جشن شب یلدا؛ کریسمس اروپاییان کپی برداری از شب چله ایرانیان

    در این پست به پیشینه و تاریخچه شب یلدا و ارتباط آن با روز کریسمس می پردازیم. کریسمس روز تولد عیسا مسیح نیست بلکه روز زایش ایزد مهر و خورشید است.

    با ما در این نوشتار همراه باشید تا به بررسی این موضوع بپردازیم.

     همان جور که گفتیم روز کریسمس روز تولد عسیا مسیح نیست. بلکه روز زایش خورشید و مهر (بر پایه آیین مهر و میتراییسم ایرانیان) می باشد. اگر دقت کنید در تقویم ایرانی نیز این روز مصادف با شب یلدا می شود

    و در اروپا نیز مصادف با 25 دسامبر که همان کریسمس است و در واقع اروپاییان این آیین و جشن را از ایرانیان گرفته اند. حتی مراسم خاصی که برگزار می شود (گل آرایی درخت ها و اتصال گوی به درخت کاج و…) عینا همه در آیین مهر در بین ایرانیان مرسوم و رایج بوده است.

     

    هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و

    بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها

    تا همیشه یادمان بماند بزرگ ترین درسیرا که یلدا به ما می دهد :

    «دور و دراز ترین شب هانیز سرانجام به خورشید می رسند».

    مفهوم شب یلدا

    یلدا از دو بخش یل و دا تشکیل شده است
    یل + دا = یلدا
    زبان لری که از بازمانده های زبان هخامنشیان است یل را به معنای بزرگ دانند و به مادر دا گویند.
    به مادر دی هم می گویند
    مادر = دا = دی

    نیاکان ما باور داشتند که شب نخست زمستان دانه های گیاهان در زیر خاک جوانه می زنند و آغاز به روییدن می کنند و به همین سبب نخستین ماه زمستان را دی می گویند.

    این که می گویند معنی واژه یلدا بلندترین شب سال است، نادرست می باشد.

    پس معنی یلدا، زایش و رویش می باشد
    یلدا = رویش بزرگ

    پیشاپیش شب یلدای خوبی را برای نیک اندیشان ایران زمین آرزو می کنم.

    سبز، شاد و پاینده و تابنده باشید.

     

    تاریخچه شب یلدا

    شب یلدا؛ شب زایش مهر است که به یادگار آن جشن برگزار می شود و در ایران چندین هزار سال پیشینه دارد. یلدا نخستین شب زمستان بوده که زایش خورشید، زایش مهر و یا خورشید شکست ناپذیر بوده است.

    به دید گذشتگان روشنی و روز و اعتدال هوا از نمادهای نیکی و همسو با ایزدی بود و تاریکی و شب را نیز از رفتاهای اهریمن می پنداشتند. دشمن و وارون تاریکی؛ روشنایی است به همبن جهت در شب ها آتش می افروختند تا تاریکی و نیروهای اهریمنی نابود شده و بگریزند.

    خورشید، مهر یا میترا؛ مسیح و نجات بخش جهان از چیرگی اهریمن و نکبت بود. هنگامی که آیین مهر از ایران در جهان متمدن کهن پخش شد در روم و بسیاری از کشورهای اروپایی به همین جهت این روز را که برابر با یکم دی ماه بود به نام روز زایش مهر یا میترای شکست ناپذیر جشن می گرفتند.

    ولی هنگامی که کم کم مسیحیت در روم با فشار و ترس جا باز کرد چون کشیشان و سردمداران مسیحیت نتوانستند با بر انداختن جشن زایش میترا در بیست و پنجم دسامبر غلبه کنند همان روز را زایش عیسای مسیح اعلام کردند که تا این زمان پابرجا مانده است. وگرنه از روز زایش عیسا هیچ مدرک و تاریخ قابل استنادی وجود ندارد.

    دانلود 10 بهترین آهنگ های مخصوص کریسمس

     

     

     

    قدیما بلندترین شب سال رو این جوری می گذروندن!
    اون زمان، دل ها شادتر بود. قبول دارید؟

    (یادمان نرود؛ بزرگ ترین درسی که یلدا به ما می دهد این است که حتی بلندترین شب ها هم به نور و روشنایی می رسند)

     

    شب یلدا
    شب زایش میترا ، الهه مهر (خورشید)
    بر آن شویم همانند پیشینیان
    اهریمن وجودمان را مغلوب ساخته
    تا روشنایی مهر و محبت در دلمان
    جوانه زند و بذر عشق و دوستی
    طولانی ترین شب سال را منور کند
    یلدا فرخنده و شاد باد

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    Ads

     

    تلگرام ته موویز

    تابلویی که می بینید، اثر «وینسنت لوپز» نقاش اسپانیایی

    سده 18 روایت کننده یکی از داستان های تاریخ ایران باستان است.

    در لغت نامه دهخدا زیر عنوان «پانته آ» بر اساس روایت «گزنفون» آمده است که هنگامی که مادها پیروزمندانه از جنگ شوش برگشتند، غنائمی با خود آورده بودند که بعضی از آن ها را برای پیشکش به کورش بزرگ عرضه می کردند.

    در میان غنایم زنی بود بسیار زیبا و به قولی زیباترین زن شوش به نام پانته آ که همسرش به نام « آبراداتاس» برای مأموریتی از جانب شاه خویش رفته بود. چون وصف زیبایی پانته آ را به کورش گفتند، کورش درست ندانست که زنی شوهردار را از همسرش بازستاند و هتا هنگامی که توصیف زیبایی زن از حد گذشت و به کورش پیشنهاد کردند که دست کم تنها یک بار زن را ببیند، از ترس این که به او دل ببازد، نپذیرفت. پس او را تا باز آمدن همسرش به یکی از نگاهبان به نام «آراسپ» سپرد. ولی اراسپ خود عاشق پانته آ گشت و خواست از او کام بگیرد، به ناچار پانته آ از کورش کمک خواست.

    کورش هنگامی در جریان این رخداد قرار گرفت، آراسپ را سرزنش کرد و چون آراسپ مرد نجیبی بود و به شدت شرمنده شد و در ازا از طرف کورش به دنبال آبراداتاس رفت تا او را به سوی ایران فرا بخواند. هنگامی که آبرداتاس به ایران آمد و از موضوع با خبر شد، به پاس جوانمردی کورش برخود لازم دید که در لشکر او خدمت کند.

    می گویند هنگامی که آبراداتاس به سمت میدان جنگ روان بود پانته آ دستان او را گرفت و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود گفت: «سوگند به عشقی که میان من و توست، کورش به واسطه جوانمردی که حق ما کرد اکنون حق دارد که ما را حق شناس ببیند. زمانی که اسیر او و از آن او شدم او نخواست که مرا برده خود بداند و نیز نخواست که مرا با شرایط شرم آوری آزاد کند بلکه مرا برای تو که ندیده بود حفظ کرد. مثل این که من زن برادر او باشم.»

