سورپرایز تولد الناز ملک در پشت صحنه فصل سوم زخم کاری

    بنابر گزارش ته موویز ، فصل سوم سریال «زخم کاری» به کارگردانی محمدحسین مهدویان و تهیه کنندگی محمدرضا تخت کشیان این روزها در مرحله فیلمبرداری است. که به تازگی عکس هایی از تولد 28 سالگی الناز ملک، یکی از بازیگران این سریال، در پشت صحنه آن منتشر شده است.

    فیلمبرداری فصل سوم زخم کاری همچنان در هفته ها و ماه های آینده نیز ادامه خواهد داشت و انتظار می رود که با پایان مراحل فنی و مونتاژ از بهار سال 1403 شاهد پخش زخم کاری 3 باشیم.

    جشن تولد الناز ملک در پشت صحنه فصل سوم زخم کاری

    بیوگرافی الناز ملک

    الناز ملک متولد 19 آذر سال 1374 و زاده تبریز است.او در دی ماه 1399 با فیلم کوتاه «میل شخصی» برای نخستین بار وارد عرصه هنرپیشگی شد سپس در دو فیلم کوتاه «کافه فراموشی» و «چاه سرخ» و علاوه بر این ها در دو تئاتر «مکبث» و «ایوب خان» حضور پیدا کرد.

    این بازیگر، در فیلم سینمایی «وهم سرد» همراه بازیگرانی چون محمود مقامی، فرشته آلوسی و سیروس کهوری نژاد در فروردین 1401 حضور داشت و پس از آن حضور مختصری در سریال «آنتن» داشت سپس در دی ماه همان سال با بازی در سریال «سقوط» در نقش آیسان و همکاری با بازیگرانی چون؛ حمید فرخ نژاد و سجاد بابایی به شهرت رسید.او به تازگی علاوه بر سریال سقوط در سریال «آکتور» نیز هنرنمایی کرده است.

    گویا هنر او تنها به بازیگری ختم نمی شود زیرا که این بازیگر در نواختن پیانو و کمانچه مهارت بالایی دارد و بارها در صفحه شخصی خود نوازندگی اش را به اشتراک گذاشته است.

    فصل دوم زخم کاری

     

    چه چیزی در فصل سوم سریال زخم کاری در انتظارمان است؟

    فصل سه دنباله فصل دوم خواهد بود که در این فصل مالک با بازی جواد عزتی خود را نمایان می کند به گونه ای که به دنبال انتقام و طی کردن مسیری به هدف نابود کردن طلوعی است. سیما با بازی الناز ملک، نیز بعد از مرگ شوهر و دختر خوانده اش و همچنین فراری شدن شهریار به حدی دچار خشم و نفرت است که می تواند دست به هر کاری بزند.

    بنابرگزارش ها، زمانی که مهدویان مشغول ساخت فصل دوم این سریال بوده، نویسندگان نگارش فصل سوم را درپیش گرفته بودند و اکنون به پایان رسیده و صحنه های مربوط به طلوعی در مرحله فیلمبرداری است.گویا مالک در این فصل حضور پررنگی خواهد داشت و نقش مکمل آن دستمالچی خواهد بود و همینطور یکی از نقش های پیچیده و چالش برانگیز این فصل نقش پانته آ بایندر با هنرمندی مهراوه شریفی نیا خواهد بود.

     

    در فصل های یک و دو زخم کاری چه گذشت؟

    زخم کاری یک مجموعه نمایش خانگی در ژانر درام و جنایی است که براساس رمان «بیست زخم کاری» به نویسندگی محمود حسینی زاد ساخته شده است.

    از بازیگران آن می توان به جواد عزتی، رعنا آزادی ور، هانیه توسلی، سعید چنگیزیان، الهه حصاری، عباس جمشیدی فر، مهدی زمین پرداز، مرتضی امینی تبار، امیرحسین هاشمی و مائده طهماسبی اشاره کرد که در فصل دوم آن کامبیز دیرباز، مهران غفوریان و الناز ملک نیز به این سریال پیوستند.

    فصل اول زخم کاری با 15 قسمت و فصل دوم آن با 13 قسمت به پایان رسید.

