ابهام در مورد دلایل قهر “جادوگر” از تیم ملی؛ علی کریمی روزه سکوت گرفته است
جدایی علی کریمی از تیم ملی فوتبال ایران درست در همان روزی که این تیم راهی استرالیا میشد تا در مسابقات جام ملتهای آسیا شرکت کند، به اندازهی معرفیاش به عنوان دستیار کارلوس کیروش در این تیم در اوایل مهرماه امسال، ناگهانی و غیرمنتظره بود.
کریمی که روز دوشنبه در آخرین تمرین تیم ایران در کمپ تیمهای ملی غیبت داشت، همراه تیم به فرودگاه هم نرفت تا کاروان ایران بدون وی به دوبی و از آنجا به استرالیا پرواز کند.
او که تلفن همراهش را نیز خاموش کرده، تنها در صفحهی اینستگرامش نوشت: «اگر نمیتوانی خدمت کنی برو تا خیانت نکنی.»جملهای که نشان از نارضایتی او از شرایطش در تیم ملی دارد ولی هنوز مشخص نیست که علت این نارضایتی آن هم درست در روز اعزام تیم به استرالیا چه بوده است.
اختلاف با کیروش بر سر حذف نام محمد نوری و جایگزینی بازیکنان سرباز به جای او، جا نداشتن بر روی نیمکت تیم ملی و دنبال کردن بازیها از روی سکو، سر باز کردن مشکل قدیمی با جواد نکونام کاپیتان تیم، و مشخص نبودن تکلیف قراردادش با فدراسیون فوتبال، از جمله دلایلی است که در رسانهها به عنوان علت قهر کریمی منتشر شده است. هرچند که تا کنون نه کریمی و نه کیروش در این خصوص اظهارنظری نکردهاند و علی کفاشیان رییس فدراسیون فوتبال هم در اظهارات خود از علت این جدایی اظهار بیاطلاعی کرده است.او تنها با بیان این احتمال که «شاید کریمی احساس کرده از وجودش خوب استفاده نمیشود» به وی توصیه کرده که «برای پیشرفت در فوتبال، صبر و حوصله بیشتری داشته باشد».
نوشتاری از پیام یونسی پور که در روزنامه ایران ورزشی چاپ شده را در زیر می خوانید:
«تمیزترین انتخاب همین است. توپخانههایت را جمع کن و با مصالحه وارد شو.
دقیقا 508 سال پیش، واسکودوگامای جهانگرد با کمک یک ایرانیتبار، به مدد مانوئل اول (پادشاه وقت پرتغال) رفت تا بنادر ایران را فتح کند. این همه لشگرکشی برای چه؟ دست یافتن به “راه ابریشم”و شریان تجاری شرق و غرب.
امروز کارلوس کروش، باز هم با کمک یک ایرانی، یک ستاره نامدار، یک شخصیت مقبول اجتماعی و ورزشی، به شریان اقتصادی فوتبال ایران میرسد. قراردادش را امضا میزند، با حسین هدایتی دیدار میکند و وعده کمکهای هنگفت میگیرد، با وزیر ورزش همکلام میشود و بعد… تمام! یاری رسان ایرانی، جایی دارد روی سکوها! برو آن بالا! حسین هدایتی در تمام این چهار سالی که کروش پرتغالی در ایران بوده، چند بار حاضر به نشست و رویارویی با او شده؟ هیچ! اگر تا هتل تیم ملی رفته و دست به جیب شده، نه برای کروش بوده و نه تیمی که قصد سفر به استرالیا را داشته. برایش وجود و حضور و درخواست کریمی معنا داشته.
وزیر ورزش، مخالف جدی کارلوس کروش در تیم ملی با درخواست و خواهش کریمی برای کمک به تیم ملی نرم میشود و بعد آتش توپخانههای پرتغالی باز گرم میشود. این بار به سوی همان ایرانی تبار! کروش با کریمی، به همه خواستههایش رسیده. از قرارداد، تا مقبولیت، تا جلب توجه و رضایت، تا همراهی وزیر و تا پول هدایتی. تاریخ مصرف ایرانی، برایش تمام شده. “باید بروی روی سکو…” کروش همان توپچی پرتغالی هاست. کریمی را بهتر از خودش می شناخت. با او کار و زندگی کرده بود. میدانست نه تاب تحقیر را دارد و نه بی اعتنایی. مثل سرکشیدن جرعه ای آب ردش کرد. آن هم به خواست و با پای خودش!»
توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.