گفتگو با نغمه ثمینی نویسنده شهرزاد درباره فصل 2 سریال

    گفتگو با نغمه ثمینی نویسنده شهرزاد درباره فصل 2 سریال

    به گزارش چهره‌نیوز به نقل از آی سینما، نغمه ثمینی نویسنده نام آشنایی در حوزه تیاتر است، اما تجربه‌های موفقی چون «خون بازی» و «سه زن» را نیر در کارنامه دارد، اما بدون شک موفق‌ترین تجربه او د راین فضا سریال «شهرزاد» است.

    این نویسنده در گفت و گو با روزنامه شرق، از همکاری 10-12 ساله‌اش با حسن فتحی برای نگارش چند فیلم‌نامه می‌گوید که در این سال‌ها به نتیجه نرسیده‌اند؛ تا این‌که تابستان سه سال پیش قصه‌ای درباره کودتای 28 امرداد که از دوره‌های تاریخی مورد علاقه اوست، به شکل‌گیری داستان «شهرزاد» ختم می‌شود: «من طرح را خواندم و داستان را دوست داشتم. البته قصه تا حدی از من دور بود، این قصه چند فضای کلی داشت که من با برخی از آن‌ها ارتباط برقرار نکردم؛ مثلا فضای گانگستری از من دور بود، فضای سیاسی برای من بی‌نهایت جذاب بود و البته فضای عاشقانه خیلی به من نزدیک بود و دوست داشتم نگارش فیلم‌نامه را آغاز کنم.»

    به گفته او، در همکاری برای نگارش «شهرزاد»، طرح اولیه از حسن فتحی بوده است اما فیلم‌نامه را ثمینی نوشته که در نهایت باز هم با نظر کارگردان بخش‌هایی جابه‌جا می‌شوند یا بر اساس ایده کارگردانی چیزهایی اضافه یا کم می‌شده‌اند. البته این‌طور که ثمینی می‌گوید فتحی با دست و دلبازی دیالوگ‌نویسی را هم به او سپرده است: «چیزی که درباره «شهرزاد» برایم جالب بود این است که من و آقای فتحی یک نقطه خیلی مشترک داشتیم و آن این بود که هر دوی ما به‌شدت به داستان علاقه‌مند بودیم. خیلی وقت‌ها شده بود که با کارگردان‌هایی کار کردم که به داستان اعتقادی ندارند؛ درصورتی‌که من عاشق داستان هستم و هر پیشنهاد داستانی من، به نظر آنها گل‌درشت می‌آید و پیشنهادهای بدون داستان آنها به نظر من خالی و بی‌حس است، ولی آقای فتحی این‌طور نبود.

    همین الان برای فصل دوم وقتی پیشنهاد داستانی می‌دهم، آقای فتحی داستان را گسترش می‌دهد؛ بنابراین فکر می‌کنم این نقطه مشترک خیلی به ما کمک کرد و البته نگاه مشترک ما به موضوع 28 امرداد بسیار موثر بود.» ثمینی همچنین بسیار به قصه معتقد است و با نظر برخی درباره این‌که زمان قصه گفتن گذشته موافق نیست.

    او در ادامه درباره نحوه پرداختن به واقعه 28 امرداد نیز این‌طور توضیح می‌دهد: «به دلایل متعدد ما نمی‌خواستیم وارد کارکرد سیاسی 28 امرداد شویم و اگر قرار بود وارد اتفاقات سیاسی شویم ممکن بود سریال تبدیل به یک بیانیه سیاسی شود و به نظرم این کار نویسنده کتاب است نه فیلم‌نامه‌نویس، اما یک چیز را نمی‌توانیم درباره فیلم‌نامه فراموش کنیم و آن این است که نقطه شروع داستان‌های شخصی آدم‌های این فیلم، از یک واقعه تاریخی و سیاسی است و به نظر من فیلم‌نامه از این حرف می‌زند که این واقعه تاریخی و سیاسی در شکل کلان می‌آید و می‌رود، ولی بی‌تردید در زندگی افراد موثر است و اثر تراژدی و زهر خودش را در زندگی شخصی آدم‌ها می‌گذارد.

    درباره «شهرزاد» چیزی که مدام از خودم می‌پرسیدم این بود که قصه از کجا شروع شد؟ در واقع تراژدی شخصی آدم‌ها در این سریال از یک اتفاق سیاسی آغاز می‌شود.» اما نکته جالب در صحبت‌های ثمینی، به شخصیت‌هایی بر می‌گردد که این روزها از سوی مردم مورد استقبال قرار گرفته‌اند، به گفته او شخصیت «بزرگ آقا» در طرح اصلی وجود داشته است: «آقای فتحی یک تصویر کلی از آن داشت و تصویر نزدیک به چیزی بود که می‌بینید؛ یعنی شخصیتی که درعین‌حال خشن است، آدم محتاطی هم هست. من این شخصیت را درک کردم و تمام سعی‌ام این بود که این شخصیت پاره‌پاره نشود. دراین‌میان حلقه‌ای که شخصیت منفی و مثبت بزرگ‌آقا را به هم وصل می‌کند، پیدا شد و آن عشقی بود که درک‌شدنی است، اما چون شخصیت اول ما را به دردسر می‌اندازد، دوستش نداریم و متوجه می‌شویم که بزرگ‌آقا شهرزاد را دوست دارد. در واقع این شخصیت ذره‌ذره ساخته شد.

    خاطرم هست اولین سکانس بزرگ‌آقا زمانی بود که شهرزاد به خانه بزرگ آقا می‌رود و او شهرزاد را نصیحت می‌کند که وظیفه زن این هست که به بچه و زندگیش برسد. زمانی که این دیالوگ نوشته شد، احساس کردم این شخصیت پیدا شد. آدمی با ظاهر مدرن و باطن سنتی. عشقی که با آن درگیر است و درعین‌حال نمی‌تواند توجیهش کند. در مناسبات قدرت است و مجبور است چیزهایی را به دست بیاورد. دختری دارد که عاشقش هست، اما درعین‌حال روی دستش مانده است. برادرزاده‌ای دارد که دوستش دارد، اما در نهایت دوست داشت یک شکل دیگری بود و همه این ها برای من شخصیت «بزرگ آقا»را ساخت.»

    به گفته او، از اول مشخص بوده که شخصیت‌های اصلی داستان بزرگ آقا، شهرزاد، قباد و فرهاد هستند و در این وضعیت، شهرزاد در موقعیتی عجیب بین سه مرد قرار دارد که هر سه آن‌ها دوستش دارند و در واقع در یک مربع عاشقانه گرفتار شده است: «دوست داشتم شخصیت زنی بسازم که قوی و محکم و متفکر است، اما درعین‌حال انسان است.» اما بخش دیگری از حرف‌های ثمینی به بازیگرانی باز می‌گردد که شخصیت‌های خلق شده توسط او را بازی کرده‌اند. به گفته او، حسن فتحی در بحث انتخاب بازیگر به هیچ‌وجه کوتاه نیامده و گروه ایده‌آلش را دور هم جمع کرده است.

    ثمینی حضور ترانه علیدوستی، شهاب حسینی را رویایی می‌داند که محقق شده است: «واقعیت این است از روزی که می‌نوشتم، آرزو می‌کردم خانم علیدوستی نقش شهرزاد را بازی کند؛ چراکه به نظر من شهرزاد دقیقا همین شکلی است که می‌بینید. یک زیبایی خیلی ملایم، اما در کنارش یک جور قدرت و معصومیت کودکانه‌ای دارد که باورش می‌کنیم. ترانه علیدوستی یک انتخاب درخشان بود و من به رویایم رسیدم. برای قباد آقای حسینی یکی از خیال‌های من بود که محقق شد.»

    اما همان‌طور که به تعبیر بسیاری از منتقدان بازی علی نصیریان در نقش بزرگ آقا درخشان‌ترین بازی در این سریال است، ثمینی نیز درباره بازی نصیریان در این نقش نکته جالبی می‌گوید: «بزرگ‌آقا، بهتر از چیزی شد که در متن بود و آقای نصیریان چیزهایی در نقش پیدا کرد که من زمان نوشتن به آن فکر نمی‌کردم و البته بازیگران دیگری مثل آقای مصطفا زمانی یا پریناز ایزدیار و… . شخصیت‌های اصلی انتخاب‌های خوبی هستند و البته باقی بازیگران و خوشحالم که آقای فتحی سر انتخاب‌هایش ایستاد؛ چراکه سخت است این تعداد از بازیگران خوب را در یک زمان طولانی در اختیار داشته باشید و آقای فتحی حتی سر یک بازیگر کوتاه نیامد و تمام بازیگران ایده‌آلش را کنار هم داشت.»