    فصل یک این سریال داستان آن روایتگر شخصیت مالک مالکی است که پسری باهوش از یک خانواده فقیر است که توانسته جا در خانواده بزرگ و ثروتمند ریزآبادی باز کند.مالک موفق به بستن قرارداد بزرگ نفتی با یک شرکت نروژی می شود که سودی فراوان را نصیب مالک می کند.از طرفی دیگر فرزندان ریزآبادی در پی برهم زدن رابطه مالک با پدرشان هستند.

    رابطه ای عاشقانه میان مالک و منصوره، دختر نعمت ریزآبادی، که مربوط به سال های گذشته است شکل داشت که مسبب اتفاقات جدیدی در شرکت می شود. بعد از اینکه نعمت ریزآبادی به طرز مشکوکی فوت می شود، درگیری ها میان مالک و فرزندان ریزآبادی شکل می گیرد و در این میان سمیرا، همسر مالک، نقش پررنگی را ایفا می کند و درنهایت منجر به کشته شدن تعدادی از شخصیت های اصلی و فرعی در فصل یک می شود.

    در فصل دوم زخم کاری میثم مالکی، پسر مالک، نقش پررنگی را ایفا می کند و ارتباط میثم با طلوعی، پشت پرده اصلی هولدینگ ریزآبادی و خیریه طلوع، را روایت می کنذ. میثم که طلوعی را مقصر اصلی مرگ پدرش می داند، به دنبال انتقام از اوست که در این بین رابطه ی عاشقانه ای میان میثم و شیدا شکل می گیرد. فصل دوم این سریال با مرگ شخصیت هایی چون؛ میثم، شیدا، ناصر و شفاعت به پایان رسید و حالا باید دید در فصل سوم چه می گذرد…!

     

     

    تولد گرفتن عوامل زخم کاری 3 برای الناز ملک

    دانلود فصل سوم سریال زخم کاری

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    قسمت دهم فصل دوم زخم کاری

    خلاصه داستان قسمت دهم سریال زخم کاری 2

    خلاصه داستان و ماجراهای اتفاق افتاده در قسمت دهم فصل دوم زخم کاری بازگشت: میثم خشمگین تر شده و بیش از پیش طلوعی را مقصر در رخ دادن این حوادث و از جمله مسبب شماره 1 پدر خود می داند. شفاعت که برای مداوا به بیمارستان منتقل شده است و سیما و شیدا و…

     

    اینفو و بیوگرافی سریال زخم کاری 2

     

    📌 ژانر: درام / جنایی

    کستینگ و بازیگران:

    , , , , , , , , , و امیر دژاکام

    کارگردان: محمدحسین مهدویان

     

     

    زخم کاری 2 بازگشت – Mortal Wound Season 02 محصول سال 1402 است که از 17 شهریور 1402 به وسیله وبسایت ته موویز در شبکه نمایش خانگی پخش شد. این سریال به تهیه کنندگی: محمدرضا تخت کشیان و کارگردانی: محمدحسین مهدویان تولید و ساخته شده است. شما می توانید به وسیله وبسایت ته موویز جهت دانلود و یا تماشای این سریال تماشایی اقدام کنید.

     

     

    📄 خلاصه داستان قسمت دهم زخم کاری 2:

     

    قسمت 10 فصل دوم زخم کاری با کشاکش دوباره سمیرا و سیما آغاز می شود. سیما همچنان مصر است که با ورود کردن به امور مالی خیریه از زوایای پنهانی (احیانا پولشویی و…) این موسسه آگاه شود. در روزی که وی در محل کارش مشغول است به سمیرا گفته می شود که امروز نماینده بانک به این جا می آید و حضور ایشان الزامی است ولی سمیرا که از پیش عزم رفتن به شرکت برای حضور در جلسه ای مهم گرفته است. در این حال است که به منشی اش گوشزد می کند که چرا پیش تر این موضوع را به او نگفته است. سیما که چند قدم آن طرف تر ایستاده است متوجه قضیه می شود و نزدیک سمیرا می رود تا از در دوستی وارد شود و وی را متقاعد کند که برخی از کارها را به او بسپرد. سمیرا به شدت واکنش نشان می دهد و می گوید دلش نمی خواهد که او سر از امورات مالی خیریه دربیاورد. جمله مشکوکی که برای سیما معنی خاصی دارد.