    ولی آبراداتاس در جریان این جنگ کشته شد و پانته آ بر سر جنازه او رفت و شیون آغاز کرد. کورش به ندیمان پانته آ سپارش کرد تا مراقب باشند که خود را نکشد، ولی پانته آ در یک لحظه از غفلت ندیمان استفاده کرد و با خنجری که به همراه داشت، سینه خود را درید و در کنار جسد همسر به خاک افتاد و ندیمه نیز از ترس کورش و غفلتی که کرده بود، خود را کشت. هنگامی که خبر به گوش کورش رسید، بر سر جنازه ها آمد.
    از این روی اگر در تصویر دقت کنید دو جنازه زن می بینید و یک مرد و باقی داستان که در تابلو مشخص است. معلوم نیست چرا ایرانیان نمی کوشند داستان های غنی خود را گسترش دهند و به جای آن به سراغ داستان هایی می روند که هيچ گونه سنخيتي با فرهنگ اصيل مان ندارد!!!!!!!!!!!!!

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و

    بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها

    تا همیشه یادمان بماند بزرگ ترین درسیرا که یلدا به ما می دهد :

    «دور و دراز ترین شب هانیز سرانجام به خورشید می رسند».

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    تمبر کورشدر اسراییل

    سه روز پیش (۱۴ آپریل برابر با ۲۵ فروردین) در کشور اسراییل ، از تمبری که برای بزرگداشت کورش بزرگ چاپ گردیده بود، رونمایی شد.

    امنون نتصر دانشمند تاریخ یهودیان ایران در سلسله مصاحبه‌ هایی در زمان زندگانیش گفته بود نام کورش بزرگ را تورات حفظ کرد زیرا روشن تر از هر نوشته و سند تاریخی دیگر، در تورات است که از کورش بزرگ نام برده شده است.

    تمبر قدردانی از کورش بزرگ در چند نسخه، از جمله با اعلامیه تاریخی کورش در رنگ‌ های آبی و طلایی منتشر شده است. مجموعه تمبر استوانه کورش به صورت طلایی آن، به شکلی بسیار نفیس و ماندگار به علاقمندان عرضه می شود.

    آقای رونن کاتون در برنامه شب گذشته‌ رادیو اسراییل گفت: علاقه‌ مندان در سراسر جهان می‌توانند با مراجعه به وبسایت پست مرکزی و اداره تمبرهای اسراییل این مجموعه های نفیس را خریداری کنند و به یادگار یک رخداد تاریخی برای خود حفظ کنند.

    بن مایه : رادیو اسراییل

    پیش از این ها در اسراییل یک خیابان را به نام کورش نام گزاری کرده بودند

    نمایی از خیابان کورش در اورشلیم ، پایتخت اسراییل

    تندیس کورش بزرگ در المپیک پارک – سیدنی – استرالیا

    تنها در میهن خودت بیگانه ای …!!!

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    زبان من پارسی است ، نه فارسی

    خلیج کوچک سرزمین بزرگ من

    تو همیشه پارس بمان

    پارس بمان تا عربها نتوانند

    نام مقدست راسدابزنند!

    دلیل نام گذاری این روز

    روز ۱۰ اردیبهشت به این جهت روز ملی خلیج پارس نام گذاری شده که سالروز بیرون راندن پرتغالی‌ ها از تنگه هرمز و خلیج پارس می باشد. این روز در سال1622 و در زمان صفویه بوده است.

    شاه عباس بزرگ پادشاه دودمان صفوی با بینش و آینده نگری که داشت پی برد که تنها با داشتن ارتشی نیرومند و آن هم با پشتیبانی یک ملت شاد و مرفه و یک سامانه اداری منظم می تواند کشورش را به یک ابرقدرت مبدل سازد. بدین روی با اراده ای استوار نخست به سروسامان دادن ارتش ایران و مدرنیزه ساختنش و نیز در رفاه و آسایش ایرانیان کمربست.

    وی در آغاز کار، برنامه خود را معطوف اخراج بیگانگان از خاک کشور ساخت از جمله قزلباش‌ها که مورد اعتماد نبودند و به جای آنان، تحت فرماندهی خود یک سپاه مدرن، ساختاری از ده‌ هزار سواره نظام و دوازده هزار پیاده نظام، متشکل از گرجی ها و ارامنه پایه گذاری کرد که به “شاهسون” نامی شدند آماده ساخت. در این بین، الله وردی خان وزیر وی (پدر سردارقلیخان سپهسالار ایران) با ساخت توپخانه و اسلحه خانه های گوناگون ارتش را مستحکم تر ساخت.

    شاه عباس پس از پیکردهی به ارتش نیرومند خود به نبرد با پرتغالی ها که خلیج پارس و جنوب ایران از جمله جزایر بحرین و عمان که آن زمان جزیی از خاک ایران بودند را از اشغال بیگانگان آزاد ساخت. شاه عباس، با زیرکی و فراست و به کارگیری سیاست “دشمن ِ دشمن، دوست من است” از اختلاف بین عثمانی ها و انگلیسی ها سود برده و با دادن قول همکاری به انگلستان که در شکست دادن عثمانی ها به آنان کمک خواهد کرد، از فرصت بهره برداری کرد و با استفاده از کشتی های انگلیسی برای جابجایی ارتش خود با پرتغالی ها وارد جنگ شد. فرماندهی ارتش ایران در این نبرد به عهده سپهسالار ایران، سردار قلیخان بود.

    لشگر شاه عباس توانست بندر گمبرون (گمبرون واژه‌ای پرتغالی به معنای خرچنگ) را را آزاد کند. همچنین، امام قلی خان با یورش به جزیره هرمز و آزادسازیش از اشغال بیگانه و گشودن قصر پرتغالی ها توانست پرتغالی ها را کاملا شکست داده و آنان را از منطقه خلیج پارس برای همیشه اخراج سازد. ایرانیان به پاس این خدمت بزرگ شاه عباس بندر گمبرون را به “بندر شاه عباس” تغییر نام دادند تا یادآور دلاوری های وی علیه متجاوزین پرتغالی باشد. شاه عباس همان گونه که بسیاری از جهانگردان و تاریخنگاران یاد کرده اند، او فردی “میهن پرست” و همیشه در فکر و اندیشه بهروزی ملت خودش بوده و نسبت به رعایا و زیر دستان مهربان بود.

    در سال های آغاز سلطنتش، از جمله کارهای عمرانیش دستور ساخت ۹۹۹ کاروانسرا را داده بود که شمارش بسیار بیشتری در درازای سلطنت خود برپاساخت. وی همچنین از بیگانگان به ویژه ترکان (عثمانی ها و ازبکان) نفرت خاصی داشت و از هر فرصتی برای وارد ساختن ضربه ای به آنان بهره وری می کرد.

