زندگینامه کامل زرتشت, سخنانزرتشت, جمله هایزرتشت, عکس هایزرتشت
آدم به هر چه که اراده کند خواهد رسید. اندیشه آدمی سازنده زندگی اوست.
«زرتشت – یسنای 48 ، بند 4»
ششم فروردین ماه ، زاد روز اشو زرتشت است. ابرمردی که پیامش بی هیچ اغراق اثراتی سازنده، پوینده و بی مانند در سیر تکامل اندیشه و خرد در ایران و جهان گذاشت و همه آیین ها و فرهنگ های پس از او خواسته و ناخواسته تاثیراتی ژرف و ریشه ای از پیام او گرفته اند.
زرتشت را به عنوان نخستین پیام آور خرد، شادی و آزادی، همگان با هر دین و آیینی که دارند می ستایند واز این نگاه می توان صرف نظر از دین و مذهب، او را پدر مینوی ایرانیان و همه اهل خرد در سراسر جهان نامید و شاید زادروز او بهترین گزینه برای ارج نهادن به جایگاه «پدر» در فرهنگ ایرانیان و «روز پدر» باشد.
به همین بهانه ، با هم و با نگاهی متفاوت پیام زندگی ساز او را باز خوانی خواهیم نمود.
ستیز من با تاریکی است. من برای نبرد با آن شمشیر نمی کشم ، شمع می افروزم. «زرتشت»
زندگینامهزرتشت
زرتشت، 3378 سال پیش (1768 سال پیش از میلاد) در ششمین روز از فروردین ماه و در دوران پادشاهی لهراسب کیانی در خاک پاک سرزمین پهناور ایران دیده به گیتی گشود. او از 15 سالگی به درستی باور های مردم و پرستش خدایان گوناگون تردید کرد و در 20 سالگی به آغوش طبیعت رفت و با یاری اندیشه نیک، گام در راه شناخت جهان هستی نهاد.
او در 30 سالگی بر آن شد تا راهیرا که بر گزیده بود، به مردمان بنمایاند. در آغاز و در 12 سال نخست گسترش آیینش با دشمنی و مخالفت خرافه پرستان، کژ اندیشان و امیران محلی رو به رو شد و سرانجام در 42 سالگی به همراه پیروانش مجبور به مهاجرت به بلخ شد. در آن جا پیام خود را به آگاهی گشتاسپ پادشاه کیانی رساند و پس از آن که مورد پشتیبانی او قرار گرفت به تدریج توانست پذیرندگان آیینش را افزایش دهد. زرتشت در 77 سالگی از روی آزادگی، ایرانیان را از دادن باژ به بیگانگان منع نمود. از این روی دشمنی و کینه تورانیان با ایرانیان و شخص زرتشت گسترش یافت و در دومین یورش تورانی ها به بلخ در حالی که زرتشت در نیایشگاه مشغول نیایش بود به فرمان ارجاسب تورانی، مزدوری به نام «توربراتور» خنجر کین خویش را بر پشت او فرود آورد و به این ترتیب زندگانی پر بار پیام آور آزادی و خرد به پایان رسید.
با این همه، مشعل فروزانی که او افروخت تا این زمان همچنان پر فروز، روشنگر راه پویندگان و جویندگان راستی است. آیین های یادبود جان سپاری زرتشت همه ساله در 5 دی ماه در ایران و سراسر جهان برگزار می شود و بر پایه دیدگاه تاره پژوهشگران، آرامگاه زرتشت در افغانستان امروزی و در نزدیکی بلخ، در «مزار شریف» می باشد و گردشگران فراوان دارد.
تندیس زرتشت در میدان مدیسون نیویورک – آمریکا
نگاهی متفاوت به پیام زندگی ساز زرتشت
آیین جهانی زرتشت
زرتشت، خود انگیزه اش را برای پیام آوری، نتیجه واکنشی طبیعی و منطقی در برابر آشفتگی ها و ناهنجاری های شدید جامعه می داند. آیینی که او بنیان نهاد، پاسخی به نیاز ها و مشکلات مردم و درمانی بر دردهای کهنه آن ها بود.
