خلاصه داستان و ماجراهای اتفاق افتاده در قسمت هشتم سریال حیثیت گمشده: اسماعیل به امیر گفته بود که برای ورود به مجلس جدید باید تمکن مالی 10 هزار دلاری (حدود 500 میلیون تومان) داشته باشد، امیر نیز پس از فروختن تمام اثاث منزل و…
اینفو و بیوگرافی سریال حیثیت گمشده
📌 ژانر: درام / خانوادگی
کستینگ و بازیگران:
مهدی حسینی نیا (در نقش امیر) , بهاره افشاری (در نقش هاجر) , نادر فلاح , الناز حبیبی , مهدی زمین پرداز , ستاره پسیانی , امیر نوروزی , بهزاد خلجی , نادر فلاح، آرش فلاحت پیشه، اشکان دلاوری، روزبه ریوفی، لویی سیفی، عباس شجاع، وحید عبدالمجیدی، جواد پورحیدری، سحر لطفی، مرضیه بدرقه، عباس قلی زاده، عماد درویشی، ابراهیم طلعتی نژاد، محمد مهدی نظری و بازیگران خردسال: آرشیدا درستکار ، آوین فرخی
کارگردان: سجاد پهلوان زاده
زخمی، عمیق تر از انزوا… پای «حیثیت گمشده» در میان است!
حیثیت گمشده – Heysiate Gomshodeh محصول سال 1402 که از 25 تیرماه 1402 به وسیله وبسایت ته موویز در شبکه نمایش خانگی پخش شد، به تهیه کنندگی: محمدرضا منصوری و کارگردانی: سجاد پهلوان زاده تولید و ساخته شده است. شما می توانید به وسیله وبسایت ته موویز جهت دانلود و یا تماشای این سریال اقدام کنید.
📄 خلاصه داستان قسمت هشتم 3 حیثیت گمشده:
در قسمت هشتم و یکی مانده به پایانی از سریال جذاب و هیجان انگیز حیثیت گمشده با حقایق دیگری از گذشته کارکترهای داستان و مشخصا امیر آشنا شدیم. این که امیر با فریب پدرش خانه پدری خود و تهمینه را به نام خودش می کند. در حالی که به سبب اجحاف و ظلمی که پدر در حق تهمینه کرده بود و به این سبب احساس گناه می کرد چندی پیش تر خانه را به نام تهمینه و 3 دانگ 3 دانگ شریکی کرده بود.
در زمان حال به صحنه جنایت بازمی گردیم. در جایی که رسول پس از تماس سهیلا مبنی بر این که وی حامل پیام و اطلاعات بسیار مهمی است، به خانه او می رود ولی در واقع با جنازه وی روبرو می شود!
بلافاصله پلیس ها از راه می رسند و به دلیل حضور رسول در صحنه و همچنین خونالود بودن دست هایش که در واقع به دلیل سعی در احیا کردن و بند آوردن خونریزی او بوده است به عنوان مضنون نخست پرونده دستگیر بازداشت می شود.
این که چه کسی به این سرعت به پلیس ها اطلاع داده است خود مساله دیگری است که البته قطعا این شخص همان کسی است که سهیلا را کشته است. شواهد بدین گونه به نظر می رساند که بهرام قاتل سهیلا است.
کمی بعد تر امیر بالاخره متوجه این اتفاقات می شود. او که از شب گذشته و به دلیل زد و خورد شدید با بادیگاردها و مامورین محافظ مجلس، با تزریق مورفین های قوی به وسیله رسول به خوابی عمیق رفته بود، سرانجام از خواب برمی خیزد و گویا با تماس رسول از جریان بازداشت او باخبر شده و به محل بازداشت او که در کلانتری بوده است می رود.