    به جهت تنفر و دشمنی وی با ترکان (عثمانی ها و ازبک ها) موجب گشت که پایتخت را به اسپاهان (اصفهان) منتقل و آن را به زیباترین شهر جهان مبدل سازد، که شوالیه ژان شاردن سفیر فرانسه در ایران در گزارش خود به پاریس در باره پایتخت شاهنشاهی صفوی، اسپاهان را “نصف جهان” توصیف می کند که این نام هنوز بر این شهر مانده است.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    مهرگان، برای ایرانیان، جشن پیروزی ملی و قومی بود. فردوسی در شاهنامه‌، داستان فریدون و کاوه آهنگر و ضحاک را چنین بیان می کند :

    فریدون چو شد بر جهان کامگار / ندانست جز خویشتن شهریار

    به رسم کیان تاج و تخت مهی/بیاراست با کاخ شاهنشهی

    به روز خجسته سر مهرماه/به سر بر نهاد آن کیانی کلاه

    زمانه بی‌اندوه گشت از بدی/گرفتند هر کس ره ایزدی

    دل از داوریها بپرداختند/به آیین یکی جشن نو ساختند

    بفرمود تا آتش افروختند/همه عنبر و زعفران سوختند

    پرستیدن مهرگان دین اوست/تن آسانی و خوردن آیین اوست

    کنون یادگارست ازو ماه مهر/بکوش و به رنج ایچ منمای چهر

    ایران باستان: مهرگان بعد از نوروز رده دوم را از نظر اهمیت جشنها دارا میباشد . فلسفه این جشن مهم ایرانی به دوران ضحاک باز میگردد . ضحاک و اقوام او مدتهای مدیدی بر ایران حکومت میکردند و عده کثیری از جوانان ایران زمین را به قتل رسانده بودند و مردم از ظلم و جنایات آنان به تنگ آمده بودند . در آن زمان کاوه آهنگر از میان مردم بر خواست و با برافراشتن چرم آهنگری خود که بعدها درفش کاویانی نام گرفت رهبری براندازی ضحاک تازی را بر عهده میگیرد و او را با یاری مردم در کوه دماوند زندانی میکنند و به ظلم او پایان میدهند . به گفته های زیادی در تاریخ پرچم ایران نیز پس از کاوه آهنگر پدید آمد و درفش کاویانی به پرچم ملی ایرانیان مبدل گردید .سپس با آرا و پشتوانه مردم و کاوه آهنگر فریدون را بر تخت شاهی ایران نشانند و ایرانیان زندگی را با آرامش سپری نمودند . گفته شده است که تاجگذاری اردشیر بابکان موئسس شاهنشاهی ساسانیان مقارن بوده است با جشن مهرگان. زیرا هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان این جشن را از بزرگترین جشنهای ملی میدانستند .

    ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه درباره جشن مهرگان می نویسد : در روز مهرگان فرشتگان به یاری کاوه آهنگر شتافتند و فریدون را بر تخت شاهی قرار دادند .سپس ضحاک را در کوههای دماوند زندانی نمودند و مردمام ایران را از گزند او آزاد ساختند . بنی امیه با تعصب ضد ایرانی خود که از افراطیون اسلامی بود زرتشتیان ایران را در روز مهرگان وادار میساخت تا هدایایی بسیاری به او تقدیم کنند .جرجی زیدان در کتاب تمدن اسلامی مقدار این باجها و هدایا را پنج تا ده میلیون درهم ذکر کرده است .

    جشن مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان/ مهر افزا ای نگار مهر چهر مهربان

    انگیزه‌ای که به پیدایش جشن مهرگان در تاریخ ایران نسبت می‌دهند پیروزی ایرانیان بر ضحاک ستمگر ، به رهبری کاوه آهنگر است که او را در بند آوردند و فریدون را به عنوان رهبر خود برگزیدند . این جشن در روز ۱۰ مهر ، روزی که نام روز و ماه یکی بود جشن گرفته می‌شد و مانند نوروز سه جنبه نجومی ( طبیعی ) ، تاریخی و دینی داشت . از نظر نجومی ، مهرگان چند روز پس از اعتدال پاییزی جشن گرفته می‌شد . ( اعتدال پاییزی اول مهر صورت می‌گیرد ) . و جشن برداشت محصولات کشاورزی است .از نظر تاریخی ، در این روز نیروی داد و راستی به سرکردگی کاوه آهنگر بر ارتش دروغ و ستمگری آژی دهاک ( ضحاک) پیروز شد و فریدون به شاهی رسید . مبارزه راستی و دروغ ، داد و ستم در ایران ریشه دینی دارد و همه جشن‌های ملی هم به گونه‌ای این مبارزه و پیروزی نهایی حق بر نا حق را نشان می‌دهد . ولی ، در تاریخ مهرگان این جنبه درخشندگی ویژه را دارد . از نظر دینی ، در فرهنگ ایرانی مهر یا میترا به معنای فروغ خورشید و مهر و دوستی است . همچنین مهر نگهبان پیمان و هشدار دهنده به پیمان شکنان است .هم اکنون زرتشتیان در روز مهر از ماه مهر به آتشکده و نیایشگاه می‌روند .

    بیشنر بدانید:

    گاه‌شمار اوستایی از دوازده ماه سی روزه و پنج روز پنجه تشکیل می‌شد که ۳۶۵روز سال را می‌ساخت. چنانکه می‌دانیم تعداد روزهای سال یک عدد کامل و صحیح نیست. برای نمونه طول سال اعتدالی که مبنای تعریف طول سال خورشیدی متوسط است، برابر است با ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و۴۵/۹۷۵۴۵۶ ثانیه. در نتیجه بیشتر تمدن‌ها از کبیسه‌‌گیری بهره می‌گرفتند. در برخی تمدن‌های باستانی (و امروز در ایران) هر چهار سال، یکروز به واپسین ماه می‌افزودند و سال را ۳۶۶روزه می‌گرفتند. در ایران باستان هر ۱۲۰سال، ۳۰روز یعنی یک ماه می‌افزودند. البته باید توجه داشت که این روش انحراف را کند می‌کند. نه آنکه کاملا از میان ببرد. چراکه طول سال خورشیدی، ۳۶۵روز و یک چهارم روز نیست. بلکه اندکی کمتر است. پس باز هم در طی سده‌ها، بهار طبیعت به سوی اسفند پیشروی می‌کرد که نیاز بود تا با رصد دقیق نجومی، آنرا بازشناسی کنند.

    نخستین بُعد از بُعدهای 3گانه جشنهای ایرانی، طبیعت است. انسان دامدار و کشاورز با طبیعت زندگی می‌کند. و فصل‌های طبیعی برای او نه انتزاعی و نمادین و سرگرم‌کننده، بلکه کاملا عینی و حیاتی و معیشتی است. نوروز، برای آغاز بهار، تیرگان (انقلاب تابستانی)، مهرگان برای آغاز پاییز (پایان فصل برداشت کشاورزی) و یلدا برای آغاز زمستان، چهار نقطه عطف گاه‌شمار باستانی ایرانیان بوده است.

    دومین بُعد از بُعدهای 3گانه جشن‌های ایرانی، آیین‌های دینی است. انسانها بهتر آن دیده‌اند که برای بزرگ و درخشان و پرشکوه جلوه دادن جشن‌های فصلی، بهتر است، آنان را به رنگ و لعاب دین و باورهای خود بیارایند. بدین ترتیب همه‌ی طبقات مردم با این جشنها پیوند ساخته و آنها را نیک به حافظه سپرده و این جشن‌ها را مفدس می‌شمردند. روزهای 30 گانه‌ی ماه و ماه‌های 12 گانه ی سال با نام ایزدان و امشاسپندان (یاوران اهورامزدا) نامگذاری شد و بدین ترتیب هرگاه نام روز و نام ماه، برابر می‌گشت، جشن برابری روز و ماه (مانند فروردین روز از فروردین ماه که می‌شود جشن فروردین‌گان) برگزار می‌شد. این روش باعث شد تا برخی از جشن‌ها که اساسی طبیعی و کیهانی داشت، کمی از جایگاه طبیعی و فصلی خود فاصله بگیرند. برای نمونه تیرگان (گرامی‌داشت تیشتر، ایزد باران‌زا) و مهرگان (گرامی‌داشت میترا، ایزد پیمان) به جای روز روز نخست تابستان و روز نخست پاییز، در دهمین روز تابستان و پاییز برگزار می‌شد. با این‌حال عملا همان کارکرد فصلی خود را هم می‌داشت.

