پست جنجالی رامین ناصر نصیر در اینستاگرام درباره بازیگر نقش شهرزاد

    ستایش ناصر نصیر از ترانه علیدوستی که نزدیک بود کار دستش دهد

    در میان خانمهای جوان بازیگر، به گمانم ترانه علیدوستی و گلشیفته فراهانی یک سر و گردن از سایر هم نسلانشون بالاتر بوده اند. و در سالهای اخیر و در غیاب گلشیفته، ترانه علیدوستی گزینه بی رقیب ایفای نقش های خاص هست، و سریال شهرزاد هم گواهی بر این مدعا.

    همکاری با او در سریال شهرزاد باعث شد متوجه بشم بر خلاف بسیاری از همکارانمون که متاسفانه موجوداتی تک بعدی هستند ، با مطالعه بیگانه اند، و از جهان اطرافشون شناخت اندکی دارند؛ ترانه انسانی فرهیخته و موشکاف هست. آنهایی که اهل مطالعه هستند با ترجمه ی خوب او از داستانهای کوتاه آلیس مونرو آشنایی دارند، و مژده میدم که بزودی کتاب دیگری با ترجمه ی ترانه در بازار کتاب عرضه خواهد شد.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    روزنامه جام جم ارگان مطبوعاتی سدا و سیما با الفاظی همچون «نمایش صحنه‌های میخوارگی، بهره‌گیری از برخی دیالوگ‌های ناشایست، پوشش نامناسب بازیگران زن در برخی صحنه‌ها و اهانت به قومیت‌ها که به‌تازگی نمونه‌ای از آن حاشیه‌ساز شده، اوضاع شبکه نمایش خانگی را نگران‌کننده دانست و علیه سریال های موفق این شبکه از جمله شهرزاد، موضع گیری کرد.

    به گزارش بانی فیلم، در این مطلب که با عنوان «میوه‌های ممنوعه در شبکه نمایش خانگی» منتشر شده آمده است : شبکه نمایش خانگی که در دهه ۷۰ و با هدف حمایت از سینما، ارتقای فرهنگ عمومی و مقابله با تهاجم فرهنگی به وجود آمد و پس از تاسیس موسسه رسانه‌های تصویری و با ایجاد موسسات خصوصی، فعالیت آن شکل گسترده تری به خود گرفت، در این سال‌ها و به‌ویژه در این چند وقت اخیر نه تنها از اهداف و آرمان‌های اولیه فاصله گرفته، بلکه حتی مخالف و معکوس اهداف تعریف شده اش عمل می‌کند.

    شبکه نمایش خانگی چندی است آثاری تولید می‌کند که در آن مصداق‌های ناهنجاری به چشم می‌خورد و برخی از صاحبان فیلم و سریال‌ها با سواستفاده از فضای باز موجود، دست به ترفندهایی گاه غیراخلاقی و منافی باورها و اعتقادات عمومی مردم برای جذب بیشتر مخاطب می‌زنند. سوال اینجاست که چه شد چاقو دسته خود را بریده و نهادی که قرار بود اتفاقات خوبی را رقم بزند، حالا باعث تبعاتی منفی در جامعه شده و هم به دلیل کارکردی معکوس سدای اعتراض اهالی سینما و تلویزیون را هم بلند کرده است؟ نهادهای ارزشیابی و نظارت در حوزه تولید و نمایش فیلم و سریال باید با آگاهی به حساس بودن مسوولیت خود، نقش نظارتی‌شان را به بهترین شکل ایفا کنند تا تبعات منفی و مخرب سهل انگاری‌ها و خطاهای برخی، منجر به این نشود که به جای مقابله با تهاجم فرهنگی، با آن همراه شویم. نمایش صحنه‌های میخوارگی، بهره‌گیری از برخی دیالوگ‌های ناشایست، پوشش نامناسب بازیگران زن در برخی صحنه‌ها و اهانت به قومیت‌ها که به‌تازگی نمونه‌ای از آن حاشیه‌ساز شده، اوضاع شبکه نمایش خانگی را نگران‌کننده نشان می‌دهد و نیاز به نظارت جدی‌تر وزارت ارشاد به عنوان متولی اصلی ماجرا را گوشزد می‌کند.

    محمدحسین فرحبخش، تهیه‌کننده و کارگردان سینما نارضایتی خود را از شبکه نمایش خانگی اعلام کرد و گفت: هیچ‌کدام از سریال‌های شبکه نمایش خانگی همچون قهوه تلخ، شاهگوش، دندون طلا و شهرزاد با موفقیت روبه‌رو نشده و همه آنها هم شکست خورده‌اند، چون من آمار دقیق این حوزه را دارم. این کارگردان که امسال با فیلم «آبنبات چوبی» با بازی رضا عطاران قصد حضور در جشنواره فیلم فجر را دارد، ادامه داد: من کلا مخالف ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی هستم. برای این‌که سینما را نابود می‌کند و تماشاگرانش را کاهش می‌دهد. چون سینما یک محدودیت‌هایی دارد و ما براساس این محدودیت‌ها فیلم می‌سازیم. پس باید نهادهای دیگر وزارت ارشاد هم تابع همان محدودیت‌ها، قوانین و مقرراتی باشند که سینماگران از آن تبعیت می‌کنند.

    احمد نجفی هم ریشه اتفاقات پیش آمده و وضعیت نگران کننده شبکه نمایش خانگی را دوگانگی معیارها و قوانین در فضاهای عرصه هنرهای نمایشی دانست و گفت: نمی‌شود در جایی یک ضابطه وجود داشته باشد و در جای دیگر یک قانون دیگر حاکم باشد. نتیجه‌اش همین اوضاع کنونی شبکه نمایش خانگی می‌شود. ممکن است برخی از این آثار مشتری‌هایی پیدا کند، اما به روحیه و روان یک ملت لطمه می‌زند. تهیه‌کننده‌ها هم از این دوگانگی آسیب می‌بینند و گیج می‌شوند. آنها محصول مشابهی را برای تلویزیون می‌سازند و فکر می‌کنند، می‌توانند آن را بدون مشکل در تلویزیون نمایش دهند، اما بعد از ممیزی فریاد و فغانشان بالا می‌رود که این سریال من نیست و صحنه‌های آن را درآوردند. بازیگر نقش ماندگار کارآگاه علوی درباره راهکار این مشکل بیان کرد: بالاخره یک جایی مسوولان ارشاد و رسانه ملی باید طی گفت‌وگوهایی سازنده به یک نقطه مشترک برسند و یک همسدایی را به وجود بیاورند. با این‌که مدیوم‌های تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی تفاوت‌هایی با هم دارند، اما به لحاظ حفظ ارزش‌ها و اعتقادات مردم هیچ فرقی میان این رسانه‌ها وجود ندارد و همه باید از قانون تبعیت کنند. نجفی که امسال به عنوان تهیه‌کننده فیلم «من یک ایرانی‌ام» با بازی علیرضا حیدری را در جشنواره فیلم فجر دارد، شبکه نمایش خانگی را تهدیدی برای تلویزیون دانست و گفت: قول می‌دهم اگر شبکه نمایش خانگی با همین معیارهای آزاد و رها سریال بسازد، متاسفانه تلویزیون که مخاطب خیلی وسیع‌تری دارد، از دهن می‌افتد،. چون مردم این آثار را به عنوان سریال می‌خرند و دیگر به سریال‌های رسانه ملی اهمیت نمی‌دهند.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    مصطفا زمانی و حنا علیدوستی – پشت صحنه سریال شهرزاد

