانم میر امینی از نحوه ورودتان به بازیگری برایمان بگویید؟

    من از ابتدا عاشق حرفه بازیگری بودم. زمانی که یک نفر به چند حرفه علاقه داشته باشد به طور مثال به طور همزمان عاشق فعالیت در پرستاری، نقاشی و موسیقی باشد ممکن است زمانی در این امرکه کدام یک از رشته‌ها را ادامه دهد، شک پیدا کند اما من که با تمام وجود و علاقه بازیگری را انتخاب کرده‌ام هیچگاه از آن خسته نمی‌شوم و از اینکه در بازیگری مشغول به فعالیت هستم، رضایت کامل دارم.

    – اولویت اولتان در زندگی، بازیگری است؟

    بله، من در کل انسانی نیستم که دمدمی مزاج باشم و زمانی که یک هدف را انتخاب می‌کنم تا آخرش می‌روم و پای آن می‌ایستم. سریال “همه چیز آنجاست” سبب شد مردم ساعتی ماهواره‌هایشان را خاموش کنند.

    وضعیت کاری خود را در سال 93 را چگونه دیدید؟

    من از اردیبهشت 93 مشغول بازی در سریال “همه چیز آنجاس”ت بودم و در میانه راه به گروه “عشق تعطیل نیست” پیوستم؛ از عملکردم در سال 93 راضی هستم و به نظرم بازیگر، باید قدری به خود استراحت دهد ما برای ساخت سریال “همه چیز آنجاست” زحمات زیادی کشیدیم اما خوشبختانه این زحمات به بار نشست و مردم استقبال خوبی از آن به عمل آوردند .بارها شده من از اطرافیان شنیده‌ام که هنگام پخش سریال “همه چیز آنجاست” ماهواره‌های خود را خاموش می‌کنند و این سریال را می‌بینند و من از بابت این موضوع بسیار خوشحال هستم.

    در سال 93 عملکرد تلویزیون را چطور ارزیابی می‌کنید؟

    من به دلیل اشتغال به بازی در سریال “همه چیز آنجاست” فرصت زیادی برای دیدن تلویزیون نداشتم اما سریال “پرده نشین” را دنبال می‌کردم، به نظر، “پرده نشین” سریال بسیار خوبی بود که نظر مخاطبان را به خود جلب کرد و “همه چیز آنجاست” هم از این امر مستثنا نبود. به نظر من تلویزیون روند صعودی خوبی را طی می‌کند و در سال 93 خوش درخشید. بدون شک تولید سریال‌های پرمحتوای با کیفیت بهتر از ساخت تعداد بسیاری از آثار بی‌کیفیت است و تلویزیون در حال حاضر به سمت تولید کم و با کیفیت قدم بر می‌دارد.

    – به نظر شما سینما در سالی که گذشت چگونه بود؟

    در سینما با دو موضوع فیلم‌های جشنواره‌ 92 که سال 93 اکران شدند و فیلم‌های جشنواره‌ 93، رو به رو هستیم؛ من فرصت زیادی را برای رفتن به جشنواره سی و سوم و دیدن فیلم ها نداشتم اما بیشتر فیلم های جشنواره 92 را دیدم به جزء “پرویز” و چند فیلم دیگر هنر و تجربه فیلم های دیگر چنگی به دلم نزدند اما افرادی که فیلم‌های جشنواره 93 را دیدند، از کیفیت آن‌ها تعریف می کنند اما در کل فیلم‌های اکرانی 94 را بهتر از 93 می‌بینیم.

    – جوانان در سی و سومین دوره جشنواره فجر حضور پر رنگ داشتند این اتفاق را چگونه ارزیابی می کنید؟

    حضور جوانان همیشه بشارت دهنده آینده خوب و اتفاقات مثبت است اما زمانی که پیشکوستان هم در کنار آنها حضور داشته باشند. بدون شک جوانان تحولی در جنس فیلمسازی به وجود می‌آوردند اما خود من به شخصه هنگامی که در کنار دو پیشکسوتی که در حال تعریف خاطرات گذشته شان هستند، قرار می‌گیرم، لذت می‌برم و از تجربیات آنها استفاده می‌کنم. به نظر من جوانان و پیشکسوتان باید در کنار هم حضور داشته باشند و از نظرات یکدیگر استفاده کنند.

    – از نظر اقتصادی در سال 93 تامین بودید؟

    خدا را شکر امسال با یک تهیه کننده‌ی خوش حساب همکار شدم که پول بچه‌ها را به موقع می‌داد. متاسفانه به تازگی تعداد چک‌هایی که از سوی بعضی از تهیه کنندگان برگشت می خورد زیاد شده و امیدوارم در سال 94 شاهد اینگونه بدحسابی ها در سینما و تلویزیون نباشیم.

    – بعضی از هنرمندان خواهان یک نوع بیمه و تضمین آینده‌ی کاری برای هنرمندان این حوزه هستند، نظر شما در این باره چیست؟ به نظر من هیچ کس از فردا و حتی یک دقیقه بعد خود خبر ندارد، همچنین درسینما هیچ گونه قانونی تعبیه نشده است و سینما جزء مشاغلی است که اصلا نمی‌توان در مورد آینده شغلی آن صحبت کرد و همه چیز در آن بستگی به شرایط و نحوه عملکرد بازیگر دارد.

    – اگر بخواهید هفت‌سین سینمایی بچینید چه چیزهایی را درآن قرار می‌دهید؟

    اگر بخواهم هفت سین سینمایی بچینم، به طور حتم نام آثار فاخر سینما و اشخاص تاثیر گذار آن را درسفره قرار می‌دهم به طور مثال اگر اسم اصغر فرهادی به س شروع می‌شد به طور قطع وی یکی از گزینه‌های من بود زیرا اصغر فرهادی و فیلم “جدایی نادر از سیمین” نام سینمای ایران را در جهان مطرح کرد. فرهادی به عنوان یک مولف تعریفی جدید را از سینما ارائه داد و سینمای ایران مدیون شخصیت هایی چون اوست.

    – اولین عیدی را از دست چه کسی گرفتید و به چه کسی دادید؟

    درست یادم نمی‌آید که اولین عیدی را از دست چه کسی گرفتم اما بهترین عیدی که گرفتم خرس بزرگی بود که قدش از قد من بلندتر بود و آن را خاله‌ام به من هدیه داد اما در خانواده‌ ما مرسوم است که هنگام سال تحویل همه به هم هدیه و عیدی می‌دهند.

    – از شیرین ترین خاطره ماندگار از ایام نوروز در ذهن تان بگویید.