    سومین بُعد از بُعدهای 3گانه جشن‌های ایرانی، داستان‌های حماسی و تاریخی بود. با گذر زمان، ایرانیان داستان‌های ملی خود را به این جشن‌ها گره زدند تا هم به یادسپاری قهرمانان و رویدادهای اسطوره‌ای برای‌شان امکان‌پذیر باشد و هم جشن‌هایشان پرفروغ تر و استوارتر گردد.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    گرامیداشت روز کورش در شیراز

    انجمن مهرگان به انگیزه‌ 7 آبان، روز بزرگ داشت «کورش» و آشنایی بیشتر شهروندان با چنین روزی، با پخش شیرینی به میان مردم رفته و با آگاهی رسانی این جشن را شادباش گفت.

    به گزارش اَمرداد، کُنشگران(:فعالان) میراث فرهنگی و دوستداران تاریخ و فرهنگ ایران در شیراز به انگیزه‌ی روز «کورش» به خیابان های شهر رفته و با پخش شیرینی این روز را یادآوری کرده و پاس داشتند. دبیرانجمن مهرگان در همین زمینه به اَمرداد گفت: «سه سال پیش به گونه‌ی تنهایی در روز 7 آبان به یکی از خیابان های شهر رفته و با پخش شیرینی در میان مردم و آگاهی رسانی این روز را گرامی داشتم. بازخورد این حرکت خوب بود و با پرسش های بسیاری روبه‌رو شدم. از همین روی امسال نیز بر آن شدم که با همکاری دوستانم در انجمن این کار را پِی گرفته و انجام دهم».

    سیاوُش آریا افزود: «امسال نیز در روز 7 آبان با هَموَندان(:اعضای) انجمن به میان شهروندان شهر رفته و با پخش شیرینی و بیان انگیزه ی این کار و آگاهی رسانی، در واقع روز کورش را پاس داشتیم. چیزی که باید از آن نام برده شود، بازخورد این گام کوچک است که بسیار چشمگیر بود و مردم را برای دَمی به اندیشه وا داشت». این پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران در بخش دیگری از سخنانش به اَمرداد گفت: «آرمان ما از این کار افزون‌بر آشنا ساختن مردم با چنین روزی و پاس داشت روز کورش، یادآوری به مدیران فرهنگی کشور نیز بوده است. زیرا ما خواستار ثبت چنین روزی در سالنما (:تقویم) رسمی کشور هستیم. این کمترین کاری است که می‌توان برای شهریار بزرگ هخامنشی که جهانیان او را ستوده و می‌ستایند، کرد.

    ما خواهانیم که این روز بزرگ در گاهشمارها آورده شود تا افزون بر آشنایی مردم، بتوان چنین روزی را با برپایی برنامه های گوناگون و درخُور هر ساله برگزار کرد. همچنین می‌توان به این روز از دیدگاه گردشگری نیز نگاه کرد و با تبلیغات زیبنده و برگزاری هَمایش‌ها، خُنیاگری، نمایش فیلم و… دیگر کشورها را به سوی ایران سرازیر کرده و سود فراوانی را برای دولت و مردم به دست آورد و از رکود اقتصادی کشور پیشگیری کرده و پیشه‌ های (:شغل) نو پدید آورد».

    گزارشی تصویری از حضور مردم در ارامگاه کورش بزرگ

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    کورش تو نخواب که ملتت در خواب است /آرامگهت غرقه به زیر آب است

    این بار نه بیگانه که دشمن ز خود است /سد ننگ به ما که روح تو بیتاب است

    لذت می برم، بیگانه اگر هر روز هزار ۳۰۰ بسازد و عقده هایش را عریان تر کند که شکوه شاهانه کورش، بر دروازه های شرق و غرب، جاودانه خواهد ماند. و تلخ تر از آن نمی یابم، که با دست های خود، یادگار سردار پاسارگاد را که زیر خروارها خاک آسوده نخوابیده است، غرق کنیم.

    پس از توهین های پیاپی و سیستماتیک از سوی چند مجله داخلی ، باشگاه خبرنگاران جوان yjc ، آب گیری سد سیوند و نفوذ آب به آرامگاه کورش، عدم ترمیم آرامگاه و همچنین توهین مهران مدیری به کورش بزرگ در سریال عطسه ، این بار نوبت حامد زمانی خواننده ترانه مرگ بر آمریکا رسیده تا شخصیت تاریخی کورش ، پادشاه ایران و بنیان گزار امپراتوری هخامنشیان را لکه دار کند. گرچه این سخن از حامد زمانی نیست و از جایی دیگر کپی شده است ولی به این بهانه بر آن شدیم تا پاسخی به این دست سخنان بدهیم.

    زمانی در کانال تلگرام خود این یادداشت را درباره کورش بزرگ گذاشت :

    « ﭼﻨﺪتا سوال اساسی وجود داره راجع به “کوروش” که بد نیست شما هم بدونید!

    ١- ﭼﺮﺍ ﺭﻭﺯ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﺛﺒﺖ ﻧﺸﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺟﻬﺎﻥ، ﺭﻭﺯ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺸﻨﺎﺳﻦ؟؟؟

    ۲-ﺍﮔﺮ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﯾﮑﺘﺎﭘﺮﺳﺖ ﺑﻮﺩ، ﭼﺮﺍ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺩﺭﻣﻨﺸﻮﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯿﺪﻭﻧﻦ، ﺑﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ” ﻣﺮﺩﻭﮎ” ﺑﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎﺑﻞﺭﻭ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺑﺎ ﯾﺎﺭﯼ ﺍﻭ ﺑﺎﺑﻞ ﺭﺍ ﻓﺘﺢ ﮐﺮﺩﻩ ؟

    ۳- ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻭ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻧﺎﻣﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﻧﯿﺴﺖ؟؟؟ ﺳﻌﺪﯼ ﺣﺎﻓﻆ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﻌﺮﺍ،ﻧﺎﻣﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﮐﺒﯿﺮ ﻧﺒﺮﺩﻥ؟؟؟ ﻣﮕﺮ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟! * ﭼﺮﺍ ﺣﺘﯽ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺑﺶ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺷﺎﻫﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﻧﺎﻣﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﻧﺒﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟؟؟ * ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﺎﻫﺎﻥ ﻭ ﺣﮑﻮﻣﺘﻬﺎﯾﯽ ﻗﺒﻠﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﯿﺎﻥ ﻭ ﺑﻌﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺎﻡ ﺑﺮﺩﻩ، ﯾﻌﻨﯽ ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﺴﺘﻪ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﭼﻪ ﮐﺴﯿﻪ؟؟؟ * ﺍﮔﺮ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻭ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺑﺎ ﻋﻈﻤﺘﯽ ﺑﻮﺩﻩ، ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﺨﺼﯽ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﯾﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺟﺪﺍﺩﺵ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺑﺎﺷﻪ! * ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺿﺎ ﭘﻬﻠﻮﯼ،ﺍﺳﻢ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻛﻮﺭﺵ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻡ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺴﺮﺍﻧﺸﻮﻥ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﺒﻮﺩﻩ! * ﺑﺮﺧﻼﻑ ﺳﺎﯾﺮ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﭘﺎﺭﺳﯽ، ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺑﺴﺘﮕﺎﻧﺘﻮﻥ ﺑﮕﺮﺩﯾﺪ ﻭ ﺷﺨﺼﯽ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺟﺪﺍﺩﺵ، ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺑﺎﺷﻪ؟