    ثمینی که در میان صحبت‌هایش استقبال از «شهرزاد» را غیر منتظره می‌داند، با توجه به بازخوردهای مردمی این‌طور می‌گوید: «متوجه شدم عشق داستانی تکراری است که همیشه برانگیزاننده است. نکته دومی هم که متوجه شدم این است که مخاطب در جزییات خیلی دقیق است و این خیلی ترسناک است. اگر به روز اول نگارش «شهرزاد» برمی‌گشتم، حتما بر جزییات متمرکز می‌شدم.»

    اما او با بیان نکته سوم به بازنویسی‌های «شهرزاد» نیز اشاره‌ای کوتاه می‌کند:«نکته سوم اینکه پیچ‌ و خم‌های داستانی در فصل دوم باید غیرمنتظره‌تر باشد. ابتدا برای فصل دوم طراحی دیگری داشتیم، اما با توجه به استقبال مردم طراحی مجددی کردیم که قصه را به‌اصطلاح پرجان‌تر و غیرمنتظره‌تر روایت کنیم.»

    >>>دانلود فصل دوم شهرزاد

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    دانلود آهنگ جدید افشین یداللهی چه کردی

    دانلود رایگانآهنگ جدید و زیبایافشین یداللهی

    به نام چه کردیبا لینک مستقیم ، کیفیت بالا و کم حجم

    download new song by Afshin Yadollahi calledChe Kardi

    ترانه سرا: افشین یدالهی , آهنگساز: سبحان سیفی

    این ترانه در سریال شهرزادنیز خوانده شده بود

    تو با قلبِ ویرانه‌ من چه کردی؟

    ببین عشقِ دیوانه‌ من چه کردی

    در ابریشمِ عادت، آسوده بودم

    تو با حالِ پروانه‌ من چه کردی

    ننوشیده از جامِ چشمِ تو مستم

    خُمار است میخانه‌ من، چه کردی؟

    مگر لایقِ تکیه دادن نبودم؟

    تو با حسرتِ شانه‌ من چه کردی؟

    مرا خسته کردی و خود خسته رفتی

    سفر کرده! با خانه‌ من چه کردی؟

    لینک های دنلود با دو کیفیت 128kb و 320kb

    + موزیک ویدیو 720p , 1080p


    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    گوشواره مرغ آمين

    خرید گوشواره مرغ آمین

    گوشواره با پلاک مرغ آمین

    از سریال محبوب و دیدنی شهرزاد

    جنس تیتانیوم

    پلاک با جنس برنج آبکاری شده

    طراحی بی نظیر

    زیبا با ظاهری متفاوت

    جذاب ترین هدیه برای

    کسی که دوستش دارید

    نمادی از عشق و محبت

    مناسب با هر سلیقه ای

    ابعاد پلاک :2*1.9

    ارتفاع:5 سانتیمتر

    گوشواره مرغ آمين

    مُرغ آمین در فولکلور و فرهنگ مردم ایران، نام فرشته‌ای‌ ست که مدام در پرواز است و دایما «آمین» می‌گوید. معروف است که اگر کسی نیازی داشته باشد و آن را بیان بکند و همان دم مرغ آمین نیز از فراز سر او بگذرد، نیاز و دعاهای او برآورده می‌شود.

    در اعتقاد عامه فرشته ای است که در هوا پروازکند و همیشه آمین گوید و هر دعایی که به آمینش رسد مستجاب شود. در عقاید عامه ، این است که گاهی در حین دعا و یا نفرین مرغی به نام مرغ آمین در پرواز باشد و سبب برآمدن و مستجاب شدن آن نفرین یا آفرین گردد.

    خريد پستي

    >>> جهت دیدن توضیح و عکس های بیشتر

    یا فیلم های آشنایی با محصول روی خرید پستی کلیک کنید.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    انگشتر مرغ آمين

    خرید انگشتر مرغ آمین

    از سریال محبوب و دیدنی شهرزاد

    جنس : فلز برنج آبکاری شده

    رنگ ثابت و تضمین شده

    انگشتری زیبا با ظاهری متفاوت

    جذاب ترین هدیه برای کسی که دوستش دارید

    نمادی از عشق و محبت

    طراحی بی نظیر

    مناسب با هر سلیقه ای

    قابلیت تغییر سایز و مناسب

    برای همه انگشتان دست

    انگشتر مرغ آمين

    مُرغ آمین در فولکلور و فرهنگ مردم ایران، نام فرشته‌ای‌ ست که مدام در پرواز است و دایما «آمین» می‌گوید. معروف است که اگر کسی نیازی داشته باشد و آن را بیان بکند و همان دم مرغ آمین نیز از فراز سر او بگذرد، نیاز و دعاهای او برآورده می‌شود.

    در اعتقاد عامه فرشته ای است که در هوا پروازکند و همیشه آمین گوید و هر دعایی که به آمینش رسد مستجاب شود. در عقاید عامه ، این است که گاهی در حین دعا و یا نفرین مرغی به نام مرغ آمین در پرواز باشد و سبب برآمدن و مستجاب شدن آن نفرین یا آفرین گردد.

    خريد پستي

    >>> جهت دیدن توضیح و عکس های بیشتر

    یا فیلم های آشنایی با محصول روی خرید پستی کلیک کنید.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    علی نصیریان: در فصل 2 سریال شهرزاد نیستم

    گفتگو با علی نصیریان درباره فصل 2 سریال شهرزاد

    «علی نصیریان» گفت: علی حاتمی دوست داشت تا آلبومی از بازیگر‌ها و کارگردانی خودش در آن دوره از تاریخ را برجای بگذارد و ثبت کند که این آلبوم نیز‌‌ همان سریال «هزار دستان» است.

    «علی نصیریان» درباره ماندگاری سریال «هزار دستان» گفت: این موضوع به سازنده این اثر برمی‌گردد و نگاهی که ایشان به کارهایی از این دست داشت. زحماتی که حاتمی برای ساخت این سریال کشید، نشان دادن لاله زار، بازار تهران و… از این جمله بودند.

    وی افزود: به هر حال تمام افرادی که در این سریال نقشی داشتند، همگی توفیق همکاری با حاتمی را داشتند و یکی از دلایل موفقیت و ماندگاری آن هم مرهون صداقت و همین زحمات تمامی عوامل است. همچنین بازیگر‌ها نیز مثل همیشه نقش‌هایی که به آن‌ها سپرده شده بود را به درستی ایفا کردند تا کار خوبی را ارایه دهند.

    بازیگر سریال «میوه ممنوعه» گفت: در اصل باید بگویم علی حاتمی دوست داشت تا آلبومی از بازیگر‌ها و کارگردانی خودش در آن دوره از تاریخ را برجای بگذارد و ثبت کند که این آلبوم نیز‌‌ همان سریال «هزار دستان» است.

    وی در ادامه با بیان این که امیدوارم سریال شهرزاد نیز مانند «هزاردستان» ماندگار شود، عنوان داشت: بستگی به زمانه و شرایط و سلیقه مردم دارد، اما تا الان همگی ما از بازخورد‌ها و استقبال مردم بسیار راضی بودیم و فکر می‌کنم کار خوبی شده است. نصیریان با اشاره به عدم حضورش در فصل 2 سریال «شهرزاد» به کارگردانی حسن فتحی نیز بیان داشت: این طور که قصه پیش می‌ رود، ظاهرا نباید در فصل دو این سریال حضور داشته باشم.

    >>>دانلود فصل دوم شهرزاد

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    محسن چاوشی امسال با دو آلبوم رسمی جدید می آید 95

    خبرهای جدید از آلبوم تازه محسن چاوشیبه نامامیر بی گزند

    محسن چاوشی که سال گذشته با خواندن چند قطعه برای سریال شهرزاد سر‌و‌سدای فراوانی بر پا کرد، در سال ۹۵ دو آلبوم رسمی روانه بازار موسیقی خواهد کرد.