    نوروز همیشه برای من لذت بخش و خوب بوده است اما شیرین ترین خاطره‌هایم در ایام کودکی باز می‌گردد، همان زمانی که پیک‌های عید را می‌گرفتیم و بزرگ ترهایمان در روز دوم کل آن را برای ما حل می‌کردند.

    – در ایام نوروز به مسافرت می روید؟

    من عاشق خلوتی نوروزهای تهران هستم اما مسافرت نیز بسیار دوست دارم به نظرم مسافرت همیشه خوب است و روح انسان را تازه می کند.

    – درسال 93 خبری به گوشتان خورد که شما را متحیر کند؟

    نشریات زرد همواره با اقدامشان برای ما دردسرهایی درست می‌کنند برای مثال سال گذشته دوستانم یکی یکی با من تماس گرفتند و ازدواجم را تبریک گفتند و من از شنیدن خبر ازدواجم بسیار شوکه شدم اما در سال 93 خبر خاصی از من منتشر نشد زیرا من در کل اهل حاشیه نیستم.

    – در سال 94 برای سینما و تلویزیون خود خانواده و مردم در چه آرزویی دارید؟

    امیدوارم در سال جدید سینما و تلویزیون به سمتی حرکت کنند که رضایت تولید کنندگان و بینندگان را به طور همزمان جلب کند و برای تمام ایرانیان عزیز آرزوی سلامتی و تندرستی دارم. از خدا می‌خواهم در سال 94 حال همه به معنای واقعی خوب باشد.

    – حرف پایانی…

    سال 94 را به تمام ایرانیان عزیز تبریک می‌گویم.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    آزاده نامداری : ما از انقلاب هیچ طلبی نداریم که بخواهم در قبال عدم حضورم در تلویریون مدعی باشم و اطمینان دارم که معاونت سیما در صورت مصلحت مقدمات بازگشتم را فراهم خواهد کرد و در غیر این صورت هم زندگی ادامه دارد.

    به گزارش سایت ناطقان، آزاده نامداری مجری سال های متمادی در رسانه ملی؛ حالا مدتی است که بدنبال وقوع برخی حاشیه ها از آنتن رسانه ملی بدور مانده و در این مجال هر ازچندگاهی شایعات عجیب و غریب دامن گیر این چهره رسانه ای شده است. از این رو نامداری در گفتگو با خبرنگار این سایت نسبت به شایعه تلاش هایش برای دریافت پناهندگی یکی از کشورهای غربی، واکنش نشان داد و گفت:

    از شنیدن و دیدن چنین اکاذیبی در فضای مجازی متحیر می شوم و در این جا به صراحت می گویم به هیچ کشوری پناهنده نخواهم شد و ایران اسلامی تنها پناه من است. آزاده نامداری ادامه داد: مگر در کشورهای غربی چه چیزی وجود دارد که در ایران از آن محروم هستم؟ و لذا تاکید می کنم یک وجب از خاک ایران را با سراسر دنیا عوض نخواهم کرد و مثل عده ای دچار خود کم بینی نیستم که وطنم را به لبخند بیگانگان بفروشم.

    این مجری سابق رسانه ملی در واکنش به این سوال که چرا مدتی است در تلویزیون حضور ندارید؛ به خبرنگار ناطقان گفت: تصمیم گیری در رابطه با حضور در رسانه ملی با مسوولان آن سازمان است و ما از انقلاب هیچ طلبی نداریم که بخواهم در قبال عدم حضورم در تلویریون مدعی باشم و اطمینان دارم که معاونت سیما در صورت مصلحت مقدمات بازگشتم را فراهم خواهد کرد و در غیر این صورت هم زندگی ادامه دارد.

    نامداری در بخش پایانی صحبت هایش به این سوال که آیا حجاب کامل شما می تواند احتمال بازگشت به تلویزیون را بیشتر کند؟ گفت: چادر میراث مادر سادات حضرت زهرا (س) است و من این پوشش را مدت ها قبل از حضورم در رسانه ملی انتخاب کردم و هیچ گاه به این موضوع لحظه ای فکر نکرده ام که اعتقاداتم را نردبان پیشرفت در زندگی دنیایی نمایم و بدون تردید خداوند بهترین شاهد و ناظر بر اعمال و گفتار ماست.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    نوشته‌اند علی کریمی به این دلیل اردوی تیم ملی را ترک کرد که بازیکنان او را مسخره کرده و دست می‌انداختند! (با سدایی بلند و عصبانیت شدید ادامه می‌ دهد) احترام همه ملی‌ پوشان واجب است ولی از قول من بنویسید گنده‌تر از این بازیکنان هم نمی‌ توانند علی کریمی را مسخره کنند (سدایش بالاتر می‌رود). بنویسید هنوز مادر نزاییده بازیکنی بخواهد علی کریمی را مسخره کند و این اتفاق در بایرن مونیخ المان نیفتاد چه رسد به فوتبال ایران و… (کمی با کریمی صحبت می‌کنیم و وقتی آرام‌ تر می‌ شود می‌گوید) البته این مطلب را هم حتما بنویسید من غیر از عزت و احترام چیز دیگری از بازیکنان تیم ملی ندیدم و امیدوارم دوستان شما به جای این اخبار کذب، حقایق را بنویسند.


    همه چیز از 8 دی 1393 شروع شد. روزی که علی کریمی به طور ناگهانی هتل ازادی و اردوی تیم ملی را ترک کرد و رفت. این موضوع ان هم برای ما خبرنگاران سوژه جذابی بود. همان روز باورتان نمی‌شود 11 بار – شاید هم بیشتر!- با تلفن همراه جادوگر تماس گرفتم اما همه این تلاش‌ها بی‌فایده بود.

    ظاهرا علی کریمی با خود عهد کرده بود درباره تصمیم غیرمنتظره خود حرفی نزند که حرفی هم نزد! سکوت علی کریمی فرصتی به وجود اورد برای شروع شایعات و گمانه‌زنی‌ها درباره علت جدایی ستاره محبوب از تیم ملی و هرکس چیزی گفت و حرفی زد… عجبا، کریمی که معمولا در قبال این قبیل زمزمه‌ها خاموش نمی‌ماند و جواب دندان‌شکنی می‌داد، باز هم قفل سکوت خود را نشکست. در این میان دو، سه مرتبه به طور اتفاقی با جادوگر برخورد کردم ولی کریمی تصمیمی برای شکستن عهد خود نداشت. روزی هم که به بهانه بازی نیکوکارانه برای کودکان مبتلا به سرطان در زمین چمن دانشگاه شهید بهشتی با کریمی مصاحبه کردم، شرط گذاشت سوالی درباره فوتبال مطرح نشود که نشد! دیروز (چهارشنبه) اما اتفاق جالبی افتاد. مصاحبه یک عضو هیات رئیسه فدراسیون فوتبال علیه شماره 8 دلیلی شد برای گفت‌وگو با علی کریمی و… اغراق نباشد این مصاحبه بعد از سکوت طولانی جادوگر، حکم پیدا شدن جعبه سیاه اتفاق 8دی‌ماه پارسال را دارد که مسلما به خواندنش می‌ارزد.