    ۴- ﺁﺛﺎﺭ ﺍﻣﭙﺮﺍﻃﻮﺭﯼ ﺭﻭﻡ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺍﺭﻭﭘﺎ، ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺟﺰﺍﯾﺮ ﻣﺪﯾﺘﺮﺍﻧﻪ، ﺩﺭ ﺷﻤﺎﻝ ﺁﻓﺮﯾﻘﺎ، ﺩﺭ ﻣﺼﺮ ﻭ ﺧﺎﻭﺭ ﻣﯿﺎﻧﻪ ﻭ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﮐﻪ ﺭﻭﻡ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﻣﭙﺮﺍﻃﻮﺭ ﺑﺮﺗﺮ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ،ﺍﻣﺎ ﺁﺛﺎﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﮐﺒﯿﺮ، ﮐﻪ ﻃﺮﻓﺪﺍﺭﺍﻧﺶ ﻣﺪﻋﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺳﯿﺎ ﻭ ﺁﻓﺮﯾﻘﺎﺯﯾﺮ ﻓﺮﻣﺎﻧﺶ ﺑﻮﺩﻩ،ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻩﺟﺰ ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪﺍﯾﺮﺍﻧﻤﻮﻥ!!! ﺣﺘﯽ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﺍﯼ،ﺳﺘﻮﻧﯽ،ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﻨﺎ ﻣﺎﻝ ﺩﻭﺭﻩ ﮐﻮﺭﻭﺷﻪ!ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯿﺸﻪ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺍﻣﭙﺮﺍﻃﻮﺭیش ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎﺷﻪ، ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺗﻤﺪﻧﺶ ﻫﯿﭻ ﺍﺛﺮﯼ ﺩﺭ ﻣﺴﺘﻌﻤﺮﺍﺗﺶﻧﺒﺎﺷﻪ؟؟؟

    ۵- ﻧﮑﺘﻪ ﺑﻌﺪﯼ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺁﺛﺎﺭ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺍﻻﻥ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ ﺟﺪﯾﺪﻩ ﻭ ﻣﻨﺒﻌﺸﻮﻥ ﺗﺎﺭیخ ﻫﺮﻭﺩﻭﺕ ﻭ ﻧﻘﻞ ﮔﺰﻧﻔﻮﻥ ﻫﺴﺘﺶ ﮐﻪ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﺸﻒ ﻣﻨﺸﻮﺭ ﮐﻮﺭﻭﺵ، ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺎﻡ ﺁﺭﺍﻣﮕﺎﻩ ﻣﺎﺩﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ‏(ﻉ‏) ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﮕﺎﻩ ﮐﻮﺭﻭﺵ، ﮐﺸﻒ ﻭ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻫﺮﻭﺩﻭﺕ همه ﺩﺭ ﯾﮏ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺗﺒﺎﺭ ﺑﻮﺩﻩ!!! ﭼﻄﻮﺭ ﻣﻘﺒﺮﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺑﻮﺩﻩ، ﯾﻬﻮ ﺗﻮﺳﻂ ﮐﺎﺷﻒ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﻘﺒﺮﻩ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺍﻋﻼﻡ ﻣﯿﺸﻪ ؟ﺍﻭﻧﻢ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ﭘﻬﻠﻮﯼ !!!! ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺷﻨﺎﺳﺎﯼ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﻗﺒﻠﺶ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩﻥ؟؟؟

    ۶- ﺳﻮﺍﻝ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ: ﻃﺒﻖ ﺍﻟﻮﺍﺡ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﯽ، ﺍﻭﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻭ ﺑﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﯼ ﺟﻮ ﻣﯿﺪﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﻧمیرند ﻭ ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺁﻥ 15 ﮐﯿﻠﻮ ﺩﺭ ﻣﺎﻩ ﻫﺴﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﻧﯿﻢ ﮐﯿﻠﻮ. * ﻟﻮﺣﻪﻫﺎﯼ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﻤﺰﺩ ﯾﮏ ﺑﺮﺩﻩ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﻤﺰﺩ ﯾﮏ ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻌﺎﺩﻝ ﺑﺎ ۱۰ ﮐﯿﻠﻮ ﺟﻮ ﺩﺭ ﻣﺎﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖﮐﻪ ﺣﻘﻮﻕ ﺯﻧﺎﻥ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﯽ ﺑﺎ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺮﺩﮔﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ! ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺩﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ، ﯾﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭘﺮﺭﻧﺞ ﻭ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻮﺩﻩ. ﭘﺲ ﭼﻄﻮﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﻭ ﺗﺤﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﻃﺮﻓﺪﺍﺭﺍﻥ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺍﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﻫﺮﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ، ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺍﻓﺮﺍﺩﺵ ﮔﻨﺪﻡﻣﯿﺪﺍﺩﻩ ﺗﺎ ﺣﺪﯼ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﺍ ﻭ سیر ﺑﻮﺩﻥ؟؟؟ * ﺍﯾﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﮔﺮﺍﻧﻪ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﻭﺯﻧﻬﺎ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺟﻤﻼﺕ ﺭﻭ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻭ ﮐﺪﻭﻡ ﻣﻨﺒﻊ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻣﯿﮑﻨﻦ؟؟ﭼﺮﺍ ﻓﻘﻂ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻓﺎﺭﺳﯿﺸﻮﻥ ﺩﺳﺖ ﻣﺎ ﻣﯿﺮﺳﻪ ﺗﻮ ﻭﺍﺗﺴﺎﭖ؟؟؟ ﻟﻄﻒ ﮐﻨﻦ منبع ﭘﺎﺭﺳﯽ ﯾﺎ ﻋﺒﺮﯼ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﺷﻢ ﺫﮐﺮ کنن ﻣﺎ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﮐﯽﺑﻮﺩﻩ!اصلا چرا هروقت اسمی از کوروش برده میشه، پشت سرش اونو دقیقا در مقابل اسلام قرارمیدن؟!!!