در آن جا رسول به صورت کاملا نامحسوس و گنگ، به صورتی که سرباز متوجه مکالمه هایشان نشود به او می گوید که پشت همه این برنامه ها و جنایت ها و همچنین به طبع آن، عامل بدبختی هاجر شخصی است به نام شایسته. در ادامه امیر به دیدار مجدد اسماعیل می رود و از او می خواهد که بارکد ورود به مجلس جدید را برایش فراهم کند. وی به دنبال فرفری است که به سراغ او برود.
در نظر او شخص اصلی که باعث آزار و اذیت هاجر بوده است این فرد است. اسماعیل از این کار طفره می رود و می گوید که این کار بسیار خطرناک است و به ویژه پس از درگیری که در مجلس قبلی به راه افتاده است و امکان یکسان بودن، محافظ ها عملا این کار غیرممکن است. ولی امیر به زیر بار نمی رود و به هر ترتیبی که است سعی در دیدار با این فرد و انتقام گرفتن از اوست.
در سمت دیگر داستان سعید حضور دارد. شخصی که قبلا نامزد و حتی احتمالا عقد کرده هاجر بوده است. امیر که به تازگی از این ماجرا آگاه شده است سراغ وقت وی می رود تا بلکه بتواند به نادانستنی های دیگری درباره هاجر برسد. در آن جا سعید برای وی تعریف می کند که هاجر چگونه پس از سال ها به دیدار او آمده است.
سعید خاطرنشان می کند که هاجر برای جعل پاسپورت سراغ وقت وی آمده است. با این دلیل و توجیه که شوهرش که در ترکیه برای توریست ها خانه کرایه می کرده است در آن جا به دلیل برخی مسایل از جمله نقص مدارک، زندانی شده و حال او برای کمک به شوهرش می خواهد به استانبول برود تا بلکه بتواند با گرفتن وکیل و… موجبات آزادی وی را مهیا کند.
پس از چندی ولی سعید به صحت گفته های هاجر شک می کند و گرچه در آغاز مخالف با این کار بود ولی در نهایت راضی می شود که برای او پاسپورت جعلی درست کند. به این ترتیب است که امیر بالاخره متوجه جریان پاسپورتی که از هاجر در مسافرخانه پیدا می کند، شد و از اطلاعات نهفته دیگری نیز باخبر می شود.
پدر معتاد هاجر به بهانه این که دوباره ریحان را برای خرید مواد بیرون بفرست او را از خانه بیرون می کند. ریحان اظهار می کند که یک بار در صبح این کار را کرده ولی پدر به زیر بار نمی رود و دوباره طلب مواد می کند. پدر که نعشه مواد است با سودای به دست آوردن مواد بیشتر دخترک را تعقیب می کند و به این ترتیب از راز امیر و ریحان باخبر می شود. شاید این سکانس، زجرآور ترین و تلخ ترین سکانس این چند قسمت پایانی سریال باشد!
به عنوان آخرین قدم، از آن جایی که اسماعیل به امیر گفته بود که برای ورود به مجلس جدید باید تمکن مالی 10 هزار دلاری (حدود 500 میلیون تومان) داشته باشد، امیر نیز پس از فروختن تمام وسایل و اثاث منزل و همچنین پس دادن خانه به صاحبخانه و گرفتن پول پیش، دستمزد سعید را جور می کند تا او برایش معادل 10 هزار دلار، اسکناس جعلی تولید کند.
سعید این کار را انجام می دهد ولی در ازایش هیچ پولی از امیر نمی گیرد. این که این دو به هر حال رقیب عشقی هم بوده اند و از یکدیگر نیز کینه و نفرت دارند به کنار ولی این که سعید حاضر می شود برای چنین شخصی چنین ریسکی آن هم به حالتی که هیچ دستمزدی از او نگیرد خود داستان دیگری است.
در انتها نیز امیر با یک کیف پر از پول به مهمانی که در پیش دارد رهسپار می شود!
حال باید دید که در قسمت 9 سریال حیثیت گمشده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. شما را دعوت به تماشای قسمت نهم حیثیت گمشده در این جا می کنیم.
دانلود سریال حیثیت گمشده
توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.