ناب ترین دیالوگ های سریال شهرزاد

ناب ترین دیالوگ های سریال شهرزاد

در این پست بهترین دیالوگ های سریال شهرزاد را برای شما آماده کرده ایم. فیلمنامه شهرزاد راحسن فتحی ونغمه ثمینی نوشته اند.

چنان چه دوست داشته باشید شما نیز می توانید در راه گردآوری و آرشیو دیالوگ های زیبای سریال شهرزاد ما را یاری کنید.

سریال شهرزاد – بخش یک – 17:42

شهرزاد و فرهاد در کافه نادری

ناب ترین دیالوگ های سریال شهرزاد

فرهاد: شهرزاد دلم می خواست یه سدایی داشتم که همه می شنیدند. داد می زدم می گفتم ما تو یه جای غریبی از تاریخیم. بعدها سد سال بعد، مردم این روزها یادشون می مونه. این روزها خیلی ملتهبه شهرزاد!

شهرزاد: آره ملتهبه، ملتهب و بلاتکلیف! چه خواب بدی من دیدم دیشب!

فرهاد: می خوای برات تعبیرش کنم؟

شهرزاد: نه، اصلا هتا نمی خوام تعریفش کنم!

فرهاد: خیلی خب، تعریفش نکن ولی یادت باشه دکتر مصدق تاب میاره این همه هجمه را! خصوصا الان که شاه گذاشته از مملکت رفته بیرون.

شهرزاد: این یعنی طرفدارای شاه هم ممکنه جری تر شده باشن.

فرهاد: این یعنی اختیار تام برای دکتر مصدق و دکتر فاطمی. خصوصا این که دکتر فاطمی پیشنهاد خلع سلطنت کرده. یعنی دموکراسی و جمهوری.

شهرزاد: فکر نمی کنی این تندروی ها ممکنه باعث شه همینی هم که داریم از دست بدیم؟

فرهاد: کدوم تندروی شهرزاد؟ پیشنهاد دکتر فاطمی خواسته همه مردمه. اینا نشونه های خوبیه.

شهرزاد: میونه این همه نشونه های خوب من کجا وایسادم؟

فرهاد: … تو بهترین نشونه این روزای من.یک دست جام باده و یک دست زلف یار / رقصی چنین میانه میدانم آرزوست

ارسالی به دست کاربر سایت “عادل پورحسین”

در زمستان گرمم از گرمای تو

در بهاران شادم از آوای تو

فصل گرما گرمیش از قلب من

در خزان برگم و می میرم به پیش پای تو

کاش فصل پنجمی در راه بود

کاش نامش فصل وصل ماه بود

کاش برگ برگ درختان خزان

برگ ریزان زرد وسرخ و نغمه خوان

می سرودند این نوا با بخت تو

سریال شهرزاد – بخش 14 – 49:26

فرهاد و آذر در مخفیگاه حزب توده

ناب ترین دیالوگ های سریال شهرزاد

آذر : یه چیز دیگه هم هست که می خوام بهت بگم. می دونم باور نمی کنی، حقم داری! از یه جایی به بعد دیگه بازی نبود واسم. من هم گیر افتادم. بدجور گرفتارت شدم. یه جوری که هیچ وقت قلبم این جور گروم گروم سدا نکرده بود.وقتی اسمت میومد انگار یه گردان پا می کوفتن تو دلم! با من بیا فرهاد!

فرهاد : کجا بیام؟ چرا بیام؟

آذر:بریم یه جای دور ، یه زندگی جدید می سازیم با هم. میشم رویا، آذر رو چالش می کنیم واسه همیشه.

فرهاد: سخته…!

آذر : من خوشبختت می کنم ، هر کاری بخوای برات می کنم . نبوده تا حالا کسی رو این جوری بخوام.

فرهاد : نمی تونم بیام! شاید اگه طور دیگه ای آشنا شده بودیم یا …. دلم به اومدن نیست!

آذر: هنوز باورم نداری نه؟! باشه ، گفتم این بازی یه قربانی داره، اونم منم!

فرهاد : شاید یه وقت دیگه ، یه وقت دور تر! اگه ما تقدیر هم باشیم باز گذرمون به هم میفته!

آذر: رویای قشنگیه واسه آذر بیچاره تو شبای تنهاییش که نمیره از دلتنگی.!از این به بعد دیگه حوصله هیچی رو ندارم ، جز فکر کردن به تو. جدا افتادن از کسی که دوستش داری ، جهنمی بزرگ تر از این تو زندگی می شناسی؟!