    علی‌اقا، مدت‌ها سکوت پیشه کرده بودید و امروز که شما را پیدا کردیم، می‌خواهیم با اجازه‌تان درباره خیلی چیزها صحبت کنیم. موافقید که؟

    اولا از قول من بنویسید من مثل بعضی‌ها عقده بلیت‌ فرست‌کلاس و اکونومی ندارم. امدم به تیم ملی کشورم خدمت کنم اگر کاری از دستم برمی‌اید و خیلی وقت‌ها هم کاری از دستمان برنیامده است. من نمی‌دانم چرا برخی‌ها که معلوم نیست از کجا به فوتبال امده‌اند، این حرف‌ها را می‌زنند تا خودشان را مطرح کنند!

    منظورتان شهرام دبیری است؟

    (با لبخند عصبانی) من اسمی نیاوردم. شما بروید از بازیکنان حاضر در جام جهانی 2006 المان بپرسید علی کریمی در سفر برگشت بلیت فرست‌کلاس داشت یا اکونومی؟!

    اتفاقا خودم در ان سفر همراه شما بودم و خاطرم هست دو، سه بار از ان قسمت، دست‌اندرکاران تیم ملی امدند و خواستند به بخش فرست‌کلاس بروید اما ترجیح دادید کنار مردم بنشینید.

    خدا رفتگان شما را بیامرزد. تدارکات تیم چند بار امد و از من خواست جلو بروم اما نرفتم. به اردوی افریقای جنوبی هم با بلیت اکونومی رفتم و اقایان روی هوا یک حرفی می‌زنند و… از ان گذشته من اعتقاد دارم باید در یک تیم شخصیت همه حفظ شود. بعضی‌ها ماشاا… به تدارکات تیم جوری نگاه می‌کنند که انگار خودشان از کره دیگری امده‌اند در حالی که ما همه یک تیم هستیم؛ از سرمربی، سرپرست، مربیان و بازیکنان بگیرید تا تدارکات تیم که همگی در موفقیت و ناکامی سهیم هستند.

    بحث اینکه علی کریمی به خاطر نگرفتن پاداش صعود به جام جهانی قهر کرده، تا چه حد صحت دارد؟

    این حرف‌ها خنده‌دار است. من از دی‌ماه سال گذشته و قبل از سفر تیم ملی به جام ملت‌های اسیا یک کلمه هم حرفی نزدم ولی متاسفانه توی فوتبال این مملکت، حرف نزنی فکر می‌کنند ریگی به کفش داری که سکوت می‌کنی. انهایی که هزار تا مشکل دارند ولی اهل هارت و پورت هستند و شلوغ می‌کنند، نازشان در فوتبال ایران همیشه خریدار دارد.

    شاید سکوت شما به این شایعات دامن زد و…

    من می‌گویم شما به عنوان مطبوعاتی و کسانی که قلم به دست دارید و نقد می‌کنید، کلاه‌ خودتان را قاضی کنید. شما همین الان با حسین هدایتی تماس بگیرید و از او بپرسید علی کریمی از اردوی افریقای جنوبی با شما تلفنی صحبت کرد، چه گفت؟ او شاهد زنده است.

    چه گفتید؟ خودتان بی‌ زحمت می‌گویید؟!

    از ایشان تقاضا کردم در صورت امکان و برای روحیه دادن به بچه‌های ملی‌پوش در استانه جام ملت‌های اسیا بیاید و در قالب پاداش صعود به جام جهانی مبلغی به انها بدهد. چون فدراسیون این پاداش را نداده است. من هرگز برای خودم به کسی زنگ نمی‌زنم رو بیندازم ولی به خاطر تیم ملی مملکتم و بروبچه‌های این تیم به هدایتی رو انداختم. اصلا من نقشی در صعود تیم ملی به جام جهانی برزیل نداشتم که بخواهم توقع پاداش داشته باشم! بعد مگر من توی جام جهانی بودم؟! من می‌خواستم تیم از نظر روحی و روانی در استانه جام ملت‌ها شرایط خوبی پیدا کند که دست اقای هدایتی هم درد نکند که حرف مرا زمین نگذاشت و بلافاصله پس از ان که رسیدیم تهران، مبلغ خوبی به عنوان پاداش از جیب شخصی‌اش پرداخت کرد.

    شنیدیم این مبلغ حدود 900 میلیون تومان بوده است.

    بله، هنوز هم رسید ان موجود است.

    این چندمین بار است بحث قهر علی کریمی به خاطر پاداش مطرح می‌شود و سکوت شما هم همان‌طور که گفتم، به این حرف و حدیث‌ها دامن می‌زند.

    واقعا خنده‌دار است. سکوت من فقط به خاطر تیم ملی ایران بود. اگر من حرفی می‌زدم و تیم می‌رفت جام ملت‌ها اوت می‌شد، همه را گردن من می‌انداختند کما اینکه بعد از اوت شدن تیم انداختند گردن علی کریمی و گفتند اگر فلانی می‌رفت تیم حذف نمی‌شد و… اصلا چه ربطی به من داشت؟

    اتفاقا کارلوس کروش در مصاحبه با خبرورزشی از سکوت شما تمجید کرد و گفت کریمی ظرفی را که از ان غذا خورده بود،‌ برنگرداند!

    (کمی ارام‌ می‌شود) نه، به نظر من خود کروش اگر چیزی علیه من نگفته باید بیاید و… حرف‌های این افراد کوتوله را تکذیب کند. من نمی‌دانم این اقایانی که امروز چنین حرف‌هایی می‌زنند تا به حال کجای فوتبال بودند؟

    دوشنبه شب در برنامه 90، حدود 52 درصد مردم و بینندگان تلویزیونی به شما رای دادند تا به عنوان محبوب‌ترین بازیکن دو دهه اخیر فوتبال ایران انتخاب شوید. شاید مصاحبه علیه علی کریمی ان هم فردای این اتفاق سروصدا می‌کرد و شهرتی به بار می‌اورد!