    به گزارش هنرآنلاین، “امیر بی گزند” با ۱۲ قطعه نام جدیدترین آلبوم چاوشی است که مراحل تولید آن از سال ۱۳۹۳ آغاز شد و هم‌اکنون ساخت قطعات موسیقی آن به پایان رسیده است.

    این مجموعه هشتمین آلبوم رسمی محسن چاوشی خواهد بود که به دو بخشِ اشعار کلاسیک و ترانه‌های امروزی تقسیم می‌شود. در بخش اشعار کلاسیک، محسن چاوشی اشعاری از مولانا و سعدی خوانده و در قسمت ترانه‌های امروزی نیز ترانه‌هایی از حسین صفا، علی اکبر یاغی تبار و پدرام پاریزی در این مجموعه گنجانده شده است.

    تمام قطعه‌های آلبوم از ساخته‌های محسن چاوشی است و همچنین چاوشی، بهروز صفاریان، کوشان حداد، فرشاد حسامی، عادل روح‌نواز و بابک نقوی تنظیم‌کننده‌های این آلبوم هستند در حالی که وظیفه میکس و مسترینگ هر قطعه نیز بر عهده تنظیم‌کننده آن قطعه است.

    در حالی که علاقه‌مندان به چاوشی منتظر بودند آلبوم جدید هنرمند محبوبشان را در زمستان سال گذشته بشنوند، پخش آلبوم امیر بی‌گزند به بهار سال ۹۵ موکول شد. علت به تعویق افتادن آلبوم جدید چاوشی، مناسبت‌های مختلف در پایان سال جاری، تغییرات مستمر در قطعات آلبوم به علت وسواس چاوشی نسبت به تنظیم، میکس و مسترینگ و همچنین همکاری او با سریال “شهرزاد” عنوان شده است.

    سریال “شهرزاد” نام جدیدترین سریال حسن فتحی است که از انتشار قسمت‌های مختلف آن از اوایل پاییز آغاز شده و هم‌اکنون به قسمت‌های پاییزی آن نزدیک می‌شود. محسن چاوشی ۸ قطعه برای این سریال با نام‌های همخواب، به رسم یادگار، کجایی، شهرزاد ، افسار ، خداحافظی تلخ و دیوونه خوانده.

    محمد امامی تهیه‌کننده سریال “شهرزاد” قصد دارد که سال آینده و پس از پایان پخش تمامی ۲۸ قسمت، قطعات چاوشی برای این سریال را به عنوان یک آلبوم رسمی و مستقل منتشر کند. بنابراین به احتمال فراوان در سال ۹۵، دو آلبوم رسمی از محسن چاوشی در بازار موسیقی کشور خواهد بود.

    محسن چاوشی تا به حال ۷ آلبوم رسمی در بازار موسیقی کشور منتشر کرده است. اولین آلبوم او با نام “یه شاخه نیلوفر”، آخرین آلبوم موسیقی پاپ است که میزان فروش لوح فشرده و کاست‌های آن از مرز یک میلیون نسخه گذشت. آخرین آلبوم منتشر شده چاوشی نیز “پاروی بی‌قایق” است که در سال ۱۳۹۳ منتشر شد و مورد استقبال بسیاری از مخاطبان و منتقدین موسیقی قرار گرفت.

    با این وجود، چاوشی “امیر بی‌گزند” را کامل‌ترین آلبوم خود می‌داند و معتقد است که جواب همه چیز را در این آلبوم گفته است. چاوشی با انتشار دمویی چند ثانیه‌ای از یکی از قطعات ریتمیک آلبوم به نام “متصل”، مخاطبان خود را به وجد آورده و حالا آن‌ها بیش از هر زمان دیگری منتظر شنیدن جدیدترین هنرنمایی خواننده محبوبشان هستند. “امیر بی‌گزند”، “پریشان”، “شاه ‌مقصود”، “چنگیز” و “آخرین اتوبوس” نام برخی دیگر از قطعات آلبوم جدید چاوشی است.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

     گفتگو با فریبا متخصص: سریال شهرزاد در ژاپن کانادا و آمریکا هم دیده شد

    گفتگو با فریبا متخصص: شهرزاد در ژاپن کانادا و آمریکا هم دیده شد

    تلفن پزشکم از کانادا در ساعت دو و نیم شب !!

    فریبا متخصص بازیگر سریال «شهرزاد» با اشاره به یکی از خاطرات خود از این سریال بیان کرد که یک بار ساعت دو و نیم شب پزشک او تماس گرفته و درباره این مجموعه صحبت کرده است.

    فریبا متخصص بازیگر سریال «شهرزاد» که در شبکه نمایش خانگی توزیع می‌شود در گفت و گو با مهر درباره این سریال و دغدغه های آن و همچنین خاطراتی که در طول این مدت برایش پیش آمده است سخن گفت و با اشاره به ویژگی ها و روحیات زنان دهه ۴۰ و حتی قبل تر از آن دوره این گونه بیان کرد:

    زنان در دهه های قبل فداکاری های زیادی برای همسرانشان و حتی فرزندانشان انجام می دادند و مرضیه نمونه چنین زنی است. البته من خودم هم مادر هستم و همه زندگی‌ام برای فرزندم است اما شاید نوع این محبت ها و فداکاری ها اکنون فرق می کند. متخصص ادامه داد: به طور مثال مادرانمان گفته اند که زنان قدیم کفش های همسرانشان را جفت می کرده اند یا وقتی شوهرانشان دست پر به منزل بازمی گشتند به استقبال می رفتند.

    مرضیه هم زنی است که صرفا خانه دار است و تمام هم و غم او این است که همسر به خانه بیاید و مثل پروانه دور او بچرخد یا ببیند فرهاد فرزندش چه غذایی دوست دارد و یا برای او همسر انتخاب کند، درحالیکه من اکنون به دلیل تحصیلاتی که دارم یا حضورم در اجتماع و همچنین تفاوت های دوران امروز با آن سال ها برخوردهایم متفاوت است.

    این بازیگر تیاتر با اشاره به صحنه ای از سریال «شهرزاد» در قسمت اول اظهار کرد: مرضیه در صحنه ای از سریال به حجره همسرش می رود و هاشم خان از این موضوع تعجب می کند و از او می پرسد که چرا به حجره آمده است و همین مساله نشان می دهد که زنان در آن زمان چه موقعیتی داشته اند.

    یک تلفن از کانادا ساعت دو و نیم شب

    بازیگر سریال «شهرزاد» به دغدغه های این سریال اشاره و بیان کرد: «شهرزاد» از موضوعاتی حرف می زند که همیشه بوده است. عشق، تنفر، حسادت، سیاست و… در همه زمان ها وجود دارد و کارگردان هوشمندی مثل حسن فتحی این مسایل را در این داستان هم به تصویر کشیده و به نظر من فقط کمی لباس ها و سبک زندگی ها تغییر کرده است.

    وی با اشاره به بازتاب هایی که از سریال «شهرزاد» دریافت کرده است، عنوان کرد: برخوردی که مردم با من در این چند ماه داشتند بسیار خوب و متفاوت بود. این سریال حتی در کشورهایی مثل ژاپن، کانادا و آمریکا دیده شد و گاهی دوستان و آشنایان من از این کشورها تماس می گیرند و درباره «شهرزاد» حرف می زنند که چقدر آن را دوست دارند.

    متخصص از یکی از خاطرات خود در این چند ماهه سخن گفت و یادآور شد: یک بار ساعت ۲ و نیم شب تلفن خانه ما زنگ زد، من هنوز نخوایده بودم و بعد فهمیدم پزشک من است که از کانادا تماس گرفته است و می خواست درباره «شهرزاد» حرف بزند. او سریال «شهرزاد» را بسیار دوست داشت و چند بار پشت سر هم و با هیجان گفت که این اثر بسیار عالی است، بسیار عالی است و گلایه کرد که چرا زودتر عرضه نمی شود چرا که دایم باید منتظر دوشنبه ها باشد تا بتواند سریال «شهرزاد» را ببیند.