    پس از این هاست که سروکله میثم پیدا می شود. او با سیما ملاقاتی را ترتیب می دهد و در همین باره با او صحبت می کند. سیما ابراز می کند که چرا باید سمیرا بگوید که نمی خواهم سر از امور مالی موسسه دربیاوری؟ اگر چیز خاصی در آن جا بود نباید مرا مشکوک می کرد و به همین ترتیب نتیجه گیری می کند که نباید فوکوس ما به خیریه باشد چرا که چیز خاصی در آن جا گیر ما نخواهد آمد. گرچه میثم این تحلیل را نمی پذیرد ولی سیما همچنان بر موضع خود مصر است و می گوید که به احساس و ادراک زنانه من اعتماد کن. پس برای همین است که این دو سراغ نقشه دوم می روند.

    در همین رابطه میثم شخصی را که اجیر کرده بود را وارد فاز عملی می کند و وی را برای انجام ماموریتش روانه خانه شخصی و ویلای طلوعی می کند. قصد او از ورود به خانه؛ به دست آوردن مدارک و اسنادی ست که به فساد و زدوبندهای وی مربوط است. شخص مورد نظر دقایقی پس از ورود به خانه با دخالت و درگیری با سرایدار مجبور به ترک آن جا می شود و عملا هیچ دستاوردی را برای آن ها ندارد. در این حادثه اگرچه به هیچ سندی دست نیافتند ولی متوجه اتاقی شدند که به طرز مشکوکی قفل بوده و احتمال می دهند که مواردی که به دنبال آن هستند در این محل نگهداری می شوند. طلوعی و شفاعت به ویلا می روند و پس از آن ها وکیلشان نیز از راه می رسد. طلوعی در پاسخ وکیل که به فکر تنظیم شکایت است این گونه ابراز می کند که نیازی به شکایت نیست و این از آن مواردی نیست که بخواهیم وقت صرف آن کنیم.

    در ادامه ولی سروکله پانته آ پیدا می شود. پانته آ بایندر (با بازی مهراوه شریفی نیا) به تازگی وارد ایران شده است. وی که خانواده اش را چندین سال پیش از دست داده، ساکن مالزی می باشد و پس از فوت شدن افراد خانواده به ایران آمده است تا طلب سهم ارثیه خود را داشته باشد. مالک با شنیدن این خبر مسرور می شود چرا که احتمال می دهد وی با طلوعی در بیفتد و این به نفع اوست. پانته آ در نخستین قدم به بهشت زهرا و آراگاه خانوادگیشان می رود. خبرها کم کم به گوش طلوعی می رسد. شفاعت در واکنش اولیه خود ابراز نگرانی می کند ولی مسعود طلوعی نه تنها از ورود پانته آ نگران نمی شود که حتی از آن استقبال نیز می کند.

    ماجرای این اپیزود از جایی هیجانی تر می شود که شخصی ناشناس که احتمالا مالک یا سید است با شماره ناشناس به واتس اپ حسام پیام می دهد و به او این گونه می گوید که فوت پدرش نه از روی اتفاق، بلکه یک قتل طرح ریزی شده بوده است. همچنین وی برای او تصاویری از روز حادثه می فرستد که خانمی را نشان می دهد که در مطب و اتاقی که فرنهاد بوده است خرابکاری ایجاد کرده بوده است و به این ترتیب باعث مرگ وی می شود. حسام به سمت خانه ای که آدرس آن زن است می رود ولی متوجه می شود که وی 10 روز پیش این محل را ترک کرده است. از این جا برای حسام فرنهاد مسجل می شود پشت تمام این داستان ها و در واقع قاتل پدرش، طلوعی بوده است و حتی سامان را نیز با نقشه پیشین به نزد او فرستاده اند تا سر از کار وی دربیاورند. حسام سروقت سامان می رود و با تهدید وی را زندانی می کند تا بلکه از او اطلاعاتی بگیرد و اعتراف کند که مشخصا با چه هدفی سعی در نزدیک شدن به هلدینگ فرنهاد داشته است. حسام به کلانتری می رود تا موضوع را اطلاع دهد که دوباره از طریق پیامی نظرش عوض شده و به محل حبس سامان برمی گردد ولی این بار با صحنه قتل فجیح و دردناک وی روبرو می شود. به نظر می رسد که حسام چاره ای جز تسلیم ندارد چرا که شفاعت از طرف طلوعی به دیدار او می رود و وی را تهدید می کند که در صورت عدم همکاری، قتل سامان را نیز به دوش وی می اندازند.