    این افراد صد بار هم علیه من مصاحبه کنند، نظر مردم عوض نمی‌شود. من نمی‌دانم برای چه اسم مرا می‌اورند؟ من این محبت و لطف مردم را یک‌شبه به دست نیاورده‌ام که این اقایان بخواهند یک‌شبه مرا خراب کنند. (لحظه‌ای مکث می‌کند و سپس ادامه می‌دهد) ادم واقعا می‌ماند. حالا اگر یک نفر درباره من چنین حرف‌هایی می‌زد که سال‌ها توی فوتبال بود و مردم او را می‌شناختند، دلم نمی‌سوخت. با خودم می‌گفتم طرف سرد و گرم این فوتبال را چشیده است.

    بالاخره فوتبال ایران دارد به یک سمت‌هایی کشیده می‌شود. وقتی یک جوان با وجود داشتن استعداد فراوان توی روی کریم باقری می‌ایستد، چه می‌توان گفت؟

    این برمی‌گردد به همین مدیریت غلط و ادم‌هایی که این‌کاره نیستند و می‌ایند به فوتبال و پرسپولیس. وقتی یک بازیکن پرسپولیس کلی شلوغ می‌کند، کلی جنجال درست می‌کند، به دو روز نمی‌کشد برمی‌گردد سر تمرین، همین می‌شود.

    البته خانزاده 9 ماه محروم شد. خبر دارید که؟

    9 ماه محروم می‌شود ولی کاش این 9 ماه بعد از مدتی نشود 3 ماه و 4 ماه! مواردی بوده که محرومیت کم‌کم نصف شده است. این حکم را فدراسیون داده است، در حالی که معتقدم این حکم را باید باشگاه پرسپولیس می‌داد و خانزاده را محروم می‌کرد.

    حالا می‌خواهیم از علی کریمی بپرسیم. خود شما پیش امد که بروید و با هوادار درگیر شوید یا به جروبحث لفظی بپردازید؟

    جروبحث نه، ‌بالاخره هوادار هم عصبانی است. بالاخره تحت فشار است. تیمش را دوست دارد. نه پرسپولیس بلکه شرایط همه تیم‌های پرطرفدار این‌طوری است.

    به این نکته هم توجه کنید که خانزاده مدعی شده ان هوادار به او فحش ناموسی داده است.

    بعضی وقت‌ها واقعا یک‌جاهایی است که می‌گویند خون به مغز نمی‌رسد. یک اتفاقی می‌افتد. حالا طبعا یک جاهایی ادم باید یک چیزهایی را نشنیده و ندیده بگیرد. بعدش باید پرسید چی باعث شده که چنین اتفاقی بیفتد؟ عملکرد خودمان و رفتار خودمان هم لابد عامل بوده است.

    شاید اگر کریم باقری انجا نبود و جلوی بازیکنان را نمی‌گرفت و وساطت نمی‌کرد، اتفاقات بدتری هم می‌افتاد!

    کاش اقاکریم زودتر به پرسپولیس می‌امد.

    شنیدید باقری در رختکن بعد از بازی با سایپا هم حسابی داد و فریاد راه انداخته و…

    باید اقا کریم این کار را می‌کرد. اصلا یکی باید باشد که به عنوان بزرگتر جلوی برخی اتفاقات را بگیرد.

    بگذریم، علی‌اقا سکوت طولانی شما سیاست درستی بود؟

    شاید، متاسفانه اینجا همان‌طور که گفتم این‌جوری است. من سکوت کردم تا مثلا به تیم ملی کمک کرده باشم ان وقت هرکس از گرد راه رسید، یک حرفی علیه ما زد و داستانی برای خودش ساخت. همیشه حرف برای گفتن زیاد است اما من ترجیح دادم صحبت نکنم و همین سکوت باعث موج‌سواری بعضی‌ها شد! حالا این حرف‌ها گذشته، شما بگویید در نهایت فوتبال ما می‌خواهد چه شود؟

    شما خودتان بگویید بهتر است.

    روز سه‌شنبه خود همین اقای دبیری به من زنگ زده و وقتی متوجه شده اوضاع مناسب نیست، حرفش را پس گرفته است. در حالی که ادم یا حرفی را نمی‌زند یا پس نمی‌گیرد. من علی کریمی اگر علیه کسی حرفی بزنم، سرم بالای دار برود، حرفم را پس نمی‌گیرم. ادم باید پای حرفش بایستد. طرف به 24 ساعت نرسیده، حرفش را عوض می‌کند. واقعا جالب است.

    در یک چرخش 180 درجه‌ای کلی هم از شما تعریف کرد و…

    من اصلا احتیاجی به تعریف و تمجید این جور ادم‌ها ندارم. اسم من برای چی وسط امد؟ (با حرارتی بیشتر) من الان توی این فوتبال چه‌کاره‌ام؟ من یک بازیکن بازنشسته هستم مثل صدها بازیکن دیگر. دنبال کار و زندگی خودم هم هستم. فلانی مدتی با تیم ملی همکاری کرد، بعد این همکاری به‌هم خورد و رفت. دیگر این چه حرف‌هایی است؟ من نمی‌خواهم همه حرف‌ها را بزنم ولی همین دوستان سال 2012 که برای انتخابات بهترین‌های سال اسیا به مقر AFC رفتیم، همگی با بلیت فرست‌کلاس و با خانواده‌هایشان امده بودند!

    جدا؟!

    بله، انگار که سیزده به‌در امده‌اند مالزی! دوستان فدراسیون‌نشین و سازمان لیگ از جیب فدراسیون سفر خانوادگی امده بودند و حالا این حرف‌ها درباره علی کریمی زده می‌شود. حاضرم با تک‌تک ان افراد رودررو شوم و همین حرف‌ها را بزنم (با صدایی بلند این حرف‌ها را می‌زند!) بگذریم! من یک حرفی را می‌خواهم مطرح کنم. مجلس شورای اسلامی با این عظمت که قانون‌گذار کشور است و تمام تصمیمات مهم باید در خانه ملت مصوب شود، به صورت علنی برگزار می‌شود ولی چرا اقایان جلسه هیات رئیسه فدراسیون فوتبال را به پشت درهای بسته می‌برند؟ چرا یک دوربین تلویزیونی یا خبرنگار را راه نمی‌دهند؟

    شاید حرف‌هایی در این جلسات رد و بدل می‌شود که نباید رسانه‌ای شود یا به صلاح نیست به گوش افکار عمومی برسد.