    سلفی بامزه ای که مصطفا زمانی از خود در کنار حنا خانم دختر ترانه علیدوستی، از روزهای فیلمبرداری شهرزاد به اشتراک گذاشت.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز


    دانلود میلیونی تک آهنگ سریال شهرزاد

    روزنامه نوآوران – علی مینایی: سریال «شهرزاد» به کارگردانی حسن فتحی مدتی است سر زبان‌ها است؛ مردم و اهالی هنر به شدت از این سریال عرضه شده در نمایش خانگی استقبال کرده‌اند اما یکی از اصلی‌ترین برگ‌برنده‌های این سریال موسیقی ان است، چه در چند قسمت ابتدایی که خواننده تصنیف تیتراژ علی‌رضا قربانی بود و چه در قسمت‌های اخیر که هم در تیتراژ و هم در خلال سریال کلیپ‌‌هایی از همکاری جالب توجه محسن چاووشی و سینا سرلک را شاهد بوده‌ایم. استقبال از این تک‌اهنگ به حدی بوده که در فضای مجازی و در شبکه‌های اجتماعی به سرعت دست به دست می‌شود. ترکیب سدای گرفته و خش‌دار محسن چاووشی در کنار تحریر‌های چکشی سینا سرلک از یک سو و ترانه قابل اعتنای شخص محسن چاووشی که همه را شگفت‌زده کرده است، از سوی دیگر، مجموعه عوامل مقبولیت و محبوبیت این اهنگ را فراهم کرده است.

    سینا سرلک که در این میان قرار گرفتن سدایش در اهنگ، نقش بسزایی در اعتبار بخشیدن به سدای چاووشی داشته است متولد آبان 1361 شمسی در شهرستان الیگودرز است. وی مدتی خواننده ارکستر موسیقی ملی ایران به رهبری فرهاد فخرالدینی بود. علاوه بر آن زمانی که نادر مشایخی به عنوان رهبر در ارکستر سمفونیک تهران فعالیت داشت؛ با این ارکستر همکاری می‌کرد. وی همچنین در ارکستر پایور هم فعالیت داشت. علاوه بر آن او با ارکستر ملل به سرپرستی پیمان سلطانی همکاری داشته است. سرلک موسیقی را از دوران کودکی زیر نظر پدر و با ملودی‌های محلی بختیاری آغاز کرد.

    7 سال بیشتر نداشت که در سریال تلویزیونی «شاخه طوبی» محصول شبکه یک سیما، ترانه‌ای محلی خواند و از همان زمان مورد توجه قرار گرفت تا پس از آن انگیزه پیدا کند و به طور جدی به موسیقی بپردازد. او ساز تمبک را در شهرستان الیگودرز و با حسن رضایی شروع کرد و برای تکمیل، از محضر جمشید محبی استفاده کرد و سپس مدت شش سال در خدمت زنده‌یاد ناصر فرهنگ‌فر به اموختن پرداخت. او در چندین دوره جشنواره موسیقی فجر مقام اول آواز و تمبک را کسب کرد. بعد از مدتی از طرف حاج قربان سلیمانی به محمد رضا شجریان معرفی شد و به مدت هشت سال ردیف‌های آوازی و تکنیک‌های صداسازی را در محضر شجریان آموخت. در کنار آواز و تمبک مدتی هم نزد کیوان ساکت تار آموخت. وی در اسفندماه سال 1382از طرف سازمان ملی جوانان به عنوان جوان نمونه در حوزه هنر انتخاب شد.

    از سرلک تا کنون البوم‌های موسیقی متعددی منتشر شده که از هرکدام به فراخور قوت و ضعفشان استقبال‌های متفاوتی از سوی علاقه‌مندان به موسیقی سنتی صورت گرفته است. با سینا سرلک درباره موسیقی این سریال گپ زده‌ایم. سرلک می گوید« وقتی کاری منتشر می‌شود و در کمتر از یک هفته استقبالی چند میلیونی از ان صورت می‌گیرد و از همه دنیا نظرات مثبت سرازیر می‌شود، به این معنا است که به دل مخاطبان نشسته است و قاطبه مردم توانسته‌اند با ان ارتباط خوبی برقرار کنند. مطمئنا دست‌کم گرفتن مردمی که این استقبال را از کار می‌کنند چندان توجیهی ندارد. باید مطمئن بود وقتی اثری به این وسعت مورد استقبال قرار می‌گیرد حتما ارزش‌های خاصی داشته است.» ‌ اما از این خواننده می‌پرسیم چرا تصورش بر این است که استقبال از موسیقی سریال شهرزاد تا این پایه گسترده بوده است تا اینگونه پاسخمان را بدهد که «مشخص است دیگر.

    امار نشان می‌دهد که در کمتر از 4 روز و فقط در یک سایت عرضه موسیقی، این قطعه بیش از یک میلیون بار شنیده شده است و تازه این به غیر از تعداد بسیار بالای دانلود و شنیده شدن انلاین تنها از طریق سایت‌هایی مجاز نظیر بییپ‌تونز است. به همه اینها علاوه کنید دیگر سایت‌های عرضه موسیقی و البته کسانی که دی‌وی‌دی سریال را خریداری کرده‌اند. مشخصا خبرهایی که در این‌باره وجود دارد به گوش ما هم می‌رسد و ما مطلع می‌شویم که بازخوردهای کارمان چگونه بوده است.» به او می‌گوییم از کارهای در دست تولید خودش به طور مستقل بگوید. ایا کار جدیدی در دست تولید گرفته است که پاسخ سرلک این است که « خیر. کار خاصی در دست تولید ندارم و البته کارهایی هم که هر از گاهی پیشنهاد می‌شوند کارهایی نیستند که من بپسندم و برانگیخته شوم یا سر ذوق بیایم تا اجرایشان کنم. کار معمولی ادم را سر ذوق نمی‌اورد.

    قرار نیست خواننده به طور مداوم البوم بدهد تا فقط البوم داده باشد یا اهنگ منتشر کند تا فقط اهنگ منتشر کرده باشد. قرار است هنرمند کاری و اثری خلق کند که تعداد زیادی از مخاطبان از ان خوششان بیاید و نه ان‌که یک بار شنیده و نشنیده دیگر به سراغش نروند و کسی ان را نشنود. بر همین اساس فعلا کار جدیدی قبول نکرده‌ام.» وقتی از این خواننده ردیف‌دان موسیقی سنتی می‌پرسیم که ایا حرفش به این معناست که قصد دارد برعکس گذشته کم‌کار شود و از حجم تولیدهایش کم کند یا خیر می‌گوید:«خیر. تصمیم خاصی در این زمینه ندارم و اگر کار خوبی وجود داشته باشد دوباره می‌خوانم و ان کار خوب را انجام می‌دهم اما فعلا زیباترین و شاخص‌ترین کار همین سریال «شهرزاد» بود که انجام شد و مورد استقبال هم قرار گرفته خدا را شکر. هرچند مدتی می‌شد که در ایران نبودیم و در مسافرت بودم و دوری از ایران باعث می‌شد نتوانم کارهایم را انجام دهم اما باز هم می‌گویم کار باید به دل ادم بچسبد.»

    موزیک های سریال شهرزاد

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    سریال شهرزادبا داشتن بازیگرانی حرفه ای ، کارگردانی مولف و یک تیم تهیه کاربلد توانست نظر مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کند.