    سکانس بعدی با ورود شفاعت به خانه پیگیری می شود وی در آغاز با خرید هدیه ای برای شیدا سعی در ایجاد رابطه دوستانه بهتر با دختر می کند ولی همه این ها تنها یک بازی بوده است برای این که در لحظه آخر یک ردیاب یا جی پی اس را در کیف شیدا بیندازد. شفاعت می دانست که قرار است شیدا به ملاقات میثم برود و این کار را نیز به همین خاطر نیز انجام داده است. در لحظه آخر ولی سیما متوجه کار گذاشتن ردیاب می شود و این خبر را به میثم می دهد. وقتی که شیدا و میثم هم دیگر را می بینند، میثم به او می گوید که می خواهد کوله پشتی اش را بگردد، عملی که به مذاق شیدا خوش نمی آید ولی به هر ترتیبی که هست میثم کیف را بازرسی کرده و متوجه میکروفون می شود. در همین حال یک اتومبیل با سرعت از کنار آن ها رد شده که میثم احتمال می دهد فرد اجیر شده طلوعی است برای همین به دنبال او می رود. در تعقیب و گریز های پرشمار نهایت ماشین مذکور بر روی موانع کنار جاده رفته و واژگون می شود. هنگامی که میثم راننده را از ماشین بیرون می کشد همگان متوجه می شویم که وی کسی نیست جز شفاعت!

    در ادامه میثم خشمگین تر شده و بیش از پیش طلوعی را مقصر در رخ دادن این حوادث و از جمله مسبب شماره 1 پدر خود می داند. شفاعت که برای مداوا به بیمارستان منتقل شده است و سیما و شیدا و سمیرا بالای سرش هستند ولی میثم ابتدا به نزد وکیل سابق شرکت (الهه حصاری) می رود و موضوع را با او در میان می گذارد. در آن جا نیز وی اعتراف می کند که خودش نیز با دستور طلوعی و برای دام پهن کردن به سمت مظفری وارد هولدینگ شده بود و همه مهره طلوعی هستند. سپس میثم خشمگین تر از پیش به خانه طلوعی می رود و قصد درگیری با او را دارد که باز هم سرایدار خانه دخالت می کند. میثم از وجود اتاق مخفی و پنهانی و همیشه قفل طلوعی صحبت به میان می آورد و این که همه مدارک و اسنادی که ثابت می کند پشت پرده شرکت های طلوعی چه فساد گسترده ای وجود دارد در ان جا نگهداری می شود. طلوعی وی را به همان اتاق می برد ولی در آن جا به ظاهر چیزی جز موارد قدیمی از جمله ساز و تابلو و اشیای کهنه دیگر که مربوط به پدرش است چیز دیگری وجود ندارد. در همین حال است که خبر مرگ شفاعت به طلوعی داده می شود و میثم نیز در همان جا در اتاق مخفی دچار تشنج شده و از هوش می رود.

     

    حال باید دید که در قسمت 11 فصل دوم زخم کاری چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. در این جا شما را دعوت به تماشای قسمت 6 زخم کاری 2 کنیم. پیشنهاد می کنیم که این سریال جذاب را به هیچ وجه از دست ندهید!

     

    دانلود فصل دوم زخم کاری

    دانلود فصل دوم زخم کاری

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    قسمت نهم فصل دوم زخم کاری

    خلاصه داستان قسمت نهم سریال زخم کاری 2

    خلاصه داستان و ماجراهای اتفاق افتاده در قسمت نهم فصل دوم زخم کاری بازگشت: میثم قرار شبانه عجیبی در جای متروکه و عجیب تری با سیما گذاشته است. سیما که به ظاهر ترسیده است از انتخاب این مکان و این زمان به هر ترتیبی که هست خودش را به محل می رساند. میثم ابراز می کند که…

     

    اینفو و بیوگرافی سریال زخم کاری 2

     

    📌 ژانر: درام / جنایی

    کستینگ و بازیگران:

    , , , , , , , , , و امیر دژاکام

    کارگردان: محمدحسین مهدویان

     

     

    زخم کاری 2 بازگشت – Mortal Wound Season 02 محصول سال 1402 است که از 17 شهریور 1402 به وسیله وبسایت ته موویز در شبکه نمایش خانگی پخش شد. این سریال به تهیه کنندگی: محمدرضا تخت کشیان و کارگردانی: محمدحسین مهدویان تولید و ساخته شده است. شما می توانید به وسیله وبسایت ته موویز جهت دانلود و یا تماشای این سریال تماشایی اقدام کنید.