    ایا تصمیمات فدراسیون به اندازه مجلس شورای اسلامی حساس و مهم است یا اقایان چای، نسکافه و میوه میل می‌کنند و خبرنگاران را ان پایین و پشت درهای بسته نگه می‌دارند. چرا؟

    جالب ان که هرکدام از اعضای هیات رئیسه هم می‌ایند بیرون، یک حرف می‌زنند. به طور مثال درباره خود شما، دبیری یک صحبتی مطرح می‌کند و بلافاصله همین مصاحبه توسط علی کفاشیان تکذیب می‌شود!

    واقعا تاسف‌برانگیز است. حداقل یک سخنگو برای خودشان بگذارند، مثل وزارت امور خارجه که با وجود این همه مسئول و وزیر و معاون و … یک سخنگو دارد. او می‌اید برنامه‌ها و سیاست‌های این وزارتخانه را برای رسانه‌ها بیان می‌کند. یعنی چی؟ پشت این درهای بسته چه تصمیماتی گرفته می‌شود که فوتبال ما امروز موفق شده است؟! اجازه بدهید دو تا خبرنگار در این جلسات باشد. دو تا دوربین که گوشه‌هایی را نشان دهد. چه اشکالی دارد؟!

    لابد اشکال دارد دیگر!

    من نمی‌دانم وقتی انجا دارند برای فوتبال مملکت تصمیم می‌گیرند، چه اشکالی دارد مردم بدانند و جلسات با حضور رسانه‌ها برگزار شود؟ این یکی یک چیزی می‌گوید ان یکی چیزی دیگر … دیروز که با دبیری حرف می‌زدم می‌گفت در جریان خیلی چیزها نیستم. عضو هیات رئیسه فدراسیون فوتبال هیچی نمی‌داند. شما یک زنگ به کمیته انضباطی بزنید، ببینید چند صد تا شکایت بابت طلب بازیکنان روی میز کمیته انضباطی است. به جای حرف زدن درباره من که نه در پی طلب پول از فدراسیون فوتبال هستم و نه دنبال پست و مقام، بروید تکلیف قرارداد ال‌اشپورت را مشخص کنید.

    کیفیت لباس‌های ال‌اشپورت را چطور دیدید؟

    اصلا من یک چیزی بگویم. شما اگر می‌خواهید به فوتبال این مملکت خدمت کنید، بروید روی این قضیه کار کنید. اینکه علی کریمی با چه کسی مشکل دارد یا علیه کدام فرد حرف زده، مهم نیست. در دنیا هم این مسائل بزرگنمایی می‌شود. مورینیو همیشه با ارسن ونگر درگیر است و در ایران هم قرار نیست همه بازیکنان و مربیان با هم رفیق باشند. من می‌خواهم ببینم قرارداد یک اسپانسر لباس چه جوری باید باشد که هیچ کس از ان سر درنمی‌اورد و فقط دو تا امضا پای ان دیده می‌شود؟! دنبال این باشید که هر اردوی تیم ملی از چند روز قبلش در تکاپوی جور کردن لباس تمرین باشد.

    شنیدیم در اردوی افریقای‌جنوبی حتی برای مایحتاج اولیه و خریدهای روزانه هم مشکل داشتید!

    مشکلاتی که اسمش مشکل نبود. خنده‌دار بود! بازیکنان بابت نگرفتن پاداش صعود به جام جهانی ناراحت بودند و مرتب این حرف‌ها را در اردو می‌شنیدم. به همین خاطر گفتم اگر کاری از دستم برمی‌اید، انجام دهم. دم اقای هدایتی هم گرم که روی مرا زمین نزد. اورد و پول را داد. من هیچ اطلاعی ندارم و هنوز نمی‌دانم حساب جام جهانی‌شان تسویه شد یا نه!

    ظاهرا یک روز قبل از پرواز تیم ملی به مقصد سیدنی و جام ملت‌های اسیا، حسین هدایتی چکی به عنوان پاداش به شما داده، درست است؟

    11 صبح فردایش چک حسین هدایتی نقد شد و من هم همان مبلغ را بدون کم و کاست تحویل فدراسیون دادم.

    چرا علی کریمی این چک را نقد کرد؟

    چون دو فقره چک پرداخت شد، یکی به مبلغ 500 میلیون تومان در وجه من کشیده شده بود و سیصد و خرده‌ای هم در قالب چکی دیگر…

    جالب شد! خب اگر دعوای علی کریمی بر سر پاداش ملی‌پوشان بوده می‌توانسته زمان نقد کردن چک، پول خودش را بردارد. این طور نیست؟

    من نمی‌خواهم این حرف را بزنم اما بسیاری از همدوره‌هایم شاهدند که بارها از حق خودم گذشتم. باور کنید از حقم گذشتم نه این که یک چیزی بوده باشد بخواهم بگویم، نمی‌خواهم. از قراردادم گذشتم ولی حالا این پاداش که حق علی کریمی نبوده، درست هم نبوده که سهمی از ان بخواهم را طلب کنم.

    حالا که بحث به اینجا کشید می‌خواهیم به 8 دی ماه 1393 برگردیم. روزی که به نشانه قهر هتل ازادی و اردوی تیم ملی را ترک کردید. باز هم می‌خواهید به سکوت خود درباره این اتفاق ادامه دهید؟

    می‌خواهم اینجا یک چیزی را بگویم که اصلا دلیل قهر انچنانی نبوده است. ما امدیم برای کمک کردن به تیم ملی این مملکت. امدیم و گفتیم وضع خوب می‌شود اما نشد! از همان روز اول مشکل لباس بود. مشکل نمی‌دانم اب معدنی بوده است، مشکل X بوده، مشکل Y بوده است. مشکلات خیلی زیاد بوده است. من ادمی هستم که واقعا نمی‌توانم ببینم یک اتفاقاتی دارد می‌افتد، باز بمانم و کار کنم. شما ببینید برای موفقیت یک تیم خیلی فاکتورها باید وجود داشته باشد. سرمربی تیم چه کسی باشد، یک فاکتور است. انتخاب بازیکنان یک فاکتور است. در کنارش امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری هم باید باشد. زمین تمرین و … هم که ماشاا…! اقا من مربی که نباید هر روز صبح به صبح ببینم چمن زمین تمرین کوتاه شده یا نه؟ ابیاری شده یا نه؟ من بروم و ببینم لباس‌های تیم ملی شسته شده و چیده شده سرجایش است یا نه؟ باید همه چیز اماده باشد …

    بحث دیگری که بعد از ترک اردوی تیم ملی توسط شما مطرح شد، این بود که علی کریمی وقتی متوجه شده نمی‌تواند در جام ملت‌ها روی نیمکت تیم ملی بنشیند و بالاجبار باید می‌رفته بالا، روی سکوها می‌نشسته دلخور شده و تصمیم به جدایی گرفته است. شما این حرف را تایید می‌کنید؟