    نام «شهرزاد» همواره برای ایرانیانی که اهل مطالعه باشند حالت نوستالژیک دارد. از زمانی که شخصیت اول قصه های هزار و یک شب «شهرزاد» نام گرفت تا امروز که این نام روی یکی از سریال های پر مخاطب شبکه نمایش خانگی گذاشته شده، «شهرزاد» موفقیت های زیادی در جذب مخاطبان بدست آورده است.

    با نگاهی به تاریخچه شبکه نمایش خانگی خواهیم فهمید که این رسانه در سال 89 با پخش سریال «قهوه تلخ» رنگی جدید به خود گرفت اما چندی بعد با تولید سریال هایی که از لحاظ محتوا چنگی به دل نمی زد وارد رکود شد تا اینکه «شهرزاد» حسن فتحی با آمدنش این شبکه را تا حدی نجات داد. «شهرزاد» که پیش از این « روزی روزگاری عاشقی» نام داشت در 26 قسمت 60 دقیقه‌ای به روایت یک عاشقانه پرفراز و نشیب در دهه سی شمسی می پردازد. ترانه علیدوستی ایفای نقش شهرزاد را برعهده دارد و شهاب حسینی ، علی نصیریان و مصطفا زمانی او را در روایت قصه «شهرزاد» یاری می کنند.

    «شهرزاد» تا قسمت هفت توانست جمع زیادی از مخاطبانش را راضی نگه دارد اما یکی از سکانس های قسمت هشت این سریال سبب شد« شهرزاد» نیز اسیر حاشیه شود.در دقایق 25 تا 28 قسمت هشتم این سریال پریناز ایزدیار که نقش شیرین، دختری افاده ای و ایرادگیر بزرگ آقا خان آن زمان را بازی می کند، پس از سه ماه اقامت در کرمان به تهران و نزد پدرش برمی گردد. شیرین که به دلیل مشکلات خانوادگی به کرمان و نزد عمه اش سفر کرده و پس از سه ماه به تهران برگشته ابتدا در پاسخ به این سوال پدرش که می پرسد «انگار خیلی خوش گذشته که دو هفته شده سه ماه؟»و او می گوید: خوش که چه عرض کنم آقا جون، تهرون کجا بقیه جاها کجا، همش خاکی خلی، در و داهاتی. شیرین چند دقیقه بعد و هنگام صحبت کردن با پسرعمویش «قباد» هم ابتدا در پاسخ به این سوال قباد که می پرسد «خوش گذشت؟» با لحن تمسخر آمیزی می گوید «خیلی» و چند دقیقه بعد با گفتن این جمله که انتظار سوغاتی نداشته باشید و چی می آوردم که بهترش اینجا نباشد می گوید: خفه شدم از اینقد که آن جا (کرمان) همه چی بوی خاک و خل و پهن می داد. همین دیالوگ ها سبب شد هموطنان کرمانی مان رنجیده خاطر شوند تا جایی که نماینده آنها در مجلس هم به این مساله اعتراض کرد و حتی در این باره به وزیر ارشاد تذکر داد.

    حسن فتحی کارگردان این سریال هم ساکت ننشست و در پاسخ به این اعتراضات گفت:جایگاه فرهنگی و اقتصادی رفیع مردم هنرپرور کرمان در تاریخ ایران بر کسی پوشیده نیست و مایه مباهات است. او با توجه به قسمت های بعدی سریال شهرزاد، این چنین توضیح داد: در بخشی از قسمت یازدهم سریال نه تنها معلوم می شود که خانواده شیرین که در واقع -شخصیت منفی و افاده ای قصه است- کرمانی نیستند بلکه مردم نجیب و نازنین کرمان مورد ستایش قرارمی گیرند.

    پریناز ایزدیار، بازیگر نقش شیرین در سریال «شهرزاد» در واکنش به دلخوری مردم کرمان از دیالوگش در این سریال گفت: بسیار تعجب کردم، واقعا نمی دونم به این حرف ها باید خندید یا گریه کرد. عزیزان دل کرمانی، هم وطن های نازنین من ، اول اینکه داستان سریال شهرزاد مربوط به سال 1332 است و آن زمان هیچ شهری حتی تهران ذره ای به شکل امروز نبود. دوم اینکه شیرین قصه پری ناز ایزدیار نیست و با توجه به شخصیت ناز پرورده ای که دارد از رفتار اجتماعی درست و ادبیات کلامی درستی برخوردار نیست و بارها و بارها شاهد حرف ها و رفتارهای اینچنینی از او بوده ایم، بنظرم بعضی ها با کامنت هایشان در این هشت قسمت خیلی کم لطفی کردند و از کاه کوه ساختند به هر حال امیدوارم این سوءتفاهم برطرف بشود، همه جای ایران برای من زیباست و نه فقط روی شهر خودم، روی کشور و مردم عزیزم هم تعصب دارم.

    همچنین حسین نوش آبادی سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست خبری اش در باره این موضوع گفت: در سریال شهرزاد توهینی به قشر یا استانی صورت نگرفته است. این فیلم قابل دفاع است و در ادامه آن ، مردم کرمان در سریال تجلیل می شوند البته در بعضی نقدهایی هم مطرح‌ شده است . در این میان ما هم با چند تن از کارگردانان درباره این سریال هم صحبت شدیم و نظرشان را راجع به محتوا و کیفیت «شهرزاد» پرسیدیم.

    آرش معیریان درباره سریال «شهرزاد» گفت: شهرزاد یک اثر فاخر و باکیفیت است البته از حسن فتحی که کارگردان خبره و کار بلدی است کمتر از این هم انتظار نمی رود. وی در باره دلایل موفقیت این سریال افزود: برای موفقیت یک اثر عوامل مختلفی باید دست بدست هم دهند تا یک سریال گل کند. در شهرزاد هم کارگردان ،تهیه کننده ، طراحان لباس و گریم و یک یک اجزا درست و سر جای خود هستند. معیریان در باره اتفاقی که برای«شهرزاد» پیش آمد گفت: من با حسن فتحی همکاری داشته ام و با توجه به شناختی که از وی دارم مطمین هستم که در کارهایش قصد توهین به هیچ قشر و گروهی ندارد و مطمینا در قسمت های بعدی این سریال هموطنانمان شاهد خواهند بود که این سریال به آنها توهین نکرده است.

    حسین تبریزی کارگردان تلویزیون نیز درباره سریال «شهرزاد» به خبرنگار ما گفت: شک ندارم که این سریال جزو بهترین سریال های شبکه نمایش خانگی است چون حس فتحی،کارگردان مولف تلویزیون به حساب می آید. وی افزود: این سریال از لحاظ بصری و هنری قابلیت های زیادی دارد و بنظرم جای چنین کارگردانان کاربلدی که تلویزیونی هم به حساب می آیند در تلویزیون خالی است.

    سیروس تسلیمی کارگردان سینما نیز در باره این سریال به خبرنگار خبرگزاری سدا و سیما گفت:به نظر من سریال شهرزاد ،سریالی هنری است و قصد توهین به هیچ کس را ندارد. این سریال توانسته است درجذب مخاطب موفق عمل کند زیرا علاوه بر کارگردان باتجربه و کاربلد و بازیگران ستاره تبلیغات گسترده ای هم دارد.وی افزود: از همه دوستداران هنر می خواهم در هنگام مشاهده یک سریال صبر به خرج دهند زیرا تولید چنین سریال هایی باعث دور شدن مردم از ماهواره و جاری شدن فرهنگ ایرانی در زندگی جوانان می شود.