     

     

    📄 خلاصه داستان قسمت نهم زخم کاری 2:

     

    قسمت نهم فصل دوم زخم کاری با مراسم ختم فرنهاد آغاز می شود. مشخص نیست که چگونه صحنه سازی کرده اند که دلیل آتش سوزی در مطب را نشست گاز در مخزن اکسیژن اتاق عمل تشخیص داده شده است. ولی موضوع به همین جا ختم نمی شود. طلوعی خود در مراسم سوگواری فرنهاد حاضر شده و با تملق و چرب زبانی باورنکردنی از روابط خوب خود با او در حضور پسرش صحبت می کند. این موضوع که قاتل در حال دلداری دادن صاحب عزا باشد، چیزی است که تنها در زخم کاری 2 می توان شاهد آن بود. طلوعی که حالا شفاعت نیز در کنار او در مراسم حاضر شده است سعی می کند تا با پسر فرنهاد صحبت کرده و او را حامی او جلوه دهد و همچنین خود را متاثر و متاسف از مرگ پدر! مشخص نیست که در پس این نمایش ها چه نهفته است و چه نقشه ای را طلوعی در سر می پروارند و سعی دارد تا با کمک پسر فرنهاد به سایر اهداف خود برسد.

    در ادامه، سیما وارد شرکت می شود و با میثم صحبت های جدی را پیش می برد. گفتگوی سیما با میثم در واقع اتمام حجتی است درباره رابطه او با شیدا! سیما متوجه شده است که حرف عشق و عاشقی میثم صرفا در جهت رسیدن به اهداف خودش است و برای زمین زدن طلوعی. ولی او به میثم هشدار می دهد که اگر اقدامات و کارهای او باعث برهم خوردن آرامش و قرار شیدا شود با خود سیما طرف است. شفاعت متوجه حضور سیما در شرکت می شود و به بهانه دعوت و پذیرایی او در دفترش، وی را به اتاقش می کشاند تا سر از کار و در واقع قصد او از آمدن به شرکت در بیاورد تا احتمالا از عواقب سویی که اقدامات آتی وی می تواند در پی داشته باشد، پیشگیری کند.

    قصد ورود سیما به جریانات جدی تر شده و او در قدم بعدی پا به خیریه می گذارد تا به سرنخ های دیگری برسد. به نظر می رسد که وی پس از جریان مرگ یا در واقع بهتر بگوییم قتل فرنهاد، بیش از پیش نگران وضعیت زندگی خود و موقعیت شغلی و حتی جانی شفاعت همسرش شده است و بنابراین سعی می کند که خودش شخصا وارد ماجراها شود. در قدم نخست او به سنگ سختی برمی خورد که چرا که رفتن وی به خیریه همزمان می شود به بازدید سمیرا از آن جا و در این موقعیت کشاکش و جدال لفظی نسبتا قابل توجهی بین این دو رخ می دهد. سیما این گونه ابراز می کند که قصد و نیت وی کمک به امور خیریه است ولی سمیرا خاطرنشان می کند که کار و وظیفه او در خیریه به مسایل مالی و حسابداری محدود می شود که زمان زیادی هم از او نمی گیرد و بیشتر زمان او در شرکت سپری می شود. به جز این سایر نیازهای خیریه در امور خدماتی خلاصه می شود و بدین گونه عذر سیما را می خواهد. ولی به نظر نمی رسد که سیما این سخنان را پذیرفته باشد. وی اعلام می کند که از فردا و روزهای آینده باز هم در خیریه حاضر خواهد شد. هرچند سمیرا نیز کم نمی آورد و می گوید که من آدم کینه ای نیستم و از سیما کینه ای به دل ندارد و تنها حقایق را بازگو می کند، ولی سیما به خوبی از نیت سمیرا حاضر است.