    انهایی که این حرف را مطرح کردند کاش کمی تحقیق می‌کردند. من می‌توانستم به عنوان مشاور فنی روی نیمکت تیم ملی در جام ملت‌های اسیا بنشینم، ادم‌های بی‌سواد و شایعه‌سازی که نمی‌دانند، بدانند توی ایین‌نامه برگزاری مسابقات این نکته امده بود، شما بگویید خبیری روی نیمکت پرسپولیس با چه سمتی نشسته است؟

    مدیر رسانه‌ای. چطور مگر؟

    تمام شد و رفت. مطالعه کنید بعد حرف بزنید. من اصلا مدرک مربیگری ندارم. مدرک B را که فدراسیون به صورت افتخاری به من می‌داد. اصلا مدرک هم نمی‌دادند می‌توانستم به عنوان مشاور فنی روی نیمکت تیم ملی بنشینم. ID کارت هم صادر می‌شد ولی متاسفم که این شایعات مطرح شد. از ان گذشته اصلا من می‌رفتم ان بالا روی سکوها می‌نشستم. چی می‌شد؟ مهم موفقیت تیم ملی بود. چطور تا وقتی ان سه بازی تیم ملی می‌برد همه چیز OK بود ولی بعد از حذف شدن مقابل عراق همه‌ کاسه و کوزه‌ها سر من شکسته شد؟ نبود من؟ نرفتن من باعث حذف تیم ملی شد؟

    تا جایی که حافظه‌مان یاری می‌کند، کسی در ان مقطع چنین حرفی علیه شما مطرح نکرد، نه رسانه‌ها و نه سرمربی تیم ملی و…

    الان سرمربی تیم ملی کارلوس کروش است. شما اگر بروید یواخیم لو سرمربی تیم ملی المان که در خاک برزیل قهرمان جام جهانی شد را هم به ایران بیاورید ولی به او امکانات ندهید موفق نمی‌شود. پس برای رسیدن به موفقیت همه عوامل باید کنار هم باشد ولی فدراسیون فوتبال ما فاقد این پتانسیل و مدیریت برای رسیدن به موفقیت است.

    ان روز خاصی که اردو را ترک کردید واقعا قهر با شخص خاصی مطرح بود یا یک لحظه تصمیمی شخصی گرفتید؟

    نه، قهری در کار نبود. من نمی‌توانستم با این شرایط بمانم و کار کنم. شاید دوستان بتوانند و قراردادشان را هم تمدید کنند اما واقعا شرایط برای موفقیت تیم ملی مهیا نیست. پس فردا اگر من می‌رفتم و تیم نتیجه‌ای نمی‌گرفت تمام کاسه و کوزه‌ها باز هم بر سر من علی کریمی شکسته می‌شد. بنابراین رفتم تا با رفتنم به تیم ملی کمکی کرده باشم. متاسفانه نباید این حرف را بزنم اما هر چهار تا اردو به ملی‌پوشان لباس می‌دادند، کجای دنیا این طوری است؟ افغانستان هم این شرایط را ندارد! بعد همان لباس‌ها را در پایان اردو پس می‌گرفتند تا ان را شسته و در اردوی بعدی در اختیار ملی‌پوشان بگذارند! حال شما تصور کنید اردوی بعدی ملی‌پوشان جدیدی به تیم ملحق می‌شدند که سایز انها به قبلی‌ها نمی‌خورد و بالاجبار باید همان لباس کوچک یا بزرگ را می‌پوشیدند و واقعا ‌مسخره است. شانس اوردیم کار خودمان به عنوان مربی به شستن لباس ملی‌پوشان کشیده نشد. البته اگر ادامه می‌دادیم شاید همین اتفاق می‌افتاد. شما به عنوان خبرنگار رسالتی بر عهده دارید. باید بروید و قرارداد ال‌ اشپورت را بررسی کنید. برنامه‌های تلویزیونی اقای فردوسی‌پور چرا نمی‌اید قرارداد ال‌اشپورت را نشان بدهد؟ اصلا‌ متن و مفاد قرارداد را منتشر کند.

    شنیدیم لباس‌ها بعد از شستن کوچک می‌شده است!

    بدتر از ان لباس را در پایان اردو پس می‌گرفتند. بالاخره بازیکن ملی‌پوش به خانه و محلش برمی‌گردد. هواداران، خانواده، برادر، خواهر، فک و فامیل و بچه‌محل‌ها لباس او را یادگاری می‌خواهند. همین الان با وجود خداحافظی‌ام توی کوچه و خیابان از من لباس می‌خواهند. خداوکیلی بازیکن ملی‌پوش باید خجالت بکشد که لباس اضافی ندارد؟! یا بازیکنی که جدید دعوت می‌شود شاید دیگر دعوت نشود. نباید ان بازیکن یک لباس تیم ملی را به عنوان یادگاری برای فرزندان و نوه‌های خود داشته باشد؟ واقعا زشت است طرف با سایز اسمال می‌امد و باید سایز لارج می‌پوشید!

    اگر در یک بازی رسمی یا دوستانه تیم ملی بازیکن حریف به رسم معمول درخواست تعویض لباس با بازیکن ایران را می‌کرد، تکلیف ملی‌پوش ما چه بود؟

    نمی‌گذاشتند عوض کند! قبل از بازی اقایان سرپرست و مسوول فدراسیون اعلام می‌کردند که کسی حق تعویض لباس خود با بازیکنان حریف را ندارد!

    چرا؟

    خودشان می‌گفتند برای بازی بعد لباس نداریم و باید از همین لباس‌ها استفاده کنیم! همیشه حرفم این است کسانی که نمی‌توانند یک مشکل لباس را حل کنند نباید از انها انتظار کارهای بزرگتری را داشت.

    این هوادارانی که به علی کریمی رای دادند، انتظار دارند شما کلاس‌های مربیگری را پشت‌سر گذاشته و به فوتبال برگردید.

    من تا وقتی این جور ادم‌ها بالای سر فوتبال ایران هستند هیچ علاقه‌ای به بازگشت به این فوتبال ندارم. ادم‌هایی که بعد از صعود به جام جهانی اولین پاداش را خودشان برمی‌دارند، اولین ماشین را خودشان برمی‌دارند، به درد فوتبال ما نمی‌خورند. علی کریمی زمانی به این فوتبال برمی‌گردد که بداند مدیرانی امده‌اند تا واقعا به فوتبال ایران خدمت کنند نه به خودشان! هر موقع چنین ادمی امد توی فوتبال، من هم می‌ایم و هر چه در توانم باشد برای مردم کشورم انجام می‌دهم.