    به هر حال سریال«شهرزاد» با توجه به قصه جذاب ،بازیگران باتجربه و کاربلد و کارگردانی درست و دقیقی که دارد کیمیایی در برهوت شبکه نمایش خانگی به حساب می آید و با یک اشتباه نمی توان قصاصش کرد. باید منتظر ماند و دید در قسمت یازدهم این سریال از کرمانی ها دلجویی می شود و آیا «شهرزاد» همچون گذشته برای تمام مخاطبانش قصه های جذاب روایت خواهد کرد؟.

    منبع: خبرگزاری سدا و سیما

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    کدهای آهنگ پیشواز موزیک های سریال شهرزاد

    از محسن چاوشی مناسب برایسیم کارت های همراه اول

    کد آوای انتظار آهنگ رفیقم کجایی و به رسم یادگار …

    ایرانسل به زودی ….

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    حسن فتحی و شمس لنگرودی مراسم تجلیل از علی نصیریان

    بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون كه سه‌ شنبه شب (8 دی)توسط

    عوامل سریال شهرزاد و با حضور چهره‌های سینمایی، ورزشی و ادبی برگزار شد.

    حسن فتحی: نصیریان هر بار جذاب‌تر بازی می‌کند

    افشین صنایعی که از او به عنوان مسوول برگزاری این مراسم یاد شد در ابتدای این مراسم گفت: در سفر آلمان مقرر شد شرایطی فراهم آوریم تا از زحمت کشان عرصه هنر در حد توان‌مان تجلیل کنیم. برگزاری مراسم امشب به عنوان گام اول به پیشنهاد سرمایه‌گذاران برای استاد علی نصیریان برپا شد تا به این بهانه بزرگ آقای «شهرزاد» لقبی باشد برای این بازیگر پیشکسوت ایرانی که همیشه با هنرمندی بی نظیرش نقش های بی نظیر از خود به یادگار گذاشت.

    سخنران بعدی این مراسم حسن فتحی بود که اینطور سخنانش را آغاز کرد: خوشحالم چهره های شاخصی که سال ها در هنر ایران درخشیدند امشب حضور دارند. همیشه به نسل جوان گفتم علی نصیریان کسی است که می تواند یک الگوی مناسب برایشان باشد. تا الان 3بار با آقای نصیریان همکاری داشتم و معتقدم او هربار توانایی هایش بیشتر و بازی هایش جذاب تر می شود.

    بعد از «میوه ممنوعه» از خود پرسیدم نصیریان می تواند بعد از این نقشی فراتر ایفا کند؟ زمان گذشت تا «شهرزاد» آمد و من هر بار که سر صحنه و بعدها در تدوین و الان هم به عنوان بیننده بازی اش را می بینم مثل کسی که انگار چیز جدیدی کشف می کند از دیدنش لذت می برم. امروز مثل او در هنر کم داریم. امیدوارم نصیریان ها را بعد از این بیشتر داشته باشیم.

    مصطفا زمانى، برانكو ايوانكوويچ و اميرحسين رستمى

    در مراسم تجلیل از علی نصیریان

    امين تارخ در مراسم تجلیل از علی نصیریان

    سخنران بعدی این مراسم هم امین تارخ بود که در سخنانی صریح گفت: امشب شب محترمی است و می دانم در چنین شرایطی گلایه کردن جایز نیست اما خوشحال تر بودم اگر این مجلس مملو از بازیگرانی بود که برای تجلیل از این بزرگمرد گردآمده‌اند. حرف زدن از نصیریان واقعا سخت است و من متنی آماده کردم تا راحت ترم حرف هایم را بگویم. امین تارخ در متنی که برای ستایش و تعریف از خاطرات مشترک با نصریان نوشته بود با این جمله سخنانش را به پایان برد: چه می‌شد به جای پخش سریالهای فعلی، «شهرزاد» به تلویزیون می‌آمد؟

    کیک بریدن مصطفا زمانى وعلی نصیریان

    خب گویا فرهاد ، بزرگ آقا رو بخشیده !!!

    علی معلم: نصیریان مثل درخت ریشه‌داری است که نمی‌توان نادیده‌اش گرفت

    علی معلم هم در سخنان کوتاهی که در تجلیل و بزرگداشت علی نصیریان داشت گفت: مشایخی، انتظامی، رشیدی و نصیریان کسانی هستند که جوانان زیر سایه شان رشد می کنند. نصیریان به پشتوانه استادی اش و تقدیر چندین نقش ماندگار بر صفحه سینما و تلویزیون به یادگار گذاشت. متاسفانه جوانان امروز به 75 سالگی شان فکر نمی کنند. نصیریان مثل درخت ریشه داری است که هیچ دولت و تفکری نمی تواند او را نادیده بگیرد. افرادی از جنس او فخر ایران هستند. این تهیه کننده سینمای ایران افزود: نصیریان باشعورترین وقت شناس ترین و بی توقع ترین هنرمندی بود که دیده ام. علاوه بر حرف های شیرینی که خاص این قبیل مراسم است ذکر این نکات را هم لازم دانستم چون معتقدم همه نیازمند تعلیم هستیم و اگر قرار باشد بزرگ آقایی دیگر ظهور کند باید از چنین کسی رفتار درست را یاد بگیرد امیدوارم بیشتر از تشویق و کف زدن با عمل به نصیریان احترام بگذاریم. او به ما یاد داد چیزی که امروز هستیم مهم نیست ادامه راه را باید درست طی کنیم. امیدوارم جوانان از موهبتی که کنارشان دارند درس بگیرند و زیر سایه شان به جایی برسند.

    محمد علی کشاورز |مراسم تجلیل از علی نصیریان

    محمدعلی کشاورز: نصیریان مثل فردوسی و مولوی و سعدی ماندگار است

    محمدعلی کشاورز بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون که علی رغم شرایط جسمانی اش به مراسم آمد و تا پایان نیز حضور داشت نیز در سخنانی گفت: سلام می کنم به ملت ایران که ما اگر کاری هم می کنیم به خاطر آنهاست. علی نصیریان نمایشنامه ای نوشت به نام «بلبل سرگشته» و آن را در پاریس روی صحنه برد که بسیار مورد توجه اهل فرهنگ و فرانسوی ها قرار گرفت. او هم می داند اگر کاری می کنیم برای ملت مان می کنیم و اگر چیزی یاد گرفتیم هم از ملت خودمان است. نصیریان همچون فردوسی، مولوی و سعدی نامش در تاریخ ثبت خواهد شد.

    امین تارخ|مراسم تجلیل از علی نصیریان

    مهدی پاکدل ، سروش صحت ، آرش برهانیو جواد نکونام |مراسم تجلیل از علی نصیریان

    بازتاب برگزاری مراسم بزرگ داشت بزرگ آقای سينماي ايران در روزنامه ايران

    بازتاب برگزاری مراسم بزرگ داشت بزرگ آقای سينماي ايران در روزنامه فرهیختگان

    بازتاب برگزاری مراسم بزرگ داشت بزرگ آقای سينماي ايران در روزنامه اطلاعات

    مجله دنیای تصویر هم به رنگ شهرزاد در آمد

    علی نصیریان: از برگزاری چنین مراسمی شرمگین شدم

    بازیگر نقش «بزرگ آقا» در سریال شهرزاد گفت: شاید جوابش برایم سخت بود اما من دل سپرده بودم و پول و شهرت برایم اهمیتی نداشت. اولین دستمزدم را هم شب آخر نمایش گرفتم. بعد از یک ماه از 30 تومانی که به من دادند واقعا خجالت زده شدم چون احساس می کردم من باید شاگردی کنم نه اینکه پولی بگیرم.