    شیدا در همین روز در جلسه تمرین نمایش جدیدش حاضر است که در این بین سروکله میثم پیدا می شود. میثم سعی در بازگو کردن وقایع گذشته برای شیدا دارد تا بتواند او را به ادامه رابطه قانع کند ولی شیدا زیر بار نمی رود و بابت ماجراهای گذشته از او دلخور است. سفر بدون اطلاع وی به خارج از کشور و همچنین چند روز بی خبری و پاسخ ندادن به شیدا، مسایلی نیستند که به این راحتی ها حل شود ولی میثم برای آرام کردن شیدا این گونه عنوان می کند که دیگر دنبال کار و آن هم این شغل پراسترس را ندارد و به دنبال زندگی آرام و توام با آرامشی کنار اوست. میثم به باشگاه اسب سواری می رود و مشغول تمرین و تماشای بازی اسب ها می شود. چیزی که در گذشته ها نیز علاقه نخست وی بوده است. در آن جا با شیدا قرار می گذارد و مشغول صحبت با او درباره آینده زندگیشان می شود. به نظر می رسد که تصمیم وی برای زندگی بی حاشیه و آرام جدی است و به فکر نقل مکان کردن با شیدا به نقطه ای دیگر است و حتی در این بین عجله بسیاری را نیز دارد. چیزی که مورد موافقت شیدا نیست و او برای این کار زمان می خواهد تا دست کم با سیما صحبت کند و او را در جریان این اتفاقات و تغییرات بگذارد.

    در سمت دیگر ماجرا نیز متوجه می شویم که تصمیم سیما برای رفتن به خیریه جدی است. او از طریق آگهی که احتمالا در پیج اینستاگرام خیریه دیده است متوجه نیاز این موسسه به یک مربی می شود و از همین نقطه کارش را آغاز می کند. وی تصمیم دارد به دیدن فرناز برود و به عنوان مربی در آن جا استخدام شود تا بدین ترتیب از شر امر و نهی های سمیرا نیز رهایی پیدا کند. سرانجام این اتفاق می افتد و او در خیریه به عنوان مربی مشغول کار می شود ولی در این مرحله نیز وی با سختی های بسیاری دست به گریبان می شود. در همان روزهای نخست، شفاعت و طلوعی در خیریه با سیما روبرو می شوند، چیزی که باعث نگرانی شدید سیما می شود ولی به نظر نمی رسد که این قبیل اتفاقات خللی در عزم وی برای سعی در نفوذ و وارد شدن به تشکیلات مخوف طلوعی داشته باشد.

    در همین روز، طلوعی با پسر فرنهاد قرار ملاقات دارد و جلسه و گفتگوی خود را در همین خیریه برگزار می کنند. گویا فرنهاد کوچک پس از مرگ پدر با مشکلاتی در گمرک و ترخیص کالاهای وارداتی داشته است که در این بین طلوعی به او کمک می کند. حسام بسیار متعجب است و دراین جلسه نیز بهت و تعجب خود را اعلام می کند که چرا طلوعی که در واقع رقیب شرکت فرنهاد است حاضر به کمک کردن به او شده است؟ ولی طلوعی این گونه ابراز می کند که ما رقیب هستیم ولی دشمن نیستیم؟ طلوعی با شفاعت در فکر زمین زدن حسام نیز هست و در این بین به فکر کشتن املشی نیز افتاده است. املشی ولی همینک در بیمارستان بستری شده است و به خاطر اتفاقات هفته گذشته که در استخر برای وی رخ داده است در حال حاضر وضعیت چندان خوبی ندارد.

    فصل دوم زخم کاری در این قسمت نیز بدون خون و خون ریزی پایان نمی پذیرد و درست در همین جاست که نقشه قتل املشی و حتی حسام فرنهاد در آینده کشیده می شود. به موازات این کار ولی شفاعت فردی را اجیر می کند تا ضربه کاری به حسام وارد کنند. فرنهاد در گذشته با خریدن شرکت های ورشکسته و احیای آن ها توانسته بود پول زیادی را به جیب زده بود ولی در واقع این ها همه پوششی بوده که از طریق آن بتواند با پولشویی به ثروت هنگفتی برسد. چرا که با کارآفرینی و این قبیل کارها نمی توان به این حد درآمد رسید. شفاعت همه این ها را می داند و از سویی دیگر نقظه ضعف بزرگ حسام را می داند. او به خوبی می داند که حسام به شدت معتاد به قمار است و عاشق قماربازی و این قبیل امور است که تمام اوقات بیکاری خود را صرف قمار می کند. بدین منظور وی فردی را مامور رسیدن، نزدیک شدن و برقراری ارتباط در جهت زمین زدن حسام می کند. این فرد که سامان نام دارد با شیوه های خود سعی در نزدیک شدن به حسام فرنهاد می کند و در نخستین گام به دفتر وی می رود تا قرار ملاقاتی را با وی تنظیم کند. در انتها شفاعت پس از این همه دسیسه و نقشه های شوم برای هولدینگ فرنهاد، به تماشی نمایش دخترش شیدا می رود تا خود را پدری دلسوز که آینده و احساس دخترش برایش مهم است، جلوه دهد.

