ته موویز خلاصه داستان و عکس های قسمت 21 فصل 4 حمله به تایتان - ته موویز

خلاصه قسمت 21 اتک

هشدار اسپویل!!!

امروز با یک پست دیگر در رابطه با انیمه حمله به تایتان در خدمت شما هستیم.  تصاویری که امروز آماده کرده ایم مربوط به خلاصه قسمت جدید این انیمه هستند که امروز 17 بهمن ماه قسمت جدید پخش  شد.

ضمنا بعد از آمدن قسمت جدید در هر هفته “عکس های جدید آن قسمت “در سایت قرار میگیرد.

با ما همراه باشید.♥

عنوان این قسمت : از تو , 2000 سال پیش

دانلود قسمت 21 فصل 4 اتک

تایتان یمیر بنیانگزار

یمیر در ” مسیر “

اینستاگرام ته موویز

پارت اول

زیک به یمیر میگه که تموم الدیایی هارو عقیم کن و بعد درخطاب به ارن میگه که گریشا ارم خواست که جلوی کارت رو بگیرم و مانعت شم بابا ازینکه به حرفت گوش کرده بوده پشیمون شده بوده.

ارن بلافاصله با تموم قدرت به سمت یمیر میره که اونو از عقیم کردن ایلدیایی ها منصرف کنه و نقشه خودش رو عملی کنه.

پارت دوم

فلش بک داریم به گذشته , جایی که فریدا به هیستوریا وقتی که بچه بود سر میزد و از یمیر بنیانگزار بهش میگفته . البته بعداز این ها حافظه هیستوریا رو ازتموم چیزایی که بهش میگفته پاک میکرده چون خانواده سلطنتی این قدرت رو داشتند!

خلاصه قسمت 21 اتک

پارت سوم

گذشته یمیر رو نشون میده که یک برده ناچیری بوده  و پادشاه فریتزی رو میبینیم که گفت یکی از شما برده ها خوک ها رو ازاد کرده.. هرکس که اینکاروکرده خودش بیاد جلو وگرنه یکی از چشمای تک تکتون رو در میارم .. تموم انگشتا به سمت یمیر میره و فریتز میگه که آزادی..

یمیر در حال ترک کردن مکانه که ارتش بهش حمله میکنه بعدازینکه یک تیر میخوره جایی پناه میگیره که بلافاصه میفته توی آب و با موجودی عجیبی برخورد میکنه که همون موجود یمیر رو به تایتان بنیانگزار تبدیل میکنه.

فریتز از قدرت یمیر خوشش میاد و ازون بعنوان اسلحه ای برای تهدید دشمنانش استفاده میکنه و بعد چندسال که یمیر بزرگتر میشه میگه که پاداشت اینه که مادر بچه هام بشی و مارلیایی ها رو نابود میکنی.

با گذشت زمان بچه های فریتز بزرگتر میشن تااینکه توی یه نشست پادشاهی و مردمش , دشمن میخواست نیزه ای پرت کنن سمت فریتز که یمیر مانعش میشه و نیزه به خود یمیر میخوره و میمیره

فریتز دستور میده که بچهاش (ماریا , رز , شینا) جسد مادرشون یمیر رو بخورن تا قدرت یمیر برده رو بگیرن و فریتز وصیت میکنه که تاجایی که میتونین بچه دار شید و بزرگشون کنین نباید بذاریم نسلمون یمیر منقرض بشه.. خواست من اینه که تایتان های ما به دشمنانمون حمله کنن و وقتی دارید میمیرید بدید بچه هاتون ستون فقراتتون رو بخورن که قدرتتون رو به ارث ببرن..

پارت چهارم

به مسیر میرسیم که ارن در تلاشه که یمیر رو منصرف کنه بهش میگه که تو برده نیستی خداهم نیستی تو فقط یک انسانی مجبور نیستی به کسی خدمت کنی خودت باید تصمیم بگیری باید کار دنیا رو تموم کنی. که زیک با دلهره داد میزنه که ارن چی گفتی میخوای کار دنیا رو تموم کنی؟دست نگهدار.

پارت آخر

حین اینکه ارن در راهه رفتنه به همه میگه:

صدای من رو بشنوید قوم یمیر

من ارن هستم قدرت تایتان مادر رو بدست اوردم و ازهمین طریقه که دارم باتون صحبت میکنم من دیوارای جزیره پارادایس رو بهم ریختم و تموم تایتانایی که در دیوار حبس بودند در حال حرکتند . هدفم محافظت از پارادایسه جایی که بدنیا اومدم و توش بزرگ شدم ولی دنیا میخواد این جزیره رو نابود کنه و نفرتشون تمومی نداره و تا تک تک مارونکشن بیخیال نمیشن و من نمیذارم هیچوقت این اتفاق بیفته.

تایتان ها هرچیزی که در خارج از دیوار باشه رو با خاک یکسان میکنن و هرموجود زنده ای از روی زمین محو میشه

………….پایان…………