    متاسفانه امروز جوانان در اولین قدم شهرت و پول و چیزهای دیگر را مطرح می کنند. امروز هم از برگزاری چنین مراسمی واقعا شرمگین شدم. این مراسم را باید برای تهیه کنندگان و همه عوامل «شهرزاد» برگزار کرد که همت کردند «شهرزاد» خلق شود. علی نصیریان با دیدن این تصاویر گفت: وقتی دوستانم را دیدم حال و هوایم خوب شد.

    از سال 1329 که وارد اولین کلاس تئاتر شدم تا امروز که «شهرزاد» را کار کردم بدون اغراق دل سپرده نقش و نمایش بودم. اینکه دوستان از وقت شناسی و مسایل دیگر می گویند تنها جزیی از اصل بازیگری هستند و به خاطر این است که به کارمان احترام می‌گذاریم. آن سال‌ها در تیاتر «قایم مقام فراهانی» به من یک نقش فرعی نعش‌کش داده بودند که یک شمعدان هم دستم می‌گرفتم.

    تیاتر ما ساعت 8 شروع می‌شد و من از ساعت 4 می‌رفتم. گریمور آن نمایش به من می گفت تو می خواهی یک شمعدان دستت بگیری و یک لحظه رد شوی برای چه هر روز از ساعت 4 اینجا می‌ایستی؟ علی نصیریان همچنین در ادامه اظهاراتش گفت: خدارا شکر می کنم که از این دل سپردگی مزدم را گرفتم.

    همین که مردم از ما راضی باشند نهایت مزد است. سال 29 هیچوقت فکر نمی کردم کسانی برای من بزرگداشت بگیرند. الان هم خجالت زده‌ام و تنها می گویم که من نماینده همه بازیگران «شهرزاد» هستم. تک تک بچه ها در یک مجموعه کارشان را آنقدر خوب انجام دادند که باعث دیده شدن من شدند.آنها مجموعه ای ساختند تا من به اینجا برسم.

    این استاد بازیگری سینما و تیاتر در پایان سخنانش گفت: بسیار تشکر می کنم از محمدعلی کشاورز که با همه مشکلاتش آمد و من را شاد کرد. همچنین از امین تارخ که امشب حضور دارد. یادی می کنم از عزت الله انتظامی، جمشید مشایخی و داود رشیدی. من به حمایت حسن فتحی بود که اینجا ایستادم.

    در پایان مراسم بزرگداشت «بزرگ آقای هنر نمایشی ایران» تابلویی از تصویر وی با امضای همه حاضران به نصیریان تقدیم شد و سپس با حضور مصطفی زمانی دیگر بازیگر سریال شهرزاد به بهانه پیوند ستاره جوان و نسل ابرقدرت هنر، کیک مراسم بریده شد.

    علی زندوکیلی، برانکو ایوانکویچ، شمس لنگرودی، مهدی پاکدل، خشایار اعتمادی، سروش صحت، الهام حمیدی، جواد نکونام، آرش برهانی، مهرداد میناوند، هوشنگ گلمکانی، سارا منجزی، افشین پیروانی، مصطفا زمانی و امیرحسین رستمی از دیگر مهمانان سرشناس حاضر در این مراسم بودند.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    خاطره بامزه و جالبی که ترانه علیدوستی

    آن را به تازگی در اینستاگرام خود پست کرده است :

    «خیلی بی‌ مقدمه برگشت بهم گفت تو بی من کجایی؟»

    حنا خانم هم شهرزاد بازی شده که بیا و ببین ….!!

    * این گزاره اشاره به مصرعی از آهنگ کجایی که محسن چاوشی برای تیتراژ سریال شهرزاد خوانده است دارد.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    هفته نامه تماشاگران امروز – علی نیکخواه: خشم و حسادت؛ این همه واکنش سدا و سیما (صداوسیما) به موفقیت سریال «شهرزاد» است.

    نشانه اش ممنوعیت پخش تبلیغات سریال، ممنوعیت حضور بازیگران شهرزاد در تلویزیون و حالا مطالب روزنامه جام جم.

    سدا و سیما که از موفقیت سریال «شهرزاد» خشمگین شده به جای الگوگیری از این سریال سعی دارد هر طور شده آن را تخریب کند. اولین گام تلویزیون در جهت تخریب «شهرزاد» خودداری از پخش تبلیغات آن بود. این اقدام، سدای اعتراض سید هادی رضوی، سرمایه گذار سریال را در آورد. او در نشست خبری گفت: «مدیران دولتی با پول سدا و سیما سریال سازی می کنند و رسانه های شبکه نمایش خانگی را رقیب خود می دانند؛ در حالی که این حوزه هم یک عرصه در کنار سدا و سیما است و نه رقیب آن. وقتی سدا و سیما اجازه نمی دهد که آثار نمایش خانگی در تلویزیون تبلیغ شود، چطور انتظار دارند که مخاطبان به سراغ آثار ترکیه ای و ماهواره ای نروند.»

    نکته تاسف برانگیز این است که سدا و سیما با آن همه بودجه و نیروی انسانی، از همین رقیب دست و پا بسته هم شکست می خورد! نکته تاسف برانگیزتر این است که سدا و سیما شکست خودش را نمی پذیرد و می خواهد با حمله به طرف مقابل، مچ گیری، اتهام زنی، فضاسازی و … نقاط ضعف خودش را توجیه کند. چند سال پیش در زمان توزیع طنز «قهوه تلخ» نیز تلویزیون حاضر به پخش تبلیغات این سریال نشد. آن زمان تهیه کننده در اقدامی هوشمندانه بر روی تابلوهای «ال ای دی» اطراف زمین ورزشگاه ابوظبی (محل برگزاری بازی تدارکاتی ایران و برزیل) تبلیغ کرد و شبکه سه مجبور شد در هنگام پخش زنده بازی، این تبلیغات را نشان دهد. حالا اما تلویزیون بازی را به زمین دیگری کشانده…

    وقتی با «میوه ممنوعه» به شهرزاد کنایه می زنند

    روزنامه جام جم، ارگان رسمی سازمان سدا و سیما، پنج شنبه هفته گذشته حمله گازانبری اش را آغاز کرد؛ این روزنامه با تیتر «میوه های ممنوعه در شبه نمایش خانگی» از خجالت سریال «شهرزاد» و «دندون طلا» یکجا درآمد در حالی که – بر اساس سابقه – این روزنامه تیتر یک خود را به مسایل مهم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور اختصاص می دهد.