آیینی که زرتشت پرچم آن را در جهان بر افراشت پس از گذشت سده ها به همان تازگی روز نخست، امروز نیز به بهترین شیوه و با رسایی تمام نه تنها شاهراه سرافرازی را در پیش پای هم میهنان ایرانی خود می گشاید بلکه با بینشی گسترده و اندیشه ای جهانی، سربلندی و خوشبختی همه جهانیان را خواستار است و دست مهر و دوستی خویش را به سوی همه مردمان گیتی دراز می کند و خواهان است در راهی که پیش روی آن ها گشوده است، همراه و همیارش باشند.
ایرانیان نیز با هر دین و آیینی، زرتشت را به عنوان یک ایرانی اندیشمند و پیشرو و یک خردورز راهنما با تمام وجود دوست می دارند و آیینش را ارج می نهند.
رابطه خداوند و انسان در آیین زرتشت
در آیین زرتشت، خداوند یگانه هستی بخش انسان را به ویژه اگر پیرو راستی باشد «دوست» خود می داند. از این دیدگاه نه تنها اهورای مهربان، جبار و مکار نیست و انسان را بنده، عبد و عبید خود نمی داند و رابطه بندگی و بردگی بین خود و او برقرار نمی کند بلکه انسان را دوست، یار و همکار خود دانسته و دوستان خوب خود را از داده های اهورایی چون نیک اندیشی، توانگری، رسایی و پایندگی بهره مند خواهد ساخت. بر این پایه انسان خوب، بنده نیست بلکه دوست خوب خداست. در این مورد در گات ها، یسنا، هات 31 ، بند 21 می خوانیم:
«خداوند جان و خرد از رسایی، جاودانگی، راستی، توانایی و نیک اندیشی خود به کسی خواهد بخشید که در اندیشه و کردار، دوست او باشد.»
از دیدگاه زرتشت، با چشم دل خداوند را در همه جا می توان دید. از این روی برای پرستش آفریدگار یکتا، سوی یا جهتی خاص متصور نیست. از این دیدگاه سوی پرستش (قبله) روشنایی و پاکی است و فروغ هستی بخش یگانه در هر کجا که نور و روشنایی و پاکی باشد، دل های پاک و نورانی را به سوی خود فرا می خواند.
شریف ترین دل ها، دلی است که اندیشه آزار کسی در آن نباشد. «زرتشت»
جهان بینی زرتشت
نگرش زرتشت به جهان هستی نگرشی بر بنیان خرد است و بر این پایه می توان جهان بینی او را «جهان بینی خرد گرا» یا «جهان بینی علمی» نامید. بر این بنیان هتا «دین» نیز عین «دانش» است و این گونه تعریف می شود:
« دین یا دینا یعنی تجزیه و تحلیل درونی پدیده های هستی بر پایه خرد و با آزادی کامل و بر این بنیان انسانی دین دار است که می بیند، می اندیشد، پرسش می کند، تجزیه و تحلیل می کند و سرانجام به کمک اندیشه نیک و در راستای اشا، آزادانه راه خود را بر می گزیند.»
زرتشت آن گونه که خود نیز در گات ها بیان می کند خداوند جان و خرد را نیز با یاری نیروی خرد و اندیشه شناخته است. در این مورد برای نمونه در گات ها، یسنا، هات 31، بند 8، می خوانیم:
«ای مزدا، هنگامی که با یاری اندیشه خویش، تو را سر آغاز و سرانجام هستی و سرچشمه منش نیک شناختم و آن گاه که تو را با چشم دل دیدم، دریافتم که تویی آفریدگار راستین اشا و داور کردارهای جهانیان.»
در برابر این تعریف، تعریف دیگری از دین نیز در بین ملل و مذاهب دیگر پذیرفته شده است که بنیان آن بر وحی استوار است:
«دین مجموعه ای از دستورات است که از سوی خدا به پیامبر وحی می شود و پیامبر به اذن خدا این دستورات را برای سعادت و رستگاری بشر به او ابلاغ می کند.»
تنهایی می تواند قابله زادن اندیشه های بزرگ باشد، ولی جایی می توانیبه تنهایی یقین
کنی که اندیشه نیک، در آن جا خانه ساخته باشد.«زرتشت»
قانون اشا
زرتشت با یاری خرد خود و تجزیه و تحلیل پدیده های هستی به وجود «خداوندگار جان و خرد» یا «هستی بخش دانا» یا «اهورا مزدا» پی می برد.
از دیدگاه زرتشت، «خداوند جان و خرد» جهان را بر بنیان قانون تغییر ناپذیری آفریده که بر همه چیز و همه جای جهان هستی حکم فرماست. او این نظام دقیق و ثابت حاکم بر جهان هستی را «اشا» می نامد.