    اینهمه مطلبی که در مورد کوروش ساخته میشه؛ به نظر میرسه که در ابتدا میخواد یک شخص ایرانی رو از هویت و گذشته خودش آگاه کنه. ولی در اصل یه جوری طراحی میشه که ابتدا رگ غیرت ایرانی رو به جوش بیاره و بعد بدون اینکه هیچ ربطی به اعتقاد یک مسلمون داشته باشه میاد اونا رو در مقابل هم قرار میده! یعنی به عبارت دیگه این مدل متون کاملا موزیانه باور خواننده رو به نحوی طراحی و برنامه ریزی میکنه که شخص خواننده ایرانی، حتما باید یکی از این دو رو انتخاب کنه: ١- یا مسلمون باشه و ضد هویت و فرهنگش ٢- یا اینکه اعتقادشو بزاره کنار و بچسبه به تاریخ و هویت یعنی امکان ندارد یک مسلمان باشی وتاریخ کشورش را دوست بدارد!!! »

    عکسی نمادین از ورود کورش به بابل و استقبال مردم محلی از وی

    پلاتو (افلاطون) – در کتاب قوانین می نویسد :

    «پارسیان در زمان شاهنشاهی کورش اندازه میان بردگی و آزادگی را نگاه می داشتند. از این رو نخست خود آزاد شدند و سپس سرور بسیاری از ملت های جهان شدند. در زمان او (کورش بزرگ) فرمانروایان به زیر دستان خود آزادی می دادند و آنان را به رعایت قوانین انسان دوستانه و برابری ها راهنمایی می کردند. مردمان رابطه خوبی با پادشاهان خود داشتند از این رو در موقع خطر به یاری آنان می شتافتند و در جنگ ها شرکت می کردند. از این رو شاهنشاه در راس سپاه آنان را همراهی می کرد و به آنان اندرز میداد. آزادی و مهرورزی و رعایت حقوق مختلف اجتماعی به زیبایی انجام می گرفت.

    پاسخ ما :

    1- روزهای تقویم جهانی که در یونسکو و سازمان ملل ثبت می شوند باید به وسیله دولت های آن کشورها به ثبت برسند. کورش متعلق به ایران است و طبیعی است که این کار باید از سوی دولت ایران انجام پذیرد. در همین راستا خانم «شکوه میرزادگی» مدیر «بنیاد پاسارگاد» از چندین سال پیش پیگیر این مهم بودند و با مدارک و اسناد بسیار این طرح را به یونسکو دادند و پیشنهاد دادند که 29 اکتبر یا 7 آبان که برابر با پایگذاری کورش به بابل و صدور کتیبه حقوق بشری اوست را به پاس مردمداری و احترام کورش به همه ادیان به نام «روز آزادی گزینش دین» نام گذاری کنند ولی در پایان استدلال آن ها این بود که این پیشنهاد باید از سوی دولت یک کشور انجام پذیرد نه یک نهاد مردمی و NGO. پس این که روزی به نام کورش ، این بزرگ مرد در تقویم جهانی نیست از نالایقی ماست و چیزی از او کم نمی کند. از سویی دیگر، هنگامی که خود ما در تقویم ایرانی و ملی مان جایی برای او نگذاشته ایم، سخن گفتن از روز جهانی گزافه گویی بزرگی است!!

    2- شما که از بن وجود کورش را زیر پرسش می برید، اکنون چگونه به کتیبه او چنگ می زنید؟ کورش یکتاپرست و پیرو اندیشه و آموزه های زرتشت بود و از سویی همان جوری که گفته شد او به همه اندیشه ها و باورها احترام می گذاشت. در هنگامی که خون و خونریزی و جنگ و غارت رسم فاتحان بود و با این که او بر بیش از یک سوم جمعیت شناخته شده جهان آن روزگار فرمانروایی می کرد و کسی یارای مقابله با او را نداشت، فرمان داد که «هر کس در پرستش خدای خود آزاد است». ستایش از خدای بابلی ها برای احترام به آن ها بود. کورش به بردگی آن ها پایان داد، دستور بازسازی معبادشان را داد و آن ها را در پرستش خدایشان آزاد گذارد. و برای همین بابلی ها با گل به پیشواز کورش رفتند. شما ببخشایید که او اندیشه اش را به زور به کسی تحمیل نمی کرد و نمی گفت چون شما ها زرتشتی نیستید باید زندانی ، شکنجه و یا اعدام و سنگسار شوید.

    3- شما گویا چیزی از تاریخ پس از هجوم اعراب به ایران نمی دانید. برای درک چشم اندازی از آن روزگار می توانید به وضع کنونی عراق و سوریه که داعش به راه انداخته نگاهی بیندازید.پس از تازش اعراب به ایران ، بیشتر کتاب ها و کتابخانه ها به آتش کشیده شده یا به رودخانه ها انداخته شدند. گویند گرمابه های ایران برای ماه ها از هیزم کتاب ها می سوختند و همچنین رودخانه کارون سرپوشی از کتاب بر رویش بود. بنابراین ما منبع های بسیار بسیار مهمی درباره تاریخ گذشتگانمان (نه تنها درباره کورش که تاریخ پیش از اسلام ، مادها ، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان) را از دست دادیم. ولی برای سربلندی کورش چه چیزی بالاتر از این که تاریخ روایت شده از سوی دشمنانش (یونانی)جز به ستایش و بزرگی کورش قلم نزده اند. آیا دیده اید کسی را که دشمنانش او را ستایش کنند؟؟!!!

    غنیمت گرفتن زنان شوهر دار و کودکان ایزدی که توسط داعش اسیر شده اند

    کتاب دو قرن سکوت از عبدالحسین زرین کوب که خواندنش

    برای حامد زمانی بسیار ضروری است!

    از سویی دیگر باید بگوییم که کار سعدی و حافظ و مولانا تاریخ نویسی نبوده است! آن ها غزل سرا و عاشقانه نویس بوده اند. هیچ جای سروده هایشان سخنی از شاپور یکم پادشاه بزرگ ساسانی که رومیان را به زانو در آورد هم نیست. از اردشیر بابکان و بابک خرمدین و آریو برزن و داریوش و خشایارشا و بهرام چوبینه هم چیزی نیست، آیا آن ها هم نبوده اند؟ پردیسی (فردوسی) هم تاریخ نویس مستند نبوده است. همگان شاهنامه را با کتاب افسانه ای ادیسه هومر یونانی ها مقایسه و در برابر آن قرار می دهند. شاهنامه نه یک تاریخ مستند، اونکه تاریخ اساتیری (اساطیری) ایران است. آیا کیخسرو در ایران بوده است؟؟؟ خیر کیخسرویی در کار نبوده است. این ها نماد و سمبل و میتولوژی های ایرانی بوده اند.اساتیر را با نشانه ها روایت می کنند و نه به گونه مستقیم. نامی از کورش در کتاب پردیسی نیست زیرا شخصیتی که در تاریخ به نام کورش هست در کتاب او به نام فریدون آورده می شود که به گونه پنهانی در طبیعت رشد کرده و ضحاک که همان اژی دهاک محفوظ در تاریخ است را شکست می دهد.

    پردیسی توسی (فردوسی) خردمند بزرگ و زنده کننده هویت

    فراموش شده ایرانی پس از هجوم اعراب به ایران

    ما از 2500 سال پیش سخن می گوییم، هنگامی که همه دانسته های ما از لوح های گلی است و خب بسیاری از این ها نابود شده. آرامگاه کورش و تخت جمشید ، نقش رستم و دیگر آثار به جای مانده در مرودشت، همدان و شوش نشانی از حتمی بودن حکومت هخامنشیان دارد. هنگامی که مورخین بزرگی همچو هرودت که اطلاعات کتاب هایشان مرجع تاریخی بسیاری از کشورهاست 2400 سال پیش از کورش و هخامنشان نام برده جای بحثی نمی ماند.