    جام جم سریال «شهرزاد» را تیتر یک کرد تا نشان دهد این موضوع چقدر برایش اهمیت دارد. حتما می دانید که «میوه ممنوعه» نام یکی از سریال های موفق حسن فتحی است که در ماه رمضان سال 1386 از شبکه دو پخش شد. جام جم با این تیتر کنایه آمیز خواست بگوید که سریال «شهرزاد» یک محصول غیرمجاز است؛ ولی مشخص نیست اگر «میوه ممنوعه» بار منفی دارد چرا تلویزیون هشت سال پیش برای سریالی که خودش پخش کرد این نام را برگزید؟ روزنامه جام جم در این ماجرا دست پیش را گرفت که پس نیفتد؛ این روزنامه که در دوران مدیریت جدید بسیار تهاجمی ظاهر شده، خودش را موظف می داند تمامی انتقادها به سدا و سیما را یک به یک پاسخ دهد. بعضی وقت ها هم با هدف دفاع از سازمان به دیگران حمله می کند و با این تاکتیک جلوی حمله های احتمالی را می گیرد. درست در روزهایی که از سدا و سیما به خاطر سهل انگاری در ساخت سریال های جذاب انتقاد می شود، روزنامه جام جم سریال «شهرزاد» را نواخت تا مخالفانش را خلع سلاح کند.

    حرف مخالفان این بود که چرا رسانه ملی به این همه استعداد در حوزه بازیگری و کارگردانی بی توجهی کرده و توانایی های آنها را نادیده گرفته است. برای مدیران تلویزیون پخش سریال «شهرزاد» در قاب شبکه نمایش خانگی یعنی از دست دادن میلیاردها تومان سود و میلیون ها نفر مخاطب. تلویزیون خیلی دلش می خواست که خودش این سریال پرمخاطب را پخش کند ولی وقتی دید آب رفته دیگر به جوی بازنمی گردد، «ساز مخالف» کوک کرد.

    وقتی تهیه کننده شارلاتان منبع می شود

    گزارشگر روزنامه جام جم ابتدا وضعیت شبکه نمایش خانگی را زیر سوال برده و انواع و اقسام اتهامات را متوجه فیلم های این شبکه کرده است: «شبکه نمایش خانگی چندی است آثاری تولید می کند که در آن مصداق های ناهنجاری به چشم می خورد و بعضی از صاحبان فیلم و سریال ها با سواستفاده از فضای باز موجود، دست به ترفندهایی گاه غیراخلاقی و منافی باورها و اعتقادات عمومی برای جذب بیشتر مخاطب می زنند. سوال اینجاست که چه شده چاقو دسته خود را بریده و نهادی که قرار بود اتفاقات خوبی را رقم بزند، حالا باعث تبعاتی منفی در جامعه شده و هم به دلیل کارکردی معکوس سدای اعتراض اهالی سینما و تلویزیون را بلند کرده؟»

    جام جم مشخص نکرده که این اهالی سینما و تلویزیون که سدای اعتراض شان بلند شده دقیقا چه کسانی هستند! در گزارش ارایه شده احمد نجفی و محمد حسین فرحبخش دو سینماگری هستند که درباره این موضوع صحبت کرده اند. فرحبخش که فیلم هایی چون «شارلاتان» و «عروس فراری» را تهیه کرده که از نظر اخلاقی مورد مناقشه بوده اند و معترض بوده که سیما تبلیغاتش را پخش نمی کند، حالا شده چهره معتبری برای زیر سوال بردن شبکه نمایش خانگی؟

    وقتی نباید «شهرزاد» ساخت

    علت مخالفت احمد نجفی با «شهرزاد» این است که این سریال منافع تلویزیون را زیر سوال می برد! او در این گزارش گفته است: «اگر شبکه نمایش خانگی با همین معیارهای آزاد و رها سریال بسازد، متاسفانه تلویزیون که مخاطب خیلی وسیع تری دارد، از دهن می افتد چون مردم این آثار را به عنوان سریال می خرند و دیگر به سریال های رسانه ملی اهمیت نمی دهند.»

    نجفی حرف دل مسوولان تلویزیون را با زبانی صریح و آشکار بیان کرده است. علت اصلی افسردگی و سوزش آنها این است که «شهرزاد»، مخاطبان تلویزیون را به سمت خودش جذب کرده و ماجرای ناهنجاری و ترفندهای غیراخلاقی بهانه ای بیش نیست! روزنامه جام جم که مدعی شده سریال «شهرزاد» حاوی صحنه های غیراخلاقی است، به برخی از این صحنه ها اشاره کرده است. «نمایش صحنه های می خوارگی، بهره گیری از برخی دیالوگ های ناشایست، پوشش نامناسب بازیگران زن در برخی صحنه ها و اهانت به قومیت ها که به تازگی نمونه ای از آن حاشیه ساز شده، اوضاع شبکه نمایش خانگی را نگران کننده نشان می دهد و نیاز به نظارت جدی تر وزارت ارشاد به عنوان متولی اصلی ماجرا را گوشزد می کند.»

    درباره تک تک این اتهامات می توان به تفصیل صحبت کرد. جالب است که بازیگران زن هتا در سکانس های عروسی هم پوشش کامل داشتند و هرگز از خط قرمزهای قانونی عبور نکرده اند. «شهرزاد» سریالی خانوادگی است که همه اعضای خانواده در کنار هم آن را تماشا می کنند. تا به حال شنیده نشده که مخاطبی به خاطر محتوای غیراخلاقی سریال شکایتی بکند اما روزنامه سدا و سیما کاسه داغ تر از آش شده و زودتر از مردم اعتراض کرده است! روزنامه جام جم بهتر است به جای اینکه وزارت ارشاد را تشویق به سختگیری بیشتر کند فکری به حال نمایش می خوارگی و پوشش زنان در سریال «معمای شاه» کند! اگر هنجارهای جامعه ناراحت شوند، چه می شود؟

    چرا از تلویزیونِ فعلی یک «شهرزاد» بیرون نمی آید؟

    تلویزیون به دلایل بی شمار، امکان و توان ساخت سریالی چون «شهرزاد» را ندارد. در شبکه نمایش خانگی مردم برای دیدن 26 قسمت اول سریال شهرزاد بیش از سد هزار تومان پرداخت می کنند. با توجه به فروش خوبی که سریال داشته، سرمایه گذار خیالش از بابت سود و درآمد پروژه جمع است. بازیگران و کارگردان و دیگر عوامل در کوتاه ترین زمان دستمزدشان را دریافت می کنند و نگران چک های برگشتی و وعده های سر خرمن نیستند. تلویزیون به دلیل مشکلات مالی که دارد، نمی تواند به سمت ساخت سریال های پر خرج برود. البته اگر تلویزیون سریال «شهرزاد» را می ساخت می توانست با جذب اسپانسر و پخش پیام های بازرگانی سود خوبی داشته باشد ولی از آنجا که قدرت ریسک پذیری مدیران سازمان بسیار پایین است، سریال «شهرزاد» در خارج از مجموعه سدا و سیما ساخته شد.

    اگر سریال «شهرزاد» در سدا و سیما ساخته می شد، کارگردان باید بازیگر دیگری را جایگزین «ترانه علیدوستی» می کرد. ترانه علیدوستی بارها گفته است که حاضر نیست در سریال های تلویزیونی بازی کند. در این وضعیت محسن چاووشی هم احتمالا از همکاری با تلویزیون انصراف می داد. او چند سال پیش، از تلویزیون انتقاد کرد که چرا ترانه هایش را بدون اجازه پخش می کند. اگر سریال «شهرزاد» در سدا و سیما ساخته می شد، شخصیت پردازی بسیاری از آدم های سریال باید تغییر می کرد. مثلا «بزرگ آقا» (با بازی علی نصیریان) در این سریال فردی دیکتاتور است که با دربار پهلوی ارتباط دارد و مهره حکومت محسوب می شود. این شخصیت بر اساس قواعد تلویزیون (چنان که در سریال معمای شاه دیده ایم) باید فردی منفور، چرک و سیاه باشد ولی در «شهرزاد» می بینیم که او ویژگی های مثبت کمرنگی هم دارد که این شخصیت را باورپذیر جلوه می دهند. مثلا اجازه نمی دهد حکم قصاص پسر رفیقش اجرا شود، با دختر خودش مهربانانه حرف می زند، به اعضای خانواده اش احترام می گذارد و … این پیچیدگی شخصیت در تلویزیون ما جایی ندارد!