    شما که از مدیران فعلی انتقاد می‌کنید چه مدیرانی را قبول دارید؟

    بالاخره می‌ایند. هر کدام از این اقایان غیرفوتبالی که مدیر شده‌اند بالاخره یک تاریخ مصرفی دارند و تمام می‌شوند و می‌روند! یک روزی افرادی مثل صفایی فراهانی یا دادکان پیدا می‌شوند، کما اینکه همین الان هم همه می‌گویند خدا پدر و مادر صفایی‌فراهانی را بیامرزد که همین کمپ تیم‌های ملی را ساخت، وگرنه ملی‌پوشان ما هر روز باید در یک زمین تمرین می‌کردند! یا همین‌طور دکتر دادکان که برای فوتبال این مملکت کم زحمت نکشید. امیدوارم هر چه زودتر کسی بیاید و در راس ‌این فوتبال قرار بگیرد که برای خدمت کردن امده باشد نه کسانی که به پاداش تیم ملی هم رحم نمی‌کنند. چرا باید تدارکات تیم که نیاز مالی هم دارد، 3 میلیون تومان بگیرد و اقایان بالاترین پاداش‌ها را به خود اختصاص دهند؟

    ولی برخی‌ها شاید بگویند مسوولان فدراسیون فوتبال المان که قهرمان جام جهانی شدند هم پاداش می‌گیرند!

    ببینید پاداش تیم ملی متعلق به بازیکنان است. فدراسیون فوتبال المان خزانه‌اش پر و پیمان است. در حساب بانکی فدراسیون المان انقدر نقدینگی وجود دارد که مشکلی پیش نمی‌اید. اینجا چطور؟ حقوق کارمندان فدراسیون با تاخیر 10، 15 روزه پرداخت می‌شود.

    منظورتان مهدی محمدنبی دبیرکل سابق فدراسیون است؟

    خیلی‌ها در فدراسیون پاداش گرفته‌اند که حق‌شان نبود. تدارکات تیمی که از صبح تا شب و شب تا صبح زحمت می‌کشد، سرپا ایستاده و کار می‌کند، ان موقع فقط 3 میلیون تومان باید بگیرد؟ این رواست؟ یک کسی مثل اشکان دژاگه که به خاطر مصدومیت نتوانست در 3 بازی مقدماتی جام جهانی برای تیم ملی بازی کند، باید از پاداش صعود به جام جهانی محروم شود؟ یکسری بازیکن که فقط در 2، 3 تا بازی اخر بودند، پاداش گرفتند ولی به اشکان و همین ‌طور سیدمهدی رحمتی پاداش نرسید، چرا؟ ان افرادی که بازی‌های اخر اضافه شدند و بازی نکردند و حتی در لیست 18 نفره تیم ملی هم نبودند، پاداش گرفته و زحمتکشان قبلی نگرفتند. حالا چند نفر دیگر هم شاید غیر از اشکان و سیدمهدی باشند که من نام انها را فراموش کرده باشم. چرا به این مسایل نمی‌پردازید؟

    اتفاقا ما با اشکان دژاگه مصاحبه‌ای اختصاصی انجام دادیم که همین حرف‌ها را به خبرورزشی زد و منتشر شد.

    اقا من یک چیزی از زمان سرمربیگری بلاژویچ و ریاست صفایی‌فراهانی همین الان یادم امد که باید بگویم. بازی با تایلند بود. فکر کنم که مصدوم بودم و به جان 3 تا بچه‌هایم انتظار پاداش نداشتم. رضا چلنگر شاهد زنده است. می‌توانید بپرسید. بعد از ان بازی بلاژویچ امد و به همراه مسوولان تیم ملی به من پاداش دادند. پاداش کامل دادند، در حالی که گفتم من پاداش نمی‌خواهم، حق من نیست اما بلاژویچ گفت تو بازیکن فیکس من بودی و به خاطر مصدومیت نتوانستی بازی کنی، این پول حق توست.

    پاداش را برگرداندید؟!

    (با سدایی رسا) نه، پاداش را به من دادند ولی می‌خواهم طرز فکر ان مقطع را با الان مقایسه کنید. یک بازیکن 5، 6 تا بازی بوده ولی 3 بازی نبوده، پاداش به او نمی‌رسد. این درست نیست. چه کسی باید مدیریت کند؟ کجای دنیا به کاپیتان تیم پاداش صعود به جام‌ جهانی را می‌دهند تا تقسیم کند؟ اگر اقای یکتا، نمونه‌ای سراغ دارید به من هم بگویید تا بدانم؟ (بدون انکه منتظر جواب ما شود، خودش ادامه می‌دهد) پاداش باید توسط سرپرست تیم یا مسوولان فدراسیون تقسیم شود نه کاپیتان تیم ملی! البته این موضوع به الان برنمی‌گردد و سابقه دارد. قبلا هم مشابه این اتفاق می‌افتاده است.

    بی‌تعارف زمانی که شما کاپیتان تیم ملی بودید، پاداش تیم ملی را بین بازیکنان تقسیم نکردید؟

    به من چه ربطی داشت؟ این از ضعف مدیریت فدراسیون است. اصلا بازیکن حق ندارد در این مسایل دخالت کند. وظیفه من نبود بخواهم پاداش تقسیم کنم. اقایان فدراسیون‌نشین پاداش گرفتند نوش‌جان‌شان ولی اگر من جای انها بودم، ان پاداش را خرج فدراسیون می‌کردم و حقوق کارمندان را می‌دادم. تمام دلخوشی کارمندان فدراسیون همین حقوق ماهانه است که به زن و بچه‌ شان تعلق دارد. شغل دیگری هم ندارند.

    اتفاق خوبی دوشنبه شب افتاد. به بخش‌های خوب فوتبال فکر کنید.

    لطف هواداران که همواره نصیب من شده است ولی کاش شرایطی پیش بیاید تا دل این هواداران که تنها دلخوشی‌شان فوتبال است، شاد شود. وقتی می‌روند استادیوم، با خنده و شادی استادیوم را ترک کنند نه با اخم و اشک و گریه… اقای عضو هیات رییسه می‌گوید امدیم که اگر بتوانیم این فوتبال را درست کنیم. اقا جان، اگر بتوانیم نداریم! اگر نمی‌توانید، بروید. شما می‌خواهید فوتبال درست شود و دنبال این خط بروید. من علی کریمی مدتی در این فوتبال بودم و از قِبل همین فوتبال هم به خیلی چیزها رسیدم. الان تمام شده است. دیگر نمی‌توانیم بازی کنیم. کنار گود هستیم ولی شما همیشه بودید و هستید و باید واقعیات را بنویسید.

