زخم کاری، نام چهل و ششمین و جدیدترین سریال نمایش خانگی ست که چند هفته ای است که آغاز به پخش کرده است و در این مدت نیز خوش درخشیده است. حال با گذشت 6 هفته از پخش آن، شاهد سانسور ها و ممیزی هایی هستیم که بنا به گفته کارگردان اثر، این نخستین سانسور سریال نبوده و در قسمت های پیشین نیز با چنین مسایلی درگیر بوده اند.
زخم کاری از آن دسته از آثاری بود که از همان آغاز توانست مخاطب را درگیر خود کند و به این ترتیب امید بسیاری است که در هفته های آینده بیش از پیش نیز مورد توجه قرار بگیرد. سوای از قصه پرکشش و جذاب، حضور بازیگران حرفه ای نیز تاثیر به سزایی در بیشتر دیده شدن کار داشته است. در این میان می توان به هنرمندانی از جمله جواد عزتی , رعنا آزادی ور , الهه حصاری , هانیه توسلی و سعید چنگیزیان اشاره کرد.
سریال جدید زخم کاری که در ژانر درام، اجتماعی و به کارگردانی محمدحسین مهدویان تولید شده است؛ ساعت 08:00 روزهای آدینه هر هفته از سایت ته موویز پخش می شود. همچنین در انتهای این نوشتار، شما می توانید به صفحه دانلود این سریال دسترسی داشته باشید.
ماجرای سانسور زخم کاری در قسمت ششم چه بود؟
داستان از این قرار بود که مالک (جواد عزتی) با معشوقه دوران نوجوانی خود یعنی منصوره (هانیه توسلی) به کیش رفته و شام را در یک هتل به اتفاق صرف می کنند. در ادامه و وقتی که مالک در حال ترک میز شام است به طوری که منصوره نیز متوجه بشود و با صدای بلند به پیش خدمت می گوید که برای اتاق وی (با ذکر شماره اتاق) چای بیاورد. احتمالا این کار را وی با منظور کرده است تا منصوره شماره اتاق وی را بداند. بنابراین فردای آن روز این دو صبحانه را هم با هم و این بار در داخل هتل میل می کنند ولی این صحنه صبحانه خوردن چرا باید سانسور بشود مشخص نیست!
شاید این مساله مطرح است که این صحنه این گونه به مخاطب القا می کرد که این دو ، شب قبل را در یک اتاق و در کنار یکدیگر به سر کرده باشند!
اعتراضات تند محمدحسین مهدویان (کارگردان)
به سانسورهای شدید زخم کاری
محمد حسین مهدویان، کارگردان سریال «زخم کاری» در واکنش به سانسورها و ممیزی های بیش از حد این سریال نوشت:
«نمیدانم چه داوری ای خواهید داشت و متن پیش رو را چهگونه تحلیل خواهید کرد. اما من دلسوزانه و در نهایت مسوولیتپذیری نسبت به مخاطبان پرشمار سریال زخم کاری و تمامی محصولات فرهنگی و هنری اعلام میکنم در هفتههای گذشته با رویکردی سازنده و مبتنی بر تعامل به سانسورهای عموما غیرمنطقی و غیرعرفی ساز و کار سانسور صدا و سیما و زیر مجموعه آن یعنی ساترا تن دادم تا اختلالی در روند پخش سریال پیش نیاید و انتظار هفتهگی شما را برای تماشای قسمتهای جدید ارج نهاده باشم.
تعاملی که من و همه همحرفهایهایم همیشه از سر جبر و ناچاری و نه از سر رضایت به آن تن دادهایم تا بتوانیم آثارمان را در مملکت عزیزمان و برای مردم نازنین خودمان به نمایش درآوریم. ولی اینبار سطح سختگیریها به جایی رسیده که از حد طاقت و تحمل من خارج شده است.
در قسمت ششم سریال زخم کاری به نقطهای رسیدهام که میبینم تن دادن به سانسورهای غیرعقلانی، غیرحرفهای و دور از واقعبینی اجتماعی به وضوح موجب تاثیرات مخرب بر داستان و تضییع حقوق ما به عنوان سازنده و شما به عنوان مخاطب شده است. پس اجازه بدهید در قسمتهای پیش رو در صورت ادامهی این رفتار، میان حق مسلم شما برای تماشای سروقت قسمت جدید و احقاق حق دیگرتان که تماشای نسخهای در شان شماست، دومی را انتخاب کنم.
قطعا میپذیرید که مسوولیت تضییع حق اولتان نه بر عهده ما که بر گرده آن هاست که از دایره منطق و عقل خارج شدهاند و مسیر زور پیش گرفتهاند. شاید به زودی سیاهه این سانسورها را برای داوری درست مردم و مدیران خردمند باقیمانده بر مسند منتشر کنم تا خودتان قضاوت کنید و تصویری واقعی از میزان رفتارهای تنگنظرانه و سلیقهای پیش رویتان داشتهباشید.
رفتاری که جراحتهایی سنگین و زخمهایی کاری بر پیکر فرهنگ و هنر این سرزمین وارد آورده است. با سیطره این نگاه سختگیرانه مطمئن باشید بسیاری از سریالهای سالهای دور همین تلویزیون مثل در پناه تو و یا میوه ممنوعه دیگر قابلیت تولید و پخش نخواهند داشت. روی سخنم نه با صاحبان این نگاه که با مردم و مدیران فرهنگی دلسوزیاست که هنوز روح مسوولیت در وجودشان زنده مانده است و به خردورزی و تدبیر باور دارند. عزیزان، آگاه باشید. دردمندانه و با نگرانی بسیار عرض میکنم.