ارسالی به دست کاربر سایت “الهه”

شهرزاد :اگه دوسش دارین حفظش کنین با چنگ و دندون. چون زمان که می گذره هیچ چیز سخت از ، از دست دادن کسی نیست که برای از دست ندادنش باید با جون و دل می جنگیدین …

سریال شهرزاد – بخش 27 – 36:54

سکانس گفتگوی فرهاد و شهرزاددر

خانه پدری شهرزاد پس از دعوای فرهاد و قباد

ناب ترین دیالوگ های سریال شهرزاد

شهرزاد: گاهی آدم تو جنگ با خودش، باید اونقد پیش بره که یه ویرونه بسازه از وجودش!!

اون وقت …از دل اون ویرونه یه نوری ، یه امیدی، یه جراتی، جرقه می زنه …!

سریال شهرزاد – بخش 27 – 38:00

لحظه زیبای وصال دوباره فرهاد و شهرزاد

ناب ترین دیالوگ های سریال شهرزاد

شهرزاد :

” بیا این لحظه را وصل کنیم به همزادش تو گذشته دور!! انگار هیچ کابوسی این وسط نبوده! بیا برگردیم به نقطه صفر!! “

سریال شهرزاد – بخش 26 – 15:42

سکانسانتقام بابک از سرهنگ تیموری

ارسالی به دست کاربر سایت “محمد جواد”

دانلود بهترین زیباترین سکانس های سریال شهرزاد به کارگردانی حسن فتحی

مریم : بابک! می دونی این کار چه عواقبی داره؟

بابک : مریم! اگه قرار باشه یه طوری زندگی کنیم که کارامونهیچ عواقبی نداشته باشه اصن واسه چی زندگی کنیم؟

اگه تو همون روزهای کودتا ، جلوی این کودتاچیا وایمیسادیم، کارشون به جایی نمی رسید که ناموسمون رو از دستمون در بیارن!

سریال شهرزاد – بخش 23

ناب ترین دیالوگ های سریال شهرزاد

هاشم: زمان رُفوگر خوبیه… هر بیدی هم به زندگی آدم زده باشه زمان رُفوش می كنه…

ارسالی به دست کاربر سایت “پویا”

عشقی که امید وصلت توش نباشی همسایه دیوار به دیوار مرگه!

سریال شهرزاد – بخش 26

ناب ترین دیالوگ های سریال شهرزاد

فرهاد:

در من کوچه ای ست که با تو در آن نگشته ام …

سفری ست که با تو هنوز نرفته ام…

و عاشقانه هایی که با تو هنوز نگفته ام…

ارسالی به دست کاربر سایت “نفس”

فرهاد:من همه چیمو باختم شهرزاد !

نمی تونم تورم ببازم

شهرزاد:همیشه اون طوری نمیشه که ما فکرشو می کنیم

ارسالی به دست کاربر سایت “نفس”

فرهاد:قسم به روزی که دلت را می شکنند و جز خدایت مرهمی نخواهی داشت

ارسالی به دست کاربر سایت “باران”

دوست فرهاد: دوست داشتن کسی که نه بشه ترکش کرد نه بشه عوضش کرد جهنمه …

ارسالی به دست کاربر سایت “KFB”

هاشم: فرهاد پسرم … همیشه یه چیزی از وجود معشوق تو قلب عاشق ته نشین میشه…

برای همیشه حتی اگه همدیگه رو ترک کنن..! اما این فقط یه طرف سکه است پسرم…

این که اگه دنیات اندازه یه نفر کوچیک بشه… یا اون یه نفر اندازه خدا برات بزرگ بشه ..! اگه یه روزی ترکت کنه و بره اون وقت دین و دنیاتو با هم می بازی…!

ارسالی به دست کاربر سایت “KFB”

مرضیه : این دنیا به هیچ بنی بشری وفا نکرده

هاشم: نه نکرده … اینو وقتی فهمیدم که یه عزیزی رو از دست دادم …

همین جوریاس که قلب آدما هی ته می گیره ….

هی ته میگیره تا بالاخره یه جا می سوزه و تموم میشه ..

اون وقت دیگه حتی حوصله خودتم نداری !

دانلود بهترین سکانس های سریال شهرزاد

√ شما هم دیالوگ هایی که از سریال شهرزاددوست

دارید را برای ما بفرستید تا با نام خودتان به این پست افزوده شوند

توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





تلگرام ته موویز