خلاصه داستان و ماجراهای اتفاق افتاده در قسمت دهم فصل دوم زخم کاری بازگشت: میثم خشمگین تر شده و بیش از پیش طلوعی را مقصر در رخ دادن این حوادث و از جمله مسبب شماره 1 پدر خود می داند. شفاعت که برای مداوا به بیمارستان منتقل شده است و سیما و شیدا و…
اینفو و بیوگرافی سریال زخم کاری 2
📌 ژانر: درام / جنایی
کستینگ و بازیگران:
الناز ملک , الهه حصاری , جواد عزتی , جواد هاشمی , رعنا آزادی ور , سعید چنگیزیان , کامبیز دیرباز , مرتضا امینی تبار , مهران غفوریان , مه لقا باقری و امیر دژاکام
کارگردان: محمدحسین مهدویان
در نبود مالک حالا مدعیان تاج و تخت او یکی یکی از راه می رسند و این آغاز آشوب دیگری است… هنوز بوی خون به مشام می رسد!
زخم کاری 2 بازگشت – Mortal Wound Season 02 محصول سال 1402 است که از 17 شهریور 1402 به وسیله وبسایت ته موویز در شبکه نمایش خانگی پخش شد. این سریال به تهیه کنندگی: محمدرضا تخت کشیان و کارگردانی: محمدحسین مهدویان تولید و ساخته شده است. شما می توانید به وسیله وبسایت ته موویز جهت دانلود و یا تماشای این سریال تماشایی اقدام کنید.
📄 خلاصه داستان قسمت دهم زخم کاری 2:
قسمت 10 فصل دوم زخم کاری با کشاکش دوباره سمیرا و سیما آغاز می شود. سیما همچنان مصر است که با ورود کردن به امور مالی خیریه از زوایای پنهانی (احیانا پولشویی و…) این موسسه آگاه شود. در روزی که وی در محل کارش مشغول است به سمیرا گفته می شود که امروز نماینده بانک به این جا می آید و حضور ایشان الزامی است ولی سمیرا که از پیش عزم رفتن به شرکت برای حضور در جلسه ای مهم گرفته است. در این حال است که به منشی اش گوشزد می کند که چرا پیش تر این موضوع را به او نگفته است. سیما که چند قدم آن طرف تر ایستاده است متوجه قضیه می شود و نزدیک سمیرا می رود تا از در دوستی وارد شود و وی را متقاعد کند که برخی از کارها را به او بسپرد. سمیرا به شدت واکنش نشان می دهد و می گوید دلش نمی خواهد که او سر از امورات مالی خیریه دربیاورد. جمله مشکوکی که برای سیما معنی خاصی دارد.
پس از این هاست که سروکله میثم پیدا می شود. او با سیما ملاقاتی را ترتیب می دهد و در همین باره با او صحبت می کند. سیما ابراز می کند که چرا باید سمیرا بگوید که نمی خواهم سر از امور مالی موسسه دربیاوری؟ اگر چیز خاصی در آن جا بود نباید مرا مشکوک می کرد و به همین ترتیب نتیجه گیری می کند که نباید فوکوس ما به خیریه باشد چرا که چیز خاصی در آن جا گیر ما نخواهد آمد. گرچه میثم این تحلیل را نمی پذیرد ولی سیما همچنان بر موضع خود مصر است و می گوید که به احساس و ادراک زنانه من اعتماد کن. پس برای همین است که این دو سراغ نقشه دوم می روند.
در همین رابطه میثم شخصی را که اجیر کرده بود را وارد فاز عملی می کند و وی را برای انجام ماموریتش روانه خانه شخصی و ویلای طلوعی می کند. قصد او از ورود به خانه؛ به دست آوردن مدارک و اسنادی ست که به فساد و زدوبندهای وی مربوط است. شخص مورد نظر دقایقی پس از ورود به خانه با دخالت و درگیری با سرایدار مجبور به ترک آن جا می شود و عملا هیچ دستاوردی را برای آن ها ندارد. در این حادثه اگرچه به هیچ سندی دست نیافتند ولی متوجه اتاقی شدند که به طرز مشکوکی قفل بوده و احتمال می دهند که مواردی که به دنبال آن هستند در این محل نگهداری می شوند. طلوعی و شفاعت به ویلا می روند و پس از آن ها وکیلشان نیز از راه می رسد. طلوعی در پاسخ وکیل که به فکر تنظیم شکایت است این گونه ابراز می کند که نیازی به شکایت نیست و این از آن مواردی نیست که بخواهیم وقت صرف آن کنیم.
در ادامه ولی سروکله پانته آ پیدا می شود. پانته آ بایندر (با بازی مهراوه شریفی نیا) به تازگی وارد ایران شده است. وی که خانواده اش را چندین سال پیش از دست داده، ساکن مالزی می باشد و پس از فوت شدن افراد خانواده به ایران آمده است تا طلب سهم ارثیه خود را داشته باشد. مالک با شنیدن این خبر مسرور می شود چرا که احتمال می دهد وی با طلوعی در بیفتد و این به نفع اوست. پانته آ در نخستین قدم به بهشت زهرا و آراگاه خانوادگیشان می رود. خبرها کم کم به گوش طلوعی می رسد. شفاعت در واکنش اولیه خود ابراز نگرانی می کند ولی مسعود طلوعی نه تنها از ورود پانته آ نگران نمی شود که حتی از آن استقبال نیز می کند.