    پسرم می گوید چون به حرف آقای فتحی

    گوش کرده ای بازی ات بسیار خوب شده است

    بازیگر سریال «شهرزاد» همچنین با اشاره به یکی دیگر از دوستان خود در انگلیس توضیح داد: دوست دیگری هم دارم که در انگلیس است و شخص بسیار معتقدی است. او یک بار تاکید کرد که «شهرزاد» را دانلود نمی کند و اتفاقا دوست دارد هزینه هر یک فیلم آن را هم بپردازد و این برای من جالب است که از بسیاری از نقاط دنیا تماس می گیرند و درباره «شهرزاد» حرف می زنند.

    وی با اشاره به این که پسرش در قبرس درس می خواند از علاقه او به نقش مادرش در این سریال گفت و بیان کرد: پسر من علاقه چندانی به سریال ندارد اما صحنه هایی از «شهرزاد» را که دیده است درباره اش حرف می زند و حتی می گوید چون به حرف آقای فتحی گوش کرده ای، بازی ات بسیار خوب شده است.

    بازیگر سریال «به کجا چنین شتابان» در پایان گفت: کارگردانی در یک کار تاثیر بسیاری دارد، من حدود ۳۰ سال است که کار می کنم اما مردم اکنون که مرا می بینند از این سریال به گونه متفاوتی حرف می زنند و تعریف می کنند. کلیت این سریال بسیار خوب بوده است و من نوعی هم باید سعی کنم خود را پای به پای دیگر بازیگران همراه کنم.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    محسن چاوشی امسال با دو آلبوم رسمی جدید می آید 95

    گفتگو جدید با درباره سریال و فیلم سنتوری

    محسن چاوشی: هرگز نمی توانم بین «سنتوری» و «کجایی» یکی را انتخاب کنم

    محسن چاوشی اصولا کم‌ حرف است و برای صحبت و گفت‌وگوی رسانه‌ای، رغبتی ندارد. این را تقریبا همه اهالی رسانه می‌دانند. اما سال 94 با تمام بالا و پایین‌هایی که در عرصه موسیقی به خود دید، سالی ویژه و پربار برای محسن چاوشی بود. او در سال 94 آلبومی منتشر نکرد ولی با حضور به عنوان خواننده سریال «شهرزاد» نه‌تنها خلا انتشار آلبومش را به شکلی ویژه پر کرد، بلکه به مرور توانست جزو موفق‌ترین‌های سال باشد و با تک‌آهنگ‌هایش برای این سریال، بار دیگر نبض بازار را در دست بگیرد.

    به گزارش چهره‌نیوز، سایت موسیقی ما نوشت: بازخوردهایی که چاوشی با تک‌آهنگ‌هایش برای شهرزاد گرفت، در مواقعی بسیار بزرگ‌تر و همه‌گیر‌تر از برخی آثارش در قالب آلبوم بود و به مرور «موج چاوشی» و «شهرزاد» پررنگ شد. همه این اتفاقات هم باعث نشد که این خواننده از لاک‌اش بیرون بیاید. او زمان بیشتری را در استودیوی تجریش گذراند و کار به جایی رسید که شماره موبایلش را هم عوض کرد تا از دسترس خارج باشد. چاوشی بالاخره دل به دریا زد و در این گفت‌وگو تقریبا به همه سوالات بی‌پاسخ سال 94 جواب داد.

    محسن چاوشی روی کلمات حساس است. به کلمه کلمه حرف‌هایش فکر می‌کند و بعد آن را بر زبان می‌آورد.

    بخوانید:

    * سال 94 برای تو با فراز و نشیب‌های زیادی همراه بود. اتفاقاتی که هر کدام‌شان باعث شد مورد نقد و البته توجه قرار بگیری. پیش از آغاز سوال‌ها می‌خواهم به صورت کلی درباره سالی که گذشت، بگویی.

    گذشت دیگر. یک سال دیگر هم گذشت تا یک‌سال به 40 سالگی نزدیک‌تر شوم؛ برای من نکته مهم‌اش همین است. فقط احساس می‌کنم مسوولیت‌ام سنگین‌تر شده و حرف‌هایم بیشتر. حواشی هم که همیشه هست. آدم چه بخواهد چه نخواهد، بعضی‌ها نان‌شان را از این حاشیه‌سازی‌ها در می‌آورند. تا جایی که ممکن بود و سکوتم باعث تشدید این حواشی نشد، توجهی نشان ندادم و سهی می‌کنم بیشتر خودم را صرف کارم کنم تا این جور چیزها.

    * از ماجرای کنسل شدن حضورت در فیلم «چ» شروع کنیم که از همان ابتدا سوال‌برانگیز شد. خودت خبر حضورت در این فیلم را تایید کردی اما در نهایت حضور محسن چاوشی در این پروژه کنسل شد. مصاحبه آقای حاتمی‌کیا و استفاده از برخی تعابیر درباره تو چه قدر در این تصمیم تاثیر داشت؟

    باز کردن و برگشتن به این مسایل کمکی به هیچ کس نمی کند.

    * یعنی قرار است در کل این مصاحبه توجهی به حواشی نداشته باشی و جواب‌های نصفه و نیمه بدهی؟

    نه اتفاقا می‌خواهم برخی حرف‌ها را بزنم. بپرس تا برویم جلو.

    * چهره‌های سینمایی سال گذشته حملات مختلفی به سمتت داشتند و تو هیچ جوابی ندادی. آقای مهرجویی مصاحبه تندی علیه تو کرد و تو سکوت کردی. این هجمه‌ها باعث دلگیری تو از سینما نشده؟

    کسی صاحب سینما نیست که من بخواهم به خاطر مشکلاتم با یک کارگردان از سینما دلگیر شوم. جواب ندادن من به حرف‌های آقای مهرجویی هم از سر جواب نداشتنِ من نبود، اصلا و ابدا. می‌توانستم برای بندبند حرف‌های تندی که ایشان درباره من زدند، جواب‌های مناسبی داشته باشم بلکه توهین‌های ایشان هم متوقف شود. اما ترجیح دادم به حرمت نام «داریوش مهرجویی» و سن و سالی که دارد، سکوت کنم و بیشتر به این موضوع دامن نزنم. بالاخره ایشان اخلاقی دارند و من هم اخلاقی. ادامه دادن به این کشمکش‌ها زشت است و در شان نام یک هنرمند نیست.

    * پیشنهادهای سینمایی ات را امسال رد کردی و به هیچ‌ کدام جواب مثبت ندادی. دلیل دوری تو از سینما چیست؟

    پیشنهاد همیشه هست. ولی آدم قرار نیست به هر پیشنهادی جواب مثبت بدهد. ممکن است به خود شما هم در روز چند پیشنهاد در حوزه کاری‌تان داده شود، ولی مسلما شما همه پیشنهادها را قبول نمی‌ کنید. خیلی از مسایل در ذهن، منطق و از همه مهم‌تر دل‌تان وجود دارد که بر اساس آنها نهایتا به یک پیشنهاد ممکن است جواب مثبت بدهید یا همه را رد کنید. این فقط مخصوص محسن چاوشی نیست. برای همه همین‌طور است. یک جای دیگر هم گفتم که اتفاقا سینمای ما سینمای قابل احترامی است که روزبه‌روز هم پیشرفت می‌کند. پس من هیچ مشکلی با سینما ندارم و فقط یک‌سری مسایل و باید و نبایدهای شخصی است که برای حضورم در پروژه‌های سینمایی بر اساس آنها تصمیم می‌گیرم.

    * از سینما بیاییم بیرون و برویم سراغ آلبوم. آلبوم «امیر بی‌گزند» در حال حاضر در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

    فعلا که در مرحله کسب مجوز است و من هم مثل شما منتظرم تا کارهای اداری‌اش انجام و در زمان مناسب منتشر شود.

    * این روزها چهره‌های جدیدی با تو همکاری می‌کنند. یاغی‌تبار، بوالحسنی، فاضل نظری، پریناز جهانگیر عصر و. . . استفاده از اشعار بزرگان کلاسیک هم به شدت مورد توجه تو است. این موضوع قرار است به پایان همکاری تو با حسین صفا و دوران درخشان گذشته‌تان تعبیر شود؟

    نه به‌هیچ‌وجه این‌طور نیست. همکاری من با چهره‌های دیگر به معنی حذف شخص دیگری نیست. جایگاه حسین صفا و شعرش برای من و همه آنهایی که آثار مشترک ما را دنبال می‌کنند، جایگاهی ویژه است. این شایعاتی هم که این اواخر شکل گرفت، از اساس پوچ و مثل همه شایعات دیگر است. حسین صفا یکی از بهترین و تواناترین ترانه‌سراهای امروز است و در آلبوم «امیر بی‌گزند» هم چند شعر بسیار خاص و ویژه از او خواهید شنید.