    اما حرف امثال علی کریمی هم تاثیرگذار است. شاید هم به مراتب بیشتر از نوشته‌های من نوعی…

    شما سال‌های سال هستید و خواهید بود. خداوکیلی این کاستی‌ها را دنبال کنید و انقدر بنویسید که ادم‌های ناتوان از این فوتبال بروند و جای انها افراد مدیر و مدبر بیایند. روزنامه شما را خیلی‌ها می‌خوانند و برخی‌ها صبح به صبح روز خودشان را با روزنامه‌تان شروع می‌کنند. نقد منصفانه و بی‌طرف شما خیلی می‌تواند کمک کند.

    شما به عنوان علی کریمی هم این وظیفه را دارید.

    من همین الان هم می‌دانم وقتی حرف‌هایم چاپ شود، برخی‌ها می‌گویند علی کریمی دوباره شروع کرد و شهر را به‌هم ریخت. اقا بگذارید شهر به‌هم بریزد. من اگر فوتبال را به‌هم بریزم، بهتر از ان است که کسی که نمی‌داند فوتبال چیست، بیاید و شهر را به‌هم بریزد! من حداقل حق اب و گلی داشته باشم و اگر به اقایان برنخورد خاک همین فوتبال را خورده باشم.

    دوباره برگشتید به شهرام دبیری؟!

    یکسری این حق را ندارند درباره فوتبال صحبت کنند. بگذارید یک سال از حکم و انتخاب‌تان بگذرد و بعد بیایید درباره فوتبال ایران و ادم‌هایش صحبت کنید. بار دیگر از شما می‌خواهم روی این مساله مانور کنید که چرا جلسات هیات رییسه فدراسیون فوتبال پشت درهای بسته برگزار می‌شود؟ هر چند می‌دانم با حرف‌های علی کریمی این فوتبال درست نمی‌شود اما من باز هم حرف دارم. خیلی هم حرف دارم و به مرور همه این حرف‌ها را خواهم زد. اقا بنویسید علی کریمی فوتبالش تمام شد و خداحافظی کرد. بارها گفته‌ام و باز هم می‌گویم نه دنبال پست هستم، نه مقام و الحمدلله به اندازه خودم دارم، به همین خاطر جلوی هر کس و ناکسی سر خم نمی‌کنم و به خاطر پول سازش نمی‌کنم. این روش زندگی من در دوران بازی بود و مطمین باشید اگر یک روز هم از عمر علی کریمی باقی مانده باشد، همین روش را ادامه می‌دهد و بنویسید به خودم به خاطر این اخلاقم افتخار می‌کنم.

    شاید به همین خاطر هم باشد که مردم علی کریمی را دوست دارند و…

    تمام شد و رفت! من خاک پای مردم هستم ولی باز هم معذرت می‌خواهم که شاید حرف‌هایی زدم و … می‌دانم این حرف‌ها دردی را دوا نمی‌کند.

    بسیار خب، راستی قرار بود کلاس‌های مربیگری را دنبال کنید، چه شد؟

    اتفاقا به نکته خوبی اشاره کردید. بنویسید تا زمانی که این اقایان در فدراسیون به عنوان مسوول و عضو هیات رییسه هستند، دنبال مدرک مربیگری از این فدراسیون نمی‌روم! من مدرک مربیگری‌ای که این فدراسیون بخواهد به کریمی بدهد را نمی‌خواهم وگرنه ثبت‌نام می‌کردم. دنبال پست و مقام هم نیستم وگرنه می‌چسبیدم به تیم ملی و ول نمی‌کردم! چرا فوتبال ایران نباید راه فدراسیون والیبال را برود؟ شما باید اینها را بنویسید. رسانه‌های تاثیرگذار باید انقدر بنویسند و نقد کنند که اسیا برای فوتبال ایران درست مثل والیبال کوچک شود و فقط به جام‌ جهانی و المپیک فکر کنیم. الان می‌بینید همه لحظه‌شماری می‌کنند مسابقات لیگ جهانی 2015 والیبال شروع شود و بچه‌ها سنگ تمام بگذارند.

    علی‌اقا، خیلی ممنون که امروز (چهارشنبه) وقت خودتان را در اختیار ما گذاشتید و تقریبا سؤالات ما به انتها رسیده است. اگر حرف ناگفته‌ای دارید، در خدمتیم.

    نه، من هم از شما تشکر می‌کنم و امیدوارم صحبت‌هایم بی‌کم و کاست و بدون یک واو اضافه و یک واو کم، هر انچه را گفتم بنویسید تا مردم از واقعیت‌های فوتبال ایران باخبر شوند.

    خیال‌تان راحت باشد!

    ممنون و خداحافظ!

    از شما چه پنهان حدود 20 دقیقه پس از اتمام گپ و گفت با علی کریمی، این ستاره محبوب مجددا با نگارنده تماس گرفت که بی‌کم و کاست از نظرتان می‌گذرد:

    سلام، علی‌اقا در خدمتیم.

    همین الان دیدم که یکی از سایت‌های خبری، مطلبی منتشر کرده و دوستان باز هم از روی تخیلات خودشان قصه ساخته‌اند!

    چی شده؟

    نوشته‌اند علی کریمی به این دلیل اردوی تیم ملی را ترک کرد که بازیکنان او را مسخره کرده و دست می‌انداختند! (با صدایی بلند و عصبانیت شدید ادامه می‌دهد) احترام همه ملی‌پوشان واجب است ولی از قول من بنویسید گنده‌تر از این بازیکنان هم نمی‌توانند علی کریمی را مسخره کنند (سدایش بالاتر می‌رود). بنویسید هنوز مادر نزاییده بازیکنی بخواهد علی کریمی را مسخره کند و این اتفاق در بایرن مونیخ المان نیفتاد چه رسد به فوتبال ایران و… (کمی با کریمی صحبت می‌کنیم و وقتی ارام‌تر می‌شود می‌گوید) البته این مطلب را هم حتما بنویسید من غیر از عزت و احترام چیز دیگری از بازیکنان تیم ملی ندیدم و امیدوارم دوستان شما به جای این اخبار کذب، حقایق را بنویسند.

    خبر ورزشی

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز
© تمامی حقوق مطالب برای وبسایت ته موویز محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع و شرعا حرام می باشد.
طراحی و کدنویسی : پرشین وردپرس
سایت بت اسپات