حاکمیت قانون جهان شمول اشا بر جهان هستی از خواست و اراده آفریدگار بزرگ است. «اشا» در ذات آفریدگار «نظم مطلق» و «توانایی نظم دادن» است که به صورت نظم و قانون حاکم بر هستی تجلی کرده است.
این فروزه در انسان هم به صورت «توانایی نظم دادن» به زندگی، محیط اطراف و پدیده های طبیعی پدیدار شده است. از این رو بر انسان نیز شایسته است تا پیوسته این توانایی را در خود پرورش دهد تا با «اشا» هماهنگ گردد و «راستی» را در خود بپروراند. قانون «اشا» را «نظام هماهنگ کننده جهان هستی» نیز می نامند و هیچ پدیده ای از اتم تا کهکشان در گیتی نیست که بر پایه این نظام هماهنگ استوار نباشد. قانون اشا در حفظ سلامتی و تعادل جسمی و روانی انسان نیز حاکم است و از این دیدگاه تندرستی چیزی جز هماهنگی و سازگاری تن و روان با «قانون زندگی بخش اشا» نمی باشد.
آن گاه تو را مقدس شناختم ای مزدا اهورا که خرد پاک به من روی کرد و پرسید: ای زرتشت آرزوی تو
چیست؟و من گفتم آرزومند یک زندگی دراز و سالم هستم تا بتوانم در برابر دروغ پرستان هر چه
بیشترایستادگی کنم و بر آنان پیروز شوم.«زرتشت – گات ها»
آزادی و مسوولیت انسان
از دیدگاه زرتشت و در راستای قانون «اشا» ، انسان «اختیار» دارد تا با اندیشه روشن و با تجزیه و تحلیل درونی و با آزادی کامل، به دور از هر گونه اجبار، القا، عادت، تقلید و سنت، بهترین راه را در زندگی برگزیند. چنان که گفته شد از این دیدگاه به طور اساسی دین به معنی تجزیه و تحلیل درونی پدیده ها بر پایه بر پایه خرد و با آزادی کامل است و انسانی دین دار است که می بیند، می اندیشد، تجزیه و تحلیل می کند و سرانجام به کمک اندیشه نیک آزادانه راه خود را بر می گزیند. بدیهی است که به واسطه همین آزادی در گزینش، افراد نسبت به شیوه ای که بر می گزینند در هر دو جهان مادی و مینوی مسوول هستند و سرانجام بر اساس اصل «کنش و واکنش» نتیجه گزینش خود را با دقت و ظرافت تمام دریافت می کنند.
آرمان و ارزش چنین دیدگاهی آن جا ست که انسان های دارای اختیار بر بنیان حس «مسوولیت» شناسی، در برابر جهان هستی افرادی «مسوول» هستند. ولی در جهان بینی مبتنی بر وحی، انسان ها پیش از آن که مسوول باشند، «مکلف» هستند و «موظف» هستند تا احکام لایتغیر و فریض از پیش طراحی شده را به جای آورند.
بر این بنیان، زرتشت اندیشه ها و دریافت های «خود» را به صورت «سرود» هایی کاملا زمینی برای همگان بازگو نمود و هیچ کتاب یا بهتر بگوییم دستورات و احکام دگرگون ناپذیر به صورت متن مکتوب از خود به جای نگذاشت و در هیچ کجای این سرود ها یا «گات ها» سخن از باید ها و نباید ها نیست. به بیان دیگر زرتشت واسطه سخن مرجعی بالاتر یا آسمانی نیست. او تنها یافته های خود را برای همگان بازگو می کند و در یسنا، هات 30 ، بند 2 ، یاد آور می شود:
« ای مردم گفتار نیک را بشنوید و با اندیشه روشن در آن بنگرید و میان نیک و بد خود داوری کنید، زیرا پیش از آن که زمان از دست رود، هر زن و مرد باید آزادانه راه خود را بر گزینید. باشد که به یاری خرد اهورایی در گزینش راه نیک کامران شوید. »
گات ها، سرودهای زرتشت است و کتاب آسمانی آیین بهی نیست و پارسیان نیز اهل کتاب نیستند. چون بنیان پیام زرتشت بر «خرد» استوار است، از بن برای اثبات حقانیت خود و آگاه کردن مردم به هیچ معجزه ای نیاز نداشت و این بزرگ ترین معجزه زرتشت است.