    * آلبوم «امیر بی گزند» قرار است ادامه‌ای بر آلبوم «من خود آن سیزده‌ام» باشد؟

    فکر می‌کنم از لحاظ تنظیم، آهنگ‌سازی و اجرا، متفاوت از آلبوم «سیزده…» باشد. روحی که در این آلبوم -حداقل به زعم من- وجود دارد، مخصوص به خودش است و تمام دغدغه من این است که مردم هم این روح و این جهان را به خوبی درک کنند. خیلی امیدوارم که این اتفاق بیفتد و همه به اصل و اساس حرفی که در این آلبوم زده می‌شود، برسند. تا این لحظه که با شما حرف می‌زنم، این آلبوم برای خودم خاص‌ترین آلبومم محسوب می‌شود. البته فرق دیگری هم که با «سیزده…» دارد این است که در «امیر بی‌گزند» فقط شعرهای کلاسیک وجود ندارد و از ترانه‌های امروزی هم در آن استفاده شده است. البته این ترانه‌ها و جهان‌شان هم با کارهای دیگری که در گذشته از من منتشر شده، تفاوت‌های بسیاری دارد. همان‌طور که گفتم، جهان‌بینی «امیر بی‌گزند» مخصوص به‌خودش است و روایتی دارد که این روایت همه قطعات آلبوم را مثل نخ یک تسبیح به هم متصل می‌کند. برای این آلبوم انرژی زیادی صرف و عرق‌های روحی بسیاری ریخته شد.

    * توضیحاتت تقریبا همه سوال‌های بعدی من درباره آلبوم را جواب داد. برویم سراغ «شهرزاد». داستان همکاری تو با «شهرزاد» از کجا کلید خورد؟

    پیشنهاد محمد امامی بود و با هم درباره‌اش حرف زدیم. بعد هم سناریو را خواندم و خوشم آمد و همکاری‌مان شکل گرفت.

    * این که برای حضور در «شهرزاد»، پیشنهاد خواندن در سریالی دیگر را رد کردی، صحت دارد؟

    نه، صحت ندارد. رد کردن پیشنهادات دیگر ربطی به حضورم در «شهرزاد» نداشت.

    * حضور فردین خلعتبری و علیرضا قربانی در قسمت‌های نخست سریال و اضافه شدن تو در ادامه به این سریال شایعات زیادی را در پی داشت. خودت در این مورد ناگفته‌ها را می‌گویی؟

    فکر می‌کنم موضوع حضور من ربطی به ماجرای رفتن آقای قربانی و خلعتبری نداشت. یک موضوع درون‌گروهی بود که پیش از اضافه شدن من به سریال در موردش تصمیم‌گیری شده بود. خیلی در جریانش نیستم و نمی‌توانم درباره این مساله قضاوت درست و منصفانه‌ای داشته باشم. پس ترجیح می‌دهم درباره‌اش حرفی نزنم.

    * چهره‌های دیگری هم پس از حضور تو و فراگیری قطعات «شهرزاد» که قطعا به موفقیت سریال کمک شایانی کرد، جبهه گرفتند و به تو و سینا سرلک تاختند. به مرور موضوع به نوعی تقابل موسیقی سنتی و ایرانی با موسیقی پاپ هم تبدیل شد. این مقابله آیا اساسا درست بود و میزان این واکنش‌ها چرا تا این حد پیش رفت؟

    اصولا همیشه این‌طوری است که یک‌سری با چیزی موافق‌اند و یک‌سری دیگر مخالف. آن‌هایی که صرفا تحسین می‌کنند، همیشه تحسین می‌کنند و آن دسته دیگر هم که طبق معمول همیشه می‌تازند. من اصلا چنین قصدی نداشتم و بحث تقابل و این چیزها حتی یک لحظه هم به ذهن من خطور نکرد. فقط سعی کردم بر اساس استانداردهایی که در ذهن دارم، کار درست و شایسته‌ای بسازم که آبرودار باشد. اگر بخواهم همیشه خودم را درگیر این چیزها کنم که نمی‌توانم کار کنم. در واقع نمی‌توانم مدام هوش و حواسم را به این معطوف کنم که دیگران چه می‌خواهند و چه می‌گویند. بین این خواسته‌ها و آن چیزی که من فکر می‌کنم، باید به یک نقطه درست و اصولی برسم که بشود اسمش را گذاشت نتیجه خوب. بین این دو طیفی که گفتم، یک طیف پروسواس و ریزبین و نکته‌سنج هم وجود دارد که نگاه و نظرشان بیشتر کمکم می‌کند. بعضی‌ها انصاف‌شان به تعصب‌شان می‌چربد.

    * فکر می کنی دلیل فراگیری آثاری که در «شهرزاد» خواندی، چه بود؟ تصویری بودن آثار، ویدیوکلیپ‌هایی که برای آن آثار ساخته شد، خود ترانه‌ها یا…؟

    مهم‌ترین عاملش این بود که کارها خیلی دلی ساخته شد. یعنی اصلا شکل و شمایل سفارشی نداشتند. اگرچه در ظاهر این‌طور به نظر می رسد، اما واقعا خودشان شکل گرفتند. مطمینا وجود یک تیم حرفه‌ای فیلم‌ساز هم در این زمینه نقش بسیار موثری داشت. این که آنها می‌دانستند و این هوش و درایت را داشتند که از امکان موسیقی درست و به‌جا استفاده کنند. هیچ‌کدام از این دو بخش موسیقی و فیلم، فدای هم نشدند و هر کدام به صورت مستقل به عنوان یک پکیج به درک و دریافت بهتر اثر کمک کردند. بعضی وقت‌ها همه‌چیز دست‌به‌دست هم می‌دهد تا یک اثر گل کند.

    * دوست دارم واضح و صریح جواب بدهی. سوال آخرم مهم‌ترین سوال این گفتگو هم هست. اگر قرار باشد بین «سنتوری» و «کجایی» انتخاب کنی، کدام‌یک را بیشتر دوست داری؟جواب این سوال شاید دغدغه خیل عظیم طرفدارهایت باشد.

    «سنتوری» کاری بود در زمان خودش و «شهرزاد» کاری در زمان خودش. فاکتور زمان در این انتخاب‌ها خیلی مهم است. انتخاب کردن معذبم می‌کند، پس اجازه بده که انتخاب نکنم. فقط بگویم که حال هر دو را دوست دارم.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    گفتگو و مصاحبه با مصطفا زمانی درباره سریال شهرزاد: عشق هورمونی است

    گفتگو با درباره سریال شهرزاد و زندگی حصوصی اش: عشق هورمونی است !


    ویژه نامه نوروزی روزنامه قانون – مسعود مرعشی: نقش عاشق پیشه مصطفا زمانی در سریال شهرزاد باعث شد که محور گفت و گویمان با او عشق باشد. نظرات شخصی زمانی درباره عشق بسیار متفاوت است با نقشی که ایفا کرده. او صریح صحبت می کند و بداهه پردازی طنازانه را دوست دارد. با هم بخش های قابل انتشار این گپ و گفت را مرور می کنیم.

    تا به حال کسی به خاطر نقش فرهاد سریال شهرزاد، با شما ابراز همدردی کرده؟

    آره. همه ابراز همدردی می کنند. انگار همه یک چیزهایی در این فضا دارند و رویشان نمی شده روکنند. من اتفاقا بعد از شهرزاد چیزی دیدم که برایم خیلی جذاب بود. مردم ما هنوز دوست دارند این طوری باشند ولی تصویرش خوب نیست. انگار تصویر آدم عاشق، تصویر قشنگی نیست. نمی دانم، شاید چون خیلی درگیر ذهنیات شده اند و وقتی یک تصویر وجودی را می بینیم حاضر نیستیم آن را بپذیریم.

    قدیمی ها می گفتند مرد گریه نمی کند، شما با این طرز فکر موافقید یا مثل فرهاد، گریه را برای مرد عار نمی دانید؟

    مرد گریه نمی کند؟ مرد غلط می کند! مرد مگر انسان نیست؟

    اگر برای بازی در یک نقش مجبور باشید گریه کنید و گریه تان نگیرد، چه می کنید؟

    تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده است. نمی دانم چرا، گریه همیشه دم دستم است.

