لادن طباطبایی به جهت برخورد نامناسب با بیماری اوتیسم فرزندش، ايران را به مقصد امریکا ترک كرد
لادنطباطبایی: قصد پیوستن به هیچ شبکه ای را ندارم
به گزارش آنا، طباطبایی که از سال ۹۱ به دلیل بیماری دخترش به صورت رسمی از عرصه هنر خداحافظی کرده، دلیل این مهاجرت را نیز بیماری سها و پی گیری روند درمان فرزندش عنوان کرده است.
دختر طباطبایی مبتلا به بیماری اوتیسم است و او سالها برای آگاهی بیشتر نسبت به این بیماری تلاش کرد و به گفته خودش حالا تصمیم گرفته است، برای درمان هرچه بهتر فرزندش به امریکا مهاجرت کند.
خانم طباطبایی تاکید کردند کهقصد پیوستن به هیچ شبکه ای را ندارند و بازیگری را کنار گذاشته اند.
اینستاگرام لادن طباطبایی:
«سلام بر یاران مهربان
در جریان مهاجرت من و سها ،سوالات زیادی برای تعدادی از دوستان پیش آمده و من به چند دلیل نمیدونم چکار کنم؛ حرف برای گفتن و تعریف کردن خیلی زیاده.
دوستانی که از سال قبل در کنارم بودن، تا حدودی می دونن جریان چیه و یا آن قدر ارتباط قلبی دلنشینی با ماجراهای من و سها برقرار کردن که انگار در کنارم هستند. حرف زدن با اون ها و پست گذاشتن براشون، برای من مثل درددل کردن با یک دوست قدیمیه.
برخی از دوستان از میانه راه به ما پیوستن. آن قدر محبت داشتن که پست های قبلی رو تک به تک خوندن ( دمشون گرم واقعا) و در جریان ماوقع هستند. تعداد زیادی هم مرتب اضافه میشن، که من رو حیرت زده می کنند، چون من چند ساله فعالیت بازیگری ندارم، و خیلی از حجم فالورها حیرت زده و شرمنده ام.
مطلب این جاست که عده ای در جریان اتفاقات نیستن . حالا من هرچیزی بگم، ممکنه سوتعبیر بشه. از طرفی وارد کشور جدیدی شدم که باید به شدت و به سرعت تلاش کنم تا زمان از دست رفته سها جبران بشه…پس مثل سابق وقت پاسخ دادن به کامنت ها و دایرکت ها رو ندارم. که همین جا عذرخواهی میکنم. امیخوام تعریف کنم…
ولی کمک لازم دارم! اونایی که می دونن برای اونایی که نمیدونن اگر تعریف کنن، کار من سبک میشه خیلی! جمعه بعد از ظهر ما رسیدیم به لس آنجلس. ..چرا آمریکا؟ چرا لس آنجلس؟ بعد از سال ها تحقیق فهمیدم بزرگ ترین مهد تحقیقات و آموزش اوتیسم در دنیا این جاست. البته سوید (سوئد) هم هست، ولی چون من با فکر کردن به سوید هم از سرما فلج میشم!کلا بهش فکر هم نکردم!
*خب ، این حرکت اول…ببینم عکس العمل ها چیه، اگر زنده موندم، قبل و بعدش رو تعریف می کنم!
پ.ن.یک. این هفته سها رو می برم برای سنجش، قطعا مراحل رو توضیح میدم.
پ.ن. دو. قصد پیوستن به هیچ کانال، فیلم و سریال رو ندارم! کلا قصد بازیگری ندارم!
پ.ن.سه. اگر به خاطر سها و وضعیت خاصش در ایران نبود، عمرا از ایران تکون نمی خوردم که سر پیری خودم رو آواره کنم!
پ.ن. چهار. نخیر . هیچ راه دیگه ای نبود! دوستتون دارم همیشه❤
لادن طباطبایی و دخترش کناروحید آزرمی و همسرش ژیلا – مدیر رستوران زعفران در آنکارا ترکیه
اینستاگرام لادن طباطبایی:
« با بعضی آدم ها یک عمر زندگی می کنی…. همخون و فامیلند. .. بزرگشون کردی، دل دادی، رو سرت گذاشتی ، حلوا حلوا کردی ….
به آدم های دیگه با القابی که خیلی گنده تر از خودشون بود، معرفی کردی…. پناه دادی، عزت دادی، محبت دادی… اما…
به وقتش ازشون خیانت دیدی، دروغ شنیدی، دزدی و هیزی دیدی ، آبرو تو بردن، حالت رو گرفتن…. ناله کردی، گریه کردی ، رنجیدی ، غصه خوردی… تو سرت زدی و رو به آسمون ،
با حس قیصری فریاد کشیدی ؛ آی خدا…. چرا من…. ؟ خدا هست و همیشه هست و خواهد بود…. تو اوج تنهایی و کلافگی ، همراه با سها رسیدیم آنکارا…. قرار بود ویزای سها رو سریع بگیریم و بریم. اما، باز هم نتیجه تاخیر ها و سر دوندن های پدر سها خودش رو نشون داد! سه ماه دیر شده بود و من باز نمیتونستم سها رو ببرم با خودم…
تو سر زنون و گریه کنون….تصمیم گرفتم بمونم آنکارا… کسی رو نداشتم اونجا. سها هم درست حسابی غذا نمی خورد. با بدبختی تو به ذره جا، می پختم، نمی خورد. غذای ترک، لب نمیزد، فست فود که متنفره. ..هیچی دیگه… سرچ کردم اینترنت،؛ رستوران ایرانی آنکارا….
رستوران زعفران اومد…زنگ زدم به شماره، یک سدای خیلی مهربون و گرم آدرس داد …و ما رفتیم… این طوری با وحید آزرمی و همسرش ژیلا آشنا شدم. دو تا فرشته که انگار از آسمون آمدن تا به داد آدم های گرفتار برسن… زعفران خونه امید خیلی هاست تو آنکارا…
گاهی فکر می کنم اگر اون ها رو پیدا نمی کردم، تو زمستون آنکارا و روزهای اوج نا امیدی ، چه می کردم؟؟؟ وحید و ژیلای عزیزم….دل تون همیشه شاد ، که دل تنگ دیگران رو شاد می کنید و کمکشون می کنید❤
خدا خودش خوب میدونه که جواب خوبی هات رو کی و کجا بده….بهش اعتماد کن….همین…
لادن طباطبایی و پسرش
لادن طباطبایی و دخترش سها
توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.