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    ترانه علیدوستیاین روزهادر نقش شهرزاد می درخشد.

    گفتگوی متفاوت با او را از دست ندهید.

    آخرین باری که خیلی خوشحال بودید؟

    همین امروز. بابت سکانس خیلی زیبایی که گرفتیم. سر فیلم آقای فرهادی

    یعنی از کار خودتان راضی بودید؟ و خوشحال؟

    نه که کار خودم. از مجموعه صحنه ای که گرفتیم آن قدر به وجد آمدم که چند ساعتی خیلی خوشحال بودم.

    و آخرین باری که غمگین بودید؟

    خیلی آخرین بار ندارد. آدم هر هر روز باهاش سر و کار دارد.

    یعنی همیشه یک اندوهی باهاتان هست؟

    نه این که همیشه یک اندوهی باهام باشد. ولی خب هر روز که چشم باز کنی یک چیزهایی هست که تو را غمگین کند. بگردی، هست. گاهی آدم می گردد و گاهی نه.

    آن خصوصیتی که فکر می کنید شخصیت شما با آن تعریف می شود؟

    شاید اصول گرایی [می خندد]!

    اصول گرایی؟ منظورتان که دقیقا همین نیست؟

    نه به معنی مصطلحش در عرصه سیاست کشور! بار اول یکی از نزدیکانم به من گفت اصول گرا هستم. اول مخالفت کردم. حالا فکر می کنم او راست می گوید و گاهی هتا دیگران را با این خصوصیتم عصبانی کرده ام. چون کوتاه نمی آیم. یکی اصول گرای افراطی [می خندد]! منظورم البته اصول شخصی است که هر آدمی به شکل خاص برای خودش دارد.

    یکی اش را می توانید بگویید؟

    راز داری. راست گویی. شجاعت، در حد منطقی. قدرت سکوت کردن. از همه مهم تر انصاف. انصاف خیلی حیاتی است.

    و آن خصوصیتتان که ازش ناراضی هستید؟

    فکر می کنم زیادی حساس و زودرنجم. و کم اند کسانی که این را می دانند. چون وقتی هم که از چیزی یا کسی می رنجم نمی توانم درباره اش حرف بزنم. نمی توانم نشان بدهم که اذیت شده ام. از این که حس کنم حس ناراحتی من دردسری برای دیگران است وحشت دارم. از این که فکر کنم مسوولیت حال بدم را گردن بقیه انداخته ام. این خصوصیت بدی است چون دلگیری ها را عمیق می کند و انسان را تنها. و گاهی یک دنده.

    پس وقتی به هر دلیلی ذهنتان درگیر و تحت فشار است چه کار می کنید؟

    هیچ کاری. دقیقا هیچ کاری نمی کنم.

    گاهی وقت ها نوشتن درباره اش به آدم کمک می کند.

    بله. آن موقع ها که می نوشتم باز خوب بود ولی از وقتی نمی نویسم یا کمتر می نویسم… بعضی ها تکنیک هایی دارند برای خلاص شدن ازش. یوگا می کنند. موسیقی گوش می کنند. من اگر چیزی بزند به سرم با اینها بیرون نمی رود.

    «تکنیکی» برایش ندارید.

    خودخوری. خودخوری تا عبور به مرحله بعد.

    با استرس قبل از کار چه می کنید؟قبل از رفتن جلوی دوربین.

    وقت کار استرس ندارم.

    یعنی هیچ صحنه یا فیلمی نبوده که قبلش دلهره نداشته باشید؟

    آن اسمش دلهره و استرس نیست. یک جور نگرانی خوشایند است. دغدغه است. اهمیت است. اتفاقا هر دردی ام باشد وقتی می روم سر صحنه بهتر می شوم. اصلا آن چیزی که از بقیه نگرانی ها در زندگی روزمره نجاتم می دهد بازی است. «باری تراپی» می کنم. با نقش ها از خودم بیرون می آیم. وقتی از خودم خوشم نمی آید نقش ها کمکم می کنند به خودم فکر نکنم.

    می خواستم بپرسم آیا کاری به جز بازیگری بوده که بخواهید امتحانش کنید؛ پس نبوده.

    خب من موسیقی کار می کردم و خیلی دوستش دارم. نوشتنش را امتحان کرده ام و ترجمه می کنم ولی حرفه من بازیگری است. از این که بازیگرم خیلی راضی ام. خوشحالم. فکر می کنم در جایی هستم که باید باشم. خیلی وقت ها که سر فیلم نیستم هم به بازیگری فکر می کنم. به این که واقعا چه اتفاقی می افتد وقتی بازی می کنیم. یک وجه جادویی دارد به نظرم. تو هم یکی دیگر باشی هم نباشی. عمیقا خودت باشی در حالی که خودت نیستی. مثل زندگی در یک واقعیت موازی است. بازیگری دنیای من را بزرگ تر کرده.

    اولین کاری که می کنید، صبح ها که بیدار می شوید؟

    روزهایی که کار نمی کنم، رفتن سراغ حنا دخترم. یعنی این جوری است که همیشه با سدای او بیدار می شوم و می روم به او می رسم.

    اولین کاری که صبح برای خودتان می کنید؟ [می خندد] چایی دم می کنم.

    کدام کارتان را بزرگ ترین موفقیتتان می دانید؟ فیلم اولم، «من ترانه 15 سال دارم»، بهترین فیلم من نیست، اما اگر تازه واردی من و سطح موفقیت آن فیلم را در نظر بگیرید قطعا آن را تعیین کننده ترین کارم می دانید. اما فیلم هایی که سر و شکل به کارنامه ام داده اند و شاید تعریف درستی از جنس فعالیتم داده اند، فیلم هایی هستند که با اصغر فرهادی و مانی حقیقی کار کرده ام.

    دلتان می خواست شبیه کدام شخصیت تاریخی باشید؟ البته درباره شما شاید درست ترش این است که بپرسیم دلتان می خواست شبیه کدام کاراکتر ادبی باشید؟

    راستش شبیه هیچ شخصیت تاریخی ای دلم نمی خواهد باشم و کاراکتر ادبی… از آن سوال هایی است که آدم باید فکر کند و جواب بدهد. دلم می خواست و می خواهد انسان آزاده ای بودم. مثل آنا کارنینا، مثل راوی داستان های کورت ونه گات. هتا مثلا اسکارلت اوهارا.

    عزیزترین دارایی تان در زندگی؟

    عزیزترین چیز دخترم حناست، اما او دارایی من نیست. احساسم به او دارایی من است.