    ولی شاید مهم ترین و حساس ترین سکانس این اپیزود، سکانس پایانی باشد. در جایی که میثم قرار شبانه عجیبی در جای متروکه و عجیب تری با سیما گذاشته است. سیما که به ظاهر ترسیده است از انتخاب این مکان و این زمان به هر ترتیبی که هست خودش را به محل می رساند. میثم ابراز می کند که پس کشیدن خودش از ماجرا صرفا یک تاکتیک بوده تا نگاه ها را از خود دور کند و همچنین طلوعی از فکر کشتنش بیرون بیاید. وی این گونه اظهار می کند که در جایی که حتی مادرش نیز در بازی او نیست، چاره دیگری ندارد. وی تنها کسی است که همانند پدرش مالک، قصد رفتن این راه تا انتها را دارد. و در این بین سیما را مهره ای مطمین دیده است چرا که با اشاره کوچیک میثم به سمت طلوعی هجوم برده است. بنابراین این دو اتحادی را تشکیل می دهند تا با کمک یکدیگر به طلوعی ضربات سهمگینی را وارد کنند.

     

    حال باید دید که در قسمت دهم فصل دوم زخم کاری چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. در این جا شما را دعوت به تماشای قسمت 6 زخم کاری 2 کنیم. پیشنهاد می کنیم که این سریال جذاب را به هیچ وجه از دست ندهید!

     

    دانلود فصل نهم زخم کاری

    دانلود فصل دوم زخم کاری

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    قسمت پنجم فصل دوم زخم کاری

    خلاصه داستان قسمت اول سریال زخم کاری 2

    خلاصه داستان و ماجراهای اتفاق افتاده در قسمت پنجم فصل دوم زخم کاری بازگشت: میثم سرانجام به دیدار فرنهاد می رود تا با او تیم شود در جهت زمین زدن طلوعی. بازی خطرناکی که میثم آغاز کرده است، خود می داند که راه برگشتی ندارد. در آن جا و به پیشنهاد فرنهاد به نزد املشی می رود تا کارهایش را پیش ببرد. وی پیشنهاداتی را به او ارایه می دهد تا با این اقدامات بتواند مانع از واگذاری زمین های شهرکی در شمال به طلوعی بشود.

     

    اینفو و بیوگرافی سریال زخم کاری 2

     

    📌 ژانر: درام / جنایی

    کستینگ و بازیگران:

    , , , , , , , , , و امیر دژاکام

    کارگردان: محمدحسین مهدویان

     

     

    زخم کاری 2 بازگشت – Mortal Wound Season 02 محصول سال 1402 است که از 17 شهریور 1402 به وسیله وبسایت ته موویز در شبکه نمایش خانگی پخش شد. این سریال به تهیه کنندگی: محمدرضا تخت کشیان و کارگردانی: محمدحسین مهدویان تولید و ساخته شده است. شما می توانید به وسیله وبسایت ته موویز جهت دانلود و یا تماشای این سریال تماشایی اقدام کنید.

     

     

    📄 خلاصه داستان قسمت پنجم زخم کاری 2:

     

    قسمت پنجم فصل دومم زخم کاری با رویداد غیر منتظره ای آغاز شد. منصوره که همگان می دانیم به دلیل عدم تمایل همکاری هانیه توسلی در هیچ پروژه سینمایی حضور ندارد و به طبع در فصل دوم زخم کاری نیز غایب است، به میثم پیام می دهد و از او می خوادهد که به باکو بیاید تا با او مذاکره کند. ظاهرا منصوره این گونه بیان می کند که اطلاعات محرمانه ای دارد که به میثم کمک می کند تا بر علیه طلوعی اقداماتی را انجام دهد.