    بد نیست بدانید که حفاری های تخت جمشید در سال 1931 آغاز شده و تا پیش از آن هیچ کس دانسته های چندانی از دوران هخامنشی نداشته (به دلیلی که در پاسخ شماره 5 خواهیم گفت) پس طبیعیه که بسیاری از مردم از وجود کورش و پادشاهان هخامنشی چیزی نمی دانسته اند که بخواهند نام فرزندشان را کورش بگذارند. ولی ایرانی ها سال ها از نام سیروس (که نام جهانی و یونیورسال کورش است Cyrus) استفاده می کردند. کورش نام محلی شده سیروس است، نام یونانی کورش یعنی Cyrus هنوز در خارج رواج داره. دنیا کورش رو به خاطر احترامش به آزادی می شناسد.پیش از پهلوی نام کدام شاه هخامنشی سر زبان ها بوده؟ چه کسی می خواست تحقیق کند درباره تاریخ ایران؟؟؟ ایران ما در آن هنگام به لطف شاهان قاجار از عقب افتاده هم عقب افتاده تر بوده.

    4- جای شگفتی است. تخت جمشید، کتیبه حقوق بشر کورش، خرابه های بابل (عراق کنونی) و این همه آثاری که در موزه های اروپایی از جمله موزه لوور فرانسه نگهداری می شوند پس هیچ هستند؟!! لابد تورات هم در زمان پهلوی به وسیله انگلیسی ها و اسراییلی ها نوشته شده است. (در تورات به صراحت از کورش پادشاه پارس نامبرده شده است.)

    موزه لندن – بخش هخامنشیان

    ویل دورانت – تاریخ تمدن ویل دورانت:

    «کورش از افرادی بوده که برای فرمانروایی آفریده شده بود. به گفته امرسون همه از وجود او شاد بودند. روش او در کشورگشایی حیرت انگیز بود. او با شکست خوردگان با جوانمردی و بزرگواری برخورد می نمود. به همین دلیل یونانیان که دشمن ایران بودند نتوانستند از آن بگذرند و درباره او داستان های بی شماری نوشته اند و او را بزرگ ترین قهرمانجهان پیش از اسکندر می نامیدند. او کرزوس را پس از شکست از سوختن در میان هیزم های آتش نجات داد و بزرگش داشت و او را مشاور خود ساخت و یهودیان دربند را آزاد نمود. کورش سرداری بود که بیش از هر پادشاه دیگری در آن زمان محبوبیت داشت و پایه های شاهنشاهی اش را بر سخاوت و جوانمردی بنیان گذاشت.

    گزاره «من کورش هستم، شاه هخامنشی» که به سه زبان پارسی باستان،

    عیلامی و بابلی روی یک ستون در پاسارگاد حک شده‌ است.

    این همه شاهکار های دست بشر برای حامد زمانی کافی نیست!

    و وی امپراتوری هخامنشیان را ساختگی می خواند !!!!

    5- نامگذاری آرامگاه کورش بهﺁﺭﺍﻣﮕﺎﻩ ﻣﺎﺩﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ نیز از زیرکی ایرانیان بود. در هنگام تازش اعراب به جهت خوی وحشی گری و مخربی که اینان داشتند و این که همه نشانه های تمدن و هر چیزی که جلویشان می دیدند را نابود می کردند، ایرانیان خردمند بر آن شدند تا این بنا را به نام مادر سلیمان به اعراب بشناسانند تا آن را از گزند اعراب متجاوز نگهداری کنند. در آن دوران خفقان و ستمگری اعراب که برای سد ها سال در ایران به درازا کشید رفته رفته همه چیز به دست فراموشی سپرده شد. ایرانیان تا 600 سال مستعمره اعراب وحشی بودند و همه ساله از دست رنج و کار و زحمت خود به آن ها مالیات می دادند که تازه پس از 600 سال با هجوم چنگیز مغول از آن ها نجات پیدا کرده و این بار گرفتار چنگیز شدند. همه ناشناخته ها از یک روزی کشف می شوند و آغازی دارند، بنابراین این که بگوییم باستان شناسان پیش از آن کجا بودند سخن بچگانه ای است!!

    6- شما بفرمایید رفرنسی به ما نشان بدهید درباره دستمزد بردگان و زنان. چنین چیزی از بن نادرست است. کورش مخالف بردگی بود و به بردگی و غلامی پایان داده بود. آن ها کارگر بودند و به آن ها دستمزد داده می شد. در زمان هخامنشیان ، بیمه بازنشتگی بود. سیستم آب و فاضلاب بود. دانشگاه و مهدکودک و مدرسه (نه به مفهوم کنونی) بود. زنانی که کار می کردند چند ماه پیش و چند ماه پس از زایمان مرخصی با حقوق داشتند. زنان حق طلاق داشتند. به گواه تاریخ نگاران در هنگام امپراتوری هخامنشیان برابری حقوق زن و مرد در ایران بود و …. گرچه ما ساختن سخنان نادرست و نسبت دادن آن ها به کورش و این دست کارها را نکوهش می کنیم. ولی کورش به اندازه ای بزرگ هست که نیازی به این ها ندارد.

    شناسنامه سنگی هخامنشیان، نخستین شناسنامه بشریت…

    شاهنشاهی هخامنشی هیچ گاه برده داری نکرد

    این سخن از روی تعصب نیست… لوح های گلی به دست آمده از تخت جمشید به ما می گوید هر فرد (مرد، زن، ایرانی،*غیر ایرانی) که در نظام هخامنشی مشغول به کار بوده ، به میزان کارکرد خود ؛ حقوق و پاداش دریافت می کرده است.

    برای نمونه ترجمه یکی از این لوح ها را بازگو می کنیم : “آقای شاکا مدیر صندوق آقای بردکاما گواهی می دهد که آقای هردکاما *درودگر مصری ، سرکارگر 100 نفر کارگر که به ضمانت آقای وهوکا در پارسه انجام وظیفه می کند استحقاق دریافت مبلغ 3 کارشا و 2 شکل و نیم نقره به عنوان دستمزد خود دارد”

    مسوول صدور سند مردوکا این کتیبه ها که تعدادی از آن ها پیش از این به ایران بازگشته و هم اکنون در موزه تخت جمشید نگهداری می شوند نشان می دهند سیستم حسابداری دقیقی در دوران هخامنشی در 2500 سال پیش جاری بوده و همه پرداخت ها بر اساس اسناد مالی مکتوب صورت می گرفتند و موضوعاتی مانند ضامن و ضمانت نیز در این دوران متداول بوده است.

    «پل دو بروی» زرتشت شناس فرانسوی در «تاریخ فلسفه زرتشت» می نویسد:

    « هیچ برگی از کتاب های تاریخ نمی تواند گواه دهد که یک تن به زور به اندیشه زرتشت در آمده شده باشد. اگر جز این بود زمانی که ایرانیان امپراتوری جهانی درست کرده بودند، یونان و هند و مصر و همه خاور میانه و نیمی از آفریقا زرتشتی شده بودند».