    بارها از قول بازیگرها، بازیگرانی مثل کیت لانشت، کالین فرث و دیگران جملاتی خوانده ایم شبیه این که بچه دار شدن علاج خودشیفتگی است یا بچه دار شدن باعث می شود به چیزی بیرون از خودت و غیر از خودت فکر کنی. نظر شما چیست؟

    مخصوصا که آدم فکر می کند خودشیفتگی برای بازیگرها شاید یک حسن به حساب بیاید. خودشیفتگی برای همه عیب است. زهری است که دیر عمل می کند و رفته رفته زوالت را جلو می اندازد. بچه داشتن هم علاج خودشیفتگی نیست؛ انسان خودشیفته با بچه دار شدن فقط خودش را بیشتر آزار می دهد و فرزندش را آزار می دهد. فکر می کنم بچه داشتن، علاوه بر ارضای حس بقا که مساله مهمی است هنوز برای انسان، تنها چیزی است که به تو ثابت می کند عیب های تو هم بخشی از توست و می توان آنها را پذیرفت و دوست داشت. فقط فرزند توست که وقتی بداخلاق و ضعیف هم باشی دوستت دارد. فقط اوست که تو را از ته قلب و بی بدیل می خواهد. تا روزی که به مقام مادری ات غره نشوی، و تا روزی که او درگیر پیچیدگی های بزرگ سالی نشده، این غریزی ترین و صاف ترین رابطه دنیاست. باید خیلی مواظب این احساس بود.

    کتابی که کنار تختتان است؟

    سه تاست. «نامه به سیمین» از ابراهیم گلستان، «The Savage Detectives» نوشته روبرتو بولانیو و «کار هنرپیشه روی نقش». البته این آخری را قبلا خوانده ام و فقط می خواستم درباره نکته ای به آن رجوع کنم.

    و آن دو تا را با هم دارید می خوانید؟

    آن دو تا را هم قرار است بخوانم. گذاشته ام که بخوانم مثلا. وقت نمی کنم مثل سابق کتاب بخوانم متاسفانه.

    بازیگری که دوستش دارید؟

    راستش من خیلی به این که آدم حتما در بازی الگویی داشته باشد یا بازیگری را مدل خودش قرار بدهد اعتقادی ندارم. اصلا این جوری نمی بینم ماجرا را.

    منظورم این وجهش نبود. آن بخش حسی اش را می گویم. کسی که دوستش دارید و مثلا اگر در فیلمی بازی کند آن فیلم را حتما می بینید.

    کسی که الان برایم این حکم را دارند آقای نصیریان اند.

    یعنی بعد از این که در شهرزاد باهاشان هم بازی شدید این اتفاق افتاد؟

    خب همیشه به شان علاقه داشتم و فیلم هایشان را دیده بودم ولی بعد از این همکاری اصلا سطح قضیه برایم عضو شد. من خیلی اهل گفتن جملات این جوری نیستم. چون همیشه به حساب تعارف یا کلیشه گذاشته می شوند و افرادی این جمله ها را بی معنی خرج می کنند؛ ولی واقعا آقای نصیریان بازیگرانی هستند که در هر صحنه که باهاشان هم بازی بودم حس کردم چیزی به من افزوده شد.

    از چی می ترسید؟

    از خیلی چیزها می ترسم. از فضاهای بسته

    آسانسور مثلا؟

    اگر خیلی تنگ و کوچک باشد، یا بی خودی از حرکت بایستد. از هر فضای کوچکی که درش بسته شود. و همیشه این وحشت باهام هست که آن در دیگر باز نشود [مکث]. این یک هراس خیلی عینی است. درباره مسایل مفهومی و ناشناخته مثل مرگ یا آوارگی یا بیماری صحبت نمی کنم.

    اگر بخواهید چیزی را در ظاهرتان تغییر بدهید؟ درواقع آیا از چیزی در ظاهرتان ناراضی هستید؟

    دلم می خواست مژه های پرپشت تری داشتم [می خندد]، ولی دلم هم نمی خواهد بروم اینها را در خودم تغییر بدهم.

    و در خلق و خوتان، آیا چیزی هست که دلتان می خواست جور دیگری می بود؟

    [مکث می کند] دلم می خواست کمتر سخت می گرفتم.

    در زندگی یعنی؟

    در همه چیز. زندگی سخت می شود این طوری. خیلی چیزها در زندگی آن طوری که باید باشد نیست و آن طوری که باید، پیش نمی رود. خیلی چیزها کامل نیستند و تو باید بتوانی این را بپذیری و یک جوری باهاش کنار بیایی. حتی از عدم تکاملش لذت ببری. وقتی این کار را نمی کنی خب سخت می شود همه چیز.شاید شکل دیگری از همان اصول گرایی است که آن اول صحبتش شد و دیگران را هم گاهی ازم شاکی می کند.

    و شکلی از کمال گرایی.

    بله. شاید.

    کلمه ای که دوستش دارید؟

    «رضایت».

    کلمه ای که اذیتتان می کند؟

    «متلک». هر عبارت یا کلمه ای که به کنایه ادا شود. از حرف هایی که به جای این که سرراست گفته شوند به کنایه گفته می شوند متنفرم. از حرف کلفت.

    وسوسه ای که نمی توانید در برابرش مقاومت کنید؟

    وسوسه ای که نتوانم در برابرش مقاومت کنم؟ من پرروام. در برابر همه چیز می توانم مقاومت کنم [می خندد]. اگر کاری به نظرم دلخواه باشد می روم انجامش می دهم. اگر هم نباشد می توانم در برابرش مقاومت کنم. هر چه که باشد. منظورم چیزی است که آدم خوشش می آید ولی با خودش فکر می کند خیلی بهتر می بود که خوشش نمی آمد! مثلا این آقای شرلوک هلمز (بندیکت کامبریچ) جایی گفته بود که عاشق تماشای برنامه X Factor است. تماشا می کند ولی همیشه هم بابتش عذاب وجدان دارد.آهان. خب آن چیز دیگری است. مثلا خیلی وقت ها ممکن است موسیقی پایی گوش کنم که خودم به سطحش واقفم و می دانم کار جدی ای نیست. ولی بابتش شرمنده نیستم. خب موسیقی کلاسیک هم گوش می کنم. هر دو برایم نوعی محصول کاربردی است. موسیقی سنگین تر برای فعالیت های جدی تر موسیقی سبک و گاهی هتا سخیف برای تمام لحظه هایی که باقی مسایل به اندازه کافی سنگین هستند و آدم نیاز به رهایی دارد. این را ممکن است فقط به خاطر لذتش گوش کنم و از این خجالت نمی کشم.

    سریالی که دوست دارید و می بینید؟

    به «بازی تاج و تخت» تقریبا معتادم. بعد از آن «برکینگ بد» بود که شاهکار بود. «یک» سودربرگ را می بینیم و «مردگان متحرک» را دنبال می کنم. فصل اول «کارآگاه حقیقی» هم از آنهایی بود که بعید می دانم دیگر شبیهش را ببینم. و فکر می کنم یک دلیلش حضور متیو مک کانهی در آن بود. مک کانهی اصلا آن موجودی است که می توانم بگویم از یک مرزی گذشته است. می دانید، نمی توانم بگویم خدای بازیگری. چون احتمالا نمی توانید این تعبیر را به آن معنی چاپ کنید. ولی آن حد را فقط او دارد. منحصر به فرد و خالق است واقعا.

    و سوال آخر: قهرمان زندگی تان؟

    ندارم.

    یعنی نگاهتان هیچ وقت به دنیا این جوری نبوده؟

    نه. آدم به نظرم تنهاست. خودش است که باید بخواهد و بهترین باشد.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز
© تمامی حقوق مطالب برای وبسایت ته موویز محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع و شرعا حرام می باشد.
طراحی و کدنویسی : پرشین وردپرس
سایت بت اسپات