زرتشت پیام زمینی خود را برای انسان های زمینی با شیوایی در سروده هایی جاودانه اش به یادگار گذاشته است. گات ها اندیشه پرور و خردگراست و با پنداره های ناروا در ستیز است. گات ها بهترین و بی واسطه ترین مرجع شناخت زرتشت و اندیشه های اوست.
پیام گات ها بر سه بنیاد ساده ولی کامل «اندیشه نیک» ، «گفتار نیک» و «کردار نیک» خلاصه می شود. گات ها، زمینی، کلی، منطقی، عملی، انسانی، جهانی و ابدی است.
از دیدگاه زرتشت، خداوند کینه توز، انتقام جو، خشمناک، مجازات گر، قهار، ویران گر، جبار و عذاب دهنده آدمی نیست بلکه خوبی و داد مطلق است و بدی در آستان او راه ندارد. اهورا مزدا برای همه خوشبختی می خواهد و از این روی «راه درست زیستن» را برای هر آن کس که نیک بیاندیشد، باز می گذارد.
آنان که کژروی می کنند و «هنجار هستی» را نادیده می گیرند، بر بنیان اصل متافیزیکی و فیزیکی «کنش و واکنش» یا «علت و معلول» نتیجه کارکرد خود را دریافت می دارند و این مجازاتی از پیش طراحی شده و از جانب آفریدگار نیست. این تنها بازتاب کنش خود آن هاست که به سوی شان واکنش شده است.
از این دیدگاه این آفریدگار نیست که جایگاهی به نام دوزخ برای شکنجه انسان پدید آورده باشد بلکه این خود انسان است که به واسطه عمل کرد خود، در حوزه اندیشه خود را دوزخی یا بهشتی می پندارد.
بر این پایه، بهشت یا «بهترین هستی» بازتاب اندیشه، گفتار کردار نیک انسان و دوزخ یا «بدترین هستی» بازتاب اندیشه، گفتار و کردار بد انسان است که هم زمان در هر دو جهان مادی و معنوی (به اصطلاح این جهان و آن جهان) به سوی بعد مادی (تن) و بعد معنوی یا مینوی (روان) انسان باز خواهد گشت.
هر گفتار و کرداری را با ترازوی خرد بسنجید و آنگاه اگر نیک آمد به پیروی از آن بپردازید. «زرتشت»
پویایی و پیشرفت در آیین زرتشت
در آیین زرتشت و در راستای قانون اشا، نه تنها واپس گرایی به هیچ وجه روا نیست بلکه ایستایی و سکون نیز ناپسند شمرده می شود. اندیشه و خرد انسان، تن و روان انسان، جامعه انسانی، محیط زندگی و به طور کلی اخلاق، فرهنگ و تمدن بشری باید با یک حرکت پویا به سوی بهتر شدن، نو شدن و توسعه تغییر کند. زرتشت با سدای بلند پیروانش را فرا می خواند تا جهان را نو و زندگانی را تازه نمایند. در این مورد در گات ها (سرودهای زرتشت) ، یسنا ، هات 31، بند 9 می خوانیم:
«ای خداوند خرد، بشود ما نیز چون یاران راستین تو در شمار کسانی باشیم که جهان را نو و زندگانی را تازه گردانند ….»
توسعه اندیشه
در آیین زرتشت و در راستای قانون اشا، انسان برای برداشتن گام هایی هرچند کوچک در راه رسیدن به زندگی بهتر باید مراحل توسعه را بدون کم و کاستی طی کند و در آغاز باید از «توسعه اندیشه» آغاز نماید.
آن گاه فروزه هایی همچون «پاکی و راستی» ، «توانایی سازنده» و «مهرورزی» را در و جود خود بپروراند تا «رسایی» و «پایندگی» نیز هم راستا با رشد هماهنگ فروزه ها یا صفات یاد شده در نهادش فزونی یابد و او را به تدریج به معیار های یک انسان کامل و توسعه یافته نزدیک گرداند و بی شک این انسان های توسعه یافته هستند که می توانند به توسعه پایدار فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دست یابند و زندگی بهتر و جامعه ای مطلوب تر را بنیان نهند.