    هرتسفلد:

    «دویست سال صلحی که شاهنشاهی ایران به جهان داد باعث یک ترقی بی مانند در فکر بشر شد. مذهب زرتشت، بودا و یهود گواه های پردوان آن هستند و امپراتوری اسکندر بدون پیشینه شاهنشاهی هخامنشی ممکن نبود. (ابدیت ایران،ص 28)

    «هدف امپراتوری ایران این بود که بر ملت ها و مردمان گوناگون، به گونه ای فرمانروایی کند که در اثر قدرت ملایم خود آن ها را به گونه یک واحد در آورد و مانند خورشید به آن ها روشنی بخشد. در حالی که آن ها را بیدار می کند و گرم می سازد» (سهم ایران در تمدن جهان،ص 2)

    نگارش شده به دست مدیر سایت کول دنلود

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    چرا کورش را دوست دارم

    چرا کورش را دوست دارم / به خود میبالم که فرزند کورشام

    نوشتاری بسیار زیبا و باشکوه در رسای

    پیشنهاد می کنیم که حتما بخوانید

    چرا کورش را دوست دارم؟

    عشق من به کورش برای گسترش امپراتوری ایران نیست.

    برای آزاد اندیشی

    ارج به باورها و اندیشه های مردم

    ارج به خانواده

    ارج به شکست خورده و انتقام ناگرفتن و مهربانی با زیر دستان است.

    هنگامی که پانته آ زیباترین زن زمان اسیر می شود

    و سرداران از زیبایی خیره کننده و اندام پری پیکرش می گویند

    کورش حاضر به دیدن او نمی شود.

    به سردارش آراسپ می گوید او را به خانه خود ببر

    تا امانت را به شویش بازدهیم.

    آن گاه که آراسپ از پانته ا خوشش می آید

    سخت خشمگین می شود ولی می گوید

    آراسپ این بار تو را می بخشم

    زیرا مردان دو نقطه ضعف دارند اولی زنها هستند..

    ومی گوید آراسپ تو را بخشیدم زیرا شنیده ام

    خدایان نیز در مساله عشق از لغزش مصون نیستند.

    و زیباترین زن جهان را بدون هیچ

    فدیه و سر بهایی به شویش باز می گرداند.

    شاعر ایتالیایی ماتو باندلو شرافت کورش را می ستاید!

    وپیترو داکورتونا تابلوی معروف: نجابت کورش در برابر پانته ا را خلق می کند.

    درس مردانگی در داستان کورش و پانته آ


    درس مردانگی در داستان کورش و پانته آ

    من کورش را دوست دارم!!

    زیرا برای کشته شدن فرمانده سپاه بابل

    عزای عمومی اعلام می کند(نه رقص و پایکوبی)

    و به جای کشتن پادشاه بابل نبونعید او را می بخشد

    و فرماندار کرمانش می کند.

    من کورش را دوست دارم!!

    زیرا به ارتشش اجازه ورود به شهر شکست خورده بابل را نمی دهد.

    من کورش را دوست دارم!!

    زیرا پس از فتح بابل به معبد بابلیان می رود و

    مردوک خدای بابلیان را ستایش می کند

    و چون بابلیان می گویند که مردوک خدای ما معجزه کرد.

    می گوید من به تمام ادیان احترام می گذارم.

    کورش بزرگ و فتح بابل

    من کورش را دوست دارم!! زیرادشمنانش

    تیگران و کرزوس رهبران ارمنستان و لیدی را نه تنها می بخشد

    بلکه آنها را به مقامی می گمارد

    (بخشیدن دشمنی که برادرانت را کشته

    دریایی از بزرگواری و تسلط بر ارتش خودی می خواهد )

    من کورش را دوست دارم!!

    زیرا اسیران و بندیان را آزاد می کرد ,

    و برده داری را ممنوع ساخت.

    من کورش را دوست دارم!!!

    زیرا به خزانه دارش دستور می دهد

    همه اموال بردگان و بندیان بابل را پس دهد.

    و معابدشان را با باز سازی می کند.

    زندگینامه کورش را

    ایرانیان ننوشته اندتا با

    عشق و

    اغراق و

    ترس و

    تعصب و

    قوم گرایی

    آمیخته باشد

    بلکه رقیبان کشور ما نوشته اند.

    به خود می بالم که  فرزند کورش بزرگ هستم

    به خود می بالم که

    فرزند کورش بزرگ هستم

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز

    نقش رستم آرامگاه پادشاهان هخامنشی

    نقش رستم، آرامگاه پادشاهان بزرگ هخامنشی (شیراز، مرودشت)

    این جا جایی ست که همه ما ایرانیان باید آن را بشناسیم.

    1- آرامگاه خشایارشاه هخامنشی

    2- سنگ برجسته تاج گزاری “نرسی” پادشاه ساسانی.

    (در این تصویر نرسی در حال گرفتن حلقه ی مهر از ایزدبانو آناهیتا میباشد )

    3- سنگ نگاره یادمان پیروزی بهرام دوم.

    4- آرامگاه داریوش بزرگ

    5- یادمان پیروزی شاپور اول بر والرین امپراتور روم و فیلیپ عرب.

    در زمان شاپور یکم ( 239 تا 270 میلادی )پادشاه ساسانی ، سه امپراتور روم به ایران حمله ور شدند . یکی گردیانوس جوان بود که در سال 242 میلادی کشته شد . دیگری فیلیپ عرب بود که در برابر شاپور ناچار به تسلیم شد و پذیرفت که سالیانه به ایران برای حملاتی مکرری که به آن جا نموده بود و خساراتی که وارد کرده بود باج بدهد. سوم والرین بود که در سال 242 میلادی با 70 هزار سرباز و امیر و سناتور رومی اسیر ایرانیان شد.شاپور این پیروزی بزرگ را در چندین مکان حجاری نمود تا درس عبرتی برای آیندگان گردد.

    زانو زدن والرین امپراتور روم بر پای شاپور اول پادشاه مقتدر ساسانی

    زانو زدن والرین امپراتور روم بر پای شاپور یکم پادشاه توانمند ساسانی

    6- آرامگاه اردشیر یکم هخامنشی

    7- آرامگاه داریوش دوم هخامنشی

    8- نقش شاپور دوم ساسانی

    در این نقش، سواری كه دارای تاج است، نیزه خود را بر گردن دشمن فرو كرده و هر دو، زره به تن دارند.

    چند کتیبه و نقش برجسته دیگر نیز در این مجموعه وجود دارد که در این جا از مهم ترینشان نام بردیم. بنایی معروف به کعبه زرتشت نیز روبروی این آرامگاه ها وجود دارد.

    نقش رستم در شمال مرودشت در فاصله ۶ و نیم کیلومتری از تخت جمشید واقع شده‌ است با توجه به وجود 4 آرامگاه به گونه دقیقی به شکل صلیبی و با دقت هندسی زیادی تهیه شده اند.

    توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.





    تلگرام ته موویز
© تمامی حقوق مطالب برای وبسایت ته موویز محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع و شرعا حرام می باشد.
طراحی و کدنویسی : پرشین وردپرس
سایت بت اسپات