خلاصه قسمت 20 اتک
هشدار اسپویل!!!
امروز با یک پست دیگر در رابطه با انیمه حمله به تایتان در خدمت شما هستیم. تصاویری که امروز آماده کرده ایم مربوط به خلاصه قسمت جدید این انیمه هستند که امروز ۱۰ بهمن ماه قسمت جدید پخش شد.
ضمنا بعد از آمدن قسمت جدید در هر هفته “عکس های جدید آن قسمت “در سایت قرار میگیرد.
با ما همراه باشید.♥
عنوان این قسمت : خاطرات آینده
پارت اول
زیک و ارن به خاطرات بچگی ارن وقتی ارن ۹ سالش بوده میرن .
زیک میگه که ببین ..بابا دوستت داشته و گفتی هم که هیچ چی توی مخت فرو نکرده! ارن حرفش رو قطع میکنه و میگه که نیاز نیس اینجوری وقتمونو تلف کنیم.
در ادامه زیک: اگه اینجوره پس چرا بهم داری خیانت میکنی؟ بابا بدون اینکه جیزی بهتون بگه تو رو وارث تایتان خودش کرد و همین الان همونجور که پدر میخواست داری میجنگی.چرا نمیذاری این درگیری ها و اتفاقات تموم بشه.میخواستی با تایتان بنیانگذار(مادر) چکار کنی؟
ارن: من همیشه همینطور بودم. از وقتی که فقط یه بچه بودم.
پارت دوم
و بعد به روزی میرن که ارن بخاطر نجات میکاسا چندنفر رو کشت. ارن میگه که من از همون روزی که بدنیا اومدم همینجوری بودم و بابا منو اینجور نکرده بود. در ادامه ارن به زیک میگه:از نظر من تو کسی هستی که برده پدرشه. پسری که تنها دلیل وجودش انکار ارمان های پدرشه. پدری که میخواست الدیا رو نجات بده.
و با ناراحتی یاد وقتی میفته که شال گردنش رو دور گردن میکاسا تاب میده
zeke: من قدرت تایتان مادر رو دارم و هروقت که بخوام میتونم کارو یه سره کنم.ولی رهات نمیکنم همونجور که اقای زاویر(وارث قبلی تایتان زیک) منو ول نکرد.
پارت سوم
به خاطرات روزی میرن که گریشا توی زیرزمین خودش و زیک و مادر زیک در یک عکس ۳ نفره بودن و متوجه شدن که گریشا پشت عکس نوشته که بشر هنوز منقرض نشده.و بعد که عکس رو گذاش توی کشوی میز و قفلش کرد
پارت چهارم
.. به روزی میرن که گریشا داره از خونه میره و ارن میخواسته به ارتش ملحق بشه اما کارلا مادرش راضی نبوده .گریشا میگه که وقتی برگشتم رازی که در زیرزمین دارم بهت نشون میدم.
پارت پنجم
گریشا میره پیش خونواده ریس و التماس که بیاید و مردم رو از دست این تایتان هایی که به دیوار حمله کردن نجات بدین
اما فریدا ریس(خواهر ناتنی هیستوریا , وارث تایتان مادر) قبول نمیکنه .. گریشا بازم التماس میکنه که مردم بی گناهن و از گناهان اجداد ما هیچی نمیدونن و … میگه که قدرت تایتان حمله کننده اینه که اینده وارث بعدیشو میتونه ببینه..
و بعد هم که گریشا تبدیل به تایتان میشه و کل خونواده ریس به جز پدرشون(بابای هیستوریا) بطرز فجیعی کشته میشن و گریشا قدرت مادر رو از فریدا میگیره.
اینجور بوده که ارن در گذشته ی گریشا میاد و میگه که اینا همونایین که باعث شدن خواهر کوچیکت بمیره و تموم دوستات که به تایتان تبدیل شدن ..و مگه نمیخواستی که انتقامشو بگیری؟ و همین باعث تحریک شدن گریشا شد که اونا رو بکشه.
وقتی گریشا محل سکونت خونواده ریس رو ترک میکنه میگه که کافیه ارن؟ حالا دلت خنک شد؟ زدم با همین دو تا دستام همشونو کشتم. حالا راضی ای؟حالا الدیا نجات پیدا میکنه؟و … گریشا زیک و ارن رو می بینه و به زیک میگه که چقدر بزرگ شدی.خودتی ؟ و بعد از زیک بابت اینکه پدر خوبی براش نبوده معذرت خواهی میکنه و بغلش میکنه..و میگه ای کاش اونموقه بیشتر کنارت بودم و جلوی ارن رو بگیر..
پارت آخر
فورا از خاطرات جدا میشن و ارن میگه که هنوز اونجایی که بابا رو خوردم ندیدی . زیک میگه که پس تو بابا رو وادار کردی که خونواده ریس رو بکشه و باعث این همه جنگ و جدال بشه..
ارن میگه که من این خاطرات و اینده خودم رو ۴ سال پیش دیدم(همونجا که دست هیستوریا رو میبوسه و شوکه میشه)
“پایان”
توضیحی که بتواند به ما در رفع لینک خراب کمک بکند. مثلا چه کیفیتی و چه قسمتی از این سریال مشکل خرابی دارد.