    پس راحت گریه می کنید؟

    ای… غم به دل ما راحت می نشیند.

    چرا راحت گریه می کنید؟

    این به ذات و طبیعت هر کسی بر می گردد و من با طبیعتم نمی جنگم.

    در این صورت نقش فرهاد به شخصیت خودتان شبیه است.

    بله به دوران بیست و دو سالگی ام نزدیک است ولی به الان نه.

    الان چه فرق هایی با آن دوران کرده اید؟

    الان بیشتر به احساسات می خندم.

    اگر الان در موقعیت مشابه در سریال شهرزاد و در مثلث عشق قرار داشتید، عکس العمل شخصی تان چه بود؟

    نمی دانم. فکر می کنم خودزنی می کردم. یعنی تسلیم منِ خودم می شدم. می دانید چه می گویم؟

    نه!

    یعنی سعی نمی کردم با این مساله بسازم. خودم را می خوردم. از خودم و درون خودم که باعث شده این اتفاق عاشقانه برایم بیفتد، انتقام می گرفتم.

    چطور انتقام می گرفتید؟

    پدر خودم را در می آوردم و به خودم خیانت می کردم. قطعا با این اتفاق نمی ساختم.

    این نساختن شما از جنس مقاومت نبود؟این که با رقیب عشقی مبارزه کنید؟

    نه ببینید فرهاد به جای این که مبارزه کند، می پذیرد.

    این ماجرا در مورد شخصیت خودتان چطور است؟ خود شما چطور رفتار می کنید؟

    من می توانم بپذیرم، اما به نظرم خوشمزگی اش به این است که نپذیری. می دانید، گاهی اوقات دلت می خواهد به خودت خیانت نکنی. دلت می خواهد بپذیری. اصلا از نظر من عشق پذیرفتنی نیست. عشق باید جور دیگری دست و پا بزند، به همین خاطر پذیرفتن مسخره است.

    به نظرتان فرهاد چقدر بازنده است و چقدر عاشق؟

    بازنده کسی است که در عشق فکر می کند. فرهاد که فکر نمی کند. فرهاد، اگر دقت بکنید، یک عشق را تا ته می رود. عشق برنده و بازنده ندارد. عشق رفتن است که فرهاد می رود. فرهاد آدمی است که با قلبش زندگی می کند. جهان اطرافش را درک می کند اما تصمیماتش را با قلبش می گیرد.

    شما با چندضلعی عشقی موافقید؟

    خیلی. اصلا طنز عشقی راه بیندازیم. این جمله از یک دوست عزیزی است که می گوید عشق هم جزیی از عمل و عکس العمل است. من خیلی وقت ها دوست داشتم، عشق ها را واکاوی کنم، نهایتان به طنز عجیبی می رسیم. خیلی وقت ها خودمان هم نمی دانیم چیست، به نظر من خیلی از عشق ها به غرایز باز می گردد.

    یعنی عشق ها را هورمونی می بینید؟

    آره. به نظر من هورمونی است. یعنی حتی عکس العمل و عمل هم نیست. خیلی عقب افتاده تر از این حرف هاست. بیشتر هورمونی است.

    به نظر شما، شکل عشق ها در گذشته و حال فرق کرده؟

    نه. به نظر من عشق های قدیم با عشق های الان فرقی نکرده است. تصوری که عاشق ها از هم دارند فرق می کند. می دانید، تصویر یکدیگر را دوست دراند. چون دنیا به وسیله اینترنت بزرگ تر شده، آدم ها به خودشان در عشق شان شک می کنند. قبلا ثبات داشتند. عشق یک خلوت لازم دارد و الان دنیا در این خلوت هست و خودت را مقایسه می کنی در حالی که عشق منحصر به فرد است و نباید قیاسش کرد. شما اگر چیزی را باور کنید، هست و اگر چیزی را باور نکنید، نیست. الان دلشان نمی خواهد باور کنند. قدیم ها باور می کردند و آدم ها با باورهایشان زندگی می کردند اما الان نه.

    گفتگو و مصاحبه با مصطفا زمانی درباره سریال شهرزاد: عشق هورمونی است

    شما تا به حال عاشق شده اید؟

    دوبار! اولین بار فکر کنم 19 یا 20 سالم بود. دومین بار هم بماند.

    در این عشق ها اتفاقات بامزه ای برایتان افتاده است؟

    بامزگی و جذابیتش این است که نمی دانی و نمی فهمی که عاشق شدی و این خیلی برایم بامزه بود. یعنی آن موقعی که فهمیدم یک خنده قشنگ به خودم کردم. گفتم باریکلا!

    بالاخره شدی. همان 19 سالگی؟

    نه. بعدیش. 19 سالگی خیلی زجر داشت. خیلی احساسی بودم.

    اگر در یک فضای رسمی و یا حتی غیررسمی، خانم محترمی با سدای بلند از شما خواستگاری کند و بخواهد شما با او ازدواج کنید. چه عکس العملی نشان می دهید؟

    می گویم دمِ شجاعت گرم. من چنین شجاعتی ندارم. می گویم دیوانه ای! من می ترسم از چنین دیوانه ای. کسی که اینقدر دیوانه است که در جمع بگوید و خواسته اش را می تواند فریاد بزند، اگر دوستش داشته باشی باید خیلی آدم وحشی یا آدم رهایی باشی. من به این آدم قظعا خیلی احترام می گذارم. ولی این باعث نمی شود هر که از راه برسد داد بزند! ولی خیلی به آن فرد احترام می گذارم و این رسوایی اش برایم قشنگ است.

    تا به حال ابراز علاقه عجیب و غریبی به شما شده است؟

    بله… به خاطر نقش یوسف پیامبر به من دست می کشیدند که شفا بگیرند.

    جالب ترین شایعه ای که در مورد خودتان شنیده اید چه بوده؟

    شایعه زیاد راجع به خودم شنیده ام، اما جالب ترین این است که می گویند ازدواج کرده ام. خیلی بامزه است… من خودم دلم می خواهد ببینمش.

    قصد ازدواج ندارید فعلا؟

    ازدواج به قصد نیست. می افتی توی ش. هر وقت شد می پریم.

    تا به حال در رودربایستی مانده اید؟

    چه نوع رودربایستی؟

    هر نوع رودربایستی.

    بیشتر فیلم هایی که بازی کرده ام را در رودربایستی بازی کرده ام.

    مگر فیلمنامه را نمی خوانید؟

    فیلمنامه را می خوانیم، اما بعد از این که وارد کار می شویم، می فهمیم چه خبر است! از نیت تا عمل خیلی فاصله هست.

    کدام فیلم را بعد از این که بازی کردید، پشیمان نشده اید؟

    خیلی فیلم بوده که پشیمان نشده ام. چند فیلم بود که آن هم پشیمانی نیست بیشتر از بازی در آن فیلم لذت نبرده ام و کیف نکرده ام.

    تا به حال نقش کمدی به شما پیشنهاد شده است؟

    نقش کمدی نه، اما موقعیت کمدی خوب، آره. نقش کمدی، بستگی به این دارد که چه نقشی باشد. چیزی که طنز در آن باشد را من خیلی دوست دارم، درواقع عاشقش هستم. ولی کاراکتری که خوشمزه باشد را نمی فهمم. چون در آن صورت باید براساس خوشمزگی هایی که مردم دوست دارند جلو برویم و در این صورت ساختارمان با هم نمی خواند. یعنی خیلی با جنس کمدی های امروز سینما موافق نیستید. قطعا همینطور است. یعنی خوشمزگی ذات آدم هاست و نمی شود اسم آن را سینمای کمدی بگذاریم.

    از ژانر فرهیخته شهرزاد، می توانید بروید به نقش زینال بندری؟

    آره. خیلی راحت. برای من خیلی آسان است البته به شرطی که به جا باشد. مثل همین کار «آه ای عبدالحلیم» که امیدوارم خوب دربیاید. اگر همه چیز سر جایش باشد، هر نقشی را می توان بازی کرد به شرطی که من در روحیات زندگی ام سرجایم باشم. کار هنری یک کار گروهی است و به نظر من به همین دلیل است که فیلم های خوب زیادی ساخته نمی شود.