    در همین حال است که میثم به دیدار شیدا و مادر ناتنی او می رود و با دادن هدایایی به آن ها خبر سفر خود به باکو را می دهد. درست در زمانی که میثم در حال آماده شدن برای سفر به باکو بود در شرکت، مادرش را می بیند. او از قصد پسرش برای سفر به آذربایجان مطلع است. چیزی که جای سوال دارد. و درست در همین زمان است که خبر خودکشی منصوره از باکو منتشر می شود! مساله ای که جای ابهام و سوال دارد. کسی که یکی دو روز پیش به فکر انتقام از طلوعی و همکاری با میثم بوده است چگونه می شود که دست به خودکشی بزند.

     

    دستمالچی که از اتفاقات رخ داده با خبر است به دیدار سمیرا در خیریه طلوعی می رود تا او را از مسایلی آگاه کند. این که طلوعی آدمی با حسن نیت نیست که خیریه داشته باشد و این موسسه را تنها برای پوششی برای کارهای غیرقانونیش ساخته است یا حتی دور زدن مالیات و… ولی گوش سمیرا به این مسایل بدهکار نیست و با لحن بد و منفی دستمالچی را از موسسه بدرقه می کند.

    در همین حال است که دستمالچی به نزد مالک می آید و با او مسایلی از جمله خبر جدی بودن ازدواج سمیرا و طلوعی را در میان می گذارد. مالک این گونه ابراز می کند که به طلوعی نمی بازد و قصد طلاق دادن سمیرا را دارد. مشخص نیست که چگونه فردی که مثلا مرده است می تواند در غیاب خود حکم طلاق را امضا کند! این هم یکی دیگر از مسایل عجیب و غیرقابل باور این سریال است.

     

    برادر شیدا مصر است که یکی از دوستانش به خواستگاری خواهرش بیاید. چیزی که با واکنش تند و منفی شیدا روبرو می شود. شیدا این گونه ابراز می کند که هیچ علاقه ای به این فرد ندارد و حتی به عنوان خواستگاری که قرار است یک شب بیاید و برود هم نمی تواند این مراسم را بپذیرد، چرا که در نظر وی این فرد از کمترین شانس نیز برخوردار نیست. بردار شیدا از رابطه خواهرش با میثم نیز مطلع است و مخالفت سخت و شدیدی با این فرد دارد. حتی جریان خودکشی معشوقه سابق او یعنی مایده را پیش می کشد و…

    در ادامه میثم سرانجام به دیدار فرنهاد می رود تا با او تیم شود در جهت زمین زدن طلوعی. بازی خطرناکی که میثم آغاز کرده است، خود می داند که راه برگشتی ندارد. در آن جا و به پیشنهاد فرنهاد به نزد املشی می رود تا کارهایش را پیش ببرد. وی پیشنهاداتی را به او ارایه می دهد تا با این اقدامات بتواند مانع از واگذاری زمین های شهرکی در شمال به طلوعی بشود.

     

    همه این ها در حالی اتفاق می افتد که سمیرا در بازگشت از سفر شمال میثم را به شدت نهیب داده بود از نزدیک شدن به فرنهاد و امشلی. و حتی میثم هم در این رابطه به مادرش قول داده بود که سمت آن ها نمی رود. ولی گویا مسایل به سبک و سیاق دیگری در حال رقم خوردن است. در راه بازگشت از این دیدارها متوجه می شویم که شخص موتورسواری در حال تعقیب وی است. به نظر می رسد که سمیرا برای او جاسوس گماشته است.

    در انتهای این اپیزود مالک و دستمالچی به یک دفترخانه ثبت ازدواج که با آن ها آشنا هستند می روند تا طلاق را ثبت کنند. شخص دفتردار این گونه عنوان می کند که تنها می توانید در دفتراین طلاق را ثبت کنید و نه در شناسنامه. چیزی که با مخالفت مالک روبرو می شود. مالک شدیدا مصر است که در شناسنامه خود نیز این طلاق ثبت شود.

     

    حال باید دید که در قسمت ششم فصل دوم زخم کاری چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. در این جا شما را دعوت به تماشای قسمت 6 زخم کاری 2 کنیم. پیشنهاد می کنیم که این سریال جذاب را به هیچ وجه از دست ندهید!

     

    دانلود فصل پنجم زخم کاری

    دانلود فصل دوم زخم کاری

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز
© تمامی حقوق مطالب برای وبسایت ته موویز محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع و شرعا حرام می باشد.
طراحی و کدنویسی : پرشین وردپرس
سایت بت اسپات