ما گرفتار مدیرانی شدهایم که چنان از درک واقعیات حاکم بر جامعه عاجزند که گویی بر چشمها و گوشهایشان مهر زدهاند و نمیبینند آنچه ما میبینیم. به راستی شما در کدام جامعه زندگی میکنید و برای کدام مردم نسخه میپیچید؟ اصلا جامعه و مردم را کنار بگذارید. آیا فرزندان خود را هم نمیبینید؟ بیچاره ما که مدیریت فرهنگ و هنرمان در سیطرهی بیتدبیری شماست.
نمیدانم خبر دارید یا مثل همیشه در خواب خوش بیخبری سیر میکنید. شنیدهاید که چند پلتفرم بزرگ بینالمللی از جمله نتفلیکس برای سرمایهگذاری روی طرحها و ایدههای فیلمسازان ایرانی ابراز تمایل کردهاند؟ تردید نکنید که به زودی زود پلتفرمهای خارجی، مقصد هنرمندان خلاق ایرانی خواهند شد و نخبههای فرهنگی ما هم مثل نخبههای علمی و اقتصادی عرصه را خالی خواهند کرد.
و چه تقارن آشنایی است که درست در روزگاری که با درخشش آثاری چون همگناه، آقازاده، قورباغه، میخواهم زنده بمانم و دهها محصول هنری دیگر، پلتفرمهای نمایش خانگی وطنی پا میگیرند، ناگهان سر و کله مشتریهای خارجی پیدا میشود و با پاسِ گلِ طلایی مدیران اشتباهی که بذر ناامیدی میکارند، نیروهای خلاق و هوشمند بخت خود را در بیرون مرزهای سرزمین اجدادی شان جستجو خواهند کرد.
به راستی چرا چنین میکنید؟ چرا با حقکشی، نخبگانی را که دل در گرو این آب و خاک پرگوهر و فرهنگنواز دارند، چنین میتارانید؟ چرا با تنگنظری و فشار آثار خلاق هنرمندان نجیب ایرانی را به پیکرههایی زخمخورده و محتضر بدل میکنید که عقیم و بیاثر باشند تا بازارشان از سکه بیفتد؟ چهکسی از این رویه سود میبرد؟ آثار هنرمندان دلسوز ایرانی را با انگ تلخنگری و ولنگاری و تحلیلهای اشتباه و نیتخوانیهای ناصواب زمینگیر میکنید و به جایاش در صدا و سیمای تان سریال خانه پوشالی و فرار از زندان پخش میکنید. خوش به حال هنرمندان خارجی که حتا در تلویزیون ملی ما هم دست شان از هنرمندان داخلی بازتر است. آنها برای نمایش زوال و تاریکی و ضد قهرمان های جذاب آزادند و ما دربند. فریاد که این مدیریت مستشارپسند و عاشق واردات در همه عرصه ها امان ما را بریده است.
به خدا که شما نه از ما مسلمانتر هستید و نه برای مردم و جامعه مان دلسوزتر. نمی دانم به چه معتقدید اما به همان چیز قسم تان می دهم که لااقل برای مدت کوتاهی دست تان را بردارید و بگذارید کمی نفس بکشیم. شاید بتوانیم در این روزگار دشوار، به اندازه یک سریال، یک فیلم یا یک موسیقی زیبا برای دقایقی هم که شده مردممان را به خوشی در آغوش بگیریم و شعله امید را در دل جوانان این خاک زنده نگه داریم.
برخی معتقد به توقیف سریال اند
پاسخ ساترا به انتقادات مهدویان از سانسور «زخم کاری»
معاون ساترا در صفحه شخصیاش نوشت:
«هم پلتفرم داخلی را حمایت میکنیم و هم دیدهبان چارچوبهای فرهنگی کشور هستیم. با شروع پخش سریال زخم کاری، شاهد انتقادهایی از دو سوی طیف بودیم. بخشی از دغدغهمندان فرهنگی معتقد به توقیف سریال بودند که برای رسیدن به آن فعالیت های رسانه ای و رایزنی هایی هم انجام دادند.
بخش دیگری نیز معتقد بودند سریال تولید شده می بایست بدون هیچ گونه بازبینی پخش شود. حفظ تعادل میان این دو طیف اقدامی سخت و پیچیده است. در ماجرای «زخم کاری»، اقدام وزارت ارشاد در شکایت به دادسرای فرهنگ و رسانه برای توقیف سریال مذکور، مساله را پیچیدهتر از قبل کرد.
با وجود همه سنگ اندازی های انجام شده بر تصمیم خود مبنی بر پخش سریال اصرار کردیم. اصل عملکردی ساترا حمایت از تصمیماتی است که حاصل فرایندهای حرفهای و کارشناسی است. همانطور که درموضوع شکایت وزارت ارشاد از انتشار سریال زخم کاری برغم صدور پروانه ساخت، مدیران ساترا هزینه دادگاهیشدن را با هدف حمایت از پلتفرمهای داخلی می پردازند، انجام برخی از اصلاحات که در فرایند کارگزاری محتوایی و بازبینی آن تایید شده، بخشی از رویکرد حرفهای و فرهنگی ساتراست.»