    گویا قرار بود بعد از سریال یوسف دیگر فیلم بازی نکنید.

    نه. قرار بود تا زمان پخش سریال فیلمی بازی نکنم.

    فرض کنیم قرار بود که بعد از یوسف دیگر بازی نکنید، در این صورت چه کاری را ادامه می دادید؟

    اتفاق چند وقت است که فکر می کنم من اگر بازیگر نمی شدم، دنبال چه چیزی بودم؟

    الان ما کاری می کنیم که شما ممنوع التصویر شوید. آن وقت چه کاری را ادامه می دهید؟

    یک بار این سوال را از خودم پرسیدم. من اگر ممنوع التصویر شوم فکر کنم نقد بنویسم، روزنامه نگار می شوم.

    گفتگو و مصاحبه با مصطفا زمانی درباره سریال شهرزاد: عشق هورمونی است

    خوب بود؟

    آره خوب بود.

    دوست دارید روزنامه نگار شوید؟

    به قول بچه ها منتقد می شوم.

    مثل این که منتقدها خیلی اذیت تان کرده اند؟

    نه نه. اصلا! خب یک عده ای منتقد هستند و عده ای دیگر هم منتقم. من نقدهای منتقدان را می خوانم، منتقم ها را هم می خوانم. منتقم ها را می خوانم که بخندم و منتقدها را می خوانم که یاد بگیرم.

    نقش تان در سریال شهرزاد روزنامه نگار است.در واقعیت چقدر این فضا را دوست دارید و یا با آن آشنا هستید؟

    خیلی دوست دارم. من به شدت به روزنامه اعتقاد دارم و به کار تحریر و ادبیات و نقد درست در هر زمینه ای. اما شدیدا با تعداد زیاد این همه روزنامه و مجله که اجازه انتشار دارند، مخالفم.

    اگر اسکار بگیرید، چه جمله ای را روی صحنه می گویید؟

    من گویم؛ «چون می گذرد خوشی نیست».

    اگر برنده سیمرغ شوید و اشتباهی جایزه تان را به یکی دیگر بدهند، چه می کنید؟

    خنده ام می گیرد. خداوکیلی خنده ام می گیردم. خیلی خنده دار است.

    در ایران این اتفاق افتاده است. خودتان که در جریان هستید.

    بله، اما نوید نخندید. منظور من، مورد دیگری در همان سال بود. نمی دانم ولی من فکر کنم بخندم. البته نه به این ماجرا، به خودم می خندم که بیخود ذوق کردم و با یک بزرگواری خیلی عمیقی با این مساله کنار می آیم.

    می رویم سراغ سوالات شخصی تر، شما چه فوبیایی دارید؟

    نمی دانم… شاید فوبیای این که من را بشناسند.

    چرا؟

    مگر درونتان چطور است؟

    ظاهرم خوشکل و پاک به نظر می رسد اما درونم خراب است و می ترسم مردم بفهمند و دستم رو شود.

    خب پس کمی از شیطنت هایتان برای ما بگویید.

    خودم را سر کار می گذارم. مثلا صبح از خواب بلند می شوم و می بینم هیچ دستم نیست، اما بعد می بینم چقدر این تصویر از من هست و با آن تصویرها خودم را گول می زنم و با آن حال می کنم.

    عجیب ترین بیماری ای که به آن دچار شده اید چه بوده؟

    دو سال پیش می خواستم روزه بگیرم. روز اول روزه گرفتن آپاندیسم ترکید. برایم اتفاق بامزه ای بود.

    اگر تا آخر عمر فقط یک انتخاب برای غذا داشته باشید، چه غذایی را انتخاب می کنید؟

    آخ آخ آخ… سوپ. عاشق نودل هستم. عشق است دیگر، فقط رشته داشته باشد کافی ست. یعنی من می توانستم در دهات های چین هم زندگی کنم و مدام نودل بخورم.

    اگر در فیلم «اره» به شما نقش بدهند و بگونید خودتان نوع مرگتان را انتخاب کنید، انتخابتان چه خواهدبود؟

    مدلی که با همه خداحافظی می کنی و می بوسی و به رختخواب می روی. مرگ آگاهانه.

    این که فیلم عاشقانه می شود نه فیلم «اره»! مرگ سینمایی؟

    مرگی را انتخاب می کنم که در «amour» برای بازیگر نقش زن انتخاب شد. کسی که دوستم دارد، خفه ام کند.

    اسم خودتان را هم گوگل می کنید؟

    نه بابا. البته یکی، دو بار عکس برای پاسپورت و این چیزها می خواستم، این کار را کرده ام. برای این که تا عکاسی نروم عکس پرتره با سرچ گوگل داده ام.

    تا به حال اتفاق افتاده که کسی شما را اشتباه گرفته باشد و شما به رویش نیاورده باشید؟ یا حتی به رویش آورده باشید؟

    نه. ولی پیش آمده است که سر صحنه فیلمبرداری با گریم های متفاوت من را نشناسند. مثلا من با گریمی متفاوت بوشهر بودم، بعد یک آقایی آمد و پرسید «این کیه این جا داره بازی می کند؟» کلی با هم گپ زدیم و گفتم «همین پسره مصطفا زمانیه».این طوری شده است که پنج دقیقه با کسی صحبت کنم راجع به خودم و حتی فحش هم به خودم بدهم، ولی آخرش متوجه می شده. سر کار نگذاشته ام، اما به صورت معمول اختلاط کرده ام.

    اگر یکی به شما بگوید می خواهد حرف مهمی بزند و شما را کنجکاو کند ولی بعد بگوید ولش کن مهم نیست، با او چه کار می کنید؟

    من خودم این شیطنت را برای کسانی که کنجکاو هستند دارم. یعنی اگر بدانم کنجکاو هستند، از قصد این کار را با آنها می کنم.

    اگر کسی این کار را با خود شما بکند، چه کار می کنید؟

    هیچی. وقتی خودم این رکب را به همه زده ام از کسی چنین رکبی نمی خورم. ولی ممکن است ادا دربیاورم و خواهش کنم بگوید که فکر کند حرفتان مهم است.

    گفتگو و مصاحبه با مصطفا زمانی درباره سریال شهرزاد: عشق هورمونی است

    اگر به یک جزیره تبعید شوید و بتوانید پنج شی یا شخص را با خود ببرید، انتخاب تان چیست؟

    اول یک موبایل می برم که اینترنتش فعال باشد، دوم چند کتاب می برم که نمی گویم چه کتاب هایی است تا دستم رو نشود ولی معمولا رمان هایی که انسان محور باشد، یک اسلحه می برم که در مقابل حیوانات بتوانم از خودم دفاع کنم و یا اگر دیدم خودم از بقیه حیوانات، حیوان تر شده ام، خودم را بزنم. سه تا شی و حالا دو تا آدم. ترجیح می دهم زن داشته باشم که با خودم ببرم و آخری هم یک دوست خیلی عزیزی را با خودم می برم که بعد از بلاهایی که زنم بر سرم می آورد، با او درد دل کنم. این طوری خوش می گذرد.

    تا به حال در شرایط اضطراری، کار عجیبی انجام داده اید؟

    من در شرایط عجیب و غریب گیر نکرده ام. البته یک بار رفتم پرتقال بدزدم، یاد می آید فرار کردیم و از دیوار پریدیم. یادم نیست، پرتقال بود یا گردو یا چیز دیگری، خیلی بچه بودم. آهان… بستنی بود. بستنی از مغازه مادربزرگم دزدیدم. فکر کنم چهار پنج سالم بود و شهرستان بودم. کشیک می دادیم، بعد مغازه دار خودش این طرف بود و بستنی هایش آن طرف. من و پسرخاله هایم هوس بستنی کیلویی کرده بودیم. پریدیم آن را برداشتیم و فرار کردیم، بعد از آن مامانم آمد و ما با سرعت دررفتیم. خیلی کتک بدی خوردم.

    حالا بچه دار شوید، بچه تان را می زنید؟

    نه. می گذارم هر کاری دلش می خواهد انجام دهد. حتی اگر خواست مدرسه نرود هم نرود. اصلا اجازه می دهم هر جا دلش می خواهد بزرگ شود. هوایش را دارم که خودش را نابود نکند، اما نمی گذارم برای چیزهای بی اهمیت خودش را ناراحت کند.