ماجرای این اپیزود از جایی هیجانی تر می شود که شخصی ناشناس که احتمالا مالک یا سید است با شماره ناشناس به واتس اپ حسام پیام می دهد و به او این گونه می گوید که فوت پدرش نه از روی اتفاق، بلکه یک قتل طرح ریزی شده بوده است. همچنین وی برای او تصاویری از روز حادثه می فرستد که خانمی را نشان می دهد که در مطب و اتاقی که فرنهاد بوده است خرابکاری ایجاد کرده بوده است و به این ترتیب باعث مرگ وی می شود. حسام به سمت خانه ای که آدرس آن زن است می رود ولی متوجه می شود که وی 10 روز پیش این محل را ترک کرده است. از این جا برای حسام فرنهاد مسجل می شود پشت تمام این داستان ها و در واقع قاتل پدرش، طلوعی بوده است و حتی سامان را نیز با نقشه پیشین به نزد او فرستاده اند تا سر از کار وی دربیاورند. حسام سروقت سامان می رود و با تهدید وی را زندانی می کند تا بلکه از او اطلاعاتی بگیرد و اعتراف کند که مشخصا با چه هدفی سعی در نزدیک شدن به هلدینگ فرنهاد داشته است. حسام به کلانتری می رود تا موضوع را اطلاع دهد که دوباره از طریق پیامی نظرش عوض شده و به محل حبس سامان برمی گردد ولی این بار با صحنه قتل فجیح و دردناک وی روبرو می شود. به نظر می رسد که حسام چاره ای جز تسلیم ندارد چرا که شفاعت از طرف طلوعی به دیدار او می رود و وی را تهدید می کند که در صورت عدم همکاری، قتل سامان را نیز به دوش وی می اندازند.
سکانس بعدی با ورود شفاعت به خانه پیگیری می شود وی در آغاز با خرید هدیه ای برای شیدا سعی در ایجاد رابطه دوستانه بهتر با دختر می کند ولی همه این ها تنها یک بازی بوده است برای این که در لحظه آخر یک ردیاب یا جی پی اس را در کیف شیدا بیندازد. شفاعت می دانست که قرار است شیدا به ملاقات میثم برود و این کار را نیز به همین خاطر نیز انجام داده است. در لحظه آخر ولی سیما متوجه کار گذاشتن ردیاب می شود و این خبر را به میثم می دهد. وقتی که شیدا و میثم هم دیگر را می بینند، میثم به او می گوید که می خواهد کوله پشتی اش را بگردد، عملی که به مذاق شیدا خوش نمی آید ولی به هر ترتیبی که هست میثم کیف را بازرسی کرده و متوجه میکروفون می شود. در همین حال یک اتومبیل با سرعت از کنار آن ها رد شده که میثم احتمال می دهد فرد اجیر شده طلوعی است برای همین به دنبال او می رود. در تعقیب و گریز های پرشمار نهایت ماشین مذکور بر روی موانع کنار جاده رفته و واژگون می شود. هنگامی که میثم راننده را از ماشین بیرون می کشد همگان متوجه می شویم که وی کسی نیست جز شفاعت!
در ادامه میثم خشمگین تر شده و بیش از پیش طلوعی را مقصر در رخ دادن این حوادث و از جمله مسبب شماره 1 پدر خود می داند. شفاعت که برای مداوا به بیمارستان منتقل شده است و سیما و شیدا و سمیرا بالای سرش هستند ولی میثم ابتدا به نزد وکیل سابق شرکت (الهه حصاری) می رود و موضوع را با او در میان می گذارد. در آن جا نیز وی اعتراف می کند که خودش نیز با دستور طلوعی و برای دام پهن کردن به سمت مظفری وارد هولدینگ شده بود و همه مهره طلوعی هستند. سپس میثم خشمگین تر از پیش به خانه طلوعی می رود و قصد درگیری با او را دارد که باز هم سرایدار خانه دخالت می کند. میثم از وجود اتاق مخفی و پنهانی و همیشه قفل طلوعی صحبت به میان می آورد و این که همه مدارک و اسنادی که ثابت می کند پشت پرده شرکت های طلوعی چه فساد گسترده ای وجود دارد در ان جا نگهداری می شود. طلوعی وی را به همان اتاق می برد ولی در آن جا به ظاهر چیزی جز موارد قدیمی از جمله ساز و تابلو و اشیای کهنه دیگر که مربوط به پدرش است چیز دیگری وجود ندارد. در همین حال است که خبر مرگ شفاعت به طلوعی داده می شود و میثم نیز در همان جا در اتاق مخفی دچار تشنج شده و از هوش می رود.
حال باید دید که در قسمت 11 فصل دوم زخم کاری چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. در این جا شما را دعوت به تماشای قسمت 6 زخم کاری 2 کنیم. پیشنهاد می کنیم که این سریال جذاب را به هیچ وجه از دست ندهید!