خوشبخت کسی است که خوشبختی دیگران را فراهم سازد. «زرتشت – یسنا – هات 43 – بند یکم»
کار و کوشش و سازندگی:
از دیدگاه زرتشت یکی از موثرترین عوامل آبادانی جهان و پیشرفت زندگی که در سایه توسعه اندیشه به دست می آید و در نهایت به خوشبختی و شادکامی بشر منجر خواهد شد، کار و کوشش پیگیر و خستگی ناپذیر انسان است. او همگان را فرا می خواند که در راستای قانون اشا و با یاری اندیشه نیک، در حد توان خود برای پیشرفت بشریت تلاش کنند. در این مورد در گات ها، یسنا، هات 34 ، بند 14 ، می خوانیم:
« پاداشی گران بها از آن کسی است که در زندگی به کار و کوشش پردازد و در راه آبادانی و پیشرفت جهان بکوشد… »
جهانی سرشار از صلح و دوستی
زرتشت ضمن محترم شمردن «حق دفاع» برای همه انسان ها، جنگ و دشمنی و خون ریزی و تهاجم را چه در جهت کشور گشایی و جه به اسم گسترش دین، نادرست و مردود می شمارد. زرتشت به جهانی سرشار از صلح و دوستی و آسایش می اندیشید و آرزو داشت که همه انسان ها با پایبندی به راستی و درستی، مهربانی و یگانگی و تفاهم را در میان خود گسترش دهند و «صلح و دوستی جهانی» تحقق یابد. در این مورد در گات ها ، یسنا ، هات 29 ، بند 3 می فرماید:
« آن آموزگار نجات دهنده بشر باید بتواند – بر پایه قانون اشا – با مهربانی، همبستگی و دوستی جهانی را پدید آورد. او نباید دینداران را در برابر گمراهان به جنگ و ستیز وا دارد … »
احترام به حقوق بشر و حقوق برابر انسان ها
از دیدگاه زرتشت همه انسان ها از هر نژاد، ملیت، قوم و با هر زبان، رنگ پوست، دین، مرام و عقیده از حقوقی برابر برخوردارند. برتری طلبی دینی، قومی، نژادی، زبانی و عقیدتی در این آیین جایی ندارد. زرتشت تنها عامل برتری دهنده انسان ها را، راست و درست بودن، پایبندی به قانون اشا و اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک می داند.
ای خداوند جان و خرد، هنگامی که در روز نخست، جسم و جان آفریدی و از منش خویش نیروی اندیشیدن و خرد
بخشیدی،زمانی که به تن خاکی روان دمیدی و به انسان نیروی کار کردن و سخن گفتن و رهبری کردن
بخشیدی،خواستی تا هرکس به دلخواه خود و با آزادی ، کیش خود را برگزیند.
اشو زرتشت – یسنا 31 بند 11
حق آزادی اندیشه
از دیدگاه زرتشت، خداوند جان و خرد همه انسان ها را اعم از زن و مرد آزاد آفریده است و آن ها را از نعمت آزادی و خرد برخوردار ساخته تا با بهره گیری از اندیشه خویش دیدگاه های گوناگون را ارزیابی نموده و با آزادی و اختیار کامل بهترین راه را در زندگی برگزیده و در آن مسیر گام بردارند.
حق آزادی بیان
از دیدگاه زرتشت، از آن جا که همه انسان ها از حق آزادی در اندیشیدن برخوردارند همچنین حق دارند که ضمن احترام به عقاید و اندیشه های دیگران، اندیشه های خویش را آزادانه مطرح ساخته و زمینه تبادل نظر آزاد را در سطح جامعه فراهم آورند.
حق آزادی در گزینش دین و راه و روش زندگی
از دیدگاه زرتشت و در راستای قانون اشا، همه انسان ها از حق آزادی در انتخاب دین و آیین مورد علاقه خویش برخوردارند. هیچ کس را نمی توان از پذیرش دین یا آیینی منع و یا به پذیرش دین و آیینی مجبور نمود.
حق تعیین سرنوشت
از دیدگاه زرتشت، انسان ها موجوداتی نیستند که چون بازیچه ای سرنوشت شان از پیش بایشان مقدر شده باشد. از دیدگاه زرتشت این اراده انسان هاست که بر سرنوشت شان فرمان می راند و هرگز نمی توان حق تعیین سرنوشت افراد را از آن ها سلب نمود.