    زمان کودکی، انرژی تان را چطور تخلیه می کردید؟

    فوتبال بازی می کردم. گاهی اوقات هم می رفتم به رختخواب که خیالبافی کنم. این کار را خیلی دوست داشتم.

    بامزه ترین خیالبافی ای که کرده اید، چه بوده؟

    همین خریت بوده که می دانستم مشهور می شوم.

    دور از جان، دوران بچگی تان از چه فیلمی می ترسیدید؟

    من هنوز هم از فیلم گودزیلا و این ها می ترسم. فیلمی که یک جانور خزنده در آن بود می ترسیدم. اما الان از این فیلم هایی که سر و ته ندارد می ترسم. مثل خیلی از فیلم هایی که در ایران ساخته می شود و نمی توانم اسم ببرم. هر کسی یک جایش را می زند و می شود فیلمی که اثر همه عزیزان هست به جز کارگردان.

    گفتگو و مصاحبه با مصطفا زمانی درباره سریال شهرزاد: عشق هورمونی است

    در دوران نوجوانی دوستان تان به شما چه لقبی داده بودند؟

    استیو.

    به خاطر استیو مک کویین؟

    نه، استیو مک منمن. چون آن موقع موهایم بلند بود و شمال که بازی می کردیم فر می شد و دوستان این طور سدایم می کردند.

    شما می توانید خوب جوک تعریف کنید؟

    من موقعیت را می توانم خوب تعریف کنم. جوک را خیلی خوب نمی توانم تعریف کنم که مثلا داستانی در ذهنم باشد و تعریف کنم، اما در لحظه می توانم اتفاقات را طنز کنم.

    پس برای ما یک موقعیت طنز در لحظه را تعریف کنید.

    خب اینطوری که نمی شود. من موقعیت های طنزم جهانی است و فیلتر ندارد. به عنوان یک انسان شوخی می کنم و نمی توانم به عنوان یک بازیگر با قواعد و ادبیاتی که همه دوست داشته باشند، شوخی کنم. اصلا خط قرمز نمی شناسم، کلا از بچگی نمی دانستم خط قرمز چی هست. حتی در هر کاری می روم خطوط قرمز را به من می گویند و من هم همان ها را رعایت می کنم و خودم خط قرمزی ندارم.

    اگر موقع سقوط آزاد چترتان باز نشود، آن لحظه به چه چیزی فکر می کنید؟

    اگر باز نشود من همان موقع نقطه درکم عوض می شود. شنیده اید در این طور مواقع می گویند قبل از این که به زمین برسید، سکته می کنید و می میرید، اما من مطمینم قبل از رسیدن به زمین در آن لحظه، قطعا به خدا فکر می کنم. نمی دانم چرا، ولی آن لحظه مطمینم که به خدا فکر می کنم.

    بعضی ها می پرسند که در این مواقع می ترسید یا سعی می کنید از سقوط تان لذت ببرید؟

    نه بابا. این را روشنفکرها می گویند. آن که چیز دیگری ست که باید لذت ببری نه سقوط آزاد.

    شما باشگاه می روید؟

    نه نه نه نه… باشگاه تنیس می روم.

    پس اهل باشگاه بدنسازی نیستید.

    خودم بدم نمی آید ولی نمی توانم تحمل کنم. خنده ام می گیرد وقتی کسی کنارم فریاد می زند تا بتواند یک چیزی را بلند کند.

    اگر با کسی در برف و یخبندان گیر کنید و آن فرد شروع به خوابیدن کند، برای این که نخوابد چه می کنید؟

    با او حرف می زنم تا نخوابد.

    شاید حرف زدن جواب ندهد و مثل لالایی عمل کند.

    نمی دانم، اگر کبریت دم دستم باشد کبریت روشن می کنم و گاز مونواکسید کردن را هنگام دم اش زیر دماغش می گیرم. از همان کارهایی که دوستانمان در بچگی انجام می دادند. آن گاز به سرفه می اندازدش و خوابش را می پراند و نمی گذارد بخوابد. با این راه تا دو دقیقه نمی داند اصلا دنیا چی هست!

    شما رابطه خوبی با رضا یزدانی دارید، این رابطه باعث نشده که بخواهید خوانندگی را تجربه کنید؟

    نه. اتفاقا این رابطه باعث شده که من نخواهم خوانندگی را تجربه کنم! (خنده)

    گویا در فضای مجازی خیلی فعال نیستید و به تازگی اینستاگرام باز کرده اید، درست است؟

    من عاشق فضای واقعی هستم. بله تازه باز کرده ام. آن هم چون خیلی اصرار کردند و حق داشتند. من هم باز کردم. فقط هر چند روزی از آدم یک عکس خیلی ویژه می خواهند و من زندگی ام آنقدر ویژه نیست.

    رابطه تان با سلفی چطور است؟

    من اصلا نمی فهمم این دنیایی را که آدم ها از خودشان عکس می گیرند ولی خب، مجبورم بندازم. وقتی از خودم عکس می اندازم خیلی خیلی برایم خنده دار است. چون همیشه یکی در مغزم می گوید که آدمیزاد مگر از خودش عکس می گیرد نمی دانم این به عادت هر کسی بر می گردد، نه این که بگویم خوب یا بد است.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    گزارش یک سایت مطرح آلمانی درباره سریال شهرزاد

    یک سایت مطرح آلمانی در گزارشی به معرفی سریال شهرزاد

    و کاراکترهای آن پرداخته است.

    به گزارش چهره نیوز، سایت serienjunkies.de که سایت معتبری برای مراجعه علاقه مندان سریال های روز دنیا و امتیاز به آن هاست، در گزارشی درباره سریال شهرزاد این طور نوشته است:

    شهرزاد خانم دکتر جوان در میان اغتشاشات پس از کودتا سریال ایرانی‌ شهرزاد در دهه ۱۹۵۰ در تهران می‌ گذرد، در زمان کودتای آمریکایی‌ ها و انگلیسی‌ ها علیه نخست وزیر وقت ایران ، محمد مصدق. شهرزاد (ترانه علیدوستی) دختر جوان دانشجوی پزشکی‌ است که با روزنامه نگار جوان فرهاد (مصطفا زمانی‌) رابطه عاشقانه دارد و با امیدواری مشغول برنامه ریزی آینده هستند. آینده ای که در آن وجود پزشکان زن و جراحان زن در جامعه پذیرفته شده باشد. ( مترجم: اشاره به مدرن شدن جامعه و نقش بیشتر زنان در جامعه و پیشرو بودن شهرزاد و فرهاد.)

    در مقابل پدر شهرزاد آرزو دارد که او هرچه زودتر در مسیر آینده مطمین و آشنا قدم بردارد و ازدواج کند و صاحب فرزند شود. خانواده شهرزاد زیر سایه قدرت و تحت حمایت اشراف زاده مرموز بزرگ آقا (علی‌ نصیریان) است، که شبکه مافیایی سری و بزرگی‌ را رهبری می‌کند. زمانی‌ که فرهاد در اغتشاشات کودتا دستگیر و به اعدام محکوم می شود، شهرزاد از بزرگ آقای قدرتمند درخواست می‌کند که جان فرهاد را نجات دهد. بزرگ آقا نجات جان فرهاد را مشروط می‌کند به چیزی که کّل زندگی‌ این دانشجوی جوان پزشکی‌ را زیر و رو می‌کند.

    سریال وزین شهرزاد که تولید ایران است از شبکه خانگی پخش می شود و تا به حال از تلویزیون رسمی‌ ایران نمایش داده نشده است. در راهنمای قسمت به قسمت لینک سریال شهرزاد می توانید در مورد قسمت های پخش شده و قسمت های آتی اطلاعات به دست آورید. سریال شهرزاد که در ژانر درام تاریخی‌ ساخته شده است برای اولین بر در تاریخ ۱۰ اکتبر ۲۰۱۵ توسط پخش کننده جهانی‌ ا‌ش، ای ام فیلم پخش شد.

    گفتنی ست سایت serienjunkies مرجعی برای دوستداران و علاقه مندان سریال های موفق و پرطرفدار در سراسر دنیاست.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز
© تمامی حقوق مطالب برای وبسایت ته موویز محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع و شرعا حرام می باشد.
طراحی و کدنویسی : پرشین وردپرس
سایت بت اسپات