حقوق برابر زن و مرد:
از دیدگاه زرتشت زن و مرد در همه مراحل زندگی از حقوقی برابر برخوردارند. زنان نیز چون مردان در کنار حق انتخاب شدن از حق انتخاب کردن برخوردارند. در طول زندگی مشترک نیز زن و مرد از کلیه حقوق و منافع مادی و معنوی به طور مساوی برخوردار خواهند بود. در اندیشه زرتشت، مرد سالاری یا زن سالاری جایگاهی ندارد، بلکه انسانیت محور و انسان سالاری حاکم است.
زن ، سرچشمه خوشی و شادی و سازندگی است.مردی که به زن خود
مهر ورزد به خدا و زندگی و به زیبایی مهرورزیده است.«زرتشت»
شادکامی و خوشبختی از دیدگاه زرتشت
آیین زرتشت را آیین شادی نیز می نامند چون پیروان این آیین شادمان بودن و خوش زیستن را پیشه خود ساخته و از اندوه و افسردگی و سوگواری می پرهیزند.
از دیدگاه زرتشت جشن و سرور و شادمانی یکی از راه های نیایش و ستایش خداوند و نزدیکی به اوست. زرتشت یاران خود را شادمان و خشنود می خواهد زیرا به درستی آگاه است که در پرتو خشنودی و شادمانی، تن و روان انسان نیرومند شده و شوق به کار و کوشش درآن فزونی می یابد.
از دیدگاه زرتشت، شادمانی و خشنودی واقعی تنها با کوشش و تلاش و از راه راستی به دست می آید و هرگز انسانی که از راه نا شایست خود را خوشبخت می پندارد به خوشبختی و شادمانی واقعی دست نیافته است. زرتشت در این مورد در گات ها ، یسنا ، هات 43 ، بند یکم ، می فرماید:
« …خوشبختی از آن کسی است که خواهان خوشبختی دیگران است … »
زرتشت، یارانی شادمان، خشنود، خندان و خوشرو را دوست داشت و خود نیز پیوسته این گونه بود. زرتشت پیروانش را به داشتن اندیشه های نیک و مثبت فرا می خواند و خواهان این بود که پیروانش این اندیشه ها را در درون خود بارور سازند تا به شادمانی درونی، آینده ای مطلوب و سرنوشتی مثبت دست یابند.
آرامش و شادمانی درونی پیروان زرتشت در طول سال به صورت برگزاری جشن های با شکوه و نشاط انگیزی مانند جشن های بزرگ نوروز، مهرگان، سده و جشن های ماهیانه و فصلی بسیار دیگر در سطح جامعه بروز خارجی می یابد.
پاسداشت زیست بوم
از دیدگاه زرتشت و در راستای قانون اشا، انسان در برابر جهان هستی مسوول است و باید از تخریب منابع مادی و معنوی جهان هستی بپرهیزد. یکی از نمود های «اندیشه نیک» که در این آیین بر آن بسیار تاکید می شود پاسداشت زیست بوم یا حفظ محیط زیست است.
زرتشت همه پیروانش را فرا می خواند که آگاهانه و بر بنیان خرد و مسوولیت شناسی همه منابع تشکیل دهنده طبیعت به ویژه آب و خاک و هوا و منابع انرژی را پاس دارند.
هیچ کس حق ندارد به شیوه های گوناگون هوا را بیالاید و یا با استفاده نادرست و نابجا از منابع انرژی به محیط زیست و منابع انسانی و طبیعی آسیب وارد نماید.
حفظ حقوق جانوران و گیاهان
از دیگر نمود های «اندیشه نیک» از دیدگاه زرتشت، حفظ همه گونه های جانوری و گیاهی و زیستگاه آن هاست. همان گونه که قربانی کردن حیوانات ناشایست است، سایر جانداران نیز در حد ممکن و تا جایی که حضور آن ها برای طبیعت و محیط زندگی انسان و سایر زیستمندان تهدیدی محسوب نشود، از کلیه حقوق طبیعی خویش برخوردار خواهند بود. زرتشت به زمینی سراسر سبز می اندیشید و یارانش را نیز فرا می خواند که به همه پدیده های هستی به دیده احترام بنگرند.
ستایشگر آموزگاری هستم که اندیشیدن را به من بیاموزد و نه اندیشه ها را. «زرتشت»
کسانی در زندگی سرافراز و آسوده خواهند زیست که در زندگی به ندای وجدان درونی خویش
گوش فرا دهند و آن را ارج نهند. زیرا وجدان درونی همه آدم ها، آن ها را به
سوی کردار نیک رهنمایی می کند.«زرتشت – یسنای 45 – بند 5»